با وجود آنکه در رده بهترین آثار "مارتین اسکورسیزی" نیست و حتی در رده بهترین بازی‌های "رابرت دنیرو" هم قرار نمی‌گیرد، اما فیلم دوست‌داشتنی و سرگرم‌کننده‌ای است و یک داستان حدودا یک ساعت و نیم جذاب را تقدیم مخاطب خود می‌کند. این فیلم که به دفعات مکرر با "جوکر" مقایسه می‌شد، با وجود آنکه در قسمت‌هایی مانند شخصیت محوری داستان و فضای مسموم شهر و شکل به تصویر کشاندن سیاستمداران کثیف، عقب تر از "جوکر" است، اما همچنان تماشای آن سرگرم‌کننده است. داستان کشش زیادی دارد و شخصیت اصلی داستان، دوست‌داشتنی است و می‌شود تا پایان همراه او بود و از این همراهی لذت برد.
فیلم، قطعا جزو آثار درجه یک کارگردانش نیست، اما یکبار تماشایش، ساعاتی بسیار مفرح را موجب می‌شود؛ اما پس از تماشا کاملا از حافظه پاک می‌شود
The King Of Comedy (1982)
✍️ عرفان دانش
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
فیلم، قطعا جزو آثار درجه یک کارگردانش نیست، اما یکبار تماشایش، ساعاتی بسیار مفرح را موجب می‌شود؛ اما پس از تماشا کاملا از حافظه پاک می‌شود
The King Of Comedy (1982)
✍️ عرفان دانش
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🔰 "متیو مک‌کانهی" و "جرد لتو" در فیلم "باشگاه خریداران دالاس" تلاش بسیاری کردند تا عملکرد درخشانی داشته باشند که نهایتا با جوایز اسکار از آنها قدردانی شد. "مک‌کانهی" حدود ۲۱ کیلوگرم و "لتو" حدودا ۱۳.۶ کیلوگرم وزن کم کردند تا به شرایط موردنظر کاراکترهای خود برسند.
🎬 Dallas Buyers Club (2013)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎬 Dallas Buyers Club (2013)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلم‌های "گرالدین ویسوانتان":
🔥 Emo (2016)
🔥 All Out Dysfunction (2016)
🔥 Blockers (2018)
🔥 The Package (2018)
🔥 Hala (2019)
🔥 Bad Education (2019)
🔥 The Broken Hearts Gallery (2020)
🔥 7 Days (2021)
🔥 Cat Person (2023)
🔥 The Beanie Bubble (2023)
🔥 Drive-Away Dolls (2024)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_بازیگران | #Geraldine_Viswanathan
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 Emo (2016)
🔥 All Out Dysfunction (2016)
🔥 Blockers (2018)
🔥 The Package (2018)
🔥 Hala (2019)
🔥 Bad Education (2019)
🔥 The Broken Hearts Gallery (2020)
🔥 7 Days (2021)
🔥 Cat Person (2023)
🔥 The Beanie Bubble (2023)
🔥 Drive-Away Dolls (2024)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_بازیگران | #Geraldine_Viswanathan
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 جذاب‌ترین فیلم‌ها برای طرفداران The Wolf of Wall Street به انتخاب وب‌سایت Screen Rant:
🔥 Moneyball (2011)
🔥 Pain & Gain (2013)
🔥 The Big Short (2013)
🔥 The Great Gatsby (2013)
🔥 American Psycho (2000)
🔥 Boiler Room (2000)
🔥 Glengarry Glen Ross (1992)
🔥 Goodfellas (1990)
🔥 War Dogs (2016)
🔥 The Founder (2016)
🔥 I, Tonya (2017)
🔥 Wall Street (1987)
🔥 Thank You For Smoking (2005)
🔥 The Aviator (2004)
🔥 Margin Call (2011)
🔥 The Social Network (2010)
🔥 The Death of Stalin (2017)
🔥 La Dolce Vita (1960)
🔥 Casino (1995)
🔥 The Irishman (2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 Moneyball (2011)
🔥 Pain & Gain (2013)
🔥 The Big Short (2013)
🔥 The Great Gatsby (2013)
🔥 American Psycho (2000)
🔥 Boiler Room (2000)
🔥 Glengarry Glen Ross (1992)
🔥 Goodfellas (1990)
🔥 War Dogs (2016)
🔥 The Founder (2016)
🔥 I, Tonya (2017)
🔥 Wall Street (1987)
🔥 Thank You For Smoking (2005)
🔥 The Aviator (2004)
🔥 Margin Call (2011)
🔥 The Social Network (2010)
🔥 The Death of Stalin (2017)
🔥 La Dolce Vita (1960)
🔥 Casino (1995)
🔥 The Irishman (2019)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به فیلم "دختران فراری"
🎥 با اینکه اینجا یکی از برادران "کوئن" به تنهایی کارگردانی را بر عهده گرفته اما باز هم حق داریم توقعمان زیاد باشد و انتظارِ یک فیلمِ خوب و تماشایی را داشته باشیم، اما اینگونه نشد و "ایتن کوئن" فیلمی به شدت ضعیف و سطحی و غیر قابل تماشا تحویلمان داده است.
فیلم هیچ نشانی از آن خلاقیت و ظرافت آثار "کوئن‌ها" را ندارد و به هیچ وجه نمی‌توان این فیلم را وارد کارنامه‌شان کرد. اگر نام "ایتن کوئن" روی فیلم نبود پس از پانزده-بیست دقیقه از سپری شدنِ فیلم به راحتی می‌شد قید تماشایش را زد، اما چیزی درونمان می‌گوید که محال است فیلم همینطوری جلو برود و تمام شود، حتما یک پیچش داستانی یا ورود کاراکترهای جذاب در پیش است، اما اینگونه نمی‌شود فیلم هر چه جلوتر می‌رود بدتر و بدتر می‌شود.
فیلم ماجرای دو دختر نوجوانهمجنسگرا است که بدون اینکه بخواهند وارد ماجرای دزدی و قتل می‌شوند و سفری را آغاز می‌کنند که این سفر همراه است با اتفاقات ریز و درشت پیرامون آنها.
کاملا مشخص نیست فیلم چه می‌خواهد بگوید و هدفش چیست، نه داستانِ جانداری را شاهدیم و نه اتفاقات مهیجی و نه هیچ نشانی از یک فیلم سینمایی.
ضعف‌های اثر یکی دو تا نیست و میتوان ایرادهای بیشماری از فیلم گرفت، مثلا قضیهیهمجنس خواه بودنِ نیمی از کاراکترهای اصلی و فرعیِ فیلم که باعثِ ضعف رواییِ اثر شده،
یا دیالوگ‌های سطحی و بدونِ موضوعِ فیلم که نصف بیشترِ اثر را دربرگرفته و هیچ کارکردی ندارند و فقط باعث پرگویی شخصیت‌ها می‌شوند، یا داستانِ کم جان و بی رمقِ فیلم که به راحتی میتوان قید تماشایش را زد، یا بسیار بسیار موارد ریز و درشت دیگر.
📽️ Drive-Away Dolls (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 با اینکه اینجا یکی از برادران "کوئن" به تنهایی کارگردانی را بر عهده گرفته اما باز هم حق داریم توقعمان زیاد باشد و انتظارِ یک فیلمِ خوب و تماشایی را داشته باشیم، اما اینگونه نشد و "ایتن کوئن" فیلمی به شدت ضعیف و سطحی و غیر قابل تماشا تحویلمان داده است.
فیلم هیچ نشانی از آن خلاقیت و ظرافت آثار "کوئن‌ها" را ندارد و به هیچ وجه نمی‌توان این فیلم را وارد کارنامه‌شان کرد. اگر نام "ایتن کوئن" روی فیلم نبود پس از پانزده-بیست دقیقه از سپری شدنِ فیلم به راحتی می‌شد قید تماشایش را زد، اما چیزی درونمان می‌گوید که محال است فیلم همینطوری جلو برود و تمام شود، حتما یک پیچش داستانی یا ورود کاراکترهای جذاب در پیش است، اما اینگونه نمی‌شود فیلم هر چه جلوتر می‌رود بدتر و بدتر می‌شود.
فیلم ماجرای دو دختر نوجوان
کاملا مشخص نیست فیلم چه می‌خواهد بگوید و هدفش چیست، نه داستانِ جانداری را شاهدیم و نه اتفاقات مهیجی و نه هیچ نشانی از یک فیلم سینمایی.
ضعف‌های اثر یکی دو تا نیست و میتوان ایرادهای بیشماری از فیلم گرفت، مثلا قضیه‌ی
یا دیالوگ‌های سطحی و بدونِ موضوعِ فیلم که نصف بیشترِ اثر را دربرگرفته و هیچ کارکردی ندارند و فقط باعث پرگویی شخصیت‌ها می‌شوند، یا داستانِ کم جان و بی رمقِ فیلم که به راحتی میتوان قید تماشایش را زد، یا بسیار بسیار موارد ریز و درشت دیگر.
📽️ Drive-Away Dolls (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🔰 یادداشتی بر فیلم "اولین خون"
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 "اولین خون" نخستین فیلم از سری فیلم‌های "رمبو" است. کارگردانی این فیلم بر عهده "تد کاچف" بوده و "سیلوستر استالونه" نقش جان رمبو را بازی کرد. فیلم در گیشه نیز عملکرد خوبی داشته و همچنین امتیازات خوبی کسب کرده است.
داستان فیلم درمورد کهنه‌سربازی به نام جان رمبو است که از جنگ ویتنام بازگشته اما در شهر با رفتار بد پلیس مواجه می‌شود و طی این اتفاقات جنگی میان ماموران امنیتی و جان رمبو آغاز می‌شود.
شخصیت‌‌پردازی جان رمبو مهم‌ترین نکته‌ای است که باید به آن توجه شود زیرا فیلم بر اساس این کاراکتر بنا شده و قرار است راوی زندگی رمبو باشد. در وجه اول، کاملا مشخص است که جنگ از رمبو، مردی سرسخت و حرفه‌ای ساخته و باعث شده او در هر شرایط سختی طاقت بیاورد و در برابر مشکلات سر خم نکند. وجه دوم، تاثیرات روانی جنگ است. وقتی رمبو در پاسگاه میله‌ها و تیغ را می‌بیند خاطرات وحشتناک ویتنام برایش تداعی می‌شود. فیلمساز به خوبی از فلش‌بک استفاده کرده و توانسته تاثیرات روانی جنگ را نشان دهد.
در پایان فیلم، رمبو حرف‌هایی درمورد جنگ و رفتار مردم می‌زند. حرف‌هایی احساسی و وحشتناک درمورد اتفاقات ویتنام که باعث می‌شود آن مرد سرسخت گریه کند. این حرف‌ها به هیچ وجه شعارهای سطحی نیست زیرا شخصیت ساخته شده و کاملا میتوان درک کرد یک کهنه‌سرباز که در جنگ ویتنام دچار آسیب‌های جسمی روانی فراوانی شده چه احساسی دارد.
عواملی همچون اکشن خوب، شخصیت‌‌پردازی درست و حضور اسطوره‌ای به نام "سیلوستر استالونه"، توانسته‌اند فیلمی ماندگار را خلق کنند که طی زمان کوتاهش لحظات ماندگاری را برای مخاطب رقم بزند.
📽️ First Blood 1982
✍ امیررضا محمدخانلو
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 "اولین خون" نخستین فیلم از سری فیلم‌های "رمبو" است. کارگردانی این فیلم بر عهده "تد کاچف" بوده و "سیلوستر استالونه" نقش جان رمبو را بازی کرد. فیلم در گیشه نیز عملکرد خوبی داشته و همچنین امتیازات خوبی کسب کرده است.
داستان فیلم درمورد کهنه‌سربازی به نام جان رمبو است که از جنگ ویتنام بازگشته اما در شهر با رفتار بد پلیس مواجه می‌شود و طی این اتفاقات جنگی میان ماموران امنیتی و جان رمبو آغاز می‌شود.
شخصیت‌‌پردازی جان رمبو مهم‌ترین نکته‌ای است که باید به آن توجه شود زیرا فیلم بر اساس این کاراکتر بنا شده و قرار است راوی زندگی رمبو باشد. در وجه اول، کاملا مشخص است که جنگ از رمبو، مردی سرسخت و حرفه‌ای ساخته و باعث شده او در هر شرایط سختی طاقت بیاورد و در برابر مشکلات سر خم نکند. وجه دوم، تاثیرات روانی جنگ است. وقتی رمبو در پاسگاه میله‌ها و تیغ را می‌بیند خاطرات وحشتناک ویتنام برایش تداعی می‌شود. فیلمساز به خوبی از فلش‌بک استفاده کرده و توانسته تاثیرات روانی جنگ را نشان دهد.
در پایان فیلم، رمبو حرف‌هایی درمورد جنگ و رفتار مردم می‌زند. حرف‌هایی احساسی و وحشتناک درمورد اتفاقات ویتنام که باعث می‌شود آن مرد سرسخت گریه کند. این حرف‌ها به هیچ وجه شعارهای سطحی نیست زیرا شخصیت ساخته شده و کاملا میتوان درک کرد یک کهنه‌سرباز که در جنگ ویتنام دچار آسیب‌های جسمی روانی فراوانی شده چه احساسی دارد.
عواملی همچون اکشن خوب، شخصیت‌‌پردازی درست و حضور اسطوره‌ای به نام "سیلوستر استالونه"، توانسته‌اند فیلمی ماندگار را خلق کنند که طی زمان کوتاهش لحظات ماندگاری را برای مخاطب رقم بزند.
📽️ First Blood 1982
✍ امیررضا محمدخانلو
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 اگر سریال "Shōgun" را دوست داشتید این لیست را از دست ندهید انتخاب شده توسط وب‌سایت Collider:
⚔️ The Last Kingdom (2015 - 2022)
⚔️ The Terror (2018 - )
⚔️ Gyeongseong Creature (2023 - )
⚔️ Black Sails (2014 - 2017)
⚔️ Barbarians (2020 - )
⚔️ Kingdom (2019 - 2021)
⚔️ Six Flying Dragons (2015 - 2016)
⚔️ Vikings (2013 - 2020)
⚔️ Game of Thrones (2011 - 2019)
⚔️ Age of Samurai: Battle for Japan (2022)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
⚔️ The Last Kingdom (2015 - 2022)
⚔️ The Terror (2018 - )
⚔️ Gyeongseong Creature (2023 - )
⚔️ Black Sails (2014 - 2017)
⚔️ Barbarians (2020 - )
⚔️ Kingdom (2019 - 2021)
⚔️ Six Flying Dragons (2015 - 2016)
⚔️ Vikings (2013 - 2020)
⚔️ Game of Thrones (2011 - 2019)
⚔️ Age of Samurai: Battle for Japan (2022)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نقش تراویس بیکل در فیلم "راننده تاکسی" با بازی چشم‌نواز "رابرت دنیرو" در ذهن سینمادوستان حک شده است اما جالب است که بدانید قبل از رسیدن این نقش به "دنیرو" "آل‌پاچینو" نیز یکی از گزینه‌های مدنظر برای این شخصیت بود که نهایتا آن‌را رد کرد.
🎬 Taxi Driver (1976)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎬 Taxi Driver (1976)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 انتخاب در محاصره‌ای به ظرافت لبه‌ی تیغ
یادداشتی بر فیلم "فریب خورده" ساخته‌ی "سوفیا کوپولا"
📝 هیچکس کاملاً بی‌گناه نیست. این عبارت شاید بتواند پس از پایان یافتن فیلم، مخاطبان حیرت‌زده را به این نتیجه برساند که بالاخره چه کسی فریب خورد؟
فیلم اقتباسی آزاد و شخصی‌نگر برگرفته از رمان "شیطان مصور شده" به قلم "توماس پی. کالینن" و فیلمی به همین نام در سال ۱۹۷۱ است که در آن "کلینت ایستوود" به ایفای نقش پرداخته است. از تفاوت میان این دو نسخه فیلم میتوان به فضای کمتر گوتیک، وحشت‌زا و با صحنه‌های واضح جنسی اشاره کرد که نسخه اولیه بیشتر مطابق با کتاب بوده و نسخه فعلی با دستکاری‌هایی بصورت نمونه‌ای جداگانه از رویدادهای کتاب درآمده و متشکل از ساختار فیلمسازی و الگوهای خود "سوفیا کوپولا" است. نخستین نمایش فیلم در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۷ بود که فیلم با تحسین منتقدان مواجه شد و در نهایت نیز موفق شد جایزه بهترین کارگردان را برای "سوفیا کوپولا" به ارمغان آورد.
صحنه افتتاحیه در جنگل قدیمی رازآلود با قارچ های مشکوک و تنهایی آغاز می‌شود؛ یک مقدمه چالش برانگیز که بعید است ختم به خیر شود. امتداد داستان میدان انفجار نیروهای سرکوب شده با یافتن آزادی و محیط مناسب است و اثبات اینکه آداب و حفظ نجابت، تنها برای رسوم و از سر عادت بوده و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها عملاً به آنچه تظاهر می‌کردند پای بند نبوده‌اند و در مرز میان اعتماد و دشمنی آهسته و محتاطانه قدم برمی‌دارد.
از اولین حادثه محرک که ورود جان مک‌برنی باشد تا اواسط فیلم که اوج داستان است، نوعی احساسات فزاینده در جهت برتری جویی و تمایلات شخصی در جهت کامیابی غالب است که لحظه به لحظه تعلیق و اضطراب مخاطب را از وقوع رخدادی ناخوشایند افزایش می‌دهد.
با ساخت پس زمینه‌ای مذهبی و آیینی در ادیان تحت عنوان جداسازی فضاهای خصوصی مردانه و زنانه، ذهن مخاطب ناخودآگاه به جستجوی دلایلی برای خطرناک بودن و عاقبت شوم این نوع قانون‌شکنی می‌گردد. تا اینکه مخاطبان به طور طبیعی و بدون هیچ پند و اندرزی از جانب شخصیتی آموزگار یا کشیش مآب علت این نهی را در‌می‌یابند. با اینکه روایت موضعی اخلاقی دارد اما موعظه گر نشده، نه به ورطه نادیده گرفتن حماقت های زنان می‌افتد نه مردستیزی بی‌جا می‌کند و نه اصول فمینیستی دارد. بلکه به واقعیت وفادار مانده و حالت بی‌طرف و بدون قضاوت خود را حفظ کرده و صرفاً مخاطب را به مشاهده جریان پیامدها و کنش ها می‌نشاند.
افراط در آداب و قواعد دست و پا گیر، تنها پوششی برای امیال خفته بوده و از نیمه‌ی دوم که ورق به ضرر سرجوخه برمی‌گردد و تلاش برای جلب توجه و خودنمایی و فریب، به نفرت و عقده گشایی تبدیل می‌شود، آنچه نتوانسته بود غریزه جنسی را سیراب کند، به سوژه‌ای برای آماج حملات خشمگینانه و مرگبار تبدیل می‌شود.
"سوفیا کوپولا" در مقام کارگردان که خود یک زن هم هست، ظرافت و ریزه کاری‌های رمان را به خوبی در اقتباسش اجرا کرده و جو کلی فیلم و اتمسفر اختصاصی هر صحنه را به خوبی طراحی کرده‌است، آنگونه که مخاطب غرق در ریتم تند حوادث شتابناک ولی به دقت چیده شده‌ی فیلم گشته و از توجه به آن غافل نمی‌گردد.
برای مثال صحنه‌ی شست‌وشو جسم خون‌آلود سرجوخه که با لرزش‌های خفیف دست مارتا در هنگام نوازش و بعد به خشونت‌بار شدن نظافت که ناشی از تنش میان عقل و احساساتش بود و تنفس عمیق سرجوخه و تکان های غیرارادی عضلاتش،که بعید بود بدون فیلمنامه‌ای جزئی نگر، کلوزآپ‌ها از چهره‌ی چندحسی "نیکول کیدمن" و دکوپاژهایی حساس و تدوین با زمان بندی دقیق میسر شود.
انتخاب هر کدام از بازیگرها بسیار زیرکانه بوده؛علاوه بر مطرح بودن اسامی شان،هر کدام با خصلت ویژه‌ای در ایفای نقش خود خوش درخشیدند: کاراکتر مارتا (نیکول کیدمن) بعنوان زنی قوی و خوددار که بنظر صبور و دارای ای شخصیت رهبر است و به نوعی ترتیب اخلاقی سایرین و سرپرستی آنان را بر عهده دارد، خود در نهایت به ضد آن چیزی که دیگران را به آن فرا می‌خوانده تبدیل می‌شود.
کاراکتر ادوینا (کریستین دانست) که خجالتی‌تر از همه و هراسیده از حضور سرجوخه بنظر می‌آید با توجه و شیرین زبانی مک‌برنی احساسات پنهان خود را کشف و برون‌ریزی کرده و در کمال تعجب مجذوب کسی می‌شود که خود را بی‌اراده به او سرجوخه تسلیم می‌کند و بر خلاف منافع جمع در آن زمان عمل می‌کند.
و در نهایت بازی اعجاب انگیز "کالین فارل" در نقش سرجوخه و چرخش‌های مختلف این کاراکتر که ابتدا مردی عادی و بی دست و پایی بنظر می‌رسد و آسیب پایش هم بیشتر به این فکر دامن می‌زند به موجودی جذاب و سوژه فرافکنی درونیات زنان و در نهایت هیولایی که از این تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره خود را می‌بازد و استقلال خودش در هویت سابقش را از دست می‌دهد.
یادداشتی بر فیلم "فریب خورده" ساخته‌ی "سوفیا کوپولا"
📝 هیچکس کاملاً بی‌گناه نیست. این عبارت شاید بتواند پس از پایان یافتن فیلم، مخاطبان حیرت‌زده را به این نتیجه برساند که بالاخره چه کسی فریب خورد؟
فیلم اقتباسی آزاد و شخصی‌نگر برگرفته از رمان "شیطان مصور شده" به قلم "توماس پی. کالینن" و فیلمی به همین نام در سال ۱۹۷۱ است که در آن "کلینت ایستوود" به ایفای نقش پرداخته است. از تفاوت میان این دو نسخه فیلم میتوان به فضای کمتر گوتیک، وحشت‌زا و با صحنه‌های واضح جنسی اشاره کرد که نسخه اولیه بیشتر مطابق با کتاب بوده و نسخه فعلی با دستکاری‌هایی بصورت نمونه‌ای جداگانه از رویدادهای کتاب درآمده و متشکل از ساختار فیلمسازی و الگوهای خود "سوفیا کوپولا" است. نخستین نمایش فیلم در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۷ بود که فیلم با تحسین منتقدان مواجه شد و در نهایت نیز موفق شد جایزه بهترین کارگردان را برای "سوفیا کوپولا" به ارمغان آورد.
صحنه افتتاحیه در جنگل قدیمی رازآلود با قارچ های مشکوک و تنهایی آغاز می‌شود؛ یک مقدمه چالش برانگیز که بعید است ختم به خیر شود. امتداد داستان میدان انفجار نیروهای سرکوب شده با یافتن آزادی و محیط مناسب است و اثبات اینکه آداب و حفظ نجابت، تنها برای رسوم و از سر عادت بوده و هیچ‌کدام از شخصیت‌ها عملاً به آنچه تظاهر می‌کردند پای بند نبوده‌اند و در مرز میان اعتماد و دشمنی آهسته و محتاطانه قدم برمی‌دارد.
از اولین حادثه محرک که ورود جان مک‌برنی باشد تا اواسط فیلم که اوج داستان است، نوعی احساسات فزاینده در جهت برتری جویی و تمایلات شخصی در جهت کامیابی غالب است که لحظه به لحظه تعلیق و اضطراب مخاطب را از وقوع رخدادی ناخوشایند افزایش می‌دهد.
با ساخت پس زمینه‌ای مذهبی و آیینی در ادیان تحت عنوان جداسازی فضاهای خصوصی مردانه و زنانه، ذهن مخاطب ناخودآگاه به جستجوی دلایلی برای خطرناک بودن و عاقبت شوم این نوع قانون‌شکنی می‌گردد. تا اینکه مخاطبان به طور طبیعی و بدون هیچ پند و اندرزی از جانب شخصیتی آموزگار یا کشیش مآب علت این نهی را در‌می‌یابند. با اینکه روایت موضعی اخلاقی دارد اما موعظه گر نشده، نه به ورطه نادیده گرفتن حماقت های زنان می‌افتد نه مردستیزی بی‌جا می‌کند و نه اصول فمینیستی دارد. بلکه به واقعیت وفادار مانده و حالت بی‌طرف و بدون قضاوت خود را حفظ کرده و صرفاً مخاطب را به مشاهده جریان پیامدها و کنش ها می‌نشاند.
افراط در آداب و قواعد دست و پا گیر، تنها پوششی برای امیال خفته بوده و از نیمه‌ی دوم که ورق به ضرر سرجوخه برمی‌گردد و تلاش برای جلب توجه و خودنمایی و فریب، به نفرت و عقده گشایی تبدیل می‌شود، آنچه نتوانسته بود غریزه جنسی را سیراب کند، به سوژه‌ای برای آماج حملات خشمگینانه و مرگبار تبدیل می‌شود.
"سوفیا کوپولا" در مقام کارگردان که خود یک زن هم هست، ظرافت و ریزه کاری‌های رمان را به خوبی در اقتباسش اجرا کرده و جو کلی فیلم و اتمسفر اختصاصی هر صحنه را به خوبی طراحی کرده‌است، آنگونه که مخاطب غرق در ریتم تند حوادث شتابناک ولی به دقت چیده شده‌ی فیلم گشته و از توجه به آن غافل نمی‌گردد.
برای مثال صحنه‌ی شست‌وشو جسم خون‌آلود سرجوخه که با لرزش‌های خفیف دست مارتا در هنگام نوازش و بعد به خشونت‌بار شدن نظافت که ناشی از تنش میان عقل و احساساتش بود و تنفس عمیق سرجوخه و تکان های غیرارادی عضلاتش،که بعید بود بدون فیلمنامه‌ای جزئی نگر، کلوزآپ‌ها از چهره‌ی چندحسی "نیکول کیدمن" و دکوپاژهایی حساس و تدوین با زمان بندی دقیق میسر شود.
انتخاب هر کدام از بازیگرها بسیار زیرکانه بوده؛علاوه بر مطرح بودن اسامی شان،هر کدام با خصلت ویژه‌ای در ایفای نقش خود خوش درخشیدند: کاراکتر مارتا (نیکول کیدمن) بعنوان زنی قوی و خوددار که بنظر صبور و دارای ای شخصیت رهبر است و به نوعی ترتیب اخلاقی سایرین و سرپرستی آنان را بر عهده دارد، خود در نهایت به ضد آن چیزی که دیگران را به آن فرا می‌خوانده تبدیل می‌شود.
کاراکتر ادوینا (کریستین دانست) که خجالتی‌تر از همه و هراسیده از حضور سرجوخه بنظر می‌آید با توجه و شیرین زبانی مک‌برنی احساسات پنهان خود را کشف و برون‌ریزی کرده و در کمال تعجب مجذوب کسی می‌شود که خود را بی‌اراده به او سرجوخه تسلیم می‌کند و بر خلاف منافع جمع در آن زمان عمل می‌کند.
و در نهایت بازی اعجاب انگیز "کالین فارل" در نقش سرجوخه و چرخش‌های مختلف این کاراکتر که ابتدا مردی عادی و بی دست و پایی بنظر می‌رسد و آسیب پایش هم بیشتر به این فکر دامن می‌زند به موجودی جذاب و سوژه فرافکنی درونیات زنان و در نهایت هیولایی که از این تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره خود را می‌بازد و استقلال خودش در هویت سابقش را از دست می‌دهد.
