Telegram Web Link
🎥 انیمیشن کوتاه "زمان قرضی" اثر دو هنرمند از شرکت پیکسار به نام‌های "اندرو کوتز" و "لو هامو لاج" که در ژانر وسترن ساخته شده. این انیمیشن کاندید جایزه بهترین انیمیشن کوتاه اسکار بود اما موفق به بردن آن نشد.
داستان انیمیشن درمورد یک مارشال است که خاطرات دردناک گذشته خود را مرور می‌کند و باید با غم حاصل آن‌ها مبارزه کند. "زمان قرضی" در زمان پنج دقیقه‌ای خود، درامی فوق‌العاده عمیق خلق می‌کند و یک فلش‌بک همه‌چیز را می‌سازد. چهره شخصیت اصلی عالی است به طوری که می‌توان رنج چندین سال زندگی را در چهره‌اش دید و با او همدردی کرد. "زمان قرضی" از آن انیمیشن‌هایی است که حتما باید دیده شود.
📽️ Borrowed Time 2016
امیررضا محمدخانلو

#معرفی_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
🖼 پوسترهای خفن از برخی آثار ماندگار سینما!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥‍ بانوی سرسخت و آهنین سیاست، “مارگرات تاچر”، اولین نخست‌وزیر زن بریتانیا، داستان در زمان حال شروع شده و با فلش‌بک‌هایی گذشته او را مرور می‌کند، از ورودش به مجلس  عوام و آشنایی با همسر فقیدش “دنیس تاچر” تا انتخابش به عنوان نخست‌وزیر بریتانیا و روبه‌رویی با چالش‌هایی مانند افزایش بیکاری، جنگ فالکلند و اعتصاب معدنچیان و در آخر استعفا از سمتش پس از یازده سال.
فیلم متهم به تحریف تاریخ شد و در کل با استقبال پرشوری مواجه نشد اما “مریل استریپ” که نقش اول فیلم را بر عهده داشت تحسین شد و برایش سومین اسکار و جایزه گلدن گلوب را به ارمغان آورد، علاوه بر این، فیلم جایزه اسکار بهترین چهره‌پردازی را هم کسب کرد و در نهایت با فروش ۱۱۵ میلیون دلاری و چند نامزدی بفتا کار خود را تمام کرد.
📽 The Iron Lady (2011)
ابوالفضل مدنی

#معرفی_فیلم  

🆔 zil.ink/CooFilm
📝 کسی: توی یک دنیای فانتزی زندگی می‌کنی؟ چون از جایی من اومدم، ازدواج یک قراردادی هستش که عاشقان رو به دشمن تبدیل می‌کنه.

🎥 Purple hearts 2022

#دیالوگ‌_ماندگار

🆔 zil.ink/CooFilm
🖼 پوسترهای خفن از برخی آثار ماندگار سینما!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به فیلم "آنسلم"

🎥 مستندی تماشایی و جذاب از "ویم وندرس"، درباره‌ی "آنسلم کیفر"، نقاش و مجسمه‌ساز آلمانی که آثارش را در ابعادی بزرگ و غول‌آسا خلق می‌کند تا اثرش بر تماشاگر بیشتر و بهتر باشد، علاوه بر بُعد تابلوهایش، مصالح و موادی هم که استفاده می‌کند متفاوت و جالب است، آنسلم از گیاهان خشک طبیعی، سرب، خاک، آتش و موارد دیگر برای خلق تابلوهایش استفاده می‌کند، نتیجه‌اش هم همان‌طور که در مستند خواهید دید شگفت‌انگیز و خارق‌العاده است.
"آنسلم" در ساخت مجسمه‌هایش هم متمایز عمل می‌کند، به جای سر مجسمه‌ی بانوان قدیمی از ابزار و گیاهان خشک و شیشه‌های بریده بریده شده و غیره استفاده می‌کند.
علاقه‌ی آنسلم به تاریخ، انسانیت و حافظه در آثارش مشهود و هویدا است، او به قول خودش نمی‌خواهد حافظه‌ی جمعی، تاریخ را از یاد ببرند و این امر را در تابلوهایش می‌توان به وضوح مشاهده کرد.
"ویم وندرس" در ساخت این مستند مانند سوژه‌اش متفاوت عمل کرده و شاهد مستندی هستیم که با فرم طبیعی مستندسازی تفاوت دارد، "وندرس" به جای پرداختن به زندگی "آنسلم" بیشتر روی تفکرات او کار کرده و در خلال گفتگوهایی که از جوانی "آنسلم" می‌بینیم پی به درونیات و ذهنیات او می‌بریم.
مستند "آنسلم" یک روایت تماشایی و جذاب است درباره‌ی یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان قرن معاصر.
📽️ Anselm (2023)
✍️ محمد زندی

#Review

🆔 Zil.ink/Coofilm
📝 ریچل: همه یا دارن ازدواج می‌کنن یا باردار می‌شن یا ترفیع می‌گیرن و من دارم قهوه میدم، که حتی مال خودمم نیست......

🎥 Friends 1994 - 2004

#دیالوگ_ماندگار

🆔 zil.ink/CooFilm
نقد فیلم "HitMan" ؛ اشتباهات روی سر روایت عالی خراب شد!
همه ما با "لنکلینتر" آشنا هستیم. او بیش از هرچیزی استاد روایت‌هایی با سیر صعودی بسیار ملایم است که به تدریج، بدون اینکه تماشاگر متوجه شود، به چنان هیجانی می‌رسد که مخاطب خود را از جایش بلند می‌کند. جدیدترین ساخته او، از این قائده مستثنی نیست. فیلم در بخش روایت کم‌نقص عمل می‌کند. هرآنچه که یک اثر هیجان انگیز باید در خود داشته باشد را دارد. فیلم درواقع، روایتی نوآر را در قالبی بسیار رنگین و شاد تقدیم مخاطبش می‌کند. ترکیبی که اینجا بسیار جواب داده و نتیجه آن، محصولی شده که با وجود آنکه چند ادویه نچسب را در دل خود دارد، طعم نهایی‌اش دلچسب است. روایت فیلم، همانند باقی آثار "لنکلینتر" با یک اتفاق شروع می‌شود، همه چیز طبیعی است و تا نزدیکی انتهای فیلم هم ثابت می‌ماند. تنها نقطه ضعفی که به روایت فیلم وارد است، این بود که "لنکلینتر" تمام ضربه‌ها را در چند دقیقه پایانی فیلم، بر پیکره مخاطب خود وارد می‌کند. این موضوع باعث می‌شود سیر روایی فیلم، بیش از آنکه همراهی برانگیز باشد، شوکه کننده شود و تأثیری که باید را نتواند روی مخاطب خود بگذارد.
جایی که باید فیلمساز را مورد سؤال قرار داد، مربوط می‌شود به شخصیت‌های قصه! جالب است که علاوه بر روایت، به شیوه بسیار جالبی حتی تک تک شخصیت‌ها هم رنگ و بوی یک فیلم نوآر را می‌دهند که این برای "لنکلینتر" یک دستاورد است؛ اینکه او توانسته یک داستان نوآر را در فضایی بسیار رنگین و شاد و با لحنی کمدی‌وار روایت کند. در بخش شخصیت سازی اما با مشکل مواجه می‌شود! شخصیت‌ها باور پذیر نمی‌شوند؛ گری که ابتدا شمایل یک انسانی که دچار روزمرگی شده را می‌دهد، بی‌آنکه ذره‌ای به اخلاقیات او آگاه شویم، او را در دل یک تنگنا و در نقشی بسیار متمایز از خود حقیقی‌اش میبینیم. نتیجه این می‌شود که درگیری‌های شخصیتی گری در طول داستان، اصلا برایمان باور پذیر نباشد؛ زیرا تمام تصویری که ما از گری دیدیم، تصویر ساختگی ذهن او بود و بسیار کم پیش می‌آمد که در طول فیلم، شاهد گری جانسون باشیم. این موضوع حتی روی پایان بندی فیلم هم تأثیر گذاشته و باعث شده‌است که پایان بندی قصه ما و پیچش و تحولی که در شخصیت گری ایجاد می‌شود، اصلا و ابدا باور پذیر نباشد.
باقی شخصیت‌ها، غریب به یقین همگی تیپ‌هایی بسیار کلیشه‌ای هستند. شخصیت مدیسون که از قضا خود او هم شمایل یک زن اغواگر فیلم نوآر است، اصلا نتوانسته با تغییر لحن اثر سازگار شود. او تنها کسی است که همواره فکر می‌کند دارد در همان آثار نوآر تاریک قدیمی بازی می‌کند. خود "لنکلینتر" هم هیچ تلاشی نکرده که او را در این باره توجیه کند. این موضوع باعث شده که مدیسون و رفتارهایش، به شدت اغراق‌آمیز به نظر برسد و تأثیری هم که قرار است روی گری بگذارد، قابل باور نباشد. باقی شخصیت‌ها هم وضعیت متعادلی ندارند و حتی توان تبدیل شدن به یک تیپ ساده را هم ندارند و تکلیفشان مشخص نیست. عملا حضور یا عدم حضور هرکدام، هیچ تفاوتی در ساختار کلی فیلم ندارد.
علاوه بر روایت، شیوه کارگردانی فیلم هم کمک شایانی به جذابیت هرچه بیشتر فیلم کرده‌است. کمتر پیش می‌آید که تکنیک‌های فیلمبرداری در آثار "لنکلینتر"، بیش از فیلمنامه به چشم بی‌آید اما اینجا این اتفاق افتاده! ترکیب تکنیک درست و فیلم و تدوین نابی که تضادهای دو شخصیت متفاوت گری را دقیقا در دو نمای متفاوت نشان می‌دهد، عاملی بر جذابیت فیلم و کمکی به مخاطب برای همراهی گری شده‌است. در سکانس‌هایی هم که شاهد متقاطع شدن دو کاراکتر با یکدیگر هستیم، چنان ضرباهنگ دوربین و تدوین تند می‌شود که تنش درون گری را به خوبی می‌شود احساس کرد.
نکته تفرقه برانگیز فیلم، بازی "گلن پاول" است. او تلاش بسیار زیادی می‌کند تا بتواند نقش خود را به بهترین شکل ایفا کند؛ مشکل آن است که به طور کلی شخصیت او، ناخودآگاه ذهن مخاطب را به سوی شخصیت دوم گری سوق می‌دهد. حتی در طول فیلم هم این موضوع بسیار شفاف است که خود "گلن پاول" به مراتب با شخصیت دوم گری راحت‌تر است.
جدیدترین محصول "ریچارد لینکلیتر" دوست داشتنی، با وجود آنکه به مراتب کمتر از حد انتظار ظاهر شد، همچنان بسیار دوست داشتنی است و توانایی رساندن پیغام و فلسفه مد نظر فیلمساز را دارد. در بدترین حالت، ۲ ساعت فوق‌العاده سرگرم‌کننده را رغم می‌زند.
Hit Man (2024)
✍️ عرفان دانش

#نقد_فیلم

🆔 Zil.ink/Coofilm
🖼 پوسترهای خفن از برخی آثار ماندگار سینما!

#Poster

🆔 zil.ink/CooFilm
2024/10/01 22:03:53
Back to Top
HTML Embed Code: