«وأسألك يا الله القوة لأقف وحدي دون أن أتكئ على كتف أحدهم.»
خدایا از تو قدرتی رو میخوام که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ اینکه به شانهیِ کسی تکیه کنم !
#روزتون_پرقدرت 🌈🩵``
خدایا از تو قدرتی رو میخوام که به تنهایی رویِ پاهایِ خود بایستم بدونِ اینکه به شانهیِ کسی تکیه کنم !
#روزتون_پرقدرت 🌈🩵``
درد وقتی شدید میشود
جهان و زبان ما را ویران میکند....
درد کلام را خرد میکند و انسان حتی
از گفتن آنهم عاجز میشود
درد شدید را نمیتوان با دیگری در میان گذاشت
چون وقتی درد سراسر جان و جهان آدم را میگیرد دیگر جایی برای هیچچیز دیگر باقی نمیگذارد
فلسفه تنهایی
جهان و زبان ما را ویران میکند....
درد کلام را خرد میکند و انسان حتی
از گفتن آنهم عاجز میشود
درد شدید را نمیتوان با دیگری در میان گذاشت
چون وقتی درد سراسر جان و جهان آدم را میگیرد دیگر جایی برای هیچچیز دیگر باقی نمیگذارد
فلسفه تنهایی
‹ دلـبرانـہ ›
پدر بزرگم هروقت میخواست کثرتِ چیزی را بیان کند
می گفت:"یک دریا..."
مثلا میگفت: نمی دانی فلانی یک دریا پول دارد!
کی می رسد روزی که
تو رو به رویم بایستی،زل بزنم به چشمانت و بگویم:
" فلانی نمی دانی من، تو را یک دریا دوست دارم!"
-شقایق عباسی
می گفت:"یک دریا..."
مثلا میگفت: نمی دانی فلانی یک دریا پول دارد!
کی می رسد روزی که
تو رو به رویم بایستی،زل بزنم به چشمانت و بگویم:
" فلانی نمی دانی من، تو را یک دریا دوست دارم!"
-شقایق عباسی
یه دیالوگی بود تو سریال زخم کاری میگفت:
بعضی چیزا آخرش شاید خوب نباشه،
ولی قشنگه...
و چه آدمایی که میدونستیم رابطه با اونا آخرش خوب نیست، ولی حفظش کردیم
چون روز و شبمون با اونا قشنگ بود :)
یه دیالوگی بود تو سریال زخم کاری میگفت:
بعضی چیزا آخرش شاید خوب نباشه،
ولی قشنگه...
و چه آدمایی که میدونستیم رابطه با اونا آخرش خوب نیست، ولی حفظش کردیم
چون روز و شبمون با اونا قشنگ بود :)
‹ دلـبرانـہ ›
بی تو
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم.
چرا صدایم کردی؟
چرا؟
- حسین پناهی
نه بوی خاک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم.
چرا صدایم کردی؟
چرا؟
- حسین پناهی
أنت مشمس
يشرق كل صباح
على نافذة عيني
• تو آفتابۍ
• هر صبح نوࢪمیپاشۍ
• بر پنجره؎چشمانم:) 👁🌤🌿ִֶָ
#صبح_بخیر ♥️
يشرق كل صباح
على نافذة عيني
• تو آفتابۍ
• هر صبح نوࢪمیپاشۍ
• بر پنجره؎چشمانم:) 👁🌤🌿ִֶָ
#صبح_بخیر ♥️
گر ز آزردن من هست غرضِ مردن من؛
مُردم! آزار مکش از پی آزردن من :)
- شعرِ ٬ وحشی بافقی .
مُردم! آزار مکش از پی آزردن من :)
- شعرِ ٬ وحشی بافقی .