اگه يه روز به اين فكر كردى كه
همه راه ها برات بن بست شده و
فقط تويى كه مشكل دارى
فقط كافيه برى جلوى آينه و چند بار تكرار كنى:
هيچ انسانى كامل نيست
هيچ انسانى كامل نيست ؛
چون آدما مثلى پازل هستن که باید تکه های مختلفشونو با کلی آزمون و خطا به هم وصل کنن تا کامل بشن
و این تمامِ زندگی طول میکشه!
#سروش_كلهر
همه راه ها برات بن بست شده و
فقط تويى كه مشكل دارى
فقط كافيه برى جلوى آينه و چند بار تكرار كنى:
هيچ انسانى كامل نيست
هيچ انسانى كامل نيست ؛
چون آدما مثلى پازل هستن که باید تکه های مختلفشونو با کلی آزمون و خطا به هم وصل کنن تا کامل بشن
و این تمامِ زندگی طول میکشه!
#سروش_كلهر
بهِش گفتم راه رو درست نميرَم
شرايط رو تغيير نميدَم،
كاری نمیكنم اوضاعَم درست شه
و اين از عَمد نيست ..
بهِم گفت تو بايَد همينجور ادامه بِدی!
پرسيدَم تا كجا؟
گفت تا وقتی كه خستِه شی ..
اونجا بود كه فهميدَم،
چقدر نعمتِ بزرگيه خستگی
از خودَت كه خسته شی، مصمَمتری ..
اصلا بهترين تَصميم،
اونيه كه بعدِ هر خستگی ميگيری .
راحَت كنار ميذاری .. راحت دِل ميكنی از خودت از همه چی.
كافيه خستِه شی .
#اميرعلی_ق
@daasttkhatt
شرايط رو تغيير نميدَم،
كاری نمیكنم اوضاعَم درست شه
و اين از عَمد نيست ..
بهِم گفت تو بايَد همينجور ادامه بِدی!
پرسيدَم تا كجا؟
گفت تا وقتی كه خستِه شی ..
اونجا بود كه فهميدَم،
چقدر نعمتِ بزرگيه خستگی
از خودَت كه خسته شی، مصمَمتری ..
اصلا بهترين تَصميم،
اونيه كه بعدِ هر خستگی ميگيری .
راحَت كنار ميذاری .. راحت دِل ميكنی از خودت از همه چی.
كافيه خستِه شی .
#اميرعلی_ق
@daasttkhatt
بهش گفتم؛
ببین عزیزم! تعجب نکن،
آدم بزرگا گاهی از دوست داشتنشونه که داد میزنن! گاهی از دلتنگی بدخلق میشن، قهر میکنن!
بعضیا بوسیدن بلد نیستن،
گاز میگیرن ٫٫٫
تو اخماتو وا کن دلم غروبِ جمعه شد :(:
#مرتضی_قرائی
ببین عزیزم! تعجب نکن،
آدم بزرگا گاهی از دوست داشتنشونه که داد میزنن! گاهی از دلتنگی بدخلق میشن، قهر میکنن!
بعضیا بوسیدن بلد نیستن،
گاز میگیرن ٫٫٫
تو اخماتو وا کن دلم غروبِ جمعه شد :(:
#مرتضی_قرائی
ماندهام چگونه تو را فراموشکنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سال هایی را نیز
که با تو بودهام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را،
باران را، اسبها و جادهها را،
باید دنیا را، زندگی را...
و خودم را نیز فراموش کنم
تو با همه چیزِ من آمیختهای!
#رسول_یونان
ماندهام چگونه تو را فراموشکنم
اگر تو را فراموش کنم
باید سال هایی را نیز
که با تو بودهام فراموش کنم
دریا را فراموش کنم
و کافه های غروب را،
باران را، اسبها و جادهها را،
باید دنیا را، زندگی را...
و خودم را نیز فراموش کنم
تو با همه چیزِ من آمیختهای!
#رسول_یونان
تا حالا کسی جوری دوستت داشته که نه تنها عاشق خودش، حتی عاشق خودت بشی؟ که آسمون و زمین به چشمت قشنگ بیاد؟ که بگی خدایا شکرت فرصت زندگی بهم دادی؟ که اگر غمی توی روزگارت هست، بیرنگ باشه و دلت بخواد بازم بخندی؟
تا حالا کسی جوری دوستت داشته که با خودت بگی این همونه که ارزش یک عمر تعهد رو داره؟
اینجوری دوستم داره و منم میخوام زندگی رو تعطیل کنم تا خودش بشه زندگیم...
#سیما_امیرخانی
تا حالا کسی جوری دوستت داشته که با خودت بگی این همونه که ارزش یک عمر تعهد رو داره؟
اینجوری دوستم داره و منم میخوام زندگی رو تعطیل کنم تا خودش بشه زندگیم...
#سیما_امیرخانی
Forwarded from راى مست(فرزانه صدهزارى) (farzaneh sadhezari)
زيادى فكر نكن..
ريشه ى عقلتو مثل يه دندون بكَنش بنداز بره
"تخم مرغ ها رو كوبيد كنار ماهيتابه و بعدشم پخشش كرد روى روغنا"
زندگى كردنو يادت ميره
يعنى فراموشى ميگيرى..
"در كابينت رو باز كردو چند ثانيه مكث كرد"
كجا گذاشتمش؟!!
ببين نمكدون روى ميزه؟
نه نه ايناهاش...
آره..
عاشق كه شدى پاك عقلت رو باختى
بخواى بشينى فكر كنى و حساب كتاب كنى و آخ اگه بشه و آخ اگه نشه و برم جلو يا نرم؟
مامانم ميزاره يا بابام مخالفه
آخرش چى ميشه و...
هِى
"تكيه داد به كابينت و سرش رو انداخت پايين"
به عشق نبايد فكر كنى
فكر كنى همه چى يادت ميره
يه جورايى عشق تو سرت سلطنت ميكنه
"يه اهِ بلند كشيد و بعد با صداى بلند گفت"
آااخ آااخ سووخت كه..
اصلاً تخم مرغ هارو يادم رفت
ببين.,چيزه
اااَه اسمت چى بود
پاشو اون زير قابلمه اى رو بزار رو ميز..
"نشست و شروع كرد به لقمه كردن نيمروى نسبتاً سوختش"
فكر كردن زياد، تورو از ديوونه بازيهاى عاشقى دورت ميكنه
يعنى لذت عاشقى رو ازت ميگيره..
ببين،
مثلا
اين تخم مرغِ بيچاره
اگه قبلش بهش فك ميكردم كه الان تو بشقاب من نبود
زير بال و پر مادرش بود
"با صداى بلند مى خنده"
واقعنااا فكرش رو بكن ما يه موجود زنده رو سرخش ميكنيم ما نميزاريم بره پى زندگيش
مى خوريمش
واى اگه بخوام به اون جوجه رنگى خوشگلا فك كنم كه اصلاً نمى تونم يه لقمه ديگه بخورم..
"لقمش رو گذاشت كنار بشقابش"
بيا،اشتهام كور شد..
همينه ديگه
عاقلايى كه عاشقن زندگى كردن رو كه يادشون ميره هيچ،لذت هم نمى برن..
"بلند شد رفت سمت در"
پاشو،پاشو بريم كه كلى كار داريم
اصلاً يادم نبود ساعت ده وقت دكتر دارم..
پاشو..
ببينم،تو سوئيچه منو نديدى؟!!؟
#فرزانه_صدهزارى
ريشه ى عقلتو مثل يه دندون بكَنش بنداز بره
"تخم مرغ ها رو كوبيد كنار ماهيتابه و بعدشم پخشش كرد روى روغنا"
زندگى كردنو يادت ميره
يعنى فراموشى ميگيرى..
"در كابينت رو باز كردو چند ثانيه مكث كرد"
كجا گذاشتمش؟!!
ببين نمكدون روى ميزه؟
نه نه ايناهاش...
آره..
عاشق كه شدى پاك عقلت رو باختى
بخواى بشينى فكر كنى و حساب كتاب كنى و آخ اگه بشه و آخ اگه نشه و برم جلو يا نرم؟
مامانم ميزاره يا بابام مخالفه
آخرش چى ميشه و...
هِى
"تكيه داد به كابينت و سرش رو انداخت پايين"
به عشق نبايد فكر كنى
فكر كنى همه چى يادت ميره
يه جورايى عشق تو سرت سلطنت ميكنه
"يه اهِ بلند كشيد و بعد با صداى بلند گفت"
آااخ آااخ سووخت كه..
اصلاً تخم مرغ هارو يادم رفت
ببين.,چيزه
اااَه اسمت چى بود
پاشو اون زير قابلمه اى رو بزار رو ميز..
"نشست و شروع كرد به لقمه كردن نيمروى نسبتاً سوختش"
فكر كردن زياد، تورو از ديوونه بازيهاى عاشقى دورت ميكنه
يعنى لذت عاشقى رو ازت ميگيره..
ببين،
مثلا
اين تخم مرغِ بيچاره
اگه قبلش بهش فك ميكردم كه الان تو بشقاب من نبود
زير بال و پر مادرش بود
"با صداى بلند مى خنده"
واقعنااا فكرش رو بكن ما يه موجود زنده رو سرخش ميكنيم ما نميزاريم بره پى زندگيش
مى خوريمش
واى اگه بخوام به اون جوجه رنگى خوشگلا فك كنم كه اصلاً نمى تونم يه لقمه ديگه بخورم..
"لقمش رو گذاشت كنار بشقابش"
بيا،اشتهام كور شد..
همينه ديگه
عاقلايى كه عاشقن زندگى كردن رو كه يادشون ميره هيچ،لذت هم نمى برن..
"بلند شد رفت سمت در"
پاشو،پاشو بريم كه كلى كار داريم
اصلاً يادم نبود ساعت ده وقت دكتر دارم..
پاشو..
ببينم،تو سوئيچه منو نديدى؟!!؟
#فرزانه_صدهزارى
مَن اگر میدانستم دنیا اینقدر شلوغ است،نمیآمدم!
صبر میکردم بعدها...
آخر اینهمه راه آمدم
دلم میخواست تنها تـو را ببینم
دلم میخواست تـو را تنها ببینم
#عباس_معروفی
@daasttkhatt
صبر میکردم بعدها...
آخر اینهمه راه آمدم
دلم میخواست تنها تـو را ببینم
دلم میخواست تـو را تنها ببینم
#عباس_معروفی
@daasttkhatt
شاملو :
مرا دیگر انگیزه یِ سفر نیست.
مرا دیگر هوایِ سفری به سر نیست.
قطاری که نیم شبان نعره کشان از دهِ ما می گذرد
آسمانِ مرا کوچک، نمی کند
و جاده اى که از گُرده یِ پُل می گذرد
آرزویِ مرا با خود
به افق هایِ دیگر نمی برد.
مرا دیگر انگیزه یِ سفر نیست.
مرا دیگر هوایِ سفری به سر نیست.
قطاری که نیم شبان نعره کشان از دهِ ما می گذرد
آسمانِ مرا کوچک، نمی کند
و جاده اى که از گُرده یِ پُل می گذرد
آرزویِ مرا با خود
به افق هایِ دیگر نمی برد.
بعضي وقت ها همه چيز طبيعي ست!
سخت نگيريم...
بعضي وقت ها كيف كنيم، حواسمان را پرت كنيم از چشم هاي تند و حسود!
هميشه گوش كردن به تذكرات آن دوستِ همه چيز بلد هم خوب نيست.
بايد دل رنگ دريا را ببيند...
يك وقت هايي بايد براي داشتنِ يك لحظه خوب هزار اشتباه كرد.
تا وقتي آزاري بر ديگري نداريم همه چيز انجام شدنيست.
اگر وجدانمان بابت چيز هاي كوچك هيجان آور هم درد مي گيرد، رهايش كنيم تا بزرگ شود.
#صابر_ابر
سخت نگيريم...
بعضي وقت ها كيف كنيم، حواسمان را پرت كنيم از چشم هاي تند و حسود!
هميشه گوش كردن به تذكرات آن دوستِ همه چيز بلد هم خوب نيست.
بايد دل رنگ دريا را ببيند...
يك وقت هايي بايد براي داشتنِ يك لحظه خوب هزار اشتباه كرد.
تا وقتي آزاري بر ديگري نداريم همه چيز انجام شدنيست.
اگر وجدانمان بابت چيز هاي كوچك هيجان آور هم درد مي گيرد، رهايش كنيم تا بزرگ شود.
#صابر_ابر
يكي از بازي هاي عجيب زندگي اينه كه يه چيزي رو ازت ميگيره؛
تا تو به چيز هاي باقي مونده دل خوش كنی و درست زماني كه دلت بهشون خوشه و از دست رفته هاتو فراموش كردي؛
دلخوشی جديد رو ازت ميگيره و انقدر اين كارو تكرار ميكنه كه ديگه يا چيزی برای دل خوش كردن باقی نمونده يا انقدر از دوباره از دست دادن ميترسی كه ديگه دلت به چيزی خوش نميشه ...
#مرآجان
تا تو به چيز هاي باقي مونده دل خوش كنی و درست زماني كه دلت بهشون خوشه و از دست رفته هاتو فراموش كردي؛
دلخوشی جديد رو ازت ميگيره و انقدر اين كارو تكرار ميكنه كه ديگه يا چيزی برای دل خوش كردن باقی نمونده يا انقدر از دوباره از دست دادن ميترسی كه ديگه دلت به چيزی خوش نميشه ...
#مرآجان
نمي شود که تو باشي
من عاشق تو نباشم
نمي شود که تو باشي
درست همينطور که هستي
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم
نمي شود ، مي دانم
نمي شود که بهار از تو سبزتر باشد
#نادر_ابراهيمي
من عاشق تو نباشم
نمي شود که تو باشي
درست همينطور که هستي
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم
نمي شود ، مي دانم
نمي شود که بهار از تو سبزتر باشد
#نادر_ابراهيمي
یه نفر بهت صدمه میزنه. تو بهش فرصت جبران میدی و اون دوباره بهت آسیب میرسونه.
قسمت ناراحت کنندهاش اینجاست که یه حسی درون قلبت ازت میخواد باز هم بهش فرصت جبران بدی اما دیگه نمیتونی. نه از ترس اینک دوباره آسیب ببینی، نه. چون دیگه چیزی ازت باقی نمونده. تو فقط نمیخوای باورت به خوب بودن اون آدمو از دست بدی. حتی اگه اون آدم واقعا خوب نباشه.
این خیلی غمانگیزه.
قسمت ناراحت کنندهاش اینجاست که یه حسی درون قلبت ازت میخواد باز هم بهش فرصت جبران بدی اما دیگه نمیتونی. نه از ترس اینک دوباره آسیب ببینی، نه. چون دیگه چیزی ازت باقی نمونده. تو فقط نمیخوای باورت به خوب بودن اون آدمو از دست بدی. حتی اگه اون آدم واقعا خوب نباشه.
این خیلی غمانگیزه.
دل آدم خر که نیست...
میفهمه!
مثلا من هیچ وقت از بابام نپرسیدم دوسَم داری بابا؟!
یا تا حالا از مامانم نپرسیدم مامان واقعا دوسَم داری؟!
یا حتی از خواهرم نپرسیدم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری راستی؟!
وقتی ازت میپرسم دوسَم داری؟
میپرسم واقعنی دوسَم داری؟
میپرسم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری؟
یعنی یه جای کار دوست داشتنت میلنگه،
یعنی پای عاشقیت میلنگه،
بدم میلنگه...
دل آدمم خر که نیست،
شعور داره، حالیشه، میفهمه!
#طاهره_اباذری_هریس
@daasttkhatt
میفهمه!
مثلا من هیچ وقت از بابام نپرسیدم دوسَم داری بابا؟!
یا تا حالا از مامانم نپرسیدم مامان واقعا دوسَم داری؟!
یا حتی از خواهرم نپرسیدم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری راستی؟!
وقتی ازت میپرسم دوسَم داری؟
میپرسم واقعنی دوسَم داری؟
میپرسم هنوزم مثلِ قبل دوسَم داری؟
یعنی یه جای کار دوست داشتنت میلنگه،
یعنی پای عاشقیت میلنگه،
بدم میلنگه...
دل آدمم خر که نیست،
شعور داره، حالیشه، میفهمه!
#طاهره_اباذری_هریس
@daasttkhatt
خب من ميدونم زنها در موردِ کارهایي که بايد واسه جلبِ توجه مردها بکنن شکايت ميکنن :
کفشِ پاشنه بلند، جوراب شلواري، آرايش،
ولي بايد بگم وقتي مرد باشي اوضاع بدتره!
چون اگر مرد باشي، اصلاً نميدوني بايد چيکار کني؟!
واسه همينه که ماها پل ميسازيم، قلّه فتح ميکنيم، ميريم اکتشافِ مناطقِ ناشناخته!
فکر کردين واقعا دلمون ميخواد اين کارها رو بکنيم؟
هيچ کس دلش نميخواد پل بسازه!
خيلي خيلي کار سختيه
طرّاحي موشک،پرتاب کردنشون به فضا!
بهتون اطمينان ميدم،هر فضانوردي وقتي از فضا برميگرده ميره پيش يه دختر و ميگه: خب، اون بالا منو ديدي!!
🎥 Seinfeld
@daasttkhatt
کفشِ پاشنه بلند، جوراب شلواري، آرايش،
ولي بايد بگم وقتي مرد باشي اوضاع بدتره!
چون اگر مرد باشي، اصلاً نميدوني بايد چيکار کني؟!
واسه همينه که ماها پل ميسازيم، قلّه فتح ميکنيم، ميريم اکتشافِ مناطقِ ناشناخته!
فکر کردين واقعا دلمون ميخواد اين کارها رو بکنيم؟
هيچ کس دلش نميخواد پل بسازه!
خيلي خيلي کار سختيه
طرّاحي موشک،پرتاب کردنشون به فضا!
بهتون اطمينان ميدم،هر فضانوردي وقتي از فضا برميگرده ميره پيش يه دختر و ميگه: خب، اون بالا منو ديدي!!
🎥 Seinfeld
@daasttkhatt
آدم هايى هستن كه وقتى خوشحال باشى اونا كنارت نيستند... چون حسودن!
وقتى غمگين باشى در آغوشت نميگيرن، چون خوشحالن.. وقتى مشكل دارى به ظاهر همدردند اما در واقع بى خيال تو هستند... اما وقتى
خودشان مشكل دارند با تو خيلى مهربانند اينها بدبخت ترين آدم هاى روى كره زمين هستند
كه هيچ آرامشى در زندگى ندارند...
#پائولو_کوئلیو
وقتى غمگين باشى در آغوشت نميگيرن، چون خوشحالن.. وقتى مشكل دارى به ظاهر همدردند اما در واقع بى خيال تو هستند... اما وقتى
خودشان مشكل دارند با تو خيلى مهربانند اينها بدبخت ترين آدم هاى روى كره زمين هستند
كه هيچ آرامشى در زندگى ندارند...
#پائولو_کوئلیو
تو را از لا به لای شلوغی های زندگیم بیرون آوردم.
تورا از میان انبوه کارهایم بیرون کشاندم ونشاندمت کنار خودم
تا نکند از برق چشمهايت دور بمانم
که نکند ديدن لبخند نقش بسته بر لبهايت را جا بیاندازم...
که نکند مرا بخواهی و من كنارت نباشم...
تورا از گرفتاری هایم بیرون کشاندم وکنار شمعدانی هایم گذاشتم که خیال نکنی فراموشت کرده ام.
که خیال نکنی تو دیگر الویت من نیستی..
که در دنیایم جایی برای تو نیست.
تو هیچ وقت در آوار زندگی ام گم نمی شوی..
هر زمانی که بخواهی جهانم را برای تو خالی میکنم
#فرزانه_صدهزاری
@talkhandcafe
تورا از میان انبوه کارهایم بیرون کشاندم ونشاندمت کنار خودم
تا نکند از برق چشمهايت دور بمانم
که نکند ديدن لبخند نقش بسته بر لبهايت را جا بیاندازم...
که نکند مرا بخواهی و من كنارت نباشم...
تورا از گرفتاری هایم بیرون کشاندم وکنار شمعدانی هایم گذاشتم که خیال نکنی فراموشت کرده ام.
که خیال نکنی تو دیگر الویت من نیستی..
که در دنیایم جایی برای تو نیست.
تو هیچ وقت در آوار زندگی ام گم نمی شوی..
هر زمانی که بخواهی جهانم را برای تو خالی میکنم
#فرزانه_صدهزاری
@talkhandcafe
🔝
"ما خیلی میترسیم یه روز
از خواب پاشیم ببینیم دیگه کسی
رو دوست نداریم
انگار دیگه جامون امن نباشه ها
همونطورى"
اینارو با همین لحن به ما میگفت
قشنگ حرف می زد
انگاری واسه همین حرف زدناشه که
الانا سیگار میگیریم دست تا میایم
پک بزنیم بهش
سیگار خودشو از غمِ چند ساله ی
توی چشمای ما می سوزونه
راست میگی رفیق
راست میگی دکتر ما خوب نمیشیم..
#امیرمهدی_زمانی
"ما خیلی میترسیم یه روز
از خواب پاشیم ببینیم دیگه کسی
رو دوست نداریم
انگار دیگه جامون امن نباشه ها
همونطورى"
اینارو با همین لحن به ما میگفت
قشنگ حرف می زد
انگاری واسه همین حرف زدناشه که
الانا سیگار میگیریم دست تا میایم
پک بزنیم بهش
سیگار خودشو از غمِ چند ساله ی
توی چشمای ما می سوزونه
راست میگی رفیق
راست میگی دکتر ما خوب نمیشیم..
#امیرمهدی_زمانی
راستش را بخواهی بارها و بارها دست از دوست داشتنت کشیده ام...
شب ها چشم روی چشم هایت میبستم و در خواب دست به دامانه امدنت میشدم..
روزها ازکنارت میگذشتم و عطری که دوست داشتی را میزدم..
باور کن بارها دست ازدوست داشتنت کشیده ام..
و در کافه ی همیشگی مان دو فنجان قهوه سفارش دادم..
برایت کتاب شاملو را ورق زدم و خواندم..
من ازدوست داشتنت بارها دست کشیده ام
اما...
تو هربار پررنگ تر از قبل بمن برگشتی
و درست بین تمام وقتهایی که حضورت نبود
وجودت در من شعله میکشید وآتش خواستنت را برافروخته تر میکرد...
من بارها دست کشیدم ازدوست داشتنت
و قبل تر از قبل با جنونی وحشی به توبرگشتم ازخودم...
#فاطمه_سلمانی
@dastkhatfateme
شب ها چشم روی چشم هایت میبستم و در خواب دست به دامانه امدنت میشدم..
روزها ازکنارت میگذشتم و عطری که دوست داشتی را میزدم..
باور کن بارها دست ازدوست داشتنت کشیده ام..
و در کافه ی همیشگی مان دو فنجان قهوه سفارش دادم..
برایت کتاب شاملو را ورق زدم و خواندم..
من ازدوست داشتنت بارها دست کشیده ام
اما...
تو هربار پررنگ تر از قبل بمن برگشتی
و درست بین تمام وقتهایی که حضورت نبود
وجودت در من شعله میکشید وآتش خواستنت را برافروخته تر میکرد...
من بارها دست کشیدم ازدوست داشتنت
و قبل تر از قبل با جنونی وحشی به توبرگشتم ازخودم...
#فاطمه_سلمانی
@dastkhatfateme