Telegram Web Link
لیبراسیون/لیبرالیسم
۲۲ فروردین سالروز اعدام غلامرضا نیک پی آخربن شهردار تهران قبل از انقلاب @cafe_andishe95
نیک پی از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ شهردار تهران بود. دوران تصدی او به عنوان شهردار تهران دوران پرتغییری بود. ساخت اتوبان‌ها و پارک‌ها، تدوین طرح جامع شهر تهران، طرح جامع متروی تهران در سال ۱۳۵۰ و شروع به ساخت آن در سال ۱۳۵۶، اخذ عوارض شهری، اخذ عوارض از کامیون‌ها و اتوبوس‌های غیر کرایه‌ای و پلاک سفید، احداث پارکینگ از جمله اقدامات وی در شهرداری بودند.

او همچنین در تیرماه ۱۳۴۹ نخستین گورستان مکانیزه تهران یعنی بهشت‌ زهرا را افتتاح کرد. ساخت برج آزادی، فرهنگسرای نیاوران، تکمیل تئاتر شهر، سامان‌بخشی به شهرک غرب، بنیان شهرک‌های اکباتان و... از دیگر کارهای نیک‌پی بود. 

او در ۲۲ فروردین ۵۸ بعد از پیروزی انقلاب به جرم همکاری با رژیم پهلوی و حل نکردن مشکل ترافیک تهران و اخذ مال غیر اعدام شد.
(مرزبان نامه)
بخشی از کیفر خواست " دادگاه":

«پایتخت شاهنشاهی توقف‌گاه ماشین‌های نقلیه استعمار یا کارخانجات مونتاژ آنها شود [...] و به این ترتیب، بورژوازی ملی متوقف و به قهقرا برگردد تا شهر ما ویرانه شود و موجب خفت ملی و موجب تفاخر بیگانگان»!
@cafe_andishe95
🪧در کره شمالی، اعدام در ملاعام، مجازات به شمار نمی‌رود!
بلکه از نظر حزب کمونیست روشی برای «آموزش اخلاق مورد تایید حزب» به جامعه به حساب می‌آید.

🇰🇵
همچنین در زمان مورد نیاز هم از آن به عنوان وسیله‌ای برای تبلیغات در میان مردم استفاده می‌شود.
جنگ جینگ‌سونگ Jang Jin-sung یکی از معروفترین فراریانی که موفق به فرار از کره شمالی شده بود در کتاب خاطراتش به نام رهبر عزیز Dear Leader: A Look Inside North Korea که در سال ۲۰۱۴ چاپ شد می‌نویسد:

در بازار شهر زادگاهم در کره شمالی بودم که ناگهان آژیری به صدا درآمد. یکی از دست‌فروشان آنجا به چهره من نگاه کرد و گفت: اهل اینجاها نیستی انگاری. چیزی نیست، یه دادگاه خلق این‌جا راه می‌افته و کسی از این‌جا بیرون نمیره تا اعدام تموم شه.

رفیقی که همراه من بود رو به من توضیح داد که این اعدام‌ها هفته‌ای یک بار اتفاق می‌افتد. اعدام‌ها همیشه در میدان اصلی بازار اتفاق می‌افتد تا جمعیت زیادی آن را تماشا کند.
سربازان آمدند و بعد دو سرباز، زندانی محکوم را آوردند. به جای لباس زندان، لباس شخصی بر تنش بود و این یک پیام برای مردم داشت:هر یک از مردم می‌توانست به جای او باشد.

دادگاه خلق فقط ۵ دقیقه طول کشید. افسر نظامی جرم زندانی را اعلام کرد: دزدیدن یک کیسه برنج
مطابق قانون هرچیزی در کره شمالی حتی تک تک دانه‌های برنج کشور در ابتدا به سپاه نظامی کشور تعلق دارد و این‌گونه برای هر جرمی مطابق قوانین نظامی رفتار می‌شود یعنی تیرباران.
بعد از آن سربازان تکه فنری V شکل در دهان زندانی گذاشتند و باعث شد او دیگر نتواند حرفی بزند، هرچند صدایی از دهانش بیرون می‌آمد اما نامفهوم بود.

این‌گونه حزب کمونیست کره شمالی مطمئن می‌شد که زندانی نمی‌تواند در آخرین لحظات، حرف‌های فتنه‌انگیزانه و آشوب‌گرانه‌ای را به زبان بیاورد. حکم و داستان آن زندانی مو بر تن من سیخ کرد.

♦️جرم سرقت یک کیسه برنج، حکم شلیک ۹۰ گلوله به قلب و شغل او چه بود؟ کشاورز! گلوله‌ها کشاورزی را کشت که به‌خاطر گرسنگی یک کیسه برنج دزدیده بود. حتی او هم غذای کافی برای خوردن نداشت. (این داستان در سال دوران قحطی ۱۹۹۹ اتفاق می‌افتد.) زمانی که به پیونگ یانگ بازگشتم روی دیوارها، سخنان رهبر انقلاب را دیدم که نوشته بود "اگر هزار کیلومتر رنج بکشیم، ۱۰۰۰۰ کیلومتر خوشبختی در انتظار است."
همه‌چیز در نظرم پوچ بود. حزب کمونیست نام این سال‌ها را "رژه تلاش" گذاشته بود. مردم نان خوردن نداشتند ولی حزب در رفاه کامل بود.
📗این کتاب را مسعود یوسف حصیرچین به فارسی ترجمه کرده است
محمد الف
@cafe_andishe95
👥«مردم» را نمی‌توان تنها با اکثریتی از آن‌ها معادل دانست؛ به همین ترتیب نمی‌توان «حکومت مردم» را معادل با حکومت اکثریت و در نتیجه نمایندگان آن اکثریت، پنداشت.

گروه‌های اقلیت نیز بخشی از مردم هستند و تا حد امکان باید منافع، نظرات و اعتقاداتشان را در فرایند سیاست‌گذاری و تصمیم‌گیری ملحوظ داشت.

البته این امر همیشه امکان‌پذیر نیست. همیشه رسیدن به توافق ممکن نیست: میان خط‌مشی‌های کاملن مختلف، باید گزینه‌ای را انتخاب کرد.

اما هر حکومت دمکراتیکی که در آن گروه‌های قومی، مذهبی یا سیاسی همیشه در اقلیت و در نتیجه در اپوزیسیون قرار دارند، به احتمال قوی بی‌ثبات است و ممکن است مشروعیت خود را از دست دهد.


کتاب:دمکراسی آنتونی آربلاستر


@cafe_andishe95
⚙️🔩نقش ساختاری چائبول‏‌ها
بررسی روند توسعه اقتصادی در کره ‏جنوبی (دهه ۱۹۹۰-۱۹۶۰)


از اوایل دهه ۱۹۶۰ و با اتخاذ سیاست توسعه‌ای ، دولت به سیاست جایگزینی واردات و توسعه صادرات روی آورد و با اعطای وام‌های صادراتی، معافیت‌های مالیاتی، پرداخت یارانه به صادرکنندگان و جلوگیری از واردات بی رویه کالاها، به تشویق صادرکنندگان پرداخت. اتخاذ چنین سیاستی از سوی دولت، موجب تقویت موسسات بزرگ خصوصی با عنوان «چائبول» شد که با بهره‌مندی از مزایای دولتی نقش کلیدی را در توسعه صنایع جدید، تولید و صادرات کشور ایفا کردند. مطالعه تغییر و تحولات اقتصادی کره‌جنوبی، فرصتی منحصر به فرد برای درک بهتر عوامل پیشرو در توسعه است؛ زیرا این کشور طی مدت کوتاهی، خود را از یک جامعه فقیرنشین به یک ملت مدرن صنعتی تبدیل کرد؛ معجزه‌ای که تا پیش از این هرگز دیده نشده بود؛ به‌گونه‌ای‌که از اوایل دهه۱۹۶۰ تا اواسط دهه۱۹۹۰، اقتصاد کره‌جنوبی بالاترین نرخ رشد جهانی (نزدیک به ۹ درصد) را تجربه کرد.

نقش ساختاری چائبول‏‌ها

شرکت سامسونگ، از بزرگ‌ترین چائبو‌ل‌های کره‌جنوبی
کشوری فقیر و بحران‌زده به یکی از اعضای مهم سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصاد، با سرانه تولید ناخالص داخلی ۱۱۰۰۰ دلار تبدیل شد. این کشور با داشتن برنامه راهبردی منسجم و مستحکم توانست به چنین جایگاهی در زمینه توسعه اقتصادی برسد.

🔮در حقیقت پیگیری روند توسعه اقتصادی و سیاستگذاری صنعتی توسط دولت، کره‌جنوبی را به مرتبه چشمگیری از رشد و توسعه اقتصادی رساند. این کشور برای رسیدن به توسعه اقتصادی کنونی سه مرحله را طی کرد که شامل دوره شروع توسعه اقتصادی، دوره بحران اقتصادی و دوره بازسازی اقتصادی می‌شود که در ادامه به بررسی این ادوار خواهیم پرداخت.

دوره شروع توسعه اقتصادی

در رابطه با توسعه اقتصادی کره‌جنوبی، عوامل متعددی نقش داشت که در ادامه به بررسی این عوامل در چارچوب مدل 📍دولت توسعه‌گرا لفت‌ویچ می‌پردازیم.


📌اداره دولت توسط نخبگان توسعه‌گرا📌

بعد از جنگ جهانی دوم، شبه جزیره کره توانست از استعمار ژاپن رها شود؛ اما از آنجا که رقابت‌های اقتصادی، ایدئولوژیک و تسلیحاتی میان دو بلوک شرق و غرب، به‌گونه‌ای عرصه روابط بین‌الملل را دو قطبی کرده بود که کشورهای جهان ملزم بودند به یکی از دو بلوک شرق یا غرب ملحق شوند، این منطقه نیز به دو کشور مستقل کره‌شمالی و کره‌جنوبی تجزیه شد.
به دنبال تاسیس جمهوری کره‌جنوبی، سینگمان‌ری به‌عنوان نخستین رئیس‌جمهور انتخاب‌شده، مورد حمایت آمریکا قرار گرفت. بنابراین در دهه ۱۹۵۰ میلادی بیشتر درآمدهای دولت کره‌جنوبی ناشی از کمک‌های ایالات متحده آمریکا و استقراض دولت از سیستم بانکی این کشور بود و بخش فوق، حدود ۵۰ تا ۶۰درصد درآمد کره‌جنوبی را تشکیل می‌داد.

عمده کمک‌های ایالات متحده آمریکا به کره‌جنوبی در این دوران شامل تکنولوژی، ماشین‌آلات، مواد اولیه و کالاهای ساخته شده بود؛ اما از سال۱۹۶۰ و در زمان حکومت پارک چونگ هی، دولت به طراحی و اجرای سیاست‌های اقتصادی روی آورد که از یکسو منجر به کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی و درآمد سرانه شد و از سوی دیگر منجر به تولید بعضی کالاهای صنعتی مانند کشتی و اتومبیل شد.

🧮بنابراین می‌توان اذعان داشت که پیشرفت اقتصادی کره‌جنوبی بر اساس توانایی نخبگان دولتی برای اجرای یک سیاست قوی توسعه‌ای محقق شده بود. در حقیقت نخبگان دولتی در تمام ارکان و سطوح، مصمم به توسعه کشور بودند؛ اما انتخاب توسعه اقتصادی به منزله هدف برتر دولت از میان دیگر اهداف توسعه اجتماعی، توسعه سیاسی، توسعه نظامی و... با در نظر گرفتن وضعیت حاکم بر این کشور صورت گرفته بود؛ زیرا خسارات ناشی از جنگ جهانی دوم و تعارضات دو بلوک شرق و غرب و نیز ضعف کشور در سایر حوزه‌ها موجب شده بود کره‌جنوبی برای ممتاز شدن و حتی بقا، راهی جز توسعه اقتصادی نداشته باشد.

🧰 استقلال نسبی دولت

استقلال دولت از گروه‌های اجتماعی دیگر از ویژگی‌های دولت توسعه‌گرا و شرط موفقیت آن است. این استقلال در کره‌جنوبی عمدتا از ضعف جامعه مدنی یا اقداماتی مانند اصلاحات ارضی ناشی می‌شد و موجب شد که نفوذ زمین‌داران و سایر گروه‌های نفوذ بر دولت شکسته شود. در واقع در این دوران، گروه‌های قدرتمند اجتماعی و سیاسی که بتوانند در برابر سیاست‌های دولت مقاومت کنند، وجود نداشت و خودمختاری نسبی و تسلط داخلی که دولت از دهه ۱۹۶۰ به‌دلیل ضعف نیروهای اجتماعی دیگر به‌دست آورده بود، آن را قادر ساخت تا اقتصاد کره‌جنوبی را به بازارهای جهانی پیوند دهد؛ موقعیتی که در غیر این صورت امکان‌پذیر نبود. علاوه بر این، حاکمیت سنت کنفوسیوسی در کره‌جنوبی پتانسیل مناسبی از تبعیت‌پذیری و احترام گذاشتن به دولت را به‌وجود می‌آورد که مانع از مقاومت گروه‌های اجتماعی در برابر تصمیمات دولت شده بود.
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
⚙️🔩نقش ساختاری چائبول‏‌ها بررسی روند توسعه اقتصادی در کره ‏جنوبی (دهه ۱۹۹۰-۱۹۶۰) از اوایل دهه ۱۹۶۰ و با اتخاذ سیاست توسعه‌ای ، دولت به سیاست جایگزینی واردات و توسعه صادرات روی آورد و با اعطای وام‌های صادراتی، معافیت‌های مالیاتی، پرداخت یارانه به صادرکنندگان…
🛡وجود بوروکراسی قدرتمند

در دوران سیطره ژاپن بر کره، برخی نهادهای اداری در راستای تحقق اهداف استعماری ژاپن در کره به‌وجود آمده بود که بعد از استقلال کره‌جنوبی، سینگمان ری به پیشنهاد آمریکا آنها را حفظ کرد. این نهادها در دوران ریاست‌جمهوری پارک چونگ هی به‌عنوان یکی از ابزارهای کارآمد در راستای توسعه اقتصادی مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این، پارک چونگ هی در ابتدای ریاست‌جمهوری خود، شروع به تجدید ساختار دیوان‌سالاری کرد و تا حدودی فساد را از این بخش دور کرد. سپس برای جلوگیری از پراکندگی نهادهای سیاستگذاری در حوزه اقتصاد، نهادی به نام هیات برنامه‌ریزی اقتصاد به‌وجود آورد. این نهاد وظیفه عملیات‌های آماری و مهم‌ترین عملیات‌های بودجه‌ای و ایجاد هماهنگی در اجرای برنامه‌ها را که پیش‌تر سه نهاد دیگر انجام می‌دادند، عهده‌دار شد. به‌طور کلی می‌توان گفت دیوان‌سالاری در این دوره، شامل نهادهای راهبر و شایسته‌ای بود که متشکل از نخبگان و متخصصان کارآمد بودند و قدرت نهایی تعیین و اجرای سیاست‌های توسعه‌ای کشور را در اختیار داشتند.

ضعف جامعه مدنی

به‌دلیل سابقه استعمار در کره‌جنوبی، نهادهای مدنی در این کشور بسیار ضعیف بودند. این امر موجب شد رابطه دوسویه دولت و جامعه قطع شود و دولت قدرت مطلق را در اختیار گیرد. این وضع پس از کودتای نظامی پارک چونگ هی شدت یافت؛ به‌گونه‌ای که می‌توان گفت در این دوره یک دولت توسعه‌گرای غیر دموکراتیک بر کره‌جنوبی حاکم بود که با شکل‌گیری احزاب، نهادهای مدنی، اتحادیه‌های کارگری و وجود آزادی بیان در جامعه مخالفت می‌کرد. در این دوره دولت با بیرون نگه داشتن مردم از عرصه سیاسی و سرکوب اعتراضات، توانست قلمرو سیاسی را از حرکت‌های افراطی حفظ کند و سیاست‌های توسعه اقتصادی را دنبال کرد که کره‌جنوبی را به موفقیت‌های اقتصادی قابل ملاحظه‌ای رساند. به علاوه در این دوره، منابع مالی تماما در اختیار دولت بود و دولت تعیین می‌کرد این منابع در اختیار چه کسانی باشد و در چه بخشی صرف شود. این امر ضمن اینکه دولت را از جامعه مستقل می‌کرد، جامعه را نیز به دولت وابسته می‌ساخت و موجب تمرکز قدرت در اختیار دولت شده بود. بنابراین اگر چه کره‌جنوبی نمونه درخشانی از دولت توسعه‌گرا است، اما در راه پیشبرد اهداف توسعه‌ای خود به استبداد روی آورد که این موضوع جامعه مدنی را به‌شدت ضعیف کرد.

🧰دوره بحران اقتصادی

🧲دولت کره‌جنوبی با حمایت از صادرات، چائبول‌ها و هدایت سرمایه‌ها به این بخش، بستر اصلی توسعه کشور را فراهم کرد.
از طرفی حمایت آمریکا، ژاپن و نهادهای بین المللی از برنامه توسعه‌ای کره‌جنوبی باعث موفقیت چائبول شد. در واقع پیشرفت‌های اقتصادی کره‌جنوبی از طریق تعامل بازیگران داخلی و خارجی برای خصوصی‌سازی صنایع صورت گرفت که حاصل این تعامل، ایجاد نقشی راهبردی برای چائبول در اقتصاد کره‌جنوبی بود؛ به‌گونه‌ای‌که در سال۱۹۹۶، ۳۰شرکت عمده بیش از نیمی از سهام و فروش بخش خصوصی را داشتند. همچنین در سال ۱۹۹۷، ۵ شرکت بزرگ ۵۵درصد کل وام‌های بانک‌های داخلی را دریافت می‌کردند؛ اما از اواخر دهه ۱۹۹۰، چائبول‌ها با چالش های داخلی و بین‌المللی مواجه شدند که منجر به ورشکستگی بسیاری از این موسسات و ایجاد بحران در کره‌جنوبی شد. عوامل اصلی بحران اقتصادی کره جنوبی عبارت بودند از: فقدان پیاده‌سازی سیاست‌های هماهنگ در میان نخبگان دولتی، سیر تحول چائبول و ساختار مالکیت آن، رقابت شرکت‌های در حال رشد داخلی و خارجی و ایجاد فشارها و محدودیت‌های خارجی که در ادامه به بررسی این عوامل خواهیم پرداخت.
از دنیای اقتصاد
@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽مستند " ایران"
🎬کارگردان : کلود للوش
🗓محصول 1971 ( ایران - فرانسه)

کلود للوش،فیلم ساز فرانسوی،مستند"ایران" را در قالب کوتاه،درست پس از جشنهای 1971 شیراز ساخت.

این فیلم برش هایی از تصاوبر سرزمین ایران است که با موسیقی فرانسیس له (سازنده موسیقی متن فیلم قصه عشق) پیوند می خورد.فرانسیس له موسیقی دهه هفتاد را با تم هایی از موسیقی ایرانی در هم می آمیزد.این فیلم می کوشد غنای فرهنگی و تصویری سرزمین ایران را بازتاب دهد.
@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏‌ 🪙میشل تالر⁩
‏‌ سم هریس⁩
‏‌ مایکل شرمر⁩
‏‌ بیل نای⁩
‏‌  میچیو کاکو⁩

🔦زندگی پس از مرگ؟

@cafe_andishe95


💎از منظر کانت برای استقرار قانون اخلاقی نباید از هیچ کس دیگری به جز انسان اطاعت کرد؛ این خود انسان است که واضع و مجری قانون اخلاقی است که از خرد ناب عملی او نشأت گرفته است، حال اگر برای اخلاقی عمل کردن به چیز دیگری به جز انسان متوسل شویم ولو این چیز دیگر خدا باشد، بدین ترتیب ما تحت فرمان دیگری قرار گرفته‌ایم و بنابراین عمل ما اخلاقی نیست و ما دیگر به معنای اخلاقی آزاد نیستیم.

🔺برلین، آیزایا، چهار مقاله درباره آزادی

از نظر کانت، آزادی وقتی تحقق پیدا می‌کند که انسان از خرد و وجدان خود اطاعت کند. یعنی انسان در عین اینکه می‌تواند عمل اخلاقی را انجام ندهد، با این حال به ندای وجدان خود گوش می‌کند و عمل اخلاقی را که چیزی به جز انجام تکلیف نیست، به جا می‌آورد. بنابراین همه کسانی که قانون اخلاقی را در چیزی غیر از انسان می‌جویند، نه تنها آزادی انسان را از بین می‌برند بلکه ارج اخلاقی را نیز زایل می‌کنند.

🔺عزت الله فولاد‌وند-خرد در سیاست
@cafe_andishe95
شورش بر علیه کلیسای کاتولیک



⛪️لوتر یک کشیش تجدید نظر طلب یا رئفورمیست مسیحی بود که در قرن پانزدهم پایه‌های کلیسای کاتولیک را لرزاند و جامعه مذهبی اروپا را چند دسته کرد او به شدت علیه روحانیت مسیحی شورش کرد و بر این باور بود که هر فرد می‌تواند بی واسطه به «خدا» متصل شود و نیازی به پاپ و اسقف‌ هایش ندارد.نام جنبش پروتستانیسم از «تز ۹۵ ماده‌ای» او آغاز شد.این اعتراضی به فروش بهشت و بخشش گناهانشان در کلیساهای کاتولیک رم بود.

💒لوتر در مقابل فروش قطعه‌ زمین‌هائی از بهشت به مردم عوام توسط کشیشان گفت: ای مردم! من تمام جهنم را از همین کشیش خریده‌ام و این هم سند آن است.دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کسی را داخل جهنم راه نمی‌دهم.لوتر از قانون عدم ازدواج کشیش‌ها نیز سرپیچی کرد و با راهبه‌ای به نام «کاترین فن بورا» ازدواج کرد که انقلابی در نوع خود محسوب می‌شد.

🎇از خدمات مهم او ترجمه انجیل عهد جدید و سپس عهد قدیم به زبان آلمانی بود. تا قبل از این انجیل فقط به زبان لاتین و یونانی بود و عوام نمی‌توانستند بخوانند. لوتر با این کار گفت که هرکس می‌تواند انجیل را خودش بخواند و تفسیر کند و نیازی به کشیش برای این کار نیست.تاثیر سریع جنبش او در آلمان و‌ کشور‌های اسکاندیناوی که تازه مسیحی شده بودند به وضوح دیده می‌شود و پروتستانیسم سریعاً مذهب رسمی آن کشورها شد ولی کشورهای جنوب اروپا مانند فرانسه، اسپانیا، ایتالیا که ریشه‌ های عمیق مسیحی داشتند بر مذهب کاتولیک ماندند.

⛪️لوتر بسیاری از رسوم کلیسا را «سنت‌های افزوده شده» به دین دانست و درباره‌ پاپ چنین گفت: «هیچ بنده‌ای از دیگران به خدا نزدیک تر نیست و احدی حق ندارد خود را نماینده‌ خداوند بر روی زمین بداند.»او علاوه بر اینکه علیه ظلم و فساد در دستگاه کلیسا و انجام رفتارهای ضد دینی از قبیل فروش عفو برای گناهکاران، تجمل گرائی و... شورش‌ کرد و آن رسوم را اصلاح کرد.

💒ضربه‌ مالی شدیدی به کلیسای رم نیز وارد کرد و پرداخت مالیات بدان مرجع را ملغی اعلام کرد.لوتر چهارده قرن پس از ظهور مسیحیت اصلاحاتی را در دین انجام داد که ماحصل آن پیشرفت و تجددی است که امروزه در همه کشورهای پروتستان از قبیل رشدِ قانونمندی، دموکراسی، اقتصاد، آزادی، حقوق بشر و امنیت و...قابل رؤیت است.
صفدر نظری
@cafe_andishe95
جمهوری اسلامی، رژیمی بحران‌زا و بحران‌زی است. ۴۵ سال است که این رژیم ضدایرانی، جنگ و بحران و تحریم را به ملت ایران تحمیل کرده است. در شرایطی که احتمال حمله جمهوری اسلامی و تروریست‌های نیابتیش به خاک اسرائیل می‌رود، به رهبر رژیم هشدار می‌دهم که دست از حماقت بردارد و با سیاست‌های توسعه‌طلبانه و البته خیانت‌کارانه‌اش، ایران را به ورطه جنگ نکشاند. خامنه‌ای و رژیم تحت امرش، ایران را به کشوری عقب‌مانده و منزوی بدل کرده‌‌اند، و با درگیر کردن ملت و مملکت در جنگی دیگر، تنها بر مصیبت‌های ایرانیان می‌افزایند.

جنگ خامنه‌ای، جنگ ایران و ملت ایران نیست. باور دارم که بخش بزرگی از نیروهای نظامی کشور و خانواده‌های‌شان نیز با ورود به چنین جنگی مخالفند. از نیروهای نظامی و امنیتی که به ایران وفادارند و نه به جمهوری ضدایرانی، می‌خواهم که در برابر جنون آخرالزمانی خامنه‌ای و پاسدارانش بایستند. امروز وظیفه هر ایرانی وطن‌پرستی است که مخالفت آشکار خود را با جنگ‌طلبی خامنه‌ای اعلام کند. امروز زمان همبستگی ملی برای نجات میهن است.

While the people of Iran, inspired by our history, seek peaceful coexistence with all nations, the Islamic regime that has taken our nation hostage for 45 years seeks destructive chaos.

Ali Khamenei is trying to start a war to save his failing regime. But this is not a war that our nation wants. Iranians have made it clear: the criminal mafia occupying Iran does not represent our nation, our values, or our aspirations.

The path to lasting peace and security in the Middle East is to support the people of Iran who are fighting to reclaim our country and our rightful place in the world. I call on our friends in the region and Western powers to embrace this, lasting solution for our region and to empower the Iranian people, their allies for peace.

@OfficialRezaPahlavi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شب گذشته سپاه پاسداران در شرایطی با صدها موشک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد که تعداد زیادی از این موشک‌ها لحظاتی پس از شلیک و قبل از خروج از آسمان ایران، داخل خاک ایران سقوط کرده و یا در آسمان منفجر شدند.

بنا به تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی برخی از این موشک‌ها در شیراز و برخی در مناطق غربی ایران سقوط کرده‌اند. همچنین تعدادی موشک نیز بین راه و در شهرهای عراق و سوریه به زمین افتادند. این کل اقتدار موشکی سپاه بود.
آن تعداد از موشک‌ها و پهپادهایی هم که تا نزدیکی اسرائیل رسیده بودند تقریبا همه‌شان (۹۹ درصد) پیش از رسیدن به اهداف خود، رهگیری و منهدم شدند. تا این لحظه تنها یک کودک مسلمان در اسرائیل بر اثر انفجار یکی از موشک‌ها زخمی شده است.

این حمله موشکی حتی از آن حمله نمایشی به عین‌الاسد نیز رسواتر و شکست‌خورده تر بود. باید امیدوار بود که اسرائیل و هم‌پیمانانش این نمایش مضحک موشکی را جدی‌تر از آنچه بود، نگیرند و جنگی که خامنه‌‌ای و سپاه خواستار آن است، آغاز نشود.

#نه_به_جمهوری_اسلامی

🆔 @TarikhDarTasvir
آمار ارتش #اسرائیل از رهگیری و انهدام پرتابه های #جمهوری_اسلامی بیش از نود و نه درصد پرتابه ها رهگیری و منهدم شد و هیچ کدام از پهپادها و موشک های کروز به خاک اسرائیل نرسید.
#نمایش_آخوندی
لیبراسیون/لیبرالیسم
‍ در هفته‌های اخیر حوثی‌های یمن چندین موشک بالستیک، کروز و پهپاد انتحاری به سمت اسرائیل شلیک کردند که همه آنها توسط سیستم ارو اسرائیل و یا پدافند مستقر در ناوهای آمریکایی از جمله ایجیس رهگیری و منهدم شدند. همین واقعیت نظامی بود که سبب شد اسرائیل به اعلام جنگ…
🔹ایالات متحده در جنگ ویتنام سه هزار و هفتصد هواپیما از دست داد ولی باز هم برتری کامل هوایی را حفظ کرد، در جنگ کویت در برابر صدام سی و شش فروند هواپیما از دست داد، در جنگ کوزوو در برابر یوگوسلاوی این تلفات به سه فروند کاهش یافت و در نهایت در نبرد دو هزار و سه برای سرنگونی صدام حسین، تلفات هوایی به صفر رسید. این روند نشان می‌دهد که برتری تکنولوژیک آمریکا و متحدانش نسبت به دشمنانشان به طور مداوم در حال افزایش بوده است.

🔘پس از جنگ جهانی دوم حتی یک بمب توسط هواپیمای دشمن بر سر سربازان آمریکایی فرود نیامده است. این یک سطح کلاسیک از مفهوم برتری هوایی است، اما کار به این نقطه ختم نشده است. پس از انقلاب اطلاعات و کامپیوتر در دهه هفتاد میلادی، آمریکا شیوه جدیدی از جنگاوری را شکل داد، به شکلی که از دهه هشتاد میلادی به بعد در جنگ‌های رخ داده، کشورهای متخاصم با آمریکا تقریبا حتی فرصت دیدن یا شلیک کردن به سوی هواپیماهای آمریکایی را نیافته‌اند، چه برسد به سرنگون کردن آنها.

▫️برخی از این کشورهای متخاصم به اشتباه گمان کردند که راه حل تمرکز بر موشک‌های بالستیک یا بطور کلی پرتابه‌های دوربرد زمین پایه است، در حالی که تمام تجربه‌های نظامی از جنگ دوم تا امروز نشان می‌دهد که موشک‌های بالستیک به گرد پای هواپیماهای جنگنده هم نمی‌رسند. موشک‌‌های بالستیک تا حدود سه دهه پیش دو مزیت داشتند. یکی این که امکان هدف قرار دادن آنها وجود نداشت و دوم این که بمباران سکوهای پرتاب آنها دشوار بود. امروزه هر دو این مزیت‌ها با پیشرفت نبرد هوشمند عصر اطلاعات از میان رفته است.

🔺اما حتی زمانی که این دو مزیت مهم وجود داشت یعنی در زمان جنگ جهانی دوم، پرتاب بیش از سه یا چهار هزار موشک بالستیک و کروز زمین پرتاب از سوی آلمان نازی نتوانست تاثیر تعیین کننده‌ای بر جنگ گذاشته و از شکست و نابودی آلمان نازی جلوگیری کند. در جنگ دوم مشخص شد که تاثیر نظامی این موشک‌ها به هیچ وجه قابل مقایسه با بمباران هر روزه چند هزار بمب‌افکن استراتژیک آمریکا و انگلستان نیست. سلاح زمین پایه به دلایل فیزیکی قادر به برابری با سلاح هواپایه نیست. با پرتابه‌های زمین پایه نمی‌توان برتری هوایی بدست آورد.
امروز کسب برتری یا سلطه هوایی ریشه در دانش فوق پیشرفته الکترونیک دارد که در انحصار آمریکا و متحدانش است و همچون یک شبکه و تور به هم پیوسته عمل می‌کند. بدون برخوردار بودن از چنین شبکه‌‌ای، داشتن چند ده هزار موشک و پهپاد هم فایده و کارکردی نخواهد داشت.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔹ایالات متحده در جنگ ویتنام سه هزار و هفتصد هواپیما از دست داد ولی باز هم برتری کامل هوایی را حفظ کرد، در جنگ کویت در برابر صدام سی و شش فروند هواپیما از دست داد، در جنگ کوزوو در برابر یوگوسلاوی این تلفات به سه فروند کاهش یافت و در نهایت در نبرد دو هزار…
🔹اگر می‌خواهید به یک درک نسبی از جنگ مدرن امروزی برسید، باید به دو واقعیت مهم توجه کنید: اول اینکه آن کس که از روی زمین شلیک می‌کند، هر چقدر هم که پرتابه‌ها و سلاح‌های ویرانگری داشته باشد، حریف کسی که از آسمان شلیک می‌کند، نخواهد شد، همانطور که یک گروهان سرباز که در جاده پایین کوه مستقر است، حریف یک جوخه سرباز که در بالای کوه موضع گرفته است، نمی‌شود.
🔸واقعیت دوم آن است که آن کس که در الکترونیک و فناوری پیشرفته اطلاعات، ضعیف‌تر و عقب‌تر است، حریف کسی که در این زمینه پیشتاز است نخواهد شد. ما امروز در عصر جنگ پساصنعتی یا جنگ عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم.

▪️در پارادایم قبلی جنگ یعنی جنگ عصر صنعتی، پیش فرض آن بود که گلوله‌ها و پرتابه‌ها اولا پس از شلیک هدایت نمی‌شوند، بنابراین به شلیک انبوهی گلوله نیاز بود و دوما این که هر دو طرف جنگ قادر خواهند بود انبوهی پرتابه به سوی یکدیگر شلیک کنند و پرتابه‌ها را پس از شلیک نمی‌توان در آسمان منهدم و دفع کرد. یعنی ممکن است به هدف نخورند اما بالاخره جایی در اطراف هدف به زمین خواهند رسید.
بنابراین چنین جنگی جنگ بسیج انبوه نیروی انسانی و تجهیزات و تلفات وحشتناک نظامیان و غیر نظامیان و ویرانی انبوه شهرها و منابع طبیعی بود. در این جنگ آن کس برنده بود که گلوله‌های بیشتر و قدرتمندتری شلیک می‌کرد. بمب اتمی نقطه انتهای جنگ عصر صنعتی و به عبارت دیگر بن‌بست تئوریک آن بود، چرا که اگر بنا بود جنگ به انهدام کامل دو جانبه و نابودی سیاره منجر شود، دیگر دانش نظامی و استراتژی جنگی چه معنایی داشت؟

🔰جنگ عصر اطلاعات که تولد و تکامل پیوسته‌اش از میانه دهه هفتاد میلادی آغاز شد و هنوز هم به شکل نهایی خود نرسیده، این بن بست را شکست و تمام پیش‌فرض‌های جنگ آتش انبوه عصر صنعتی را تغییر داد. حالا دیگر به مدد دانش جدید الکترونیک و فناوری اطلاعات پرتابه‌ها پس از شلیک به دقت تا رسیدن به هدف هدایت می‌شدند و به علاوه برای نخستین بار می‌شد که پرتابه‌های دشمن را در آسمان دفع و منهدم کرد. همچنین دیگر بنا نبود که دو طرف بتوانند هدف را ببینند و گلوله‌های زیادی شلیک کنند. حالا دیگر تنها طرفی که برتری فناوری داشت قادر به این کار بود. این انقلابی در مقیاس انگشت شمار انقلاب‌های فنی سراسر تاریخ بشر بود.

✳️بدین ترتیب دیگر نیازی نبود میلیونها پرتابه شلیک کرد و همچون جنگ دوم جهانی تمام نیروها و قلمرو دشمن را نابود نمود. کور کردن چشم الکترونیک او و انهدام مراکز ثقل ارتباط و فرماندهی‌ و بخشی از سلاح‌ها و عناصر انسانی کلیدی‌اش کافی بود.
در پایان می‌خواهم بگویم خبر بسیار بد برای کسانی که می‌خواهند با این برتری و سیطره الکترونیک/اطلاعاتی مقابله کنند این است که بمب اتمی هم کمکی به آنها نخواهد کرد. بمب اتمی سلاحی متعلق به پارادایم قبلی نبرد و به تدریج در حال منسوخ شدن است، چرا که استفاده از آن در شرایط جنگ نوین به هیچ وجه به صرفه نخواهد بود. سناریوهایی که امروزه درباره جنگ جهانی سوم در اندیشکده‌های مهم راهبردی نوشته می‌شود، عمدتا جنگی بدون سلاح اتمی را به تصویر می‌کشد که ویرانی و تلفات بسیار محدودی خواهد داشت اما ساختار قدرت نظامی طرف بازنده را بطور کامل نابود و فلج خواهد کرد. به تدریج قدرت پدافند ضد موشک ایالات متحده و بلوک غرب در حال افزایش است. دو دهه پیش تصورش هم دشوار بود که سیستمی مانند پاتریوت بتواند در مقابل موشک‌های بالستیک به نرخ انهدام نود و هشت درصد برسد.
▫️شرایط امروز به گونه‌ای تغییر کرده که سال گذشته آمریکا اعلام کرد که اگر روسیه در اوکراین از سلاح اتمی تاکتیکی استفاده کند، پاسخ آمریکا از طریق سلاح‌های متعارف غیر اتمی خواهد بود. معنای این حرف روشن است. سیستم هوشمند نبرد بلوک غرب به قدری پیشرفت کرده که بدون نیاز به استفاده از سلاح هسته‌‌ای می‌تواند، قدرت اتمی و ساختار نظامی راهبردی روسیه را فلج نماید. امروز و در آینده دشمنان آمریکا و غرب رغبتی به استفاده از سلاح اتمی نخواهند داشت، چرا که می‌دانند در بهترین حالت تعداد بسیار ناچیزی از پرتابه‌های اتمی به قلمرو دشمن خواهد رسید ولی در عوض خودشان به طور کامل نابود خواهند شد.

✍️توس طهماسبی
@cafe_andishe95
@RastarLib حقوق جهان در ایران باستان.pdf
12.2 MB
📗کتاب:حقوق جهان در ایران باستان

📍بدان هنگام که در یونان شهریان و آزادگان دارای دهها , صدها و هزاران برده بودند که از خود هیچ نداشتند و نماینده ی اندیشه ی یونانی , ارسطو , کارگر را ابزاری جاندار می خواند چنانکه ابزار , کارگری بی جان است . برای ساختن تخت جمشید , کارگران و استادکاران همگی مزد دریافت می کردند و فهرست دستمزد آنان بر روی تخته های گلین پیدا شده که افزون بر مزد , همه هفته چندی گوشت و می نیز دریافت می کرده اند , و از همه برتر آنکه کار زنان باردار کمتر از دیگران بوده , و از ماه هفتم بارداری تا شش ماهگی فرزند , مزد بی انجام کار به انها داده می شده است .
در هوسپارم نسک , بندی درباره ی کارگران و مزد آنان آمده است , و آنکه اگر کارگران انیران (غیرایرانی) بوده باشند , می باید بدانان مزد پرداختن و نیز در هوسپارم نسک , برابر آیین داد , بخشی "اندر چگونگی پرداخت مزد کودکان و زنان آبستن " آمده است . و دادگاه , آن کسان را که از این داد پیروی نمی کردند , کیفر می داده است.

🖌حقوق جهان در ایران باستان
فریدون جنیدی
کتابخانه ایرانشهر
@cafe_andishe95
هم‌میهنان،

جنگ خامنه‌ای و پاسداران او با اسرائیل اگر چه جنگ ملت ایران نیست اما هزینه اصلی آن را شما می‌پردازید که زیر بار مشکلات اقتصادی و فشارهای روانی در ایران هستید: در بند رژیمی که در تمام ۴۵ سال گذشته، از شما مردم ایران به عنوان سپر انسانی برای محافظت از خود استفاده و ایران را برای آمال آخرالزمانی خود مصرف کرده است. بدانید که پیام‌ها و نگرانی‌های‌تان را می‌خوانم و می‌بینم، و ‌هم‌چون دیگر ایرانیان دور از وطن، همراه شما هستم و نگران میهن عزیزمان.


موشک‌پراکنی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل دقیقا در همان روزی رخ داد که اوباش این رژیم به دستور خامنه‌ای، دور جدیدی از هجوم به زنان ایران را برای تحمیل حجاب اجباری آغاز کردند؛ نشانه‌ای از اینکه سرنوشت مردم ایران و اسرائیل اکنون به شکل ویژه‌ای به هم پیوند خورده است. هر دو ملت خواهان صلح، آرامش، امنیت، و روابط دوستانه‌‌اند، و یک دشمن مشترک آنها را از رسیدن به این خواسته‌ها محروم کرده است: جمهوری اسلامی.

راه‌حل نیز امروز از هر زمانی روشن‌تر است: پایان دادن به جمهوری اسلامی و بنیان نهادن یک دولت ملی، سکولار و دموکراتیک در ایران.

در این روزهای بیش از پیش دشوار برای ایرانیان درون کشور، وظیفه ما ایرانیان خارج از کشور است که رساتر از پیش صدای هم‌میهنان‌مان باشیم؛ به هر روشی که می‌توانیم به آنان کمک کنیم؛ از دولت‌های محل زندگی خود بخواهیم فشار بر جمهوری اسلامی و پشتیبانی از مردم ایران را دوچندان کنند و از مماشات با رژیم خامنه‌ای دست بردارند. چنانکه در پیام نوروزی خود گفتم، امسال سال کوشش و عمل‌گرایی دوچندان است. اینک زمان درخشش شما برای نجات ایران از بند رژیم اسلامی است.

سخنم را با پیامی به نیروهای نظامی کشور به پایان می‌برم: سران رژیم برای سالها با به انزوا و فلاکت کشاندن کشور، ده‌ها میلیارد دلار را هزینه برنامه موشکی‌ کردند که نتیجه‌اش، عملکرد تحقیرآمیز در حمله به اسرائیل بود. از صدها موشک و پهپاد پرتاب‌شده، تنها چند عدد وارد حریم هوایی اسرائیل شدند و به هدف اصابت کردند. در این میان، تعدادی از پهپادها در خاک ایران فرود آمدند و به شهروندان ایرانی آسیب زدند. آیا نمی‌بینید نیروی نظامی که روزگاری مایه رشک ارتش‌های منطقه و جهان بود، امروز دستمایه تمسخر جهانیان شده و تنها کارکردش، کشتار و سرکوب مردم بی‌دفاع و تسلیح گروه‌های تروریستی است؟ به خود بیایید و بیش از این کنار این رژیم بی‌کفایت و ضدایرانی نایستید. بازگشت احترام به شما، و اقتدار به ایران، و آسایش و آرامش برای ایرانیان، در گروی سقوط این رژیم ضحاکی است. در این راه همراه ملت ایران باشید.

پاینده ایران،
رضا پهلوی

@OfficialRezaPahlavi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در گفتگو با فاکس‌نیوز تاکید کردم که این جنگ ایران نیست، جنگ علی خامنه‌ای‌ست. ملت ایران به دنبال روابط صلح‌آمیز با همسایگان و تمامی کشورهاست. وقتی ایران از چنگ جمهوری اسلامی آزاد شود، این خواسته دوباره محقق خواهد شد.

I joined Fox News to share a message from my compatriots.

This is not Iran’s war, this is Ali Khamenei’s war. The Iranian people seek peaceful relations with our neighbors and all nations. When Iran is free from the Islamic Republic, that will again be possible.

@OfficialRezaPahlavi
💎از ادعاهای مارکسیست‌­ها در جهان همواره علمی بودن آنها است. آنها نظریه کمونیسم را که بعداً توسط کسانی چون آلن بدیو به فرضیه فروکاهیده شد یکی از وجوهات علمی نگرش خود تلقی می­‌کنند. این وهم بزرگ به گونه­‌ای است که شوروی به هنگام سقوط را برخی دولت علمی می­‌دانستند. این ادعاها البته ریشه در تفکر مارکس دارد؛ مارکس و انگلس ادعا می‌کردند که راهنمای کارشان تحلیل‌های علمی و نه آرمان‌های ایدئالیستی است، و انگلس بر این باور بود که فلسفه‌ای ماتریالیستی ابداع کرده که اساس معرفت‌شناختی علوم طبیعی و اجتماعی به شمار می‌رود. یکی از ابزارهای عوام‌فریبانه در دست چپ­‌ها همین موضوع علم است. می‌­توان این بحث را پیش کشید که علت اصلی به قدرت رسیدن بلشویک‌ها این بود که ادعا می‌کردند در همه‌ی کارهای خود از نظریه‌ علمی تکامل تاریخی پیروی می‌کنند. بحث علمی بودن همواره وهن بزرگی مقابل مخاطب عام ایجاد می‌کند و کمونیست‌ها این حربه را خوب می‌دانستند. برخی از دانشمندان نیز در این ائتلاف با حزب کمونیسم شوروی شرکت داشتند. مثلا یکی از این دانشمندان این دوره کسی گاستِف، شاعر آینده‌گرا و سراینده‌ی شعرِ کارگران، بود. گاستف «مؤسسه‌ی مرکزی کار» را به منظور مطالعه‌ حرکت بدن کارگران تأسیس کرد تا بتواند بازده کار و بهره‌وری را افزایش دهد. علم ژنتیک عرصه‌ای پر جنب‌وجوش بود. سرگئی چتوِریکوف کارهای مبتکرانه‌ای در زمینه‌ی ژنتیکِ جمعیت انجام داد. ایلیا ایوانوف در مورد پیوند نژاد انسان و شامپانزه تحقیق کرد. دلیل انتخاب موضوعات بالا اثبات ایدئولوژی مارکسی بود.

💎 کمونیست­‌ها بودجه علم مورد نظر خود  را افزایش دادند و دولت به دنبال توسعه علم مدنظر خود بودند. همه اینها در حالی انجام می‌­شد که کشور درگیر کمبود غذا، کمبود گرما، کمبود تجهیزات و حتی کمبود مجله‌های علمی بود. نیکولای واویلوف، متخصص برجسته‌ی علم ژنتیک و پرورش گیاه در شوروی، دانشمندی دیگر به نام لیسنکو را تشویق می‌کرد که پژوهش‌­های خود را ادامه دهد. لیسِنکو پیرو نظریه‌ای بود که اعتقاد داشت ویژگی‌های اکتسابی می‌توانند موروثی شوند؛ این نظریه... در دوران شوروی توسط کمونیست‌­ها پرطرفدار بود. جالب آنکه لیسنکو منکر وجود ژن بود؛ نظریات او ناشی از ایدئولوژی بود در نتیجه او حملات سیاسی به علم ژنتیک انجام می‌­داد. آنها به دنبال تأسیس انسان طراز نوین به کمک علم بودند و در نتیجه هر چیز مخالف آن را با نام علم تخطئه می­‌کردند. لیسنکو مخالفینی داشت. اما استالین پشتیبان او بود. این در حالی است که  روش کاملاً غیرعلمیِ بررسی‌­های او، نتیجه‌ واقعی شیوه لیسنکو بود. شواهد ارائه شده از سوی این دانشمند کمونیست افواهی بود و هیچ چیزی از نتایج آماری در آن دیده نمی‌شد. هیچ تلاش جدی برای سنجش عملیِ روش‌های گوناگون از سوی او انجام نمی‌شد. اما آنچه در این باره و نتایج دستوری علم در دوران شوروی مهم است، پشتیبانی استالین از لیسنکو در سال ١٩۴٨ است که آن را می­‌توان نمونه‌ آشکاری از استفاده‌ استالین از قدرت برای تعیین آن‌چه دانش علمی به حساب می‌آمد، دانست.

💎 جالب آنکه مایکل پولانی فیلسوف علم زمانی که از سوی آکادمی علوم کمونیست‌­ها به شوروی دعوت شد تا از دستاوردهای علمی آنها به همراه دیگر دانشمندان دیدن کند متوجه دستوری بودن نتایج علمی آنها شد. او فهمید که دانشمندان شوروی دستوراتی را دریافت می‌­کنند که نتایج علمی آنها بدان منتج شود. نتیجه این سفر پولانی به شوروی کتابی به نام تحقیر آزادی شد. او در این کتاب از حقارت آزادی علم سخن می­‌راند. پولانی تنها منتقد علم کمونیستی نبود؛ واتسلاف هاول که در ایران با کتاب قدرت بی‌قدرتان معروف است، نیز با این نگرش مخالف بود. او که بر عکس پولانی در کشور شوراها زندگی می‌­کرد و بنا به اقلیم محل سکونت خود دیدگاه راز ورزانه‌تری را اتخاذ کرده بود، کمونیسم شوروی را وجه افراطی منحرفی از این باور می‌دانستند که هستی را می‌توان نظامی دانست که قوانین جهان‌شمول معدودی بر آن حاکم است و می‌توان آن را به نفع بشریت هدایت کرد.  

💎 آنچه درباره علم در شوروی می‌­توان گفت این است که آنها با جعل علم، به دنبال برساخت انسان طراز نوین بودند. انسانی که آنها می‌­خواستند این بود که تاریخ بشر را در پیشا تاریخ کمونیسم منهدم و با اتکا به ایدئولوژی مارکسیستی دوباره بسازند. آنها انسان طراز نوین را در تخیل خود پاک و منزه تصور می‌­کردند که توسط نظام سرمایه‌داری و بورژوازی به قهقهرا رفته است. به همین منظور بود که آنها از علم به سوی شبه علم حرکت می‌­کردند. شیوه­‌ای که ایدئولوژی هنوز هم با برخی از علوم انجام می‌­دهد.
📝 اشکان زارع-مدرسه علوم انسانی
@cafe_andishe95
این کتاب حاصل دیدار آندره ژید از شوروی است.
André Gide
نویسنده فرانسوی برنده نوبل ادبیات1947است

ژید چپگرا ابتدا به طرفداری از شوروی و حزب کمونیست و انقلاب کارگری آنها و امیدی که در دل همه آزادی‏خواهان ایجاد کرده بودند، می‏پرداخت.

با سفرهای مختلف به شوروی و با دیدن گروه‏ها و طبقات مختلف همه این امیدها به یأس بدل شد. ژید با قلم روان و روان‏شناسی عمیقی که در او وجود دارد به تأمل می‏پردازد. این کتاب در واقع توبه ‏نامه نویسنده است از آنچه قبلاً گفته بود و از شوروی حمایت کرده بود.
به نظر ژید آنچه در شوروی یافت نمی‏شود اختیار و اراده و آفرینشگری است.

ایران کتاب
@cafe_andishe95
2024/09/29 12:33:50
Back to Top
HTML Embed Code: