Telegram Web Link
🟧 رشد و توسعه و نقش متفکر و رهبر سیاسی به مثابه‌ی پیشرانانِ آن


هانا آرنت، جمله‌ای دارد با این مضمون که:

《از رهبران سیاسی نباید پرسید، چرا یک سرزمین را نابود می‌کنید؛ چون رهبر سیاسی کاری به توسعه یا عدم توسعه‌ی سرزمینش ندارد... رهبر سیاسی تا زمانی‌که گروهش بهش وفادارند، میگوید: من قدرتمندم!》

↙️در سطور ذیل، به بررسی این انگاره‌ی هانا آرنت خواهم پرداخت.

پرسش نخست این است آیا هانا آرنت این جمله را به همه رهبران سیاسی تعمیم داده است؟ اگر این‌گونه است، پس توسعه اروپا یا شرق و جنوب شرقیِ آسیا و ایضاً توسعه تک‌ساحتی در برخی کشورهای عربی، ذیل کدام اتوریته یا گفتمانِ صورتبندی‌شده صورت گرفته است؟

در تاریخ معاصرِ ایران، آن روزی که عباس‌میرزا، چراییِ پیشرفت‌ِ شگرف اروپا را از ژوبر (فرستاده ناپلئون) پرسید، تا عصر حکومت نوه‌اش ناصرالدین‌شاه و آنگاه دوره پهلوی اول، و نیز پهلوی دوم، و سپس دوره موسوم به سازندگی، توسعه سخت‌افزاری و در پاره‌ای جهات، فرهنگی با عاملیّت چه کسانی انجام شد؟

به باور من، آن‌گونه که هانا آرنت ادعا می‌کند نبوده است، مصداق عینی‌اش را در چینِ جدید می‌یابیم؛ آن‌گاه که دنگ شیائو پینگ پس از تایید‌شدن به عنوان رهبر برجسته‌ی چین در دسامبر ۱۹۷۸ چنین گفت:

《نکته‌ی اساسی این است که باید بپذیریم، عقب مانده‌ایم، بسیاری از روش‌های ما برای انجام کارها نامناسب است و باید تغییر کنیم.》
در عصر دنگ شیائو پینگ، چین از دو مغالطه‌ی بزرگ سوسیالیستی بیرون آمد. ابتدا کشاورزیِ خانگی احیا شد (کشاورزی با فاصله نخستین پازل توسعه چینی است) و سپس پس از بازدیدهای دنگ از ایالات متحده، ژاپن و کشورهای جنوب شرقی آسیا در سال ۱۹۷۹ (که نشان‌دهنده‌ی تعامل مجدد این کشور با جهان بود) دروازه‌های چین به روی تجارت و به‌تدریج سرمایه‌گذاری خارجی باز شد. (۱)

◾️اکنون پرسش این است آیا رهبر سیاسی لزوماً باید واجد یک ذهنِ آگاه و هوش و ذکاوت درجه‌۱ باشد؟

دنیل ای‌ بل در کتاب "مدل چین" می‌گوید: توانایی فکری برای رهبران سیاسی بسیار مهم است، اما ممکن است این توانایی، مهمترین ویژگی برای نشان‌دادنِ کیفیت رهبران سیاسی نباشد. (۲)

اولیو وندل هولمز بر این باور است که؛ "فرانکلین روزولت سی و دومین رئیس جمهوری ایالات متحده دارای عقل و هوش درجه ۲ بود، اما خلق و خوی درجه ۱ داشت. اما بیل کلینتون یک نکته مهم را یادآور می‌شود:

《موضوع مهم این است که روزولت خود را در مرکز مشاورانِ درخشانی قرار داده بود که بیشتر از او در مورد مسائل خاص می‌دانستند و به آن‌ها اجازه می‌داد با یکدیگر و با او بحث کنند.》
چنین خصیصه‌ای را در دوره حکومت پهلوی اول نیز شاهد بودیم که رضاشاه، به رغم سواد اندک آکادمیک، از هوش اجتماعی (Social Intelligence) برخوردار بوده و مشاورانِ با‌ذکاوتی را به کار گرفت و خود نیز از پشتکاری منحصربفرد برخوردار بود و برای بودجه‌ی عمرانی کشور که در اختیار بانک ملی یا پیمانکاران آلمانی قرار می‌داد، وسواسی شگرف داشت. (۳)

◾️حال، نقش متفکر به مثابه‌ی پیشرانِ توسعه چیست؟

نباید این نکته را نادیده انگاشت که در پسِ پیشرفت‌های صنعتی در اروپا و رشد بازار سرمایه، یا بسط و نهادینه‌شدن قانون و تفکیک قوا، بی‌‌تردید تفکراتِ جان لاک، هابز، کانت، ژان ژاک روسو، هگل، ماکس وبر و ... قرار داشتند.

نمیدانم ژوبر به عباس‌میرزا که جانش از غصه‌ی وطن رفت چه پاسخی داد، اما اگر به‌جای ژوبر بودم بدو خاطرنشان می‌کردم که آفتاب توسعه از مشرق ذهنِ متفکرانی برمی‌آید که دود چراغ خورده‌اند، و عمر خود را بر سرِ آن گذاشته‌اند. بدو می‌گفتم تنها سه سال از جلوس آغامحمدخان قاجار بر سریرِ سلطنت نگذشته بود که امانوئل کانت، کتاب "نقد عقل محض‌"‌اش را نوشته و درآورده بود.

در باره عواملِ توسعه‌ی شگرف اروپا به نقشِ اندیشه‌ورزیِ منسجم متفکران و رفرمیست‌های اروپایی اشاره شده، از جمله از دلایلی که برای پیشرفت آلمان (پروس) مطرح می‌کنند؛ تاثیر اخلاق پروتستانی بر روح سرمایه‌داری است، هم‌چنان‌که ماکس وبر می‌گوید؛ ریشه‌های سرمایه‌داری را به عنوان حاصل یا نتیجه عمل اخلاقی پروتستان که مجموعه‌ای از کار سخت، فعالیت روشمند اقتصادی، زندگی صرفه جویانه و سرمایه‌گذاری مجدد پس‌اندازها را شامل می‌شد به وضوح قابل مشاهده است.


🔻منابع به‌کار رفته در نوشتار:

۱. جو، استادول، "آسیا چگونه کار می‌کند؟" ترجمه: احمد دیبا، چاپ اول، تهران، انتشارات اژدهای طلایی، ۱۴۰۲: ص ۳۴۹.

۲. دنیل ای‌.بل " مدل چین؛ شایسته‌سالاری سیاسی و محدودیت‌های دموکراسی" ترجمه: آرش بیدالله خانی، چاپ اول، نشر علم، ۱۴۰۰: صص ۲۳۸-۲۳۷.

۳. ر‌.ک به: رشید آرمین خطیب شهیدی، "سیاست خارجی آلمان و ایران در دوره رضاشاه"، ترجمه شهلا طهماسبی، چاپ اول، انتشارات ققنوس، ۱۳۹۹: صص ۱۳۳-۱۴۵

تحلیل و رصد
🖊غلامرضا علیزاده
@cafe_andishe95
📌در شوروی پیرزنی به درمانگاه مراجعه می‌کند و به منشی می‌گوید: لطفاً یک وقت برای دکتر گوش و چشم بدهید.

منشی می‌گوید: دکتر گوش و چشم؟! چنین دکتری اصلاً وجود ندارد. حالا مشکلتان چیست؟

پیرزن پاسخ می‌دهد: من الان در این کشور خیلی وقت است آنچه می‌شنوم را نمی‌بینم و آن چه می‌بینم را نمی‌شنوم

منشی به او می‌گوید: نام این بیماری سوسیالیسم است و درمان ندارد
.


📚چکش و خنده، میخائیل میلنیچینکو
@cafe_andishe95
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
کتاب «جنگ جهانی اول» منتشر شد

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که از خاکستر جنگ جهانی اول برخاسته است. عمارت کهن دنیای قدیم در جنگ جهانی اول سوخت و در پاییز ۱۹۱۸ در خود فروریخت و قرن نوزدهم با هجده سال تأخیر برای همیشه به تاریخ پیوست. در کتاب جنگ جهانی اول، اثر تاریخ‌نگار آلمانی، زونکه نایتسل، کم‌وبیش به طور مختصر و از زاویۀ دید آلمان جنگ جهانی اول را شرح داده است.

این کتاب نهمین مجلد از مجموعۀ «ایدئولوژی‌پژوهی» است که به لطف و همت نشر پارسه منتشر می‌کنم. این مجلد از این رو در این مجموعه لازم بوده است که «عمقی تاریخی» به مباحث نظریِ ما در این مجموعه می‌‎بخشد. برای فهم فاشیسم (که یکی از ارکان مباحث ایدئولوژی‌پژوهانۀ ماست)، آشنایی با جنگ جهانی اول به عنوان زهدانی که فاشیسم از درون آن زاده شد، ضروری است.

در پست بعدی پی‌دی‌افِ سی صفحۀ اول کتاب را می‌توانید مطالعه بفرمایید. و برای تهیۀ کتاب هم می‌توانید به این لینک مراجعه بفرمایید: «جنگ جهانی اول ـــ بنوبوک»

#معرفی_کتاب
@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
Forwarded from تاریخ‌اندیشی ــ مهدی تدینی (مهدی تدینی)
جنگ جهانی اول.pdf
1.3 MB
کتاب «جنگ جهانی اول» منتشر شد

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که از خاکستر جنگ جهانی اول برخاسته است. عمارت کهن دنیای قدیم در جنگ جهانی اول سوخت و در پاییز ۱۹۱۸ در خود فروریخت و قرن نوزدهم با هجده سال تأخیر برای همیشه به تاریخ پیوست. در کتاب جنگ جهانی اول، اثر تاریخ‌نگار آلمانی، زونکه نایتسل، کم‌وبیش به طور مختصر و از زاویۀ دید آلمان جنگ جهانی اول را شرح داده است.

این کتاب نهمین مجلد از مجموعۀ «ایدئولوژی‌پژوهی» است که به لطف و همت نشر پارسه منتشر می‌کنم. این مجلد از این رو در این مجموعه لازم بوده است که «عمقی تاریخی» به مباحث نظریِ ما در این مجموعه می‌‎بخشد. برای فهم فاشیسم (که یکی از ارکان مباحث ایدئولوژی‌پژوهانۀ ماست)، آشنایی با جنگ جهانی اول به عنوان زهدانی که فاشیسم از درون آن زاده شد، ضروری است.

در این پست پی‌دی‌افِ سی صفحۀ اول کتاب را می‌توانید مطالعه بفرمایید. و برای تهیۀ کتاب هم می‌توانید به این لینک مراجعه بفرمایید: «جنگ جهانی اول ـــ بنوبوک»

#معرفی_کتاب
@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💵سقوط پول ملی با تورم
همه چیز درباره تورم

اندیشکده اقتصاد توسعه
@cafe_andishe95
⚫️در دوره ی قاجار مردم بسیار فقیر و تنگدست بودند اما قبل از انقلاب ۱۳۵۷ هجری شمسی ایران با توجه به رشد اقتصادی که در آن زمان داشت بسیار رو به جلو بود و در دوره ی پهلوی دوم ایران به لحاظ اقتصادی به جامعه ای تقریباً مرفه تبدیل شده بود و مشکل جامعه ی ایران اقتصادی یا فقر نبود بلکه برعکس اقتصاد کشور ایران در قبل از شروع این اعتراضات هر روز بهتر میشد و کشور به هر لحاظ رو به بهبودی میرفت ولی سیستم حاکم آن زمان بر ایران سیستمی از نوع سرمایه داری بود و در این نوع سیستم اختلاف طبقاتی تا حدود زیادی به چشم می خورد. البته ناعدالتی های اجتماعی نیز وجود داشت با این وجود عموماً کسی نبود که دچار فقر مطلق باشد.

ناگفته نماند که این جامعه جامعه ی سرمایه داری بود و حتماً ناهمگونی هایی در جامعه بسیار به چشم میخورد همان گونه که میدانید، در جوامع سرمایه داری اختلاف طبقاتی زیاد است ولی همان طور که گفتم کسی دچار فقر
مطلق نبود.

با توجه به اینکه پادشاهی ایران مشروطه بود تصمیم گیرنده ی اصلی شاه بود و مجلس و تمامی نمایندگانی که در مجلس بودند از طرف رژیم سیاسی آن موقع تأیید میشدند تا بتوانند وارد مجلس شوند.
حالا سؤال این است که باید بگوییم چرا انقلاب شد.
باید در جواب بگوییم از سالهای بسیار ،قبل روحانیت مسلمان شیعه برای به دست گرفتن حاکمیت در ایران برنامه ریزی کرده بود چراکه آن زمان منبع اقتصادی کافی نداشتند و همیشه برای اینکه بتوانند شیعیان جهان را متحد کنند و خود را مقابل مسلمانان سنی مذهب به عنوان نیروی قوی و منسجم نشان بدهند برنامه ریزی کاملی کرده بودند.

☪️در اینجا باید بگویم مسلمانان به دو دسته تقسیم شده اند:
مسلمانان سنی که اکثریت مردم دنیا به آن اعتقاد دارند و مسلمانان شیعه که در اقلیت هستند. فقط حدود ده تا پانزده درصد از کلیه ی مسلمانان دنیا شیعه مذهب دوازده امامی هستند یا پیرو شیعه ی علی هستند بعضی از شیعیان به دوازده امام اعتقاد ندارند ولی علی را اولین رهبر اسلام بعد از محمد میدانند؛ علی امام اول شیعیان بود.
در طول تاریخ بعد از این جدایی دو شاخه ی سنی و شیعه همواره با هم تضاد داشتند و گاه جنگهایی هم بین آنها پیش آمده و تا مدتی ریختن خون یکدیگر را مباح و روا می دانستند هر گروه از این مسلمانان خود را محق تر از گروه دیگر معرفی میکرد و میگفت این ما هستیم که رویه ی پیامبر اسلام را ادامه میدهیم.

دوم اینکه شیعیان نظامی برای مقابله با تهدیداتی که خودشان احساس می کردند یعنی فشار بر مسلمانان شیعه در تمام کشورهای شیعه نشین، هیچ نیروی نداشتند و همیشه در این فکر بودند که باید ارتشی قوی برای حمایت از شیعیان جهان به پا کنند تا بتوانند آن را به رخ جهانیان بکشانند به ویژه برای قد علم کردن در مقابل کشورهای سنی مذهب حرفی برای گفتن داشته باشند. در آن دوران اپوزیسیون جدی و منسجم به جز روحانیت مقابل رژیم شاهنشاهی وجود نداشت البته برخی احزاب یا سازمانها مخالف سیستم شاهنشاهی بودند ولی نمی توان آنها را ،اپوزیسیون جدی مقابل سیستم آن زمان دانست.

@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
⚫️در دوره ی قاجار مردم بسیار فقیر و تنگدست بودند اما قبل از انقلاب ۱۳۵۷ هجری شمسی ایران با توجه به رشد اقتصادی که در آن زمان داشت بسیار رو به جلو بود و در دوره ی پهلوی دوم ایران به لحاظ اقتصادی به جامعه ای تقریباً مرفه تبدیل شده بود و مشکل جامعه ی ایران اقتصادی…
📑هر کاری که سیستم پادشاهی ایران میکرد برای توسعه و پیشرفت کشور و مدرنیته بود.
اگر این اقدامات با تفکرات و ایدههای روحانیت مذهبی جور در نمی آمد، آنها با توجه به اینکه در بین مردم جایگاه بسیار خوبی داشتند و میکروفون هم در مساجد و پایگاههای اسلامی در اختیار آنها بود به طور گسترده شروع به انتقاد از سیستم شاهنشاهی میکردند و مردم عادی هم به حرفهای آنها اعتماد داشتند برای مثال، در آن زمان شاه قوانین بسیار مترقی از جمله حق رأی زنان را با مجلس مطرح میکند و از نمایندگان میخواهد نظر او را به تصویب برسانند.

ولی از آنجاکه روحانیت دین اسلام به زن جز خانه داری حق دیگری نمی داد و حق رأی خانمها ضد عقاید مذهبی آنها بود مدت زیادی علیه این قانون حرف میزدند حتی در اوایل پیروزی انقلاب ۵۷ روحانیت که حالا قدرت را در دست داشت سعی میکرد خانمها را به پستوی خانه ها بکشاند ولی خانمهای ایرانی مقاومت کردند و نگذاشتند روحانیت شیعه به خواستههای خود در این مورد برسند؛ هرچند در تبلیغات خود سعی میکردند به دروغ چیز دیگری بگویند. همواره در تبلیغات خود به دروغ میگفتند زنان در اسلام جایگاه خوبی دارند آنها میتوانند مادر باشند و به همین جمله بسنده میکردند که مادر بودن جایگاه بزرگی است که اسلام بر آن تأکید دارد یادم هست حتی در اوایل تأسیس مدارس دخترانه در ایران این روحانیت مذهبی چه بلوایی به پا کردند و می گفتند ای وای که اسلام و دین از دست رفت
چراکه در دین اسلام دختران حق ندارند در پیشرفت جامعه شرکت کنند آنها باید خانه داری کنند و از شوهر خود مراقبت کنند و بس یعنی در عمل روحانیت شیعی با آن تفکرات عقب افتاده شان نصف جامعه را به کلی حذف میکردند. همان طور که میدانید در قوانین اسلام حق برابری با مردان به زنان داده نشده است.


🚺زنان با تلاش فراوان و مبارزه ی پیگیر درست بعد از پیروزی انقلاب ۵۷، سعی کردند در جامعه ی مرد سالار ایران جایگاهی برای خود به دست بیاورند و باید گفت در این کار هم موفق بودند؛ هرچند بعدها روحانیت شیعی توانست خیلی از قوانین زن ستیزی را که در اسلام وجود داشت در قانون اساسی کشور جای دهد. روحانیت مسلمان شیعه با همراه کردن مردم با خود و ادعای دروغ و نشان دادن درب باغ سبز توانستند بعد از سالها تلاش در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۵۶ حرکتی علیه سیستم سلطنتی ایران آغاز کنند و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ این کار را به سرانجام رساندند و از این حرکت پیروز درآمدند.

با کنار گذاشتن نظام پادشاهی ایران روحانیت شیعه به آرزوی دیرینه ی خود رسید و خیلی زود بر تمام امور کشور مسلط شد. حالا که روحانیت شیعه توانسته بود حاکمیت را به دست بگیرد همه چیز برعکس شد و شروع کردند به عملی کردن رؤیاها و آرزوهای خودشان و هر چیزی را که رهبری انقلاب یعنی خمینی و دیگران به مردم وعده و قول داده بودند، انجام ندادند.

📗بررسی تاریخ ترس انسانها-علیرضا غلامی

@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهل و پنج سال رژیم نامشروع جمهوری اسلامی

@OfficialRezaPahlavi
🌳سیزدهم فروردین؛ سیزده بدر🪴
سیزده بدر

🌱 سیزدهم فروردین بخشی از آیینهای نوروزی است، همچنین این روز به نام «سیزده بدر» نام‌آور است. آیین بیرون رفتن از خانه در روز سیزدهم فروردین ماه و آن روز را به شادی و خرمی و خوشی گذراندن از آیین‌های دیرین ایرانی است و پایان‌بخش آیین‌های نوروزی است که با چهارشنبه سوری و یا به سخنی، با جشن سده آغاز می‌گردد و به سیزده فروردین پایان می‌پذیرد.


🍃 گفتار بنیادین درباره «سیزده به در» بدشگونی یا خوش‌شگونی آن می‌باشد. گروهی از پژوهشگران بر این باورند که شاید بدشگونیِ شماره سیزده برگرفته از رخنه‌ی فرهنگ اروپایی (فرانسه) باشد. (دانشنامه مزدیسنا؛ ص۳۳۹)

🌑 بدشگونی شماره‌ی سیزده ماجرایی است که از دیر باز در فرهنگ های کهن در گردش بوده است و به نگر می‌رسد که برخی رویدادهای بزرگ گیهانی، از آنجایی که بر پایه داستان‌های ایرانی، هزاره سیزدهم پایان گیهان است و یکی از رخدادهای سهمگین که مایه‌ی مرگ بسیاری شده برپایه‌ی تورات ( سفر خروج، باب 11 و 12) در روز سیزدهم ماه «توت» مصری رخ داد.

🌲 یا در روز سیزدهم سال نو، گویا ستاره دنباله دار که در سپهر یا زمین برخورد کرده و چراییِ پدید آمدن آتشفشان و زمین لرزه گردیده است، مایه‌ی آن شده که ترسی همگانی در نهاد مردم از شماره سیزده پدید آید و مایه ناخجستگی آن گردد.( جهان فروری، ۷۳ به بعد)

🌴 جشن سیزده فروردین روز بسیار مبارک و فرخنده‌ای است. ایرانیان فرزانه چون در باره‌ی این روز آگاهی کمتری دارند آن روز را روز نحس می دانند و برای بیرون کردن گُجستِگی از خانه و کاشانه خود به کنار جویبارها و کوهسار و سبزه‌ها می‌روند و به شادی می‌پردازند.

💚در هیچ یک از نوشته های کهن از این روز به بدی یاد نکرده اند، که در بیشتر نوشتارها و بن‌مایه‌ها، از سیزدهم نوروز با نام روزی فرخنده و خجسته نام برده‌اند.

❇️برای نمونه ابوریحان بیرونی در «آثار الباقیه» جدولی برای خوشایندی و گجسته بودن روزها دارد که در آن جدول در برابر روز سیزدهم نوروز واژه «سعد» به چَمِ(معنی) نیک و فرخنده آورده است و به هیچ روی بدشگونی و بدآمدی ندارد.

🟩نخست باید به این جستار ریزبین بود که در فرهنگ ایرانی، هیچ یک از روزهای سال «گجسته»، «بد آمد» یا« شوم» شمرده نشده، که چنانچه می دانیم هر یک از روزهای هفته و ماه در ایران باستان ،نام هایی زیبا و در پیوند با یکی از نمادهای زیست‌بوم، ایزدان و فرشتگان داشته و دارند.

🎍هنگامی که درباره نیکویی و فرخندگی این روز بیشتر باریک‌بینی می‌کنیم بن‌مایه‌های خردورزانه و فرنودین با پیشینه‌ی تاریخی بلندی را می‌یابیم. « روز سیزدهم» هر ماه که در گاهشمار ایران باستان «تیر روز» نام دارد از آنِ ایزدی است که در اوستا و دیگر نوشته‌های پهلوی «تیشتَر» یا تیر نام دارد.

🌳در استوره‌های ایران باستان، ایزد تیشتر (تیر)، ایزد باران می‌باشد. تیشتر در‌ آیین زرتشتی جایگاه بلند و داستان شیرین و دلکشی دارد و جشن بزرگ تیرگان که در روز سیزدهم (تیر روز) از تیر ماه برگزار می شود به نام او می‌باشد.

🟢 برپایه باورهای ایرانیان باستان، تیشتر همواره به ریخت اسبی سپید، با دیو خشکسالی که دیو "اپوش" نام دارد و به ریخت اسبی سیاه با چهره‌ای هراس انگیز نمایان می‌شود، همواره در جنگ و کشمکش است و اگر شکست یابد جهان را خشکسالی فرا می‌گیرد و اگر پیروز شود، سرچشمه آب‌ها به نیروی اسبی روان می گردد و سرزمین ها را از سال خوب و خوش بهره مند می‌کند.

🌱 این ایزد تخمه‌ی آب را در بر دارد و نژادش به ایزد "اپم  نپات" (ایزد آب) می‌رسد و از اینرو می توان دریافت که در سر زمین خشک و کم آب ایران تا چه اندازه ستایش‌پذیر بوده است. برای اینکه ایزد باران پیروز شود، نیاز بود که همه مردمان در نماز از او نام برند و او را بستایند و از او درخواست باران کنند. 

🌿 چنین می نماید که در روزگاران کهن، پس از برگزاری آیین نوروزی، نخستین "روز سیزدهم" سال در میان ایرانیان باستان بسیار گرامی و آغاز  نیمسال دوم کشاورزی بوده است و مردمان ایران زمین برای نیایش و گرامی داشت ایزد تیشتَر (ایزد باران آور) به کشتزارهای خود می‌رفتند.

🎄 و پس از دوازده روز جشن که یادآور دوازده ماه سال می باشد روز سیزدهم فروردین را پایان جشن نوروز می‌دانستند و در زمین تازه روییده و سرسبز و آکنده از گل و گیاهان دشتی به شادی و ترانه سرایی و پایکوبی می پرداختند و از گردآوری سبزه‌های دشت و پختن آش و خوراکی های ویژه دور نمی‌شدند. بدشگونی بودن روز سیزدهم فروردین چندان خردمندانه و راستی‌انگارانه نیست.

🍃 در بسیاری از روستاهای ایران هنوز به‌هنگام‌ تابستان آیینی برای درخواست باران به‌هنگام خشکسالی بر پا می شود که در آن زن، مرد، خُرد و کلان می‌آیند و روز سیزدهم نوروز گویا روز آیین‌مند همه مردم برای خواستن باران برای همه سرزمین های ایران بوده است.
گلواژه
🌺🌻🌺🌻🌺🌞
@cafe_andishe95
🌈 شادباش سیزده بدر

گره بر سبزه زن تا غم برآید
که فردا عشق تو از در درآید
به صحرای پر از گل آرزو کن
تمامِ آرزوهایت برآید

سیزدهمین روز فروردین ماه 
بر شما همراهان صاحبدل و یکرنگ
گرامی باد.


#فرهنگ_ایرانی
@farhangirani7000
💡اخلاق از دید فردریش هایک📃

پرسش مهمی که اینجا مطرح میشود این است که آیا ارزشهای ناشی از این غرایز جمعگرایانه را میتوان ارزشهای اخلاقی تلقی کرد؟ یا به سخن کوتاه آیا ارزش اخلاقی میتواند نشات گرفته از غریزه از هر نوع آن باشد؟ پاسخها یک به این پرسش منفی است

با توجه به اینکه مفهوم اخلاق جز در تقابل با رفتار بی قاعدبی اختیار impulsive و نیندیشیده از یک سو، و جستجوی عقلانی نتایج کاملا مشخص از سوی دیگر معنا ندارد من ترجیح میدهم استفاده از اصطلاح اخلاق را منحصر به این قواعد غیر غریزی نمایم که موجب رشد بشریت در سایه نظم گسترده شده است.
عکس العملهای فطری innate دارای کیفیت اخلاقی نیستند و سوسیوبیولوژیستهایی که اصطلاحاتی چون دیگردوستی را به آنها اطلاق میکنند در اشتباه هستند
دیگر دوستی را زمانی میتوان مفهوم اخلاقی دانست که بگوییم از عواطف دیگر دوستانه باید تبعیت کرد

🧧ارزشهایی مانند دیگردوستی و سایر ارزشهای جمعگرایانه را تا زمانی که عمل به آنها منشا فطری و غریزی داشته باشد نمیتوان اخلاقی تلقی نمود.

اخلاق به مجموعهای از سنتهای آموخته شده مربوط میشود نه رفتار ذاتی و موروثی نوع انسانی.
اما تفکیک میان ارزشهای ناشی از غرایز و ارزشهای صرفا اخلاقی ناشی از سنت آموخته شده همیشه کار چندان آسانی نیست و در بسیاری موارد مرز میان آنها مخدوش میشود دیگردوستی به رغم آن که ریشه در غرایز دارد اما چون اغلب مورد تاکید مصلحان اجتماعی قرار میگیرد به صورت یک ارزش والای اخلاقی تلقی میشود
از سوی دیگر زمانی که اخلاق را دیگر همچون غریزه فطری تلقی نکنیم بلکه مجموعهای از سنتهای آموخته شده ،بدانیم رابطه آن با آنچه معمولا تاثرات عواطف یا احساسات مینامیم به مسائل گوناگون جالبی میانجامد.

اگرچه اخلاق آموختنی است اما همیشه به صورت قواعد صریح عمل نمی کند بلکه ممکن است همانند غرایز به شکل نفرت و بیزاری از برخی از انواع کردار بروز نماید ،اغلب اخلاق به ما میگوید که چگونه از میان رفتارهای غریزی فطری انتخاب کنیم یا از آنها پرهیز نماییم

طبق نظر هایک به طور کلی دو نوع متمایز از ساختار جوامع بشری را میتوان از هم تفکیک نمود
جامعه ابتدایی (قبیله ای) و جامعه متمدن
که اوج آن جامعه بزرگ به قول آدام اسمیت یا جوامع مدرن امروزی است

نظم و انسجام جامعه ابتدایی مبتنی بر کردارهای جمعی غایتمند است و قواعد رفتاری عمدتا ریشه در غرایزی دارند که وجود آنها برای حفظ چنین جامعهای ضرورت دارد مانند غریزه همبستگی و دیگردوستی درون گروهی (قبیلهای)
اما نظم جامعه متمدن ناشی از رعایت قواعد رفتاری کلی و آموخته شده است که همانند قواعد بازی انتزاعی اند و به خودی خود دارای هیچ مضمون مشخصی نیستند مانند قاعده درستکاری و وفای به عهد. رفتار مبتنی بر این ،قواعد تنها در سایه تعالیم فرهنگی و سنتی امکانپذیر میگردد و غرایز صرف نه تنها نمیتوانند منشا چنین رفتارهایی باشند بلکه اغلب در تضاد با آنها قرار دارند.

جامعه متمدن تنها طی تقریبا هشت هزار سال اخیر به وجود آمده و از زندگی شهری، به معنای خاص کلمه که در واقع پیش درآمد جامعه بزرگ است تنها حدود سه هزار سال میگذرد.
بدین ترتیب هایک تخمین میزند که تمدن محصول کمابیش یکصد نسل از موجودات انسانی است و گذار به جامعه بزرگ بسیار متاخرتر صورت گرفته است

🏫تمدن مجموعه خاصی از قواعد و نهادهاست که طی قرنها تحول فرهنگی بتدریج به وجود آمده اند هایک میگوید
دستگاهها و تجهیزات بیولوژیکی انسان همگام با ابداعات فرهنگی و نهادی تحول نیافته است. در نتیجه بسیاری از غرایز و عواطف انسان هنوز سازگاری بیشتری با زندگی قبیله ای دارد تا با زندگی در جامعه متمدن بدین علت تمدن اغلب به عنوان پدیداری غیر طبیعی بیمارگونه و مصنوعی تلقی میشود و انسانها با سماجت در پی فرار از انظباط و الزامات آن هستند.

📖منبع:مقاله "اخلاق از دیدگاه هایک"
@cafe_andishe95
🏛میانه روی لیبرالها
در مقابل بی دولتان و دولتپرستان


هگل در انتهای طیف به دولتپرستی و دولت ارگانیک اشاره دارد که دولتگرایی و فاشیسم نیز از همین سنخ هستند و آزادی را به خطر می اندازد

✖️مارکس و آنارشیستها توهمات غیر معقولی در باره ذات نیک بشر داشته و در هپروتند که بشر هیچ نیازی به دولت ندارد و باید نابود شود.


☑️در میانه این دو افراط گرایی لیبرالها دیدی منطقی و عقلانی و روشنگر دارند از انتهای طیف راست یعنی نوزیک و میزس تا میانه مثل برلین و پوپر تا انتهای چپ آن یعنی رالز همگی لزوم دولت را پذیرفته و با درجات مختلف مداخله گری آن تئوری پردازی میکنند
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎉جشن پوریم از زبان یک اسرائیلی
حقیقت ماجرای اسطوره ای چیست؟
اسطوره ای که ایرانستیزانه نیست چگونه ابزار ایدئولوژی نفرت پراکنی شد؟

@cafe_andishe95
📈 بازگشت به معنویت گرایی دهه پنجاه!

🎥در ویدئو ای که در شبکه های اجتماعی فراگیر شده سخنان علی‌رضا نبی کارآفرین مشهدی است که درباره پیامدهای تله مصرف و اعتیاد به آن سخن می‌گوید. نسخه جدیدی از ترجیح درویش صابر بر توان‌گر شاکر در کلام صوفیان که حداقل از دهه نود و سفت شدن کمربند تحریم های کشور مصادیقی برای آن در برنامه های تلویزیون ارائه می‌شود.
مجریانی که از بینندگان می‌خواهند تا گوشت و مرغ و میوه نخورند یا خطبایی که مردم را به خوردن اشکنه یا نان خشک دعوت می‌کنند!

🪦 در اوایل دهه پنجاه هم روشنفکران چپ‌زده ایران متاثر از مکتب فرانکفورت و چهره برجسته آن یعنی هربرت مارکوزه از پدیده مصرف گرایی به شدت انتقاد می‌کردند. مارکوزه معتقد بود که شهروندان جوامع غربی چون در رفاه زندگی می‌کنند و به انبوه کالاهای مصرفی دسترسی دارند به ظاهر خرسند هستند در حالی‌که نیازهای واقعی خود را نمی‌شناسند و مصرف به وسیله رسانه‌ها و به صورت جعلی به آن‌ها القا می‌شود!

🎙 جواد طباطبایی در نقد عمل‌کرد روشنفکران دهه پنجاه می‌گوید: شورش بر مصرف گرایی در کشوری که به اکثریت قریب به اتفاق مردم آن نصف کالری لازم هم نمی‌رسید، گسسته خردی بیش نبود، سیاست بازی مبتنی بر جهل! روشنفکر غربی از این حیث منتقد مصرف گرایی بود که امریکایی در هر وعده یک استیک چهارصد گرمی می‌خورد، در همان زمان در یک دیزی وطنی متجاوز از چهل گرم گوشت نبود.

🖥 در جامعه ای که حدود ۳۰ درصد از جمعیت آن از تامین نیازهای اولیه خود ناتوان اند، برخی از شهروندان یک‌سال است گوشت نخورده‌اند، مردم از چهاردهه تورم دو رقمی رنج می‌برند و بیش از نیمی از جمعیت کشور اجاره نشین هستند نبی به مخاطبان خود می‌گوید که شما هم به دنبال انباشتن بر پول‌های خود و ساختن خانه‌های بزرگ‌تر هستید! او که خود کارآفرین است چرا در دام این معنویت گرایی کاذب افتاده است؟

مهران صولتی
@cafe_andishe95
🔍تبارشناسی رمانتیسیسم بربروار تفکر آلمانی قرن 19

1️⃣-بسترها و خاستگاهای تفکرات فاسد فاشیستی در قلب اروپا مشخصاً آلمان را می توان از سنت ضد روشنگری و ضد عقلانیت و ضد لیبرالی آلمانی از فیشته تا نیچه پی گرفت مضاف بر این سنت منحط که منادی بربریت و توحش فرهنگی است مارکس و کمونیستها هم گوشه دیگر رینگ ایستاده و انسانیت انسان آلمانی را زیر ضرب برده از آزادی و حقوق بشر و طبیعی تهی کردند
2-این اندیشمندان تیره روان (در مقابل روشنگری)با قلب واقعیتها و تکبر و غروری مهوع تمام ارزشهای اساسی تمدن مدرن را ناچیز و حقیر شمردند و به این تفکرات یوتوپیایی و رمانتیک جامه عمیقتر و والاتر پوشاندند در حالی که میدان دادن به غریزه و قهرمان پروری تمایل به استبداد و برده سازی غیر، نمودهای فرهنگ بربر و نیمه وحشی بوده و نه والا و سرور.می توان تماما مطمئن بود که از دلِ این سنت فکری ضد بشری، ضد حقوق بشری اعجوبه های افراطی نژادپرست قانون گریز نیمه دیوانه و مریض بر جهان روانه خواهد شد و بربریت ضد مدرن جهان مدرن را در قالب فاشیسم و کمونیسم خواهد رنجاند.
3-فرد مریض و رنجور در بالاترین درجه از حقارت درونی عقده خویش را در استبداد طلبی، برتری طلبی، ستایش قلدران و زورگویان نفی اخلاق بشری ،نفی حقوق بشری، نفی اندیشه های آزادیخواهانه و ستایش برده گرفتن و تحقیر و سرکوب تفکرات مدرن آزادی بخش امتحان پس داده برون ریز می کند.بربریت این رفتار مریض همدردی را نابود میکند.
4-جنون خودشیفتگی و تکبر و نشناختن جایگاه خویش در نظام کیهان و تاریخ و اجتماع باعث فروپاشی ارزشهای درونی و در نهایت صدور احکام ضد انسانی می شود.نگاه ابزای به انسان و خود را خدایی دیدن که قادر است زمین و زمان را تغیر دهد از نشانه ها بارز این جنون رمانتیک آلمانی(به خصوص نیچه)است که در قلب اروپا حالت بربریتی نابجا را ایجاد کرد چنانکه هیتلر نیز چنین بود.
با این مقدمه به افکار فاسد نژادپرستانه بی ارزش نیچه می رسیم:

"معنایی بسیار دارد در کدام جهت باید جست واژه ي لاتيني مالوس ... با پوست تیره،رنگ و بالاتر از همه سیاه موی که سیه پوست است»( )، ..."

🔼که در«تبارشناسی اخلاق» به تاریخی که در اینباره موجود بوده اشاره میکند که تا اینجا مشکلی ندارد اما در تحلیل خود از متن کاملا لو می رود که با این توحش نژادی سمپاتی دارد و نه انسانها ؛نه تنها هیچ سعی در رد این یاوه های نژادی ندارد بلکه هرگونه شک را از میان بر میدارد که متن مورد پذیرش خودش نیز بوده می گوید:

«یعنی این که نژادِ فرودست شده سرانجام دیگر بار از نظر رنگ و کوتاهی ،جمجمه فرادست گشته است و چه بسا از نظرِ غریزه های عقلی و اجتماعی نیز؛چه کس انکار تواند کرد که دموکراسی مدرن و آنارشیسم مدرن تر از آن و به ویژه این گرایش به «کمون» به ابتدایی ترین صورت جامعه که همه ی سوسیالیستهای اروپا اکنون هوادار آن اند در اصل جز یک پاتک عظيم معنای دیگر ندارد و نژادِ سرور نژاد آریایی از نظر فیزیولوژیک نیز فرودست شده است؟»

🔺این مشابهت های زیادی با نژادپرستی کوته فکرانه فاشیستها دارد اصولا مریدان نیچه با فهم خاستگاه ها و زمینه های فرهنگی بیگانه هستند چرا که اگر نمی توان گفت نیچه فاشیست بود چون اصولا نه فاشیسم درکار بوده و نه او چنین گرایشی داشته اما به حق خالق زمینه های فرهنگی هست که زمین مساعد رشد بذر فاشیسم بوده است!
همچنین میزان فهم او از تئوری های دموکراسی و لیبرالیسم ناچیز بوده

🔻همچنان که در جای دیگر نوعی جهالت در یهود ستیزی و آنها را مسئول تمام اخلاق بردگی اروپا قلمداد میکند که دوباره زمینه ساز و ادامه دهنده همان رفتارهای بیمار در نژاد ستیزی می شود.هر چند نیچه پیامبر آشوویتس نیست.

یا در جای دیگر در مغلطه های سبک خودش چون این حس حقارت را دارد که فلسفه لیبرال و لیبرالیسم انگلیس برتریزا بوده که آنرا درست نفهمیده و با مغلطۀ زشتِ حمله به نژاد یک گروه، سعی دارد خلا دانش و فهم و پایین تر بودن خود از انگلیسی ها و فرانسوی ها را با توهینهای نژاد پرستانه به این ملتها پُر کند:

"این انگلیسیان نژادی اهل فلسفه نیستند: بیکن مظهر حمله به روح فلسفی است؛ و هابس و هیوم و لاک، برای مدتی بیش از یک قرن، مایه تباهی و پستی ارزش مفهوم فلسفه بوده‌اند. .. در حق لاک بود که شلینگ توانست بگویید، «من لاک را به چیزی نمیگرم»"

او حتی از وطن خود نیز اعلام بیزاری میکند و با دروغ خود را لهستانی و از نژاد بهتری(!)معرفی میکند.نژادگرای عقب مانده آنجا هم بروز میکند
:
"من یک نجیب زاده ی خون پاک لهستانی هستم؛که قطره ای خون بد به خصوص خون آلمانی در آن نیست".

البته شواهد تبارشناسی از نیچه،تبار نیچه را تا قرن شانزدهم مشخص میکند.تبارشناسان بیشتر از دویست نسل نیچه را شناسایی کرده و آنها را آلمانی تشخیص داده اند.نام نیچه و اشکال هم ریشه اش مانند:نیتشه و نیتزکه ،نامی مرسوم در آلمان مرکزی است!
@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⚜️ حمله‌ی اسراییل به کنسولگری جمهوری اسلامی و سخنی با ماله‌کشان حکومت

▪️سپاه پاسداران دشمن ایران و ایرانی‌ است و هر گونه خسارت جانی و مالی به این نهاد تروریستی، هم موجب خوشحالی مردم است و هم کمک به تضعیف بازوی سرکوب.

▫️نجات بهرامی
@cafe_andishe95
مواجهه روشنفکران ایرانی با مدرنیته
@historical_sociology
📢مواجهه روشنفکران ایرانی با مدرنیته

سخنرانی دکتر علی میرسپاسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران (سال ۱۳۸۶)

🏷ویژگی‌ها و رسوم روشنفکری در ایران
کلی‌گویی، عدم شفافیت، نخوت و پرهیز از گفت‌وگو
🏷بی‌توجهی روشنفکران ایرانی به موقعیت زمانی و مکانی
🏷علاقه‌مندی روشنفکران ایرانی به متفکران ضدروشنگری
و ضد سرمایه داری و ضد دموکراسی مثل نیچه و مارکسیستها
در ضمن پرستش غرب با غربستیزترینها ضد مدرنیته و پستمدرنها همراه!


جامعه شناسی تاریخی
@cafe_andishe95
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙گفت‌‌‌‏و‌‌‌‏گو با بهزاد مهرانی:
راست افراطی کیست؟


@cafe_andishe95
✏️تفاوت و تنوع در عقاید و افکار چیزی نیست که نتوان از آن جلوگیری کرد، اما همگان این امر را تصدیق می‌کنند که

جلوگیری از تساهل نسبت به کسانی که افکار متفاوتی دارند، منشأ همه آشوب‌ها و جنگهایی است که به داعیه مذهب در سرزمین مسیحیان رخ داده است.
📍رهبران و پیشوایان کلیسا به دلیل طمع و میل سیری ناپذیر به حکومت تحریک می‌شوند و از جاه طلبی مفرط فرمانروایان سود می‌جویند و با موعظه‌های مذهبی خود که با فرامین انجیل و امر به خیرخواهی در تعارض است از خرافه پرستی ساده لوحانه جماعت بی‌فکری که در ضدیت با مخالفان عقیدتی خود به خشم آمده‌اند و تشجيع شده‌اند، بهره برداری می‌کنند، طوری که انشعابیون مذهبی و بدعت گذاران از مال و دارایی‌هاشان محروم می‌گردند و نابود می‌شوند.
و بدین ترتیب اینان مذهب و حکومت را که في نفسه دو امر کاملا متفاوت است در هم می‌آمیزند و خلط می‌کنند.
بسیار دشوار است که انسانی از سر رضا و میل بپذیرد، از مواهبی که با کار و تلاش صادقانه به دست آورده است محروم شود و به رغم همه قوانین انسانی و الهی که به انصاف و تساوی حقوق حکم می‌کند، قربانی زور و غارت دیگران شود، به خصوص، هنگامی که پاک و بی‌تقصیر هم باشد.

🔖مراسم مذهبی که انسانها به جا می‌آورند ابدا در حوزه قدرت و اختیار فرمانروا نیست بلکه امری است که کاملا به وجدان انسانها مربوط می‌شود، چه اینکه آدمیان برای رفتار و اعمالشان تنها در برابر خداوند مسئول هستند. آیا چیزی جز این می‌توان انتظار داشت که این افراد از خستگی و ملالت فزاینده شروری که آنان را احاطه کرده است رنج می‌بردند و می‌بایست بالاخره به این نتیجه می‌رسیدند که حق دارند با قدرت و زور در برابر قدرت و زور دیگران بایستند؟ و از حق طبیعی خود دفاع نمایند و با توسل به زور و اسلحه نگذارند که به خاطر مذهب از حق و حقوق طبیعی‌شان محروم گردند؟ کما اینکه قدرت این کار را نیز دارند. رویه معمول در این امور تاکنون همین بوده است و این رویه در تاریخ بسیار مشهود و آشکار است و تا زمانی که با دلیل تبيين نگردد در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
در واقع، مادام که اعتقاد به آزار و شکنجه مخالفان مذهبی حاکم است، هم چنانکه تاکنون از سوی فرمانروا و مردم این گونه عمل شده است، و تا زمانی که آنهایی که می‌بایست مُبَلِّغ صلح و آشتی باشند با همه قدرت و توان خود، انسانها را در به کارگیری زور تحریک می‌کنند و در شیپور جنگ می‌دمند غیر از این نمی‌توان انتظار داشت

کاملا جای تعجب است که فرمانروا همه این آتش افروزان و برهم زنندگان صلح عمومی را تحمل می‌کند. آیا این نشان دهنده آن نیست که فرمانروایان می‌خواهند در غنایم آنان شریک باشند؟ لذا مصلحت می‌بینند که از طمع و نخوت این افراد به سان ابزاری برای افزایش قدرت خود بهره برداری کنند. چه کسی است که نفهمد این انسانهای شریف![کشیشان و روحانیون کلیسا] در واقع خدمتگزاران حکومت‌اند تا انجيل، و نفهمد که اینان به واسطه تکریم و تمجید از جاه طلبی پادشاهان و انسانهای قدرتمند و جانبداری از حاکمیت آنان با همه توان خود، برای بسط استبداد، در جامعه تلاش می‌کنند. چه اینکه، در غیر این صورت، قادر نیستند در کلیسا باقی بمانند و به مقامی گمارده شوند.

این همان وحدت نامیمونی است که بین دولت و کلیسا می بینیم.


✉️📔نامه ای در باب تساهل -جان لاک
-تفکر
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔍تبارشناسی رمانتیسیسم بربروار تفکر آلمانی قرن 19 1️⃣-بسترها و خاستگاهای تفکرات فاسد فاشیستی در قلب اروپا مشخصاً آلمان را می توان از سنت ضد روشنگری و ضد عقلانیت و ضد لیبرالی آلمانی از فیشته تا نیچه پی گرفت مضاف بر این سنت منحط که منادی بربریت و توحش فرهنگی…
▪️شایسته آیینان را چه کار با برهان آوردن؟
آنان فرمان می رانند،جدل پیشگان در نگاهشان تلقکانی بیش نیستند.بر او میخندند به بازی اش می گیرند آری سقراط نیز چنین بود،اما با یک تفاوت او کاری کرد که به بازی اش نگیرند...


📄غروب بتان-مسئله سقراط- فردریش نیچه

این متن مانیفیستی آشکار بر بی خردی و خردستیزی است.
از طرفی انسان سست مغزی که عاجز از برهان آوری هست ستایش شده و از طرف دیگر با مغلطه آنها را جدل کننده نامیده!
تمسخر آمیز اینکه خود نیچه اصولا در بسیار مواقع در آثارش جدل آمیز ظاهر شده!و همچنین استدلال و برهان هم می آورد اما بسیار استدلال های سست و بی اساسی هستند و معمولا مغلطه میکند و همین سقراط را با زشتی چهره نقد کرده!

چگونه فردی والاست و همزمان یک فرد بی کله فارغ از استدلال است که صرفا مثل چنگیز و نرون فرمان می راند؟
جالب است که نیچه شک ها را از میان برده چون خودش ستایشگر نرون جنایتکار مستبد رومی نیز بوده است

پس این متن نیچه نه تنها عمیق نیست بسیار سطحی، سبکسرانه و دروغ و مغلطه است


@cafe_andishe95
2024/09/29 16:25:19
Back to Top
HTML Embed Code: