Telegram Web Link
📢 از دوستانی که علاقمند به فعالیت در نشریه سینمایی کوفیلم در فیلدهای زیر را دارند دعوت به همکاری می‌آيد:
- تولد
- چالش
- معرفی سریال
- دیالوگ/کوت
- پیشنهاد لیستی-موضوعی
- نقد/پرونده
- فکت/شات
- کالکشن
- اخبار و حواشی

شرایط:
علاقه، وقت و اشنایی سینمایی
حقوق بخاطر عدم درامد کانال فعلا میسر نیست متاسفانه!

درصورت تمایل به همکاری :
@Main_Admin_K
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🪄 یه روزی یه بارون واقعی میاد...

📷 اینستاگرام کوفیلم

#mix

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 کسی هست که تاحالا تجربه‌اش نکرده باشه؟

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 دانشگاه الازهر در قاهره بزرگترین دانشگاه علوم اسلامی در جهان هست. داستان فیلم "توطئه قاهره" در این دانشگاه جریان دارد که پسری وارد دانشگاه شده و قتلی در آن رخ می‌دهد. بعد از این قتل جنگی برای رسیدن به قدرت آغاز می‌شود.
بازیگر نقش اصلی فیلم خوب است و به خوبی توانسته نقش خود را ایفا کند. از طرفی داستان فیلم نیز کشش خوبی دارد و توانایی درگیر کردن مخاطب را دارد. در بحث فیلمبرداری، کارگردان فیلم یعنی "طارق صالح" ضعیف عمل کرده و فیلم اصلا فیلمبرداری خوبی ندارد.
"توطئه قاهره" بیشتر بر پایه ایده خود استوار است. ایده‌ای جنجالی که فساد را در بزرگترین مرکز آموزشی جهان اسلام نشان می‌دهد و به نوعی حتی می‌تواند آموزه‌های آن را زیر سوال ببرد.
در طول فیلم کاملا می‌توان دید که فیلمساز محتوا را بر تکنیک و فن ترجیح داده و توانسته در بخش محتوا و رساندن پیام به مخاطب کاملا موفق باشد. این فیلم توانست برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن شود که می‌توان گفت که شایسته آن جایزه بود زیرا ایده جذابی داشت و شخصیت ساخته بود همچنین دیالوگ‌های زیبایی داشت.
اگر به فیلم‌های با تم مذهبی علاقه دارید، "توطئه قاهره" گزینه خوبی است. فیلمنامه خوب و بازی خوب از کاراکتر اصلی در کنار ایده شجاعانه و جذابش عواملی هستند که می‌توانند بیننده را به خود جذب کنند.
📽️ Cairo Conspiracy 2022
امیررضا محمدخانلو

#Review

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥‍ شهر الموت، شهری که در دل خود افسانه‌ای به نام شن‌های زمان دارد، شن‌هایی که به شخص استفاده کننده از آنها توانایی به عقب برگرداندن زمان را می‌دهد از این رو از آن به شدت محافظت می‌شود. بعد از حمله به این شهر و تسخیر آن توسط سپاهیان شاه ایران این شن‌ها به دست دستان، پسرخوانده شاه ایران، میافتد و در ضیافتی که به مناسبت این فتح برپا شده شاه توسط ردایی که دستان به او پوشانده مسموم شده و می‌میرد، پس از آن دستان که متهم به قتل شاه شده به همراه تهمینه شاهدخت الموت که در پی یافتن شن‌ها است مجبور به فرار می‌شود.
"شاهزاده ایران" یک فرنچایز بازی ویدئویی منتشر شده توسط شرکت یوبی‌سافت بود که به موفقیت چشمگیری دست یافت در سال ۲۰۱۰ دیزنی تصمیم گرفت تا مجموعه دیگری مانند "دزدان دریایی کارائیب" بسازد و "شاهزاده ایران: شن‌های زمان" شروعی بر آن باشد اما این فیلم که پس از "وارکرفت" پرهزینه‌ترین اقتباس از روی یک بازی ویدئویی بود نتوانست موفقیت داشته باشد و عملکرد متوسطی داشت و دیزنی هم از ساخت ادامۀ آن منصرف شد.
📽 Prince of Persia: The Sands of Time (2010)
ابوالفضل مدنی

#معرفی_فیلم  

🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به فیلم "وزارت جنگ ناجوانمردانه"

🎥 با اینکه تک صحنه‌های خوبی دارد و در لحظه مهیج است اما کلیتش چشمگیر نیست و در کارنامه‌ی "گای ریچی" اثر شاخصی به حساب نمی‌آید. "ریچی" تمام تلاشش را کرده که یک اکشن-کمدی جذاب بسازد و تا حدی هم در این راه موفق شده،‌ اما لحظات فیلم مانند دانه‌های تسبیحی هستند که نخی بین آنها نیست و نسبت به یکدیگر فاصله دارند.
ترکیب بازیگران فیلم یکی از نکات خوب فیلم است، مخصوصا "هنری کاویل" که با این گریم جذاب‌ و نزدیک به نقشش است، باقی بازیگران هم کارشان را خوب انجام داده‌اند و توانسته‌اند در فیلم جا بیفتند.
یکی از نقاط ضعف فیلم فیلم‌نامه‌اش است، روایت و داستان فیلم جوری است که نمی‌تواند مخاطب را با خود همگام کند و به صورت منقطع و بریده بریده است، سکانس‌های فیلم را می‌شود به صورت جداگانه هم تماشا کرد و لذت برد، در کلیت به هم وصل نیستند و همین امر تمامی فیلم را تحت‌الشعاع خود قرار داده و باعث ضعف فیلم و فیلم‌نامه شده است.
فیلم از روی کتابی به همین نام نوشته‌ی "دیمین لوئیس" ساخته شده و می‌توان حدس زد که کاراکترها و داستان جذاب‌تر و بهتر از فیلم باشند.
در کل فیلم "وزارت جنگ ناجوانمردانه"، فیلمی است که در همان تایمی که دیده می‌شود شاید لذت‌بخش و مهیج باشد اما به محض تمام شدن از یاد می‌رود و ماندگاری ندارد.
📽️ The Ministry of Ungentlemanly Warfare (2024)
✍️ محمد زندی

#Review

🆔 Zil.ink/Coofilm
نقد فیلم "Dune:Part2"؛ آقای "ویلنوو" به جمع بهترین‌ها خوش آمدی!
با چه جمله‌ای می‌توان وصف این حماسه را شروع کرد؟ نه می‌شود آن‌را شاهکار خطاب کرد، نه می‌توان آن را ثمر بخشیدن یک جاه طلبی باشکوه نامید و نه حتی می‌توان گفت جناب "ویلنوو" یکی از بهترین‌های تاریخ را خلق کرده؛ این اثر را باید در کتیبه سینما هک کرد تا برای همیشه جلای درخشان آن، انواع و اقسام مخاطب‌های قشرهای مختلف را با شکوه خودش آشنا کند!
دیگر توصیف بس است. تا به اینجا کار متوجه شدیم که با یک پروژه حماسی طرف هستیم. اما جنس این حماسه متفاوت است. قبلا مطلبی درباره فیلم اول و علت عدم موفقیت‌هایش در جذب مخاطب و جلب توجه منتقدان منتشر شده؛ در فیلم دوم تمام نقص‌ها و معایب فیلم اول پوشیده شده و تبدیل به نقاط قوت فیلم شده. ابتدا از قلب تپنده داستان شروع می‌کنیم: منجی با بازی "تیموتی شالامی". تحلیل شخصیتی منجی قصه بسیار طویل و درازی دارد. از نمادپردازی‌ها و ارجاعاتی که به دنیای واقعی و اتفاقاتش می‌افتد(که فاقد اهمیت و ارزش سینمایی است) تا پیچش و قوس شخصیتی‌ای که او در طول داستان تجربه می‌کند.‌ ابتدای داستان، همان پسر بچه معصوم و از خدا و دنیا بی‌خبر است(تیپیک شخصیت‌های "تیموتی شالامی"). تا اینکه اولین جرقه ذهنی در او ایجاد می‌شود. او را منجی خطاب می‌کنند! خب این جرقه ذهنی، باعث ایجاد کشمکش‌هایی در ذهن پاول می‌شود. او عاشق شخصی می‌شود که هیچگونه اعتقادی به منجی ندارد و از طرفی دیگر مادرش است که به نوعی، سردسته فرقه‌ای است که عقیده حضور و وجود منجی را به مردم می‌خوراند! مکالمه‌های او با این دو دسته و کشمکش‌ها و نزاع‌هایی که میان او و مادرش و معشوقش شکل می‌گیرد، در نهایت منجر به این می‌شود که او، خود را منجی بنامد و عقیده خود را به سمت و سوی منجی‌گری بکشاند. اینکه چگونه اعتقادات پاول به این سو کشانده شد، فارق از هرگونه نمادپردازی و از نظر سینمایی واقعا ارزشمند است و خود احتیاج به یک متن تفسیر بسیار طویل دارد. اما "دنیس ویلنوو" بدون افتادن به ورطه نمادبازی، با تکیه بر مینیمالیسم و جزئی‌نگری خاصی که در سینمایش است، موفق شده شخصیتی را بسازد که همراهی مخاطب خود را بر انگیزد.
بارها در طول تمام نقدها گفته‌ام: هرگونه اکشن و حماسه و تخریب و انفجار، بدون اهمیت دادن به شخصیت اصلی و همراهی داستان او، فاقد ارزش است. "دنیس ویلنوو" اما در بطن تمام زد و خوردهای عظیمی که تحویل مخاطب خود می‌دهد، یک قصه ساده، اما با روایتی شیرین و رسا را بیان می‌کند که با توجه به شخصیت‌پردازی پر از جزئیات تک تک کاراکترهای فیلم، دنبال نکردن قصه بدون توجه به اکشن‌هایش هم امری نشدنیست. قصه‌ای که به هیچ وجه نمی‌توان گفت اگر این انفجارهای میان سیاره‌ای را از آن بگیریم، دیگر تماشای این فیلم فاقد ارزش است. خوشبختانه در تمام طول این سال‌ها اگر یک کار را "دنیس ویلنوو" در آن استاد باشد، روایت داستان است. قصه این فیلم هیجان کافی را برای درگیر کردن مخاطب خود می‌دهد و در کنار آن، سؤالاتی را در ذهن تماشاگر خود ایجاد می‌کند که قطعا با کند و کاو درون فیلم می‌تواند به تک تک این سوالات پاسخ مناسبی دهد.
و اما اکشن سازی! مشکلی که همیشه "ویلنوو" با آن دست و پنجه نرم می‌کرده. او همیشه اصرار بر مینیمالیسم در تک تک فیلم‌هایش، حتی در آثار اکشنش داشته و این موجب می‌شده که فیلم‌هایش، با وجود روایت‌های بسیار زیبایی که داشتند، آن جذابیت لازمه را برای دنبال کردن مخاطب مقداری ساده‌سند خود نداشتند. اینجا اما اوضاع متفاوت است! نتیجه کار این شده که تعامل زیبایی میان سبک منحصر به فرد سینمای کارگردان و جهان پر از رمز راز و زد خورد فیلم ایجاد شده تا من و شمای مخاطب، از تک تک سکانس‌های این فیلم، نهایت لذت ممکن را ببریم.
تا اینجای کار برای فیلم بس است. اما داستان حماسه "Dune" سر دراز دارد. ساخته جدید "ویلنوو"مدت‌ها نوشتن و تحلیل کردن جزء به جزء داستانش را می‌طلبد. در نهایت اینکه بدون هیچ صحبتی، تعامل و تعادلی که "ویلنوو" میان سبک خاص سینمایش و آثار بلاک‌باستری برقرار کرده، بهترین اثر سینمای او و شاید، یکی از بهترین و ماندگارترین فیلم‌های تاریخ را خلق کرده است!
Dune: Part 2 (2024)
✍️ عرفان دانش

#نقد_فیلم

🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 عاشقان بسکتبال و NBA قطعا می‌دانند که "مایکل جوردن" یک بازیکن افسانه‌‌ای بود. او شخصیتی بود که خیلی از آدم‌ها را عاشق بسکتبال کرد. حال قرار است سراغ فیلمی برویم که نحوه و چالش‌های قرارداد بستن نایکی با "مایکل جوردن" را بررسی می‌کند.
فیلم "ایر" آخرین ساخته کارگردان و بازیگر معروف "بن افلک" است که به ماجرای قرارداد بین نایکی و "مایکل جوردن" می‌پردازد. "مت دیمون" در این فیلم نقش اصلی را بازی کرده و خود "بن افلک" نیز در نقش رییس نایکی بازی کرده.
داستان فیلم ساده است اما چیزی که فیلم را تماشایی می‌کند، ریتم آن است. فراز و فرودهای قرارداد، مشکلات نایکی، رقابت نایکی با آدیداس به خوبی نشان داده شده. فیلم توانسته ماجرای این قرارداد را به خوبی به تصویر بکشد. کاراکتر اصلی فیلم در فیلمنامه به خوبی ساخته شده و "مت دیمون" توانسته یک بازی فوق‌العاده درخشان را در این اثر به نمایش بگذارد. "ایر" یک فیلم ساده اما زیبا و جذاب است. فیلمی که می‌تواند مخاطب را محو داستان خود کند و به شرکت نایکی ببرد و مخاطب را غرق در چالش‌های قرارداد کند.
📽️ Air 2023
امیررضا محمدخانلو

#معرفی_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 انتخاب خوبی بود معلمعلی🤚🙂↕️

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🔰‍معرفی فیلم "دوئل"
🎥فیلم "دوئل" اولین فیلم بلند "استیون اسپیلبرگ" است که در سال ۱۹۷۱ منتشر شد. نویسندگی این فیلم را "ریچارد متیسون" به عهده داشت و بازیگرانی نظیر "دنیس ویور" در آن به ایفای نقش پرداختند. نکته جالب اینکه "اسپیلبرگ" هنگام ساخت این درام جاده‌ای و فیلمنامه سنگین "متیسون" تنها ۲۵ سال داشته است.
داستان فیلم درباره مردی با یک ماشین شیک و قرمز رنگ است که در حال رفتن به یک قرار کاری است. در جاده، به‌دلیل سبقت گرفتن از یک ماشین تانکر مانند کهنه و خاکی رنگ، گرفتار راننده سادیسمی آن می‌شود که می‌خواهد به هر شکل ممکن او را اذیت کند.
همانطور که مشخص است روایت و یک خطی داستان این فیلم بسیار ساده است. اما چیزی که مورد توجه ی بسیاری از منتقدان قرار گرفته فرم و شکل بصری این کار است به شکلی که گروه کارگردانی، تدوین،  موسیقی و فیلمبرداری بسیار درست و بجا عمل کرده‌اند تا در زمان نسبتا کوتاه ۹۰ دقیقه‌ای این فیلم مخاطب را میخکوب تماشای این درام زیبا و جاده‌ای کنند.
نکته حائز اهمیت اینکه "اسپیلبرگ" کارکترهای خود را دو ماشین بنا کرده است. چهره و ظاهر آنتاگونیست (شخصیت منفی) و کم حرف بودن پورتاگونیست(قهرمان و شخصیت اصلی داستان) که هر دو به طوری همان ماشین‌های صاحبشان هم هستند دلایلی هستند که این فیلم به یکی از متفاوت‌ترین اثار دنیا و "اسپیلبرگ" تبدیل شود.

علیرضا سیدکاظمی
📽 Duel 1971
#معرفی_فیلم

🆔
zil.ink/CooFilm
🔰 "جیم موریسون"، بر نخل‌های آتش گرفته‌ی ویتنام. موسیقی the doors و سکانس اول و "اینک آخرالزمان".
🎥 "ادیسه" اثر "هومر" سفری از مقصد و مقصود اولیس است. "اینک آخرالزمان"، سفر جوانی است. سربازی که ویرانه است. سرگردان و تنها که در احوال خودش است. کم حرف می‌زند. جوانی که همه چیز درباره‌ی اوست.سکانسی در "اینک آخرالزمان" نیست که او در آن حضور نداشته باشد. کورتیز، که مقصد و مقصود اولیس ماست، وسیله است. "کاپولا" با برهمانمایی مداوم او و تصاویر ویتنام به ما می‌گوید که همه چیز درباره او، و او ویتنام است.
هر سکانس، هر تصویر، زندگی "کاپولا" کارگردان فیلم است، مثل تمامی آثارش. با دست‌های خودش از دل کتاب بیرون کشیده و با حال نزار، هر شب فیلمبرداری فیلمنامه را بازنویسی. کاپولا ادیسه ای می سازد که با وسواس به همه چیز می‌نگرد. او که به لیوان های خالی مشروب‌ها و سیگارها و یادها می‌نگرد. تصاویر که دیوانه‌وار از پس هم می‌آیند. حماسه‌ای، تا اولیس به مقصد و مقصود برسد. "ادیسه" از بنیادین ترین آثار ادبیات است و "کاپولا" در تک تک آثارش، همانند "هومر"، به کندوکاو اسطوره ها می‌پردازد که در "اینک آخرالزمان" به اوج خود می‌رسد که گویی می‌خواهد این خط از "پرسی شلی" را به یاد آورد:«ای توانمندان به آثار من بنگرید و نومید شوید»!
و این جنون هنرمند است که در خود و دنیای خود غرق می‌شود و به یاد نمی‌آورد که  مخاطبش هوشیارتر از خود اوست. دیالوگ‌هایی بی‌فایده تا تاکید بر وحشت ویتنام کنند. شخصیت‌هایی اضافی که بی آن‌ها ما در میابیم: جنگ جهنم است. به حماقت آدمی پی می‌بریم اما همین آدم ها و دیالوگ‌ها هستند که وقتی به انتها رسیدی، در جایت میخ‌کوب می‌شوی که نور، نوری که سرتاسر فیلم، لحظات را شکار می‌کند، غوغا می‌کند و آتش‌ها زبانه می کشند که می گویی ارزشش را داشت.
حیف که سینما، نکته ای بر تنش زار می‌زند: زیبایی. "اینک آخرالزمان" هرچه از زشتی می‌گوید زیباست. سرتاسر، از لحظانی مملو است که با محتوا در تضاد است. فرمی که نفرت انگیز نیست. نه مثل کاری که "فون‌ تریه" با دوربینش می‌کند. همه چیز زیباست حتی مرگ‌ها. "اینک آخرالزمان" همه مقصد و مقصود انسان مدرن است که با تکیه بر اسطوره، از همه چیز می‌گوید. کاری که هر کس و فیلمی نمی‌تواند بکند.‍
📽️ Apocalypse Now (1979)
صدرا حکیمی‌نیا

#Review

🆔 zil.ink/CooFilm
📝اَبی: این فقط زندگیه ویل، تموم میشه قبل از اینکه بدونیم.
🎥 Five feet apart 2019

#دیالوگ‌_ماندگار

🆔 zil.ink/CooFilm
📝 کوپر : قدیم‌ ها عادت داشتیم به آسمان نگاه کنیم و به جایگاه‌ مون بین ستارگان فکر کنیم، حالا فقط به پایین نگاه می‌کنیم و نگران جایگاه‌مون بین گرد و خاک هستیم.

🎥 Interstellar 2014
#دیالوگ‌_ماندگار

🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به مستند "بیست روز در ماریوپل"

🎥 فرقی نمی‌کند چند ساله‌ت باشد و اهل‌ کدام دیار. در هر سنی و هر کجا جنگ بدترین و بی‌رحمانه‌ترین اتفاق دنیا است.
مستند "بیست روز در ماریوپل" (یکی از شهرهای اوکراین) روایتِ واقعی روزهایی است که ارتش روسیه از هر طرف به ماریوپلِ اوکراین حمله می‌کرد تا این شهر را به تصرف خود درآورد. حملاتی که تمامی خانه‌ها و بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها و افراد نظامی و غیرنظامی را هدف قرار داده بودند و چیزی از شهر باقی نگذاشتند.
یک خبرنگار اوکراینی همراه با یک عکاس بیست روز در این شهر ماندند و تصاویری ضبط کردند و به دنیا مخابره کردند که تکان دهنده و شوک برانگیز بودند. تصاویری که با دیدنش دل هر انسانی به درد می‌آید و نفرین می‌فرستد به بانیانِ هر جنگی در هر کجای دنیا.
در کنار نمایش بی‌رحمی‌های جنگ یکی از نکاتِ ظریف مستند اواسطش رخ می‌دهد و جایی است که فیلم‌ساز با تیزهوشی رفتارِ مردم را در میانه‌ی جنگ به تصویر می‌کشد، مردمی که از ویرانی‌ها سوءاستفاده می‌کنند و به فروشگاه‌ها حمله‌ور می‌شوند و آنجا را غارت می‌کنند، فیلم‌ساز که نریشن‌اش را در کل فیلم می‌شنویم از زبان دکتری نقل می‌کند که جنگ مانند اشعه ایکس عمل می‌کند و ذات انسان‌ها را نمایان می‌کند، آدم‌های خوب خوب‌تر می‌شوند و آدم‌های بد بدتر.
همان‌طور که مشاهده می‌کنیم مردم با یورش به فروشگاه‌ها هر چه دم دستشان می‌آید برمی‌دارند و کاری ندارند که آنچه برداشته‌اند به کارشان می‌آید یا نه، مانند آن مردی که توپ برداشته و زنی اعتراض می‌کند که الان تو این موقعیت توپ به چه دردت می‌خوره.
این خصلت درباره‌ی همه‌ی مردمان جهان صدق می‌کند و این رفتارها را در همه‌جا می‌توان یافت، انگار قرار است با جنگ پایان دنیا رقم بخورد و قرار نیست از روزهای دیگر آنجا مجددا زیست کنند، و این رفتارِ مردم شاید بدتر و بی‌رحم تر از جنگ باشد.
نکته‌ی بعدی رفتار سیاست‌مداران و سردمداران همین جنگ در مقابل این تصاویر و اخبار است که معتقدند این تصاویر جعلی و فیک است، آن‌ها انسان‌هایی را که در تصاویر و عکس‌ها مجروح و کشته شده‌اند را بازیگر می‌دانند و معتقدند این تصاویر ساختگی است و تا انتها هم روی این لاپوشانی و تلقینِ خود ایستادگی می‌کنند.
هر چه از تلخی این مستند بگویم کم است، "بیست روز در ماریوپل" که برنده‌ی جایزه‌ی اسکار بهترین مستند هم شده است روایتِ بدون نقص و تلخ و تفکر برانگیزی است که فقط درباره‌ی ماریوپل حرف نمی‌زند، هدف و کلیتش هر جنگی در هر کجای دنیا است.
📽️ 20 Days in Mariupol (2023)
✍️ محمد زندی

#Review

🆔 Zil.ink/Coofilm
📝 فارست: مامانم همیشه می‌گفت، زندگی مثل یک جعبه شکلاته هیچوقت نمی‌دونی چی ازش نصیبت میشه....
🎥 Forrest Gump 1994

#دیالوگ‌_ماندگار

🆔 zil.ink/CooFilm
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎭 قدرت بی نهایت و فراتر از آن 😮‍💨

#Fun

🆔 zil.ink/CooFilm
🎥فیلم "آنتروپوید" به کارگردانی "شان الیس" و محصول 2016، فیلمی تاریخ و مهیج است که بازسازی یک عملیات ترور در میانه جنگ جهانی دوم و در شهر پراگ است. آخرین نیروهای مقاومت چکسلواکی در این فیلم سعی دارند ژنرال هایدریش، از فرماندهان سرشناس ارتش نازی و فرد مورد اعتماد هیتلر را در پراگ ترور کنند. "جیمی درنان"و "کیلین مورفی"از معروفترین بازیگرانی هستند که در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. فیلم "آنتروپوید" شما را به کوچه پس کوچه‌های پراگ در جنگ جهانی دوم و خفقان شدید ارتش نازی در اروپا میبرد و با چالش‌های نیروی مقاومت در مقابله با ارتش قدرتمند هیلتر روبرو می‌کند. اگر به ژانر تاریخی و فیلم‌هایی با سوژه‌های امنیتی و جنگی علاقه‌مند هستید، این فیلم پیشنهادی خوب برای شماست.
🎥 Anthropoid (2016)
امیرعباس گلستانی

#معرفی_فیلم

🆔 zil.ink/CooFilm
2024/10/01 22:18:43
Back to Top
HTML Embed Code: