Telegram Web Link
هاشم خان: عشق عینهو جنگ میمونه؛
شروع کردنش آسونه، تموم کردنش سخته، فراموش کردنش محال...
تو بگو عروس، تو که درس دکتری خوندی، این چه زخمیه زخم عشق..؟! که اگه عمری ام ازش بگذره، باز تازه میمونه..
عفونی میشه، میخشکه، میافته.. اما دوباره سر باز میکنه..!
بگو، تو کتابای شما مرهمی واسه عشق نیست؟

شهرزاد: نه نیست، هیچ بارونی نمیتونه بشوره رد پاش رو از دل آدم...

🎥شهرزاد

@Daasttkhatt
غرور چیزی نبود
که داشتنش اینقدر بی ارزد
که اشک بریزیم و
بگوییم عوضش غرورم را هنوز دارم...
که با چشمهایمان سهمِ دیگری شدنش را ببینیم و
بگوییم عوض دیگر نداشتنش هنوز غرورم را دارم...
که از دلتنگی مچاله شویم،پودر شویم و
بگوییم عوضش خش به غرورم هم نیفتاده...
غرور چیزی نبود که ارزشش اینقدر زیاد باشد؛
انداره بغض همیشگی،
اندازه بی خوابی،
اندازه دیگر نلرزیدن دل برای کسی،
اندازه غرق شدن توی باتلاق خاطرات و دم نزدن...
ما برای این همه از دست دادن
باید چیز با ارزش تری را به دست می آوردیم
بهایِ غروری که حفظش کردیم،
در برابر بهای عشقی که از دست دادیم
زیادی ناچیز بود
زیادی...
#فاطمه_جوادی
@daasttkhatt
عشق
همین است که بخواهی
چه سه چرخه ی کوچکی را
چه هکتارها زمین
چه زنی را
چه مردی را

عشق کم و زیاد ندارد
عشق
یعنی هر چیزی که
با همه ات بخواهی!

#مهدیه_لطیفى
نگاهش از زمین کشیده میشود به صورتم
ادامه دار نگاهم میکند
دقیق نگاهم میکند
مثلِ مادری که بچه یک روزه اش را تویِ دستانش گذاشتند و
با نگاهش سر تا پایش را میکاود
مثلِ عتیقه فروشی که میخواهد از اصل بودن جنس مطمئن شود
میشناسمش
میخواهد از اصل بودن احساسم سر در بیاورد
از دروغی نبودن حرفهایم
دروغ نمیگویم
قصدم حالا روی داریه ریختن احساساتم نیست
لااقل نه امروز که منبع تامین کننده اینده ام برای همیشه چشم بسته
لااقل نه اینجا که هزار بار در و دیوارش صدای خنده های بلند و نه از ته دلم را تویِ آغوش کس دیگری شنیده...
#فاطمه_جوادی
برشی از : #گواهی_فوت
@daasttkhatt
پیش آمده هیچ وقت
پیشانی ات بلند باشد
بختت بلند تر؟
و مردی بلند بلند
بگوید "دوستت دارم"!؟

باید پیش آمده باشد
تا خیال نکنی
زن بودنت
بر باد های بیابان شده شاید

پیش آمده باید باشد
تا انتقام خودت را
از خودت نگیری
و به خوردِ خودت ندهی بیخود
که چه بهتر که "می توانم زن تنهای مستقلی باشم"!

و هیچ زنی
پای این دروغ را امضا نمی کند
مگر آنکه
پیش نیامده باشد!

#مهدیه_لطیفی
@Daasttkhatt
چشمانت را نمی‌فهمم
هیچ وقت ارتباط برقرار نکردم
با هنرهای مفهومی !
با من سنتی
به زبان ساده‌ی نوازش ؛
با دستانت حرف بزن ...

#عباس_معروفی
زنگ بزن،
هیچ نگو،
حتی سلام هم نده،
فقط بگذارد نفس هایت را بشنوم...
نفس اول یعنی سلام،
و نفس های بعدی یکی در میان یعنی دوستت دارم و قد دنیا دلتنگم...
اصلا حتی اگر نخواستی هم زنگ نزن،
خودم دست به تلفن میشوم،
بوق اول معنیش این است که جایم بدجور توی دنیایت خالیست،
فقط نگذار به بوق آخر برسد،
بوق آخر یعنی،
تو واقعا دیگر مالِ من نیستی...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
دوست داشتن دلیلی کافی برای ماندن نَبود، وگرنه می ماند. رفتن هم دلیلی بر دوست نداشتنش نبود. اگر به رفتن برخاست، او می خواست بگوید: در وهلِه‌ی نخست، نبودِ هر چیز بهتر از بودنش است، و بودنی که به اندازه‌یِ کافی بزرگ یا کوچک نباشد، نقطه‌ی عطفِ هیچ اتفاقی نخواهد بود. او می خواست این ها را بگوید که نَگفت! من از چشم هایش که دوست داشت و از پاهایش که رفت... این ها را فَهمیدم!

#سید_محمد_مرکبیان
Forwarded from راى مست(فرزانه صدهزارى) (farzaneh sadhezari)
بگذار خیال کنیم جهان در صلح است..
پنجره را باز کن..
هرچیز ساده‌ای که خوش‌حالت میکند را بیاور
چای تازه دم
یا شربت گلاب...
به تماشای آسمان بنشین..
بگذار خیال کنیم پشت در خانه‌هایمان آرامش است..
بگذار خیال کنیم هیچ چیز نمیدانیم..
ساعت دیواری‌ایت را پشت به رو آویزان کن..
بی خبر باش از آنچه در جهان میگذرد..
بگذار خیال کنیم جهان در صلح است.
#فرزانه_صدهزاری
لَستُ حَزينة
أنا حُزنُ العالَم !
ففی صَدری وَطن يبكی ...!


اندوهگین نیستم
من اندوه جهانم !
و در سینه‌ام سرزمینی می‌گرید ...!

#غادة_السمان
فکر میکنم آدمی همه عمر در تلاش و در جدال است که به کسی برسد که حرفش را میفهمد،که لب باز نکرده ولی آن کسی تا انتهایِ کلامش را خوانده،کسی که اخمش را معنا میکند و برای لبخندش تفسیر مینویسد،کسی که دستهایش را از بر است و آغوشش را از بر است و زبانِ اعضایِ بدنش را از بر است و دلیل تند شدنِ ضربان قلبش را از بر است و چشمهایش را هم از بر.فکر میکنم آدمی قبل از رسیدنِ به آن نقطه یِ ملاقات با آن کس هرگز معنایِ واقعی زندگی را نمیفهمد و معنایِ واقعی شادی را نمیفهمد و معنایِ واقعی آرامش را هم.آدمی تنها در یک صورت بیهوده نزیسته که به همان نقطه ملاقات برسد،حتی اگر دیر باشد،دوست داشتن تنها اتفاقی است که بیات نمیشود،از دهان نمی افتد،حتی اگر دیر شده باشد،خیلی دیر...
#فاطمه_جوادی
این موقعِ شب همه چیز از یادِ آدم میره
به جز عشق...
تو اونی هستی که من این موقع روز،وسط همه شلوغیام و خستگیام بازم دوستت دارم و دلتنگتم،
وگرنه ساعت ۲ شب که همه عاشقن و دلتنگ...
دوست داشتن یک نفر، مثل نقل مکان کردن به یه خونه ست. اولش عاشق همه ی چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه می بینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان دیوارها فرسوده می شن. چوب ها از بعضی قسمت ها پوسیده می شن و می فهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست؛ بلکه به خاطر عیب و نقص هاشه. تمام سوراخ سنبه هاش رو یاد می گیری. یاد می گیری چطور کاری کنی که وقتی هوا سرده، کلید توی قفل گیر نکنه، یا در کمد رو چطور باز کنی که جیرجیر نکنه. اینا رازهای کوچیکی هستن که خونه رو مال آدم می کنن.


📕 مردی به نام اُوِه
✍🏻 #فردریک_بکمن
كاش ميشد بری آينده
ببينی آخرش به اونی كه دوستش داری میرسی؟!
اگه نه حداقل سعی کنی به اونی که تورو دوست داره برسی...
چگونه دلتنگ نمیشوی،
در شهرِ شما شب وجود ندارد؟؟
تو میتوانستی بمانی، نخواستی
میتوانستی دوستم داشته باشی، نخواستی
میتوانستی نوازش هایت را تا ابدیت کش بدهی، نخواستی
میتوانستی عاشق ترین آدمِ زمین باشی و من را خوشبخترین حوایِ دنیا کنی ولی نخواستی....
همه چیز از همین نخواستن ها شروع میشود
همه اشک ها
همه بغض هایِ تو گلو مانده
همه بی فروغی چشم ها
همه پس زدن ها
همه بیزار شدن ها تا انتهایِ دنیا از عشق.
همه چیز از همین نخواستن ها شروع میشود
نشدن ها بهانه آدمهایی شبیه توست که کسانی شبیه من را نمیخواهند...
#فاطمه_جوادی
@daasttkhatt
همه ما فکر می کنیم هنوز به اندازه کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کار هارا انجام دهیم و به آن ها چیز هایی را که میخواهیم و باید بگوییم ...
و بعد ناگهان اتفاقی می افتد که باعث
می شود بایستیم‌و به کلماتی مثل اگر و کاش فکر کنیم ...!

#فردریک_بکمن
🌸فاطمه جوادی🌸
https://www.instagram.com/p/CKMesLHh9sQ/?igshid=1l4lsrz01sll5
زیر این post برام بنویسین اون جمله ای که ناجیتونه او این روزا
2024/09/30 22:18:02
Back to Top
HTML Embed Code: