Telegram Web Link
🔲⭕️چرا بعضی‌ها فاشیست هستند؟
مجتبی لشکربلوکی

یک جنگل تمام عیار است! وقتی ایدئولوژی‌ها، مکاتب و نظام‌های عقیدتی و اجتماعی جهان را نگاه می‌کنی، یک جنگل به تمام معناست. حتما همه ما تا کنون عناوین زیر را خوانده یا شنیده‌ایم: نئولیبرالیسم، کمونیسم، سوسیالیسم، مارکسیسم، مونارشیسم، ناسیونالیسم، فاشیسم و نازیسم. چه می‌شود که یکی به سمت سوسیالیسم سبز گرایش دارد و دیگری به سمت لیبرالیسم اجتماعی؟

این مسئله ریشه در سلسله مراتب ارزش‌ها دارد. تا این میزان که من بررسی کرده‌ام، ۱۱ طیف ارزشی وجود دارند که ترجیحات ما را رقم می‌زنند. همه ما کم‌وبیش به دو طرف طیف ارزش‌ها دلبستگی‌هایی داریم اما مسئله اینجاست که:
•  در هر طیف ارزشی به کدام سو نزدیک‌تریم؟ و در صورتی که تضادی بین دو سر طیف رخ داد به کدام طرف می‌غلطیم.
•  و اینکه ترتیب اهمیت این ارزش‌ها نزد ما چیست؟
به عنوان مثال شما بین «آزادی کامل افراد برای انتخاب‌های شخصی بدون توجه به دیگران» و «حاکمیت کامل یک نظام رفتاری همسان و استاندارد منجر به نظم» کدام را انتخاب می‌کنید؟ از یک سو آزادی کامل افراد مزایایی دارد و البته معایبی و برعکس. فرض کنید که شما در این طیف بیشتر به آزادی تمایل دارید و همسرتان به همسانی. در یک طیف ارزشی دیگر شما جهان‌گرا هستید و همسرتان در طیف مخالف شما. به همین راحتی مسیر شما و همسرتان از هم جدا می‌شود. حالا اگر جایی بین آزادی و خودمختاری [ارزش شماره یک] و جهان‌گرایی [ارزش شماره دو]، تضاد وجود داشت کدام را انتخاب می‌کنید؟ جواب هر چه باشد، این سلسله مراتب ارزش‌های شما را نشان می‌دهد. همین نظام ارزش‌هاست که باعث می‌شود کسی یا حکومتی فاشیست شود و شخصی یا حکومت لیبرالیست!
حالا حسابش را بکنید که هر کدام از ما آدمیان، ارزش‌های متفاوت با سلسله مراتب متفاوت داریم که ریشه‌های متفاوتی دارند. این ارزش‌های متفاوت منجر به این می‌شود که تصویر ما از جامعه آرمانی متفاوت باشد. بنابراین یکی لیبرال می‌شود و دیگری کمونیست، یک فاشیست می‌شود دیگری نئولیبرال.


اما آن ۱۱ طیف ارزشی چیست؟
◽️دموکراسی در برابر اقتدار
◽️جهان‌گرایی در برابر خودبسندگی (انزواگرایی)
◽️نظامی‌گری در برابر سازش‌پذیری
◽️امنیت و نظم در برابر آزادی و خودمختاری
◽️بازار (مالکیت خصوصی و هرکس به اندازه موفقیتش) در برابر برابری (مالکیت اشتراکی و هرکس به اندازه همه)
◽️دینی بودن دولت در برابر سکولار بودن (جدایی دین و دولت)
◽️سنت (حفظ نهادهای‌ موجود) در برابر پیشرفت (تغییر نهادهای موجود)
◽️پذیرش چندفرهنگی در برابر همگون‌سازی
◽️فدرالیسم در برابر مرکزگرایی
◽️اصالت محیط زیست [انسان در طبیعت] در برابر اصالت انسان [طبیعت برای انسان]
◽️برابری نژادی در مقابل برتری نژادی

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
اینکه در طیف ارزشی من کدام را انتخاب می‌کنم (نظم یا آزادی، مالکیت خصوصی یا مالکیت عمومی، برابری نژادی یا برتری نژادی و...) و اینکه بین خود این ارزش‌ها کدام در بالاترین رتبه اهمیت قرار می‌گیرد، باعث می‌شود که ناخودآگاه مثلا به «سوسیالیسم سبز» احساس قرابت کنم و از ناسیونالیسم یا کاپیتالیسم متنفر باشم.


ارزش‌های ما دست‌کم ۵ ریشه دارند:
۱. تیپ روانشناسی ما (مثلا میزان تمایل به آزادی یا فرمان‌بَری)
۲.  تربیت خانوادگی
۳. شرایط جغرافیایی و زمینه فرهنگی
۴.  موقعیت و منافع شخصی
۵.  آگاهی و انتخاب عقلایی
حال چه باید کرد؟ زور ما فقط به پنجمین ریشه می‌رسد!

◾️گام اول باید دید که تحلیل تجارب جهانی چه آموخته‌هایی برای ما دارد؟ نظام‌های کاپیتالیستی، کمونیستی، توتالیتر، سوسیال دموکرات هر کدام به چه نتایجی رسیدند؟ تجربه آلمان (پیشانازی و پسانازی)، سنگاپور، مالزی، چین، هند، شوروی سابق، آمریکا و فرانسه چه نکاتی دارد؟ آیا در بزریل، شیلی، دانمارک، سوئد نکاتی برای آموختن وجود دارد؟

◾️در گام بعدی باید گفتگوی آزاد فراگیر انجام داد، به همان شیوه‌ای که هابرماس معتقد است (عقلانیت تفاهمی). هر کسی آزادانه بگوید چه می خواهد و چرا؟ و سعی کند دیگران را متقاعد کند. تنها ابزار متقاعدسازی گفتگو باشد و استدلال؛ و نه اجبار و فریب.

◾️در گام آخر: بعد از آنکه متوجه شدیم که تجربیات جهانی چه می‌گوید و اینکه کدام یک از رویکردها برای کشور ما مناسب‌تر است، حال باید دست به انتخاب زد. هرگاه اکثریت جامعه در مورد شیوه مطلوب حکمرانی اقتصادی-سیاسی به یک جمع‌بندی شخصی رسیدند آنگاه باید فهمید که کدام رویکرد بیشترین اقبال را دارد. این پایان ماجرا نیست. چرخه یادگیری و تحلیل تجارب (عقلانیت ابزاری)، گفتگو (عقلانیت تفاهمی) و انتخاب (عقلانیت جمعی) همواره باید ادامه داشته باشد. به جای آنکه درگیر توهین و تهمت شویم، چرخه تحلیل و تفاهم را شروع کنیم.

@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواها و کتاب های رایگان
YeK.link/Lashkarbolouki
🔲⭕️جمع بندی دلایل عقب ماندگی ایران به زبان ساده
و پیشنهاد چهار استراتژی غیرآرمانی برای توسعه
در کتاب استراتژی توسعه ایران؛ چرا عقب ماندیم، چگونه پیشرفت کنیم:


دست کم هر ایرانی می تواند در یکی از استراتژی های چهارگانه توسعه نقش آفرین باشد


اطلاعات بیشتر و سفارش:

https://b2n.ir/m90325
🔲⭕️ایران جامعه کندذهن یا کندباور، مساله این است!
مجتبی لشکربلوکی

داشتم کتاب تفکر نقادانه را می خواندم به نوشته ای درخشان برخوردم از ویلیام گراهام سامنر یکی از بنیانگذاران جامعه‌شناسی آمریکا. بیش از ۱۰۰ سال از عمر این نوشته می گذرد اما چقدر این نوشته تازه است. انگار مساله امروز ماست:

«عادت فکری انتقادی (موشکافانه / سنجشگرانه)، اگر در جامعه ای رواج یابد، در همه شئون و روحیات آن جامعه رسوخ خواهد کرد، زیرا خوی انتقادی (موشکافانه/ سنجشگرانه) شیوه ای برای مواجهه با مسائل زندگی است. کسانی که این خوی در آنها پرورش پیدا کند به هیچ وجه مقهور اشخاصی که سخنرانی‌های تبلیغاتی می‌کنند نخواهند شد. آنها «کند باورند» وقتی چیزی را باور می کنند، آن را قطعی تلقی نمی‌کنند؛ می‌دانند که چیزهایی که باور کرده اند اموری ممکن و محتمل اند و این امکان و احتمال درجه های مختلف دارد اینکه کسی مدعایش را با تأکید یا با اطمینان مطرح میکند هیچ تأثیری بر آنها نمی گذارد؛ آنها این توانایی را دارند که قضاوت را تا زمان دریافت شواهد به تأخیر بیاندازند؛ و توانایی ارزیابی شواهد را هم دارند. آنها می توانند از زبان بازی و نیز از استناد به پیشداوری‌های‌شان خودداری کنند. آموزش سنجش‌گری (تفکر انتقادی) و پرورش توانایی سنجشگری تنها آموزش و پرورشی است که به حق می‌توان گفت که شهروندان خوب پرورش میدهد.»

بعد از خواندن این نوشته تکان خوردم. هر چه تاریخ جوامع گذشته را می خوانم می فهمم یکی (و نه همه) ریشه های استعمار و استکبار و استثمار، «استحمار» است. استحمار از واژه حمار (به معنای الاغ) ساخته شده است و معنی الاغ پنداری، خر کردن یا خر فرض کردن دارد. به معنی به اشتباه و خطا انداختن است. البته ظاهرا واژه استحمار جعلی است و این کلمه ساخته شده است.

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
جامعه ای که کندذهن باشد زودباور است و جامعه ای که کندباور باشد تیزهوش است.
جامعه زودباور، به راحتی باور می کند که یک کاندیدا می گوید که برای همه حوزه ها برنامه دارد.
جامعه کندباور به راحتی باور نمی کند که یک نفر بتواند سه روزه همه مسایل را حل کند.
جامعه زودباور به راحتی می پذیرد که همه دنیا با ما بد هستند به همین خاطر ما عقب مانده ایم.
جامعه کندبارو قبول نمی کند که ضریب هوشی فکری ایرانیان بسیار بالاتر از متوسط جهانی است.
مساله زودباوری یا کندذهنی است! و این کندباوری، این نگاه سنجشگرانه، نقادانه، موشکافانه داشتن به مسایل است که سرنوشت یک ملت را تغییر می دهد. در کتاب چرا عقب ماندیم، چگونه پیشرفت کنیم به چهار استراتژی توسعه اشاره شده. یکی از آن ها تربیت نسل توسعه آفرین است. نسلی که ویژگی هایی دارد از جمله این ویژگی ها، مجهز بودن به تفکر انتقادی است.
هر نقشی در جامعه داریم: اگر پدر و مادریم، اگر مدیریم، اگر معلم هستیم می توانیم به پرورش تفکر انتقادی کمک کنیم. حتی در میهمانی های خانوادگی هم می توان اهتمام داشت که تفکر انتقادی را در خودمان و دیگران ایجاد کنیم، چگونه؟ برای شروع ۳ پیشنهاد ساده دارم:

◾️هر کسی ادعایی کرد بگوییم که آیا می تواند بیشتر توضیح دهد یا نمونه بیاورد یا مصادیق و اجزای آن را تشریح کند؟ اینگونه باعث می شویم از کلی گویی که مستعد استحمار است بپرهیزیم (تکنیک سنجش وضوح). مثلا وقتی مسوولی می گوید که ما برای حوزه اشتغال برنامه جامع داریم از او همین سوالات را بپرسیم.
◾️هر کسی ادعایی کرد بپرسیم که چه دلایلی برای تایید این جمله داریم؟ چه شواهدی، مدارکی، استدلالی پشت این جمله وجود دارد (تکنیک سنجش صدق). مثلا وقتی کسی می گوید بیشتر مردم با فلان موضوع موافقند؟ این گونه او را به چالش بکشیم که این مدعای شما بر اساس کدام نظرسنجی است؟ رفرنس آن؟ تاریخ آن؟ انجام دهنده نظرسنجی؟
◾️هر کسی پیشنهادی مطرح کرد، بپرسیم که آیا مساله این است؟ آیا ریشه های دیگر ندارد؟ آیا ابعاد دیگری ندارد؟ آیا در بقیه کشورهای دنیا همین مساله را اینگونه حل کرده اند؟ آیا در گذشته که همین راه حل انجام شده، اثربخش بوده؟ اگر اثربخش بوده چرا دوباره مساله ظاهر شده و برگشته؟ (تکنیک سنجش عمق) مثلا اگر کسی گفت که اگر 5 سوداگر، 10 گرانفروش و 15 رشوه گیر را اعدام کنند مساله حل می شود همین سوالات را از او بپرسید!

سه تکنیک سنجش وضوح، صدق و عمق کمک می کند هر چیزی را باور نکنیم (کندباور باشیم)، خر پنداشته نشویم و تحمل عدم‌قطعیت داشته باشیم یعنی اینکه قضاوت را تا دستیابی به مستندات و شواهد کافی به تعویق بیاندازیم.
عمیقا آرزو می کنم که روزی به جای درس های بی فایده، تفکر انتقادی به صورت وسیع، عملی و کامل به دانش آموزان تدریس شود تا آن زمان نباید معطل ماند و هر نسلی باید هم خود را مجهز کند به تفکر انتقادی هم نسل بعدی را چنین پرورش دهد. کشور خوب، شهروند خوب می خواهد و از مشخصات شهروند خوب، این است که کندباور باشد!

@Dr_Lashkarbolouki
🔳⭕️مصطفی تاجزاده را به بهترین شیوه ممکن تنبیه کنید!
مجتبی لشکربلوکی


من مصطفی تاج زاده را نه دیده ام و نه تعاملی داشته ام. مانند همه ایرانیانی که دغدغه ایران دارند و از طرفی هم در رسانه های اجتماعی دغدغه های ایران آینده را جستجو می کنند مطالب آدم های مختلفی را گوش می دهم یا می خوانم. طیف وسیعی هم دارد از حسن عباسی تا عباس عبدی. از مصطفی ملکیان تا سید ‌محمد‌مهدی میرباقری که اتفاقا هر دو روزگاری هم نشین مصباح بوده اند. از آقامیری تا پناهیان. عضو کانال های خبری چپ و راست هم هستم. خودم را محدود به یک اردوگاه فکری نکرده ام. یکی از کسانی که گاهی از وی مطلب می خواندم ایشان بود. [از این جای متن بیشتر او رو مصطفی می خوانم دلیلش هم اینکه وقتی نام افراد را صدا می زنیم احساس عادی بودن فرد به ما دست می دهد و نه یک آدم بزرگ. مصطفی به مثابه یک شهروند معمولی یکی مثل تو و یکی مثل من]

تا آنجا که خوانده ام و شنیده ام، نکاتی که در مورد او درک کردم چنین است که:
اول اینکه: داخل کشور مانده و نرفته از بیرون برای ایران نسخه بپیچد.
دوم اینکه: تلاش کرده منطقی و اخلاقی نقد کند هر چند ممکن است نقد و تحلیلش خطا باشد.
سوم اینکه: مساله تغییرات را به یک مساله درون خانوادگی تبدیل کرده و هیچگاه پای بیگانگان را باز نکرده.
چهارم اینکه: مصطفی رو بازی می کند. هر آنچه می اندیشد می گوید و مسیر دیگر مخفیانه ای را انتخاب نکرده.
پنجم اینکه: از بین همه راه های موجود راه گفتگو و نقد را برگزیده است. 


راستش من مصطفی را ترجیح می دهم به هزاران کنشگری که راه بیگانگان را به این سرزمین هموار می کنند و راه های خشونت آمیز را ترویج می کنند. من به آن کنشگرها و انتخاب هایشان اگر بر اساس عقلانیت و اخلاق باشد احترام می گذارم. اصلا شاید آن ها درست بگویند. اما در هر صورت ترجیح من تغییر از درون  و رویکرد درون خانگی است.

☑️⭕️انتخاب سرنوشت ساز
من واقعا صلاحیت اظهار نظر قضایی در مورد پرونده مصطفی را ندارم حتی اگر صلاحیت هم داشتم اطلاعاتم کافی نبوده و نیست. آدم سیاسی هم نیستم (کسب قدرت) تمایلی هم به اظهار نظر سیاسی ندارم. پس از زاویه قضایی یا سیاسی به مساله نگاه نمی کنم. دغدغه من اجتماعی است و در این راستا سه نکته به عقل ناقصم می رسد:

۱) مسیر مصطفی یعنی تاکید بر گفتگوی درون خانوادگی و تغییرات مسالمت آمیز مسیر درستی است. البته ممکن است در مسیر لغزش هایی از او سر زده.

۲) مسدود کردن مسیر کسانی مانند مصطفی یک پیام واضح برای جامعه دارد: هر که مانند ما نیاندیشد نباید بیاندیشد! این می شود که مخالفت ها به سه مسیر فاجعه آمیز می رود یا زیرزمینی می شود یا خشونت آمیز می شود یا پای بیگانگان باز می شود. مصطفی رو بازی می کند، مسالمت آمیز کنشگری می کند و درون خانوادگی. اگر مسیر او مسدود شود زیرمینی شدن انتقادها، خشونت آمیز شدن یا بیگانه گرایی را تقویت کرده ایم.

۳) اما بهترین شیوه تنبیه مصطفی چیست؟ بهترین شیوه تنبیه او این است که اشتباه بودن اندیشه های او را به خودش و همگان نشان دهیم. اندیشه را با اندیشه جواب می دهند. آرزوی من این است که به جای مناظره های خنده دار ریاست جمهوری که هر چهار سال یکبار برگزار می شود، تاج زاده و پناهیان روبرو هم بنشینند و بی پرده یکدیگر را به نقد بکشند.
مناظره برگزار کنیم و ایده های اشتباه و غلط را به همگان نشان دهیم. بگذاریم همه بدانند که مصطفی اشتباه فکر می کند.
کتابی در نقد اندیشه های او نوشته شود و در اختیار عموم قرار داده شود که هر کسی شبیه مصطفی فکر می کند بداند که کجا اشتباه کرده است. یکی از دلایل حکم او تشویش اذهان عمومی است، خوب این اذهان عمومی که او مشوش کرده را چه کسی سامان خواهد داد؟

آنانکه «خیابان های تغییرات تدریجی مسالمت آمیز مبتنی بر عقلانیت و گفتگو» را می بنندند، مردم را به سمت «بزرگراه های شورش و خشونت» می کشانند.
بین مصطفی و مریم باید یکی را برگزید. مصطفی تاج زاده یا مریم رجوی؟ انتخاب با ماست.

@Dr_Lashkarbolouki
راهنمای مطالعه کتاب ها.pdf
1 MB
🔲⭕️راهنما و سیر مطالعاتی کتاب های دکتر لشکربلوکی

در این راهنما نوشته شده هر کتاب شامل چه محتوایی است؟ به درد چه کسی می خورد؟ کدام کتاب مناسب هدیه دادن است؟ مطالب کدام کتاب تخصصی است و کدام کتاب برای همگان می تواند جذاب و مفید باشد؟

لینک خرید و گاهی اوقات لینک بخش هایی از کتاب ها هم آورده شده دو مورد از کتاب ها هم که امکان دانلود رایگان دارد که لینکش گذاشته شده. بخشی از لینک ها (نه همه) هم در زیر آمده:
◾️نسخه چاپی دو کتاب خلاصه خوشبختی و استراتژی های یک حرفه ای
◾️
نسخه صوتی دو کتاب خلاصه خوشبختی و استراتژی های یک حرفه ای
◾️نسخه چاپی کتاب چرا عقب ماندیم؟ چگونه پیشرفت کنیم؟ (توسعه ایران)
◾️
پکیج کامل کتاب های حوزه استراتژی از آریاناقلم
◾️دریافت کتاب های الکترونیکی در فیدیبو (شش کتاب)
◾️دریافت کتاب های الکترونیکی و صوتی در طاقچه (ده کتاب)
◾️دریافت تمام 5 کتاب حوزه استراتژی از دیجی کالا

توضیحات کامل، سیر مطالعاتی پیشنهادی و لینک های دریافت رایگان داخل راهنما به تفکیک آمده است.
🔲⭕️نامه را از زیر در بِنداز تو!
مجتبی لشکربلوکی

جوان بودم و در رشته مدیریت صنعتی درس می‌خواندم، اما به مباحث ملی و توسعه کشور علاقه‌مند بودم. پرس و جو کردم، گفتند استادی تازه از آمریکا آمده، جوان است و با سواد و حرف‌های نو دارد؛ برو پیش او. کلاسش را پیدا کردم، بعد از کلاس، پیش او رفتم. به او گفتم که من نیازمند راهنمایی هستم و به این موضوعات علاقه‌مند. به من گفت: «برای آنکه با تو ملاقات کنم برو برنامه‌‌ات برای ۲۵ سال آینده‌ خودت را بنویس و از زیر در نامه را بنداز داخل اتاق. من برنامه ۲۵ ساله‌ات را می‌خوانم و سپس وقت ملاقات می‌دهم.» برایم بسیار تکان‌دهنده بود! ۲۵ ساله آینده!؟ تا حالا اصلا به چنین چیزی فکر نکرده بودم، اما این شرط باعث شد که چنین کنم. نوشتم و زیر در انداختم. خواند و وقت ملاقات داد و راهنمایی‌ام کرد. مسیر تحصیلات من به گونه‌ای پیش رفت که در دوره دکتری، مدیریت توسعه خواندم.
آنچه خواندیم، خاطره‌ای بود از دکتر ابراهیم شیخ، که بعدها شد معاون شهردار تهران و اما آن استاد که بود؟ دکتر محمود سریع القلم.

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
این نحوه کُنش دکتر سریع القلم سه درس و پیام برای همه ما دارد:

۱) کسانی که به فکر توسعه ایران هستند، اول باید خودشان توسعه‌ یافته باشند. به تعبیر خود او، برای توسعه ایران نیازمند یک مجموعه قابل‌قبول از الیت (elite: نخبگان فکری و ابزاری) هستیم. کسانی که قدرت محاسباتی و تعاملاتی بالایی دارند، می‌توانند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری درست انجام دهند، به مناسبات جهانی مسلط هستند و در کل توانمندی‌های شخصی بالایی دارند. او یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی ایران را عدم وجود الیت‌های متشکل، منسجم و موثر می‌داند.

۲) کسانی که به صورت بلندمدت به فکر ایران هستند، اول باید خودشان نگاه و افق بلندمدت داشته باشند. نمی‌شود برای ۱۰ تا ۳۰ سال آینده ایران سخن بگویی اما افق فکری خودت از یک هفته تجاوز نکند. او از دیرباز، «شخصیت ایرانی» را یکی از دلایل توسعه‌نیافتگی می‌داند. او در یکی از مقاله‌هایش نوشته است: «توسعه، انسان ویژه می‌خواهد. نمی‌توان هم توسعه را خواست و هم نامنظم بود. توسعه‌یافتگی؛ ذهن علمی، شخصیت کاری و انسان مسئولیت‌پذیر و قاعده‌مند می‌خواهد.»
ایشان نوشته‌ای دارد به نام سی ویژگی ایران مطلوب. او می‌نویسد: «انسان ایرانی مطلوب، کسی است که مسئولیت کوتاهی‌ها و اشتباهات خود را با صراحت می‌پذیرد، آنقدر قابل پیش‌بینی است که دیگران به او اعتماد می‌کنند، آنقدر نیاز‌های خود را معقول کرده‌ که از دروغ گفتن بی‌نیاز شده است، اگر در قراری یک دقیقه دیر کند از میزبان عذرخواهی می‌کند و محال است آشغالی به زمین بریزد یا به بیرون پرت کند.» در همین چند ویژگی تاکید بر نظم، مسئولیت‌پذیری، قاعده‌مندی و انتقادپذیری را می‌توانید ببیند.

۳) و آموزه سوم و البته مهم‌ترین آموزه: برای معلم بودن، نیازی نیست که شما کلاسِ درس داشته باشید. هر رفتار شما می‌تواند یک درس یا یک کلاسِ درس باشد. او با چنین رفتاری نشان داد که می‌توان و باید «معلم بی‌کلاس» بود. معلمی که برای تربیت روح و اندیشه و شخصیت، دیگر معطل کلاس و تدریس رسمی نیست.

من از معلمان بی کلاس بسیار آموخته ام:

از راننده ای که به من انصاف را آموخت. همکاری که به من یاد داد دقیق باشم. مدیری که باعث شد منظم شوم. پاکبانی که وجدان کاری را به من آموزاند. تعمیرکاری که صداقت را برایم برجسته کرد. سیاست‌مداری که معذرت خواهی کرد و مدرسی که به نادانی اش اعتراف می کرد و یاد گرفتم که اشکال ندارد ندانم و خطا کنم، اشکال اینجاست که به خطا و نادانی خود اعتراف نکنم. معلمان بی کلاس تسهیل گر و کنشگر توسعه اند.


@Dr_Lashkarbolouki
نقاش‌هلندی‌هفت‌گناه‌کشنده‌روایت‌کربلا.pdf
2 MB
🔲⭕️نقاش هلندی، تابلوی هفت گناه کشنده و روایت کربلا

تابلوی نقاشی معروفی به نام هفت گناه کبیره و چهار امر واپسین در موزه دل پرادو در مادرید نگهداری می‌شود. این نقاشی رنگ روغن روی چوب از هیرونیموس بوش، نقاش هلندی است. این نقاشی در سال ۱۴۸۵ میلادی کشیده شده. در این جستار مفهوم پشت این تابلو با روایت کربلا مقایسه می شود و از زاویه ای متفاوت واقعه عاشورا تحلیل می شود.


از همین سلسله، می توانید جستارهای زیر را هم مطالعه کنید:
◾️وقتی قرار است رستگار شوی
◾️هشت فراز تکان دهنده حادثه کربلا
.
پولمان‌را‌به‌چه‌کسی بسپاریم؟.pdf
624.5 KB
🔲⭕️پول و دارایی‌مان را به چه کسی بسپاریم؟


در اقتصادهای پیشرفته ٦٠ تا ٨٠ درصد افراد جهت انجام سرمایه‌گذاری و مدیریت دارایی در بازارهای مالی به افراد یا نهادهای متخصص مراجعه می‌کنند. در این جستار به این می پردازیم که اگر خواستید هدایت، تخصیص یا مدیریت پول و دارایی تان را به کسی بسپارید چه انتخاب هایی دارید.

بازیگران مختلفی در حوزه سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی فعال هستند از جمله:
▪️مشاوران سرمایه‌گذاری بورسی
▪️مشاوران سرمایه‌گذاری فراگیر/ عام
▪️سبدگردانان بورسی
▪️مدیران سرمایه‌گذاری
▪️مدیران ثروت (اموال/دارایی)
هر کدام معرفی شده اند و در نهایت در یک جدول تخصصی با هم مقایسه شده اند تا شما بتوانید به راحتی تصمیم بگیرید که پول و دارایی تان را به دست چه کسی بسپارید.

مدیریت سرمایه دایموند
آینده مطمئن سرمایه شما

Telegram | Website | Whatsapp | Instagram |Linkedin
🔲⭕️ چرا زوج‌های فرانسوی دیر لباسشویی می‌خرند؟
مجتبی لشکربلوکی

ژان کلود کافمن استاد دانشگاه سوربن فرانسه در سال ۱۹۹۸ کتاب پرفروشی منتشر کرد به نام «لباس‌های چرک: زوج‌ها و ماشین لباسشویی‌شان». این کتاب حاصل مصاحبه‌های فراوان این جامعه‌شناس با زوج‌های فرانسوی بود. کافمن معتقد است اینکه دو نفر تصمیم می‌گیرند تا «ماشین لباسشویی» بخرند، بیانگر تحول مهمی در زندگی‌شان است و نشان می‌دهد که ارتباطشان وارد مرحله‌ای جدید و جدی شده.

گویی خرید ماشین لباسشویی به معنای شکل‌گیری پیوند خانوادگی بین دو نفر است. در آن سال‌ها مردان مجرد فرانسوی، معمولا لباس‌های کثیفشان را یا در ماشین‌های لباسشویی عمومی (در ساختمان‌های بزرگ) می‌شستند و یا به خانه مادرشان می‌بردند تا شسته شود. با توجه به سبک زندگی جامعه اروپایی، کافمن معتقد است گفتنِ بله هنگام مراسم عروسی چیزی را در دو نفر تغییر نمی‌دهد؛ چون معمولا زوج‌ها زندگی زیر یک سقف را قبل از این مراسم تجربه کرده‌اند. آنچه مهم است خرید یک ماشین لباسشویی است که مانند حلقه ازدواج، کارکردی سمبلیک دارد: «یک ماشین لباسشویی برای دو نفر». (مرجع: دکتر فردین علیخواه)

☑️⭕️تحلیل راهبردی:
آنچه خواندیم نوشته دکتر فردین علیخواه، جامعه‌شناس معاصر است. البته او برای منظور دیگری این مقدمه را نوشته اما من وقتی آغاز نوشته او را خواندم دیگر ادامه را تا مدتی رها کردم. به فکر فرو رفتم، به این فکر که رابطه مردم و حکومت نیز شبیه به همین است؛ یک رابطه زوجی و دو طرفه است. زوج‌های جوان فرانسوی وقتی مدتی با هم زندگی می‌کنند و سپس به هم اعتماد می‌کنند و می‌فهمند که زندگی مشترک‌شان دوام‌پذیر و آینده‌دار است، آنگاه به فکر سرمایه‌گذاری‌های جدی‌تر می‌افتند. مهم‌ترین متغیر تصمیم‌گیری چیست؟ افق آینده مثبت و احساس امنیت؛ در یک کلام: «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت».
و ما مردم نیز تصمیمات مهم‌مان بستگی به حکومت دارد. مثلا چند تصمیم مهم را با هم مرور کنیم:
۱)بچه‌دار شویم یا نه؟
۲)مهاجرت کنیم یا نه؟
۳)سرمایه‌گذاری بلندمدت کنیم یا نه؟
همانند زوج‌های فرانسوی که با توجه به «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» تصمیم می‌گیرند، ما نیز چنین می‌کنیم. ما کاری به تبلیغات و تسهیلات و تغییرات نداریم. ما به این کار داریم که آیا برآیند همه سیاست‌ها و عملیات حکومت، منجر به «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» می‌شود یا نه؟
حالا نگاهی بیاندازیم به همین سه تصمیم مهم:
◻️بچه‌دار شویم یا نه؟
نرخ باروری (متوسط تعداد فرزندان زنده‌ای که هر زن در سنین باروری به دنیا می‌آورد) در سال ۱۳۷۵ حدود ۲/۵ بوده و اکنون به ۱/۷ رسیده. با این دست فرمان برویم تا ۳۰ سال آینده از یک جامعه ۹۲ میلیون نفری، نزدیک به ۳۰ میلیون نفر بالای ۶۰ سال خواهند بود که عدد بزرگی است. یعنی از سه نفر در ایران یک نفر سالمند است! سیاه‌چاله پیریِ جمعیت در راه است!

◻️مهاجرت کنیم یا نه؟ مدیر رصدخانه مهاجرت ایران گفته: نتایج یک نظرسنجی اینترنتی نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد ایرانیان تمایل به مهاجرت دارند که بخش قابل توجهی از آنان برای مهاجرت اقدام کرده‌اند. در گزارش رصدخانه مهاجرت آمده است که وقتی از ۴ گروه مختلف (دانشجویان، پزشکان،  استارت‌آپ‌ها و استادان) می‌پرسی چرا؟ همه بدون استثنا در جواب‌هایشان یا می‌گویند بی‌ثباتی، یا ناامیدی نسبت به آینده و یا شیوه مملکت‌داری!

◻️سرمایه‌گذاری بلندمدت کنیم یا نه؟ بر اساس آمارهای رسمی نرخ رشد موجودی سرمایه کل در دهه ۹۰ نزولی و حساب سرمایه منفی بوده است. این‌ها می‌تواند حکایت از آن کند که خروج سرمایه رخ می‌دهد. مثلا یک نشانه غیر قابل انکار: ایرانیان بعد از روسیهِ جنگ‌زده، دومین سرمایه‌گذاران خرید ملک در ترکیه هستند!

مهم‌ترین پارامتر برای ارزیابی کیفیت و کفایت یک حاکمیت، «ایجاد آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» است. تا زمانی که یک حکومت نتواند چنین کند مردمانش فرانسوی می‌شوند و ماشین لباسشویی نمی‌خرند. چون اعتمادی به فردا ندارند. نه بچه‌دار می‌شوند، نه دل به آن سرزمین می‌بندند و نه سرمایه‌گذاری می‌کنند. یا دست کم در آن تردید و تاخیر می کنند.

@Dr_Lashkarbolouki
قطب‌نمای_اقتصادسیاسی_مجتبی‌لشکربلوکی.pdf
5.5 MB
🔲⭕️دانلود رایگان کتاب قطب نمای اقتصادسیاسی
اقتصاد سیاسی تطبیقی به زبان ساده
به قلم دکتر مجتبی لشکربلوکی

احتمالا همه شما تا به حال واژه‌های مختلفی مانند نئولیبرالیسم، کمونیسم، سوسیالیسم را شنیده‌اید. قضیه آنجا پیچیده‌تر می‌شود که واژه های ترکیبی هم ایجاد می شود مثلا لیبرالیسم اجتماعی یا سوسیال دموکراسی! این عناوین گاهی اوقات نام احزاب هم می شوند. احتمالا شما نام احزاب مختلف را هم در کشورهای مختلف شنیده اید مثلا حزب محافظه کار در انگلستان. یا مثلا حزب دموکرات مسیحی در آلمان. گاهی اوقات همین واژه ها می شود فحش: مثلا جوجه لیبرال! یا کمونیست های کثیف یا فاشیست!

بالاخره این ها یعنی چه؟ خوب هستند یا بد؟ این کتاب سعی می کند این ها را معرفی کند، و در مقایسه با هم فهم بهتری به ما بدهد. بعد از خواندن این کتاب و پرسشنامه آن می فهمید حدودا کجای جغرافیای اقتصادسیاسی ایستاده اید!

این نسخه صفر است. هر جا اشتباهی دیدید یادآوری بفرمایید (در این جا کامنت بگذارید). فقط یک نکته مهم: قرار نیست تعریفی که در ذهن شما جای گرفته تنها تعریف باشد اکثر مفاهیم این کتاب مفاهیم ژله ای هستند و دارای چندین تعریف.

@Dr_Lashkarbolouki
🔲⭕️کتاب خوانی دسته جمعی «چرا عقب ماندیم چگونه پیشرفت کنیم؟» نوشته مجتبی لشکربلوکی در شیراز

حلقه‌ کتاب گفت‌وگو در شیراز این بار کتاب استراتژی توسعه ایران (چرا عقب ماندیم چگونه پیشرفت کنیم) را انتخاب کرده. چند هفته فصل به فصل به صورت جمعی کتاب را می خوانند سپس در یک جلسه آنلاین مولف به نقدها و ابهامات و سوالات پاسخ می دهد.

دوستانی که علاقه دارند از هفته‌ آینده، دوشنبه‌ها این نشست ها شروع می شود.
هر نشست؛ یک فصل.

آدرس:شیراز، خیابان همت جنوبی، کوچه ۱۷، نبش فرعی ۱۷/۲
جلسه اول: دوشنبه ۱۳ شهریور، ساعت ۱۸ تا ۲۰

شما نیز اگر ساکن شیراز هستید با حلقه کتاب گفت‌وگو همراه شوید.

@Goftar_Andisheh

اگر اطلاعات بیشتری لازم داشتید می توانید در اینستاگرام با مدیر این نشست ها تماس بگیرید:
http://instagram.com/goftar_andisheh
🔲⭕️در ژاپن اعداد خجالت نمی‌کشند! مقایسه ایران و ژاپن
مجتبی لشکربلوکی

در ژاپن هر کسی دیپلم داره، مفاهیم اولیه آمار رو به صورت کامل بلده و می‌تونه با نرم‌افزارهای تحلیل آماری کار کنه و نمودار و تحلیل براش کار ساده‌ایه. از سوم ابتدایی تا دیپلم، از دانشکده‌های فنی تا دانشکده‌های علوم سیاسی، حقوق و روانشناسی، حداقل نصف وقت افراد صرف آمار، تحلیل و مدل‌سازی ریاضی پدیده‌ها و رویدادها می‌شه. حتی یک میوه‌فروشی کوچیک محلی هم برید، طرف از کشو چندتا برگه پر از جدول و نمودار درمیاره و می‌گه مثلا فروش گوجه گیلاسی بعد از کرونا، سی درصد کمتر شده، یا نسبت به قبل، مردم بیشتر اول صبح خرید می‌کنن! و بعدش طبق چیزی که به دست آورده برنامه‌ریزی کاری آینده رو انجام می‌ده.
در ژاپن ریزترین مسائل هم به صورت آماری بررسی می‌شن. مثلا مدرسه‌ای که من درس می‌دم، هر ماه یه نمودار بهمون می‌دن که چند درصد از کسانی که کلاس آزمایشی میان، واقعا برای ثبت‌نام برمی‌گردن و هر معلم چند درصد در جذب شاگردان آزمایشی موفق بوده.
متاسفانه آمار در ایران بسیار ضعیف و نحیفه. خود من بارها در این دام افتادم که مثلا تو لابراتوار گفتم عه چه جالب ایران هم همین طوره! بعد استادم ذوق زده گفته برو آمارشو بیار که با ژاپن مقایسه کنیم! بعد من رفتم دست از پا درازتر برگشتم که ببخشید از بیخ آمارشو نداریم یا صدتا مرکز حرفای مختلف زدن و همدیگه رو نقض کردن!!
نه فقط تو نکات منفی، که در موارد مثبت مثل موفقیت‌ها هم اگر کشور آمار درستی ارائه می‌کرد، این همه دست دیگران برای شایعه‌سازی باز نبود.
وقتی یک کشوری مثل ژاپن آمار دقیق کوچک‌ترین مشکلاتش رو درمیاره، بعد میاد با سروصدا اعلام می‌کنه، مثل دزدیده شدن سه عدد دوچرخه طی یک سال گذشته در شهر کیوتو، یا اطلاعیه‌های بیشمار پلیس در منطقه ما که یک فرد مزاحم پیدا شده که خانمی که داشته تو بالکن لباس پهن می‌کرده رو دید می‌زده، به همه اعلام کردن اگر آدم مشکوک چشم‌چران دیدین فورا با پلیس تماس بگیرید.
اگر چنین آمارهایی رسما و با سروصدا اعلام می‌شه، کاملا قابل استناده و پلیس و دولت برای اطلاع‌رسانی عمومی این کارو می‌کنن. این به معنای غرق شدن جامعه در دزدی و فساد نیست مثلا. به معنای اینکه «ببین دیگه چه خبره که خودشونم می‌گن» نیست!!

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
آنچه خواندیم از زینب بهرامی است که همزمان در ژاپن هم دانشجوی دکتراست و هم معلم مدرسه بزرگسالان. چهار نکته کلیدی و مهم:

◻️«در ژاپن عدد محترم است.» اول آن که عدد تولید می‌شود؛ آن هم مستمر، منظم و با کیفیت. در کشوری که عدد وجود دارد دیگر نمی‌توان گفت که همه مردم از این طرح راضی‌اند! یا نمی‌شود گفت که شرایط بهتر یا بدتر شده است یا نمی‌توان گفت که عملکرد ما نسبت به قبلی‌ها بهتر بوده است، مگر اینکه همراه با یک فکت آماری قابل اطمینان باشد. دیگر کشور با حدس و گمان و حرفِ روی هوا اداره نمی‌شود.

◻️«در ژاپن اعداد خجالت نمی‌کشند!» هر واقعیتی که لازم باشد اندازه‌گیری و افشا می‌شود. در ایران اما اصل بر آبروداری است. به همین خاطر است که ما یعنی عموم جامعه و تحلیل‌گران، اطلاعات دقیقی در مورد تعداد دقیق ایرانیان خارج از کشور، میزان فرار سرمایه، میزان رضایت جامعه از حاکمیت و روسپیان خیابانی و غیرخیابانی نداریم. چرا چون در ایران اعداد خجالت می‌کشند! ما ترجیح می‌دهیم ندانیم تا اینکه بدانیم و شرمگین باشیم. ما اعداد را انکار می‌کنیم. ما ترجیح می‌دهیم اعداد را دفن کنیم!

◻️در ژاپن عدد نه تنها محترم است که «عدد به اشتراک گذاشته می‌شود.» در رسانه و اخبار هم پیوسته نمودار، رقم و آمار ارائه می‌شود و نه کلی‌گویی. اعداد در ژاپن امنیتی نیستند؛ دارایی ملی‌اند. مبنای مفاهمه‌اند. اعداد تولید می‌شوند تا بهبود حاصل شود نه اینکه مبنای اداره افکار عمومی باشد! چگونه؟ بخشی از آن که مطلوب است ارائه شود و بخشی از آن که مطلوب نیست منتشر نشود.

◻️«در ژاپن اعداد فهمیده می‌شوند.» ژاپنی‌ها مسلط به فهم جهان از زاویه اعداد، آمار و ریاضیات هستند. بنابراین نمی‌توان مردم را به راحتی فریفت. نمی‌توان یک بار تورم مصرف‌کننده گزارش داد و یک بار تورم تولیدکننده، یک بار تورم نقطه به نقطه و یک بار ... نمی‌توان با اعداد بازی کرد. نمی‌توان آنقدر اعداد را زجر داد که به هر چه می‌خواهی اعتراف کنند!

چه باید کرد؟ اول اینکه نسل فعلی و بعدی را توانمند کنیم که از دریچه عدد و رقم جهان را ببینند؛ به عبارتی «اعداد را بفهمند». دوم اینکه مطالبه‌گریِ جمعی کنیم که اعداد در ایران منظم، قابل‌اعتماد و پایدار تولید شوند، نه آنکه یک مرکز دولتی تصمیم بگیرد که از این پس آمار مسکن را منتشر نمی‌کنیم. سوم اینکه تلاش کنیم آمارهایی که تولید یا منتشر نمی‌شوند، منتشر شوند. بگذار از خجالت بمیریم اگر قاچاق دختران زیاد شده و ذوق کنیم اگر قاچاق دختران به صفر رسیده.

@Dr_Lashkarbolouki
به پایان رسید!

🔲⭕️فوری: جلسه سوم ارایه کتاب چرا عقب ماندیم و چگونه پیشرفت کنیم، به صورت آنلاین
دوشنبه عصر ساعت 19 تا 21:30

این لینک ورود به جلسه آنلاین:
https://meet.google.com/kgo-ndva-mno
کافیست روی لینک ضربه بزنید و سپس درخواست پیوستن بدهید.

اگر اشکالی وجود داشت با https://instagram.com/rajavandan در اینستاگرام
یا https://www.tg-me.com/Rajavandan در تلگرام تماس بگیرید.
🔲⭕️ایران سرزمین پر خاطره، کم آرزو
مجتبی لشکربلوکی

قبل از اینکه به ایران بپردازم، بگذارید از عربستان مثال بزنم تا بتوانم منظورم را بهتر منتقل کنم. عربستان در سال های ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ (حدود هفت سال پیش) یک برنامه چشم اندازی بلندپروازانه ای را منتشر کرد با افق ۲۰۳۰ که حدودا هفت سال دیگر به پایان می رسد. این چشم انداز تصویر روشنی ارایه می کرد که عربستان در آینده چه خواهد شد. عربستان به سند چشم انداز خشک و خالی هم بسنده نکرد بلکه اولا هدف گذاری کمی انجام داد نه اینکه حرف های کلی و مبهم و چندپهلوی کیفی بزنند. دوم اینکه ۱۱ طرح ملی و حدود ۸۰ پروژه ملی را تعریف کرد. سوم اینکه فرایند تدوین آن به یک سو، تبلیغ جهانی کرد. به گونه ای که اکنون تمام رسانه ها و شرکت های بزرگ مشاوره دنیا آن را ردگیری می کنند. این سند یک سایت اختصاصی هم دارد. این سند هیچگاه فراموش نشد. تعهدی در کل مدیران ارشد عربستان ایجاد کرد که دیگر نه می توانستند آن را کتمان کنند، نه فراموش و نه آنکه از آن سر باز بزنند ... حالا که چند سالی است از انتشار این سند گذشته بد نیست نگاه کنیم به برخی ادعاها که آیا عملی شده اند یا نه؟

عربستان متعهد شده که سهم زنان را در بازار کار از ۲۲ به ۳۰ درصد برساند. امروز که صحبت می کنیم عربستان نرسیده به ۲۰۳۰ نه تنها این هدف را محقق کرده بلکه از آن عبور کرده و بر قله ۳۴ درصدی ایستاده. یا عربستان هدف بسیار جسورانه ای را گذاشته و آن اینکه درآمد غیرنفتی اش شش برابر شود! امروز که در میانه این برنامه هستیم، درآمد غیرنفتی عربستان ۲.۵ برابر شده. نرخ بیکاری از ۱۱ درصد به ۸ رسیده و تنها یک درصد با هدف نهایی فاصله دارد. البته عربستان در همه اهداف موفق نبوده و ناکامی هم داشته. مساله چیز دیگری است. مساله این است که آیا در کشور تعهد جمعی نسبت به تصویر مشترک از آینده وجود دارد یا نه؟ تصویری که اگر رسیدیم همه با هم خوشحال شویم و اگر نرسیدیم همه با هم تلاش بیشتری کنیم. بن سلمان جمله جالبی دارد: ثروت حقیقی ما، آرزو و جاه طلبی مردمان ماست. حتی در یک کشور پادشاهی غیردموکرات اقتدارگرا نیز به این باور رسیده اند که آرزوی مشترک جمعی نقشی کلیدی دارد.


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
اما ایران؛ ما کشوری هستیم پرخاطره و کم آرزو. وقتی به گذشته نگاه می کنیم در بخش بزرگی از تاریخ، عظمت و شکوه است و تمدن وفرهنگ. در حوزه کشورداری امپراطوری بوده ایم. در حوزه فرهنگ حافظ و مولانا و فردوسی داریم. در حوزه هنر فقط به عنوان نمونه معماری های ایرانی هنوز که هنوز است مسحورکننده است. در حوزه دین، تاریخ بلند یگانه پرستی ایرانیان غیرقابل انکار است. در حوزه فناوری ابداع اولین یخچال، آسیاب و سیستم تهویه هوا را به ایرانیان نسبت می دهند. در حوزه علم بوعلی سینا افتخار ماست. معمولا وقتی به گذشته نگاه می کنیم غرورآفرین است. تاریخ ما بلند است و سنگین و مثبت. اما اما اما کشور را نمی توان با خاطره ها و گذشته ها اداره کرد.

به تجربه دریافته ام فرآیند گفتگو برای دستیابی به تصویر مشترک از آینده از فرآورده (خود تصویر مشترک) مهم تر است.به قول آن شاعر: من و تو حق داریم که به اندازه ما هم شده با هم باشیم. گفتنی ها کم نیست.


بگذارید با یک مثال کمی این را روشن کنم. به طراحی ماشین نگاه کنید. شما وقتی پشت فرمان ماشین می‌نشینید، سه آیینه کوچک وجود دارد یکی سمت راننده، یک سمت شاگرد و دیگری در وسط که تصویر پشت سر شما را نشان می دهد و در عوض شما سه شیشه بزرگ در پیش رو و دو طرف خود دارید تصویر دو طرف (وضعیت موجود) و تصویر پیش رو (آینده) شما را نشان می دهد. حرفم این است نمی توان با نگاه کردن به گذشته به آینده رسید.

خب خواهید گفت وظیفه دولت است. من می گویم نه. وظیفه همه ماست. تصویرسازی از آینده قابل برون سپاری و دگرسپاری نیست. وظیفه همه ماست. تصویر از آینده از درون جامعه می جوشد. شکل می گیرد. در ذهن ها می نشیند و سپس روزی روزگاری پنجره فرصتی باز می شود تا این تصویر از آینده امکان بروز و ظهور پیدا کند. ما باید مشق شب خود را انجام دهیم. ما باید ذهن ها، قلب ها و تخیل مان را آماده و گرم نگاه داریم. باید با هم گفتگو کنیم. با بگوییم و بنویسیم که ما چه می خواهیم؟ چه سبک زندگی را دوست داریم. دولت مطلوب ما چگونه است؟

فکر می کنید که واضح است؟ به شما قول می دهم که نه! وقتی کمی از کلیات که پوزیسیون و اپوزیسیون و مذهبی و غیرمذهبی که در آن مشترکند گذر کنیم می فهمیم که نه فهم مشترکی داریم و نه تصویر مشترکی و در نتیجه نه عزم مشترکی. به عنوان نمونه نگاه کنید به این تمرین اولیه که سعی کردیم یک تصویر خام و اولیه از آینده ارایه کنیم. گفتگو باید کرد. مشق باید نوشت. خط باید زد و دوباره از نو نوشت و از نو گفتگو کرد.

@Dr_Lashkarbolouki
🔲⭕️آیین مبارک جمع خوانی

به صورت موازی دو گروه (یک گروه در فضای مجازی و یک گروه در شیراز) در حال جمع خوانی و نقد کتاب چرا عقب ماندیم و چگونه پیشرفت کنیم هستند.

اطلاعات این دو را به اشتراک می گذاریم برای علاقه مندان:
در گروه مجازی تاکنون سه جلسه برگزار شده و امروز دوشنبه بیستم شهریور ساعت ۱۹ «آخرین جلسه» را خواهند داشت در ساعت مقرر به این آدرس بروید و دکمه join یا درخواست پیوست را بزنید
https://meet.google.com/wba-nitg-uzz

برای شیراز هم آنها که دوست دارند به مدت ۱۱ هفته پیاپی این کتاب بررسی و نقد می شود.
شیراز، خیابان همت جنوبی، کوچه ۱۷، نبش فرعی ۱۷/۲
دوشنبه ها، ساعت ۱۸ تا ۲۰
می توانید در این آدرس اینستاگرام با مدیر این نشست ها تماس بگیرید


☑️⭕️فعلا کتاب چاپی در بازار کمیاب است. چاپ هفتم کتاب به زودی منتشر می شود اما خبر خوب آنکه نسخه الکترونیک کتاب را می توانید در این آدرس از اپلیکیشن طاقچه بخرید. کتاب صوتی هم آماده شده و در راه است.

☑️⭕️ بعد از این نشست های جمع خوانی، ان شاء الله، نویسنده کتاب در یک نشست مجزای آنلاین به انتقادات و ابهامات حلقه جمع خوانی کتاب پاسخ می دهد.


شما هم به این آیین بپیوندید!
🔲⭕️«چرا ما ایرانیان جا ماندیم؟»
مصاحبه مجتبی لشکربلوکی با شبکه تلویزیونی اینترنتی اکوایران



در گفتگو با «هادی خسروشاهین» پژوهشگر و روزنامه‌نگار به سوالاتی در مورد گذشته، حال و آینده ایران پاسخ می دهد.

◽️ نسخه صوتی این گفتگو نیز به زودی منتشر می شود ولی چون در بخش هایی از مصاحبه تصاویری از مدل ها و الگوها نشان داده شده پیشنهاد می شود که نسخه تصویری را ببینید.
◽️قرار بود این گفتگو در مورد جنبه های دینامیک توسعه نیافتگی ایران باشد اما آنقدر مقدماتش طول کشید که به اصل ماجرا که قرار بود گفتگو در مورد آن صورت بگیرد نرسیدیم و بیشتر معطوف شد به مباحث بنیادین.

مشاهده ویدئو به صورت کامل
🔲⭕️ایران ملت موزائیکی، موزائیک بعدی چیست؟
مجتبی لشکربلوکی

استاد برجسته فرهنگ و تمدنی ایرانی، دکتر محمد‌علی اسلامی نُدوشن تعبیر و نوشته جالبی در مورد ایران دارد: ما ملتِ «موزائیک» هستیم، یعنی از ذره ذره‌های حوادث، ماهیت یافته‌ایم. زمانی «ابرقدرت» بوده‌ایم و زمانی دیگر فروافتاده و زیر دست. در سرزمینی زندگی کرده‌ایم که به قول حافظ «رباط دو در» بوده. [کاروانسرا که دری برای ورود و دری برای خروج دارد به معنی تغییرپذیری، عدم ثبات، ورود و خروج بسیار] درجه‌ حرارت هوا از مکانی به مکانی و از فصلی به فصلی، تا پنجاه درجه تفاوت می‌کرده، تَرسالی یا خشکسالی می‌توانسته است شبحی از بهشت یا دوزخ را در برابرِ ما نهد. یک روز همه چیز بوده و روز دیگر می‌توانسته است هیچ چیز نباشد. اندیشه‌ها و معتقدات بر حسبِ عوارضِ بیرونی و «مَنویّاتِ» فرمانروایان رنگ به رنگ می‌شده.

ما از رسوب تاریخ سر برآورده‌ایم، در دست تندبادها به جلو رانده شده‌ایم و بخشِ عمده‌ استعداد و تلاشِ ما در این راه به کار افتاده که موجودیتِ خود را نگه داریم. بنابراین آنچه در ما عیب گرفته شده، از نوع تَذَبذُب [دو دلی و ناپایداری و حزب باد بودن]، تقیّه، افراط و تفریط، تک‌روی، بیراهه‌جویی، اکنون‌بینی [بی‌توجهی به آینده]، کم‌توجهی به منطق؛ بدانیم که اینها کم و بیش زائیده‌ مقتضیات [تاریخی و جغرافیایی] بوده‌اند، پس برای تصحیح یا تعدیلِ آنها باید مقتضیاتِ تغییرپذیر را تغییر داد.
یکی از عوامل عمده‌ای که همواره در چگونگیِ سِیرِ تاریخیِ ایران اثر داشته، جغرافیاست؛ یعنی ما در میانِ دو موجِ شرق و غرب قرار داشته‌ایم.

[اما] اکنون دنیا رو به راهی دارد که بعضی از عوارضِ فیزیکی به دستِ بشر قابل‌تغییر شده‌اند، به همراه آنها روحیه‌ها نیز می‌توانند تأثیرپذیر از مقتضیاتِ تازه گردند. (به نقل از کانال سخنرانی‌ها)

☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
سه درس عمیق در این نوشته دکتر محمد اسلامی ندوشن (ادیب، حقوق‌دان و ایران‌پژوه) هست که قابل‌تامل است:
درس اول: اگر امروز ایران و ایرانی چنین شده است، رسوب تاریخ و جغرافیاست. تا به حال جاهایی که موزائیک می‌کنند را دیده‌اید؟ موزاییک‌ها دانه به دانه چیده می‌شوند و جلو می‌روند. سرگذشت ایران نیز چنین است. هر سالی که گذشته، هر جنگی که رخ داده، هر شاهی که به تخت نشسته، هر شاهی که از تخت به زیر کشیده شده، هر چپاولی که شده‌ایم یا کرده‌ایم، هر کدام از این‌ها موزائیکی به دیگر موزائیک‌ها اضافه کرده است. تاریخ و جغرافیا (از جغرافیای سیاسی بگیر تا جغرافیای طبیعی تا مذهبی) در ما رسوب کرده‌اند. شرح مفصل اینکه چگونه تاریخ و جغرافیا بر جان و روان ایرانی نشسته و سپس در توسعه‌نیافتگی ما خود را نشان داده در کتاب «چرا عقب ماندیم و چگونه پیشرفت کنیم» [نسخه صوتی کتاب را اینجا گوش کنید] آمده است. 
درس دوم: خصلت‌های منفی ایرانیان از جمله کوتاه‌نگری، حزب باد بودن و پنهان‌کاری زائیده‌ تاریخ و جغرافیای ما بوده‌اند. ایراد از ذات ما نیست. این‌ها تغییر‌پذیرند.
درس سوم: در دنیا چیزهایی را می‌شود تغییر داد و چیزهایی را نه. دکتر ندوشن دست می‌گذارد روی فاکتورهای تغییرپذیر و می‌گوید برای تصحیح یا تعدیلِ وضعیت امروزین باید مقتضیاتِ تغییرپذیر را تغییر داد. درست است که تاریخ و جغرافیا بر ما موثر بوده و هست، اما قفل‌شدگی به تاریخ و جبر جغرافیا نداریم. می‌توان و باید مسیر دیگری را رقم زد.

چه ظرفیت‌هایی پیش روی ما هست؟
بگذارید با یک جمله بامزه و غیرمنتظره از لی کوان یو از معمار و بنیان‌گذار سنگاپور مدرن شروع کنم: لی کوان یو، بنیان‌گذار سنگاپور مدرن: «کولر برای ما سنگاپوری‌ها مهم‌ترین اختراع بود، شاید یکی از اختراعات برجسته کل تاریخ. کولر با ایجاد امکان توسعه در مناطق استوایی، ماهیت تمدن را تغییر داد. بدون کولر فقط در ساعات اولیه صبح یا در هنگام غروب می‌توانید کار کنید. اولین کاری که من با نخست‌وزیری انجام دادم نصب تهویه مطبوع در ساختمان‌هایی بود که خدمات ملکی در آنجا کار می‌کرد. این کلید کاراییِ بخش دولتی بود.»

به نظرم یکی از آن مقتضیات تغییرپذیری که دکتر ندوشن می‌گوید، استفاده از فناوری به ویژه فناوری‌های سیستم‌ساز یا نهادساز است. دنیا اکنون تکنولوژی‌های متعددی اعم از ساخت و تولید، ارتباط و اطلاعات، پزشکی و کشاورزی در اختیار ما گذاشته است. استفاده هوشمندانه از این‌ها می‌تواند منجر به افزایش کارایی، بهینگی تخصیص منابع، شفافیت و فسادستیزی شود و گرامر زندگی جمعی و رفتار ما را تغییر دهد و پس از مدتی خصلت‌هایی مانند عدم شفافیت، چندلایگی، پنهان‌کاری، کوتاه‌مدت‌نگری و ... نیز تغییر می‌کند. فناوری مرز ناممکن‌ها را به صورت پیوسته به عقب می‌راند. ما محکوم به ادامه تاریخ و جبر جغرافیا نیستیم. به شرط آن که حسرت پارامترهای تغییرناپذیر را رها کنیم و بر پارامترهای تغییرپذیر متمرکز شویم.

@Dr_Lashkarbolouki
برگزار شد!!

🔲⭕️بررسی کتاب چرا ایران عقـــب ماند؟ چگونه پیشرفت کنیم؟ به میزبانی صندوق توسعه ملی
با حضور نویسنده کتاب: مجتبی لشکربلوکی

مکان: صندوق ملی توسعه؛ میدان آرژانتین، خیابان گاندی، نبش کوچه شهید پالیزوانی (هفتم)، پلاک بیست و پنج
برگزار کننده: انجمن حکمرانی متعالی
زمان: یکشنبه 16 مهرماه ساعت 17 تا 19:30

حضور برای عموم امکان پذیر است
صندوق توسعه ملی امکان مشاهده آنلاین را هم فراهم کرده در این آدرس: scvm.NDF.ir
معمای توسعه ایران.pdf
942.1 KB
🔲⭕️فایل ارایه معمای توسعه ایران که در صندوق توسعه ملی به همت انجمن حکمرانی متعالی برگزار شد تقدیم می شود.

کتاب چرا ایران عقب ماند و چگونه پیشرفت کنیم هم به صورت صوتی، هم به صورت الکترونیکی و هم به صورت چاپی (با تعداد محدود) قابل تهیه است:
◽️نسخه صوتی کتاب از طاقچه (لینک)
◽️نسخه الکترونیکی کتاب از طاقچه (لینک)
◽️نسخه فیزیکی/چاپ کاغذی (ثبت سفارش در تلگرام یا پیام به ۰۹۱۰۱۹۳۲۱۱۴

تمام منافع حاصل از فروش این کتاب صرف امور فرهنگی و عام المنفعه خواهد شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️بزرگ ترین چیزی که از ما دزدیده می شود "آبی دور دست" است. این فیلم کوتاه جذاب را نگاه کنید و با هم تلاش کنیم که آبی دور دست را از ما ندزدند.


گزارش ایران پلاس ۲۰؛ بیست تصویر از آینده هم با مشارکت کسانی تهیه شده است که به آبی دور دوست نگاه می کنند و برای کسانی تهیه شده هنوز به آبی دور دست اعتقاد دارند. رایگان دانلود کنید

مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
2024/09/29 06:30:15
Back to Top
HTML Embed Code: