Telegram Web Link
تو حتی اگه اونی که یه روز کنارِ دریا
وقتی ماسه لایِ پاهامون رفته و باد داشته میخزیده بینِ موهام لبامو بوسیده هم باشی،
اگه بخوای بری درو قفل نمیکنم و کلیدشو قایم نمیکنم پشتِ عکسِ دو نفرمون....
تو اگه اونی که با من کنسرت اومده و وقتی از جیغای زیاد صدام گرفته بوده آب معدنی داده دستم تا بخورم و صدام باز بشه و باز جیغ بزنم هم باشی
باز که بگی دارم میرم
من نرو رو رویِ لبایِ از ترس لرزونم نمیارم.
تو اگه اونی که شیش صبح بخاطر من بیدار شده و برام حلیم خریده و کل منطقه های بینمونو با دنده چهار رونده هم باشی
باز وقتی تو چشات بخونم که میخوای بری
نمیام و تند تند رویِ پلکات بوس نمیکارم
که بفهمی حالا نباید بری.
تو اگه اونی که موقع مریضیم پر از حرص از لجبازی من برای دکتر نرفتن
مچ دستمو گرفته و پرتم کرده تو مطب دکترم باشی
باز وقتی میبینم پیرهنیو که برات خریدمو داری با اوج وسواس تا میکنی
باز نمیام محکم از دستت بکشمش بیرون و بگم کجااااا؟؟؟
تو حتی اگه اونی که اولین بار کاری کرده که برم جلو و دستایِ یه مردو تو دستم بگیرم و با چشمایِ پر از شک و اشک زل بزنم به دستاش و با هزار تا من من و عین دختر چهارده ساله ها رفتار کردن بگم:
خب راستش این حس کم کم داره میره که عشق بشه
باشی و یه روز دستاتو تو دستایِ کسی جز من گره کنی
من باز نمیایم دستو از دستاش بکشم بیرون...
من آدم جلویِ کسی رو گرفتن نیستم،
آدم سدِ راه کسی شدن برای نرفتن،
آدمِ کشیدن چمدون از دستای یکی،
آدمِ اینکه تویی که داری میری رو از پشت بغل کنم و هزار باره بگم نرو.
من فقط آدم وایستادن نگاه کردنم،
آدمِ دست و پنجه نرم کردن با نبودنا،
آدمِ راحت دل کندن از دل کنده ها.....
#فاطمه_جوادی
#پریشون_نویسی
@daasttkhatt
من آدمِ جلویِ کسی رو گرفتن نیستم؛
آدمِ سدِ راه کسی شدن برای نرفتن،
آدمِ کشیدنِ چمدون از دستایِ یکی،
آدم اینکه تویی که داری میری رو از پشت بغل کنم و هزار باره بگم نرو.
من فقط آدمِ وایستادن نگاه کردنم،
آدمِ دست و پنجه نرم کردن با نبودنا،
آدمِ راحت دل کندن از دل کنده ها....
#فاطمه_جوادی
@daasttkhatt
رهایش کن،منتظر برگشت هیچ کس نباش.
تجربه در زندگی‌من ثابت کرده
تمام آنهایی که روزی‌ از کنارم رفته اند
به بهانه ای برگشته اند،جز اویی که انتظارش را میکشم.
#فرزانه_صدهزاری
زنگ بزن،
هیچ نگو،
حتی سلام هم نده،
فقط بگذارد نفس هایت را بشنوم...
نفس اول یعنی سلام،
و نفس های بعدی یکی در میان یعنی دوستت دارم و قد دنیا دلتنگم...
اصلا حتی اگر نخواستی هم زنگ نزن،
خودم دست به تلفن میشوم،
بوق اول معنیش این است که جایم بدجور توی دنیایت خالیست،
فقط نگذار به بوق آخر برسد،
بوق آخر یعنی،
تو واقعا دیگر مالِ من نیستی...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
حذف کردن آدمها ولی نه دردناک است نه ترسناک...
فقط کافیست چشمانت را ببندی،
تک تک لحظات بدی که با حضورشان رقم زدند را یادت بیاوری...
فقط کافیست دست بکشی به سمت چپ سینه ات و از درد زخم هایی که به قلبت زدند صورتت مچاله شود...
فقط کافیست یاد روزها و شبهایی بیفتی که اشک مهمان صورتت بود و دلیلش فقط همان آدم بود و بس...
فقط کافیست یاد مهربانی هایی که جوابش شد دل شکستن و پشیمانی بیفتی...
حذف کردن آدمها نه دردناک است نه ترسناک،
فقط کمی دل و جرات میخواهد و یک حافظه قوی...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
فکر میکنم از نشانه های بزرگ شدن دوباره برنگشتن است،
همین که روی آن کلمه ی خداحافظ میمانی و زبانت دیگر به سلام دادن نمیچرخد،
نه خاطرات دوباره به سلام دادن وادارت میکنند و نه ته مانده های یک دوست داشتنِ عمیق.
بزرگ شدن همین است که دل عقب نشینی میکند و عقل دوباره دهان باز میکند.
بزرگ شدن همین است که دلتنگی هم میشود یکی از حس هایی که همیشه هست،شبیه تشنگی،کمی مثل گرسنگی.
بزرگ شدن همین است
عادت میکنی زندگی کنی
حتی در غیاب همه آن چیزهایی که روزی فکر میکردی وجود آنهاست که به زندگیت معنا بخشیده...
#فاطمه_جوادی
میدونی اشتباه من کجا بود؟
که فکر کردم
من و تو هم شخصیتایِ یه کتابیم تو دستایِ یه دختر بیست ساله
که بی هم دووم نمیاریم و بالاخره
حتی شده صفحه آخر داستان،
حتی شده روز آخر زندگیمون
میفهمیم که تلاشمون برایِ زندگی بی هم بی فایدست
میفهمیم و برمیگردیم بهم
من فکر میکردم
من و تو یه فیلم نامه تو دستایِ کارگردانی هستیم که دوست داره مخاطبو اذیت کنه،
که دست هرکدومو از شخصیتارو میذاره تو دستایِ یکی دیگه
و تهش که به جز همه خودشم بغض کرده
بالاخره سهم هم میکنتشون.
اشتباه من این بود که فکر میکردم؛
تو نمیتونی قیدِ منو بزنی و من نمیتونم نقطه بذارم ته خطِ بودنت تو زندگیم....
میدونی اشتباه من چی بود؟؟
فکر میکردم
همیشه میشه باز از نو همه چیو شروع کرد....
#فاطمه_جوادی

@daasttkhatt
بگو دوباره به این جهان باز خواهیم گشت
‏و مرا حتی اگر درخت گیلاسی آفریده شده باشم، خواهی شناخت!

‏⁧ #رویا_شاه_حسین_زاده
گاهی اوقات
برای اونایی که عاشقشون هستیم کارای بدی انجام میدیم
این به این معنی نیست که اون کار،کار درستیه
معنیش اینه که عشق از همه چیز مهمتره...
🎬You
‏نگاه کن، پرندگان زمستانی، چگونه در دل من
‏ خود را گرم می‌کنند
‏و ماه نیمه، در طراوت روحم، نیم دیگر خود را می‌جوید
‏ببین چگونه تو را دوست دارم
‏که آفتاب، یخ زده در رگ‌هایم می‌خزد
‏و در حرارت خونم پناهی می‌جوید

‏⁧ #شمس_لنگرودی
.
بعضى از غصه‌ها مختص به خودته،یعنی فقط خودت میدونی که چی داره بهت میگذره و اگر ده نفر تا صبح کنارت بشینن میتونی باهاشون قهقهه بزنی و اجازه ندی کسی از غمت بو ببره.بعضی از غصه‌ها رو باید چالشون کنی توی دلت چون کاری از دستت بر نمیاد.بعضی از غصه‌ها برای خودت تنهاست،شاید یک‌نفر دستش رو بندازه روی شونه‌هات تا از غمت کم کنه،ولی اون نمیدونه چه آتیشی توی دلته برای اینکه مادربزرگت بیماره،برای اینکه دستای پدرت میلرزه،برای دیدن اشک‌های خواهرت،برای خستگی‌های مادرت..
اون نمیدونه و نمی‌تونه برات کاری بکنه،چون تو باید تنهایی غصه بخوری،باید قبل از اینکه از در خونه بیای تو اشک‌هات رو پشت در پاک کنی،باید بخندی،باید وانمود کنی به اینکه همه چی خوبه...
بعضی از غصه‌هات مختص به خودته،هیچ‌کس کنارت نیست..
تو فقط خودت میدونی چه آتیشی توی دلته..
مثل شکستن انگشتر مورد علاقت،چون هیچ کس به اندازه‌ی تو دوستش نداشته،پس باید تنهایی غصه بخوری..
بعضی از غصه‌ها مختص به خودته..
خودِ خودت...
#فرزانه_صدهزاری
.
«ولی خدا بزرگه»
جمله عاشقانه و غم‌آلود محبوبم از یک نویسنده ترک هست که می‌گه:
‏" اگر چیزی که جدایمان کرده مرگ نیست، پس خیلی حیف شده‌ایم."
فقط چون دلت برای کسی تنگ شده دلیل نمیشه نیاز داشته باشی که به زندگیت برگردن؛
دلتنگ شدن یه قسمتی از فراموش کردنه...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
+ ما عشقی رو می‌پذیریم که فکر می‌کنیم لایقش هستیم.

🎞 The Perks of Being a Wallflower
دلتنگى اتفاق عجيبى‌ست
گويى خواهى مُرد، اما نمى‌ميرى...


جمال‌ثريا
دیگر می‌دانست چطور
به بخش قدرتمندش متصل بماند
می‌دانست هر آنچه بر او گذشته بود برای نزدیک‌تر شدن خودش به درونش
و بخش قدرتمندش بوده است.
حال بر دردها صبور بود و با زندگی سازگار.
اعتماد به جریان زندگی کار خودش را کرده بود و رضایتی عمیق از «دوام آوردن» را در او به وجود آورده بود.
آری، او دوام آورده بود و اکنون، گذر درد، بخش‌هایی را در او به وجود آورده بود که به داشتن‌شان افتخار می‌کرد.
برای اولین بار در زندگی‌اش، رو به روی رنج‌هایش ایستاد و از آن‌ها تشکر کرد و بعد صورتش را به سمت آفتاب گرداند و چشمانش را بست و از زندگی تشکر کرد.

#پونه_مقیمی
نمیتوانی به عقب برگردی و به میلِ خودت دیگر دوستش نداشته باشی،
نمیتوانی یک خطِ قرمز رویِ خاطرات بکشی،
نمیتوانی لبخند هایت را از عکسهایتان جوری پاک کنی که انگاری نبوده هیچگاه...
نمیتوانی انکار کنی،
نه حسِ آن روزهایت را
نه قدم هایت که کنارش،روی طبقه یِ هفتم آسمان را...
نمیتوانی حد و اندازه مشخص کنی برایِ اندازه گرفتنِ خوشبختیِ آن روزهایت،
نمیتوانی گذشته را عوض کنی و نمیتوانی قلبت را مجبور کنی که دلیلِ احوال خوبش را فراموش کند،
که نادیده بگیرد.
ولی میشود یک کاری کرد؛
میشود دوباره عمیق تر دل داد،
دوباره بیشتر از قبل دوست داشت،
و خاطراتِ عزیزتر ساخت...
میشود کنارِ کسِ دیگر لبخندهایِ از تهِ دل تر زد،
میشود با دیدنش ستاره باران چشم ها را پر نور تر برگزار کرد.
گذشته را نمیتوان خط زد،اصلاح کرد انکار کرد
فقط میشود پذیرفت...
آینده را ولی میشود ساخت زیبا تر از قبل،
پر عشق تر از وقت،
رویایی تر از ابدیت....
#فاطمه_جوادی
@daasttkhatt
ما باختيم
اما بايد قبول کرد شکستِ ما
انکارِ عشق نيست

"محمدعلى سپانلو"
2024/09/29 02:22:17
Back to Top
HTML Embed Code: