Forwarded from Tarikh dar Tasvir - تاریخ در تصویر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب گذشته سپاه پاسداران در شرایطی با صدها موشک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد که تعداد زیادی از این موشکها لحظاتی پس از شلیک و قبل از خروج از آسمان ایران، داخل خاک ایران سقوط کرده و یا در آسمان منفجر شدند.
بنا به تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی برخی از این موشکها در شیراز و برخی در مناطق غربی ایران سقوط کردهاند. همچنین تعدادی موشک نیز بین راه و در شهرهای عراق و سوریه به زمین افتادند. این کل اقتدار موشکی سپاه بود.
آن تعداد از موشکها و پهپادهایی هم که تا نزدیکی اسرائیل رسیده بودند تقریبا همهشان (۹۹ درصد) پیش از رسیدن به اهداف خود، رهگیری و منهدم شدند. تا این لحظه تنها یک کودک مسلمان در اسرائیل بر اثر انفجار یکی از موشکها زخمی شده است.
این حمله موشکی حتی از آن حمله نمایشی به عینالاسد نیز رسواتر و شکستخورده تر بود. باید امیدوار بود که اسرائیل و همپیمانانش این نمایش مضحک موشکی را جدیتر از آنچه بود، نگیرند و جنگی که خامنهای و سپاه خواستار آن است، آغاز نشود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
🆔 @TarikhDarTasvir
بنا به تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی برخی از این موشکها در شیراز و برخی در مناطق غربی ایران سقوط کردهاند. همچنین تعدادی موشک نیز بین راه و در شهرهای عراق و سوریه به زمین افتادند. این کل اقتدار موشکی سپاه بود.
آن تعداد از موشکها و پهپادهایی هم که تا نزدیکی اسرائیل رسیده بودند تقریبا همهشان (۹۹ درصد) پیش از رسیدن به اهداف خود، رهگیری و منهدم شدند. تا این لحظه تنها یک کودک مسلمان در اسرائیل بر اثر انفجار یکی از موشکها زخمی شده است.
این حمله موشکی حتی از آن حمله نمایشی به عینالاسد نیز رسواتر و شکستخورده تر بود. باید امیدوار بود که اسرائیل و همپیمانانش این نمایش مضحک موشکی را جدیتر از آنچه بود، نگیرند و جنگی که خامنهای و سپاه خواستار آن است، آغاز نشود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
🆔 @TarikhDarTasvir
Forwarded from فریبرز کرمی زند
آمار ارتش #اسرائیل از رهگیری و انهدام پرتابه های #جمهوری_اسلامی بیش از نود و نه درصد پرتابه ها رهگیری و منهدم شد و هیچ کدام از پهپادها و موشک های کروز به خاک اسرائیل نرسید.
#نمایش_آخوندی
#نمایش_آخوندی
لیبراسیون/لیبرالیسم
در هفتههای اخیر حوثیهای یمن چندین موشک بالستیک، کروز و پهپاد انتحاری به سمت اسرائیل شلیک کردند که همه آنها توسط سیستم ارو اسرائیل و یا پدافند مستقر در ناوهای آمریکایی از جمله ایجیس رهگیری و منهدم شدند. همین واقعیت نظامی بود که سبب شد اسرائیل به اعلام جنگ…
🔹ایالات متحده در جنگ ویتنام سه هزار و هفتصد هواپیما از دست داد ولی باز هم برتری کامل هوایی را حفظ کرد، در جنگ کویت در برابر صدام سی و شش فروند هواپیما از دست داد، در جنگ کوزوو در برابر یوگوسلاوی این تلفات به سه فروند کاهش یافت و در نهایت در نبرد دو هزار و سه برای سرنگونی صدام حسین، تلفات هوایی به صفر رسید. این روند نشان میدهد که برتری تکنولوژیک آمریکا و متحدانش نسبت به دشمنانشان به طور مداوم در حال افزایش بوده است.
🔘پس از جنگ جهانی دوم حتی یک بمب توسط هواپیمای دشمن بر سر سربازان آمریکایی فرود نیامده است. این یک سطح کلاسیک از مفهوم برتری هوایی است، اما کار به این نقطه ختم نشده است. پس از انقلاب اطلاعات و کامپیوتر در دهه هفتاد میلادی، آمریکا شیوه جدیدی از جنگاوری را شکل داد، به شکلی که از دهه هشتاد میلادی به بعد در جنگهای رخ داده، کشورهای متخاصم با آمریکا تقریبا حتی فرصت دیدن یا شلیک کردن به سوی هواپیماهای آمریکایی را نیافتهاند، چه برسد به سرنگون کردن آنها.
▫️برخی از این کشورهای متخاصم به اشتباه گمان کردند که راه حل تمرکز بر موشکهای بالستیک یا بطور کلی پرتابههای دوربرد زمین پایه است، در حالی که تمام تجربههای نظامی از جنگ دوم تا امروز نشان میدهد که موشکهای بالستیک به گرد پای هواپیماهای جنگنده هم نمیرسند. موشکهای بالستیک تا حدود سه دهه پیش دو مزیت داشتند. یکی این که امکان هدف قرار دادن آنها وجود نداشت و دوم این که بمباران سکوهای پرتاب آنها دشوار بود. امروزه هر دو این مزیتها با پیشرفت نبرد هوشمند عصر اطلاعات از میان رفته است.
🔺اما حتی زمانی که این دو مزیت مهم وجود داشت یعنی در زمان جنگ جهانی دوم، پرتاب بیش از سه یا چهار هزار موشک بالستیک و کروز زمین پرتاب از سوی آلمان نازی نتوانست تاثیر تعیین کنندهای بر جنگ گذاشته و از شکست و نابودی آلمان نازی جلوگیری کند. در جنگ دوم مشخص شد که تاثیر نظامی این موشکها به هیچ وجه قابل مقایسه با بمباران هر روزه چند هزار بمبافکن استراتژیک آمریکا و انگلستان نیست. سلاح زمین پایه به دلایل فیزیکی قادر به برابری با سلاح هواپایه نیست. با پرتابههای زمین پایه نمیتوان برتری هوایی بدست آورد.
امروز کسب برتری یا سلطه هوایی ریشه در دانش فوق پیشرفته الکترونیک دارد که در انحصار آمریکا و متحدانش است و همچون یک شبکه و تور به هم پیوسته عمل میکند. بدون برخوردار بودن از چنین شبکهای، داشتن چند ده هزار موشک و پهپاد هم فایده و کارکردی نخواهد داشت.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
🔘پس از جنگ جهانی دوم حتی یک بمب توسط هواپیمای دشمن بر سر سربازان آمریکایی فرود نیامده است. این یک سطح کلاسیک از مفهوم برتری هوایی است، اما کار به این نقطه ختم نشده است. پس از انقلاب اطلاعات و کامپیوتر در دهه هفتاد میلادی، آمریکا شیوه جدیدی از جنگاوری را شکل داد، به شکلی که از دهه هشتاد میلادی به بعد در جنگهای رخ داده، کشورهای متخاصم با آمریکا تقریبا حتی فرصت دیدن یا شلیک کردن به سوی هواپیماهای آمریکایی را نیافتهاند، چه برسد به سرنگون کردن آنها.
▫️برخی از این کشورهای متخاصم به اشتباه گمان کردند که راه حل تمرکز بر موشکهای بالستیک یا بطور کلی پرتابههای دوربرد زمین پایه است، در حالی که تمام تجربههای نظامی از جنگ دوم تا امروز نشان میدهد که موشکهای بالستیک به گرد پای هواپیماهای جنگنده هم نمیرسند. موشکهای بالستیک تا حدود سه دهه پیش دو مزیت داشتند. یکی این که امکان هدف قرار دادن آنها وجود نداشت و دوم این که بمباران سکوهای پرتاب آنها دشوار بود. امروزه هر دو این مزیتها با پیشرفت نبرد هوشمند عصر اطلاعات از میان رفته است.
🔺اما حتی زمانی که این دو مزیت مهم وجود داشت یعنی در زمان جنگ جهانی دوم، پرتاب بیش از سه یا چهار هزار موشک بالستیک و کروز زمین پرتاب از سوی آلمان نازی نتوانست تاثیر تعیین کنندهای بر جنگ گذاشته و از شکست و نابودی آلمان نازی جلوگیری کند. در جنگ دوم مشخص شد که تاثیر نظامی این موشکها به هیچ وجه قابل مقایسه با بمباران هر روزه چند هزار بمبافکن استراتژیک آمریکا و انگلستان نیست. سلاح زمین پایه به دلایل فیزیکی قادر به برابری با سلاح هواپایه نیست. با پرتابههای زمین پایه نمیتوان برتری هوایی بدست آورد.
امروز کسب برتری یا سلطه هوایی ریشه در دانش فوق پیشرفته الکترونیک دارد که در انحصار آمریکا و متحدانش است و همچون یک شبکه و تور به هم پیوسته عمل میکند. بدون برخوردار بودن از چنین شبکهای، داشتن چند ده هزار موشک و پهپاد هم فایده و کارکردی نخواهد داشت.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔹ایالات متحده در جنگ ویتنام سه هزار و هفتصد هواپیما از دست داد ولی باز هم برتری کامل هوایی را حفظ کرد، در جنگ کویت در برابر صدام سی و شش فروند هواپیما از دست داد، در جنگ کوزوو در برابر یوگوسلاوی این تلفات به سه فروند کاهش یافت و در نهایت در نبرد دو هزار…
🔹اگر میخواهید به یک درک نسبی از جنگ مدرن امروزی برسید، باید به دو واقعیت مهم توجه کنید: اول اینکه آن کس که از روی زمین شلیک میکند، هر چقدر هم که پرتابهها و سلاحهای ویرانگری داشته باشد، حریف کسی که از آسمان شلیک میکند، نخواهد شد، همانطور که یک گروهان سرباز که در جاده پایین کوه مستقر است، حریف یک جوخه سرباز که در بالای کوه موضع گرفته است، نمیشود.
🔸واقعیت دوم آن است که آن کس که در الکترونیک و فناوری پیشرفته اطلاعات، ضعیفتر و عقبتر است، حریف کسی که در این زمینه پیشتاز است نخواهد شد. ما امروز در عصر جنگ پساصنعتی یا جنگ عصر اطلاعات زندگی میکنیم.
▪️در پارادایم قبلی جنگ یعنی جنگ عصر صنعتی، پیش فرض آن بود که گلولهها و پرتابهها اولا پس از شلیک هدایت نمیشوند، بنابراین به شلیک انبوهی گلوله نیاز بود و دوما این که هر دو طرف جنگ قادر خواهند بود انبوهی پرتابه به سوی یکدیگر شلیک کنند و پرتابهها را پس از شلیک نمیتوان در آسمان منهدم و دفع کرد. یعنی ممکن است به هدف نخورند اما بالاخره جایی در اطراف هدف به زمین خواهند رسید.
بنابراین چنین جنگی جنگ بسیج انبوه نیروی انسانی و تجهیزات و تلفات وحشتناک نظامیان و غیر نظامیان و ویرانی انبوه شهرها و منابع طبیعی بود. در این جنگ آن کس برنده بود که گلولههای بیشتر و قدرتمندتری شلیک میکرد. بمب اتمی نقطه انتهای جنگ عصر صنعتی و به عبارت دیگر بنبست تئوریک آن بود، چرا که اگر بنا بود جنگ به انهدام کامل دو جانبه و نابودی سیاره منجر شود، دیگر دانش نظامی و استراتژی جنگی چه معنایی داشت؟
🔰جنگ عصر اطلاعات که تولد و تکامل پیوستهاش از میانه دهه هفتاد میلادی آغاز شد و هنوز هم به شکل نهایی خود نرسیده، این بن بست را شکست و تمام پیشفرضهای جنگ آتش انبوه عصر صنعتی را تغییر داد. حالا دیگر به مدد دانش جدید الکترونیک و فناوری اطلاعات پرتابهها پس از شلیک به دقت تا رسیدن به هدف هدایت میشدند و به علاوه برای نخستین بار میشد که پرتابههای دشمن را در آسمان دفع و منهدم کرد. همچنین دیگر بنا نبود که دو طرف بتوانند هدف را ببینند و گلولههای زیادی شلیک کنند. حالا دیگر تنها طرفی که برتری فناوری داشت قادر به این کار بود. این انقلابی در مقیاس انگشت شمار انقلابهای فنی سراسر تاریخ بشر بود.
✳️بدین ترتیب دیگر نیازی نبود میلیونها پرتابه شلیک کرد و همچون جنگ دوم جهانی تمام نیروها و قلمرو دشمن را نابود نمود. کور کردن چشم الکترونیک او و انهدام مراکز ثقل ارتباط و فرماندهی و بخشی از سلاحها و عناصر انسانی کلیدیاش کافی بود.
در پایان میخواهم بگویم خبر بسیار بد برای کسانی که میخواهند با این برتری و سیطره الکترونیک/اطلاعاتی مقابله کنند این است که بمب اتمی هم کمکی به آنها نخواهد کرد. بمب اتمی سلاحی متعلق به پارادایم قبلی نبرد و به تدریج در حال منسوخ شدن است، چرا که استفاده از آن در شرایط جنگ نوین به هیچ وجه به صرفه نخواهد بود. سناریوهایی که امروزه درباره جنگ جهانی سوم در اندیشکدههای مهم راهبردی نوشته میشود، عمدتا جنگی بدون سلاح اتمی را به تصویر میکشد که ویرانی و تلفات بسیار محدودی خواهد داشت اما ساختار قدرت نظامی طرف بازنده را بطور کامل نابود و فلج خواهد کرد. به تدریج قدرت پدافند ضد موشک ایالات متحده و بلوک غرب در حال افزایش است. دو دهه پیش تصورش هم دشوار بود که سیستمی مانند پاتریوت بتواند در مقابل موشکهای بالستیک به نرخ انهدام نود و هشت درصد برسد.
▫️شرایط امروز به گونهای تغییر کرده که سال گذشته آمریکا اعلام کرد که اگر روسیه در اوکراین از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کند، پاسخ آمریکا از طریق سلاحهای متعارف غیر اتمی خواهد بود. معنای این حرف روشن است. سیستم هوشمند نبرد بلوک غرب به قدری پیشرفت کرده که بدون نیاز به استفاده از سلاح هستهای میتواند، قدرت اتمی و ساختار نظامی راهبردی روسیه را فلج نماید. امروز و در آینده دشمنان آمریکا و غرب رغبتی به استفاده از سلاح اتمی نخواهند داشت، چرا که میدانند در بهترین حالت تعداد بسیار ناچیزی از پرتابههای اتمی به قلمرو دشمن خواهد رسید ولی در عوض خودشان به طور کامل نابود خواهند شد.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
🔸واقعیت دوم آن است که آن کس که در الکترونیک و فناوری پیشرفته اطلاعات، ضعیفتر و عقبتر است، حریف کسی که در این زمینه پیشتاز است نخواهد شد. ما امروز در عصر جنگ پساصنعتی یا جنگ عصر اطلاعات زندگی میکنیم.
▪️در پارادایم قبلی جنگ یعنی جنگ عصر صنعتی، پیش فرض آن بود که گلولهها و پرتابهها اولا پس از شلیک هدایت نمیشوند، بنابراین به شلیک انبوهی گلوله نیاز بود و دوما این که هر دو طرف جنگ قادر خواهند بود انبوهی پرتابه به سوی یکدیگر شلیک کنند و پرتابهها را پس از شلیک نمیتوان در آسمان منهدم و دفع کرد. یعنی ممکن است به هدف نخورند اما بالاخره جایی در اطراف هدف به زمین خواهند رسید.
بنابراین چنین جنگی جنگ بسیج انبوه نیروی انسانی و تجهیزات و تلفات وحشتناک نظامیان و غیر نظامیان و ویرانی انبوه شهرها و منابع طبیعی بود. در این جنگ آن کس برنده بود که گلولههای بیشتر و قدرتمندتری شلیک میکرد. بمب اتمی نقطه انتهای جنگ عصر صنعتی و به عبارت دیگر بنبست تئوریک آن بود، چرا که اگر بنا بود جنگ به انهدام کامل دو جانبه و نابودی سیاره منجر شود، دیگر دانش نظامی و استراتژی جنگی چه معنایی داشت؟
🔰جنگ عصر اطلاعات که تولد و تکامل پیوستهاش از میانه دهه هفتاد میلادی آغاز شد و هنوز هم به شکل نهایی خود نرسیده، این بن بست را شکست و تمام پیشفرضهای جنگ آتش انبوه عصر صنعتی را تغییر داد. حالا دیگر به مدد دانش جدید الکترونیک و فناوری اطلاعات پرتابهها پس از شلیک به دقت تا رسیدن به هدف هدایت میشدند و به علاوه برای نخستین بار میشد که پرتابههای دشمن را در آسمان دفع و منهدم کرد. همچنین دیگر بنا نبود که دو طرف بتوانند هدف را ببینند و گلولههای زیادی شلیک کنند. حالا دیگر تنها طرفی که برتری فناوری داشت قادر به این کار بود. این انقلابی در مقیاس انگشت شمار انقلابهای فنی سراسر تاریخ بشر بود.
✳️بدین ترتیب دیگر نیازی نبود میلیونها پرتابه شلیک کرد و همچون جنگ دوم جهانی تمام نیروها و قلمرو دشمن را نابود نمود. کور کردن چشم الکترونیک او و انهدام مراکز ثقل ارتباط و فرماندهی و بخشی از سلاحها و عناصر انسانی کلیدیاش کافی بود.
در پایان میخواهم بگویم خبر بسیار بد برای کسانی که میخواهند با این برتری و سیطره الکترونیک/اطلاعاتی مقابله کنند این است که بمب اتمی هم کمکی به آنها نخواهد کرد. بمب اتمی سلاحی متعلق به پارادایم قبلی نبرد و به تدریج در حال منسوخ شدن است، چرا که استفاده از آن در شرایط جنگ نوین به هیچ وجه به صرفه نخواهد بود. سناریوهایی که امروزه درباره جنگ جهانی سوم در اندیشکدههای مهم راهبردی نوشته میشود، عمدتا جنگی بدون سلاح اتمی را به تصویر میکشد که ویرانی و تلفات بسیار محدودی خواهد داشت اما ساختار قدرت نظامی طرف بازنده را بطور کامل نابود و فلج خواهد کرد. به تدریج قدرت پدافند ضد موشک ایالات متحده و بلوک غرب در حال افزایش است. دو دهه پیش تصورش هم دشوار بود که سیستمی مانند پاتریوت بتواند در مقابل موشکهای بالستیک به نرخ انهدام نود و هشت درصد برسد.
▫️شرایط امروز به گونهای تغییر کرده که سال گذشته آمریکا اعلام کرد که اگر روسیه در اوکراین از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کند، پاسخ آمریکا از طریق سلاحهای متعارف غیر اتمی خواهد بود. معنای این حرف روشن است. سیستم هوشمند نبرد بلوک غرب به قدری پیشرفت کرده که بدون نیاز به استفاده از سلاح هستهای میتواند، قدرت اتمی و ساختار نظامی راهبردی روسیه را فلج نماید. امروز و در آینده دشمنان آمریکا و غرب رغبتی به استفاده از سلاح اتمی نخواهند داشت، چرا که میدانند در بهترین حالت تعداد بسیار ناچیزی از پرتابههای اتمی به قلمرو دشمن خواهد رسید ولی در عوض خودشان به طور کامل نابود خواهند شد.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
@RastarLib حقوق جهان در ایران باستان.pdf
12.2 MB
📗کتاب:حقوق جهان در ایران باستان
📍بدان هنگام که در یونان شهریان و آزادگان دارای دهها , صدها و هزاران برده بودند که از خود هیچ نداشتند و نماینده ی اندیشه ی یونانی , ارسطو , کارگر را ابزاری جاندار می خواند چنانکه ابزار , کارگری بی جان است . برای ساختن تخت جمشید , کارگران و استادکاران همگی مزد دریافت می کردند و فهرست دستمزد آنان بر روی تخته های گلین پیدا شده که افزون بر مزد , همه هفته چندی گوشت و می نیز دریافت می کرده اند , و از همه برتر آنکه کار زنان باردار کمتر از دیگران بوده , و از ماه هفتم بارداری تا شش ماهگی فرزند , مزد بی انجام کار به انها داده می شده است .
در هوسپارم نسک , بندی درباره ی کارگران و مزد آنان آمده است , و آنکه اگر کارگران انیران (غیرایرانی) بوده باشند , می باید بدانان مزد پرداختن و نیز در هوسپارم نسک , برابر آیین داد , بخشی "اندر چگونگی پرداخت مزد کودکان و زنان آبستن " آمده است . و دادگاه , آن کسان را که از این داد پیروی نمی کردند , کیفر می داده است.
🖌حقوق جهان در ایران باستان
فریدون جنیدی
کتابخانه ایرانشهر
@cafe_andishe95
📍بدان هنگام که در یونان شهریان و آزادگان دارای دهها , صدها و هزاران برده بودند که از خود هیچ نداشتند و نماینده ی اندیشه ی یونانی , ارسطو , کارگر را ابزاری جاندار می خواند چنانکه ابزار , کارگری بی جان است . برای ساختن تخت جمشید , کارگران و استادکاران همگی مزد دریافت می کردند و فهرست دستمزد آنان بر روی تخته های گلین پیدا شده که افزون بر مزد , همه هفته چندی گوشت و می نیز دریافت می کرده اند , و از همه برتر آنکه کار زنان باردار کمتر از دیگران بوده , و از ماه هفتم بارداری تا شش ماهگی فرزند , مزد بی انجام کار به انها داده می شده است .
در هوسپارم نسک , بندی درباره ی کارگران و مزد آنان آمده است , و آنکه اگر کارگران انیران (غیرایرانی) بوده باشند , می باید بدانان مزد پرداختن و نیز در هوسپارم نسک , برابر آیین داد , بخشی "اندر چگونگی پرداخت مزد کودکان و زنان آبستن " آمده است . و دادگاه , آن کسان را که از این داد پیروی نمی کردند , کیفر می داده است.
🖌حقوق جهان در ایران باستان
فریدون جنیدی
کتابخانه ایرانشهر
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
هممیهنان،
جنگ خامنهای و پاسداران او با اسرائیل اگر چه جنگ ملت ایران نیست اما هزینه اصلی آن را شما میپردازید که زیر بار مشکلات اقتصادی و فشارهای روانی در ایران هستید: در بند رژیمی که در تمام ۴۵ سال گذشته، از شما مردم ایران به عنوان سپر انسانی برای محافظت از خود استفاده و ایران را برای آمال آخرالزمانی خود مصرف کرده است. بدانید که پیامها و نگرانیهایتان را میخوانم و میبینم، و همچون دیگر ایرانیان دور از وطن، همراه شما هستم و نگران میهن عزیزمان.
موشکپراکنی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل دقیقا در همان روزی رخ داد که اوباش این رژیم به دستور خامنهای، دور جدیدی از هجوم به زنان ایران را برای تحمیل حجاب اجباری آغاز کردند؛ نشانهای از اینکه سرنوشت مردم ایران و اسرائیل اکنون به شکل ویژهای به هم پیوند خورده است. هر دو ملت خواهان صلح، آرامش، امنیت، و روابط دوستانهاند، و یک دشمن مشترک آنها را از رسیدن به این خواستهها محروم کرده است: جمهوری اسلامی.
راهحل نیز امروز از هر زمانی روشنتر است: پایان دادن به جمهوری اسلامی و بنیان نهادن یک دولت ملی، سکولار و دموکراتیک در ایران.
در این روزهای بیش از پیش دشوار برای ایرانیان درون کشور، وظیفه ما ایرانیان خارج از کشور است که رساتر از پیش صدای هممیهنانمان باشیم؛ به هر روشی که میتوانیم به آنان کمک کنیم؛ از دولتهای محل زندگی خود بخواهیم فشار بر جمهوری اسلامی و پشتیبانی از مردم ایران را دوچندان کنند و از مماشات با رژیم خامنهای دست بردارند. چنانکه در پیام نوروزی خود گفتم، امسال سال کوشش و عملگرایی دوچندان است. اینک زمان درخشش شما برای نجات ایران از بند رژیم اسلامی است.
سخنم را با پیامی به نیروهای نظامی کشور به پایان میبرم: سران رژیم برای سالها با به انزوا و فلاکت کشاندن کشور، دهها میلیارد دلار را هزینه برنامه موشکی کردند که نتیجهاش، عملکرد تحقیرآمیز در حمله به اسرائیل بود. از صدها موشک و پهپاد پرتابشده، تنها چند عدد وارد حریم هوایی اسرائیل شدند و به هدف اصابت کردند. در این میان، تعدادی از پهپادها در خاک ایران فرود آمدند و به شهروندان ایرانی آسیب زدند. آیا نمیبینید نیروی نظامی که روزگاری مایه رشک ارتشهای منطقه و جهان بود، امروز دستمایه تمسخر جهانیان شده و تنها کارکردش، کشتار و سرکوب مردم بیدفاع و تسلیح گروههای تروریستی است؟ به خود بیایید و بیش از این کنار این رژیم بیکفایت و ضدایرانی نایستید. بازگشت احترام به شما، و اقتدار به ایران، و آسایش و آرامش برای ایرانیان، در گروی سقوط این رژیم ضحاکی است. در این راه همراه ملت ایران باشید.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
جنگ خامنهای و پاسداران او با اسرائیل اگر چه جنگ ملت ایران نیست اما هزینه اصلی آن را شما میپردازید که زیر بار مشکلات اقتصادی و فشارهای روانی در ایران هستید: در بند رژیمی که در تمام ۴۵ سال گذشته، از شما مردم ایران به عنوان سپر انسانی برای محافظت از خود استفاده و ایران را برای آمال آخرالزمانی خود مصرف کرده است. بدانید که پیامها و نگرانیهایتان را میخوانم و میبینم، و همچون دیگر ایرانیان دور از وطن، همراه شما هستم و نگران میهن عزیزمان.
موشکپراکنی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل دقیقا در همان روزی رخ داد که اوباش این رژیم به دستور خامنهای، دور جدیدی از هجوم به زنان ایران را برای تحمیل حجاب اجباری آغاز کردند؛ نشانهای از اینکه سرنوشت مردم ایران و اسرائیل اکنون به شکل ویژهای به هم پیوند خورده است. هر دو ملت خواهان صلح، آرامش، امنیت، و روابط دوستانهاند، و یک دشمن مشترک آنها را از رسیدن به این خواستهها محروم کرده است: جمهوری اسلامی.
راهحل نیز امروز از هر زمانی روشنتر است: پایان دادن به جمهوری اسلامی و بنیان نهادن یک دولت ملی، سکولار و دموکراتیک در ایران.
در این روزهای بیش از پیش دشوار برای ایرانیان درون کشور، وظیفه ما ایرانیان خارج از کشور است که رساتر از پیش صدای هممیهنانمان باشیم؛ به هر روشی که میتوانیم به آنان کمک کنیم؛ از دولتهای محل زندگی خود بخواهیم فشار بر جمهوری اسلامی و پشتیبانی از مردم ایران را دوچندان کنند و از مماشات با رژیم خامنهای دست بردارند. چنانکه در پیام نوروزی خود گفتم، امسال سال کوشش و عملگرایی دوچندان است. اینک زمان درخشش شما برای نجات ایران از بند رژیم اسلامی است.
سخنم را با پیامی به نیروهای نظامی کشور به پایان میبرم: سران رژیم برای سالها با به انزوا و فلاکت کشاندن کشور، دهها میلیارد دلار را هزینه برنامه موشکی کردند که نتیجهاش، عملکرد تحقیرآمیز در حمله به اسرائیل بود. از صدها موشک و پهپاد پرتابشده، تنها چند عدد وارد حریم هوایی اسرائیل شدند و به هدف اصابت کردند. در این میان، تعدادی از پهپادها در خاک ایران فرود آمدند و به شهروندان ایرانی آسیب زدند. آیا نمیبینید نیروی نظامی که روزگاری مایه رشک ارتشهای منطقه و جهان بود، امروز دستمایه تمسخر جهانیان شده و تنها کارکردش، کشتار و سرکوب مردم بیدفاع و تسلیح گروههای تروریستی است؟ به خود بیایید و بیش از این کنار این رژیم بیکفایت و ضدایرانی نایستید. بازگشت احترام به شما، و اقتدار به ایران، و آسایش و آرامش برای ایرانیان، در گروی سقوط این رژیم ضحاکی است. در این راه همراه ملت ایران باشید.
پاینده ایران،
رضا پهلوی
@OfficialRezaPahlavi
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در گفتگو با فاکسنیوز تاکید کردم که این جنگ ایران نیست، جنگ علی خامنهایست. ملت ایران به دنبال روابط صلحآمیز با همسایگان و تمامی کشورهاست. وقتی ایران از چنگ جمهوری اسلامی آزاد شود، این خواسته دوباره محقق خواهد شد.
I joined Fox News to share a message from my compatriots.
This is not Iran’s war, this is Ali Khamenei’s war. The Iranian people seek peaceful relations with our neighbors and all nations. When Iran is free from the Islamic Republic, that will again be possible.
@OfficialRezaPahlavi
I joined Fox News to share a message from my compatriots.
This is not Iran’s war, this is Ali Khamenei’s war. The Iranian people seek peaceful relations with our neighbors and all nations. When Iran is free from the Islamic Republic, that will again be possible.
@OfficialRezaPahlavi
💎از ادعاهای مارکسیستها در جهان همواره علمی بودن آنها است. آنها نظریه کمونیسم را که بعداً توسط کسانی چون آلن بدیو به فرضیه فروکاهیده شد یکی از وجوهات علمی نگرش خود تلقی میکنند. این وهم بزرگ به گونهای است که شوروی به هنگام سقوط را برخی دولت علمی میدانستند. این ادعاها البته ریشه در تفکر مارکس دارد؛ مارکس و انگلس ادعا میکردند که راهنمای کارشان تحلیلهای علمی و نه آرمانهای ایدئالیستی است، و انگلس بر این باور بود که فلسفهای ماتریالیستی ابداع کرده که اساس معرفتشناختی علوم طبیعی و اجتماعی به شمار میرود. یکی از ابزارهای عوامفریبانه در دست چپها همین موضوع علم است. میتوان این بحث را پیش کشید که علت اصلی به قدرت رسیدن بلشویکها این بود که ادعا میکردند در همهی کارهای خود از نظریه علمی تکامل تاریخی پیروی میکنند. بحث علمی بودن همواره وهن بزرگی مقابل مخاطب عام ایجاد میکند و کمونیستها این حربه را خوب میدانستند. برخی از دانشمندان نیز در این ائتلاف با حزب کمونیسم شوروی شرکت داشتند. مثلا یکی از این دانشمندان این دوره کسی گاستِف، شاعر آیندهگرا و سرایندهی شعرِ کارگران، بود. گاستف «مؤسسهی مرکزی کار» را به منظور مطالعه حرکت بدن کارگران تأسیس کرد تا بتواند بازده کار و بهرهوری را افزایش دهد. علم ژنتیک عرصهای پر جنبوجوش بود. سرگئی چتوِریکوف کارهای مبتکرانهای در زمینهی ژنتیکِ جمعیت انجام داد. ایلیا ایوانوف در مورد پیوند نژاد انسان و شامپانزه تحقیق کرد. دلیل انتخاب موضوعات بالا اثبات ایدئولوژی مارکسی بود.
💎 کمونیستها بودجه علم مورد نظر خود را افزایش دادند و دولت به دنبال توسعه علم مدنظر خود بودند. همه اینها در حالی انجام میشد که کشور درگیر کمبود غذا، کمبود گرما، کمبود تجهیزات و حتی کمبود مجلههای علمی بود. نیکولای واویلوف، متخصص برجستهی علم ژنتیک و پرورش گیاه در شوروی، دانشمندی دیگر به نام لیسنکو را تشویق میکرد که پژوهشهای خود را ادامه دهد. لیسِنکو پیرو نظریهای بود که اعتقاد داشت ویژگیهای اکتسابی میتوانند موروثی شوند؛ این نظریه... در دوران شوروی توسط کمونیستها پرطرفدار بود. جالب آنکه لیسنکو منکر وجود ژن بود؛ نظریات او ناشی از ایدئولوژی بود در نتیجه او حملات سیاسی به علم ژنتیک انجام میداد. آنها به دنبال تأسیس انسان طراز نوین به کمک علم بودند و در نتیجه هر چیز مخالف آن را با نام علم تخطئه میکردند. لیسنکو مخالفینی داشت. اما استالین پشتیبان او بود. این در حالی است که روش کاملاً غیرعلمیِ بررسیهای او، نتیجه واقعی شیوه لیسنکو بود. شواهد ارائه شده از سوی این دانشمند کمونیست افواهی بود و هیچ چیزی از نتایج آماری در آن دیده نمیشد. هیچ تلاش جدی برای سنجش عملیِ روشهای گوناگون از سوی او انجام نمیشد. اما آنچه در این باره و نتایج دستوری علم در دوران شوروی مهم است، پشتیبانی استالین از لیسنکو در سال ١٩۴٨ است که آن را میتوان نمونه آشکاری از استفاده استالین از قدرت برای تعیین آنچه دانش علمی به حساب میآمد، دانست.
💎 جالب آنکه مایکل پولانی فیلسوف علم زمانی که از سوی آکادمی علوم کمونیستها به شوروی دعوت شد تا از دستاوردهای علمی آنها به همراه دیگر دانشمندان دیدن کند متوجه دستوری بودن نتایج علمی آنها شد. او فهمید که دانشمندان شوروی دستوراتی را دریافت میکنند که نتایج علمی آنها بدان منتج شود. نتیجه این سفر پولانی به شوروی کتابی به نام تحقیر آزادی شد. او در این کتاب از حقارت آزادی علم سخن میراند. پولانی تنها منتقد علم کمونیستی نبود؛ واتسلاف هاول که در ایران با کتاب قدرت بیقدرتان معروف است، نیز با این نگرش مخالف بود. او که بر عکس پولانی در کشور شوراها زندگی میکرد و بنا به اقلیم محل سکونت خود دیدگاه راز ورزانهتری را اتخاذ کرده بود، کمونیسم شوروی را وجه افراطی منحرفی از این باور میدانستند که هستی را میتوان نظامی دانست که قوانین جهانشمول معدودی بر آن حاکم است و میتوان آن را به نفع بشریت هدایت کرد.
💎 آنچه درباره علم در شوروی میتوان گفت این است که آنها با جعل علم، به دنبال برساخت انسان طراز نوین بودند. انسانی که آنها میخواستند این بود که تاریخ بشر را در پیشا تاریخ کمونیسم منهدم و با اتکا به ایدئولوژی مارکسیستی دوباره بسازند. آنها انسان طراز نوین را در تخیل خود پاک و منزه تصور میکردند که توسط نظام سرمایهداری و بورژوازی به قهقهرا رفته است. به همین منظور بود که آنها از علم به سوی شبه علم حرکت میکردند. شیوهای که ایدئولوژی هنوز هم با برخی از علوم انجام میدهد.
📝 اشکان زارع-مدرسه علوم انسانی
@cafe_andishe95
💎 کمونیستها بودجه علم مورد نظر خود را افزایش دادند و دولت به دنبال توسعه علم مدنظر خود بودند. همه اینها در حالی انجام میشد که کشور درگیر کمبود غذا، کمبود گرما، کمبود تجهیزات و حتی کمبود مجلههای علمی بود. نیکولای واویلوف، متخصص برجستهی علم ژنتیک و پرورش گیاه در شوروی، دانشمندی دیگر به نام لیسنکو را تشویق میکرد که پژوهشهای خود را ادامه دهد. لیسِنکو پیرو نظریهای بود که اعتقاد داشت ویژگیهای اکتسابی میتوانند موروثی شوند؛ این نظریه... در دوران شوروی توسط کمونیستها پرطرفدار بود. جالب آنکه لیسنکو منکر وجود ژن بود؛ نظریات او ناشی از ایدئولوژی بود در نتیجه او حملات سیاسی به علم ژنتیک انجام میداد. آنها به دنبال تأسیس انسان طراز نوین به کمک علم بودند و در نتیجه هر چیز مخالف آن را با نام علم تخطئه میکردند. لیسنکو مخالفینی داشت. اما استالین پشتیبان او بود. این در حالی است که روش کاملاً غیرعلمیِ بررسیهای او، نتیجه واقعی شیوه لیسنکو بود. شواهد ارائه شده از سوی این دانشمند کمونیست افواهی بود و هیچ چیزی از نتایج آماری در آن دیده نمیشد. هیچ تلاش جدی برای سنجش عملیِ روشهای گوناگون از سوی او انجام نمیشد. اما آنچه در این باره و نتایج دستوری علم در دوران شوروی مهم است، پشتیبانی استالین از لیسنکو در سال ١٩۴٨ است که آن را میتوان نمونه آشکاری از استفاده استالین از قدرت برای تعیین آنچه دانش علمی به حساب میآمد، دانست.
💎 جالب آنکه مایکل پولانی فیلسوف علم زمانی که از سوی آکادمی علوم کمونیستها به شوروی دعوت شد تا از دستاوردهای علمی آنها به همراه دیگر دانشمندان دیدن کند متوجه دستوری بودن نتایج علمی آنها شد. او فهمید که دانشمندان شوروی دستوراتی را دریافت میکنند که نتایج علمی آنها بدان منتج شود. نتیجه این سفر پولانی به شوروی کتابی به نام تحقیر آزادی شد. او در این کتاب از حقارت آزادی علم سخن میراند. پولانی تنها منتقد علم کمونیستی نبود؛ واتسلاف هاول که در ایران با کتاب قدرت بیقدرتان معروف است، نیز با این نگرش مخالف بود. او که بر عکس پولانی در کشور شوراها زندگی میکرد و بنا به اقلیم محل سکونت خود دیدگاه راز ورزانهتری را اتخاذ کرده بود، کمونیسم شوروی را وجه افراطی منحرفی از این باور میدانستند که هستی را میتوان نظامی دانست که قوانین جهانشمول معدودی بر آن حاکم است و میتوان آن را به نفع بشریت هدایت کرد.
💎 آنچه درباره علم در شوروی میتوان گفت این است که آنها با جعل علم، به دنبال برساخت انسان طراز نوین بودند. انسانی که آنها میخواستند این بود که تاریخ بشر را در پیشا تاریخ کمونیسم منهدم و با اتکا به ایدئولوژی مارکسیستی دوباره بسازند. آنها انسان طراز نوین را در تخیل خود پاک و منزه تصور میکردند که توسط نظام سرمایهداری و بورژوازی به قهقهرا رفته است. به همین منظور بود که آنها از علم به سوی شبه علم حرکت میکردند. شیوهای که ایدئولوژی هنوز هم با برخی از علوم انجام میدهد.
📝 اشکان زارع-مدرسه علوم انسانی
@cafe_andishe95
این کتاب حاصل دیدار آندره ژید از شوروی است.
André Gide
نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات1947است
ژید چپگرا ابتدا به طرفداری از شوروی و حزب کمونیست و انقلاب کارگری آنها و امیدی که در دل همه آزادیخواهان ایجاد کرده بودند، میپرداخت.
با سفرهای مختلف به شوروی و با دیدن گروهها و طبقات مختلف همه این امیدها به یأس بدل شد. ژید با قلم روان و روانشناسی عمیقی که در او وجود دارد به تأمل میپردازد. این کتاب در واقع توبه نامه نویسنده است از آنچه قبلاً گفته بود و از شوروی حمایت کرده بود.
به نظر ژید آنچه در شوروی یافت نمیشود اختیار و اراده و آفرینشگری است.
ایران کتاب
@cafe_andishe95
André Gide
نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات1947است
ژید چپگرا ابتدا به طرفداری از شوروی و حزب کمونیست و انقلاب کارگری آنها و امیدی که در دل همه آزادیخواهان ایجاد کرده بودند، میپرداخت.
با سفرهای مختلف به شوروی و با دیدن گروهها و طبقات مختلف همه این امیدها به یأس بدل شد. ژید با قلم روان و روانشناسی عمیقی که در او وجود دارد به تأمل میپردازد. این کتاب در واقع توبه نامه نویسنده است از آنچه قبلاً گفته بود و از شوروی حمایت کرده بود.
به نظر ژید آنچه در شوروی یافت نمیشود اختیار و اراده و آفرینشگری است.
ایران کتاب
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
این کتاب حاصل دیدار آندره ژید از شوروی است. André Gide نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات1947است ژید چپگرا ابتدا به طرفداری از شوروی و حزب کمونیست و انقلاب کارگری آنها و امیدی که در دل همه آزادیخواهان ایجاد کرده بودند، میپرداخت. با سفرهای مختلف به شوروی…
bazgasht_az_shoravi.pdf
2.6 MB
🏛☪️"آنهایی که مذهب و سیاست را مخلوط به هم نمایند هم انتظامات دنیا را مختل کرده اند و هم انتظارات عاقبت را تخریب نموده اند.
گاهی هم بالمرّه نتیجه برعکس مقصود بدست می آید. یعنی روحانیون کشیده می شوند به طرف دنیا و سیاسیون به طرف آخرت و این همان اختلافات عظیمه ای است که زندگی مردم را دچار تزلزل کرده، آنها را می راند به جانب ریا و تزویر و دروغگویی و فشار و دورویی."
📚سفرنامه مازندران، رضاشاه
@cafe_andishe95
گاهی هم بالمرّه نتیجه برعکس مقصود بدست می آید. یعنی روحانیون کشیده می شوند به طرف دنیا و سیاسیون به طرف آخرت و این همان اختلافات عظیمه ای است که زندگی مردم را دچار تزلزل کرده، آنها را می راند به جانب ریا و تزویر و دروغگویی و فشار و دورویی."
📚سفرنامه مازندران، رضاشاه
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در مصاحبه با شبکه Sky News گفتم که در نگاه اکثریت ایرانیان، حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل، درواقع هدر دادن میلیاردها دلار ثروتشان برای تسلیحاتی بوده که در نهایت ثابت شد بیاثرند؛ آن هم در حالی که هممیهنانم در صف غذا و سوخت به سر میبرند، و نگران از اینکه در این شرایط بسیار بد اقتصادی چه چیزی در انتظارشان خواهد بود.
@OfficialRezaPahlavi
@OfficialRezaPahlavi
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در گفتگو با شبکه بریتانیایی GB News تاکید کردم که علی خامنهای و سپاه پاسداران او یک کارزار هماهنگ ترور و وحشت را علیه مردم ایران، خاورمیانه و اروپا برپا کردهاند؛ و زمان آن فرا رسیده که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی اتحادیه اروپا و بریتانیا نیز به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شود.
Ali Khamenei and his IRGC are waging a campaign of terror on the people of Iran, the Middle East, and Europe. It is time for EU countries and the United Kingdom to label the IRGC as what it is: a terrorist organization.
My interview with @gbnews
@OfficialRezaPahlavi
Ali Khamenei and his IRGC are waging a campaign of terror on the people of Iran, the Middle East, and Europe. It is time for EU countries and the United Kingdom to label the IRGC as what it is: a terrorist organization.
My interview with @gbnews
@OfficialRezaPahlavi
💚زمان افسانه ای زردشت
استرابو* گوید: «به چشم مردم یونان ایرانیان نامی ترین بیگانگان هستند». هرگاه موجه یونانیان به جهت ضرورتهای سیاسی نیز به توان و قدرت ایران جلب نمی شد باز دلایل نیکوی دیگری بود که آنان با عنایت به این سرزمین بنگرند.
ایران خواه از لحاظ اصالت فرهنگ و شکل ویژه حکومتش خواه از لحاظ شکوه و حشمت دربار . گذشته افسانه ای که سلاله های پیشین آنرا در بر گرفته بود و خواه از لحاظ روش و شیوه خاص تعلیماتی و دیگر جنبه های تمدنش کانونی از شگفتیها برای یونانیان بود که همانند آن در هیچ کشور دیگر شرقی یکجا یافت نمی شد. با وجود این تنها جلوه های عینی مدنیت ایران نبود که مردم یونان را پسند می افتاد، از ایران جریانهای فکری و بازتابهایی از دانشهای اسرار آمیز به یونان راه می یافت که ذهن و دماغ یونانی در برابر آنها از تأثر ناگزیر بود. بنا به جهاتی از دیرباز در میان یونانیان بین مغ و جادو یعنی magi و magic ارتباطی محسوس میشد و دانش اختر ماری که شایع بود زر دشت آنرا بنیاد گذاشته است سبب شده بود که زردشت در یونان به عنوان یک اختر مار نمونه شناخته شود.(لقب ستاره نگر برای زرتشتیان به کار می رفت.
بنا به روایتهای سنتی یونان بسیاری از حکیمان مانند فیثا غورث از زردشت الهام گرفته اند. یونانیان که همواره آیینهای ایرانی را با علاقه مندی می نگریستند به ناچار به دین ایرانیان که برگزاری مراسم آنرا میتوانستند به آسانی در آسیای صغیر مشاهده کنند، توجه بیشتری داشتند بعدها مشاهدات یونانیان همراه گنجینه هایی از سنتهای هلنی به رومیان که به سبب افزایش قدرتشان همواره با پارسها و اشکانیان در تماس بودند منتقل شد.
اشنایی ما با باورهای ایرانی از راه اوستاست. بررسیهای انتقادی پنجاه سال گذشته روشن کرده است که این نامه مجموعه ای است از متن های گوناگون که به دوره های متفاوتی تعلق دارند علاوه برگاهان یعنی سرودهای غنایی کهنی که از خود زردشت است اوستا به طور کلی عبارتست از پشتها سرودهایی در ستایش ایزدان باستانی و وندیداد (Videvdat) داد ضد «دیوان که مجموعه ای از دادهای دینی و اخلاقی است و موضوع اصلی آن پاکی و طهارت است علی رغم قدمت ،گاهان که کونه بسیار کهن زبانگاهانی گواه آنست این سرودها باستانی ترین مرحله دین ایرانی را نمی نمایانند *** زردشت با دین آوری خود در پی آن بود که ستایش بنیادهای مجرد اخلاقی را جایگزین پرستش ایزدان باستانی گیتی سازد همان ایزدانی که شکوه و فر آنها در پشتها ستوده شده است. یشتها اگرچه بعدها گردآوری شده اند ولی عقاید و باورهایی را می نمایانند که به دورانی کهن تر از گاهان تعلق دارد. آیین زردشتی سخت کوشید که این باورها را طرد کند ولی بعدها ناگزیر شد که آنها را در خود مستحیل نماید. به سبب فقدان آگاهیهای تاریخی هنوز نمی توان از روی تفسیر و گزارش اوستا زمان و مکان دقیق نشات دین زرتشت را به طور دقیق تعیین کرد.
📚📖دین ایرانی امیل بنونیست-ص1
@cafe_andishe95
استرابو* گوید: «به چشم مردم یونان ایرانیان نامی ترین بیگانگان هستند». هرگاه موجه یونانیان به جهت ضرورتهای سیاسی نیز به توان و قدرت ایران جلب نمی شد باز دلایل نیکوی دیگری بود که آنان با عنایت به این سرزمین بنگرند.
ایران خواه از لحاظ اصالت فرهنگ و شکل ویژه حکومتش خواه از لحاظ شکوه و حشمت دربار . گذشته افسانه ای که سلاله های پیشین آنرا در بر گرفته بود و خواه از لحاظ روش و شیوه خاص تعلیماتی و دیگر جنبه های تمدنش کانونی از شگفتیها برای یونانیان بود که همانند آن در هیچ کشور دیگر شرقی یکجا یافت نمی شد. با وجود این تنها جلوه های عینی مدنیت ایران نبود که مردم یونان را پسند می افتاد، از ایران جریانهای فکری و بازتابهایی از دانشهای اسرار آمیز به یونان راه می یافت که ذهن و دماغ یونانی در برابر آنها از تأثر ناگزیر بود. بنا به جهاتی از دیرباز در میان یونانیان بین مغ و جادو یعنی magi و magic ارتباطی محسوس میشد و دانش اختر ماری که شایع بود زر دشت آنرا بنیاد گذاشته است سبب شده بود که زردشت در یونان به عنوان یک اختر مار نمونه شناخته شود.(لقب ستاره نگر برای زرتشتیان به کار می رفت.
بنا به روایتهای سنتی یونان بسیاری از حکیمان مانند فیثا غورث از زردشت الهام گرفته اند. یونانیان که همواره آیینهای ایرانی را با علاقه مندی می نگریستند به ناچار به دین ایرانیان که برگزاری مراسم آنرا میتوانستند به آسانی در آسیای صغیر مشاهده کنند، توجه بیشتری داشتند بعدها مشاهدات یونانیان همراه گنجینه هایی از سنتهای هلنی به رومیان که به سبب افزایش قدرتشان همواره با پارسها و اشکانیان در تماس بودند منتقل شد.
اشنایی ما با باورهای ایرانی از راه اوستاست. بررسیهای انتقادی پنجاه سال گذشته روشن کرده است که این نامه مجموعه ای است از متن های گوناگون که به دوره های متفاوتی تعلق دارند علاوه برگاهان یعنی سرودهای غنایی کهنی که از خود زردشت است اوستا به طور کلی عبارتست از پشتها سرودهایی در ستایش ایزدان باستانی و وندیداد (Videvdat) داد ضد «دیوان که مجموعه ای از دادهای دینی و اخلاقی است و موضوع اصلی آن پاکی و طهارت است علی رغم قدمت ،گاهان که کونه بسیار کهن زبانگاهانی گواه آنست این سرودها باستانی ترین مرحله دین ایرانی را نمی نمایانند *** زردشت با دین آوری خود در پی آن بود که ستایش بنیادهای مجرد اخلاقی را جایگزین پرستش ایزدان باستانی گیتی سازد همان ایزدانی که شکوه و فر آنها در پشتها ستوده شده است. یشتها اگرچه بعدها گردآوری شده اند ولی عقاید و باورهایی را می نمایانند که به دورانی کهن تر از گاهان تعلق دارد. آیین زردشتی سخت کوشید که این باورها را طرد کند ولی بعدها ناگزیر شد که آنها را در خود مستحیل نماید. به سبب فقدان آگاهیهای تاریخی هنوز نمی توان از روی تفسیر و گزارش اوستا زمان و مکان دقیق نشات دین زرتشت را به طور دقیق تعیین کرد.
📚📖دین ایرانی امیل بنونیست-ص1
*(یا استرابون یا سترابُن Strábōn) از تاریخنگاران و جغرافیدانان یونانی بود که کتاب جغرافیای وی تنها اثر باقیمانده در زمان فرمانروایی آگوستوس (۲۷ پیش از میلاد – ۱۴ پس از میلاد) که به تمام اقوام و کشورهای شناخته شده توسط یونانیان و رومیان در آن هنگام پرداختهاست)
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
💚زمان افسانه ای زردشت استرابو* گوید: «به چشم مردم یونان ایرانیان نامی ترین بیگانگان هستند». هرگاه موجه یونانیان به جهت ضرورتهای سیاسی نیز به توان و قدرت ایران جلب نمی شد باز دلایل نیکوی دیگری بود که آنان با عنایت به این سرزمین بنگرند. ایران خواه از لحاظ…
🕊صلح و دوری از جنگ در آیین زرتشت
((ای اهورا به روان آفرینش تاب و توانایی بخش ـ از راستی و پاک منشی وسیله ای برانگیز که از نیروی آن صلح و آرامش پدیدار گردد...< یسنا ۲۹ بند۱۰>))
این است صدای زرتشت که از خلال اعصار دور به گوش میرسد و پس از آن بود که گروه مومنان و پیروان در اقرار نامه ایمانی خود این جمله را گنجاندند:
((من میستایم آیین مزدیسنا را که دور افگننده جنگ افزار و ضد جنگ و خون ریزی است < یسنا۱۲ بند ۹>))
در اوستا این گونه جملات چه بسیار است. چون زندگی دهقانی و جامعه به آن صلح نیازمند است. در جایی دیگر از اوستا این گونه آمده است :
((ما صلح و سلامتی را میستاییم که جنگ و ستیز را در هم شکند < سروش یشت ها دخت ))
نه تنها در اوستا بلکه در کتب پهلوی و روایات متاخر هم چنان درباره صلح و دوری از جنگ تاکید و توصیه شده . اما در این صلح جویی ضعف به هیچ وجه راه نداشته است و گرفتن حق ستوده شده و تمکین به ظلم حقارت آمیز بوده است. به همین جهت است که در کتاب گات ها به جملاتی این چنین برخورد میکنیم :
(( خشم باید باز داشته شود ـ در برابر ظلم از خودتان مدافعه کنید. < یسنای ۴۸ بند ۷ >))( ر - م )
در چنین مجموعه کهنی هر گاه بخواهیم کوشش و جست وجو نماییم آیینی کامل و تام به وجود خواهد آمد. نه تنها در گات ها بلکه در تمام قسمت های اوستا این گونه جملات بسیار است که از صلح و آزادی جانب داری میکند و جنگ و جون ریزی را بد می داند
وبلاگ اوستا
@cafe_andishe95
((ای اهورا به روان آفرینش تاب و توانایی بخش ـ از راستی و پاک منشی وسیله ای برانگیز که از نیروی آن صلح و آرامش پدیدار گردد...< یسنا ۲۹ بند۱۰>))
این است صدای زرتشت که از خلال اعصار دور به گوش میرسد و پس از آن بود که گروه مومنان و پیروان در اقرار نامه ایمانی خود این جمله را گنجاندند:
((من میستایم آیین مزدیسنا را که دور افگننده جنگ افزار و ضد جنگ و خون ریزی است < یسنا۱۲ بند ۹>))
در اوستا این گونه جملات چه بسیار است. چون زندگی دهقانی و جامعه به آن صلح نیازمند است. در جایی دیگر از اوستا این گونه آمده است :
((ما صلح و سلامتی را میستاییم که جنگ و ستیز را در هم شکند < سروش یشت ها دخت ))
نه تنها در اوستا بلکه در کتب پهلوی و روایات متاخر هم چنان درباره صلح و دوری از جنگ تاکید و توصیه شده . اما در این صلح جویی ضعف به هیچ وجه راه نداشته است و گرفتن حق ستوده شده و تمکین به ظلم حقارت آمیز بوده است. به همین جهت است که در کتاب گات ها به جملاتی این چنین برخورد میکنیم :
(( خشم باید باز داشته شود ـ در برابر ظلم از خودتان مدافعه کنید. < یسنای ۴۸ بند ۷ >))( ر - م )
در چنین مجموعه کهنی هر گاه بخواهیم کوشش و جست وجو نماییم آیینی کامل و تام به وجود خواهد آمد. نه تنها در گات ها بلکه در تمام قسمت های اوستا این گونه جملات بسیار است که از صلح و آزادی جانب داری میکند و جنگ و جون ریزی را بد می داند
وبلاگ اوستا
@cafe_andishe95
⚫️درویشی مستجابالدعوه در بغداد پدید آمد حجاج یوسف را خبر کردند. بخواندش و گفت دعای خیری بر من کن.
گفت: خدایا جانش بستان.
گفت: از بهر خدای این چه دعاست.
گفت: این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.
ای زبردست زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری
مُردنت به که مردم آزاری
📒سعدی شیرازی
🌻اول اردیبهشت تولد و روز بزرگداشت سعدی خجسته باد
@cafe_andishe95
گفت: خدایا جانش بستان.
گفت: از بهر خدای این چه دعاست.
گفت: این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را.
ای زبردست زیردست آزار
گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری
مُردنت به که مردم آزاری
📒سعدی شیرازی
🌻اول اردیبهشت تولد و روز بزرگداشت سعدی خجسته باد
@cafe_andishe95
⚔️🛡 نخستین نبرد چریکی یا شاید بهتر است بگوییم نخستین کاربرد کلمه جنگ چریکی از ریشه کلمه guerra به نبرد والدپناس (Contienda de Valdepeñas) به تاریخ ۶ ژوئن ۱۸۰۸ در جریان مقاومت چریکهای اسپانیایی در برابر تهاجم نیروهای فرانسهی ناپلئون بناپارت به اسپانیا برمیگردد.
گرچه چریک پیروز شدند، اما در مجموع نیروهای ناپلئون در جریان جنگ با امپراتوری اسپانیا ضربات و شکست های سختی به آن وارد کردند. در پی این ضربات و شکست ها سلطه دیوان تفتیش عقاید اسپانیا که دوران پایانی و روبه ضعف خود را میگذراند رسماً پایان یافت. علاوه بر این، نیروهای جدایی طلب در سراسر آمریکای لاتین نیز سربلند کرده و به این پی بردند که امپراتوری اسپانیا ضعیف و آسیب پذیر است، درحالی که رهبران این نیروها از ناپلئون الهام میگرفتند و بنوعی هرکدام خود را یک ناپلئون میپنداشتند، دست به شورش های جدایی طلبانه علیه امپراتوری اسپانیا زدند که در نهایت به جدایی این سرزمین ها از پادشاهی اسپانیا انجامید.
🖼 نقاشی: مقاومت چریکهای اسپانیایی در مقابل نیروهای فرانسهی ناپلئون در نبرد والدپناس، اثر نقاش ناشناس والنسیایی به سال ۱۹۱۰
علی صدق
@cafe_andishe95
گرچه چریک پیروز شدند، اما در مجموع نیروهای ناپلئون در جریان جنگ با امپراتوری اسپانیا ضربات و شکست های سختی به آن وارد کردند. در پی این ضربات و شکست ها سلطه دیوان تفتیش عقاید اسپانیا که دوران پایانی و روبه ضعف خود را میگذراند رسماً پایان یافت. علاوه بر این، نیروهای جدایی طلب در سراسر آمریکای لاتین نیز سربلند کرده و به این پی بردند که امپراتوری اسپانیا ضعیف و آسیب پذیر است، درحالی که رهبران این نیروها از ناپلئون الهام میگرفتند و بنوعی هرکدام خود را یک ناپلئون میپنداشتند، دست به شورش های جدایی طلبانه علیه امپراتوری اسپانیا زدند که در نهایت به جدایی این سرزمین ها از پادشاهی اسپانیا انجامید.
🖼 نقاشی: مقاومت چریکهای اسپانیایی در مقابل نیروهای فرانسهی ناپلئون در نبرد والدپناس، اثر نقاش ناشناس والنسیایی به سال ۱۹۱۰
علی صدق
@cafe_andishe95
❌فروپاشیِ کمونیسم و درسهایی که باید از آن گرفت
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد. ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.
نظامهای سیاسی به شیوه های گوناگون فرو می پاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.
دلایل فروپاشی را می توانم فهرست وار برایتان ذکر کنم:
یک) سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا، مسکن و غیره.
دو) صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه) سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند.
چهار) فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.
پنج) نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش) شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت) بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم. هر چه میگذرد مطمئن تر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.کمونیستها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.
خطر کمونیسم البته همچنان باقیست. امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده. این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.
امروزه کمونیستها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند. پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.
ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خوردهایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
بیژن اشتری
@cafe_andishe95
سی و دو سال پیش در چنین روزهایی اتحاد شوروی رسما فروپاشی خود را اعلام کرد. ثمره این فروپاشی ایجاد پانزده کشور مستقل بود.
نظامهای سیاسی به شیوه های گوناگون فرو می پاشند.شیوه فروپاشی شوروی از درون بود هر چند عامل خارجی به صورت غیر مستقیم اثرگذار بود.
دلایل فروپاشی را می توانم فهرست وار برایتان ذکر کنم:
یک) سوق یافتن بخش اعظم بودجه و منابع کشور به سمت تولیدات نظامی و برنامه های فضایی و غفلت از تامین نیازهای ضروری مردم از قبیل غذا، مسکن و غیره.
دو) صرف بودجه های هنگفت برای ادامه جنگ افغانستان و حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای اقماری و کمک های بلاعوض اقتصادی به کشورهای کمونیستی در اروپا و سایر نقاط جهان که در مجموع منجر به ضعف شدید اقتصادی کشور و رشد نارضایتی در بین مردم شد.
سه) سربرآوردن قشر فاسدی از سیاستمداران که جز حفظ مناصب و امتیازات مادی انحصاری شان به چیز دیگری فکر نمی کردند.
چهار) فرسودگی ایدئولوژی حکومتی و بی اثر شدن ماشین پروپاگاندا به مرور زمان.
پنج) نفی اقدامات اصلاحی از سوی نظامیان و هسته سخت قدرت.گورباچف و یاران اصلاح طلبش تلاش زیادی کردند که با انجام اصلاحات سیاسی و اقتصادی نظام را از فروپاشی نجات دهند اما سران ارتش و اعضای گارد قدیم حاضر به پذیرش این اصلاحات نشدند و بر روش های سرکوبگرانه پیشین اصرار کردند.
شش) شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق شد که اعتماد متقابل بین مردم و حکومت کاملا از بین رفت.این وضعیت منجر به حالت انقلابی شد به طوری که نه حاکمان می توانستند مثل سابق حکومت کنند نه مردم میخواستند مثل سابق از حکومت فرمان ببرند
هفت) بی اثر شدن ماشین سرکوب به نحوی که هزینه سرکوب برای حکومت بسیار بیشتر از هزینه تحمل اعتراضات عمومی شده بود.
من نمیتوانم خوشحالی خودم را از فروپاشی کمونیسم بینالملل در سی و دو سال پیش ابراز نکنم. هر چه میگذرد مطمئن تر میشوم که کمونیسم چیزی جز شرارت مطلق نبوده و نیست.کمونیستها حداقل باعث مرگ صد میلیون نفر در قرن بیستم شدند.
خطر کمونیسم البته همچنان باقیست. امروزه کمونیستها خود را سوسیالیست یا ترقیخواه یا پراگرسیو یا لیبرال مینامند بس که واژه کمونیست منفور شده. این نئوکمونیستها چه بسا جنایتهای استالین و پل پوت را هم محکوم کنند اما نباید فریبشان را خورد.
امروزه کمونیستها در صحنه های نبرد تازهای مشغول فعالیت هستند و هوادار حقوق اقلیتهای جنسی و قومیتی و نژادی و غیره شدهاند. پس باید حواسمان جمع باشد که در دام آنها نیفتیم.
ما ایرانیها یکبار گول کمونیستهای وطنی را خوردهایم و همین یکبار باید بار آخر باشد.
بیژن اشتری
@cafe_andishe95