📝 آمندیل: هرچقدر شرایط بد بشه؛ امتحان اصلی، نوع برخورد ما با درد و عذابی هست که میکشیم یا به سر بقیه میاریم...
📽 Lucifer 2016 - 2021
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 Lucifer 2016 - 2021
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🔰 نگاهی به فیلم "تماس"
🎥 عشقِ فیلم ضعیفتر از آن است که مخاطب را تکان بدهد و او را متاثر کند، در واقع هیچ اتفاقی درون مخاطب نمیافتد، زیرا فیلمساز آنقدر اثرش را سطحی و آبکی ساخته که فقط منتظریم تمام بشود.
فیلم دارای لحظات مردهی زیادی است که مخاطب را از اصل داستان دور میکند و او را سرد میکند، تمام لحظاتی که در فلاشبک و در آشپزخانهی رستوران میگذرد یا باید کوتاهتر میشد یا دارای دیالوگها و لحظات مهمتری بود تا مخاطب جذب میشد، اما حالا هم لحظات طولانی هستند و کشدار و هم هیچ حرف مهمی زده نمیشود، این سردی فیلم به انتهای اثر هم رسوخ میکند و با یک پایانبندی سطحی و ضعیف و فاقد عشق طرفیم.
آثاری که با محوریت عشق ساخته میشوند باید دارای ویژگیهایی مانند بازیگرِ خوب، جملات تاثیر گذار، موسیقی مناسب و سوزناک و یک پایان بندی عمیق و جانکاه باشند که مخاطب خود را در اثر حل کند و جزئی از آن بداند، اما این فیلم هیچیک از این نکات را رعایت نکرده و به همین دلیل نمیتواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و یک اثر عاشقانهی خوب تحویل او بدهد.
📽️ Touch (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 عشقِ فیلم ضعیفتر از آن است که مخاطب را تکان بدهد و او را متاثر کند، در واقع هیچ اتفاقی درون مخاطب نمیافتد، زیرا فیلمساز آنقدر اثرش را سطحی و آبکی ساخته که فقط منتظریم تمام بشود.
فیلم دارای لحظات مردهی زیادی است که مخاطب را از اصل داستان دور میکند و او را سرد میکند، تمام لحظاتی که در فلاشبک و در آشپزخانهی رستوران میگذرد یا باید کوتاهتر میشد یا دارای دیالوگها و لحظات مهمتری بود تا مخاطب جذب میشد، اما حالا هم لحظات طولانی هستند و کشدار و هم هیچ حرف مهمی زده نمیشود، این سردی فیلم به انتهای اثر هم رسوخ میکند و با یک پایانبندی سطحی و ضعیف و فاقد عشق طرفیم.
آثاری که با محوریت عشق ساخته میشوند باید دارای ویژگیهایی مانند بازیگرِ خوب، جملات تاثیر گذار، موسیقی مناسب و سوزناک و یک پایان بندی عمیق و جانکاه باشند که مخاطب خود را در اثر حل کند و جزئی از آن بداند، اما این فیلم هیچیک از این نکات را رعایت نکرده و به همین دلیل نمیتواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و یک اثر عاشقانهی خوب تحویل او بدهد.
📽️ Touch (2024)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 به گمانم غیر "رنوار"یترین ساختهی "رنوار" "جنوبی" باشد. فیلمی که در نگاه اول ما را یاد "خوشههای خشم" و فضای مخصوص و ناامیدکنندهی "فورد" میاندازد. البته باید اذعان داشت که با گذشت زمان آنچه از سینمای "رنوار" میشناسیم آشکار میشود. تا اواسط فیلم هنوز خبری از آن دسته شخصیتهای خوشگذران و دنیادیدهی فیلمهایش نیست. همچنین برخلاف سایر فیلمهایش دیگر داستانش را در میان جمعی از بورژواها نمایش نمیدهد، بلکه به سراغ جمعی از مردم رفته که سرمایهی ناچیزی دارند که فقط کفاف شروع یک زندگی را میدهد، و البته امیدی بسیار. در میان این مردم آن تیپ کاراکترهای همیشگی "رنوار" هم یافت میشوند: یک مرد سرد و گرم چشیده و البته ناامید که به مشروبخواری روی آورده است. رنوار در این فیلم همچون فیلمهای دیگر او را بالا قرار میدهد اما نظری را آشکار میکند که بار دیگر در "توهم بزرگ" تنها اندکی بدان اشاره کرده بود: عشق ماندگارتر و اساسیتر است. او در این فیلم عشق را از هر چه که در فیلم وجود دارد بالاتر مینشاند و عاشقانه هم این کار را میکند!
📽 The Southerner (1945)
✍️ امیرحسین یاسینی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 The Southerner (1945)
✍️ امیرحسین یاسینی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📝 فرانسیس آندروود: دو نوع درد وجود داره؛ دردی که باعث قویتر شدن میشه و درد بی بیفایده که فقط باعث عذاب میشه، من حوصله چیزای بیفایده رو ندارم...
📽 House of Cards 2013 - 2018
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 House of Cards 2013 - 2018
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 داستان "Rear window"در یک اتاق شروع و در همانجا نیز به اتمام میرسد.
شاید تنها "هیچکاک" میتوانست چنین روایتی را از دل یک پنجره بیرون بکشد، پنجرهای که تنها رو به چند همسایه باز نیست، این پنجره راهی برای نفوذ به درون خانهها، تماشای آدمها و رسوخ به احساسات آنهاست.
پنجره پشتی روایت یک خبرنگار است، خبرنگاری که در یک حادثه پایش آسیب میبیند و مجبور میشود شش هفته را داخل خانه سپری کند اما روحش هم خبر ندارد ک قرار است شاهد چه داستان جذاب و دلهرهآوری باشد، آن هم از پنجرهی خانهاش.
"هیچکاک" با مهارت خاصی توانسته تنش و تعلیق را در فیلم ایجاد کند به طوری که تماشاگران به تدریج با لِی "جیمز استوارت" هم احساس میشوند و حس کنجکاوی او را تجربه میکنند.
میشود گفت تنها ضعفی که منتقدین توانستند از این شاهکار سالهای نه چندان نزدیک سینما بگیرند این است که مجبور اند به همراه شخصیت اصلی تمام مدت فیلم را صرف دید زدن همسایهها کنند.
اگر به دنبال یک فیلم بسیار جذاب و دلهرهآور هستید این فیلم قطعا یکی از بهترین گزینههاست.
📽 Rear window (1954)
✍️ بهراد
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
شاید تنها "هیچکاک" میتوانست چنین روایتی را از دل یک پنجره بیرون بکشد، پنجرهای که تنها رو به چند همسایه باز نیست، این پنجره راهی برای نفوذ به درون خانهها، تماشای آدمها و رسوخ به احساسات آنهاست.
پنجره پشتی روایت یک خبرنگار است، خبرنگاری که در یک حادثه پایش آسیب میبیند و مجبور میشود شش هفته را داخل خانه سپری کند اما روحش هم خبر ندارد ک قرار است شاهد چه داستان جذاب و دلهرهآوری باشد، آن هم از پنجرهی خانهاش.
"هیچکاک" با مهارت خاصی توانسته تنش و تعلیق را در فیلم ایجاد کند به طوری که تماشاگران به تدریج با لِی "جیمز استوارت" هم احساس میشوند و حس کنجکاوی او را تجربه میکنند.
میشود گفت تنها ضعفی که منتقدین توانستند از این شاهکار سالهای نه چندان نزدیک سینما بگیرند این است که مجبور اند به همراه شخصیت اصلی تمام مدت فیلم را صرف دید زدن همسایهها کنند.
اگر به دنبال یک فیلم بسیار جذاب و دلهرهآور هستید این فیلم قطعا یکی از بهترین گزینههاست.
📽 Rear window (1954)
✍️ بهراد
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 فیلم "یک لطف کوچک" با بازی "آنا کندریک" و "بلیک لایولی" و "هنری گلدینگ" موفق به فروش ۹۲ میلیون دلاری آنهم با یک بودجهی ۲۰ میلیونی و کسب امتیاز ۸۵ در Rotten Tomatoes شد. این فیلم بخاطر صحنههای متعدد جنسی و خشونت آمیز و محتوای بزرگسال در ردهبندی R قرار گرفته است.
داستان فیلم از آنجایی شروع میشود که یک بلاگر آشپزی سعی در برقراری دوستی با مادر یکی از همبازیهای فرزندش میکند. دوستیای که اتفاقات عجیبی را درپی دارد.
این فیلم با تم کمدی تاریک خود به راحتی میتواند ذهن شما را مشغول کند و حتی برخی آن را ورژن طنز و لطیفتر "gone girl" مینامند.
📽 A simple favor (2018)
✍️ هما ابوالقاسمی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
داستان فیلم از آنجایی شروع میشود که یک بلاگر آشپزی سعی در برقراری دوستی با مادر یکی از همبازیهای فرزندش میکند. دوستیای که اتفاقات عجیبی را درپی دارد.
این فیلم با تم کمدی تاریک خود به راحتی میتواند ذهن شما را مشغول کند و حتی برخی آن را ورژن طنز و لطیفتر "gone girl" مینامند.
📽 A simple favor (2018)
✍️ هما ابوالقاسمی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📝 هاروی دنت: یا به عنوان قهرمان میمیری یا اونقدر زنده میمونی تا تبدیل به آدم بده ی داستان میشی...
📽 The Dark Knight 2008
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 The Dark Knight 2008
#دیالوگ_ماندگار
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 در این مستند "رنه" به جنگ معترض است، همانطور که در اثر بعدیاش یعنی "هیروشیما عشق من" به نقد جنگ، تمدن و این بربریت دست میزند. چه چیزی فیلم را به یکی از بزرگترین ضدجنگهای سینما میکند؟ و چه چیزی آن را با دیگر ضدجنگها مثل کارهای "کوبریک" متفاوت میکند؟ برای مثال "کوبریک" با دو فیلم "راههای افتخار" و "غلاف تمام فلزی" دوربین را به محل وقوع جنگ میبرد و روایت تلخ و رئالیستی خود را از جنگ بیان میکند. در "دکتر استرنج لاو" اما به پشت صحنهی جنگ میرود، جایی که تصمیمها گرفته میشوند. هرچند فیلم دوم طنز را چاشنی کار میکند اما به هرحال با دیدی واقعگرا به مسئلهی جنگ نگاه میکند. اما چه چیز فرق اصلی بین "شب و مه" و سه فیلم مذکور است؟ "رنه" فیلم را با نمایی زیبا آغاز میکند، بعد سیمهای خاردار و بلوکها نمایان میشوند، و بعد راوی شروع به حرف زدن میکند. این میشود که کارگردان با روایت کردن جنگ خود گویی جنگی در ذهن مخاطب آغاز میکند. جنگی که ناگهانی و ویرانگر است. قطعا "رنه" را باید رئالیستتر از باقی ضدجنگسازهای تاریخ دانست. در واقع بخشی از کار به مستند بودن اثر برمیگردد. اما این نبوغ کارگردان است که عکسهای واقعی جنگ را پشت سر هم و بدون کات درست بعد از توضیحات اولیه راوی نشان دهد. توضیحاتی که آشکارکنندهی زمان است. مخاطب در مییابد زمان بعد از جنگ است. بعد راوی توضیح میدهد و فلشبک میخوریم به دوران جنگی که شات به شات و عکس به عکس جلو میرود. عکسهای واقعی از آشویتس و داخائو، اتاقهای گاز، کورهها و اسکلتها که توام با توضیحات راوی نمایش داده میشوند، واقعی بودن کار را یک مرحله بالاتر از باقی کارها میبرد. کمی جلوتر عکسهای واقعی پس از جنگ و کارهایی که با اجساد قربانیها صورت گرفته است نشان داده میشود. و در پایان یک نما از خانهای ویران همچون بشر، و شاید همچون زمین، که بشر زیر آن دفن شده و ابراز ناامیدی محض "رنه" از وضع بشر.
📽 Night and Fog (1956)
✍️ امیرحسین یاسینی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 Night and Fog (1956)
✍️ امیرحسین یاسینی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
🎥 یک نویسندهی موفق محلی که در شهر خودش موفق شده، حالا با درخواست خوبی به هالیوود میرود. این سفر آغاز یک ماجراجویی ذهنی بزرگ است، چرا که او از رئیس خود دستور میگیرد تا یک داستان در مورد کشتی بنویسد! و او که تا به حال کشتی ندیده هیچ ایدهای در ذهن ندارد، و حتی نمیتواند ایدهای بپروراند. در این فیلم همچون فیلمهای گذشته "کوئن"ها سعی در شکستن ژانر دارند. همچنین افراد حاضر در فیلم اصولا تیپهای ساخته شده توسط خود آنها هستند. البته این مورد در این فیلم کمی متفاوت است اما بهطور کلی شخصیت اصلی داستان همچون دیگر شخصیتهای اصلی این کارگردان، با پای خود وارد یک بازی میشود. یک داستان یا به تعبیری یک سیاهچاله. در واقع سیاهچال از این نظر که شخص بعد از گذشت کمی زمان، دیگر تسلط چندانی بر وقایع ندارد. هرچه زور میزند بیفایده است جبر همچنان بر او چیره.
📽 Barton Fink (1991)
✍️ امیرحسین یاسینی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم
📽 Barton Fink (1991)
✍️ امیرحسین یاسینی
#معرفی_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
zil.ink/CooFilm | کوفیلم