🔥چهارشنبه سوری ، گذر سیاوش از آتش ،
📚 گریزی به شاهنامه فرزانه ی توس؛فردوسی
چهارشنبه سوری آیینی کهن است که ریشه در تاریخ کهنسال و سیمایی در شناسنامه ی ملی ما یعنی شاهنامه ایرانیان دارد!
این آیین روشنایی ، نمادی است از ارزش نهادن به آتش که
یکی از چهار عنصر سپندینه و برتر است ، چون هوا و آب و خاک.
که به نادرست ، برخی ، آن را، آتش پرستی معرفی کرده اند!
چهارشنبه سوری از نشاط و پویش در زمستانی سرد می گوید و پیشوازی است برای بهاری زیبا.
قاصدکی برای "نوروز" که نویدی بوده است برای نو شدن اندیشه ، طبیعت و جان ایرانیان!
برپایه سروده هاى فرزانه توس، سیاوش فرزند کیکاووس شاه در ٧ سالگى مادرش را از دست می دهد و پادشاه همسر دیگری را برمی گزیند، سودابه همسر دوم پادشاه که زنى زیبا و نه چندان نیکو منش بود بر سیاوش دل می بندد :
یکى روز کاووس کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در
زنـاگـاه روى سیاوش بدید
پراندیشه گشت و دلش بردمید
زعشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند
سودابه در اندیشه بود تا بگونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند،
و او را فرا می خواند:
که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمایى مرا سرو بالاى خویش
بیاراسته خویش چون نوبهار
بگردش هم از ماهرویان هزار
آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او چنین گفت :
هر آنکس که از دور بیند تو را
شود بیهُش و برگزیند تو را
زمن هر چه خواهى، همه کام تو
بر آرم ، نپیچم سر از دام تو
من اینک به پیش تو افتاده ام
تن و جان شیرین ، تو را داده ام!
سودابه پس از اینکه از مهر و عشق خود به سیاوش می گوید و همزمان به او نزدیک می شود ناگاه او را در آغوش کشیده و می بوسد :
سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد
رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم!
چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو!
نه من با پدر بى وفایى کنم
نه با اهرمن آشنایى کنم!
سیاوش با خشم و پریشانی و دلهره به نامادرى خود چنین گفت :
سرِ بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى!
سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم بیرون از کاخ سودابه را کرد. سودابه که از برملا شدن رویداده بیم داشت داد و فریاد کرد و گریبان چاک نمود و گناه را به گردن سیاوش انداخت. بارى سیاوش به سودابه می گوید که پدر را آگاه خواهد کرد :
از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ
بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو
مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى؟
بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک!
در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست.
سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش گذر کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش گذر خواهم کرد :
سیاوش بیامد به پیش پدر
یکى خود و زرین نهاده به سر
سیاوش بدو گفت اندُه مدار
کزین سان بود گردش روزگار
سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت!
زآتش برون آمد آزاد مرد
لبان پر ز خنده برخ همچو وَرد!
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود!
سواران لشگر بر انگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند
سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش گذر کرد و تندرست بیرون آمد.
یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کِهان و میان مِهان
سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک
که از نفت آن کوه آتش پِـرَست
همه کامه دشمنان کرد پست!
بدو گفت شاه، اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن روان
چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا
سیاوخش را تنگ در برگرفت
زکردار بد پوزش اندر گرفت
مى آورد و رامشگران را بخواند
همه کام ها با سیاوش براند
سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید
این رخداد و آزمایش گذر از آتش در بهرام شید(سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سور و شادمانى برگزار شد و از آن پس به یاد گذر سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید(سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن می گیرند.
✔️گذر سرافرازانه سیاوش پاک از آتش ، نمادی است از گذر تاریخی و همواره ی ایرانیان از ناپاکی و پلشتی!
پاینده ایران.
برگرفته از کانال فرهنگسرای کتاب خوب
@cafe_andishe95
📚 گریزی به شاهنامه فرزانه ی توس؛فردوسی
چهارشنبه سوری آیینی کهن است که ریشه در تاریخ کهنسال و سیمایی در شناسنامه ی ملی ما یعنی شاهنامه ایرانیان دارد!
این آیین روشنایی ، نمادی است از ارزش نهادن به آتش که
یکی از چهار عنصر سپندینه و برتر است ، چون هوا و آب و خاک.
که به نادرست ، برخی ، آن را، آتش پرستی معرفی کرده اند!
چهارشنبه سوری از نشاط و پویش در زمستانی سرد می گوید و پیشوازی است برای بهاری زیبا.
قاصدکی برای "نوروز" که نویدی بوده است برای نو شدن اندیشه ، طبیعت و جان ایرانیان!
برپایه سروده هاى فرزانه توس، سیاوش فرزند کیکاووس شاه در ٧ سالگى مادرش را از دست می دهد و پادشاه همسر دیگری را برمی گزیند، سودابه همسر دوم پادشاه که زنى زیبا و نه چندان نیکو منش بود بر سیاوش دل می بندد :
یکى روز کاووس کى با پسر
نشسته که سودابه آمد ز در
زنـاگـاه روى سیاوش بدید
پراندیشه گشت و دلش بردمید
زعشق رخ او قرارش نماند
همه مهر اندر دل آتش نشاند
سودابه در اندیشه بود تا بگونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند،
و او را فرا می خواند:
که باید که رنجه کنى پاى خویش
نمایى مرا سرو بالاى خویش
بیاراسته خویش چون نوبهار
بگردش هم از ماهرویان هزار
آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او چنین گفت :
هر آنکس که از دور بیند تو را
شود بیهُش و برگزیند تو را
زمن هر چه خواهى، همه کام تو
بر آرم ، نپیچم سر از دام تو
من اینک به پیش تو افتاده ام
تن و جان شیرین ، تو را داده ام!
سودابه پس از اینکه از مهر و عشق خود به سیاوش می گوید و همزمان به او نزدیک می شود ناگاه او را در آغوش کشیده و می بوسد :
سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد
همانا که از شرم ناورد یاد
رخان سیاوش چو خون شد ز شرم
بیاراست مژگان به خوناب گرم!
چنین گفت با دل که از کار دیو
مرا دور داراد کیوان خدیو!
نه من با پدر بى وفایى کنم
نه با اهرمن آشنایى کنم!
سیاوش با خشم و پریشانی و دلهره به نامادرى خود چنین گفت :
سرِ بانوانى و هم مهترى
من ایدون گمانم که تو مادرى!
سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم بیرون از کاخ سودابه را کرد. سودابه که از برملا شدن رویداده بیم داشت داد و فریاد کرد و گریبان چاک نمود و گناه را به گردن سیاوش انداخت. بارى سیاوش به سودابه می گوید که پدر را آگاه خواهد کرد :
از آن تخت برخاست با خشم و جنگ
بدو اندر آویخت سودابه چنگ
بدو گفت من راز دل پیش تو
بگفتم نهانى بد اندیش تو
مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟
به پیش خردمند رعنا کنى؟
بزد دست و جامه بدرید پاک
به ناخن دو رخ را همى کرد چاک!
در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست.
سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش گذر کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم از آتش گذر خواهم کرد :
سیاوش بیامد به پیش پدر
یکى خود و زرین نهاده به سر
سیاوش بدو گفت اندُه مدار
کزین سان بود گردش روزگار
سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت
تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت!
زآتش برون آمد آزاد مرد
لبان پر ز خنده برخ همچو وَرد!
چو بخشایش پاک یزدان بود
دم آتش و باد یکسان بود!
سواران لشگر بر انگیختند
همه دشت پیشش درم ریختند
سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش گذر کرد و تندرست بیرون آمد.
یکى شادمانى شد اندر جهان
میان کِهان و میان مِهان
سیاوش به پیش جهاندار پاک
بیامد بمالید رخ را به خاک
که از نفت آن کوه آتش پِـرَست
همه کامه دشمنان کرد پست!
بدو گفت شاه، اى دلیر جهان
که پاکیزه تخمى و روشن روان
چنانى که از مادر پارسا
بزاید شود بر جهان پادشا
سیاوخش را تنگ در برگرفت
زکردار بد پوزش اندر گرفت
مى آورد و رامشگران را بخواند
همه کام ها با سیاوش براند
سه روز اندر آن سور مى در کشید
نبد بر در گنج بند و کلید
این رخداد و آزمایش گذر از آتش در بهرام شید(سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سور و شادمانى برگزار شد و از آن پس به یاد گذر سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید(سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن می گیرند.
✔️گذر سرافرازانه سیاوش پاک از آتش ، نمادی است از گذر تاریخی و همواره ی ایرانیان از ناپاکی و پلشتی!
پاینده ایران.
برگرفته از کانال فرهنگسرای کتاب خوب
@cafe_andishe95
Forwarded from Reza Pahlavi - Official TG
جشنها و آیینهای ایرانی از مهمترین جلوههای پیوستگی تاریخی ملت ایران است. در شرایطی که رژیم ضد ایرانی جمهوری اسلامی و دیگر بدخواهان ایران، همبستگی و یگانگی ملی ما را نشانه رفتهاند، پاسداشت هرچه باشکوهتر جشنهای ایرانی اهمیتی دوچندان مییابد.
امسال نیز در شب #چهارشنبه_سوری یاد قهرمانان جاویدنام وطن را زنده نگه میداریم و برای فردای آزاد و آباد میهنمان میخوانیم:
ایران ای خُرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
@OfficialRezaPahlavi
امسال نیز در شب #چهارشنبه_سوری یاد قهرمانان جاویدنام وطن را زنده نگه میداریم و برای فردای آزاد و آباد میهنمان میخوانیم:
ایران ای خُرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
@OfficialRezaPahlavi
گروه فلسطین» یک گروه مارکسیستی- مائوئیستی ضد حکومت پهلوی بود که برای مبارزه تروریستی با حکومت شاه نیروهایش را نزد گروههای فلسطینی در عراق و لبنان میفرستادند تا آموزش نظامی ببینند.
📍این گروه تروریستی در سال ۱۳۴۸ بهوسیله ساواک کشف شد و یکی از اعضای برجسته این گروه به نام شکرالله پاکنژاد به همراه ۱۰ نفر دیگر هنگام خروج از کشور جهت کسب آموزشهای نظامی از نیروهای فلسطینی به دام ساواک افتادند.
با انقلاب ۵۷ آرزوهای «شکری» برآورده و او
آزاد شد.
شکرالله در ۲۸ آذرماه ۱۳۶۰ به دست جمهوری اسلامی اعدام شد.
🔺بسیاری از گروههای تروریستی مخالف شاه در عراق، لیبی، لبنان و … به وسیله چریکهای تروریست فلسطینی آموزش نظامی میدیدند.
➖آمال و آرزوهای این گروهها این بود که ایران هم مانند چین مائو و شوروی استالینی و کوبای کاسترو و … «آزاد» بشود.
🔺این «آزادیخواهان» نقش بزرگی در «ایران آزاد» امروز دارند و برای همین است که عاشق حماس و دیگر تروریستهای فلسطینی هستند.
کمپین بازگشت شاهزاده
@cafe_andishe95
📍این گروه تروریستی در سال ۱۳۴۸ بهوسیله ساواک کشف شد و یکی از اعضای برجسته این گروه به نام شکرالله پاکنژاد به همراه ۱۰ نفر دیگر هنگام خروج از کشور جهت کسب آموزشهای نظامی از نیروهای فلسطینی به دام ساواک افتادند.
با انقلاب ۵۷ آرزوهای «شکری» برآورده و او
آزاد شد.
شکرالله در ۲۸ آذرماه ۱۳۶۰ به دست جمهوری اسلامی اعدام شد.
🔺بسیاری از گروههای تروریستی مخالف شاه در عراق، لیبی، لبنان و … به وسیله چریکهای تروریست فلسطینی آموزش نظامی میدیدند.
➖آمال و آرزوهای این گروهها این بود که ایران هم مانند چین مائو و شوروی استالینی و کوبای کاسترو و … «آزاد» بشود.
🔺این «آزادیخواهان» نقش بزرگی در «ایران آزاد» امروز دارند و برای همین است که عاشق حماس و دیگر تروریستهای فلسطینی هستند.
کمپین بازگشت شاهزاده
@cafe_andishe95
🟩⬜️🟥رضاشاه فرزند ملت بود. او پیش از آنکه به مقام پادشاهی برسد، در جایگاه یک نظامی میهنپرست، دور تا دور ایران را گشته و دیده بود که نبود یک دولت کارآمد و قدرتمند چه رنج و فلاکتی برای ملت به بار آورده است.
سردارسپه در روزگاری برای نجات میهن به پا خاست که فقدان سازوکار مدرن و دخالت دولتهای خارجی، مشروطیت نوپای ایران را زمینگیر کرده و سالها بود که مجلس شورای ملی به عنوان نماد مشروطیت، تعطیل بود. بعد از بازگرداندن نظم و امنیت به کشور، رضاشاه و یاران ایرانسازش، استقلال ایران از بیگانه و تاسیس نهادهای کارا و مدرن را در دستور کار خود قرار دادند و مشروطیت نیمهجان را جانی دوباره بخشیدند.
میهنپرستی و مردمدوستی، حکومت قانون و نظم، تجددگرایی، ورود زنان به اجتماع، و تفکیک دین و دولت، از مهمترین اصول و ارزشهایی بودند که رضاشاه و یارانش برای نجات و ساخت ایران سرلوحه کار خود قرار دادند. ما نیز اگرچه در زمانهای متفاوت هستیم، اما نیاز داریم تا آن اصول را در کنار ارزشهای دنیای امروز همچون دموکراسی لیبرال و حقوق بشر در دستور کار خود برای بازپسگیری و بازسازی ایران قرار دهیم.
زادروز رضاشاه، فرصت و بهانهای است تا بار دیگر خدمات ماندگار او به ایران و ایرانی را یادآوری کنیم. موجب خشنودی من است که چند نسل از نوجوانان و جوانان امروز با گذشت یک قرن، قدردان آن مرد بزرگ هستند.
Reza Pahlavi
@cafe_andishe95
سردارسپه در روزگاری برای نجات میهن به پا خاست که فقدان سازوکار مدرن و دخالت دولتهای خارجی، مشروطیت نوپای ایران را زمینگیر کرده و سالها بود که مجلس شورای ملی به عنوان نماد مشروطیت، تعطیل بود. بعد از بازگرداندن نظم و امنیت به کشور، رضاشاه و یاران ایرانسازش، استقلال ایران از بیگانه و تاسیس نهادهای کارا و مدرن را در دستور کار خود قرار دادند و مشروطیت نیمهجان را جانی دوباره بخشیدند.
میهنپرستی و مردمدوستی، حکومت قانون و نظم، تجددگرایی، ورود زنان به اجتماع، و تفکیک دین و دولت، از مهمترین اصول و ارزشهایی بودند که رضاشاه و یارانش برای نجات و ساخت ایران سرلوحه کار خود قرار دادند. ما نیز اگرچه در زمانهای متفاوت هستیم، اما نیاز داریم تا آن اصول را در کنار ارزشهای دنیای امروز همچون دموکراسی لیبرال و حقوق بشر در دستور کار خود برای بازپسگیری و بازسازی ایران قرار دهیم.
زادروز رضاشاه، فرصت و بهانهای است تا بار دیگر خدمات ماندگار او به ایران و ایرانی را یادآوری کنیم. موجب خشنودی من است که چند نسل از نوجوانان و جوانان امروز با گذشت یک قرن، قدردان آن مرد بزرگ هستند.
Reza Pahlavi
@cafe_andishe95
💰📈عواملی که باعث کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم می شوند:
1- در صورتی که پرداختها بر دریافتهای ارزی برتری پیدا کنند،یا به عبارتی خرج بیشتر از دخل باشد،در ان صورت نرخ ارز در برابر پول ملی افزایش خواهد یافت و کاهش قدرت خرید را رقم خواهد زد.
2- افزایش نرخ تورم داخلی به هر دلیل که باشد.از چاپ پول بی پشتوانه و افزایش اعتبارات بانکی گرفته تا کاهش رشد اقتصادی در نهایت سبب کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم خواهد شد.
3- در کشور ما که متأسفانه دارای اقتصاد دولتی بوده و درامد عمده ارزی توسط دولت و از فروش نفت و فراوردههای ان تأمین میشود، علت دیگر کاهش ارزش پول ملی،نگاه دولت به نرخ ارز خارجی است.دولت به علتهای بسیاری،از کاهش ارزش برابری پول ملی حمایت میکند.البته به دلیل کاهش قدرت خرید مردم،دولت کاملا این موضوع را کتمان میکند. لیکن واضح است که ارزش برابری ارز خارجی در برابر پول ملی،باتوجه به عدم استقلال بانک مرکزی و تسلط دولت بر چاپ پول ملی،ایجاد اعتبارات بانکی و تسلط بر بخش اعظم درامد ارزی،توسط دولت تعیین میشود.
4- از جمله دیگر عوامل کاهش ارزش پول ملی، کسری در بودجه عمومی کشور و محقق نشدن درامدهای پیش بینی شده در بودجه و افزایش هزینههای مقرر شده در ان است.در این شرایط دولت برای جایگزینی کسری درامد،ارز را بطور مستقیم وارد بازار کرده و با افزایش قیمت،ان را به فروش میرساند.بدین ترتیب در برابر ارز ارائه شده،پول ملی بیشتری دریافت کرده و سبب کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم میشود.
5- همانگونه که در شرایط فعلی کشورمان شاهد ان هستیم،وضعیت و دورنمای سیاسی و اقتصادی فعلی ما بر ارزش پول ملی تأثیر مستقیم گذاشته و با وضعیت سیاسی نابسامان و ابهام در اینده اقتصادی که با ان مواجه هستیم،طبیعتا موجب غیرقابل اطمینان شدن پول ملی و کاهش ارزش ان در مقابل ارز دیگر کشورها خواهیم بود و این روند کاهش قدرت خرید مردم را سرعت خواهد بخشید.
6- تضعیف سیاست طرف عرضه و افزایش واردات از دیگر دلایل کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم بوده و علت اصلی ان دخالت زیادتر از حد دولت در کلیه ارکان اقتصادی بوده و عملا بخش خصوصی را در سرمایه گذاری در تولید و تجارت به حاشیه رانده و به عنوان راه حل سریع برای مرحم گذاشتن بر مشکلات به واردات بی رویه اقلام مصرفی روی اورده است.
7- افزوده شدن سالیانه بخشهای غیر مولد به بودجه دولت موجب فربه شدن بدنه دولت و سازمانها و ارگانهای هزینهای غیر مفید شده، بودجه جاری دولت را هر ساله حجیمتر و غیر کاراتر کرده و سبب افزایش تورم و کاهش ارزش هر چه بیشتر ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم شده است.
8- مزید بر انچه گفته شد،مصائب ایجاد شده به واسطه تحریم علیه ایران،باعث افزایش انتظارات تورمی و شدت گرفتن کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم شده و جو روانی اینده مبهم اقتصادی را ایجاد کرده است.البته این موضوع که علت اصلی مشکلات اقتصادی ما نیست،به حربهای برای توجیه ضعف برنامه ریزی و سوء مدیریت مسئولین ما تبدیل شده است.بدیهی است که امریکا با شناسایی نقطه ضعف کشور که همانا وضعیت اسفبار اقتصادی است،این بخش را مورد حمله قرار داده و می دانسته که مدیران اقتصادی به جای مقابله با این یورش جهت استفاده تبلیغاتی و روپوشانی ضعف خود با ان همراهی خواهند کرد.
باید بپذیریم که علت اصلی و اساسی کاهش ارزش پول ملی سیاستهای غلط و ناشیانه دولتی بوده که تحریم فقط در بروز و تشدید ان مؤثر بوده است.چاره این درد که فضای تنفس قشر متوسط و ضعیف را هر روزه تنگتر کرده، فقط و فقط حکمرانی خوب در دستان مدیران با کفایت است نه کوتوله های کنونی.
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95
1- در صورتی که پرداختها بر دریافتهای ارزی برتری پیدا کنند،یا به عبارتی خرج بیشتر از دخل باشد،در ان صورت نرخ ارز در برابر پول ملی افزایش خواهد یافت و کاهش قدرت خرید را رقم خواهد زد.
2- افزایش نرخ تورم داخلی به هر دلیل که باشد.از چاپ پول بی پشتوانه و افزایش اعتبارات بانکی گرفته تا کاهش رشد اقتصادی در نهایت سبب کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم خواهد شد.
3- در کشور ما که متأسفانه دارای اقتصاد دولتی بوده و درامد عمده ارزی توسط دولت و از فروش نفت و فراوردههای ان تأمین میشود، علت دیگر کاهش ارزش پول ملی،نگاه دولت به نرخ ارز خارجی است.دولت به علتهای بسیاری،از کاهش ارزش برابری پول ملی حمایت میکند.البته به دلیل کاهش قدرت خرید مردم،دولت کاملا این موضوع را کتمان میکند. لیکن واضح است که ارزش برابری ارز خارجی در برابر پول ملی،باتوجه به عدم استقلال بانک مرکزی و تسلط دولت بر چاپ پول ملی،ایجاد اعتبارات بانکی و تسلط بر بخش اعظم درامد ارزی،توسط دولت تعیین میشود.
4- از جمله دیگر عوامل کاهش ارزش پول ملی، کسری در بودجه عمومی کشور و محقق نشدن درامدهای پیش بینی شده در بودجه و افزایش هزینههای مقرر شده در ان است.در این شرایط دولت برای جایگزینی کسری درامد،ارز را بطور مستقیم وارد بازار کرده و با افزایش قیمت،ان را به فروش میرساند.بدین ترتیب در برابر ارز ارائه شده،پول ملی بیشتری دریافت کرده و سبب کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم میشود.
5- همانگونه که در شرایط فعلی کشورمان شاهد ان هستیم،وضعیت و دورنمای سیاسی و اقتصادی فعلی ما بر ارزش پول ملی تأثیر مستقیم گذاشته و با وضعیت سیاسی نابسامان و ابهام در اینده اقتصادی که با ان مواجه هستیم،طبیعتا موجب غیرقابل اطمینان شدن پول ملی و کاهش ارزش ان در مقابل ارز دیگر کشورها خواهیم بود و این روند کاهش قدرت خرید مردم را سرعت خواهد بخشید.
6- تضعیف سیاست طرف عرضه و افزایش واردات از دیگر دلایل کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم بوده و علت اصلی ان دخالت زیادتر از حد دولت در کلیه ارکان اقتصادی بوده و عملا بخش خصوصی را در سرمایه گذاری در تولید و تجارت به حاشیه رانده و به عنوان راه حل سریع برای مرحم گذاشتن بر مشکلات به واردات بی رویه اقلام مصرفی روی اورده است.
7- افزوده شدن سالیانه بخشهای غیر مولد به بودجه دولت موجب فربه شدن بدنه دولت و سازمانها و ارگانهای هزینهای غیر مفید شده، بودجه جاری دولت را هر ساله حجیمتر و غیر کاراتر کرده و سبب افزایش تورم و کاهش ارزش هر چه بیشتر ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم شده است.
8- مزید بر انچه گفته شد،مصائب ایجاد شده به واسطه تحریم علیه ایران،باعث افزایش انتظارات تورمی و شدت گرفتن کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم شده و جو روانی اینده مبهم اقتصادی را ایجاد کرده است.البته این موضوع که علت اصلی مشکلات اقتصادی ما نیست،به حربهای برای توجیه ضعف برنامه ریزی و سوء مدیریت مسئولین ما تبدیل شده است.بدیهی است که امریکا با شناسایی نقطه ضعف کشور که همانا وضعیت اسفبار اقتصادی است،این بخش را مورد حمله قرار داده و می دانسته که مدیران اقتصادی به جای مقابله با این یورش جهت استفاده تبلیغاتی و روپوشانی ضعف خود با ان همراهی خواهند کرد.
باید بپذیریم که علت اصلی و اساسی کاهش ارزش پول ملی سیاستهای غلط و ناشیانه دولتی بوده که تحریم فقط در بروز و تشدید ان مؤثر بوده است.چاره این درد که فضای تنفس قشر متوسط و ضعیف را هر روزه تنگتر کرده، فقط و فقط حکمرانی خوب در دستان مدیران با کفایت است نه کوتوله های کنونی.
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95
🚩کمونیسم به این دلیل در بازار پرآشوب اندیشهها به موفقیت چشمگیر دستیافت که میتوانست قدرت مطلق را بهطورکلی توجیه کند. درواقع استالین بهعنوان دیکتاتور نیمه دوم قرن بیستم با تکیه بر سابقه لنین، برنامههای رهاییبخشی را تبلیغ کرد و از این طریق مشروعیت بیسابقهای به دست آورد. او ادعا میکرد میتواند کشورش را با نسخهی جدیدی از دموکراسی مدرن، از رهن سرمایهداری برهاند و بهسوی سوسیالیسم سوق دهد. این الگوی نظری بهقدری گسترده بود که میتوانست دولتهای بسیار مختلفی از ویتنام و یمن تا لهستان و چکسلواکی را شامل شود؛ اما همیشه قدرت باید به تمامی در یک حزب واحد متمرکز میبود، حتی اگر احزاب دیگری نیز بهطور اسمی در کشور وجود داشته باشند. قدرت باید در دست الیگارشی کوچکی باقی میماند که حزب را به نام قوانین تاریخ هدایت کند...
رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری میداد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی میرفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه میکرد...
📗گذشته یک توهم.فرانسوا فوره.
جامعه شناسی
@cafe_andishe95
رژیم شوروی بر اساس دروغی در خاک روسیه بنا شده بود و همین دروغ را نیز تحت لوای انقلاب جهانی به تمام کشورهای دنیا تسری میداد. طی این برنامه شوروی در مواردی مستقیماً به سمت کشورگشایی میرفت و خاک کشورهای دیگر را ضمیمه میکرد...
📗گذشته یک توهم.فرانسوا فوره.
جامعه شناسی
@cafe_andishe95
🔺پیشتازی و تابوشکنی در نبرد ایدئولوژیک لازم و مثبت است اما این امر ظرافت و حساسیت بسیار دارد و قطعا به این معنا نیست که خودتان را به بشکه کثافت بیندازید یا با دست خود به سر تا پایتان لجن بزنید و خط جبهه را جایی بگذارید که جز اقلیتی بسیار محدود و بیارزش، کسی دنبال شما نیایدو در این عرصه مرزها باریک و حساساند.
🔻کنشگر پیشرو کسی است که در نقطهای جلوتر از جامعه حرکت میکند که میداند با لوازم یک جنبش ملی و سراسری همراستا است و اکثریت مردم هم دیر یا زود و آهسته آهسته یا پرشتاب دنبال او میآیند، نه اینکه جایی خط شکنی کند که تنها بماند و کمی بعد دریابد که جبهه اصلی بدون حضور او در جایی دیگر تشکیل شده است.
▪️یک جنبش سراسری حامل ایده تغییر علاوه بر ارزشهای فکری و فرهنگی خودش با دو دسته دیگر از ارزشها مواجه است: اول ارزشهای خاص قدرت حاکم و دوم ارزشهای عام یا حد وسط جامعه. این ارزشها ممکن است ناشی از سنت، تاریخ، عرف و ترکیب آنها با جریان نیرومند تغییر فرهنگ جهانی باشند. بخشی از این ارزشها بسیار مانا و دیرپا و بخشی دیگر آسانتر در معرض تغییر قرار میگیرند.
▫️این ارزشها معمولاً معیارهای ذهنی اکثریت خاموش و بیطرف در میدان سیاستند و از همین رو میدانی مهم برای جدال نیروهای سیاسی جهت جذب این گروههای اجتماعی به شمار میروند. یعنی گروههای سیاسی عموماً تلاش میکنند که ثابت کنند ارزشهای خاص آنها بیشتر با این ارزشهای عام همخوانی دارد و یا اهداف و روح کلی این ارزشها را بهتر نمایندگی میکنند. معمولاً زمان تغییرات بزرگ هنگامی است که ارزشهای قدرت حاکم با عرف جامعه به بیشترین تضاد ممکن میرسند.
🔘آیا نیروی تغییر در یک جامعه هیچگاه نباید به این ارزشهای عام و عرف اقشار اجتماعی نسبتا بیطرف و منفعل اعتراض کند؟ خیر! به هیچ وجه!
اما چگونگی تنظیم رابطه یک نیرو پیشرو حامل تغییر با این ارزشها بسیار حساس، ظریف و پیچیده است. نیروی تغییر اولاً نباید این ارزشها را با ارزشهای قدرت حاکم اشتباه گرفته و یکی کند و دوم اینکه نمیتواند این ارزشها را به کلی ندیده گرفته و با همه آنها مخالف باشد، چرا که در این صورت به کالت یا فرقه منزوی تبدیل میشود نه یک آلترناتیو!
⛔️خطر بزرگ گروههای چپ، آنارشیست یا فمنیست افراطی هم دقیقا در همینجا است: آنها شما را از آلترناتیوشدن، اجتماعی شدن و پیروزی محروم میکنند.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
🔻کنشگر پیشرو کسی است که در نقطهای جلوتر از جامعه حرکت میکند که میداند با لوازم یک جنبش ملی و سراسری همراستا است و اکثریت مردم هم دیر یا زود و آهسته آهسته یا پرشتاب دنبال او میآیند، نه اینکه جایی خط شکنی کند که تنها بماند و کمی بعد دریابد که جبهه اصلی بدون حضور او در جایی دیگر تشکیل شده است.
▪️یک جنبش سراسری حامل ایده تغییر علاوه بر ارزشهای فکری و فرهنگی خودش با دو دسته دیگر از ارزشها مواجه است: اول ارزشهای خاص قدرت حاکم و دوم ارزشهای عام یا حد وسط جامعه. این ارزشها ممکن است ناشی از سنت، تاریخ، عرف و ترکیب آنها با جریان نیرومند تغییر فرهنگ جهانی باشند. بخشی از این ارزشها بسیار مانا و دیرپا و بخشی دیگر آسانتر در معرض تغییر قرار میگیرند.
▫️این ارزشها معمولاً معیارهای ذهنی اکثریت خاموش و بیطرف در میدان سیاستند و از همین رو میدانی مهم برای جدال نیروهای سیاسی جهت جذب این گروههای اجتماعی به شمار میروند. یعنی گروههای سیاسی عموماً تلاش میکنند که ثابت کنند ارزشهای خاص آنها بیشتر با این ارزشهای عام همخوانی دارد و یا اهداف و روح کلی این ارزشها را بهتر نمایندگی میکنند. معمولاً زمان تغییرات بزرگ هنگامی است که ارزشهای قدرت حاکم با عرف جامعه به بیشترین تضاد ممکن میرسند.
🔘آیا نیروی تغییر در یک جامعه هیچگاه نباید به این ارزشهای عام و عرف اقشار اجتماعی نسبتا بیطرف و منفعل اعتراض کند؟ خیر! به هیچ وجه!
اما چگونگی تنظیم رابطه یک نیرو پیشرو حامل تغییر با این ارزشها بسیار حساس، ظریف و پیچیده است. نیروی تغییر اولاً نباید این ارزشها را با ارزشهای قدرت حاکم اشتباه گرفته و یکی کند و دوم اینکه نمیتواند این ارزشها را به کلی ندیده گرفته و با همه آنها مخالف باشد، چرا که در این صورت به کالت یا فرقه منزوی تبدیل میشود نه یک آلترناتیو!
⛔️خطر بزرگ گروههای چپ، آنارشیست یا فمنیست افراطی هم دقیقا در همینجا است: آنها شما را از آلترناتیوشدن، اجتماعی شدن و پیروزی محروم میکنند.
✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
🖇تقدیم به آقای شریعتمداری سردبیر محترم کیهان که فرمودند«مسئولین میتوانستند نرخ مشارکت را بالا اعلام کنند اما نخواستند»
💡📚از کتاب «خودآموز دیکتاتور ها» با ترجمه خودم لطفاً بیاموزید :
اگر تن به این وسوسه بدهی و عدد بسیار بزرگی را به عنوان آرای خودت اعلام کنی،کل فرایند انتخابات زیر سوال میرود و همه دم از تقلبی بودن انتخابات خواهند زد.اگر میخواهی از مضحکه انتخابات با قیافهای جدی بیرون بیایی، باید منطقی باشی.اگر بگویی ۹۵ درصد آرا را مال خودت کردهای،معنایش این است که حتی نیروهای اپوزیسیون هم به تو رای دادهاند.اسلام کریمف ادعا کرد ۹۲ درصد به او رأی دادهاند و نورسلطان نظربایف ادعا کرد ۹۵ درصد.به نظر ما این دو رییس جمهور زیادهروی کردند.البته بدتر از این هم داشتیم.فرانسوا دووالیه حاکم هاییتی ادعا کرد که ۱۳۲۰۷۴۸ نفر در انتخابات سال ۱۹۶۱ به او رأی دادهاند در برابر صفر رای مخالف.بله، صفر رای مخالف.پسرش بیست و سه سال بعد رضایت داد به کسب ۹۹درصد آرا ،که پیشرفتی بود نسبت به بابا جان مرحومش.خلاصه میخواهیم به تو بگوییم که باید منطقی باشی.الان زمانه عوض شده است. عدد مناسب برای اعلام پیروزی در انتخابات ۵۲ تا حداکثر ۷۲ درصد است به شرطی که واقعا یک چند درصدی هوادار داشته باشی.دانیل اورتگا که از همه زرنگتر بود عدد ۳۸ درصد را انتخاب کرد و الان چند دوره پیاپی است که با اعلام همین عدد «اندک» و «منطقی» در انتخابات ریاستجمهوری سر کار است و دارد تسمه از گرده مردم نیکاراگوئه میکشد.
بیژن اشتری
@cafe_andishe95
💡📚از کتاب «خودآموز دیکتاتور ها» با ترجمه خودم لطفاً بیاموزید :
اگر تن به این وسوسه بدهی و عدد بسیار بزرگی را به عنوان آرای خودت اعلام کنی،کل فرایند انتخابات زیر سوال میرود و همه دم از تقلبی بودن انتخابات خواهند زد.اگر میخواهی از مضحکه انتخابات با قیافهای جدی بیرون بیایی، باید منطقی باشی.اگر بگویی ۹۵ درصد آرا را مال خودت کردهای،معنایش این است که حتی نیروهای اپوزیسیون هم به تو رای دادهاند.اسلام کریمف ادعا کرد ۹۲ درصد به او رأی دادهاند و نورسلطان نظربایف ادعا کرد ۹۵ درصد.به نظر ما این دو رییس جمهور زیادهروی کردند.البته بدتر از این هم داشتیم.فرانسوا دووالیه حاکم هاییتی ادعا کرد که ۱۳۲۰۷۴۸ نفر در انتخابات سال ۱۹۶۱ به او رأی دادهاند در برابر صفر رای مخالف.بله، صفر رای مخالف.پسرش بیست و سه سال بعد رضایت داد به کسب ۹۹درصد آرا ،که پیشرفتی بود نسبت به بابا جان مرحومش.خلاصه میخواهیم به تو بگوییم که باید منطقی باشی.الان زمانه عوض شده است. عدد مناسب برای اعلام پیروزی در انتخابات ۵۲ تا حداکثر ۷۲ درصد است به شرطی که واقعا یک چند درصدی هوادار داشته باشی.دانیل اورتگا که از همه زرنگتر بود عدد ۳۸ درصد را انتخاب کرد و الان چند دوره پیاپی است که با اعلام همین عدد «اندک» و «منطقی» در انتخابات ریاستجمهوری سر کار است و دارد تسمه از گرده مردم نیکاراگوئه میکشد.
بیژن اشتری
@cafe_andishe95
⚙توسعه سیاسی🧰
توسعه سیاسی از مفاهیمی است که بعد از جنگ جهانی دوم در ادبیات توسعه مطرح شده است.
توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادینه کردن تشکل و مشارکت سیاسی فراهم می کند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.
توسعه سیاسی ملازم و از شروط توسعه اقتصادی و اجتماعی است و دلالت بر امکان کنترل و اداره امور ،سیاسی اقتصادی و اجتماعی توسط مردم دارد. به عبارت دیگر این بعد از توسعه، دربرگیرنده ترویج خردگرایی، دموکراسی، برابری، ثبات، مشروعیت ،مشارکت هویت و همبستگی نهادینه کردن و عقلایی کردن امنیت، عدالت و آزادی در جامعه است امنیت قضایی اقتصادی و اجتماعی یا به عبارتی، حاکمیت نظم و قانون موجب امید به آینده و در نتیجه رشد فعالیت، تلاش و خلاقیت انسان میشود.
🌍تجارب جهانی نشان داده کشورهایی که حکومت پایدار، شفاف و با ثباتی دارند احتمال موفقیتشان در توسعه بیشتر است. این گونه کشورها در مدیریت کلان اقتصادی و سرمایه گذاری در زیرساختهای ملی و تجارت و جلوگیری از جنگها و مشکلات داخلی موفق ترند حکومت و تسلط قانون بر امور مختلف، برای اطمینان خاطر سرمایه گذاران در فرستادن سرمایه هایشان به یک کشور ضروری است. قوانین قضایی شفاف و روشن درباره مالکیت ،اموال میتواند برای افراد فرصت مناسبی به وجود آورد تا با وثیقه گزاردن این اموال از وامی بهره ببرند یا با فروش این اموال، به سرمایه ای برای سرمایه گذاری بیشتر برسند. تامین حق و حقوق کارگران به معنای دریافت پول بیشتر کارگران بوده و آنها را از فقر بیرون میکشد، اما می تواند باعث تشویق افراد چندملیتی برای خروج از کشور و جستجو برای کشوری با محدودیتهای کمتر باشد پیشنهاد شده است که نظارت خوب پیش نیاز توسعه اقتصادی است و بیشتر کشورهای اعطا کننده ،کمک اکنون دریافته اند که بیشتر کمکهای آنها به دلیل فساد اداری و سیاسی به هدر رفته است.
از این رو، وجود نظارت در کمکهای مالی یک ضرورت است
متاسفانه بسیاری از حکومتها، به ویژه در آفریقا ناتوان و یا بیمیل از کمک به کشورهای خود به منظور توسعه هستند و بدون این حمایت پیشرفت یک کشور میسر نیست.
درباره اهمیت و فوریت آزادیهای سیاسی در تامین عقلایی نیازها و تنگناهای اقتصادی، میتوان به تحلیلهای آمارتیا سن نیز مراجعه کرد
امروزه، توسعه سیاسی بیشتر در قالب شکل گیری دولتهای محلی و شهری نمایان می شود که برحسب میزان مشارکت عمومی در سیاست تعریف می گردد و با شاخصهایی مانند تحکیم روابط شهروندی تحکیم حقوق فردی و گروهی وجود نظام چندحزبی و سیاست رقابتی و ثبات سیاسی سنجیده می شود.
📍📗توسعه پایدار و جهانی شدن
@cafe_andishe95
توسعه سیاسی از مفاهیمی است که بعد از جنگ جهانی دوم در ادبیات توسعه مطرح شده است.
توسعه سیاسی فرایندی است که زمینه لازم را برای نهادینه کردن تشکل و مشارکت سیاسی فراهم می کند و حاصل آن افزایش توانمندی یک نظام سیاسی است.
توسعه سیاسی ملازم و از شروط توسعه اقتصادی و اجتماعی است و دلالت بر امکان کنترل و اداره امور ،سیاسی اقتصادی و اجتماعی توسط مردم دارد. به عبارت دیگر این بعد از توسعه، دربرگیرنده ترویج خردگرایی، دموکراسی، برابری، ثبات، مشروعیت ،مشارکت هویت و همبستگی نهادینه کردن و عقلایی کردن امنیت، عدالت و آزادی در جامعه است امنیت قضایی اقتصادی و اجتماعی یا به عبارتی، حاکمیت نظم و قانون موجب امید به آینده و در نتیجه رشد فعالیت، تلاش و خلاقیت انسان میشود.
🌍تجارب جهانی نشان داده کشورهایی که حکومت پایدار، شفاف و با ثباتی دارند احتمال موفقیتشان در توسعه بیشتر است. این گونه کشورها در مدیریت کلان اقتصادی و سرمایه گذاری در زیرساختهای ملی و تجارت و جلوگیری از جنگها و مشکلات داخلی موفق ترند حکومت و تسلط قانون بر امور مختلف، برای اطمینان خاطر سرمایه گذاران در فرستادن سرمایه هایشان به یک کشور ضروری است. قوانین قضایی شفاف و روشن درباره مالکیت ،اموال میتواند برای افراد فرصت مناسبی به وجود آورد تا با وثیقه گزاردن این اموال از وامی بهره ببرند یا با فروش این اموال، به سرمایه ای برای سرمایه گذاری بیشتر برسند. تامین حق و حقوق کارگران به معنای دریافت پول بیشتر کارگران بوده و آنها را از فقر بیرون میکشد، اما می تواند باعث تشویق افراد چندملیتی برای خروج از کشور و جستجو برای کشوری با محدودیتهای کمتر باشد پیشنهاد شده است که نظارت خوب پیش نیاز توسعه اقتصادی است و بیشتر کشورهای اعطا کننده ،کمک اکنون دریافته اند که بیشتر کمکهای آنها به دلیل فساد اداری و سیاسی به هدر رفته است.
از این رو، وجود نظارت در کمکهای مالی یک ضرورت است
متاسفانه بسیاری از حکومتها، به ویژه در آفریقا ناتوان و یا بیمیل از کمک به کشورهای خود به منظور توسعه هستند و بدون این حمایت پیشرفت یک کشور میسر نیست.
درباره اهمیت و فوریت آزادیهای سیاسی در تامین عقلایی نیازها و تنگناهای اقتصادی، میتوان به تحلیلهای آمارتیا سن نیز مراجعه کرد
امروزه، توسعه سیاسی بیشتر در قالب شکل گیری دولتهای محلی و شهری نمایان می شود که برحسب میزان مشارکت عمومی در سیاست تعریف می گردد و با شاخصهایی مانند تحکیم روابط شهروندی تحکیم حقوق فردی و گروهی وجود نظام چندحزبی و سیاست رقابتی و ثبات سیاسی سنجیده می شود.
📍📗توسعه پایدار و جهانی شدن
@cafe_andishe95
طبق معمول، همه نامزدهای بالقوه ریاست جمهوری به شیوههای گوناگون،از مسمومیت با رادیو اکتیو تا پرتاب از ارتفاع تا شلیک گلوله تا کوبیدن چکش بر مغزشان راهی دیار عدم شدهاند تا حضرت والا با آرای قاطبه مردم روسیه برای شش سال دیگر بر ستیغ کرملین بنشیند.البته کمونیستها و ژیرینوفسکیها برای گرم کردن تنور انتخابات در صحنه حاضرند.واقعا که کمونیست های روس به چه ذلتی
بیژن اشتری
⚫️انتخابات ریاستجمهوری روسیه با سرکوب شدید مخالفان و در غیاب اپوزیسیون واقعی برگزار شد.
◾️خبرگزاری رویترز گزارش داده است که هیچ نهاد نظرسنجی مستقل در این انتخابات حضور نداشت تا مشخص شود چه تعداد از ۱۱۴ میلیون شهروند دارای شرایط رایدهی، به پای صندوقهای رای رفته است.
◼️این انتخابات با اعمال تدابیر امنیتی بسیار سختگیرانه و با حضور دهها هزار پلیس و نیروهای امنیتی به مدت سه روز برگزار شد.
⬛️«او وی دی اینفو» نهادی که سرکوب مخالفان در روسیه را رصد میکند، اعلام کرد که روز یکشنبه دستکم ۷۴ معترض در روسیه بازداشت شدند.
@cafe_andishe95
بیژن اشتری
⚫️انتخابات ریاستجمهوری روسیه با سرکوب شدید مخالفان و در غیاب اپوزیسیون واقعی برگزار شد.
◾️خبرگزاری رویترز گزارش داده است که هیچ نهاد نظرسنجی مستقل در این انتخابات حضور نداشت تا مشخص شود چه تعداد از ۱۱۴ میلیون شهروند دارای شرایط رایدهی، به پای صندوقهای رای رفته است.
◼️این انتخابات با اعمال تدابیر امنیتی بسیار سختگیرانه و با حضور دهها هزار پلیس و نیروهای امنیتی به مدت سه روز برگزار شد.
⬛️«او وی دی اینفو» نهادی که سرکوب مخالفان در روسیه را رصد میکند، اعلام کرد که روز یکشنبه دستکم ۷۴ معترض در روسیه بازداشت شدند.
@cafe_andishe95
🏤توسعه فرهنگی 🎨
یکی دیگر از پیش شرطهای توسعه اقتصادی - اجتماعی جوامع، می تواند بستر و شرایط مساعد فرهنگی باشد و اصولا ،توسعه بدون زمینه فرهنگی آن، محکـوم بـه شکست است؛
نهضتی فکری که به نقل از یک گزارش بعد از دهه ۶۰ میلادی بـه نـام "توسعه فرهنگی" پا گرفت اند:
مقصود از توسعه فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان و رشد و افزایش علم دانش و معرفت انسانی و آمادگی آنها برای پذیرش اصول توسعه از جمله، قانون پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی – انسانی و افزایش توانمندیهای علمی اخلاقی و معنوی .
⁉️ اما پرسش اساسی در این زمینه میتواند این باشد آیا توسعه به معنای مدرنیزاسیون و همراه با کم رنگ کردن سنتها و باورهای فرهنگی است؟ به اعتقاد نگارنده، پاسخ منفی است، چرا که یکی از ابعاد توسعه پایدار) تقویت و اصالت بخشی بیشتر فرهنگهای بومی، محلی و ملی به روشهای متعدد است. به عبارت دیگر، جوامع انسانی در روند توسعه خود ضمن حفظ هویتها و ارزشهای فرهنگی مثبت و عقلانی، میتوانند با تعامل و ارتباط نزدیک با دیگر فرهنگها، به اهداف نوسازی و پویایی نزدیک شوند. این جوامع میتوانند ضمن ایجاد تحولات مثبت و پویا در فرهنگ بومی، امکان دستیابی و بهره برداری از فرهنگهای جهانی را فراهم سازند. درست است که جهان معاصر تحت سلطه غرب است و از تهدید دنیای جهانی شده امروز که متوجه فرهنگ- های بومی است، گریزی نیست؛ اما نباید فراموش کرد که جامعه ای از حیث بنیانهای فرهنگی، توانایی و قدرت زیادی برای توسعه یافتگی دارد که در تمامی عرصه ها و امور داخلی و خارجی مربوم ـوط به خود با عزت نفس ارزشمندی و اقتدار مورد خطاب قرار گیرد و اصالت و اهمیت ملی خود را در جنبه های مختلف شاهد باشد و آن را حفظ کند. در واقع توسعه فرهنگی به مفهوم گذار از ایستایی و رکود فکری و شناحتی به سوی پویایی است که طی آن مرزهای شناخت و بینش افراد جامعه رشد پیدا میکند.
🔻روستو معتقد است توسعه فرهنگی بر اصول زیر استوار است:
گذار از فرهنگ انقیاد به فرهنگ مشارکت؛
گذار از نگرش محدود محلی اندیش سنتی به نگرش جهانی؛
📍گذار از تعلقات فروملی و قبیله ای به تعلق خاطر ملی؛
- مرجعیت یابی علم و عقلانیت در زندگی بشری؛
اهمیت یابی آموزش و مهارت و تکنیک در زندگی انسانی.
📍📗توسعه پایدار و جهانی شدن
@cafe_andishe95
یکی دیگر از پیش شرطهای توسعه اقتصادی - اجتماعی جوامع، می تواند بستر و شرایط مساعد فرهنگی باشد و اصولا ،توسعه بدون زمینه فرهنگی آن، محکـوم بـه شکست است؛
نهضتی فکری که به نقل از یک گزارش بعد از دهه ۶۰ میلادی بـه نـام "توسعه فرهنگی" پا گرفت اند:
مقصود از توسعه فرهنگی، ایجاد شرایط و امکانات مادی و معنوی مناسب برای افراد جامعه به منظور شناخت جایگاه آنان و رشد و افزایش علم دانش و معرفت انسانی و آمادگی آنها برای پذیرش اصول توسعه از جمله، قانون پذیری، نظم و انضباط، بهبود روابط اجتماعی – انسانی و افزایش توانمندیهای علمی اخلاقی و معنوی .
⁉️ اما پرسش اساسی در این زمینه میتواند این باشد آیا توسعه به معنای مدرنیزاسیون و همراه با کم رنگ کردن سنتها و باورهای فرهنگی است؟ به اعتقاد نگارنده، پاسخ منفی است، چرا که یکی از ابعاد توسعه پایدار) تقویت و اصالت بخشی بیشتر فرهنگهای بومی، محلی و ملی به روشهای متعدد است. به عبارت دیگر، جوامع انسانی در روند توسعه خود ضمن حفظ هویتها و ارزشهای فرهنگی مثبت و عقلانی، میتوانند با تعامل و ارتباط نزدیک با دیگر فرهنگها، به اهداف نوسازی و پویایی نزدیک شوند. این جوامع میتوانند ضمن ایجاد تحولات مثبت و پویا در فرهنگ بومی، امکان دستیابی و بهره برداری از فرهنگهای جهانی را فراهم سازند. درست است که جهان معاصر تحت سلطه غرب است و از تهدید دنیای جهانی شده امروز که متوجه فرهنگ- های بومی است، گریزی نیست؛ اما نباید فراموش کرد که جامعه ای از حیث بنیانهای فرهنگی، توانایی و قدرت زیادی برای توسعه یافتگی دارد که در تمامی عرصه ها و امور داخلی و خارجی مربوم ـوط به خود با عزت نفس ارزشمندی و اقتدار مورد خطاب قرار گیرد و اصالت و اهمیت ملی خود را در جنبه های مختلف شاهد باشد و آن را حفظ کند. در واقع توسعه فرهنگی به مفهوم گذار از ایستایی و رکود فکری و شناحتی به سوی پویایی است که طی آن مرزهای شناخت و بینش افراد جامعه رشد پیدا میکند.
🔻روستو معتقد است توسعه فرهنگی بر اصول زیر استوار است:
گذار از فرهنگ انقیاد به فرهنگ مشارکت؛
گذار از نگرش محدود محلی اندیش سنتی به نگرش جهانی؛
📍گذار از تعلقات فروملی و قبیله ای به تعلق خاطر ملی؛
- مرجعیت یابی علم و عقلانیت در زندگی بشری؛
اهمیت یابی آموزش و مهارت و تکنیک در زندگی انسانی.
📍📗توسعه پایدار و جهانی شدن
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔗🚚بزرگترین صادرکنندگان آسيا؛ 1978 تا 2022
📊و اين چنين بود كه چين همتراز(پايين تر) از ايران بود، جايگاه اول را طي ٢٠ سال گذشته گرفته است و ايران از بين ١٥ كشور برتر آسيا حذف شد.
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95
📊و اين چنين بود كه چين همتراز(پايين تر) از ايران بود، جايگاه اول را طي ٢٠ سال گذشته گرفته است و ايران از بين ١٥ كشور برتر آسيا حذف شد.
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95
🔩👕 بنگلادش چطور در یک دهه به قطب صنعتی تبدیل شد؟
🇧🇩
🎯 اقتصاد بنگلادش در اوایل دهه ۷۰ ویرانشده بود. در یک جنگ ۹ ماهه به تازگی از پاکستان جدا شده بود و کشوری بسیار فقیر با جمعیت متراکم و عمدتا وابسته به تولید کتان و کشاورزی بود که نمیتوانست غذای مردم خودش را تامین کند.
🎯 در سال ۱۹۷۴ قحطی ویرانگری بنگلادش را فراگرفت. اما کمتر از یک دهه بعد، «کمپین دولتی برای جذب سرمایهگذاری خارجی» نتیجه داد و بنگلادش از یک اقتصاد متکی بر کشاورزی به یک قطب صنعتی تبدیل شد.
🎯 تولید نساجی و پوشاک، جرقه یک بازگشت اجتماعی و اقتصادی معجزهآسا را برای بنگلادش زد، بهطوری که امروز کشورهای در حال توسعه سعی دارند از آن تقلید کنند.
💰 تحول بنگلادش و روی آوردن آن به سیاستهای بازار-محور، که خصوصیسازی صنایع و آزادسازی تجارت را دربرمیگرفت، به جهش صادرات لباس منجر شد.
🎯 تولید تیشرت، شلوار و پلیورهای نخی تبدیل شد به موتور رشد بنگلادش و نقطه عطفی در اقتصاد این کشور.
🎯 در طول ۱۰ سال گذشته، بنگلادش به ۳۵امین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شده و با اشتغالزایی برای میلیونها شهروند خود، نرخ فقر را نصف کرده است...
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95
🇧🇩
🎯 اقتصاد بنگلادش در اوایل دهه ۷۰ ویرانشده بود. در یک جنگ ۹ ماهه به تازگی از پاکستان جدا شده بود و کشوری بسیار فقیر با جمعیت متراکم و عمدتا وابسته به تولید کتان و کشاورزی بود که نمیتوانست غذای مردم خودش را تامین کند.
🎯 در سال ۱۹۷۴ قحطی ویرانگری بنگلادش را فراگرفت. اما کمتر از یک دهه بعد، «کمپین دولتی برای جذب سرمایهگذاری خارجی» نتیجه داد و بنگلادش از یک اقتصاد متکی بر کشاورزی به یک قطب صنعتی تبدیل شد.
🎯 تولید نساجی و پوشاک، جرقه یک بازگشت اجتماعی و اقتصادی معجزهآسا را برای بنگلادش زد، بهطوری که امروز کشورهای در حال توسعه سعی دارند از آن تقلید کنند.
💰 تحول بنگلادش و روی آوردن آن به سیاستهای بازار-محور، که خصوصیسازی صنایع و آزادسازی تجارت را دربرمیگرفت، به جهش صادرات لباس منجر شد.
🎯 تولید تیشرت، شلوار و پلیورهای نخی تبدیل شد به موتور رشد بنگلادش و نقطه عطفی در اقتصاد این کشور.
🎯 در طول ۱۰ سال گذشته، بنگلادش به ۳۵امین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل شده و با اشتغالزایی برای میلیونها شهروند خود، نرخ فقر را نصف کرده است...
اندیشکده اقتصاد و توسعه
@cafe_andishe95