معمولاً خداحافظی با الفاظی همراه است که تداوم واقعه را انکار میکنند.
مردم میگویند: به امید دیدار دوباره!
بهسرعت برای تجدید دیدار نقشه میکشند، درحالیکه سریعتر از آن، قصد خود را فراموش میکنند.
من مانند آنها نیستم.
من حقیقت را ترجیح میدهم و حقیقت این است که به احتمال قریببهیقین ما دوباره همدیگر را نخواهیم دید...
📚از #کتاب وقتی نیچه گریست | نوشتهی #اروین_دیالوم
@chaame 🪐
مردم میگویند: به امید دیدار دوباره!
بهسرعت برای تجدید دیدار نقشه میکشند، درحالیکه سریعتر از آن، قصد خود را فراموش میکنند.
من مانند آنها نیستم.
من حقیقت را ترجیح میدهم و حقیقت این است که به احتمال قریببهیقین ما دوباره همدیگر را نخواهیم دید...
📚از #کتاب وقتی نیچه گریست | نوشتهی #اروین_دیالوم
@chaame 🪐
که کیمیای سعادت سکوت بود، سکوت...
چه زخمها که نخوردم من از زبان خودم
#سجاد_رشیدیپور
@chaame ⛵️ | شعر کامل
چه زخمها که نخوردم من از زبان خودم
#سجاد_رشیدیپور
@chaame ⛵️ | شعر کامل
میرفتند، و به نظر دو کارگر یا پیشهور بودند. یکی میگفت:
-قسمت همین بود.
دیگری جواب میداد:
-من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است.
-همت، اگر هم باشد، از قسمت است.
جوانکی دانشجو از راه رسید و با لحنی قاطع گفت و رفت:
-قسمت جز همت اجتماع نیست.
📚از #کتاب نقش پرند | نوشتهی #محمود_اعتمادزاده
@chaame ⛵️
-قسمت همین بود.
دیگری جواب میداد:
-من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است.
-همت، اگر هم باشد، از قسمت است.
جوانکی دانشجو از راه رسید و با لحنی قاطع گفت و رفت:
-قسمت جز همت اجتماع نیست.
📚از #کتاب نقش پرند | نوشتهی #محمود_اعتمادزاده
@chaame ⛵️
با که خواهی باز کرد این در که بر من بستهای؟
بر که خواهی بست دل را، چون ز من برداشتی؟
#حسین_منزوی
@chaame 🪽
بر که خواهی بست دل را، چون ز من برداشتی؟
#حسین_منزوی
@chaame 🪽
چشمِ تُرکِ تو همان روز که من دیدم، عقل
گفت: «بگریز، که مست است و مُحابا نکند»
#اوحدی_مراغهای
@chaame 📢 | شعر کامل
گفت: «بگریز، که مست است و مُحابا نکند»
#اوحدی_مراغهای
@chaame 📢 | شعر کامل
چشمی به تأمل نگشودهست نگاهت
بر وضع جهان گر عجبت نیست، عجب نیست
👤#بیدل_دهلوی
🏷#شعر_خوب_بخوانیم
@chaame ⛵️
بر وضع جهان گر عجبت نیست، عجب نیست
👤#بیدل_دهلوی
🏷#شعر_خوب_بخوانیم
@chaame ⛵️
هیچکس آنجور که او میخواست غم او را نمیخورد. او گاهی بعد از رنجی طولانی بیش از همهچیز دلش میخواست که (گرچه از اقرار به این معنا شرم داشت) کسی برایش مثل طفل بیماری غمخواری کند. دلش میخواست مثل طفلی که ناز و نوازشش میکنند رویش را ببوسند یا برایش اشک بریزند و دلداریاش بدهند.
#روزنگار، ۹ سپتامبر، زادروز
#لئو_تولستوی
@chaame 🌱
#روزنگار، ۹ سپتامبر، زادروز
#لئو_تولستوی
@chaame 🌱