Telegram Web Link
صورت ها

پژوهش هنر

🖌علیرضا پیروزان

نقاشی از صورت، همان طور که نقاشی از تن، در تاریخ کهن زیست بشر بر زمین ریشه دارد و در بسیاری از کشورها، در ارتباطی چندوجهی با آداب و رسوم فرهنگی مردمان آن کشور قرار داشته است. این سبک از نقاشی، تقریبا در سراسر گیتی به شکلی از اشکال از دیرباز وجود داشته است. در حقیقت، نقاشی چهره در گذشته های دور، به دو شیوه ی هنری خاص خود یعنی برگرفته از سنت های مذهبی یا فرهنگی، یعنی نقاشی چهره های معروف و مقدس مسیحی، و سپس به شکل پرتره به کار رفته است. در هر صورت، نقاشی چهره، نظیر برخی دیگر از مکاتب نقاشی یا نگارگری، یک کنش سراسر فرهنگی است. از دوران سده های میانه به بعد، نقاشی از چهره به شکل پرتره عمومیت یافت. شاید بتوان این طور مدعی شد که نقاشی مونالیزا از داوینچی سرآغاز چنین تغییر و تحولی بنیادین بود. اما در دوران مدرن، نقاشی چهره کارکردی دیگر را عهده دار شد، که تا اندازه ی زیادی متفاوت از کارکرد پیشین آن، یعنی ثبت و ضبط و نمایشی از یک فرهنگ، یا صرفا کشیدن پرتره از دیگران بود. این سبک از نقاشی، به شدت بر فرد انسانی، به عنوان بشر دوران اومانیسم، متمرکز شد و در نتیجه جلوه ی دیگری یافت. آثار بی نظیر مودیلیانی، نقاش ایتالیایی، یکی از بارزترین جلوه های چنین هنری بود. مجموعه ی «چهره ها»، اثر صدیقه مهدوی نقاش معاصر، در زمرهی همین درک و دریافت مدرنیته و اومانیته ی همزمان قرار می گیرد. به چهره های زنان در این مجموعه نگاه کنید.
هر یک از آنها، هر یک از این زنان، داستان هایی ناگفته و پنهانی از جهان زنانه را برای مخاطب روایت می کنند؛ جهانی که سراسر متفاوت از دنیای مردانه است، جهانی که عواطف و احساسات به غایت ممکن در آن هویدا شده اند. یکی از این زنان، به ظاهر غمگین است و در عین حال مضطرب، دیگری خشمگین است، دیگری افسرده و متأسف است، دیگری در تمنای نیازی می سوزد و آن دیگری هم تهی از هر گونه احساس، مات و متحیر است. این که در زندگی و روایت های هر یک از این زنان چه رخ داده است یا چه ها بر آن ها گذشته است، بر ما پیدا نیست و بسته به مخاطب اثر، امکان درک و دریافت های متعدد را فراهم می آورد؛ به گونه ای که هر یک از مخاطبين ممكن است با یکی از این زنان احساس همذات پنداری کند و خود را در او، یا او را درون خود بیابد. در اینجا، نقاش به شدت متأثر از مسئلهی بازنمایی در هنر در فلسفه ی گادامر است. در این معنا، حقیقت در آثار هنرمند از وجه استتیک گذار کرده است و به وجه وجودشناسانه دست یافته است.
از همین رو، آشکار شدن معنای حقیقت و کارکرد شناختی هنر بدین طریق امکان پذیر شده است که از مفهوم «آگاهی زیبایی شناختی» گذر کرده است. در نتیجه، زیبایی شناختی این چهره ها، درعرصه ای مستقل نسبت به مواجهه با حقیقت متعین می شود. حقیقت زندگی و روایت های هر یک از این زنان متکثر است، حقیقت یگانه ای در دسترس نیست، و نقاش با مهارت خود و خلق سبکی مخصوص به خود از پس چنین کار دشواری برآمده است.

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
آیا تخیل واقعا بی‌حد و مرز است؟
تخیل تا مدت‌ها بدون حد و مرز در نظر گرفته می‌شد. آن را راه فراری ایده‌ال برای روح اسیر در چنگال عقلانیت می‌دانستند. با این‌حال، معلوم نیست که ما واقعا همین‌قدر دور و دراز تخیل کنیم. به عقیده دکارت، تخیل صرفا اتصال خیالی آن‌چه که می‌شناسیم است.
اگر از شما بخواهیم احمقانه‌ترین چیزی که می‌توانید را تصور کنید، احتمالا پاسخ شما چیزی شبیه این مثال‌ها خواهد بود: دیدار رسمی امانوئل مکرون روی مریخ، پرواز یک فیل صورتی برفراز پاریس، سقوط یک الهه از آسمان به اتاق خوابتان. دلیلش این است که شما امانوئل مکرون را می‌شناسید، می‌دانید که دیدار رسمی چیست و می‌دانید که مریخ وجود دارد. همین‌‌طور می‌دانید که فیل چیست و با صورتی و پاریس هم آشنا هستید. بنابراین، با تخیل کردن، آن‌طورها هم که فکر می‌کنید پرواز نکرده‌اید: با چیزهای قدیمی چیز جدیدی ساخته‌اید. تخیل شما به تجربیات شما محدود می‌شود و شما از اتصال این تجربیات به شیوه‌ای اصیل و تازه لذت می‌برید. به علاوه، وقتی با آثار هنرمندان بزرگ مواجه می‌شویم، گاهی می‌بینیم که تمام آثارشان حول یک تم مشترک شکل گرفته است: بعضی نویسنده‌ها همواره مشغول بازنویسی یک کتاب هستند، بعضی کارگردان‌ها بی‌وقفه یک دل‌مشغولی‌شان را به تصویر می‌کشند. بنابراین تخیل آن‌ها محدود می‌شود به آن‌چه لاکان «کار» آن‌ها می‌نامد، و این احتمالا خبر خوشی برای هنرشان است: آن‌ها به چیزی می‌پردازند که به خود مشغولشان کرده است و همواره ضرورت بازگشت به آن را احساس می‌کنند، بنابراین، آزاد نیستند هر چیز بی‌ربطی را تخیل کنند. وقتی اثری از پاتریک مودیانو می‌خوانم، از شناخت محدودیت‌های تخیلش خوشبخت می‌شوم: از اینکه روی گره‌های مشابهی دست می‌گذارد لذت می‌برم چرا که بدون آن‌ها چنین نویسنده‌‌ی بزرگی نمی‌شد. در نهایت، کانت به ما نشان می‌دهد که ما به لطف عقلانیت‌مان و نه تخیل‌مان است که می‌توانیم از تجربه‌ی حسی فراتر برویم و با بی‌نهایت مواجه شویم. او آن‌چه که ما هرگز تجربه نکرده‌ایم، اما آزادیم که به آن باور داشته باشیم، را «ایده‌های عقلانیت» می‌نامد: من، جهان، خدا. حتی اگر تخیل قدرتمند باشد، حتی اگر بتوان آن را در خدمت دل‌مشغولی‌ها یا ضرورت‌های درونی قرار داد، باز هم می‌توان قدرت عقل را برتر از آن دانست.
مترجم:سبا معمار

ترجمه از مجله Philosophie - یادداشتی از
pepcharles pépin
@homusic
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥ویولن‌زنی یک بیمار حین جراحی مغز

🔹داگمار ترنر، ۵۳ ساله برای جراحی یک تومور در بخش راست و جلویی مغز و نزدیک به ناحیه‌ای که کنترل حرکات دست چپ را برعهده دارد به بیمارستان کینگ‌کالج لندن آمده بود.
🔹پرفسور کیومرث اشکان جراح و پیانیست که این جراحی را انجام داد طرحی ارائه کرد که بر اساس آن پزشکان جمجمه او را باز می‌کنند و در حالی که مشغول برداشتن تومور هستند، داگمار در میانه عمل می‌تواند ویلن بنوازد که مطمئن شود توانایی او در نواختن ویلن تحت تاثیر قرار نگرفته است.
🔹گفته شده است که پزشکان در اواسط جراحی او را به هوش آوردند تا بتواند ساز بزند.
🔹داگمار که ویولونیست ارکستر سمفونیک جزایر وایت در جنوب بریتانیاست پس از این عمل موفقیت آمیز با حفظ مهارت‌های دست چپ‌اش در نواختن ویلن به خانه بازگشت.
🔹او گفته است که نواختن ویلن، عشق او از زمانی است که ۱۰ سال داشته است و فکر از دست دادن این توانایی مایه دل شکستگی او می شد.
🔹کیومرث اشکان پس از این جراحی گفت که بیش از ۹۰ درصد این تومور برداشته شد و این در حالی انجام شد که عملکرد کامل دست چپ نیز حفظ شده است
@homusic
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
بی سوادی آفت موسیقی
همایون خشندیش:کیوان ساکت سال ها پیش در یکی از مصاحبه های تلویزیونی، انتقادات جدی به خانه موسیقی، نحوه برگزاری جشنواره موسیقی فجر و ...داشت. اما مهم تر از همه اینها انتقادی بود که به صورت کنایه‌ای به اهالی موسیقی خصوصا جوانان کرد.
او گفت:اگر جایزه "باربد" مثل سیمرغ اعتبار نمی‌گیرد، شاید به خاطر این است که سینماگران پشت هم هستند اما در موسیقی خوشحال می‌شوند کسی نباشد. شاید سینما به خاطر اینکه بیشتر با کتاب و اندیشه‌ورزی سروکار دارد بیشتر از جوانان اهل موسیقی می‌اندیشند و می‌بینند زیرا وظیفه سینما دیدن و تصویرسازی است؛ولی متاسفانه نسل معاصر در حال بی‌اعتبار کردن موسیقی است.
در واقع این انتقاد کیوان ساکت، انتقادی درست است. در بین اهالی موسیقی خصوصا نسل جوان مطالعه به عنوان یک عادت وجود ندارد. شاید با خود بگویید در شرایطی که سرانه مطالعه در ایران رقم بسیار پایینی است نباید از موسیقیدان‌ها انتظار بیشتری داشت.سرانه مطالعه فرهنگی در ایران آمار دقیقی ندارد از روزی 2 دقیقه تا روزی 15 دقیقه آماری است که برخی رسانه ها آن را منتشر می کنند.
اما اماری که بتوانیم به صورت دقیق تر آن را مد نظر قرار دهیم چیزی بین 12 الی 15 دقیقه است که در مقایسه با کشورهای دیگر مانند فلاند که سرانه مطالعه در آن 44 دقیقه است ، فاصله بسیار زیادی دارد.
نکته ای که باید به آن دقت کرد این است که معمولا در اکثر کشورها نرخ سرانه مطالعه، در بین هنرمندان و اهالی فرهنگ با اقشار دیگر متفاوت است. به طور متوسط سرانه مطالعه در بین اهالی هنر اعم از موسیقی، سینما، تئاتر و... بطور میانگین 30 درصد بیشتر است که البته در زمان محاسبه سرانه مطالعه کلی این رقم سرشکن می شود و با دیگر اقشار جامعه درهم می آمیزد.
در واقع متوسط میزان مطالعه یک موزیسین با یک فرد معمولی کاملا متفاوت است، در این حالی است که در کشور ما این میزان مطالعه با مردم عادی روند معکوسی دارد. جنس و نوع مطالعه افرادی که با معقوله فرهنگ سروکار دارند با افرادی که مثلا در حوزه های مهندسی فعالیت می کنند، تفاوت ماهوی دارد.
اما چرا در کشور ما افراد موزیسین که دست کم در حوزه های هنری یا محفل های هنری دایعه ای از هنر دارند اینقدر در سطح نازلی از نظر سواد عمومی و شاید حتی تخصصی، رنج می برند؟
پاسخ به این سئوال تا حدودی دردناک است. یکی از دلایلی که می توان برای این مسئله در نظر داشت این است که جوانانی که پابه عرصه هنر موسیقی می گذارند در واقع بیشتر دنبال چهره شدن یا مطرح شدن های سریع هستند. عمقی به قضیه هنر ندارند و یا اگر دارند در اولویت های چندم آنهاست.
برخی افراد سعی می کنند از طریق تزریق پول خود را به دنیای هنر ارائه کنند در نتیجه نه اثر هنری شاخصی به وجود می آید و نه نیروی انسانی در حوزه موسیقی تربیت درست می شود.افرادی که نه در حوزه فرهنگ بومی خود اطلاعات درستی دارند و نه درباره فرهنگ غرب و چگونگی رشد یا چالش های آن مطالعه داشته اند.چه بسا بسیاری از افراد هستند که سعی می کنند آثار باخ، موتزارت، بتهوون یا غیره را تمرین کنند بدون اینکه بتوانند درک درستی از شرایط اجتماعی، فرهنگی و هنری و یا اقتصادی آنها در زمان خلق اثر داشته باشند.
عمق نگاه یک هنرمند از میزان مطالعه ی او در حوزه هایی مانند ادبیات، فلسفه، تاریخ هنر، جامعه شناسی، روانشناسی و غیره شکل می گیرد. کم بودن مطالعه بین موسیقی دان های جوان باعث می شود،اینده موسیقی کشور با چالش های جدی در حوزه های مهمی که باید حرفی برای گفتن داشته باشد، به وجود بیاید.
بهترین راهکار برای غلبه بر این مشکل، عادت به مطالعه است و یاد بگیریم که کمتر حرف بزنیم و بیشتر مطالعه کنیم تا بلکه بتوانیم در آینده نسلی باسواد و نسلی که بتواند در حوزه های مهم حرفی برای گفتن داشته باشد، به جامعه موسیقی ارائه کنیم.
@homusic
‌‌
#تاملات
‌‌هر مرگی یک تراژدی است. ولی مرگ یک میلیون تن صرفاً آمار است.

📚استالین مخوف
🖌مارتین ایمیس


ورای موسیقی
@Beyondthemusic
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
احتمال ورشکستگی مشاغل فرهنگی با ویروس کرونا
همایون خشندیش: در حالی که ویروس کرونا در کشور سلامت مردم را تحت تاثیر قرار داده اما جدا از بحران سلامت، شاهد بحران اقتصادی تحت شعاع این ویروس در کشور هستیم. مشاغل خرد مانند کارهای خدماتی، فرهنگی، کاسبی های کوچک با خطر ورشکستگی مواجه هستند. در این میان مشاغل فرهنگی و هنری به علت ضعیف بودن در مقابل بحران های اقتصادی با خطر بیشتری مواجه هستند.
برای اغلب مردم استفاده از خدمات فرهنگی و هنر مانند موسسات فرهنگی و هنری، آموزشگاه های هنری، سینماها، کنسرت ها، نمایش ها و... یک بحث تفننی است و منطقا در چنین شرایطی تمایلی به ادامه استفاده از خدمات آنها ندارند. این مشکل احتمالا نسبت به دیگر خرده اقتصاد ها مانند پوشاک و غیره دوره بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد چراکه در اولویت سبدهای خانوار قرار ندارد و اساسا با توجه به تهدیدات سلامت در حضور در اجتماعات مدت بیشتری در رکود به سر خواهند برد.
رکود در مشاغل فرهنگی و تعطیلی آنها برای مدتی نامعلوم جدا از ضررهای هنگفت باعث افزایش نرخ بیکاری و قطع درآمد شاغلین در حوزه های فرهنگی و هنری می شوند. خطر قطع درآمدهای اقتصادی برای اقشار شاغل در حوزه های هنری تبعات زیادی خواهد داشت.
دولت حداقل در مقام تظاهر اقداماتی برای حمایت از قشرهای مختلف تحت فشار در بحران اقتصادی کرونا انجام داده است. مثلا تعویق انداختن اقساط بانکی و غیره اما صاحبان مشاغل فرهنگی و افرادی که در این حوزه ها سرمایه گذاری کردند مشخص نیست چگونه می توانند از خدمات حمایتی دولت استفاده کنند.
از طرف دیگر جدا از صاحبان سرمایه در حوزه های هنری مانند موسسه های فرهنگی و... شاغلین زیر مجموعه مانند مربیان، هنرمندها و افراد دیگر در آینده نزدیک با بحران شدید معیشتی مواجه می شوند.
این فشار اقتصادی بعضا خارج از حد تحمل هنرمندان خواهد بود. دولت فعلا هنوز درگیر مسائل مختلف تحت تاثیر کرونا است. به عنوان مثال در حال بررسی های خود و دستاوردهای علمی و شگفت انگیز درباره قرنطینه شهرها است. همچنان که کشورهای عقب افتاده ای به زعم دولت در حال پیاده کردن قوانین قرنطینه مانند چین، کره جنوبی، ایتالیا و غیره هستند.
هنرمندها و صاحبان سرمایه های اقتصادی در حوزه فرهنگ چگونه می توانند مطالبه ای از دولت داشته باشند. این که دولت بتواند یا بخواهد برای این افراد کاری انجام دهد، مشخص نیست اما عنوان کردن مطالباتی از جمله حمایت ملموس و عملی دولت از این مشاغل در شرایط بحرانی کنونی می تواند دست کم وزارت خانه های مربوطه مانند وزارت ارشاد، سازمان صدا و سیما، حوزه هنری، موسسات دولتی فعال در حوزه فرهنگ را تحت فشار برای انجام اقداماتی حمایتی ترغیب کند.
@homusic

#تاملات
کافی است نشریات اقلیت را بخوانید تا چهرهی واقعی و عریان روشنفکران و سیاستمداران را ببینید: نمونه ی تمام عیار طبقات ثروتمند و پرورده... بوی گند لجن از آنها برمی خیزد، چرا که خود از لجن بیرون آمده اند.

📚ارباب ها

🖌ماریانو آزوئلا

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
از نیچه:
هرگاه که دردمندی را هنگامِ درد کشیدن دیده‌ام،

از شرم‌اش شرمسار شده‌ام

زیرا به یاری برخاستن‌ام غروراش را پایمال کرده‌است.

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
به اجبار گناهانم را می‌پذیرم، گناه ستایش هیتلر، گناه مصرف مواد مخدر. مدت‌ها بود که می‌خواستم در تئوری‌های فلسفی‌، روان‌شناختی، ملی، مذهبی و وجدان بدوی جست‌وجو کنم، اما گویا دیگر برای انجام هر کاری دیر است ــ من تپه‌ی آشغالم ــ خودخواه، مضطرب، قصد دارم که باقی عمرم را وقف یک هدف ویژه کنم ــ خودم عریان باشم و لباس‌هایم را به فقرا بدهم، به صومعه بگریزم، به بیماری هراسی، به عرفان مذهبی، به امواج دریا، هر جا، هر جا، هر جایی که بار سنگین و وزن جهنمی و خوفناک مسئولیت در قبال خویش و قضاوت درباره‌ی خود آن‌جا نباشد. فقط می‌توانم به سوی تاریکی بروم، به کوچه‌های کثیفی که در آن لجن، فاضلاب و گل‌ولای کثافت زندگی‌ام روی زمین ریخته است، زشت و بی‌هیچ تغییری ــ و با هیچ چیز شکوفا شده است: نه اصالتی و نه حتی توهم رؤیایی.

برگرفته از کتاب 👇
خاطرات سیلویا پلات

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
ایام قرنطینه و فیلم دیدن

چطور فیلم ببینیم؟

سه راه برای فیلم دیدن وجود دارد.
اول و راحت ترین کار جستجوی فیلم های خوب در شبکه های ماهواره ای است. مثلن دو شبکه خوب: سینه فیلم و اونیکس اچ دی است. فیلم های کلاسیک را می توانید در جم کلاسیک ببینید و همچنین جم فیلم هم فیلم های بدی نمی گذارد.
راه بعدی ارجاع به آرشیو خصوصی است، در این ارجاع فیلم ها به صورت تصادفی و یا هدفمند انتخاب می شوند. سعی کنید در انتخاب فیلم ها لااقل یک شاخص مهم داشته باشید و آنکه در بین دهه های مختلف فیلم انتخاب کنید.
راه سوم پرسیدن از این و آن است یک پرسیدن از چه کسی مهم است و دوم آنکه فیلمی که می گوید را حتمن تهیه و نگاه کنیم. این روش فیلم دیدن گاهی با ریسک همراه است چرا که ممکن است فیلمی که دیگری از آن خوشش آمده است به چشم ما خوش نیاید، اما به هر حال باید به سلیقه فردی که از آن می پرسیم احترام بگذاریم. اگر راه سوم را انتخاب کردیم بهتر است اول برای هرکسی که قرار است به ما فیلم معرفی کند یک مقدار از علائق مان به ژانر فیلم ، سال و هرآنچه برایمان مهم است بگوییم تا پیشنهادات بهتر با سلیقه ی ما جور شود
مسأله ی بعدی تعیین زمان فیلم دیدن است. بهتر است همیشه زمان ثابتی را هرشب به فیلم دیدن اختصاص دهیم و سر زمان معینی اینکار را انجام دهیم. البته شبکه های ماهواره ای ۲۴ ساعت فیلم پخش می کنند (فیلم های خارجی آنهایی که نام بردیم نه دیگر شبکه ها) بهتر است برنامه روزانه پخش فیلم این شبکه ها را از روی سایت یا صفحات آنها دنبال کنیم تا برای دیدن فیلم برنامه ریزی داشته باشیم.
پ.ن‌.
خوشحال می شویم پیشنهاد فیلم شمابا توضیحات خودتان درباره آن را در کانال برای دیگران قرار دهیم.

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#خطوط_برجسته

خواب شیرینی پس از یک شب سخت مرا فراگرفت... :و در آن انگار خودم را میدیدم... چیزی در دست
داشتم که هم شبیه به شمشیر بود و هم شبیه به گوشی پزشکی... پیش می روم... مبارزه می کنم... در نقاط دور افتادة. ولی تنها نیستم. سپاهی نیز همراه من است... همه با روپوش سفید، و همه به پیش، به پیش...


🖌میخائیل بولگاکف
📚یادداشت های یک پزشک جوان

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
‌‌
جهان جدید

مسائل دشواری را در پیش روی انسان معاصر قرار داده است. فجایعی که در صد سال گذشته اتفاق افتاده است نشان می‌دهد که ورود به جهان جدید مستلزم رویکردی جدید به اخلاق است، اخلاقی که باید بر مبنای منافع تمام انسان‌ها بنا شده باشد نه یک گروه خاص.
مؤلف کتاب یک جهان استدلال می‌کند که جهانی‌شدن ــ در تمامی ابعاد آن ــ سرنوشت همه‌ی انسان‌ها را به‌گونه‌ی بی‌سابقه‌ای به هم گره زده است. این درهم‌تنیدگی مستلزم اخلاقی جدید بر بزرگ‌کردن دایره‌ی خویش است؛ آن‌چنان‌که این دایره همه‌ی مرزهای قراردادی را درنوردد و شامل تمامی ساکنان این کره‌ی خاکی شود.

📚«یک جهان» اخلاق جهانی شدن

🖌پیتر سینگر

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
تاملی بر مسئله آموزش آنلاین و مسئولیت اجتماعی در ایام قرنطینه

🖌 عباس کاظمی

🔷گسترش ویروس کرونا همانطور که بسیاری از واحدها را به تعطیلی کشانده است مراکز آموزشی را نیز مجبور به تغییر و دگردیسی شیوه‌های تعلیم و اداره بحران کرده است. اگرچه چارچوبهایی برای آموزش در دوران قرنطینه توسط دو وزارتخانه آموزش و پرورش و آموزش عالی تدوین شده است و اکنون مراکز ذی‌ربط، مدارس و دانشگاهها، کارهای آموزشی خود را آغاز کرده‌اند اما آموزش آنلاین تاکنون مسائل متعددی را موجب شده‌است: مانند عدم همگرایی در استفاده از نرم افزارها و رویه های مناسب آموزشی، فقدان زیرساختهای اینترنتی برای استفاده بلندمدت و با کیفیت بالا، عدم آموزش کافی استادان برای ارائه درس به شیوه آنلاین که کلاسها را بیش از پیش کسالت بار کرده است، همه اینها اعتراضات زیادی را درون متن جامعه دانشجویی موجب شده است که تاکنون جدی گرفته نشده است و صدای آنان شنیده نشده است.
🔸جدای از مسائلی که بیان شد، موضوعات مغفول مانده و مشکلات نادیده زیادی باقی مانده است که من صرفاً در اینجا به یکی از آنها اشاره می‌کنم. در حالی که مساله اولیه مراکز آموزشی برگزاری دوره‌های آنلاین است، موضوع مهم برای ما هزینه‌هایی است که دانشجویان و دانش آموزان باید بابت کلاس‌های آنلاین پرداخت کنند. این موضوع در برخی کشورها چون امریکا و کانادا مورد بحث قرار گرفته است اما زیر سایه پزشکی‌زده جامعه ما تاکنون دیده نشده است و در برخی خبرگزاری‌های داخلی در حد خبر و تکذیب خبر به فراموشی سپرده شده است.
🔸پرسش من این است چرا باید دانش آموزان و دانشجویان از جیب خود هزینه خرید بسته‌های اینترنتی کلاسهای آنلاین را بدهند؟ بگذارید اینگونه بگویم که بعد از تعطیلی دانشگاهها، دانشجویان با خانه های خود بازگشتند و بخش قابل توجهی از آنها که در خوابگاهها سکونت داشتند به شهرها و روستاهای خود رفتند و همین طور برخی از آنان که به نقاط دورافتاده رفتند با عدم دسترسی به دکل های مخابراتی برای اتصال به اینترنت روبرو شدند.
🔸نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در سال ۱۳۹۸ نشان داد که تنها، ۶۹ درصد کسانی که موبایل دارند، از گوشی هوشمند استفاده می‌کنند. وزیر آموزش و پرورش نیز چندی پیش اعلام کرده بود که حدود ۷ درصد دانش آموزان کشور به اینترنت دسترسی ندارند و تقریبا همین تعداد را برای دانشجویان می‌توان انتظار داشت.
🔸پس مساله اول، عدم دسترسی به گوشی‌های هوشمند یا کامپیوترهای شخصی مناسب برای دسترسی به کلاسهای آنلاین است. مسئله دوم، فقدان منابع مالی برای خرید بسته های اینترنتی یا اینترنت وای فای خانگی برای بخشی از جامعه آموزشی کشور است.
🔷پیشنهاد می کنم مخابرات و ایرانسل و ... در جهت مسئولیت اخلاقی لازم است تا رفع کامل بحران اپیدمی کرونا اینترنت رایگان برای دانش‌آموزان و دانشجویان فراهم کنند، دانشگاه‌ها و مجموعه‌های خوابگاهی که به اینترنت وای فای دسترسی دارند با خالی شدن از دانشجویان و کارکنان امکانات اینترنتی را برای ساکنان اطراف و محلی به شکل رایگان ارائه دهند. شرکتهایی که اینترنت وای فای عرضه می‌کنند در طول این مدت به دلیل استقبال مردم سود بالایی کسب کرده‌اند و به منظور مسئولیت اخلاقی برای طبقات محروم اجتماعی تسهیلات ویژه‌ای قائل شوند. این پیشنهاد، تنها بخش کوچکی از مشکلات آنها را حل خواهد کرد اما مسائل بزرگتری که ناشی از عدم دسترسی سخت افزاری مناسب(عدم دسترسی به گوشی هوشمند و کامپیوتر مناسب) برای استفاده از کلاسهای آن لاین است برای اقشار ضعیف‌تر کماکان پابرجا می ماند.

عباس کاظمی
#اموزش #عدالت_اجتماعی #کرونا
@varijkazemi
ورای موسیقی
@Beyondthemusic
🛑ما برگشتیم با امید در کنار شما، حمایتمان کنید و از اینکه وفادار بودید یک دنیا سپاس.

☯️ورای موسیقی
@Beyondthemusic
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‍ The Consequences of Feminism💃🏼
فیلم کوتاه "عواقب فمینیسم" ساختۀ یکی از اولین فیلمسازان زن تاریخ سینما با نام Alice Guy-Blaché در سال 1906 ساخته شده است.
این حقیقت که این اثر هجوآمیز با چنین نامی در سال 1906 در ابتدای پیدایش سینما ساخته شده غیرقابل باوره، کاری که فیلمساز کرده اخلال در نظم نمادین هست، انگار از همۀ تحولات فکری و اجتماعی جهان که در میانۀ قرن بیستم قراره اتفاق بیفته باخبر بوده!!🤥
Initial release: 1906 (France)
Director: Alice Guy-Blaché
Production company: Gaumont
#shortfilm

ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#برگزیده
ما در عصر باز آفرینی زندگی می کنیم. امروزه روز هر کسی می‌تواند از خیلی چیزها باخبر باشد. لعنت به شیطان، من چطور می‌توانم به وکیل مدافعم ثابت کنم که با خواندن آثار یونگ به غریزه‌ی آدم‌کشی خود پی نبرده‌ام، که مارسل پروست حسادتم را به من نشناسانده است، که اسپانیا را همینگوی، پاریس را ارنست یونگر، سوییس را مارک تواین، مکزیک را گراهام گرین به من معرفی نکرده است، که با خواندن آثار برنانو پی نبرده‌ام که از مرگ می‌ترسم، که با مطالعه‌ی آثار کافکا احساس به مقصد نرسیدن خود را کشف نکرده‌ام و بسیاری چیزها را از توماس مان نیاموخته‌ام؟

پس این همه داستان‌پردازی برای چه! این‌طوری‌که نمی‌توانی ثابت کنی شخصاً آن‌جا بوده‌ای. وکیل مدافع من حق دارد.

📖از کتاب اشتیلر.
📝به قلم ماکس فریش
.


ورای موسیقی
@Beyondthemusic
2024/09/29 23:22:57
Back to Top
HTML Embed Code: