اصلا به اين فكر نكن
كه نميشود
برو دنبالش،موانع را بردار
و آنطور كه دوست دارى
زندگى كن
آدم اگر آنجور كه دلش مى خواهد
زندگى نكرده باشد
ديگر چه چيزى برايش مى ماند...؟!
#آيزايا_برلين
كه نميشود
برو دنبالش،موانع را بردار
و آنطور كه دوست دارى
زندگى كن
آدم اگر آنجور كه دلش مى خواهد
زندگى نكرده باشد
ديگر چه چيزى برايش مى ماند...؟!
#آيزايا_برلين
چيزى كه تموم شده، كسى كه تموم شده، ديگه تموم شده.
از تموم شدن ها ياد بگير، شونه هاتو صاف كن و دوباره از اول...
با يه شروع بهتر!
از تموم شدن ها ياد بگير، شونه هاتو صاف كن و دوباره از اول...
با يه شروع بهتر!
دوباره به تابلو نگاه کرد .
کنار حوضِ آبی، لکهی سبز و سرخی بود
که اگر از دور نگاه میکردی،بُتهی سبزی میدیدی با گلهای سرخ .
اگر میرفتی از خیلی جلو نگاه میکردی ..
فقط لکههای سرخ و سبز میدیدی .
به خودش گفت:
شاید باید به زندگی از دور نگاه کنی .
از خیلی جلو فقط لَکه میبینی ..
#زویا_پیرزاد
📚عادت میکنیم
کنار حوضِ آبی، لکهی سبز و سرخی بود
که اگر از دور نگاه میکردی،بُتهی سبزی میدیدی با گلهای سرخ .
اگر میرفتی از خیلی جلو نگاه میکردی ..
فقط لکههای سرخ و سبز میدیدی .
به خودش گفت:
شاید باید به زندگی از دور نگاه کنی .
از خیلی جلو فقط لَکه میبینی ..
#زویا_پیرزاد
📚عادت میکنیم
#توئیت
بابا لست سین ریسنتلی نباشید...
ما همین که ببینیم آنلاین شدین و رفتین واسمون قوت قلبه که هنوز زندست و انقدر حالش خوبه که بتونه بیاد تلگرام!
بابا لست سین ریسنتلی نباشید...
ما همین که ببینیم آنلاین شدین و رفتین واسمون قوت قلبه که هنوز زندست و انقدر حالش خوبه که بتونه بیاد تلگرام!
اصلاً
مهم نيست
تو چند ساله باشي
من همسن و سال تو هستم
مهم نيست
خانهات کجا باشد
براي يافتنت کافي است
چشمهايم را ببندم
خلاصه بگويم
حالا
هر قفلي که ميخواهد
به درگاه خانهات باشد
عشق پيچکي است
که ديوار نميشناسد
#گروس_عبدالملکيان
@daasttkhatt
مهم نيست
تو چند ساله باشي
من همسن و سال تو هستم
مهم نيست
خانهات کجا باشد
براي يافتنت کافي است
چشمهايم را ببندم
خلاصه بگويم
حالا
هر قفلي که ميخواهد
به درگاه خانهات باشد
عشق پيچکي است
که ديوار نميشناسد
#گروس_عبدالملکيان
@daasttkhatt
تا هیاهوی ریل می آمد
میدویدم تو را نگه دارم
حال و روزم مگر چقدر ابری ست
که پس از هر قطار میبارم
در تمام قطارها مـردُم
زندگی در خیال یعنی این
آخرین کوپه هم تو را کم داشت
آرزوی محال یعنی این...
#عليرضا_آذر
@daasttkhatt
میدویدم تو را نگه دارم
حال و روزم مگر چقدر ابری ست
که پس از هر قطار میبارم
در تمام قطارها مـردُم
زندگی در خیال یعنی این
آخرین کوپه هم تو را کم داشت
آرزوی محال یعنی این...
#عليرضا_آذر
@daasttkhatt
تو از آن ِمن نیستی اما تو را دوست دارم
هنوز تو را دوست دارم و دلتنگیات مرا میکشد
محمود درویش
@daasttkhatt
هنوز تو را دوست دارم و دلتنگیات مرا میکشد
محمود درویش
@daasttkhatt
رعـنا: به نظر تو ممکن است مردی زنی را ببوسد بی آنکه او را دوست داشته باشد؟
"تمام مردهایی که این کار را می کنند، همان لحظه آن زن را دوست دارند، اگر نداشته باشند خودشان را وادار به چنین کاری نمی کنند.همان موقع مردها خیلی پر احساس اند...اما فردای آن روز می توانند آدم دیگری بشوند.
"چیزی که زن ها نمی بینند یا نمی خواهند ببینند،فکر می کنند آن ها هم مثل خودشان اند، که ساعت ها توی ذهنشان، با این چیزها ور بروند و اسیر شوند. برای مردها یک بوسه فقط یک بوسه است ولی زن ها شصت تا چیز دیگر از آن می سـازند."
#ترلان
فریبا وفی
"تمام مردهایی که این کار را می کنند، همان لحظه آن زن را دوست دارند، اگر نداشته باشند خودشان را وادار به چنین کاری نمی کنند.همان موقع مردها خیلی پر احساس اند...اما فردای آن روز می توانند آدم دیگری بشوند.
"چیزی که زن ها نمی بینند یا نمی خواهند ببینند،فکر می کنند آن ها هم مثل خودشان اند، که ساعت ها توی ذهنشان، با این چیزها ور بروند و اسیر شوند. برای مردها یک بوسه فقط یک بوسه است ولی زن ها شصت تا چیز دیگر از آن می سـازند."
#ترلان
فریبا وفی
مامان میگفت لکه یِ آلبالو بد قلق است،
باید هزار بار بشوریش تا کمرنگ شود،
هزار بار که بشوری کمرنگ میشود؛
پاک ولی ،نه...
دستهایم را محکم میکشیدم به کناره هایِ پالتویِ پشمیم و
پاک نمیشد
ردِ دستهایِ کسی تویِ دستانِ آدم، آلبالوها نبود
ردِ دستهایِ آدمها،
خطِ کف دستهایشان،
عطرِ دستهایشان،
میرفت به خورد دستانت
خانه میکرد بین فاصله یِ انگشتانت...
دوباره به دستهایم نگاه کردم
باید میسپردمش دست مامان
باید میگفتم بالاخره از لکه یِ آلبالو بدقلق تر هم پیدا کردم
باید میرفتم دستهایم را میگذاشتم توی تشت و میگفتم رد دستهای جامانده رویِ دستانم را پاک که نه، فقط کمی کمرنگتر کند
تا بغض هایِ تو گلو مانده ام هم کمی رنگ ببازند...
#فاطمه_جوادی
برشی از : #گواهی_فوت
@daasttkhatt
باید هزار بار بشوریش تا کمرنگ شود،
هزار بار که بشوری کمرنگ میشود؛
پاک ولی ،نه...
دستهایم را محکم میکشیدم به کناره هایِ پالتویِ پشمیم و
پاک نمیشد
ردِ دستهایِ کسی تویِ دستانِ آدم، آلبالوها نبود
ردِ دستهایِ آدمها،
خطِ کف دستهایشان،
عطرِ دستهایشان،
میرفت به خورد دستانت
خانه میکرد بین فاصله یِ انگشتانت...
دوباره به دستهایم نگاه کردم
باید میسپردمش دست مامان
باید میگفتم بالاخره از لکه یِ آلبالو بدقلق تر هم پیدا کردم
باید میرفتم دستهایم را میگذاشتم توی تشت و میگفتم رد دستهای جامانده رویِ دستانم را پاک که نه، فقط کمی کمرنگتر کند
تا بغض هایِ تو گلو مانده ام هم کمی رنگ ببازند...
#فاطمه_جوادی
برشی از : #گواهی_فوت
@daasttkhatt
به جملات عجيب فكر نكنيم!
همينها عجيبترينند:
- يه ليوان آب گذاشتم بالای سرت.
- صبح بيدارت میكنم.
- ناهار خوردي؟
- يه چيزی بذار پشت كمرت، اونجا بشين.
- برای تو چی بكشم؟
و ...
همينها.
اگر يك روز كلمهها حرف بزنند و دربارهی خودشان توضيح دهند، بیشك "پيشم" كلمهایست كه در صحبتهايش از اين میگويد كه هيچ وقت فكر نمیكردم قبل و بعد از تمام عاشقانهها قرار بگيرم!
پيشم بمان!
بیا پیشم.
از پيشم نرو.
پيشم باش ...
#صابر_ابر
🌱♥️
همينها عجيبترينند:
- يه ليوان آب گذاشتم بالای سرت.
- صبح بيدارت میكنم.
- ناهار خوردي؟
- يه چيزی بذار پشت كمرت، اونجا بشين.
- برای تو چی بكشم؟
و ...
همينها.
اگر يك روز كلمهها حرف بزنند و دربارهی خودشان توضيح دهند، بیشك "پيشم" كلمهایست كه در صحبتهايش از اين میگويد كه هيچ وقت فكر نمیكردم قبل و بعد از تمام عاشقانهها قرار بگيرم!
پيشم بمان!
بیا پیشم.
از پيشم نرو.
پيشم باش ...
#صابر_ابر
🌱♥️
خداست که شما را از آن تاريکيها نجات می دهد (گاهي که او را به تضرع و زاري و از باطن قلب ميخوانيد) و از هر اندوهي ميرهاند، باز هم به او شرک ميآوريد!
سوره انعام آیه ۶۴
سوره انعام آیه ۶۴
الیف شافاک :
درست وقتی می گویی :
فراموشش کردم
آهنگی پخش می شود
کسی مثل او می خندد
یک نفر عطری می زند
که بوی او را می دهد
و همه فراموشی هایت،
هدر می رود...!
درست وقتی می گویی :
فراموشش کردم
آهنگی پخش می شود
کسی مثل او می خندد
یک نفر عطری می زند
که بوی او را می دهد
و همه فراموشی هایت،
هدر می رود...!
پیش آمده هیچ وقت
پیشانی ات بلند باشد
بختت بلند تر؟
و مردی بلند بلند
بگوید "دوستت دارم"!؟
باید پیش آمده باشد
تا خیال نکنی
زن بودنت
بر باد های بیابان شده شاید
پیش آمده باید باشد
تا انتقام خودت را
از خودت نگیری
و به خوردِ خودت ندهی بیخود
که چه بهتر که "می توانم زن تنهای مستقلی باشم"!
و هیچ زنی
پای این دروغ را امضا نمی کند
مگر آنکه
پیش نیامده باشد!
#مهدیه_لطیفی
@Daasttkhatt
پیشانی ات بلند باشد
بختت بلند تر؟
و مردی بلند بلند
بگوید "دوستت دارم"!؟
باید پیش آمده باشد
تا خیال نکنی
زن بودنت
بر باد های بیابان شده شاید
پیش آمده باید باشد
تا انتقام خودت را
از خودت نگیری
و به خوردِ خودت ندهی بیخود
که چه بهتر که "می توانم زن تنهای مستقلی باشم"!
و هیچ زنی
پای این دروغ را امضا نمی کند
مگر آنکه
پیش نیامده باشد!
#مهدیه_لطیفی
@Daasttkhatt
"من دوستش داشتم"
فقط سه تا کلمه نیست، یا یه جمله معنی دار
یا حتی یه حقیقتِ تلخ،خیلی تلخ...
"من دوستش داشتم" بزرگترین حسرتِ
حسرتِ من و تویی که دوباره ما نمیشه،
حسرتِ دستایی که برای اسیر کردنت تو یه آغوش باز نمیشه،
حسرتِ اسمت
حسرتِ اسمت که میمِ مالکیت نمیچسبه بهش از زبونِ یکی...
"من دوستش داشتم"
بزرگترین دلیلِ برایِ بغل کردنِ زانوهات و دیگه دل نبستن به هیچکی،
بزرگ ترین دلیلِ برای شب تا صبح بیدار موندنا،
بزرگ ترین دلیلِ برای رد کردنِ یه سری آهنگا
و بزرگ ترین دلیل برای حالت تهوع موقع خوردن بوی یه سری غذا ها به مشامت...ِ
"من دوستش داشتم"
بزرگ ترین غمِ دنیاست،
غمِ شبایی که سر شده برای باور اینکه دوستت نداشته که رفته،
غمِ بودنایی که یک ثانیه هم جبران نکرده نبودنش رو،
غمِ احساسی که ریخته شده به پای کسی که نخواسته حستو بفهمه...
"من دوستش داشتم"
یه جمله نیست،
تارهای سفید روی سرمونه،
دیوارهایِ دورمونه که از ترسِ نزدیک شدنِ دوباره آدمها و تکرار دوباره همه کابوسا کشیدیم دورمون،
"من دوستش داشتم"
اسمِ دومِ مرگه حتماً...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
فقط سه تا کلمه نیست، یا یه جمله معنی دار
یا حتی یه حقیقتِ تلخ،خیلی تلخ...
"من دوستش داشتم" بزرگترین حسرتِ
حسرتِ من و تویی که دوباره ما نمیشه،
حسرتِ دستایی که برای اسیر کردنت تو یه آغوش باز نمیشه،
حسرتِ اسمت
حسرتِ اسمت که میمِ مالکیت نمیچسبه بهش از زبونِ یکی...
"من دوستش داشتم"
بزرگترین دلیلِ برایِ بغل کردنِ زانوهات و دیگه دل نبستن به هیچکی،
بزرگ ترین دلیلِ برای شب تا صبح بیدار موندنا،
بزرگ ترین دلیلِ برای رد کردنِ یه سری آهنگا
و بزرگ ترین دلیل برای حالت تهوع موقع خوردن بوی یه سری غذا ها به مشامت...ِ
"من دوستش داشتم"
بزرگ ترین غمِ دنیاست،
غمِ شبایی که سر شده برای باور اینکه دوستت نداشته که رفته،
غمِ بودنایی که یک ثانیه هم جبران نکرده نبودنش رو،
غمِ احساسی که ریخته شده به پای کسی که نخواسته حستو بفهمه...
"من دوستش داشتم"
یه جمله نیست،
تارهای سفید روی سرمونه،
دیوارهایِ دورمونه که از ترسِ نزدیک شدنِ دوباره آدمها و تکرار دوباره همه کابوسا کشیدیم دورمون،
"من دوستش داشتم"
اسمِ دومِ مرگه حتماً...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
نمي شود که تو باشي
من عاشق تو نباشم
نمي شود که تو باشي
درست همينطور که هستي
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم
نمي شود ، مي دانم
نمي شود که بهار از تو سبزتر باشد
#نادر_ابراهيمي
من عاشق تو نباشم
نمي شود که تو باشي
درست همينطور که هستي
و من ، هزار بار خوبتر از اين باشم
و باز ، هزار بار ، عاشق تو نباشم
نمي شود ، مي دانم
نمي شود که بهار از تو سبزتر باشد
#نادر_ابراهيمي
اگر بودنت را میخواهم ،
برای این نیست که از تنهایی دربیایم ؛
بودنت را برای این میخواهم که دوتایی ، تنهاییِمان را تاب بیاوریم ...
#فاطمه_بهروزفخر
برای این نیست که از تنهایی دربیایم ؛
بودنت را برای این میخواهم که دوتایی ، تنهاییِمان را تاب بیاوریم ...
#فاطمه_بهروزفخر
من این رو خیلی خوب میدونم که آدمها وقتی بزرگ میشن، اگه کسی رو دوست داشته باشن، اون دوست داشتن خیلی ارزشمند میشه ...!
منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، این فهمیدنه که آدمها رو بزرگ میکنه، کسی که تنها میمونه و فکر میکنه بزرگ میشه، کسی که سفر میکنه و از هر جایی چیزی یاد میگیره بزرگ میشه، کسی که با آدمهای مختلف حرف میزنه و سعی میکنه اون ها رو درک کنه بزرگ میشه ...!
واسه همین اعتقاد دارم که کسانی که زیاد کتاب میخونن می تونن آدمهای بزرگی بشن، چون اونها تنها میمونن و فکر میکنن، با داستانها به سفر میرن، چیزهای مختلف یاد میگیرن و سعی میکنن بقیه رو درک کنن ...!
به نظر من زنها و مردهایی که کتاب میخونن و روح بزرگی دارن، دوست داشتن و دل بستن واسشون خیلی با ارزشه ...!
#روزبه_معين
منظور من از بزرگ شدن بالا رفتن سن نیست، این فهمیدنه که آدمها رو بزرگ میکنه، کسی که تنها میمونه و فکر میکنه بزرگ میشه، کسی که سفر میکنه و از هر جایی چیزی یاد میگیره بزرگ میشه، کسی که با آدمهای مختلف حرف میزنه و سعی میکنه اون ها رو درک کنه بزرگ میشه ...!
واسه همین اعتقاد دارم که کسانی که زیاد کتاب میخونن می تونن آدمهای بزرگی بشن، چون اونها تنها میمونن و فکر میکنن، با داستانها به سفر میرن، چیزهای مختلف یاد میگیرن و سعی میکنن بقیه رو درک کنن ...!
به نظر من زنها و مردهایی که کتاب میخونن و روح بزرگی دارن، دوست داشتن و دل بستن واسشون خیلی با ارزشه ...!
#روزبه_معين