لیبراسیون/لیبرالیسم
🟥نیکولای گتمن راوی جنایات کمونیسم🚩 #نقاشی_اجتماعی_سیاسی گتمن که در خارکوف، دومین شهر بزرگ اوکراین به دنیا آمد، طراحی را از سنین پایین آغاز کرد. پس از اخراج از ارتش سرخ، او با گروهی از هنرمندان دستگیر شد که یکی از آنها تصویری در حال تمسخر استالین را روی کاغذ…
🟥نیکولای گتمن راوی جنایات کمونیسم🚩
🎨در جستجوی هنر گولاگ، هنرمند اوکراینی نیکلای گتمن Nikolai Getman(1917-2004) مجموعه ای کامل از تجربه سیستم اردوگاه کار اجباری را مستند کرد. این مجموعه نقاشی که به یاد کسانی که از گولاگ جان سالم به در بردهاند و یا کسانی که نبردند، متعلق به بنیاد یادبود قربانیان کمونیسم است،
یک سازمان غیرانتفاعی آموزشی و حقوق بشری مستقر در واشنگتن، دی سی، که به بزرگداشت یادبود بیشتر اختصاص دارد. یادبود بیش از 100 میلیون قربانی کمونیسم در سراسر جهان و آزادی کسانی که هنوز تحت رژیم های توتالیتر زندگی می کنند.
@cafe_andishe95
🎨در جستجوی هنر گولاگ، هنرمند اوکراینی نیکلای گتمن Nikolai Getman(1917-2004) مجموعه ای کامل از تجربه سیستم اردوگاه کار اجباری را مستند کرد. این مجموعه نقاشی که به یاد کسانی که از گولاگ جان سالم به در بردهاند و یا کسانی که نبردند، متعلق به بنیاد یادبود قربانیان کمونیسم است،
یک سازمان غیرانتفاعی آموزشی و حقوق بشری مستقر در واشنگتن، دی سی، که به بزرگداشت یادبود بیشتر اختصاص دارد. یادبود بیش از 100 میلیون قربانی کمونیسم در سراسر جهان و آزادی کسانی که هنوز تحت رژیم های توتالیتر زندگی می کنند.
@cafe_andishe95
🟥⁉️آیا (کمونیستها) همان کسانی نیستند که هیچوقت در هیچ کجای دنیا موفق نشدهاند؟
آیا آنها در به درهای جامعه نیستند؟
یک خصوصیت ذات بشر هست که کارل مارکس آن را نادیده میگیرد و آن همانا طمع قدرت است.
کمونیسم واقعی هیچوقت در دنیا وجود نداشته است. استالین شیادی وحشی بود و ایدهآلیسم کاسترو که زمانی زیبا بود تحت تأثیر عشقش به قدرت فاسد شده بود.
شکسپیر و شرکا، صص ۵۰۴_ ۵۰۵
✍️ جرمی مرسر
@cafe_andishe95
آیا آنها در به درهای جامعه نیستند؟
یک خصوصیت ذات بشر هست که کارل مارکس آن را نادیده میگیرد و آن همانا طمع قدرت است.
کمونیسم واقعی هیچوقت در دنیا وجود نداشته است. استالین شیادی وحشی بود و ایدهآلیسم کاسترو که زمانی زیبا بود تحت تأثیر عشقش به قدرت فاسد شده بود.
شکسپیر و شرکا، صص ۵۰۴_ ۵۰۵
✍️ جرمی مرسر
@cafe_andishe95
- کمونیست چه کسی است؟
- کسی که آثار مارکس و لنین را خوانده است.
- حالا ضدکمونیست کیست؟
- کسی که این آثار را درک کرده است.
📚به آن میخندم، ص ۱۲
✍️ میخائیل میلنیچینکو
آرسین
@cafe_andishe95
- کسی که آثار مارکس و لنین را خوانده است.
- حالا ضدکمونیست کیست؟
- کسی که این آثار را درک کرده است.
📚به آن میخندم، ص ۱۲
✍️ میخائیل میلنیچینکو
آرسین
@cafe_andishe95
♦️کمونیسم و مغلطه اسکاتلندی واقعی:
اسکاتلندی واقعی یک مغالطه منطقیِ ناساختاریِ واژگانی و یک تلاش تکموردی برای پشتیبانی از یک ادعای نامستدل است.این مغالطه راهی برای بازتفسیر یک واژه به منظور جلوگیری از ردشدن ادعای فرد است. در این مغلطه فرد، ادعایی کلی دربارهٔ یک گروه بیان میکند و وقتی مثالی نقض از میان همان گروه به او داده میشود بهجای پس گرفتن ادعای کلی خود، با تغییر یک واژه گروه کلی را به گروهی مبهم میکاهد. این مغلطه نخستین بار توسط آنتونی فلو فیلسوف انگلیسی در سال ۱۹۷۵ مطرح شد. یک ویژگی مهم این مغلطه بهکارگیری واژههایی مانند واقعی، حقیقی، اصل، اصیل، راستین و مانند آنها برای کاستن از عضوهای گروه کلی است. افراد در این استدلال به دنبال چیزی واقعی و اصیل هستند و ادعا میکنند شخص یا موضوعی که دربارهاش حرف میزنند واقعی و اصیل نیست.
مثال و دلیل مغلطهبودن:
۱- آقای الف: اسکاتلندیها جنایت نمیکنند.
۲- آقای ب: اما من یک اسکاتلندی را میشناسم که مرتکب جنایت شدهاست.
۳- آقای الف: خوب، اسکاتلندیهای واقعی جنایت نمیکنند.
در این مثال آقای الف با وجود مثال نقض ۲، ادعای ۱ را پس نمیگیرد و در عوض با تغییر واژگان ادعای ۳ را مطرح میسازد. اما گروه موسوم به «اسکاتلندیهای واقعی» یک گروه مبهم است که دربارهٔ اعضای آن بین دو طرف توافق وجود ندارد. چنین به نظر میرسد که آقای الف یک ویژگی گروه ادعایی اسکاتلندیهای واقعی را این میداند که اعضای آن جنایت نمیکنند. در اینصورت جملهٔ ۳ معادل جملهٔ زیر خواهد شد:
«اسکاتلندیهایی که جنایت نمیکنند، جنایت نمیکنند.»
که بدیهی است و چیزی به دانستهها نخواهد افزود.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔺حال با توجه به این مغلطه بسیار شایع است که کمونیسستهای ایران و جهان تمام سنتزهای ایده کمونیستی در گوشه گوشه جهان را گردن نگرفته و با مغلطه اسکاتلندی واقعی تمام مجریان کمونیسم را کمونیست واقعی(!)نمی دانند!
در حالی که تمام سنتزهای ایده مارکس به سبب فقر تئوری دولت و گنگ و نامشخص و غیر واقعی بودن در هر کجا که توسط پیروان و مومنینش بکار رفته نتوانسته توفیقی کسب کند و شکست پشت شکست بوده.البته که تخطی هایی هم از ایده او صورت گرفته اما اینها ایده را تطهیر نمیکند!
1-اینکه آنها کمونیستِ واقعی نبوده باشند معنایش این نیست که تئوری مارکس بی عیب و نقص و عالیست.
اگر چنین مغلطه ایی درست باشد،می شود برای هر فساد و تباهی در یک ایده چند مجریِ خرابکار یافته و به گردن او انداخت و دامن ایده را تطهیر کرد،که چنین چیزی عقلانی نیست.
2 اینکه خود ایده مارکس -بدون توجه به مجریانش- هم با توسعه سیاسی و آزادی و دموکراسی که مجرای تحقق آن است منافات داشته و ضد مدرنیتۀ سیاسی است.فقر ایده دولت مارکس تا آنجاست که لنین در مقام مجری،اعتراف میکند چیز زیادی برای اجرای عملی از متون مارکس نیافته است!
3-نتیجه نه تطهیر ایده مارکس که کشف این حقیقت است که امکان منطقی که از دید کمونیستهای مغلطه کننده مغفول می ماند اینست که مجریان و طراح ایده می توانند هر دو بر خطا و دارای مشکل بوده باشند!اشتباه استالین و تخطیش از تزِ مارکس دامن مارکس را تطهیر نمیکند!
@cafe_andishe95
اسکاتلندی واقعی یک مغالطه منطقیِ ناساختاریِ واژگانی و یک تلاش تکموردی برای پشتیبانی از یک ادعای نامستدل است.این مغالطه راهی برای بازتفسیر یک واژه به منظور جلوگیری از ردشدن ادعای فرد است. در این مغلطه فرد، ادعایی کلی دربارهٔ یک گروه بیان میکند و وقتی مثالی نقض از میان همان گروه به او داده میشود بهجای پس گرفتن ادعای کلی خود، با تغییر یک واژه گروه کلی را به گروهی مبهم میکاهد. این مغلطه نخستین بار توسط آنتونی فلو فیلسوف انگلیسی در سال ۱۹۷۵ مطرح شد. یک ویژگی مهم این مغلطه بهکارگیری واژههایی مانند واقعی، حقیقی، اصل، اصیل، راستین و مانند آنها برای کاستن از عضوهای گروه کلی است. افراد در این استدلال به دنبال چیزی واقعی و اصیل هستند و ادعا میکنند شخص یا موضوعی که دربارهاش حرف میزنند واقعی و اصیل نیست.
مثال و دلیل مغلطهبودن:
۱- آقای الف: اسکاتلندیها جنایت نمیکنند.
۲- آقای ب: اما من یک اسکاتلندی را میشناسم که مرتکب جنایت شدهاست.
۳- آقای الف: خوب، اسکاتلندیهای واقعی جنایت نمیکنند.
در این مثال آقای الف با وجود مثال نقض ۲، ادعای ۱ را پس نمیگیرد و در عوض با تغییر واژگان ادعای ۳ را مطرح میسازد. اما گروه موسوم به «اسکاتلندیهای واقعی» یک گروه مبهم است که دربارهٔ اعضای آن بین دو طرف توافق وجود ندارد. چنین به نظر میرسد که آقای الف یک ویژگی گروه ادعایی اسکاتلندیهای واقعی را این میداند که اعضای آن جنایت نمیکنند. در اینصورت جملهٔ ۳ معادل جملهٔ زیر خواهد شد:
«اسکاتلندیهایی که جنایت نمیکنند، جنایت نمیکنند.»
که بدیهی است و چیزی به دانستهها نخواهد افزود.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔺حال با توجه به این مغلطه بسیار شایع است که کمونیسستهای ایران و جهان تمام سنتزهای ایده کمونیستی در گوشه گوشه جهان را گردن نگرفته و با مغلطه اسکاتلندی واقعی تمام مجریان کمونیسم را کمونیست واقعی(!)نمی دانند!
در حالی که تمام سنتزهای ایده مارکس به سبب فقر تئوری دولت و گنگ و نامشخص و غیر واقعی بودن در هر کجا که توسط پیروان و مومنینش بکار رفته نتوانسته توفیقی کسب کند و شکست پشت شکست بوده.البته که تخطی هایی هم از ایده او صورت گرفته اما اینها ایده را تطهیر نمیکند!
1-اینکه آنها کمونیستِ واقعی نبوده باشند معنایش این نیست که تئوری مارکس بی عیب و نقص و عالیست.
اگر چنین مغلطه ایی درست باشد،می شود برای هر فساد و تباهی در یک ایده چند مجریِ خرابکار یافته و به گردن او انداخت و دامن ایده را تطهیر کرد،که چنین چیزی عقلانی نیست.
2 اینکه خود ایده مارکس -بدون توجه به مجریانش- هم با توسعه سیاسی و آزادی و دموکراسی که مجرای تحقق آن است منافات داشته و ضد مدرنیتۀ سیاسی است.فقر ایده دولت مارکس تا آنجاست که لنین در مقام مجری،اعتراف میکند چیز زیادی برای اجرای عملی از متون مارکس نیافته است!
3-نتیجه نه تطهیر ایده مارکس که کشف این حقیقت است که امکان منطقی که از دید کمونیستهای مغلطه کننده مغفول می ماند اینست که مجریان و طراح ایده می توانند هر دو بر خطا و دارای مشکل بوده باشند!اشتباه استالین و تخطیش از تزِ مارکس دامن مارکس را تطهیر نمیکند!
@cafe_andishe95
🔺لعنتیها چر اینقدر شبیه هماید؟
تلویزیون دولتی ونزوئلا مجموع آرای انتخابات را بالای ۱۳۲ درصد اعلام کرد و طبق معمول مادورو "رئیسجمهور" شد.
*کمونیستها اولین بار در انتخابات رئیسجمهور میشوند و تا لحظه مرگ رئیسجمهور میمانند.
سودابه قیصری
@cafe_andishe95
تلویزیون دولتی ونزوئلا مجموع آرای انتخابات را بالای ۱۳۲ درصد اعلام کرد و طبق معمول مادورو "رئیسجمهور" شد.
*کمونیستها اولین بار در انتخابات رئیسجمهور میشوند و تا لحظه مرگ رئیسجمهور میمانند.
سودابه قیصری
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❌شما میتوانید به کمونیسم رای بدهید؛ اما دیگه نمی توانید به راه خروج خود از کمونیسم رای بدهید.
ونزوئلا مراکز رای گیری را به خاطر احتمال شکست مادرو تعطیل کرد. رسانه های مستقل ونزوئلا، رقیب مادورو را با رای بالای ۷۰ درصد برنده اعلام کردند؛ اما حکومت نپذیرفت و باز هم مادورو را رئیس جمهور اعلام کرد!!!
You can vote your way into communism, but you can't vote your way out.
Venezuela is shutting polling stations!
چپ و اسلام، دو روی یک سکه هستند
مسیر آگاهی
@cafe_andishe95
ونزوئلا مراکز رای گیری را به خاطر احتمال شکست مادرو تعطیل کرد. رسانه های مستقل ونزوئلا، رقیب مادورو را با رای بالای ۷۰ درصد برنده اعلام کردند؛ اما حکومت نپذیرفت و باز هم مادورو را رئیس جمهور اعلام کرد!!!
You can vote your way into communism, but you can't vote your way out.
Venezuela is shutting polling stations!
چپ و اسلام، دو روی یک سکه هستند
مسیر آگاهی
@cafe_andishe95
⚽️تاریخ فوتبال المپیک و کمونیسم🎾
📍هیچکس جرئت نداشت نتیجه را به استالین اطلاع دهد!
سوئد در سال ١٩٤٨ طلای خود را جشن گرفت، اما هشت المپیک بعدی به تصرف بلوک شرق در آمد. بودجه دولتی تضمین میکرد که تیمهای آنها نسبت به بازیکنان آماتور سایر کشورها برتری بیش از حدی داشته باشند.
مجارستان با همراهی فرانس پوشکاش را در سال ١٩٥٢ به مدال طلا دستیافت. در این دوره، آنها یوگسلاوی را در فینال هلسینکی ٢-٠ شکست دادند. پوشکاش در مسابقات المپیک چهار بار گلزنی کرد، از جمله گل افتتاحیه در فینال.
استنلی روس، دبیر فدراسیون فوتبال انگلیس که بعدها ریاست فیفا را از ١٩٦١ تا ١٩٧٤ در اختیار داست، بسیار تحتتأثیر فوتبال مجارها قرار گرفت. رأس آنها را برای یک بازی دوستانه در سال بعد در ومبلی دعوت کرد و زمانی که مجارها، قویترین تیم جهان در آن دوران، متعاقباً انگلیس را ٦-٣ در ومبلی و در برابر چشمان تماشاگران، تحقیر کردند، احتمالاً خود را نبخشید و از دعوت خود پشیمان شد.
🚩اتحاد جماهیر شوروی هم امید زیادی در بازیهای المپیک ٥٢ هلسینکی داشت، روسها در دیدار اول با یوگسلاوی برخورد داشتند. دیداری سیاسی و کینهتوزانه. جوزف استالین با رهبر کمونیست یوگسلاوی، یوسیپ بروز تیتو، اختلاف شدیدی پیدا کرده بود و حتی تلاش کرد از طریق "کا گ ب" تیتو را ترور کند.
دیداری دیوانهوار با چاشنی سیاست دو کشور تحت توجه همه بود. اتحاد جماهیر شوروی بعد از آنکه ٥-١ از یوگسلاوها عقب افتاد، بیچاره بازیکنان، با ترس از خشم استالین مبارزه تمامعیاری براه انداختند و ناباورانه با ٤ گل در دقایق ٧٥، ٧٧، ٨٧ و ٨٩ بهتساوی ٥-٥ دست یافتند. در میان کامبک و بازگشتهای معروف فوتبال جای دارد.
اما تنها یک روز بعد در بازی تکراری ٣-١ شکست خوردند، و جالبتر اینجا بود نتیجه تا یک سال بعد تا زمان مرگ استالین در مطبوعات شوروی ذکر نشد.
ماجرا به همینجا ختم نشد: اکثر بازیکنان تیم المپیک شوروی از تیم "سیدیاسای مسکو" انتخاب شده بودند، و با وجود قهرمانی در هر یک از پنج فصل گذشته، از لیگ شوروی اخراج شد و پس از آن بهسرعت منحل شد.
برخی ادعا کردند همه چیز زیر سَرِ رئیس KGB، لاورنتی بریا، بوده است. مردی فرصتطلب و رئیس افتخاری دینامو مسکو، و رقیب "سیدیاسای مسکو"!
در موازنه قدرت در سیستم پیچیده و تو در توی دوران کمونیسم شوروی، کدام تیم دو عنوان بعدی قهرمانی را بعدازاین واقعه به دست آورد؟ رقیب دیگر دینامو، اسپارتاک مسکو!
@cafe_andishe95
📍هیچکس جرئت نداشت نتیجه را به استالین اطلاع دهد!
سوئد در سال ١٩٤٨ طلای خود را جشن گرفت، اما هشت المپیک بعدی به تصرف بلوک شرق در آمد. بودجه دولتی تضمین میکرد که تیمهای آنها نسبت به بازیکنان آماتور سایر کشورها برتری بیش از حدی داشته باشند.
مجارستان با همراهی فرانس پوشکاش را در سال ١٩٥٢ به مدال طلا دستیافت. در این دوره، آنها یوگسلاوی را در فینال هلسینکی ٢-٠ شکست دادند. پوشکاش در مسابقات المپیک چهار بار گلزنی کرد، از جمله گل افتتاحیه در فینال.
استنلی روس، دبیر فدراسیون فوتبال انگلیس که بعدها ریاست فیفا را از ١٩٦١ تا ١٩٧٤ در اختیار داست، بسیار تحتتأثیر فوتبال مجارها قرار گرفت. رأس آنها را برای یک بازی دوستانه در سال بعد در ومبلی دعوت کرد و زمانی که مجارها، قویترین تیم جهان در آن دوران، متعاقباً انگلیس را ٦-٣ در ومبلی و در برابر چشمان تماشاگران، تحقیر کردند، احتمالاً خود را نبخشید و از دعوت خود پشیمان شد.
🚩اتحاد جماهیر شوروی هم امید زیادی در بازیهای المپیک ٥٢ هلسینکی داشت، روسها در دیدار اول با یوگسلاوی برخورد داشتند. دیداری سیاسی و کینهتوزانه. جوزف استالین با رهبر کمونیست یوگسلاوی، یوسیپ بروز تیتو، اختلاف شدیدی پیدا کرده بود و حتی تلاش کرد از طریق "کا گ ب" تیتو را ترور کند.
دیداری دیوانهوار با چاشنی سیاست دو کشور تحت توجه همه بود. اتحاد جماهیر شوروی بعد از آنکه ٥-١ از یوگسلاوها عقب افتاد، بیچاره بازیکنان، با ترس از خشم استالین مبارزه تمامعیاری براه انداختند و ناباورانه با ٤ گل در دقایق ٧٥، ٧٧، ٨٧ و ٨٩ بهتساوی ٥-٥ دست یافتند. در میان کامبک و بازگشتهای معروف فوتبال جای دارد.
اما تنها یک روز بعد در بازی تکراری ٣-١ شکست خوردند، و جالبتر اینجا بود نتیجه تا یک سال بعد تا زمان مرگ استالین در مطبوعات شوروی ذکر نشد.
ماجرا به همینجا ختم نشد: اکثر بازیکنان تیم المپیک شوروی از تیم "سیدیاسای مسکو" انتخاب شده بودند، و با وجود قهرمانی در هر یک از پنج فصل گذشته، از لیگ شوروی اخراج شد و پس از آن بهسرعت منحل شد.
برخی ادعا کردند همه چیز زیر سَرِ رئیس KGB، لاورنتی بریا، بوده است. مردی فرصتطلب و رئیس افتخاری دینامو مسکو، و رقیب "سیدیاسای مسکو"!
در موازنه قدرت در سیستم پیچیده و تو در توی دوران کمونیسم شوروی، کدام تیم دو عنوان بعدی قهرمانی را بعدازاین واقعه به دست آورد؟ رقیب دیگر دینامو، اسپارتاک مسکو!
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
⚽️تاریخ فوتبال المپیک و کمونیسم🎾 📍هیچکس جرئت نداشت نتیجه را به استالین اطلاع دهد! سوئد در سال ١٩٤٨ طلای خود را جشن گرفت، اما هشت المپیک بعدی به تصرف بلوک شرق در آمد. بودجه دولتی تضمین میکرد که تیمهای آنها نسبت به بازیکنان آماتور سایر کشورها برتری بیش…
⚽️تاریخ فوتبال المپیک و کمونیسم🎾2
ظهور آلمان شرقی
آلمان شرقی پیش از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد دو المان، فقط یکبار به جام جهانی راه یافت که طی آن در دیداری تاریخی غربیها را با تنها گل اشپار واسر در جام ٧٤ شکست دادند. درحالیکه غربیها طی تورنمنت به مقام قهرمانی جهان دست یافتند اما شرقیها طلای المپیک ١٩٧٦ را به دست آوردند.
دوازده سال قبل از این، بهعنوان تیم متحد، آلمان مدال برنز را به دست آورده بود: شرق در پلیآف غرب را شکست داد. برنز دوباره در مونیخ ٧٢ به آنها تعلق گرفت.
🎖در سال ٧٦ در مرحله گروهی دوم از آلمان غربی پیش افتادند و در مسابقه مقام سوم با اتحاد جماهیر شوروی مساوی کردند، بهاینترتیب مدال بین دو تیم تقسیم شد، اگرچه پزشک تیم شوروی بعداً اعلام کرد نتیجه بازی تبانی بین دو کشور بوده است. هیچکس تعجبی نکرد. بلوک شرق به هر قیمتی برای عرضاندام در المپیک دست به هر کاری میزدند. دوپینگ برای طلا. امری عادی در میان ورزشکاران آلمان شرقی. در ورزشهای انفرادی بهویژه در شنا، ورزشکاران بیآنکه بدانند طی برنامهای سیستماتیک تحت کنترل پزشکان با دوپینگ که عواقب بسیاری برای آنها داشت به مدالهای طلای بسیاری دست یافتند.
در نبرد سال ١٩٧٦ میان کشورهای کمونیست، در جریان باخت ٣-٠ مقابل شوروی، آن گیل وان، بازیکن کره شمالی طی حمله، نه یک بار، نه دو بار، بلکه سه بار بهسوی داور از مسابقات برای تمامی عمر محروم شد. آلمان شرقی در فینال لهستان را شکست داد. این تنها باری بود زمانی که هر یک از دو کشور آلمان برنده مسابقات فوتبال مردان المپیک شده است
@cafe_andishe95
ظهور آلمان شرقی
آلمان شرقی پیش از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد دو المان، فقط یکبار به جام جهانی راه یافت که طی آن در دیداری تاریخی غربیها را با تنها گل اشپار واسر در جام ٧٤ شکست دادند. درحالیکه غربیها طی تورنمنت به مقام قهرمانی جهان دست یافتند اما شرقیها طلای المپیک ١٩٧٦ را به دست آوردند.
دوازده سال قبل از این، بهعنوان تیم متحد، آلمان مدال برنز را به دست آورده بود: شرق در پلیآف غرب را شکست داد. برنز دوباره در مونیخ ٧٢ به آنها تعلق گرفت.
🎖در سال ٧٦ در مرحله گروهی دوم از آلمان غربی پیش افتادند و در مسابقه مقام سوم با اتحاد جماهیر شوروی مساوی کردند، بهاینترتیب مدال بین دو تیم تقسیم شد، اگرچه پزشک تیم شوروی بعداً اعلام کرد نتیجه بازی تبانی بین دو کشور بوده است. هیچکس تعجبی نکرد. بلوک شرق به هر قیمتی برای عرضاندام در المپیک دست به هر کاری میزدند. دوپینگ برای طلا. امری عادی در میان ورزشکاران آلمان شرقی. در ورزشهای انفرادی بهویژه در شنا، ورزشکاران بیآنکه بدانند طی برنامهای سیستماتیک تحت کنترل پزشکان با دوپینگ که عواقب بسیاری برای آنها داشت به مدالهای طلای بسیاری دست یافتند.
در نبرد سال ١٩٧٦ میان کشورهای کمونیست، در جریان باخت ٣-٠ مقابل شوروی، آن گیل وان، بازیکن کره شمالی طی حمله، نه یک بار، نه دو بار، بلکه سه بار بهسوی داور از مسابقات برای تمامی عمر محروم شد. آلمان شرقی در فینال لهستان را شکست داد. این تنها باری بود زمانی که هر یک از دو کشور آلمان برنده مسابقات فوتبال مردان المپیک شده است
@cafe_andishe95
Forwarded from Tarikh dar Tasvir - تاریخ در تصویر
خبر خوش ☺️
اسماعیل هنیه، رهبر دفتر سیاسی سازمان تروریستی #حماس در قلب #تهران به درک واصل شد!
مرسی #اسرائیل ✌️💙
@TarikhDarTasvir
اسماعیل هنیه، رهبر دفتر سیاسی سازمان تروریستی #حماس در قلب #تهران به درک واصل شد!
مرسی #اسرائیل ✌️💙
@TarikhDarTasvir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺دفاع از کمونیسم باید همچون دفاع از نازیسم زشت، زننده و مشمئزکننده باشد اما نه تنها چنین نیست بلکه هنوز موجوداتی در عالم وجود دارند که با بیرق کمونیسم رژه میروند و از سوی «پروگرسیو»ها و «پیشرو»های جهان ستایش میشوند.(شرمآور است)
🔻تا این جرثومه فساد و تباهی در سراسر هستی با موانع بزرگ مواجه نشود، عالم روی خوش نخواهد دید و بنیادگرایی اسلامی هم همچنان تقویت خواهد شد، سینه خواهد شکافت و سر خواد بُرید و منفجر خواهد کرد.
(ویدئو: رژه کمونیستها در فیلادلفیا، آمریکا)
▫️بهزاد مهرانی
@cafe_andishe95
🔻تا این جرثومه فساد و تباهی در سراسر هستی با موانع بزرگ مواجه نشود، عالم روی خوش نخواهد دید و بنیادگرایی اسلامی هم همچنان تقویت خواهد شد، سینه خواهد شکافت و سر خواد بُرید و منفجر خواهد کرد.
(ویدئو: رژه کمونیستها در فیلادلفیا، آمریکا)
▫️بهزاد مهرانی
@cafe_andishe95
⚽️المپیک و نازیسم🏓
پیشوا خشمگین است؛ این اولین و آخرین بار بود!
این فقط بریتانیا نبود که از نروژ دلخور و عصبانی بود؛ نروژیها موفق شدند رهبر نازیها، آدولف هیتلر را نیز آزار دهند. آشفتهحالی هیتلر از کانال ورزش هم از آن حرفها است.
المپیک ١٩٣٦ در زمان رایش سوم در برلین بدنام مرکز پرعظمت نازیها انجام شد. این بار بریتانیا در رقابتها شرکت کرد؛ اما در مرحله یکچهارم نهایی ٥-٤ از لهستان شکست خورد، دقیقاً در مرحلهای که میزبان بازیها برخلاف میل رهبر کشور از ادامه بازیها باز ماند.
هیتلر برای تماشای اولین بازی فوتبال در عمر خود آماده شده بود، او آن را بهعنوان یک فرصت تبلیغاتی برای نشاندادن قدرت آلمان به جهان برنامهریزی کرده بود. اما هیچچیز طبق پیشبینی و خواستههای او و حزب قدرتمند نازی جلو نرفت.
در مراحل ابتدایی بازی، نروژ با یک گل پیشتاز شد، و امید رهبر المانیها زمانی نقشبرآب شد که در ٧ دقیقه به پایان دیدار نروژیها گل دوم را در حضور هیتلر به ثمر رساندند. دیکتاتور عصبانی و برافروخته با چهرهای سرخ بیدرنگ از ورزشگاه خارج شد. ژوزف گوبلز وزیر معروف تبلیغات او که آماده ساخت فیلم پر عظمتی از موفقیت المانیها در المپیک داشت، فاش کرد: "پیشوا The Fuhrer خشمگین است."
هیتلر تا آخر عمر خود هرگز در مسابقه دیگری حضور پیدا نکرد.
🏀آدولف هیتلر در المپیک
المپیک 1936؛ اولین و آخرین باری که هیتلر به تماشای فوتبال نشست
یک روز بعد، زمانی که متحد وقت آلمان، اتریش، ٤-٢ از تیم پرو عقب بود، اتفاقات عجیبی رخ داد؛ در آخرین دقیقه وقت اضافه طی حملهای به زمین، یکی از بازیکنان اتریشی مصدوم شد و داور بازی را متوقف کرد.
گزارشهای دیگر حاکی از آن بود، داور طی اخباری که از بیرون زمین گرفته بود، با چند ساعت تأخیر، ناگهان متوجه شده بود، اندازه زمین مسابقه کاملاً اشتباه است. از این رو دستور بازی مجدد داده شد، اما "پرو" در اعتراض به این تصمیم تمامی تیم المپیک خود را به خانه بازگرداند. متعاقب آن در لیما، مردم محلی پرچم المپیک را پاره کردند و به سنگباران کنسولگری آلمان پرداختند!
طرفداری
@cafe_andishe95
پیشوا خشمگین است؛ این اولین و آخرین بار بود!
این فقط بریتانیا نبود که از نروژ دلخور و عصبانی بود؛ نروژیها موفق شدند رهبر نازیها، آدولف هیتلر را نیز آزار دهند. آشفتهحالی هیتلر از کانال ورزش هم از آن حرفها است.
المپیک ١٩٣٦ در زمان رایش سوم در برلین بدنام مرکز پرعظمت نازیها انجام شد. این بار بریتانیا در رقابتها شرکت کرد؛ اما در مرحله یکچهارم نهایی ٥-٤ از لهستان شکست خورد، دقیقاً در مرحلهای که میزبان بازیها برخلاف میل رهبر کشور از ادامه بازیها باز ماند.
هیتلر برای تماشای اولین بازی فوتبال در عمر خود آماده شده بود، او آن را بهعنوان یک فرصت تبلیغاتی برای نشاندادن قدرت آلمان به جهان برنامهریزی کرده بود. اما هیچچیز طبق پیشبینی و خواستههای او و حزب قدرتمند نازی جلو نرفت.
در مراحل ابتدایی بازی، نروژ با یک گل پیشتاز شد، و امید رهبر المانیها زمانی نقشبرآب شد که در ٧ دقیقه به پایان دیدار نروژیها گل دوم را در حضور هیتلر به ثمر رساندند. دیکتاتور عصبانی و برافروخته با چهرهای سرخ بیدرنگ از ورزشگاه خارج شد. ژوزف گوبلز وزیر معروف تبلیغات او که آماده ساخت فیلم پر عظمتی از موفقیت المانیها در المپیک داشت، فاش کرد: "پیشوا The Fuhrer خشمگین است."
هیتلر تا آخر عمر خود هرگز در مسابقه دیگری حضور پیدا نکرد.
🏀آدولف هیتلر در المپیک
المپیک 1936؛ اولین و آخرین باری که هیتلر به تماشای فوتبال نشست
یک روز بعد، زمانی که متحد وقت آلمان، اتریش، ٤-٢ از تیم پرو عقب بود، اتفاقات عجیبی رخ داد؛ در آخرین دقیقه وقت اضافه طی حملهای به زمین، یکی از بازیکنان اتریشی مصدوم شد و داور بازی را متوقف کرد.
گزارشهای دیگر حاکی از آن بود، داور طی اخباری که از بیرون زمین گرفته بود، با چند ساعت تأخیر، ناگهان متوجه شده بود، اندازه زمین مسابقه کاملاً اشتباه است. از این رو دستور بازی مجدد داده شد، اما "پرو" در اعتراض به این تصمیم تمامی تیم المپیک خود را به خانه بازگرداند. متعاقب آن در لیما، مردم محلی پرچم المپیک را پاره کردند و به سنگباران کنسولگری آلمان پرداختند!
طرفداری
@cafe_andishe95