Telegram Web Link
#تاملات
وقتى زنى روزنامه ميخواند آن هم صفحه سياست آن جامعه خوشبخت است.

کارل پوپر

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
کسانی که از نوع عوام نیستند غیر معاشرتی می شوند و هرچه غیر متعارف تر باشند، کمتر با دیگران می جوشند، بطوری که اگر در انزوای خود بر حسب تصادف به کسی برخورد کنند که در طبیعتش یک تار ناهمگون با خود پیدا کنند هرقدر کوچک باشد، بسیار شادمان می شوند؛ زیرا هرکس برای دیگری همان قدر ارزش دارد که دیگری برای او. افرادی که واقعاً فکری بلند دارند، مانند عقاب در ارتفاعات بلند، در تنهایی آشیانه می کنند.

آرتور شوپنهاور

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
#تاملات
قسمتی از همه ی ما خارج از زمان زندگی می کند. شاید در برخی لحظاتِ عمرمان متوجه سنِ مان شویم ولی اغلب بی سن و سالیم.

میلان کوندرا

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
فوتبال، طرفداری و خشونت

مطالعات فرهنگی

🖌 محمدباقر جعفری


از فوتبال گریزی نیست؛ تجارت، سرگرمی، مسابقه یا ورزش هرچه نامش را بگذارید آن چنان با زندگی مردمان کره زمین در هم تنیده که حتی اگر علاقه ای نداشته باشید کسانی در اطرافیان و دوستانتان هستند که به خاطر فوتبال دیدنشان مجبورید با آنها هماهنگ شوید.
در ادامه سعی خواهم کرد نشان دهم چرا مردم دوست دارند طرفدار تیمی باشند؟
انسان شناسان انسان را موجودی اجتماعی می دانند و یافته های معاصر انسان شناختی نشان می دهد : جامعه پذیری نوع بشر بر انتخاب خویشاوند و نوع دوستیِ دادوستدی، یعنی ترجیح دادن خانواده و دوستان به دیگران مبتنی است (نظم و زوال سیاسی، فرانسیس فوکویاما ص 37)
در گذشته و اکنون انسان؛ خانواده، طایفه، قوم و قبیله خود را بر دیگرانِ غریبه ترجیح می دهد، از احساس تعلق به آنها احساس امنیت می کند. در دوران معاصر دولت-ملت سازی نوین گستره این طایفه گرایی را تا حد مرزهای جغرافیایی گسترش داد و به ملی گرایی رسید.
در فرایند جهانی سازی انسان ها حس جهان وطنی بیشتری داشتند ولی یکی از کارکردهای پنهان آن آشکارسازی بیش از پیش هویتهای محلی است.
گر چه در گستره جهانی اخلاق جدید تعصبات قومی را کاهش داده است ولی با سبک زندگی جدید و تقسیم کار نوین، احساس تعلق به یک گروه مشخص به نسبت دوران گذشته در حال تهدید است و نوع بشر یکی از راه های جبران این احساس تعلق را در طرفداری از یک تیم خاص فوتبال یافته است.
حقوق بشر و اخلاق جدید بر اشتراکات انسانی تاکید دارند در حالی که یکی از نیازهای بشر نیاز به محیط امن خودی هاست. زندگی جدید این محیط امن را مختل کرده و ذهن تاریخی بشر در جستجوی آن محیط امن است.
طرفداری از یک تیمِ خاص در ورزش و به ویژه فوتبال پاسخی است به این جستجوی ذهن تاریخی بشر.
امروزه مردم نیاز به سرگرمی دارند تا سختی ها، غم ها و استرس های زندگیشان را فراموش کنند. بیشتر سیاستمداران هم فوتبال را ابزاری برای سرگرم کردن مردم می دانند . این چنین همپوشانی ای موجب گسترش فوتبال می شود. تماشای فوتبال هم همیشه خواهان دارد، این چنین رسانه ها هم وارد میدان می شوند و با پخش هر چه بیشتر فوتبال آن را همه گیرتر می کنند. شاید بتوان فوتبال را یکی از عوامل تخدیرکننده توده ها دانست، فوتبال گاهی مسائل فرعی را اصلی و مسائل اصلی را فرعی می کند.
گرچه گاهی فوتبال محل ایجاد رفتارهای اخلاقی و خوشایند هست همچون برابری نابرابرهای به لحاظ اقتصادی در زمین فوتبال، دیده شدن کشورهای فراموش شده از طریق فوتبال، ایجاد عزت نفس برای کشورهای ضعیف در صورت موفقیت، کاهش نژادپرستی، حضور سیاهپوستان آفریقایی در لیگ های درجه یک دنیا، دوستی و مودت گاه به گاه فراتر از اختلافات سیاسی کشورها و ... ولی ذات فوتبال ذات تخدیرکننده هست و حتی از لذت صرف هم خارج شده است؛ آن طور که دو هموطن و هم زبان بر سر طرفداری از تیمی جان یکدیگر را می گیرند و یا حتی سرباز امنیت ورزشگاه چشمانش از مواد محترقه تماشاگران کور می شود.
در روم باستان پادشاهان برای تفریح گلادیاتورها را به جان هم می انداختند و از آن خشونت لذت می بردند و ما امروز فوتبالیست ها را به جان هم می اندازیم، چون نیاز به برد داریم نیاز به برتری و خشونت به یک "دیگری" داریم تا گروه "خودی" را تقویت کنیم. و این فوتبالیست های گلادیاتوروار را تقدیس می کنیم اگر برنده باشند و تکفیر می کنیم اگر بازنده باشند.
فوتبال آیینی جدید برای فرار از تنهایی و احساس تعلق به یک جمع بزرگتر است، ما در مقابل آنهای دشمن، برای احساس تعلق به خانواده طرفداران تیم ملی فوتبال ایران، احساس تعلق به خانواده طرفداران استقلال،پرسپولیس، تراکتور یا سپاهان.
تیم های مقابل تهدید خارجی و دشمن محسوب می شوند و به انسجام گروه "ما خودی ها" کمک می کنند و این طور گاهی طرفداران را مجاز به خشونت به بازیکنان و طرفداران تیم مقابل می کند.
فوتبال جذاب است و گیرا، تئاتر و نمایش همه گیری ست که می تواند تمامی طبقات را سرگرم خود کند و چون می توانیم بدون این که لزوما خودمان زحمتی بکشیم در آن مشارکت کنیم، هر کسی می تواند وارد این دنیای طرفداری و عضویت در خانواده طرفداران بشود و در نتیجه همه گیر و محبوب شود.

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
قطعه‌ای از کتاب

اون قصه رو شنیدی یوسف ؟ قصه‌ی ده کورا که همه‌شون کور به دنیا می‌اومدن. یه روز چشای یه بچه باز می‌شه و دور و برشو می‌بینه. از این مرض خیلی می‌ترسن و از ترس این که واگیر نباشه و همه بچه‌ها رو مبتلا نکنه، اون بچه رو می‌کشن ! جسدشو می‌سوزونن !

یاد استانبول می‌افتم. این شهر گناهای بزرگی مرتکب شده، لایق چیه؟! کدوم نفرین دامنشو می‌گیره؟ شایدم نفرین دامنشو گرفته و حالا داریم توش زندگی می‌کنیم ...؟! اینجا هر کی چشاش باز باشه زجرکشش می‌کنن. شما خیال می‌بافین، پسرم، شماها رو هم زجرکش می‌کنن ... !

📕استانبول استانبول

برهان سونمز


رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
طلسم و جادو کردن

🖌 حمید رضا شاهرودی

جامعه شناسی ...


امروزه طلسم و جادو کردن برای اکثر ما غیر قابل قبول و باور می باشد اکثر ما متعقد هستیم که چنین اموری در جامعه هرگز وجود ندارند و نخواهند داشت ولی باید بدانیم به دلیل شناخت سحطی از دانش های علوم انسانی و علوم اجتماعی همیشه به مسائلی همچون طلسم و جادو کردن توجه نکرده ایم و آنها را مسائلی خرافی می دانیم ولی باید بدانیم امروزه طلسم و جادو یکی فرایند اساسی هر نظام سیاسی در جوامع مدرن می است، اساسا دولتمردان و حاکمان برای حفظ قدرت خودشان و برای جلوگیری از ضعیف شدن قدرتشان در برابر قدرت جنبش های دیگر همیشه دست به مقاومت کردن می زنند اساسا در اینجا مقاومت کردن همان معنای طلسم کردن و جادو کردن افراد جامعه را می دهد مثلا در برخی از کشورها زمانی که اعتراضات و اعتصاباتی صورت می گیرید برخی از #رسانه_های به ظاهر مخالف با آنها اقدام به نشر خبر های می کنند که دیگر اعتراضات و اعتصابات قدرت نداشته باشند، در واقع این رسانه ها با پخش خبر های ترسناک و بر پایه دروغ همچون شکنجه معترضان در زندانها و اجرای احکام سنگین قضایی و محروم کردن آنها از فعالیت های اجتماعی در حال طلسم و جادو کردن افراد معترض هستند و از این طریق دیگر کسی جرات اعتراض و اعتصاب مدنی هم ندارد این فقط یک نمونه کوچک از فرایند طلسم کردن و جادو کردن مردم در جوامع مدرن است.

اساسا همه ما طلسم و جادو کردن را اموری خرافی می دانیم و متعقد هستیم که این علوم جز بر پایه خرافات بنا شده اند و هیچگونه اعتبار علمی ندارند ولی باید بدانیم این تعریف که یک تعریف ابتدایی از این مفهوم گسترده می باشد اساسا دلیل اینکه ما نمی توانیم از طلسم و جادو کردن اطلاعات درستی را بدست آوریم آنست که در نظام آموزشی هرگز نمی خواهند این دسته از مفاهیم را هرگز خوب به ما آموزش دهند تا ما به آگاهی کامل برسیم دوم اینکه طلسم و جادو کردن امروزه یک فرایند علمی و البته برنامه ریزی شده می باشد و اگر ما نسبت به مسائل آگاه دیگر برخی از دولتمردان نمی توانند مسئله ( مهندسی کردن امور ) را در خوب در جامعه اجرایی کنند اساسا بسیاری از پژوهشگران علوم سیاسی و علوم اجتماعی متعقد هستند که هر نظام سیاسی باید یکسری فرایند ها را به کار بگیرد تا در زمان بحران هیچگاه دچار وضعیت قرمز نشود در واقع این فرایندها تحت عنوان ( مهندسی کردن امور) می باشند و برای اجرایی کردن مهندسی امور باید حتما و حتما مردم آن جامعه را طلسم و جادو کرد البته به صورت خرافی نه بلکه به صورت علمی و با استفاده از روش های از پیش تعیین شده و برنامه ریزی شده.

https://ibb.co/g7GgrRp
تصویر در سبک آبستره با نام طلسم اثر ایگور پوسِ است.
#Igor_Pose
رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
■ دست برداشتن از جنگ، یعنی دست‌ برداشتن از زندگیِ بزرگ...
آرامشِ روح چه بسا بدفهمی‌ست و بس.

#فردریش_نیچه
#غروب_بتها
صفحه 59

☯️⁩رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
پازولینی، نمونه انسان سرکش

پازولینی به آن دسته از روشنفکرانی تعلق دارد که در برابر هر تلاشی که از سوی فرهنگ مسلط برای تصاحب آنها انجام می شود، مقاومت می کند.
در دوران رخوت ایدئولوژیک، ناسازگاری انقلابی او در برابر دنباله روی و همرنگی با جماعت، همچنان به شدت موجب دلگرمی است.
کی اسکارپتا

مترجم: آزیتا نیکنام

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
سوزاندن یا سوزانده شدن
🖌 یوسف محمدی

دختری سوزانده شد ونه آنکه خود را سوزاند. این نکته مغفول واقع شده است. اما چه تفاوتی در این بین است؟ سوزاندن خود یعنی مواجهه با یک وضعیت پنهان که می خواهد هر طور شده، عیان شود. آیا ما مردمی نیستیم که هر روز این سوزاندن را در ذهن و روح خود حس می کنیم، اما سریعا از آن فاصله می گیریم و با آب سردی که بسان سرابی است آن را به ظاهر خاموش می کنیم. سوزاندن خود یعنی ذهن سراسر خاکستر شده و جسم باید بسوزد تا تراژدی کامل شود. سوزانده شدن در این بین عملی است که دیگری ها می کنند. آنها از مقاومت ذهن و اندیشه افراد خسته می شوند و راهی را انتخاب می کنند تا خاکستر آگاهی را دفن کنند. خاکستر مقاومت را، خاکستر آنچه من می خواهم و خاکستر هر آنچه ما را تعریف پذیر کرده است. اگر فردی خود را بسوزاند سریعا به دنبال علت می رویم این یا آن این کاری است که قدرت می خواهد انجام دهیم، اما در پس آن از سوزانده شدن غافل می شویم. سوزانده شدن پیامد یک زندگی در خود سوخته شدن است. خاکستر شده، رو به فرو شد تاریخی. و چه کم مایگی است بگوییم خود را سوزاند. خود، خود را نمی سوزاند، سوزاندن عمل دیگری است. دیگری که هم آتش را در گستره ی تاریخ داشته است و هم ایضا آب را.
تنها هنگامی که سوزانده شوی آب را لمس می کنی.
https://ibb.co/XCXpGV7


رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
▪️شروع دوره یکم مهر ماه
▪️▪️اسطوره های یونان با عباس مخبر
▫️دوشنبه ها ساعت پنج و سی دقیقه عصر
▪️ده جلسه هر جلسه دو ساعت
▫️▫️برای ثبت نام با تلفن 09909290092 و یا تلگرام @pardstudio تماس بگیرید

▪️آموزشگاه پارد: تهران - خیابان زرتشت - بین خیابان ولیعصر و فلسطین - پلاک 14 - طبقه اول
#تاملات
یک اثر می تواند مدرن باشد تنها اگر در وهله نخست پست مدرن باشد.

ژان فرانسوا لیوتار

رسانه ورای موسیقی

@Beyondthemusic
#تاملات
یک جامعه دیکتاتور زده که موفق به جاودانه شدن گشته، احتمالاً سیستمی از اندیشه های اسکیزوفرنیک بنا نهاده که در آن عقل سلیم در زندگی روزمره و در برخی از علوم نظری به خوبی حفظ می شود اما می تواند توسط سیاستمداران، تاریخ شناسان و جامعه شناسان نادیده گرفته شود. در این جامعه مردم بیشماری وجود دارند که جعل متون علمی را شرم آور می دانند اما همین مردم چشمان خود را در برابر جعل یک حقیقت تاریخی می بندند.

"🖋 جورج اورول،
📗 ادبیات در جامعه دیکتاتوری

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
با سلام

یک کانال خیلی خوب برای معرفی کتابهای رمان و ادبیات و هنر و‌...

با 15% #تخفیف‌_دائمی

کانال #کتاب_رمان_با15%#تخفیف را به دوستان خود معرفی کنید.

لطفا برای عضو شدن روی لینک زیر بزنید. 👇👇

@roman_utbook
@roman_utbook
کوتاه درباره ی یک گزاره
🖊️⁩یوسف محمدی

بودریار یک جمله دارد که می گوید: «ما در جهانی هستیم که اطلاعات در آن هر چه بیشتر و معنی در آن کمتر.» این جمله سوی دیگری هم دارد، یعنی آنکه مسائل فراخ دامنه هر چه گسترده تر باشند، کم مایه تر هستند. این پردازش های اطلاعاتی تا چه میزان حماقت که ته نشست نکرده اند. دانستن در دوران پیش از اطلاعاتی به مثابه ی امری ورای جامعه بود، فرد دانی گرچه عالی نبود، اما در جامعه همه از نزدیکی به او احتراز می کردند. می ترسیدند. امروز نه، هجوم می برند و او را از بیخ و بن خالی می کنند. امروز فرد دانی کجا یافت می شود؟ ایستاده در فراسوی حماقت.

