لابد توهم یک روزی جا ماندی،
از رویایی که خودت ساخته بودیش
مثل من...
این شهر پر است از آدمهای جا مانده،
جا مانده توی گذشته،
جا مانده توی خاطرات،
جا مانده تو چشمانِ یک نفر...
این شهر پر است از کسانی که تاوانِ کار یک نفر را،
از یک نفر که بی خبر از همه چیز
از راه آمده میگیرند...
لابد من هم همان قربانیِ بی تقصیرِ بی خبر از همه چیز و همه جابودم...
#فاطمه_جوادی
از رویایی که خودت ساخته بودیش
مثل من...
این شهر پر است از آدمهای جا مانده،
جا مانده توی گذشته،
جا مانده توی خاطرات،
جا مانده تو چشمانِ یک نفر...
این شهر پر است از کسانی که تاوانِ کار یک نفر را،
از یک نفر که بی خبر از همه چیز
از راه آمده میگیرند...
لابد من هم همان قربانیِ بی تقصیرِ بی خبر از همه چیز و همه جابودم...
#فاطمه_جوادی
من غمگینم
و فکر میکنم که این عشق
از همانی نبود که مادربزرگ را
با چشمانی پر از دوست داشتن
اما نداشتنش
رو به روی عکسِ پدربزرگ
که تکیه داده بر دیوارِ خانه
ساعت ها
سرِ پا
نگه میداشت ...
#مریم_قهرمانلو
@daasttkhatt
و فکر میکنم که این عشق
از همانی نبود که مادربزرگ را
با چشمانی پر از دوست داشتن
اما نداشتنش
رو به روی عکسِ پدربزرگ
که تکیه داده بر دیوارِ خانه
ساعت ها
سرِ پا
نگه میداشت ...
#مریم_قهرمانلو
@daasttkhatt
زندگی واقعا بسیار ساده است!
از هر دست بدهیم،
از همان دست میگیریم!
هرطوری که دربارهی خود بیندیشیم،
برایمان به واقعیت مبدل میشود.
من معتقدم که هرکسی از جمله من،
مسئول همه اتفاقات خوب
و یا بد در زندگیش است...!
#شفاى_زندگى
#لوییز_هی
از هر دست بدهیم،
از همان دست میگیریم!
هرطوری که دربارهی خود بیندیشیم،
برایمان به واقعیت مبدل میشود.
من معتقدم که هرکسی از جمله من،
مسئول همه اتفاقات خوب
و یا بد در زندگیش است...!
#شفاى_زندگى
#لوییز_هی
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
راهی به جز گریز برایم نمانده بود
این عشقِ آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود ...
فروغ فرخزاد
راهی به جز گریز برایم نمانده بود
این عشقِ آتشین پر از درد بی امید
در وادی گناه و جنونم کشانده بود ...
فروغ فرخزاد
#با_دلبر
•😻✨💜•
تو نَباشی
ماندن به چه دَردی می خورد؟
به کدام شَهر بروَم
که حضور غایِبت
ديوانهام نکند ..
کدام موزه و پل و خیابان؟
گلِ قشنگم!
به کجایِ تنم دست بکشَم
که ردِ انگشتانَت بر آن نباشد؟
چه لباسی بِپوشم
که تو تَنم نکرده باشی؟
راستی
زیستَن چه بیهودِه است
بی تو ..!
#عباس_معروفی
•😻✨💜•
تو نَباشی
ماندن به چه دَردی می خورد؟
به کدام شَهر بروَم
که حضور غایِبت
ديوانهام نکند ..
کدام موزه و پل و خیابان؟
گلِ قشنگم!
به کجایِ تنم دست بکشَم
که ردِ انگشتانَت بر آن نباشد؟
چه لباسی بِپوشم
که تو تَنم نکرده باشی؟
راستی
زیستَن چه بیهودِه است
بی تو ..!
#عباس_معروفی
"دوستت دارم"
شبیه لبخند زدن با رژِ قرمز
شبیه قدم زدن در ولیعصر،
و بارانی که غافلگیرم کند...
"دوستت دارم"
شبیه غزل، شبیه سپید
شبیه نامههایِ شاملو به آیدا...!
#اهورا_فروزان
شبیه لبخند زدن با رژِ قرمز
شبیه قدم زدن در ولیعصر،
و بارانی که غافلگیرم کند...
"دوستت دارم"
شبیه غزل، شبیه سپید
شبیه نامههایِ شاملو به آیدا...!
#اهورا_فروزان
آیدا...!
این که مرا به سوی تو می کشد عشق نیست، شکوه توست؛
و آنچه مرا به انتخاب تو برمی انگیزد،
نیاز تن من نیست،
یگانگی ارواح و اندیشه های ماست.
#احمد_شاملو
این که مرا به سوی تو می کشد عشق نیست، شکوه توست؛
و آنچه مرا به انتخاب تو برمی انگیزد،
نیاز تن من نیست،
یگانگی ارواح و اندیشه های ماست.
#احمد_شاملو
زن كه باشى؛
نميتواني موقع غمت به خيابان بروي!
سيگاري آتش بزني!
و دود شدن غمهايت را ببيني!
زن كه باشى
غمت را پنهان ميكني
پشت نقاب آرايشت!
و با رژ لبي قرمز!
خنده را براي لبهايت اجباري ميكني!
آنوقت همه فكر ميكنند
نه دردي هست
نه غمي ..
و تنها نگرانيت
پاك شدنِ رژ لبت است!!
زن كه باشى
مردانه بايد غم بخوری.!
#سيمين_بهبهانی
نميتواني موقع غمت به خيابان بروي!
سيگاري آتش بزني!
و دود شدن غمهايت را ببيني!
زن كه باشى
غمت را پنهان ميكني
پشت نقاب آرايشت!
و با رژ لبي قرمز!
خنده را براي لبهايت اجباري ميكني!
آنوقت همه فكر ميكنند
نه دردي هست
نه غمي ..
و تنها نگرانيت
پاك شدنِ رژ لبت است!!
زن كه باشى
مردانه بايد غم بخوری.!
#سيمين_بهبهانی
گفت : با هم درستش می کنیم ...
و من تازه فهمیدم تنهایی
چه وسعتِ نامحدودی دارد !
حتی اگر با هم
هیچ چیزی هم درست نمی شد !
حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت ،
حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را
با هیچ چیز در این دنیا عوض نمی کردم ...
تنها ، کسی که وحشتِ تنهایی را
درک کرده باشد ،
می توانست حسِ من را در آن لحظه درک کند
#لیلیان_هلمن
و من تازه فهمیدم تنهایی
چه وسعتِ نامحدودی دارد !
حتی اگر با هم
هیچ چیزی هم درست نمی شد !
حتی اگر تمام سرمایه ام بر باد می رفت ،
حسی که به واژه ی " با هم " داشتم را
با هیچ چیز در این دنیا عوض نمی کردم ...
تنها ، کسی که وحشتِ تنهایی را
درک کرده باشد ،
می توانست حسِ من را در آن لحظه درک کند
#لیلیان_هلمن
Forwarded from •°شاینو °•🌿🕊 (سونا)
https://instagram.com/_sonaa_mohamadi
من رو در اینستاگرام دنبال کنین😌🥳💓
من رو در اینستاگرام دنبال کنین😌🥳💓
روزی گفتیم
فقط مرگ میتواند
ما را از یکدیگر جدا کند
مرگ دیر کرد
و ما از یکدیگر جدا شدیم...!♥️🌱
#محمود_درویش
فقط مرگ میتواند
ما را از یکدیگر جدا کند
مرگ دیر کرد
و ما از یکدیگر جدا شدیم...!♥️🌱
#محمود_درویش
از ما می شنوین
بچسبین به همونی که الان باهاشین و رابطه رو بهتر کنید، چون وقتی جدا شین نه حال آشنایی دوباره رو دارید نه ادم بهتر پیدا می کنید
(:
بچسبین به همونی که الان باهاشین و رابطه رو بهتر کنید، چون وقتی جدا شین نه حال آشنایی دوباره رو دارید نه ادم بهتر پیدا می کنید
(:
Forwarded from فرزانه صدهزاری
بغض ولی چاره درد نیست،
یک سری درد ها را فقط مرگ حل میکند،
مثلِ
نبودنت،
نبودنت،
نبودنت...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
یک سری درد ها را فقط مرگ حل میکند،
مثلِ
نبودنت،
نبودنت،
نبودنت...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
از زنهای سیگاری ،باید سخت ترسید...
آنها از خیلی چیزها گذشته اند،
یکبار از حرف مردم،
از ترس سرطان ،
از ریه هایشان،
از جمعِ دوستانه،
از عشق،
از خودشان، از خودشان، از خودشان ...
زنهای سیگاری را جدی بگیرید...
#ستایش_قاسمی
آنها از خیلی چیزها گذشته اند،
یکبار از حرف مردم،
از ترس سرطان ،
از ریه هایشان،
از جمعِ دوستانه،
از عشق،
از خودشان، از خودشان، از خودشان ...
زنهای سیگاری را جدی بگیرید...
#ستایش_قاسمی
یکی شانه خالی میکند؛
دیگری می افتد،
از ارتفاع چشمانِ کسی...
نمیمیرد،
بدترین جای قضیه این است که نمیمیرد...
فلج میشود؛
تا آخر عمر مینشیند روی صندلی چرخدار...
صحنه سقوطش را مرور میکند،
و زمینگیر چشمانی میشود،
که...
دیگر نیست...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
دیگری می افتد،
از ارتفاع چشمانِ کسی...
نمیمیرد،
بدترین جای قضیه این است که نمیمیرد...
فلج میشود؛
تا آخر عمر مینشیند روی صندلی چرخدار...
صحنه سقوطش را مرور میکند،
و زمینگیر چشمانی میشود،
که...
دیگر نیست...
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
Forwarded from راى مست(فرزانه صدهزارى) (farzaneh sadhezari)
Follow
کنین امشب راجع به قانون جذب یا نویسندگی یا گیاهخواری حرف بزنیم
کنین امشب راجع به قانون جذب یا نویسندگی یا گیاهخواری حرف بزنیم
میشود بغلم کنی؟؟
محکم،
از آنهایی که سرم چفت شود روی قلبت و حتی هوا هم بینمان نباشد...
میشود بغلم کنی؟؟
دلم تنگ است
برای بوی تنت،
برای دستانت که دورم گره شود
و برای حس امنیتی که آغوشت دارد...
میشود بغلم کنی؟؟
هیچ نگویی،
فقط روی موهایم بوسه بکاری
و بگذاری گریه کنم...
و آرام در گوشم بگویی مگر من نباشم که اینجور گریه کنی
میشود بغلم کنی؟؟
تمام شهر میدانند از تو هم پنهان نیست،
همین روزهاست که دلتنگی کاری دستم دهد
و در حسرت لمس دوباره ی آغوشت
برای همیشه بمانم...
میشود بغلم کنی؟؟
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
محکم،
از آنهایی که سرم چفت شود روی قلبت و حتی هوا هم بینمان نباشد...
میشود بغلم کنی؟؟
دلم تنگ است
برای بوی تنت،
برای دستانت که دورم گره شود
و برای حس امنیتی که آغوشت دارد...
میشود بغلم کنی؟؟
هیچ نگویی،
فقط روی موهایم بوسه بکاری
و بگذاری گریه کنم...
و آرام در گوشم بگویی مگر من نباشم که اینجور گریه کنی
میشود بغلم کنی؟؟
تمام شهر میدانند از تو هم پنهان نیست،
همین روزهاست که دلتنگی کاری دستم دهد
و در حسرت لمس دوباره ی آغوشت
برای همیشه بمانم...
میشود بغلم کنی؟؟
#فاطمه_جوادی
@Daasttkhatt
۱۷ سالم بود عاشقش بودم
حتی سعی کردم براش بمیرم ،
دوسال بعد حتی اسمشم یادم نیومد !
زمان همه چیزو پاک میکنه...
دیالوگ | the big blue
حتی سعی کردم براش بمیرم ،
دوسال بعد حتی اسمشم یادم نیومد !
زمان همه چیزو پاک میکنه...
دیالوگ | the big blue