لیبراسیون/لیبرالیسم
Photo
حذف ايران از ترانزيت بين المللی
پس از نشست اخیر گروه 20 و اعلام راهاندازی کریدور هند-خاورمیانه-اروپا، نبرد کریدورها برای کسب بیشترین سهم از تجارت جهانی افزایش یافت.در نقشه فوق مسیر آبی رنگ نشاندهنده کریدور عرب-مد است که هند را به اروپا وصل میکند و مسیر زردرنگ کریدور شمال-جنوب است که برای اتصال روسیه به هند از طریق ایران برنامهریزی شده و خطوط قرمز رنگ نیز نشاندهنده شاخههای ابتکار کمربند و جاده یا BRI چین است.به باور کارشناسان مهمترین هدف کریدور هند-اروپا رقابت با قدرت فزاینده چین در منطقه و کاهش اهمیت ژئواکونومیکی ایران، ترکیه و حتی روسیه میباشد.
در نقشه جدید کریدور میانه که توسط اروپا رونمایی شد، کشورهای آسیایی میانه بدون روسیه و ایران بعنوان رابط اقتصادی غرب و شرق قرار گرفتند و بانک اروپا 40 درصد از هزینه کریدور را به مبلغ 120 میلیارد دلار بعهده گرفت و طبق برنامه ريزيها اين کریدور پيش از پایان این دهه تکمیل خواهد شد.
هر پنچ کشور ترکمنستان،قزاقستان،ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان همراه با آلمان در بیانیهای بر لزوم رعایت تحریمهای جهانی وضع شده علیه روسیه و در پی تهاجم نظامی این کشور به اوکراین تاکید کردند.گویا کشورهای همچون آذربایجان و ارمنستان نیز برای آینده بهتر از فرمانبری از روسیه گذر کرده و اتفاقات کوریدورهای منطقه نشان میدهد که گویا تحریمهای روسیه و ایران بنا نیست تا سالهای آینده رفع گردد.
این پروژه که خلیج فارس را از مسیر عراق و ترکیه به اروپا متصل میکند، در سال 2028 تکمیل خواهد شد و پیشبینی میشود 17 میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
@cafe_andishe95
پس از نشست اخیر گروه 20 و اعلام راهاندازی کریدور هند-خاورمیانه-اروپا، نبرد کریدورها برای کسب بیشترین سهم از تجارت جهانی افزایش یافت.در نقشه فوق مسیر آبی رنگ نشاندهنده کریدور عرب-مد است که هند را به اروپا وصل میکند و مسیر زردرنگ کریدور شمال-جنوب است که برای اتصال روسیه به هند از طریق ایران برنامهریزی شده و خطوط قرمز رنگ نیز نشاندهنده شاخههای ابتکار کمربند و جاده یا BRI چین است.به باور کارشناسان مهمترین هدف کریدور هند-اروپا رقابت با قدرت فزاینده چین در منطقه و کاهش اهمیت ژئواکونومیکی ایران، ترکیه و حتی روسیه میباشد.
در نقشه جدید کریدور میانه که توسط اروپا رونمایی شد، کشورهای آسیایی میانه بدون روسیه و ایران بعنوان رابط اقتصادی غرب و شرق قرار گرفتند و بانک اروپا 40 درصد از هزینه کریدور را به مبلغ 120 میلیارد دلار بعهده گرفت و طبق برنامه ريزيها اين کریدور پيش از پایان این دهه تکمیل خواهد شد.
هر پنچ کشور ترکمنستان،قزاقستان،ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان همراه با آلمان در بیانیهای بر لزوم رعایت تحریمهای جهانی وضع شده علیه روسیه و در پی تهاجم نظامی این کشور به اوکراین تاکید کردند.گویا کشورهای همچون آذربایجان و ارمنستان نیز برای آینده بهتر از فرمانبری از روسیه گذر کرده و اتفاقات کوریدورهای منطقه نشان میدهد که گویا تحریمهای روسیه و ایران بنا نیست تا سالهای آینده رفع گردد.
این پروژه که خلیج فارس را از مسیر عراق و ترکیه به اروپا متصل میکند، در سال 2028 تکمیل خواهد شد و پیشبینی میشود 17 میلیارد دلار هزینه داشته باشد.
@cafe_andishe95
🛢🗒در مدت کوتاهی بعد از افزایش درآمدهای نفتی، طبقه کارگر نیز از این ثروت منتفع شد.
تقاضاهای مربوط به افزایش دستمزدها بعد از وقوع چند اعتصاب در ۱۹۷۲-۱۹۷۱ با واکنش مثبت دولت مواجه شد. در ابتدا، دستمزدها ۲۵ درصد افزایش یافت. در صنایع بزرگ، دولت حتی با تقاضاهای افزایش ۴۰ درصدی دستمزدها نیز موافقت کرد.
در مه ۱۹۷۴ شورای عالی کار حداقل دستمزدهای جدید را اعلام کرد و دستمزدهای صنعتی روزانه از ۱۰۰ ریال به ۲۰۴ ریال افزایش یافت. از آن پس دستمزدها عملاً به سرعت رشد کردند: در صنایع نساجی این افزایش در ۱۹۷۳ به ۱۰۰ درصد و در ۱۹۷۵ به ۲۰۰ درصد رسید.
در صنعت اتومبیلسازی و در حد فاصل سالهای میان ۱۹۷۵-۱۹۷۱ دستمزدها تا ۴۰۰ درصد افزایش یافتند. بیکاری عملاً از میان رفت و [کشور] با کمبود نیروی کار مواجه شد و برای مشاغل جدید به اجبار از نیروی کار خارجی استفاده شد.
افزایش دستمزدها بالاتر از افزایش شاخص کالاهای مصرفی بود.
در ۱۹۷۵-۱۹۷۴ دستمزد کارگران ساختمانی تا ۷۷ درصد افزایش یافت.
به طورکلی، دو سال بعد از افزایش درآمدهای نفتی، عموم مردم از این ثروت غیرمنتظره منتفع شدند. انتظارات مردم به آرامی بالا رفت و یکی از این انتظارات تحقق مستمر تقاضاهای روزافزون بود.
📗زمینههای اجتماعی انقلاب ایران، حسین بشیریه، ترجمه علی اردستانی، تهران، نشر نگاه معاصر، ۱۳۹۳، صص ۱۳۴ و ۱۳۵
تاریخ تمون ایران و جهان
@cafe_andishe95
تقاضاهای مربوط به افزایش دستمزدها بعد از وقوع چند اعتصاب در ۱۹۷۲-۱۹۷۱ با واکنش مثبت دولت مواجه شد. در ابتدا، دستمزدها ۲۵ درصد افزایش یافت. در صنایع بزرگ، دولت حتی با تقاضاهای افزایش ۴۰ درصدی دستمزدها نیز موافقت کرد.
در مه ۱۹۷۴ شورای عالی کار حداقل دستمزدهای جدید را اعلام کرد و دستمزدهای صنعتی روزانه از ۱۰۰ ریال به ۲۰۴ ریال افزایش یافت. از آن پس دستمزدها عملاً به سرعت رشد کردند: در صنایع نساجی این افزایش در ۱۹۷۳ به ۱۰۰ درصد و در ۱۹۷۵ به ۲۰۰ درصد رسید.
در صنعت اتومبیلسازی و در حد فاصل سالهای میان ۱۹۷۵-۱۹۷۱ دستمزدها تا ۴۰۰ درصد افزایش یافتند. بیکاری عملاً از میان رفت و [کشور] با کمبود نیروی کار مواجه شد و برای مشاغل جدید به اجبار از نیروی کار خارجی استفاده شد.
افزایش دستمزدها بالاتر از افزایش شاخص کالاهای مصرفی بود.
در ۱۹۷۵-۱۹۷۴ دستمزد کارگران ساختمانی تا ۷۷ درصد افزایش یافت.
به طورکلی، دو سال بعد از افزایش درآمدهای نفتی، عموم مردم از این ثروت غیرمنتظره منتفع شدند. انتظارات مردم به آرامی بالا رفت و یکی از این انتظارات تحقق مستمر تقاضاهای روزافزون بود.
📗زمینههای اجتماعی انقلاب ایران، حسین بشیریه، ترجمه علی اردستانی، تهران، نشر نگاه معاصر، ۱۳۹۳، صص ۱۳۴ و ۱۳۵
تاریخ تمون ایران و جهان
@cafe_andishe95
سلاخ خانه شماره پنج،کورت ونه گات.pdf
2.9 MB
📙کتاب سلاخ خانه شماره ۵.کورت ونه گات
+فیلم
+فیلم
Slaughterhouse-Five.1972.srt
169.2 KB
زیرنویس فارسی
@cafe_andishe95
@cafe_andishe95
🔒انگیزهی کسانی که در صدد ممانعت از آزادیهای دیگران برمیآیند، از سه شق خالی نیست:
اول؛ آنکه میخواهند ارادهی خود را بر دیگران تحمیل کنند.
دوم؛ آنکه در پی همرنگی و یکدستی اجتماع هستند. نمیخواهند برخلاف دیگران فکر کنند و نیز نمیخواهند که دیگران برخلاف آنان بیندیشند.
سوم؛ آنکه چنین میپندارند که سؤال «چگونه باید زیست؟» یک پاسخ بیش ندارد(همانگونه که پاسخ هر سؤال درست و اصیل یکی بیش نتواند بود) و بر آنند که این پاسخ را میتوان چه از طریق توسل به عقل و چه از راه شهود یا وحی یا با پیروی از مسلک و طریقتی خاص یا با ایجاد وحدت بین نظریه و عمل، بدست آورد. پس این پاسخ از هریک از راههایی که به شرح بالا، برای وصول به علم یقینی در اختیار داریم، بدست آید اعتبارش را میتوان مشخص کرد و لذا انحراف از آن، خطا و مخل سلامت انسانها خواهد بود.
به اعتقاد این گروه، وضع قوانین برای جلوگیری از کسانی که دیگران را از حقیقت منحرف میسازند-با صرفنظر از هر رویه و نیتی که داشته باشند-و حتی خفه کردن آنها، موجه و صحیح خواهد بود.
📚چهار مقاله درباره آزادی-سر آیزایا برلین
@cafe_andishe95
اول؛ آنکه میخواهند ارادهی خود را بر دیگران تحمیل کنند.
دوم؛ آنکه در پی همرنگی و یکدستی اجتماع هستند. نمیخواهند برخلاف دیگران فکر کنند و نیز نمیخواهند که دیگران برخلاف آنان بیندیشند.
سوم؛ آنکه چنین میپندارند که سؤال «چگونه باید زیست؟» یک پاسخ بیش ندارد(همانگونه که پاسخ هر سؤال درست و اصیل یکی بیش نتواند بود) و بر آنند که این پاسخ را میتوان چه از طریق توسل به عقل و چه از راه شهود یا وحی یا با پیروی از مسلک و طریقتی خاص یا با ایجاد وحدت بین نظریه و عمل، بدست آورد. پس این پاسخ از هریک از راههایی که به شرح بالا، برای وصول به علم یقینی در اختیار داریم، بدست آید اعتبارش را میتوان مشخص کرد و لذا انحراف از آن، خطا و مخل سلامت انسانها خواهد بود.
به اعتقاد این گروه، وضع قوانین برای جلوگیری از کسانی که دیگران را از حقیقت منحرف میسازند-با صرفنظر از هر رویه و نیتی که داشته باشند-و حتی خفه کردن آنها، موجه و صحیح خواهد بود.
📚چهار مقاله درباره آزادی-سر آیزایا برلین
@cafe_andishe95
🟥مارکس با تمام اشتباهات کمونیستیش در فهم جایگاه زنان فرسنگها از نیچه جلوتر بود▪️
در میانه قرن 19 دو متفکر آلمانی با هم قابل قیاس هستند چرا که هم پر طرفدار بوده اند و هم همزمانی قرنی دارند.نیچه آرای بسیار ارتجاعی و عقب مانده درباره زنان دارد که در عین شگفتی منطبق بر نظریات پیش مدرن ارتجاع دینی است.او خود این ارتجاع را در کتاب تبارشناسی اخلاق ص178 به صراحت اعلام کرده:
"کتاب های مدرن اگر ماندگار باشند که خوشبختانه از این بابت جای نگرانی نیست بدان شرط که آیندگانی با ذوقی قویتر سخت تر و سالمتر باشند و هر چیز مدرن آیندگان را به چکار خواهد آمد :به جای داروی قی آور به جای آن لعاب شیرین اخلاقی و دروغبافی هاشان «به سبب زنانگی ذاتی ای» که در آنها هست و خوش دارد خود را ایدئالیسم بنامد."
یکی از بدترین توهینهایی که در کنار باقی لفاظی های خود علیه چیزهای مدرن بکار می برد صفت زنانه است که به یک آیکون تکراری در آثارش برای توهین و تحقیر تبدیل شده و به گوشه ای از فکر فلسفیش ارتقا یافته.هنر رمانتیک زنانه است چون منحط است و منحط است چون زنانه است.اینجا با یک باور ساده خرافی طرف نیستیم که از عقب ماندگی فهم در کانتکس خود ناشی باشد چرا که مارکس هم در همان دوره بوده یا جان استوارت میل لیبرال مدرن و چنین دیدگاه های واپسگر نداشتند.پس این دو متفکر مدرن پیشرو و نظرات نیچه ارتجاعی و ماقبل مدرن هستند.
جای دیگر در ص161 تبارشناسی بدفهمی شوم و تباه ترین اندیشه در باره خود را شک به نیک بختی خود میداند که این شنیعترین حرکت را زنانه گری ننگین خطاب میکند.در ص144 پرهیز از زنان را به ورزشکاران و سوارکاران نسبت داده پیش از این نیز فلسفه و فیلسوف را بیزار از زنان و رابطه جنسی دانسته(تا چه حد تفکر شبه دینی است!)
در ص138 شوپنهاوار را برتر از بقیه میداند زیرا یک ویژگی اش دوری از زنان بود.
برای توهین به مسیحیت در سپیده دمان ص75 می گوید:" چیزی شرقی و زنانه در مسیحیت هست"
در اینجا کاملا نماینده تحجر و ارتجاعی است که با نظرات واپسگرایان دینی هیچ فرقی دیده نمی شود:
"در هیچ زمانهای به اندازهی زمانهی ما مردان با جنسِ ضعیف با این همه احترام رفتار نکردهاند، که این نیز، مانندِ بیحرمتی به پیری، از پیآمدهایِ گرایش و طبعی است از اساس دموکراتیک. جایِ شگفتی نیست اگر که به زودی از این احترام بهرهگیریِ ناشایست شود. به زودی بیشتر خواهند خواست و طلبکارتر خواهند شد. سرانجام، کمابیش از این احترامگذاری دلزده خواهند شد و به رقابت بر سرِ حقوق بر خواهند خاست و، به راستی، جنگی تمام عیار به راه خواهند انداخت: بله، زن حیا را از دست خواهد داد؛ و زود بیفزاییم که ذوق و سلیقهی خود را نیز. ترس از مرد را از یاد خواهد بُرد. اما زنی که «ترس را از یاد ببرد»، تاوانِ آن را با از دست دادنِ غریزههایِ زنانهی خویش خواهد پرداخت. زن هنگامی به میانِ معرکه میتازد که آنچه در مرد ترسانگیز است، و یا، سرراست بگوییم، مردانگیِ مرد را دیگر نخواهند و نپرورند - این نکته هم درست است هم فهمیدنی. اما آنچه فهمیدناش به این آسانی نیست آن است که در پیِ چنین وضعی زن - تباه خواهد شد. خودمان را نفریبیم: این همان چیزی است که امروز در جریان است.هر جا که روحِ صنعتی بر روحِ سپاهیگری و نژادگی چیره شده است، زن در طلبِ خود-فرمانیِ اقتصادی و حقوقِ کارمندانه برآمده است. «زن در جایگاهِ کارمند» کتیبهای است کوبیده بر سرِ دروازهی جامعهی مدرنی که در کارِ پدید آمدن است. با این دستیابی به حقوقِ تازه، زن در راهِ «آقایی» میکوشد و پرچمِ «پیشرفت» را بر میدارد، اما با آشکارگیِ هولناکی عکسِ داستان روی میدهد: یعنی، زن پس میرود".( فراسوی نیک و بد ص ۲۳۹)
در چنین گفت زرتشت: زیرا شیرین ترین زن نیز تلخ است.(بخش یکم) زن را هنوز توان دوستي نيست. زنان هنوز گربه اند و پرنده، يا، دستِبالا مادهگاو.(بخش دوست.ص70)
@cafe_andishe95
در میانه قرن 19 دو متفکر آلمانی با هم قابل قیاس هستند چرا که هم پر طرفدار بوده اند و هم همزمانی قرنی دارند.نیچه آرای بسیار ارتجاعی و عقب مانده درباره زنان دارد که در عین شگفتی منطبق بر نظریات پیش مدرن ارتجاع دینی است.او خود این ارتجاع را در کتاب تبارشناسی اخلاق ص178 به صراحت اعلام کرده:
"کتاب های مدرن اگر ماندگار باشند که خوشبختانه از این بابت جای نگرانی نیست بدان شرط که آیندگانی با ذوقی قویتر سخت تر و سالمتر باشند و هر چیز مدرن آیندگان را به چکار خواهد آمد :به جای داروی قی آور به جای آن لعاب شیرین اخلاقی و دروغبافی هاشان «به سبب زنانگی ذاتی ای» که در آنها هست و خوش دارد خود را ایدئالیسم بنامد."
یکی از بدترین توهینهایی که در کنار باقی لفاظی های خود علیه چیزهای مدرن بکار می برد صفت زنانه است که به یک آیکون تکراری در آثارش برای توهین و تحقیر تبدیل شده و به گوشه ای از فکر فلسفیش ارتقا یافته.هنر رمانتیک زنانه است چون منحط است و منحط است چون زنانه است.اینجا با یک باور ساده خرافی طرف نیستیم که از عقب ماندگی فهم در کانتکس خود ناشی باشد چرا که مارکس هم در همان دوره بوده یا جان استوارت میل لیبرال مدرن و چنین دیدگاه های واپسگر نداشتند.پس این دو متفکر مدرن پیشرو و نظرات نیچه ارتجاعی و ماقبل مدرن هستند.
جای دیگر در ص161 تبارشناسی بدفهمی شوم و تباه ترین اندیشه در باره خود را شک به نیک بختی خود میداند که این شنیعترین حرکت را زنانه گری ننگین خطاب میکند.در ص144 پرهیز از زنان را به ورزشکاران و سوارکاران نسبت داده پیش از این نیز فلسفه و فیلسوف را بیزار از زنان و رابطه جنسی دانسته(تا چه حد تفکر شبه دینی است!)
در ص138 شوپنهاوار را برتر از بقیه میداند زیرا یک ویژگی اش دوری از زنان بود.
برای توهین به مسیحیت در سپیده دمان ص75 می گوید:" چیزی شرقی و زنانه در مسیحیت هست"
در اینجا کاملا نماینده تحجر و ارتجاعی است که با نظرات واپسگرایان دینی هیچ فرقی دیده نمی شود:
"در هیچ زمانهای به اندازهی زمانهی ما مردان با جنسِ ضعیف با این همه احترام رفتار نکردهاند، که این نیز، مانندِ بیحرمتی به پیری، از پیآمدهایِ گرایش و طبعی است از اساس دموکراتیک. جایِ شگفتی نیست اگر که به زودی از این احترام بهرهگیریِ ناشایست شود. به زودی بیشتر خواهند خواست و طلبکارتر خواهند شد. سرانجام، کمابیش از این احترامگذاری دلزده خواهند شد و به رقابت بر سرِ حقوق بر خواهند خاست و، به راستی، جنگی تمام عیار به راه خواهند انداخت: بله، زن حیا را از دست خواهد داد؛ و زود بیفزاییم که ذوق و سلیقهی خود را نیز. ترس از مرد را از یاد خواهد بُرد. اما زنی که «ترس را از یاد ببرد»، تاوانِ آن را با از دست دادنِ غریزههایِ زنانهی خویش خواهد پرداخت. زن هنگامی به میانِ معرکه میتازد که آنچه در مرد ترسانگیز است، و یا، سرراست بگوییم، مردانگیِ مرد را دیگر نخواهند و نپرورند - این نکته هم درست است هم فهمیدنی. اما آنچه فهمیدناش به این آسانی نیست آن است که در پیِ چنین وضعی زن - تباه خواهد شد. خودمان را نفریبیم: این همان چیزی است که امروز در جریان است.هر جا که روحِ صنعتی بر روحِ سپاهیگری و نژادگی چیره شده است، زن در طلبِ خود-فرمانیِ اقتصادی و حقوقِ کارمندانه برآمده است. «زن در جایگاهِ کارمند» کتیبهای است کوبیده بر سرِ دروازهی جامعهی مدرنی که در کارِ پدید آمدن است. با این دستیابی به حقوقِ تازه، زن در راهِ «آقایی» میکوشد و پرچمِ «پیشرفت» را بر میدارد، اما با آشکارگیِ هولناکی عکسِ داستان روی میدهد: یعنی، زن پس میرود".( فراسوی نیک و بد ص ۲۳۹)
در چنین گفت زرتشت: زیرا شیرین ترین زن نیز تلخ است.(بخش یکم) زن را هنوز توان دوستي نيست. زنان هنوز گربه اند و پرنده، يا، دستِبالا مادهگاو.(بخش دوست.ص70)
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🟥مارکس با تمام اشتباهات کمونیستیش در فهم جایگاه زنان فرسنگها از نیچه جلوتر بود▪️ در میانه قرن 19 دو متفکر آلمانی با هم قابل قیاس هستند چرا که هم پر طرفدار بوده اند و هم همزمانی قرنی دارند.نیچه آرای بسیار ارتجاعی و عقب مانده درباره زنان دارد که در عین شگفتی…
ادامه)
"بلاهت در آشپزخانه:زن در مقام آشپز تهی مغزی هولناکی که با آن خورد و خوراك خانواده و آقای خانه فراهم میشود زن نمی فهمد غذا یعنی چه و بازهم می خواهد آشپز باشد .در کله زن اگر فکری میبود در طول هزاران سالی که پخت و پز به عهده او بوده است، می بایست واقعیات اساسی فیزیولوژی را کشف کرده و همچنین فن درمان را به اختیار درآورده بوده باشد.دست پخت بد زنانه به علت غیبت محض عقل در آشپزخانه سبب شده است که رشد بشر این همه به درازا بکشد و این همه آسیب بیند امروز هم وضع چندان بهتر از آن نیست. خطابه ای برای دختران مدارس عالی"( فراسوی نیک و بد گزینگویه 234، ص 210).
کارل مارکس با یک جمله هوشمندانه مدرن ،تهوع واپسگرایی را پس می زند که نشانگر برتری مطلق مدرنها بر نیچه است:
«تغییر یک دوره تاریخی را همواره میتوان با میزان پیشرفت زنان بهسمت آزادی تعیین کرد، چراکه در اینجا، در رابطه بین زن و مرد، رابطه بین قوی و ضعیف، پیروزی سرشت انسانی بر ستمگری مشهودتر از هر جای دیگر است. درجهی رهایی زنان، معیاری طبیعی برای رهایی همگانی است.»(کارل مارکس، خانواده مقدس)
@cafe_andishe95
"بلاهت در آشپزخانه:زن در مقام آشپز تهی مغزی هولناکی که با آن خورد و خوراك خانواده و آقای خانه فراهم میشود زن نمی فهمد غذا یعنی چه و بازهم می خواهد آشپز باشد .در کله زن اگر فکری میبود در طول هزاران سالی که پخت و پز به عهده او بوده است، می بایست واقعیات اساسی فیزیولوژی را کشف کرده و همچنین فن درمان را به اختیار درآورده بوده باشد.دست پخت بد زنانه به علت غیبت محض عقل در آشپزخانه سبب شده است که رشد بشر این همه به درازا بکشد و این همه آسیب بیند امروز هم وضع چندان بهتر از آن نیست. خطابه ای برای دختران مدارس عالی"( فراسوی نیک و بد گزینگویه 234، ص 210).
کارل مارکس با یک جمله هوشمندانه مدرن ،تهوع واپسگرایی را پس می زند که نشانگر برتری مطلق مدرنها بر نیچه است:
«تغییر یک دوره تاریخی را همواره میتوان با میزان پیشرفت زنان بهسمت آزادی تعیین کرد، چراکه در اینجا، در رابطه بین زن و مرد، رابطه بین قوی و ضعیف، پیروزی سرشت انسانی بر ستمگری مشهودتر از هر جای دیگر است. درجهی رهایی زنان، معیاری طبیعی برای رهایی همگانی است.»(کارل مارکس، خانواده مقدس)
@cafe_andishe95
▪️تئوری استبداد و سرکوب و جنایت علیه بشریت از نیچه:
«هر نظام اشراف سالار نیکو و سالمی قربانی شدن انبوه بیشمار (Unzahl) مردمی را که میباید برای خاطر آن سرکوب شوند و
به صورت مردمی ناقص، برده و ابزار درآیند خواهد پذیرفت»
📗منبع :نیچه- فراسوی نیک و بد
@cafe_andishe95
«هر نظام اشراف سالار نیکو و سالمی قربانی شدن انبوه بیشمار (Unzahl) مردمی را که میباید برای خاطر آن سرکوب شوند و
به صورت مردمی ناقص، برده و ابزار درآیند خواهد پذیرفت»
📗منبع :نیچه- فراسوی نیک و بد
@cafe_andishe95
🔺نام خلیج فارس در گذرنامهی «شیخ زاید» بنیانگذار امارات متحده عربی در سال ۱۹۵۱
ای همیشه نیلگون، ای خلیج فارس
نام نامی ات همواره جاودانه است
نام نامی ات همواره بر زبان موج
جاودان ترین سرود عاشقانه است
🌹🌊گرامی باد 10 اردیبهشت روز
خلیج همیشگی فارس
@cafe_andishe95
ای همیشه نیلگون، ای خلیج فارس
نام نامی ات همواره جاودانه است
نام نامی ات همواره بر زبان موج
جاودان ترین سرود عاشقانه است
🌹🌊گرامی باد 10 اردیبهشت روز
خلیج همیشگی فارس
@cafe_andishe95
⚫️پوچی و تهی بودن استدلالی گزین گویه گون نیچه ای
«وقتی زنی گرایشات دانشمندانه دارد در جنسیت وی باید اشکالی باشد زیرا سترونی است که شخص را به سوی نوعی ذوق مردانه می کشاند زیرا با عرض معذرت مرد جانور سترون است.»
فردریش نیچه-گزین گوی 144 فراسوی نیک و بد صفحه 125
خرافات بی معنی را جامه فلسفه پوشاندن عملی شنیع و سطح پایین است.نه استدلالی و نه منطقی صرفا یک عقیده واپسگرای شبه دینی در پوشش فلسفه ای پیشرو.بیاید فرض کنیم این حرف سبک گفته نمی شد کجای تمدن بشر آسیب میدید؟
چه نگرشی با این گفتار منتقل شد؟جز بی خردانه و نسنجیده سنت زن ستیز را تکثیر کردن؟
گرایشات دانشمندانه هم جنسیت دارد!؟
ای کاش این متن کمیت عقل سلیمش لنگ نبود و چیزی می گفت .
اینگونه متنها نشان می دهد خردستیزی و خودمداری افراطی و بی اخلاقی و خار کردن همه ارزشهای انسانی مدرن چه ثمرات شومی دارد.
چنین سخنان سخیفی با مغلطه مرجعیت نیچه همراه شود شومتر و گمراه کننده تر هم خواهد شد.
@cafe_andishe95
«وقتی زنی گرایشات دانشمندانه دارد در جنسیت وی باید اشکالی باشد زیرا سترونی است که شخص را به سوی نوعی ذوق مردانه می کشاند زیرا با عرض معذرت مرد جانور سترون است.»
فردریش نیچه-گزین گوی 144 فراسوی نیک و بد صفحه 125
خرافات بی معنی را جامه فلسفه پوشاندن عملی شنیع و سطح پایین است.نه استدلالی و نه منطقی صرفا یک عقیده واپسگرای شبه دینی در پوشش فلسفه ای پیشرو.بیاید فرض کنیم این حرف سبک گفته نمی شد کجای تمدن بشر آسیب میدید؟
چه نگرشی با این گفتار منتقل شد؟جز بی خردانه و نسنجیده سنت زن ستیز را تکثیر کردن؟
گرایشات دانشمندانه هم جنسیت دارد!؟
ای کاش این متن کمیت عقل سلیمش لنگ نبود و چیزی می گفت .
اینگونه متنها نشان می دهد خردستیزی و خودمداری افراطی و بی اخلاقی و خار کردن همه ارزشهای انسانی مدرن چه ثمرات شومی دارد.
چنین سخنان سخیفی با مغلطه مرجعیت نیچه همراه شود شومتر و گمراه کننده تر هم خواهد شد.
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
⚫️پوچی و تهی بودن استدلالی گزین گویه گون نیچه ای «وقتی زنی گرایشات دانشمندانه دارد در جنسیت وی باید اشکالی باشد زیرا سترونی است که شخص را به سوی نوعی ذوق مردانه می کشاند زیرا با عرض معذرت مرد جانور سترون است.» فردریش نیچه-گزین گوی 144 فراسوی نیک و بد صفحه…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیژن و مغالطه های شناخته شده !
سازگاری با نظام جهانی ، از نظر بیژن یعنی مستعمره شدن و دادن دستاوردهای کشور ، حالا چه دستاوردهای بماند !!! واقعا این شخص چقدر میتونه وسط باز و مغالطه گر باشه ؟ یک آپولوژیستِ سوسیالیست متحول شدهُ اصلاح طلب ، از نوع عاطلِ باطلِ بی اراده که ادای روشنفکر ها را فقط یاد گرفته بازی کنه ... این کشور آرامش داره و سلطنت طلبان قصد دارند آن را بهم بزنند ؟! آرامشش رو ؟ جالبه در کلیپ های دیگه از نداشتن اختیار شخصی در دانشگاه گله مند هست ، و سرکوب و افراطی گری را هم از انقلاب کمونیستی خمینی مجزا میکند !! این به اصطلاح روشنفکران ، فقط برای اینکه میراث ، غلیظ ترین یاوه گویی ها را در اذهان عوام جا بندازن تلاش میکنند ، مصداقی هم میتونید بیژن عبدالکریمی که قبلا گفته بود تمام امید من ، بچه بسیجی ها هستند نام برد !!! این آرامشی که با وجود پادشاهی خواهان بخطر می افتد ، پس کجا بود که اختیار ندارید این ژاژگویی ها را به مغز شاگردان خود فرو کنید !؟
alzaymerissm
@cafe_andishe95
سازگاری با نظام جهانی ، از نظر بیژن یعنی مستعمره شدن و دادن دستاوردهای کشور ، حالا چه دستاوردهای بماند !!! واقعا این شخص چقدر میتونه وسط باز و مغالطه گر باشه ؟ یک آپولوژیستِ سوسیالیست متحول شدهُ اصلاح طلب ، از نوع عاطلِ باطلِ بی اراده که ادای روشنفکر ها را فقط یاد گرفته بازی کنه ... این کشور آرامش داره و سلطنت طلبان قصد دارند آن را بهم بزنند ؟! آرامشش رو ؟ جالبه در کلیپ های دیگه از نداشتن اختیار شخصی در دانشگاه گله مند هست ، و سرکوب و افراطی گری را هم از انقلاب کمونیستی خمینی مجزا میکند !! این به اصطلاح روشنفکران ، فقط برای اینکه میراث ، غلیظ ترین یاوه گویی ها را در اذهان عوام جا بندازن تلاش میکنند ، مصداقی هم میتونید بیژن عبدالکریمی که قبلا گفته بود تمام امید من ، بچه بسیجی ها هستند نام برد !!! این آرامشی که با وجود پادشاهی خواهان بخطر می افتد ، پس کجا بود که اختیار ندارید این ژاژگویی ها را به مغز شاگردان خود فرو کنید !؟
alzaymerissm
@cafe_andishe95
❌توهین نژادی به انگلیسیها فحاشی و یاوه سرایی یکی از محصولات "فلسفی"! نیچه:
"این انگلیسیان نژادی اهل فلسفه نیستند: بیکن مظهر حمله به روح فلسفی است؛ و هابز و هیوم و لاک، برای مدتی بیش از یک قرن، مایه تباهی و پستی ارزش مفهوم فلسفه بودهاند.
در برابر هیوم بود که کانت علم برداشت و قد بر افروخت؛ در حق لاک بود که شلینگ توانست بگویید، «من لاک را به چیزی نمیگرم» هگل و شوپنهاور همراه با «گوته» در مورد احمقانه کردن جهان با مکانیکی کردن آن به شیوه انگلیسی همصدا بودند: این دو برادر نابغه در فلسفه، با هم دشمن بودند و در دو قطب مخالف روح آلمانی با یکدیگر در کشاکش بودند و بر سر آن چنان بلائی بر سر هم آوردند که جز از دست برادران در حق یکدیگر بر نمیآید.
آن نیمه بازیگر و سخنپرداز انگلیسی، آن کودن بیمزه، یعنی «کارلایل»، خوب میدانست که در انگلیس چه چیزی نبوده و هرگز نبوده است، و این همان چیزی بود که کارلایل خود نداشت و میکوشید نداشتنش را در پی ظاهر سازی های پرشور پنهان کند - و آن، نداشتن قدرت راستین معنوی، ژرفی راستین بینش معنوی، خلاصه، نداشتن فلسفه است.
از ویژگیهای چنین نژاد غیر فلسفی آن است که سخت به مسیحیت میچسبد، زیرا برای دستیابی به «اخلاق» و آدمیت به انظباطی مسیحی نیاز دارد. انگلیسی از آلمانی تاریکتر و حسیتر وبا ارادهتر است و درست به همین همین دلایل از او عامیتر و همچنین دیندارتر است: آنان به مسیحیت بیشتر نیاز دارند.
«فردیش ویلهلم نیچه - فراسوی نیک و بد»
238ص
🔻حال آنکه مسیحی بودن ربطی به غیر فلسفی بودن ندارد همچنین بسیاری از انگلیسیها سوسیالیست،لیبرال سکولار یابی دین بوده اند.
جالب اینکه تمام لیبرال دموکراسی و آزادی سترگ تاریخ بشر مدرن وامدار تفکرات لیبرال انگلیسی بود که از آنجا به آمریکا و سراسر جهان سر ریز شد.
تاریخ نشان داد تفاوت تفکر فلسفی مفید و مثبت با جنون و نژادپرستی در چیست!
@cafe_andishe95
"این انگلیسیان نژادی اهل فلسفه نیستند: بیکن مظهر حمله به روح فلسفی است؛ و هابز و هیوم و لاک، برای مدتی بیش از یک قرن، مایه تباهی و پستی ارزش مفهوم فلسفه بودهاند.
در برابر هیوم بود که کانت علم برداشت و قد بر افروخت؛ در حق لاک بود که شلینگ توانست بگویید، «من لاک را به چیزی نمیگرم» هگل و شوپنهاور همراه با «گوته» در مورد احمقانه کردن جهان با مکانیکی کردن آن به شیوه انگلیسی همصدا بودند: این دو برادر نابغه در فلسفه، با هم دشمن بودند و در دو قطب مخالف روح آلمانی با یکدیگر در کشاکش بودند و بر سر آن چنان بلائی بر سر هم آوردند که جز از دست برادران در حق یکدیگر بر نمیآید.
آن نیمه بازیگر و سخنپرداز انگلیسی، آن کودن بیمزه، یعنی «کارلایل»، خوب میدانست که در انگلیس چه چیزی نبوده و هرگز نبوده است، و این همان چیزی بود که کارلایل خود نداشت و میکوشید نداشتنش را در پی ظاهر سازی های پرشور پنهان کند - و آن، نداشتن قدرت راستین معنوی، ژرفی راستین بینش معنوی، خلاصه، نداشتن فلسفه است.
از ویژگیهای چنین نژاد غیر فلسفی آن است که سخت به مسیحیت میچسبد، زیرا برای دستیابی به «اخلاق» و آدمیت به انظباطی مسیحی نیاز دارد. انگلیسی از آلمانی تاریکتر و حسیتر وبا ارادهتر است و درست به همین همین دلایل از او عامیتر و همچنین دیندارتر است: آنان به مسیحیت بیشتر نیاز دارند.
«فردیش ویلهلم نیچه - فراسوی نیک و بد»
238ص
🔻حال آنکه مسیحی بودن ربطی به غیر فلسفی بودن ندارد همچنین بسیاری از انگلیسیها سوسیالیست،لیبرال سکولار یابی دین بوده اند.
جالب اینکه تمام لیبرال دموکراسی و آزادی سترگ تاریخ بشر مدرن وامدار تفکرات لیبرال انگلیسی بود که از آنجا به آمریکا و سراسر جهان سر ریز شد.
تاریخ نشان داد تفاوت تفکر فلسفی مفید و مثبت با جنون و نژادپرستی در چیست!
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
مرتکبان جنایت علیه #نیکاشاکرمی، و مسئول اصلی آن علی خامنهای به دست عدالت سپرده خواهند شد. در کنار مادر گرامی نیکا و خواهر شجاعش، #آیداشاکرمی که با وجود همه تهدیدها و فشارها، مبارزه او برای آزادی را ادامه دادهاند، هستیم.
و بار دیگر از همه مردم ایران بهویژه مردان سرزمینم میخواهم که:
"امروز بیش از هر زمان دیگری در کنار خواهران و مادران و دختران و همسران و همه زنان ایران بایستید و از آنان دفاع کنید. آنکه در این تجاوز سازمانیافته، زنان ایران را میآزارد دشمن است: دشمن شما و دشمن ایران. دفاع از زنان میهنمان یک وظیفه انسانی و ملیست. در این مسیر، آنها که به دفاع از زنان ایران برمیخیزند، پا جای پای سلسله بلندی از جاویدنامان در درازنای تاریخ پرشکوهمان میگذارند؛ دلاورانی که در برابر متجاوزان ایستادند، گارد جاویدان ایران بودند تا خاک و نام ایران جاویدان بماند."
Today the BBC has revealed to the world what has long been known to Iranians: Ali Khamenei's thugs are waging a campaign of systematic sexual assault against Iranian women and protesters. This is a crime against humanity, and the international legal community, must hold the perpetrators, primarily Khamenei, accountable.
Despite this, #NikaShakarami's mother and sister bravely carry on her fight for Iran's liberation.
@OfficialRezaPahlavi
و بار دیگر از همه مردم ایران بهویژه مردان سرزمینم میخواهم که:
"امروز بیش از هر زمان دیگری در کنار خواهران و مادران و دختران و همسران و همه زنان ایران بایستید و از آنان دفاع کنید. آنکه در این تجاوز سازمانیافته، زنان ایران را میآزارد دشمن است: دشمن شما و دشمن ایران. دفاع از زنان میهنمان یک وظیفه انسانی و ملیست. در این مسیر، آنها که به دفاع از زنان ایران برمیخیزند، پا جای پای سلسله بلندی از جاویدنامان در درازنای تاریخ پرشکوهمان میگذارند؛ دلاورانی که در برابر متجاوزان ایستادند، گارد جاویدان ایران بودند تا خاک و نام ایران جاویدان بماند."
Today the BBC has revealed to the world what has long been known to Iranians: Ali Khamenei's thugs are waging a campaign of systematic sexual assault against Iranian women and protesters. This is a crime against humanity, and the international legal community, must hold the perpetrators, primarily Khamenei, accountable.
Despite this, #NikaShakarami's mother and sister bravely carry on her fight for Iran's liberation.
@OfficialRezaPahlavi
🚩⚫️چرا چپ سرمایه داری ستیز منسوخ و واپسگراست؟
⚫️گفتمان هیستریکِ سرمایه ستیز عامل تباهی آزادی و توسعه
متنهای داخل گیومه خط خورده از علی زاهدی است نقدها بولد شده:
"ژیژک در کتاب خود بنام " درنگیدن با امر منفی " پرسشی از جانب لکان مطرح می کند ، سپس همین پرسش را در متن جامعهُ سرمایه داری کالبدشکافی می کند .پرسش این است : چرا لکان سرمایه داری را حکمفرماییِ گفتمانِ هیستریک می نامد ؟ ابتدا به ویژگی مقدماتیِ سرمایه داری می پردازد ، بی تعادلیِ ساختاریِ ذاتی و خصلت ستیزگرانهُ ژرفش است : که همواره در بحران دایمی است .سرمایه در واقع هیچ حالت " عادی " و متعادلی ندارد ، حالت عادی در آن تولیدِ مداومِ - مازاد - است . که باید تکثیر و بزرگ شود و گسترش یابد .بنظر ژیژک غیر از این باشد بقایش را از دست می دهد" .
مدعای کمونیستها کاملا غلط است چرا که سرمایه داری شکل نرمال و اومانیستی یک اقتصاد سالم و پویا و روابط نرمال و آزاد افراد درون جامعه مدنی پس از نظام فاسد فئودالی و اصلاحی بزرگ در اقتصاد برای ایجاد ثروت و رفاه و ایجاد صنعتی شدن و موتور محرکه مدرنیته بوده است.بحرانها در همه نظام های پویا رخ می دهند و تنها زندگی گونه های چون کرم خاکی است که فاقد بحران و تحرک و تغییر است مهم نفس بحران که طبیعی است نیست بلکه مهم توان عبور از بحرانها است که سرمایه داری با سلامت از بحرانهای خود عبور میکند و کلید رشد و توسعه کشورهای سابقا جهان سوم بوده که امروز دیگر کشورهای توسعه یافته هستند حتی چین با اصلاحات بازاری و سرمایه داریه به رشد اقتصاد خود رسید.آزادیب اقتصادی هم هیچ خصلت ستیزنده ندارد بلکه راه تبادل کالا و خدمات را آزاد میکند و در یک نظام دموکراتیک آزادی اقتصادی و توسعه را نیز برای جامعه فراهم میکند.تولید سود هم عادی و مشروع است سرمایه گذار و کار فرما باید سود کند تا بتواند به فعالیت اقتصادیش ادامه دهد.درامد اضافه به خرج مواد اولیه و خدمات درونی و حقوق کارمندان رسیده و سود باقی مانده هم از شیر مادر حلالتر است.
"اگر چه بنظر ژیژک این وضعیت شبیهِ گرفتاری در مدارِ بسته است ، اما می شود از یک طرف اضافه کرد که اگر حیاتش در این نوسان ها و تکانه هاست ، به آن عادت کرده و به آزمودگی رسیده است ، مثل کشتی که با امواج توفانی با هدایت ناخدایش آشتی کرده باشد . مارکس پیشتر در توضیح ژیژک به این ویژگیِ ساختاری تازه در قرن نوزدهم اشاره کرده بود : سرمایه داری که برای ارضای نیازهای جامعه بیش از هر نوع صورت بندی و ساختار اجتماعی - اقتصادی تولید می کند ، ثروت هر چه بیشتر شود ، نیاز به تولید ثروتِ بیشتر نیز زیادتر می شود .این حالت است که لکان از حکمفرمایی گفتمانِ هیستریک می گوید که ارضای ظاهری اش فقط شکاف عدم ارضایش را بزرگ تر می کند ، که نوعی هم ساختاری بین سرمایه داری و مفهومِ فرویدی سوپر اگو وجود دارد .که همین سوپراگو نیز بی تعادلی ساختاری دارد : هر چه بیشتر به فرمانش گردن نهیم ، بیشتر احساس گناه می کنیم ، به یاد بیاریم سرنوشت خود و برادران کی یر کگارد را ، که برادرانش کمتر از سی سالگی می مردند و خود کگارد که بعد مدتی زنده نماند ، اما داستان گویا بر می گردد به زمانی که پدر او از نداری و فقر بر بالای تپه ایی رفته بود و به خدا فحاشی کرده بود ، همین احساس - گناه - درون او را یا وضعیت سوپر اگوی اش را در تلاطم و بحران همیشگی فرو برد و گمانه زنی بعدی این بود که جوانمرگ شدن فرزندانش ناشی از همین هیستریِ احساسِ گناه بود."
تولید ثروت در جامعه هم موجب رفاه و آسایش همه ساکنان از هر طبقه می شود وفور کالا و خدمات به ارزانی آن منجر میشود و از طرفی با ایجاد کسب و کار به ایجاد شغل و موقعیتهای رفاهی منجر شده نیاز های جامعه نیز بر طرف شده و شهروندان در گزینش و نتخاب کالا و خدمات آزادی دارند.بنابراین سرمایه داری ستیزی چپ گفتمان هیستریک عقب مانده ای است که باعث تاخر تاریخی کشورهای عقب مانده و عدم رشد اقتصادی می شود.این نظام بسته سوسیالیستیست که مثل باتلاقی از پلیدی ها و عدم آزادی رشد اقتصادی را نابود و باعث پسرفت جامعه شده و مدرنیته را علیل می کند.نظام اقتصادی یک شخص یا ایده مشخص نیست کهکسی به فرمانش گردن بنهد!نظامی است از آزادی مباله کالا و خدمات و بازارو تقویت مردم(بخش خصوصی) درون نظام قانون حقوق بشری.عدم حق مالکیت کمونیستی ضد حقوق بشر ضد دموکراسی است یک کشور آزاد و دموکرات باید الزاما هم اقتصاد باز و سرمایه داری داشته باشد تا به توسعه برسد.به طور طبیعی و منطقی بازار باید قیمت را مشخص کند عرضه و تقاضا جهت دهی بازار را درون نظام ارزشی و اخلاقی قانون ممکن سازد.
@cafe_andishe95
⚫️گفتمان هیستریکِ سرمایه ستیز عامل تباهی آزادی و توسعه
متنهای داخل گیومه خط خورده از علی زاهدی است نقدها بولد شده:
مدعای کمونیستها کاملا غلط است چرا که سرمایه داری شکل نرمال و اومانیستی یک اقتصاد سالم و پویا و روابط نرمال و آزاد افراد درون جامعه مدنی پس از نظام فاسد فئودالی و اصلاحی بزرگ در اقتصاد برای ایجاد ثروت و رفاه و ایجاد صنعتی شدن و موتور محرکه مدرنیته بوده است.بحرانها در همه نظام های پویا رخ می دهند و تنها زندگی گونه های چون کرم خاکی است که فاقد بحران و تحرک و تغییر است مهم نفس بحران که طبیعی است نیست بلکه مهم توان عبور از بحرانها است که سرمایه داری با سلامت از بحرانهای خود عبور میکند و کلید رشد و توسعه کشورهای سابقا جهان سوم بوده که امروز دیگر کشورهای توسعه یافته هستند حتی چین با اصلاحات بازاری و سرمایه داریه به رشد اقتصاد خود رسید.آزادیب اقتصادی هم هیچ خصلت ستیزنده ندارد بلکه راه تبادل کالا و خدمات را آزاد میکند و در یک نظام دموکراتیک آزادی اقتصادی و توسعه را نیز برای جامعه فراهم میکند.تولید سود هم عادی و مشروع است سرمایه گذار و کار فرما باید سود کند تا بتواند به فعالیت اقتصادیش ادامه دهد.درامد اضافه به خرج مواد اولیه و خدمات درونی و حقوق کارمندان رسیده و سود باقی مانده هم از شیر مادر حلالتر است.
"اگر چه بنظر ژیژک این وضعیت شبیهِ گرفتاری در مدارِ بسته است ، اما می شود از یک طرف اضافه کرد که اگر حیاتش در این نوسان ها و تکانه هاست ، به آن عادت کرده و به آزمودگی رسیده است ، مثل کشتی که با امواج توفانی با هدایت ناخدایش آشتی کرده باشد . مارکس پیشتر در توضیح ژیژک به این ویژگیِ ساختاری تازه در قرن نوزدهم اشاره کرده بود : سرمایه داری که برای ارضای نیازهای جامعه بیش از هر نوع صورت بندی و ساختار اجتماعی - اقتصادی تولید می کند ، ثروت هر چه بیشتر شود ، نیاز به تولید ثروتِ بیشتر نیز زیادتر می شود .این حالت است که لکان از حکمفرمایی گفتمانِ هیستریک می گوید که ارضای ظاهری اش فقط شکاف عدم ارضایش را بزرگ تر می کند ، که نوعی هم ساختاری بین سرمایه داری و مفهومِ فرویدی سوپر اگو وجود دارد .که همین سوپراگو نیز بی تعادلی ساختاری دارد : هر چه بیشتر به فرمانش گردن نهیم ، بیشتر احساس گناه می کنیم ، به یاد بیاریم سرنوشت خود و برادران کی یر کگارد را ، که برادرانش کمتر از سی سالگی می مردند و خود کگارد که بعد مدتی زنده نماند ، اما داستان گویا بر می گردد به زمانی که پدر او از نداری و فقر بر بالای تپه ایی رفته بود و به خدا فحاشی کرده بود ، همین احساس - گناه - درون او را یا وضعیت سوپر اگوی اش را در تلاطم و بحران همیشگی فرو برد و گمانه زنی بعدی این بود که جوانمرگ شدن فرزندانش ناشی از همین هیستریِ احساسِ گناه بود."
تولید ثروت در جامعه هم موجب رفاه و آسایش همه ساکنان از هر طبقه می شود وفور کالا و خدمات به ارزانی آن منجر میشود و از طرفی با ایجاد کسب و کار به ایجاد شغل و موقعیتهای رفاهی منجر شده نیاز های جامعه نیز بر طرف شده و شهروندان در گزینش و نتخاب کالا و خدمات آزادی دارند.بنابراین سرمایه داری ستیزی چپ گفتمان هیستریک عقب مانده ای است که باعث تاخر تاریخی کشورهای عقب مانده و عدم رشد اقتصادی می شود.این نظام بسته سوسیالیستیست که مثل باتلاقی از پلیدی ها و عدم آزادی رشد اقتصادی را نابود و باعث پسرفت جامعه شده و مدرنیته را علیل می کند.نظام اقتصادی یک شخص یا ایده مشخص نیست کهکسی به فرمانش گردن بنهد!نظامی است از آزادی مباله کالا و خدمات و بازارو تقویت مردم(بخش خصوصی) درون نظام قانون حقوق بشری.عدم حق مالکیت کمونیستی ضد حقوق بشر ضد دموکراسی است یک کشور آزاد و دموکرات باید الزاما هم اقتصاد باز و سرمایه داری داشته باشد تا به توسعه برسد.به طور طبیعی و منطقی بازار باید قیمت را مشخص کند عرضه و تقاضا جهت دهی بازار را درون نظام ارزشی و اخلاقی قانون ممکن سازد.
@cafe_andishe95