Forwarded from اتچ بات
...اما ویرانه در همین سطح جذابیت دیگری نیز دارد: تخریب شکل معنوی بر اثر نیروهای طبیعی یعنی باژگونی نظم معمول، همچون بازگشتی به آغوش “مادر خوب” احساس می شود، واژگانی که گوته برای توصیف طبیعت به کار برد. در این جا گفته ی مشهور، که “هر آنچه انسانی است از زمین برآمده است و به زمین نیز باز خواهد گشت” از نهیلیسم اندوهگینش فراتر می رود. میان نه-هنوز و نه-دیگر، آری گفتن به روحی نهفته است که راهش به راستی دیگر به اوج نمی رود، بلکه لبالب از غنای اوج به خانه باز می گردد. توگویی این لحظه ی سرشاریست که برایش آن غناهایی که ویرانه در قفا داشت هنوز در پیش رو گسترده است.
این که نیروی طبیعت بتواند با تسخیر محصول اراده ی انسانی تاثیری زیبایی شناسی داشته باشد بدین معناست که محصول هر اندازه هم شکل یافته ی روح باشد، طبیعت مدعایی بر حق بر آن دارد، مدعایی که هرگز به تمامی آن را پس نگرفته است. مواد فعلی اثر هنری همواره جزئی از طبیعت بوده است و اگر اکنون طبیعت بار دیگر کاملا بر آن سلطه می یابد در واقع دارد حقی را طلب می کند که تا بحال پنهان مانده، اما طبیعت هرگز انکارش نکرده بود. به همین سبب، ویرانه اغلب به نظر ما تراژیک اما نه چندان اندوهگین می آید، زیرا که نابودیش چیزی بی معنا نیست که از خارج تحمیل شده باشد، بلکه تحقق گرایشی است که در کنه هستی ویران شده اش لانه کرده بود.
📝 برشی از مقاله ی “ویرانه”؛ گئورگ زیمل
📷 حدیث م.
@Beyondthemusic
این که نیروی طبیعت بتواند با تسخیر محصول اراده ی انسانی تاثیری زیبایی شناسی داشته باشد بدین معناست که محصول هر اندازه هم شکل یافته ی روح باشد، طبیعت مدعایی بر حق بر آن دارد، مدعایی که هرگز به تمامی آن را پس نگرفته است. مواد فعلی اثر هنری همواره جزئی از طبیعت بوده است و اگر اکنون طبیعت بار دیگر کاملا بر آن سلطه می یابد در واقع دارد حقی را طلب می کند که تا بحال پنهان مانده، اما طبیعت هرگز انکارش نکرده بود. به همین سبب، ویرانه اغلب به نظر ما تراژیک اما نه چندان اندوهگین می آید، زیرا که نابودیش چیزی بی معنا نیست که از خارج تحمیل شده باشد، بلکه تحقق گرایشی است که در کنه هستی ویران شده اش لانه کرده بود.
📝 برشی از مقاله ی “ویرانه”؛ گئورگ زیمل
📷 حدیث م.
@Beyondthemusic
Telegram
attach 📎
آثاری از هنرمند تازه از دست رفته، محمد ابراهیم جعفری (۱۳۹۷-۱۳۱۹)، نقاش نوگرا و شاعر معاصر.
👇🏼
@Beyondthemusic
👇🏼
@Beyondthemusic
🔗 #نقلقول
🔗 #طرد_همگانی
.............................................................
اگر در جمعی زندگی کنیم که همه به طور هماهنگ، تصمیم گرفته باشند هرگز به ما نگاه نکنند یا به شکلی رفتار کنند که انگار وجود نداریم، به احتمال زیاد یا میمیریم یا دیوانه میشویم.
🔗 #اومبرتو_اکو
🔗 #ایمانی_و_بیایمانی
🔗 #Umberto_Eco
Pic: 1985, Paris
http://www.uupload.ir/files/wxd_img_20180409_115612.jpg
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
🔗 #طرد_همگانی
.............................................................
اگر در جمعی زندگی کنیم که همه به طور هماهنگ، تصمیم گرفته باشند هرگز به ما نگاه نکنند یا به شکلی رفتار کنند که انگار وجود نداریم، به احتمال زیاد یا میمیریم یا دیوانه میشویم.
🔗 #اومبرتو_اکو
🔗 #ایمانی_و_بیایمانی
🔗 #Umberto_Eco
Pic: 1985, Paris
http://www.uupload.ir/files/wxd_img_20180409_115612.jpg
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
🔗 #سوژه_تاریخی
🔗 #برساخت_سوژه
.............................................................
دو مسیر ممکن وجود داشت که به فراسوی این فلسفهی سوژه رهنمون میشد: اول نظریهی دانش عینی و دوم تحلیل نظامهای معنا یا نشانهشناسی. اولی مسیر تحصلگرایی منطقی بود و دومی مسیر مکتبی از زبانشناسی، روانکاوی و انسانشناسی که عموماً تحت عنوان ساختارگرایی گروهبندی میشود.
اینها مسیرهایی نیست که من در پیش گرفتم و بگذارید یکبار برای همیشه بگویم ساختارگرا نیستم و با اندوهی بجا اعتراف کنم که فیلسوفی تحلیلی هم نیستم ــ هیچکس کامل نیست. کوشیدم مسیر دیگری را کشف کنم و با یک تبارشناسی سوژه و مطالعهی برساختهشدن سوژه طی تاریخی که ما را به مفهوم مدرن خود رهنمون شده است، از فلسفهی سوژه خارج شوم. این کار همواره تلاشی آسان نبوده است چون اکثر تاریخدانانْ آن تاریخی از فرایندهای اجتماعی را ترجیح میدهند که جامعه در آن نقش سوژه بازی میکند و اکثر فلاسفه سوژهای بدون تاریخ را ترجیح میدهند. این امر هرگز مانع نشد که از همان مصالحِ برخی از تاریخدانانِ وقایع اجتماعی استفاده کنم و نیز مانع نشد قدردانِ دِین نظریام به فلاسفهای نظیر نیچه باشم که پرسش تاریخمندی سوژه را طرح کردند.
http://www.uupload.ir/files/hcaq_img_20180410_132147.jpg
🔗 #خاستگاه_هرمنوتیک_خود
🔗 #میشل_فوکو
🔗 #Michel_Foucault
☯#رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
🔗 #برساخت_سوژه
.............................................................
دو مسیر ممکن وجود داشت که به فراسوی این فلسفهی سوژه رهنمون میشد: اول نظریهی دانش عینی و دوم تحلیل نظامهای معنا یا نشانهشناسی. اولی مسیر تحصلگرایی منطقی بود و دومی مسیر مکتبی از زبانشناسی، روانکاوی و انسانشناسی که عموماً تحت عنوان ساختارگرایی گروهبندی میشود.
اینها مسیرهایی نیست که من در پیش گرفتم و بگذارید یکبار برای همیشه بگویم ساختارگرا نیستم و با اندوهی بجا اعتراف کنم که فیلسوفی تحلیلی هم نیستم ــ هیچکس کامل نیست. کوشیدم مسیر دیگری را کشف کنم و با یک تبارشناسی سوژه و مطالعهی برساختهشدن سوژه طی تاریخی که ما را به مفهوم مدرن خود رهنمون شده است، از فلسفهی سوژه خارج شوم. این کار همواره تلاشی آسان نبوده است چون اکثر تاریخدانانْ آن تاریخی از فرایندهای اجتماعی را ترجیح میدهند که جامعه در آن نقش سوژه بازی میکند و اکثر فلاسفه سوژهای بدون تاریخ را ترجیح میدهند. این امر هرگز مانع نشد که از همان مصالحِ برخی از تاریخدانانِ وقایع اجتماعی استفاده کنم و نیز مانع نشد قدردانِ دِین نظریام به فلاسفهای نظیر نیچه باشم که پرسش تاریخمندی سوژه را طرح کردند.
http://www.uupload.ir/files/hcaq_img_20180410_132147.jpg
🔗 #خاستگاه_هرمنوتیک_خود
🔗 #میشل_فوکو
🔗 #Michel_Foucault
☯#رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
درد بیوقفه و ملال ناگفتنیِ هکتور برلیوز
«پیادهرویِ دلخواهم، مخصوصاً موقعی که باران میآید، آن هم بارانِ سیلآسا، پیاده رفتن به گورستان مونمارتر است، نزدیکیِ خانهام. زیاد به آنجا میروم. خیلی چیزهاست که مرا به آنجا میکشاند. دوروز پیش، دو ساعتی در این گورستان بودم. روی گور مجللی جای راحتی پیدا کردم، و خوابم برد... پاریس برایم گورستان است، سنگفرشهایش گورسنگ. همه جا خاطراتی از دوستان و دشمنانی که مردهاند باقی است... کاری نمیکنم جز تحمل درد بیوقفه و ملال ناگفتنی. شب و روز از خود میپرسم که با درد زیاد میمیرم یا با درد کمتر ــ آن قدر کودن نیستم که خیال کنم بدون درد جان میدهم. نکند که مردهایم؟»
موسیقی دانان امروز- رومن رولان
@homusic
«پیادهرویِ دلخواهم، مخصوصاً موقعی که باران میآید، آن هم بارانِ سیلآسا، پیاده رفتن به گورستان مونمارتر است، نزدیکیِ خانهام. زیاد به آنجا میروم. خیلی چیزهاست که مرا به آنجا میکشاند. دوروز پیش، دو ساعتی در این گورستان بودم. روی گور مجللی جای راحتی پیدا کردم، و خوابم برد... پاریس برایم گورستان است، سنگفرشهایش گورسنگ. همه جا خاطراتی از دوستان و دشمنانی که مردهاند باقی است... کاری نمیکنم جز تحمل درد بیوقفه و ملال ناگفتنی. شب و روز از خود میپرسم که با درد زیاد میمیرم یا با درد کمتر ــ آن قدر کودن نیستم که خیال کنم بدون درد جان میدهم. نکند که مردهایم؟»
موسیقی دانان امروز- رومن رولان
@homusic
Forwarded from اتچ بات
سنت تاریخ نگاری هنر بر اساس بررسی آثار نقاشی، مجسمه سازی و معماری، و با تاکید بر تحول سبک ها و نقش هنرمندان “خاص” در پیشرفت هنر غرب شکل گرفت (البته، استادان غیر اروپایی و یا حتی زنان غربی جایی در میان این هنرمندان خاص نداشتند). اما مورخ امروزی دامنه ی پژوهش خود را به سمت محصولات “برتر” محدود نمی کند. برای او یک دستبافت بومیان آفریقا همان قدر ارزش بررسی دارد که کاری از یک ویدیو آرتیست آمریکایی. اکنون، توجه او به وجوه تمایز ملی، قومی، نژادی و جنسیتی معطوف شده است. اما او صرفا به ارزیابی اشیا و سازندگان آنها نمی پردازد، بلکه همچنین سعی دارد بفهمد که چگونه و چرا از میان ساخته های بی شمار فقط برخی را به عنوان “هنر” می شناسیم. علاوه بر این، وقتی اثری را در یک چارچوب مشخص تاریخی قرار می دهد، در پی کشف طرز تلقی مخاطبان یا مصرف کنندگان آن است. بدین سان، بسیاری از تاریخ نگاران امروزی ایده ی عینیت آکادمیک را وانهاده اند و “خوانش” چند معنایی و نقش بیننده در تفسیر آثار را به حساب می آورند.
امروزه حتی به جای تاریخ هنر (History of Art)، سخن از تاریخ های هنر (Histories of arts) به میان آمده است. حذف حرف بزرگ (A) و جایگزینی واژه ی مفرد با واژه ی جمع، به نویسندگان امکان می دهد که از این دیدگاه فاصله بگیرند که گویا تاریخ چیزی است همانند فرایند انتخاب طبیعی. اکنون مسئله اینطور مطرح می شود: تاریخ چه کسانی، و هنر با تعریف چه کسانی؟
📝 برشی از مقاله ی تاریخ هنر: رویکردهای سنتی و جدید؛ رویین پاکباز
@Beyondthemusic
امروزه حتی به جای تاریخ هنر (History of Art)، سخن از تاریخ های هنر (Histories of arts) به میان آمده است. حذف حرف بزرگ (A) و جایگزینی واژه ی مفرد با واژه ی جمع، به نویسندگان امکان می دهد که از این دیدگاه فاصله بگیرند که گویا تاریخ چیزی است همانند فرایند انتخاب طبیعی. اکنون مسئله اینطور مطرح می شود: تاریخ چه کسانی، و هنر با تعریف چه کسانی؟
📝 برشی از مقاله ی تاریخ هنر: رویکردهای سنتی و جدید؛ رویین پاکباز
@Beyondthemusic
Telegram
attach 📎
🔗 #موسیقی_و_فرا_زمینیان
🔗 #سمفونی_کهکشان
.............................................................
آیا می توانیم با موجودات فضایی از طریق موسیقی رابطه برقرار نماییم؟ سالهاست که دانشمندان به دنبال راهی برای ارتباط با موجودات فرازمینی به امید حیات در دیگر کهکشانها و سیارات هستند. یک فرض وجود دارد مبنی بر آنکه میلیاردها سیاره مانند زمین در جهان وجود دارند و ساکنان آن هم زندگی خاص خود را دارند، اما چطور می شود رگه ای از وجود آنها را ثابت کرد؟ یک راه وثیق و داهیانه برای رسیدن به چنین امری موسیقی است. فرضی وجود دارد که موسیقی تنها مقوله ای است که می تواند نقطه اشتراک ما با دیگرانِ فرازمینی باشد. از اینرو وقتی به کیهان فکر می کنیم ناخودآگاه درگیر نوع خاصی از موسیقی می شویم. چرا که به نظر می رسد موسیقی به ما کمک می کند تا کیهان را بهتر درک کنیم. اما نکته جالب، #اینشتین با گوش کردن به آثار #موتسارت ، #نسبیت را کشف کرد. و داده هایی دال بر ارتباط موتسارت با موجودات فرا زمینی وجود دارد. به نظر میرسد موتسارت موسیقی اش را با استفاده از یک هوش برتر که در خودش بالفعل شده بود، ساخته و پرداخته می کرده است. بر همین اساس هیچ دلیلی مبنی براینکه جنون و مرگ وی چرا و به چه صورت رخ داده است، موجود نیست. البته این بحث هنوز هم محل مناقشه است. بر این اساس سالهاست که ساخت موسیقی و فرستادن آن در عمق فضا در دستور کار سازمانهای فضایی همچون ناسا قرار گرفته است. موسیقی ها ی ارسالی در سبک خاصی قرار ندارند در واقع دانشمندان بر این عقیده اند که تمی از موسیقی که در کهکشان جریان دارد، می بایست در موسیقی های ارسالی هم باشد تا نتیجه بهتری حاصل شود. اما آیا می توانیم بگوییم آنجا که علم از حرکت می ایستد ، موسیقی حرکت می کند.
یکی از اقدامات بی نظیر و جالب سازمان فضایی ناسا,ارائه ی قطعاتی با عنوان Voyager Recordings بوده است. این قطعات صدای فضایی است که فضاپیماهای ویجر یک و دو (Voyager) حین خروج خود از منظومه ی شمسی,ضبط و ارسال کرده است. امواج صوتی که ما از آن درک داریم, در فضای خلا قابل انتشار نیست, اما هر سیاره ای امواج الکترومغناطیس خاص خود را منتشر میکند که به عنوان یک شناسه برای آن سیاره است. این امواج توسط آشکارسازهای ویژه ای به امواج صوتی قابل درک برای ما تبدیل شده اند که از شنیدن آن لذت خواهید برد. از هیچ ابزار موسیقی در این اثر استفاده نشده است. این آثار با تلاش Dr. Jeffrey Thompson بدست آمده اند و در دو سری دسته بندی شده اند. در ادامه میتوانید این آثار دریافت کنید و از شنیدن آن لذت ببرید.
http://www.uupload.ir/files/uht7_cover.png
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
🔗 #سمفونی_کهکشان
.............................................................
آیا می توانیم با موجودات فضایی از طریق موسیقی رابطه برقرار نماییم؟ سالهاست که دانشمندان به دنبال راهی برای ارتباط با موجودات فرازمینی به امید حیات در دیگر کهکشانها و سیارات هستند. یک فرض وجود دارد مبنی بر آنکه میلیاردها سیاره مانند زمین در جهان وجود دارند و ساکنان آن هم زندگی خاص خود را دارند، اما چطور می شود رگه ای از وجود آنها را ثابت کرد؟ یک راه وثیق و داهیانه برای رسیدن به چنین امری موسیقی است. فرضی وجود دارد که موسیقی تنها مقوله ای است که می تواند نقطه اشتراک ما با دیگرانِ فرازمینی باشد. از اینرو وقتی به کیهان فکر می کنیم ناخودآگاه درگیر نوع خاصی از موسیقی می شویم. چرا که به نظر می رسد موسیقی به ما کمک می کند تا کیهان را بهتر درک کنیم. اما نکته جالب، #اینشتین با گوش کردن به آثار #موتسارت ، #نسبیت را کشف کرد. و داده هایی دال بر ارتباط موتسارت با موجودات فرا زمینی وجود دارد. به نظر میرسد موتسارت موسیقی اش را با استفاده از یک هوش برتر که در خودش بالفعل شده بود، ساخته و پرداخته می کرده است. بر همین اساس هیچ دلیلی مبنی براینکه جنون و مرگ وی چرا و به چه صورت رخ داده است، موجود نیست. البته این بحث هنوز هم محل مناقشه است. بر این اساس سالهاست که ساخت موسیقی و فرستادن آن در عمق فضا در دستور کار سازمانهای فضایی همچون ناسا قرار گرفته است. موسیقی ها ی ارسالی در سبک خاصی قرار ندارند در واقع دانشمندان بر این عقیده اند که تمی از موسیقی که در کهکشان جریان دارد، می بایست در موسیقی های ارسالی هم باشد تا نتیجه بهتری حاصل شود. اما آیا می توانیم بگوییم آنجا که علم از حرکت می ایستد ، موسیقی حرکت می کند.
یکی از اقدامات بی نظیر و جالب سازمان فضایی ناسا,ارائه ی قطعاتی با عنوان Voyager Recordings بوده است. این قطعات صدای فضایی است که فضاپیماهای ویجر یک و دو (Voyager) حین خروج خود از منظومه ی شمسی,ضبط و ارسال کرده است. امواج صوتی که ما از آن درک داریم, در فضای خلا قابل انتشار نیست, اما هر سیاره ای امواج الکترومغناطیس خاص خود را منتشر میکند که به عنوان یک شناسه برای آن سیاره است. این امواج توسط آشکارسازهای ویژه ای به امواج صوتی قابل درک برای ما تبدیل شده اند که از شنیدن آن لذت خواهید برد. از هیچ ابزار موسیقی در این اثر استفاده نشده است. این آثار با تلاش Dr. Jeffrey Thompson بدست آمده اند و در دو سری دسته بندی شده اند. در ادامه میتوانید این آثار دریافت کنید و از شنیدن آن لذت ببرید.
http://www.uupload.ir/files/uht7_cover.png
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
@Beyondthemusic
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
🔗 #تامل
.............................................................
در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا میگذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده میشود، در آن زمانی که عدهی معدودی که فراتر از قانون هستند میکوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیهشان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقاً آسیب میبیند. رژیمهای جنایتکار بهخوبی از این امر آگاهند و آن را میشناسند و سعی میکنند با ایجاد وحشت شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بین آن هیچ جامعهای، حتی جامعهای تحت حکومتِ چنین رژیمی نمیتواند بپاید. اما بر همگان معلوم شده است که ترور و وحشت وقتی که مردمان انگیزهای برای رفتار اخلاقی دارند نمیتواند به جایی برسد یا چیزی به چنگ آورد.
http://www.uupload.ir/files/e5v_img_20180415_154659.jpg
🔗 #روح_پراگ
🔗 #ایوان_کلیما
📝 #Ivan_Klima
📖 #The_spirit_of_Prague
1994
🔗 #Biography
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
.............................................................
در آن زمانی که رژیمی جنایتکار قواعد قانون را به کلی زیر پا میگذارد، در آن زمانی که جرم و جنایت مجاز شمرده میشود، در آن زمانی که عدهی معدودی که فراتر از قانون هستند میکوشند دیگران را از شأن و کرامت و حقوق اولیهشان محروم کنند، اخلاق مردمان عمیقاً آسیب میبیند. رژیمهای جنایتکار بهخوبی از این امر آگاهند و آن را میشناسند و سعی میکنند با ایجاد وحشت شرف و رفتار اخلاقی آدمیان را به مخاطره اندازند، شرف و اخلاقی که بین آن هیچ جامعهای، حتی جامعهای تحت حکومتِ چنین رژیمی نمیتواند بپاید. اما بر همگان معلوم شده است که ترور و وحشت وقتی که مردمان انگیزهای برای رفتار اخلاقی دارند نمیتواند به جایی برسد یا چیزی به چنگ آورد.
http://www.uupload.ir/files/e5v_img_20180415_154659.jpg
🔗 #روح_پراگ
🔗 #ایوان_کلیما
📝 #Ivan_Klima
📖 #The_spirit_of_Prague
1994
🔗 #Biography
☯ #رسانه_ورای_موسیقی
https://www.tg-me.com/joinchat-AAAAAD_IfxatW0Y6NFcitQ
عزیزانی که در اینستگرام فعال هستند، می توانند صفحه کانال را در صورت تمایل دنبال کنند،( صفحه اینستاگرام کانال نزدیک به پنج ماه است که فعالیت می کند) پیشا پیش تشکر خود را از حمایت بی دریغتان اعلان می کنم.