Telegram Web Link
مهجور

عكس: حديث م.

@Beyondthemusic
Forwarded from اتچ بات
🔗 #سینما_موسیقی

🔗#نقل_قول

🎥 #ژان_لوک_گدار

@Beyondthemusic

🔶 خیلی دوست دارم #جان_لنون را در حال ایفای نقش #تروتسکی ببینم.


#رولینگ_استون
14 Jun 1964
🎼 #John_Lenon
#Leon_Trotsky
🖍 #Soviet_Politician
🔗 #اتنوموزیکولوژی

🔗 #احساس_همگانی

@Beyondthemusic

🔶 بهترین مولفه یه موسیقی خوب ایجاد وجد همگانی است. به عبارت دیگر حلقه ی اتمسفر همگن ساختن ، امروزه با ترویج انواع مختلف سلایق کمتر می توان چنین همگنی را نزد افراد یافت؛ با آنکه همگرایی هایی وجود دارد که اجتناب ناپذیر است. بالواقع زدودن چارچوب اعتباری از ذهن مخاطبان موسیقی به عنوان نوازنده یا شنونده یکی از پایه های معرفت شناسی در اتنو موزیکلوژی است. بهترین تعبیر برای آن حس همگانی است. گرچه وامدار بودن به سبک خاصی مانع از آن نمی شود که چنین حسی برانگیخته نشود، به عبارت دگر این وجد بیش از آنکه در خود آگاه جای خوش کند؛ در ناخودآگاه آگاه می نشیند. چه فاکتورهایی و با چه ساختاری باعث می شوند بیشترین همگرایی در چنین وجد هایی به وقوع بپیوندد. قطعن، هنر ها از جمله موسیقی، نقاشی، و سینما تا حدودی ( البته در اینجا فاکتور سبک و ژانر اهمیت دارد) است. همچنین چنین احساس هایی در یک رابطه متقابل با مخاطب شکل می گیرد؛ تاثیراتی که در همان ابتدا با مخاطب وارد گفتگویی می شود که بتواند برانگیختگی را از چهارچوب های از پیش تعیین شده خارج کند.
با هم میشنویم از گروه Red hot chilli peppers و پروژه ی شخصی timmo tolki نوازنده و هنرمند (گیتار ) چیره دست اسبق گروه stratovarious# , هیجان عینی آثار و در عین حال موسیقی که به طیف های روشن تر زندگی می پردازد.

🎼 #Red_Hot_Chill_Peppers
🎼 #Stratovarious
🎸 #Timmo_Tolki
مطالب ویژه آتی کانال؛
پیشین
🎹🎶🎵👇👇👇
✳️ مقدمه ای بر موسیقی راک مدرن، ""دیوید بویی""(تحلیل و تبیین), 🔷♦️قرار داده شده است.
✳️ راک مدرن، پیوند موسیقی الکترونیک و راک معرفی کوتاه و آثار (پیوست سیصد، قطعه راک مدرن)، 🔷♦️قرار داده شده است
✳️ گروههای مهجور؛ 🔷♦️ قرارداده شده است.

📝#در_دست_تالیف؛

✳️ پادکست ده قطعه برتر همیاران کانال ( تا به حال تعدادی از دوستان ده قطعه مورد علاقه شأن را فرستادند که هر کدام در یک پادکست به همراه قطعات در کانال قرار داده می شود)

✳️ خبر مبنی بر پوشش موزیک ویدیو و کارهای بصری در کانال . ( لطفا بخوانید)

✳️ درباره عموهای موسیقی فصل سوم ( فصل انتقادی به فضای حال موسیقی )

✳️ در مورد چند هنرمند وطنی که آلبوم های در خور توجهی عرضه کردند. بی حاشیه...

✳️ تجربه زنان در مواجهه با میدان هنر، تجربه چهارم

✳️ جز مدرن

✳️ پیوست، موسیقی جز (صد قطعه جز)؛

✳️ موسیقی سینماتیک, معرفی قطعاتی که از فرم سینماتیک استفاده کرده اند.(ده قطعه به همراه معرفی ).
Forwarded from نوشتارهایی درباره موسیقی (Homayoon Khashandish)
مرحوم غلامحسین ساعدی درباره مریضی شبه روشنفکران ایرانی می نویسد:
شبه هنرمند گرفتار ابلوموفیسم است. ابلوموفیسم کامل ذهنی، چون هیچ امر اجتماعی برایش مطرح نیست، هیچ جریانی او را تکان نمی‌دهد، دنیا را آب ببرد او را خواب برده‌است، اما با این همه مردگی، اصلاً جمود نعشی ندارد. او در زندگی روزمره مدام می‌دود و می‌دود و می‌دود، از این گوشه دنیا به آن گوشه دنیا، از این شهر به آن شهر، از این جشن به آن جشن، از این مجلس به آن مجلس فقط به این دلیل که همیشه حضور داشته باشد، که او را همه جا ببینند، و فضا را بسنجد و ببیند که باد از کدام سمت می‌وزد و به کدام جهت باید مایل شد، به کدام سمت باید رو کرد...
اگر شبه هنرمند یک ابلوموف کامل است [اما] در چالاکی همچون پله [فوتبالیست] است...
شبه هنرمند دلال و معامله‌گر خوبی است، تنها منافع شخص خودش مطرح است، مثل هر دلاکی چانه می‌زند، همیشه دست پیش می‌گیرد که پس نیفتد، در مقابل زورمندان چاپلوس و متملق و خاکسار و عبد و ذلیل است، در مقابل مردم گردن کش و زورگو و از خود راضی و مغرور. دائم رنگ عوض می‌کند و دائم این بت عیار به شکل دگر آید...
اینگونه افراد در هر مجلسی و هر محفلی باید حضور داشته باشند و اگر کاری انجام دهند به هزار بند و بست دست می‌زنند...
با وسایل به اصطلاح ارتباط جمعی از روزنامه بگیر تا رادیو و تلویزیون روابط بسیار حسنه دارند...
با حالت‌های بزرگوارانه در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شوند، صدای‌شان از برنامه‌های متعدد رادیو پخش می‌شود. دست به مصاحبه‌شان بسیار عالی است، کاری بکنند، کاری نکنند، دائم مصاحبه می‌کنند، اظهار فضل‌های نامربوط و کوبیدن حریفان...(هنر آنهاست)...
دُور و بر ما پُر از ابلوموف است
.................................................
* ابلوموف (به روسی: Обломов) نام رمانی است نوشته ایوان گنچاروف نویسنده روس به سال ۱۸۵۹ میلادی. ابلوموف هجوی است دربارهٔ اشراف قرن نوزدهم روسیه که زندگی را با تن‌پروری و خمودگی می‌گذاراند. رمان گنچاروف در روسیه بسیار مورد توجه مردم و منتقدان ادبی قرار گرفت. تولستوی آن را شاهکار بزرگ ادبی می‌نامد و داستایفسکی زاده ذهنی سرشار می‌خواندش. در رمان ابلوموف، نوستالژی (خاطره‌های دور)، رؤیا، و تخیل موج می‌زند و نگاه جزیی نگر گنچاروف و توصیف وی از رویدادها و شخصیت‌ها از منظر روانشناختی قابل تأمل است. اَبلوموف نمایانگر مسخ انسان است. لنین (ضمن نطقی در ۱۹۲۲) گفت: «روسیه سه انقلاب را از سر گذرانده‌است، اما هنوز آبلوموف‌ها باقی مانده‌اند» منظور وی این بود که روحیه تنبلی و کرختی چنان با طبع و سرشت برخی از افراد، حتی افراد روشنفکر و فرهیخته، عجین شده‌است که انقلاب هم نتوانسته آن را ریشه‌کن کند. دکتر غلامحسین ساعدی با اشاره به آبلوموف گفته است گنچاروف در دنیای دیکتاتوری سیاسی، بزرگترین کتاب را نوشته‌است.
@homusic
Forwarded from اتچ بات
Walter Robinson: We've got two stories here. We've got a story about degenerate clergy, and we've got a story about a bunch of lawyers turning child abuse into a cottage industry. Now, which story do you want us to write? Because we're writing one of them.

🎬 Spotlight (2015)

@Beyondthemusic
Forwarded from اتچ بات
🔗#موسیقی
🔗 #گذشته
🔗 #حال

🔗 #زندگی_روزمره

@Beyondthemusic

🔶 مهم نیست موسیقی چه موقع به سراغ آدم می آید، مهم اینست که به موقع بیاید. موسیقی های بد موقع مثل زهر می مانند، حتا اگر کارکرد پاد زهری رو پیش تر دارا بوده اند. به عنوان مثال وضعیت آفرینش کیهان و زمان همین روایت است. زمان مناسب در مکان مناسب یک کهکشان شکل میگیرد، گرچه انشتین ثابت کرد این زمان نسبی است و ممکنه در همه جا یکی نباشد، اما در به موقع بودنش شکی نیست. در انتها اگر تمام اینها را فاکتور بگیریم می ماند خود موسیقی و احساس، ما و هر آنچه در ما اتفاق بی افتد در آفرینش نیز هم به همین ترتیب است.
موسیقی در زندگی امروز همچون گریز گاهی است که انسانها سعی می کنند آن را در نهانی ترین وضعیت خویش تجربه نمایند. اگر در زمان پیشا مدرن سده نوزدهم و اواسط سده بیست موسیقی همگام با تحولات اجتماعی به پیش می رفت، اما امروز موسیقی حیات خود را نسبت به زندگی های متفاوت دارا است. موسیقی همچون تمایز ما با دیگری نه به مثابه ی هم ارز شدن که به دنبال تمایز زدایی است. دلیل آن این است اگر در گذشته انسانها موسیقی را تصرف می کردند و می کاویدند، این وضعیت امروز بر عکس است موسیقی انسان را تسخیر می کند و می تواند همزمان دیگری را در نزد انسان باز تولید کند. اما به رغم تمام این اوصاف موسیقی زیست حیات خود را دنبال می کند (تسخیر کنندگی و یا تسخیر شوندگی به سیر تغییرات زندگی از جوامع پیشا مدرن تا مدرن بستگی دارد. در یک برهه محل شناخت است و در برهه ای می شناساند.)

پ.ن. در ادامه قطعاتی را با هم میشنویم هر حسی پدیدار شد، مهم نیست ، مگر نه آنکه هنر با احساس بی حسی خلق میشود و بی حسی همان احساس های نسبی است.
2024/10/06 04:32:34
Back to Top
HTML Embed Code: