🔰 سال 1987 سالی است که برای اولین بار از دوربین های پانینگ در تولید فیلم استفاده شد، به این معنی که پان شات که به عنوان عکس پانوراما نیز شناخته می شود، در آن زمان اختراع شد. قبل از این، دوربین ها ثابت بودند، بنابراین برای داشتن هر نوع حرکتی باید کل دوربین و سه پایه را حرکت می دادید.
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 کالکشن فیلم‌های "سرگی آیزنشتاین":
🔥 Dnevnik Glumova (1923)
🔥 Strike (1925)
🔥 Battleship Potemkin (1925)
🔥 October [Ten Days that Shook the World] (1927)
🔥 Old and New / The General Line (1929)
🔥 Sentimental Romance (1930)
🔥 La destrucción de Oaxaca (1931)
🔥 Que viva Mexico! (1933)
🔥 Bezhin lug (1937)
🔥 Alexander Nevsky (1938)
🔥 Ivan the Terrible, Part I (1944)
🔥 Ivan the Terrible, Part II: The Boyars’ Plot (1958)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Sergei_Eisenstein
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔥 Dnevnik Glumova (1923)
🔥 Strike (1925)
🔥 Battleship Potemkin (1925)
🔥 October [Ten Days that Shook the World] (1927)
🔥 Old and New / The General Line (1929)
🔥 Sentimental Romance (1930)
🔥 La destrucción de Oaxaca (1931)
🔥 Que viva Mexico! (1933)
🔥 Bezhin lug (1937)
🔥 Alexander Nevsky (1938)
🔥 Ivan the Terrible, Part I (1944)
🔥 Ivan the Terrible, Part II: The Boyars’ Plot (1958)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#کالکشن_کارگردانان | #Sergei_Eisenstein
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
هدیه "کوین فایگی" به سینما؛ چرا "MCU" بزرگترین اتفاق دهه گذشته سینما بود؟!
بدون شک، غیرقابل درک‌ترین موضوعی که میان سینماگران مطرح است، این است که مارول را بسیار کمتر از آنچه که هست می‌بینند. آن را شاید صرفا یک سری فیلم‌های دوساعته می‌بینند که برای سرگرم کردن بچه‌ها ساخته شده؛ اما همه می‌دانیم که اینطور نیست! مارول در دهه گذشته، واقعا منجی سینمای جریان اصلی و اکشن هالیوود شد و چنان روح تازه‌ای به آن بخشید که شاید مانندش تا سال‌ها تکرار نشود.
دستاورد "کوین فایگی" با "مارول"، بسیار بزرگ بود. به گونه‌ای که خیلی‌ها تلاش کردند تا به تقلید از او، دنیای سینمایی منحصر به فرد خودشان را بسازند اما نیامده ضربه فنی شدند. از "دنیای اسپایدر من" و "مومیایی" شرکت "سونی" بگیر تا "DCEU" و چندین نمونه شکست‌خورده دیگر. این نشان می‌دهد کاری که "MCU" انجام داد، برخلاف آنچه امثال "اسکورسیزی" و "کاپولا" از روی حسادت می‌گفتند، نه تنها سینماست، بلکه احیا سینماست! نکته اول این است که "MCU" بیش از ۱۰ فیلم خیلی خوب دارد که قطعا یک مخاطب فیلم اکشن از تمام آن‌ها لذت می‌برد: Black Panther, Iron Man, Captain America 1,2,3, Ant Man, Guardians Of The Galaxy و...
در این میان مهم‌ترین نکته مربوط به سری "Avengers" است. سری‌ای که خیلی‌ها را عاشق سینما و کامیک‌بوک کرد و حداقل در زمینه کامیک‌بوک، عده خیلی زیادی را عاشق فرهنگ کامیک و کامیک خواندن کرد. همه اینا برمی‌گردد به کیفیت ساخت بسیار بالای سری "Avengers". تنها چیزی که از "ارباب حلقه‌ها" کم دارد خون است؛ وگرنه حتی از نظر ابعاد، سری "Avengers" بسیار وسیع‌تر است. ضد قهرمانی که "مارول" تحت عنوان "تانوس" به سینما معرفی کرد، جزو بهترین‌های تاریخ است. موجودی که شاید از دیدگاه اخلاقی و شخصیتی و حتی برای فلسفه‌شناسی او، که در "MCU" به سینمایی ترین حالت ممکن بیان می‌شود، می‌توان کتاب‌ها نوشت. اما "مارول" چگونه به این جایگاه رسید؟
ابتدا و انتهای مسیر مشخص بود. "فایگی" سیر روایت را حتی قبل از شروع دنیای سینمایی مشخص کرده بود. او هدفش را می‌دانست و برای این هدف، برنامه ریزی بسیار پر ریسک و دقیقی را انجام داد و نتیجه آن شد که یک طرفدار "MCU" می‌تواند فیلم اولین فیلم را به آخرین فیلم وصل کند. خط‌های زمانی کاملا مشخص شده بود و مرگ‌ها کاملا برنامه‌ریزی شده و در بهترین زمان ممکن بودند و به طور کلی همه چیز کاملا سر جایش بود.
یکی کردن بازیگران و نقش‌ها. کمتر کسی در آینده از "رابرت داونی جونیور" به عنوان بازیگر برنده اسکار یاد خواهد کرد. او بازیگر خارق‌العاده‌ای است؛ اما همه او را به عنوان "مرد آهنی سینما" می‌شناسند. این موضوع نه فقط برای خود "رابرت داونی جونیور"، بلکه برای "Iron Man" هم صدق می‌کند و هیچ مخاطبی نمی‌تواند کسی جز او را در این نقش ببیند. نه فقط "داونی جونیور"، بلکه این موضوع برای تک تک بازیگران و شخصیت‌های مارول صادق است.
رقم زدن دراماتیک‌ترین پایان‌های ممکن در یکی از بهترین آثار تاریخ سینما. همه این برنامه‌ریزی‌ها به کنار؛ اگر سری "Avengers" به یک شاهکار از نظر ساخت سینمایی مبدل نمی‌شد، محال بود که "MCU" به هدفش می‌رسید. به جز قسمت دوم، تک تک فیلم‌های این سری یکی از دیگری بهتر و جزو بهترین آثار تاریخ سینما هستند. پایان این سری هم در دراماتیک‌ترین و ماندگارترین حالتش رخ داد. جایی که دو قطبی "مرد آهنی" و "کاپیتان آمریکا" در حماسی‌ترین و بی‌طرفانه‌ترین شکل خود پایان یافت.
در نهایت پیشنهادی که به "اسکورسیزی" و "کاپولا" دارم، با وجود آنکه جفتشان فیلم سازهای درجه یکی هستند، این است که اگر می‌توانند با دو برابر بودجه آثار "مارول" به چنین دستاوردی برسند! چون تا به اینجا هرکه تلاش کرده نتوانسته. ببینیم "جیمز گان" دوست داشتنی با "DCEU" چه می‌کند.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
بدون شک، غیرقابل درک‌ترین موضوعی که میان سینماگران مطرح است، این است که مارول را بسیار کمتر از آنچه که هست می‌بینند. آن را شاید صرفا یک سری فیلم‌های دوساعته می‌بینند که برای سرگرم کردن بچه‌ها ساخته شده؛ اما همه می‌دانیم که اینطور نیست! مارول در دهه گذشته، واقعا منجی سینمای جریان اصلی و اکشن هالیوود شد و چنان روح تازه‌ای به آن بخشید که شاید مانندش تا سال‌ها تکرار نشود.
دستاورد "کوین فایگی" با "مارول"، بسیار بزرگ بود. به گونه‌ای که خیلی‌ها تلاش کردند تا به تقلید از او، دنیای سینمایی منحصر به فرد خودشان را بسازند اما نیامده ضربه فنی شدند. از "دنیای اسپایدر من" و "مومیایی" شرکت "سونی" بگیر تا "DCEU" و چندین نمونه شکست‌خورده دیگر. این نشان می‌دهد کاری که "MCU" انجام داد، برخلاف آنچه امثال "اسکورسیزی" و "کاپولا" از روی حسادت می‌گفتند، نه تنها سینماست، بلکه احیا سینماست! نکته اول این است که "MCU" بیش از ۱۰ فیلم خیلی خوب دارد که قطعا یک مخاطب فیلم اکشن از تمام آن‌ها لذت می‌برد: Black Panther, Iron Man, Captain America 1,2,3, Ant Man, Guardians Of The Galaxy و...
در این میان مهم‌ترین نکته مربوط به سری "Avengers" است. سری‌ای که خیلی‌ها را عاشق سینما و کامیک‌بوک کرد و حداقل در زمینه کامیک‌بوک، عده خیلی زیادی را عاشق فرهنگ کامیک و کامیک خواندن کرد. همه اینا برمی‌گردد به کیفیت ساخت بسیار بالای سری "Avengers". تنها چیزی که از "ارباب حلقه‌ها" کم دارد خون است؛ وگرنه حتی از نظر ابعاد، سری "Avengers" بسیار وسیع‌تر است. ضد قهرمانی که "مارول" تحت عنوان "تانوس" به سینما معرفی کرد، جزو بهترین‌های تاریخ است. موجودی که شاید از دیدگاه اخلاقی و شخصیتی و حتی برای فلسفه‌شناسی او، که در "MCU" به سینمایی ترین حالت ممکن بیان می‌شود، می‌توان کتاب‌ها نوشت. اما "مارول" چگونه به این جایگاه رسید؟
ابتدا و انتهای مسیر مشخص بود. "فایگی" سیر روایت را حتی قبل از شروع دنیای سینمایی مشخص کرده بود. او هدفش را می‌دانست و برای این هدف، برنامه ریزی بسیار پر ریسک و دقیقی را انجام داد و نتیجه آن شد که یک طرفدار "MCU" می‌تواند فیلم اولین فیلم را به آخرین فیلم وصل کند. خط‌های زمانی کاملا مشخص شده بود و مرگ‌ها کاملا برنامه‌ریزی شده و در بهترین زمان ممکن بودند و به طور کلی همه چیز کاملا سر جایش بود.
یکی کردن بازیگران و نقش‌ها. کمتر کسی در آینده از "رابرت داونی جونیور" به عنوان بازیگر برنده اسکار یاد خواهد کرد. او بازیگر خارق‌العاده‌ای است؛ اما همه او را به عنوان "مرد آهنی سینما" می‌شناسند. این موضوع نه فقط برای خود "رابرت داونی جونیور"، بلکه برای "Iron Man" هم صدق می‌کند و هیچ مخاطبی نمی‌تواند کسی جز او را در این نقش ببیند. نه فقط "داونی جونیور"، بلکه این موضوع برای تک تک بازیگران و شخصیت‌های مارول صادق است.
رقم زدن دراماتیک‌ترین پایان‌های ممکن در یکی از بهترین آثار تاریخ سینما. همه این برنامه‌ریزی‌ها به کنار؛ اگر سری "Avengers" به یک شاهکار از نظر ساخت سینمایی مبدل نمی‌شد، محال بود که "MCU" به هدفش می‌رسید. به جز قسمت دوم، تک تک فیلم‌های این سری یکی از دیگری بهتر و جزو بهترین آثار تاریخ سینما هستند. پایان این سری هم در دراماتیک‌ترین و ماندگارترین حالتش رخ داد. جایی که دو قطبی "مرد آهنی" و "کاپیتان آمریکا" در حماسی‌ترین و بی‌طرفانه‌ترین شکل خود پایان یافت.
در نهایت پیشنهادی که به "اسکورسیزی" و "کاپولا" دارم، با وجود آنکه جفتشان فیلم سازهای درجه یکی هستند، این است که اگر می‌توانند با دو برابر بودجه آثار "مارول" به چنین دستاوردی برسند! چون تا به اینجا هرکه تلاش کرده نتوانسته. ببینیم "جیمز گان" دوست داشتنی با "DCEU" چه می‌کند.
✍️ عرفان دانش
#پرونده
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 ده سریال برتر شبکه NBC به انتخاب وب‌سایت Collider:
📺 Seinfeld (1989 - 1998)
📺 Friends (1994 - 2004)
📺 Law & Order: Special Victims Unit (1999 - )
📺 The West Wing (1999 - 2006)
📺 ER (1994 - 2009)
📺 The Office (2005 - 2013)
📺 This Is Us (2016 - 2022)
📺 Miami Vice (1984 - 1990)
📺 Saturday Night Live (1975 - )
📺 Little House on the Prairie (1974 - 1983)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
📺 Seinfeld (1989 - 1998)
📺 Friends (1994 - 2004)
📺 Law & Order: Special Victims Unit (1999 - )
📺 The West Wing (1999 - 2006)
📺 ER (1994 - 2009)
📺 The Office (2005 - 2013)
📺 This Is Us (2016 - 2022)
📺 Miami Vice (1984 - 1990)
📺 Saturday Night Live (1975 - )
📺 Little House on the Prairie (1974 - 1983)
⚠️ برای دانلود عناوین از سریز سرچ کنید.
#پیشنهاد_سریال
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 نگاهی به فیلم "فسیل"
🎥 سینمای ایران بارها و بارها نشان داده که وقتی یک فیلم فروش آنچنانی و میلیاردی می‌کند مشخص می‌شود که آن فیلم ضعیف‌ترین و بدترین فیلمِ آن دوره بوده است.
نمونه‌ی عینی‌اش هم همین "فسیل" که فروش بالا و میلیاردی کرد اما دریغ از لحظه‌ای و دقیقه‌ای نشانی از یک فیلم سینمایی.
"فسیل" نمونه‌ی یک فیلمِ به شدت بد و ضعیف است که در بهترین حالتش می‌توانست تِله‌فیلمی باشد که شاید در یک ظهر جمعه از تلویزیون پخش می‌شد و شاید می‌توانست کودکان را اندکی شاد کند، نه فیلمی که لقب پرفروش‌ترین فیلمِ سینمای ایران را بگیرد، واقعا باید به حال سینمایی گریست که "فسیل" پرفروش‌ترین اثرش است.
فیلم نه در فیلمنامه و کارگردانی حرفی برای گفتن دارد و نه در بازی و تدوین و موسیقی و غیره و غیره. کارگردانِ فیلم که سابقه‌ی بازیگری هم دارد تمام تلاشش را کرده که اثری طنز خلق کند اما با شکست مواجه شده، مشخصا منظورم از این حرف،شکست از منظر سینمایی و حرفه‌ای است.
نویسنده به خودش زحمتی نداده که ایده‌هایش را پخته‌تر و بهتر کند و شوخی‌هایش را سنجیده‌تر و سازنده‌تر، به نظر می‌آید هر چه به ذهنش آمده نگاشته و هر شوخی‌ای که خواسته در متنش چپانده و تحویل کارگردان داده،کارگردان هم که چشم‌هایش را بسته و پشت دوربینی ایستاده که هیچ شناختی از آن ندارد.
تمام شوخی‌ها و ایده‌های فیلم اگر دست نویسنده و کارگردان بهتری بود شاید می‌شد کمی روی فیلم حساب کرد، نویسنده از روی تمام ایده‌هایش به سرعت می‌گذرد و تمام شوخی‌هایش را نیمه‌کاره رها می‌کند و می‌رود سراغ شوخی بعدی‌اش که نکند وقت کم بیاورد و همه‌ی تراوشات ذهنی‌اش جا نشود، سواستفاده از فضای قبل انقلاب و شوخی با اسامی چند خواننده‌ی غیر مجاز و نمایش یک شب‌پره‌ی بی هویت شوخی نمی‌سازد، بعد از انقلاب‌‌اش هم کمیته و مجاهدین و فداییان را مورد لطف خود قرار می‌دهد و هیچ، نه می‌تواند آن فضا را بسازد و نه این یکی را، فقط هر چیزی که از این دو فضا در ذهنش است را نمایش می‌دهد، بدون اینکه به فضاهایی که نمایش می‌دهد هویت و اهمیت بدهد، کاملا مشخص است که هدفِ نویسنده و کارگردان فقط و فقط مخاطب عام و ناآشنا با دنیای هنر و سینما است، مخاطبی که فقط برای تفریح و پُر کردن تایم خالی‌اش به سینما رفته و آنقدر از لحاظ ذهنی و روحی خسته است که به هر لحظه و شوخیِ فیلم می‌خندد که پولش را هدر نداده باشد.
سخن کوتاه اینکه به قول "فریدون جیرانی" فروش بالای آثاری امثال "هتل" و "فسیل" نشان دهنده‌ی این نیست که فیلم خوب است، نشانِ این است که جامعه بیمار است.
📽️ فسیل (۱۴۰۲)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🎥 سینمای ایران بارها و بارها نشان داده که وقتی یک فیلم فروش آنچنانی و میلیاردی می‌کند مشخص می‌شود که آن فیلم ضعیف‌ترین و بدترین فیلمِ آن دوره بوده است.
نمونه‌ی عینی‌اش هم همین "فسیل" که فروش بالا و میلیاردی کرد اما دریغ از لحظه‌ای و دقیقه‌ای نشانی از یک فیلم سینمایی.
"فسیل" نمونه‌ی یک فیلمِ به شدت بد و ضعیف است که در بهترین حالتش می‌توانست تِله‌فیلمی باشد که شاید در یک ظهر جمعه از تلویزیون پخش می‌شد و شاید می‌توانست کودکان را اندکی شاد کند، نه فیلمی که لقب پرفروش‌ترین فیلمِ سینمای ایران را بگیرد، واقعا باید به حال سینمایی گریست که "فسیل" پرفروش‌ترین اثرش است.
فیلم نه در فیلمنامه و کارگردانی حرفی برای گفتن دارد و نه در بازی و تدوین و موسیقی و غیره و غیره. کارگردانِ فیلم که سابقه‌ی بازیگری هم دارد تمام تلاشش را کرده که اثری طنز خلق کند اما با شکست مواجه شده، مشخصا منظورم از این حرف،شکست از منظر سینمایی و حرفه‌ای است.
نویسنده به خودش زحمتی نداده که ایده‌هایش را پخته‌تر و بهتر کند و شوخی‌هایش را سنجیده‌تر و سازنده‌تر، به نظر می‌آید هر چه به ذهنش آمده نگاشته و هر شوخی‌ای که خواسته در متنش چپانده و تحویل کارگردان داده،کارگردان هم که چشم‌هایش را بسته و پشت دوربینی ایستاده که هیچ شناختی از آن ندارد.
تمام شوخی‌ها و ایده‌های فیلم اگر دست نویسنده و کارگردان بهتری بود شاید می‌شد کمی روی فیلم حساب کرد، نویسنده از روی تمام ایده‌هایش به سرعت می‌گذرد و تمام شوخی‌هایش را نیمه‌کاره رها می‌کند و می‌رود سراغ شوخی بعدی‌اش که نکند وقت کم بیاورد و همه‌ی تراوشات ذهنی‌اش جا نشود، سواستفاده از فضای قبل انقلاب و شوخی با اسامی چند خواننده‌ی غیر مجاز و نمایش یک شب‌پره‌ی بی هویت شوخی نمی‌سازد، بعد از انقلاب‌‌اش هم کمیته و مجاهدین و فداییان را مورد لطف خود قرار می‌دهد و هیچ، نه می‌تواند آن فضا را بسازد و نه این یکی را، فقط هر چیزی که از این دو فضا در ذهنش است را نمایش می‌دهد، بدون اینکه به فضاهایی که نمایش می‌دهد هویت و اهمیت بدهد، کاملا مشخص است که هدفِ نویسنده و کارگردان فقط و فقط مخاطب عام و ناآشنا با دنیای هنر و سینما است، مخاطبی که فقط برای تفریح و پُر کردن تایم خالی‌اش به سینما رفته و آنقدر از لحاظ ذهنی و روحی خسته است که به هر لحظه و شوخیِ فیلم می‌خندد که پولش را هدر نداده باشد.
سخن کوتاه اینکه به قول "فریدون جیرانی" فروش بالای آثاری امثال "هتل" و "فسیل" نشان دهنده‌ی این نیست که فیلم خوب است، نشانِ این است که جامعه بیمار است.
📽️ فسیل (۱۴۰۲)
✍️ محمد زندی
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 Zil.ink/Coofilm
🔰 یادداشتی بر فیلم "تحت بازداشت"
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 فیلمی به کارگردانی"کلود میلر" که بر اساس رمانی به نام "شستشوی مغزی" نوشته "جان وینرایت" ساخته شده. "لینو ونتورا" (در نقش کارآگاه گالین) و "رومی اشنایدر" (در نقش شانتال مارتینو) در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. داستان فیلم درمورد پرونده تجاوز و قتل دو دختر است که در این میان یک وکیل ثروتمند به نام ژروم مارتینو مظنون اصلی است و کارآگاه گالین مسئول پرونده است.
فیلمنامه در ساخت شخصیت کارآگاه کاملا موفق است. کارآگاه گالین کاملا یک کارآگاه فعال و باهوش است و البته گاهی اوقات بی‌نزاکت و خشمگین می‌شود. علاوه بر فیلمنامه، بازی "لینو ونتورا" نیز به مانند همیشه درخشان است و کاملا توانسته شمایل یک کارآگاه را برای مخاطب ترسیم کند.
در مقابل کارآگاه، وکیلی به نام ژروم مارتینو قرار دارد که مظنون اصلی پرونده است. این کاراکتر نیز به خوبی ساخته شده و کاملا می‌توان درک کرد که این فرد وکیل بوده. او زیر و بم قانون را می‌داند و به خوبی می‌تواند در بازجویی کارآگاه را به چالش بکشد.
فیلم ریتم خوبی دارد و طی مدت زمان کوتاه خود مخاطب را خسته نمی‌کند. در طی این داستان، ما شاهد روابط ژروم و شانتال هستیم. خوشبختانه فیلم در این مسئله موفق بوده و توانسته به خوبی رابطه این زن و شوهر را بسازد. این رابطه طی صحبت جداگانه کارآگاه با ژروم و شانتال ساخته می‌شود و ما به خوبی با کارآگاه همراه شده و رابطه ژروم و شانتال را درک می‌کنیم. پایان فیلم کمی شوک‌آور است اما می‌توانست خیلی پایان قوی‌تری ساخته شود. کاراکتر قاتل ساخته نمی‌شود و ما اصلا چیزی درمورد قاتل نمی‌فهمیم بلکه صرفا در اول و آخر فیلم یک نمای کوتاه از او می‌بینیم. فیلم در این مورد می‌توانست شوک‌آورتر باشد و حتی به تعلیق برسد.
"تحت بازداشت" فیلم کوتاه و سرگرم‌کننده‌ای است. کارگردانی خوب "کلود میلر"، فیلمنامه‌ای قابل قبول و حضور "لینو ونتورا" افسانه‌ای و "رومی اشنایدر" می‌تواند بیننده را حدود نود دقیقه سرگرم کند.
📽️ Garde À Vue 1981
✍ امیررضا محمدخانلو
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
⚠️ هشدار اسپویل
🎥 فیلمی به کارگردانی"کلود میلر" که بر اساس رمانی به نام "شستشوی مغزی" نوشته "جان وینرایت" ساخته شده. "لینو ونتورا" (در نقش کارآگاه گالین) و "رومی اشنایدر" (در نقش شانتال مارتینو) در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند. داستان فیلم درمورد پرونده تجاوز و قتل دو دختر است که در این میان یک وکیل ثروتمند به نام ژروم مارتینو مظنون اصلی است و کارآگاه گالین مسئول پرونده است.
فیلمنامه در ساخت شخصیت کارآگاه کاملا موفق است. کارآگاه گالین کاملا یک کارآگاه فعال و باهوش است و البته گاهی اوقات بی‌نزاکت و خشمگین می‌شود. علاوه بر فیلمنامه، بازی "لینو ونتورا" نیز به مانند همیشه درخشان است و کاملا توانسته شمایل یک کارآگاه را برای مخاطب ترسیم کند.
در مقابل کارآگاه، وکیلی به نام ژروم مارتینو قرار دارد که مظنون اصلی پرونده است. این کاراکتر نیز به خوبی ساخته شده و کاملا می‌توان درک کرد که این فرد وکیل بوده. او زیر و بم قانون را می‌داند و به خوبی می‌تواند در بازجویی کارآگاه را به چالش بکشد.
فیلم ریتم خوبی دارد و طی مدت زمان کوتاه خود مخاطب را خسته نمی‌کند. در طی این داستان، ما شاهد روابط ژروم و شانتال هستیم. خوشبختانه فیلم در این مسئله موفق بوده و توانسته به خوبی رابطه این زن و شوهر را بسازد. این رابطه طی صحبت جداگانه کارآگاه با ژروم و شانتال ساخته می‌شود و ما به خوبی با کارآگاه همراه شده و رابطه ژروم و شانتال را درک می‌کنیم. پایان فیلم کمی شوک‌آور است اما می‌توانست خیلی پایان قوی‌تری ساخته شود. کاراکتر قاتل ساخته نمی‌شود و ما اصلا چیزی درمورد قاتل نمی‌فهمیم بلکه صرفا در اول و آخر فیلم یک نمای کوتاه از او می‌بینیم. فیلم در این مورد می‌توانست شوک‌آورتر باشد و حتی به تعلیق برسد.
"تحت بازداشت" فیلم کوتاه و سرگرم‌کننده‌ای است. کارگردانی خوب "کلود میلر"، فیلمنامه‌ای قابل قبول و حضور "لینو ونتورا" افسانه‌ای و "رومی اشنایدر" می‌تواند بیننده را حدود نود دقیقه سرگرم کند.
📽️ Garde À Vue 1981
✍ امیررضا محمدخانلو
#Review
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎥 ده فیلم وسترن اسپاگتی برتر با رده‌بندی سنی R (بزرگسال) به انتخاب وب‌سایت MovieWeb:
🤠 The Dollars Trilogy (1964 - 1966)
🤠 Face to Face (1967)
🤠 Death Rides a Horse (1967)
🤠 Find a Place to Die (1968)
🤠 Compañeros (1970)
🤠 A Man Called Sledge (1970)
🤠 The Grand Duel (1972)
🤠 Keoma (1976)
🤠 China 9, Liberty 37 (1978)
🤠 800 Bullets (2002)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🤠 The Dollars Trilogy (1964 - 1966)
🤠 Face to Face (1967)
🤠 Death Rides a Horse (1967)
🤠 Find a Place to Die (1968)
🤠 Compañeros (1970)
🤠 A Man Called Sledge (1970)
🤠 The Grand Duel (1972)
🤠 Keoma (1976)
🤠 China 9, Liberty 37 (1978)
🤠 800 Bullets (2002)
⚠️ برای دانلود عناوین از کوفیلم سرچ کنید.
#پیشنهاد_فیلم
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🔰 قبل از اینکه فیلم "بدترین آدم دنیا" ساخته شود، بازیگر نقش اصلی آن یعنی "رناته رینسوه" قصد داشت تا بازیگری را رها کرده و به حرفه نجاری و طراحی داخلی مشغول شود. پیشنهاد کاری "یواکیم تری‌یر" کارگردان این فیلم اما چنان او را به وجد آورد که از این تصمیم سرنوشت ساز خود منصرف شد.
🎬 The Worst Person in the World (2021)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm
🎬 The Worst Person in the World (2021)
#Fact
➖➖➖➖➖➖➖➖
🆔 zil.ink/CooFilm