تصویر اثر متیو ریچی (رنگ روغن) با نام: اطلاعات، سلول ها و شر ها است.

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#خطوط_برجسته

همیشه هولناک است که آدمی را مطلق بی کس و تنها ببینیم، زیرا این وضع حکایت از چیزی غم‌انگیز، چیزی تقریباً مقدس، و در همین حال دهشتناک و خفت بار در وجود او می‌کند. برونو می‌گفت به این سبب که ما همیشه نقابی بر چهره داریم، نقابی که هیچ‌گاه یکسان نیست، بلکه به ازای هر یک از نقش‌هایی که زندگی به عهدهٔ ما می‌گذارد تغییر می‌کند:نقاب استاد، عاشق، روشنفکر، شوهر خیانت دیده، قهرمان، برادری مهربان؛ ولی چه نقابی بر چهره داریم یا چه نقابی را از چهره برداشته ایم آن گاه که به کلی تنهاییم، آن گاه که باور داریم هیچ‌کس، مطلقاً هیچ‌کس ما را زیر نظر ندارد، کسی ما را نمی‌پاید، به ما گوش نمی‌دهد، از ما تقاضایی ندارد، چیزی نمی‌خواهد، ما را تهدید نمی‌کند و به ما حمله نمی‌آورد؟ شاید طبیعت مقدس آن لحظه را مدیون این واقعیت هستیم که انسان در آن هنگام رویاروی الوهیت است، یا دست کم رویاروی وجدان سازش‌ناپذیر خویش؛ و شاید هیچ‌کس نتواند غافلگیر شدنش را با چهرهٔ به نهایت عریان گشتهٔ خویش دریابد.
📚قهرمانان و گورها
🖊️⁩ارنستو ساباتو

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#تاملات
«فرق اصلی بین دایره جنایی و دایره امنیتی این است که اولی برای پرونده، دنبال آدم می‌گردد، ولی دومی، برای آدم دنبال پرونده!»

🖋 یوگنی والادزاکین .
📚 هوانورد .

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
#تاملات

انسانها همان طور که هستند به زندگی ادامه می دهند، اکثرشان تحت سیطرهی ترس - و از این رو تحت سیطرهی قدرتها و مسئولان. و این برده داری را چگونه باید از بین ببریم وقتی که در طبیعت خود انسان جای دارد.

📚محاکمه ی اندرسون ویل
🖌سال لویت

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
تنظیم و نوشتار:
یوسف محمدی

از زبان تارکوفسکی
«استاکر پیامبری است که اعتقاد دارد فقدان معنویت بشر را نابود خواهد کرد. در واقع داستان این فیلم درباره بحران درونی یکی از آخرین آرمانگرایان باقیمانده است.»
دو گانه هستی شناسانه تارکوفسکی در رویا رقم می خورد در دو پلان سکانس یکی آنجا که پرفسور و نویسنده در مختصات مکان عجیب می خوابند و در همان حال استاکر هم همراه آنها به خوابی کوتاه فرو می رود. استاکر از تمام محیط، آمیخته به واقعیت و رویا ایمانش را تقویت می‌کند ، بو می کشد، ایمانش را می بوید. در سوی دیگر پرفسور و نویسنده وقتی با سروش سقراطی و الهام مواجه می شوند، نه تنها ایمان شان تکانی نمی خورد، بل سوال هایشان افزوده می شود و همچنان مظنون هستند. استاکر این را می فهمد و منطقه اما چطور می شود برعقلانیت توجیه گرایانه مدرن رسوخ کرد؟ پاسخ تارکوفسکی مشخص است...

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM


مارتین مولین یکی از اعضای گروه موسیقی سوئدیِ وینترگاتن دستگاهی را ابداع کرده است که به وسیله حدود ۲۰۰۰ هزارتا تیله، به نواختن موسیقی می‌پردازد.

رسانه ورای موسیقی
@Beyondthemusic
2024/09/30 15:24:25
Back to Top
HTML Embed Code: