@BeautyText1
دقیقاً اون زمانی که تو داری ماشینتو میفروشی تا یدونه خیلی بهترشو بخری، خریدار ماشین قبلیت داره برای چیزی که واسه تو کم بوده ذوق میکنه و کیلو کیلو قند تو دلش آب میشه؛
نه که به کم قانع باشیا، نه!
تا وقتی که خون تو رگاته و جون تو پاهات، باید برای اوج گرفتن بجنگی...
ولی لا به لای این دوییدنا، از چیزایی که داری لذت ببر...
🍁
دقیقاً اون زمانی که تو داری ماشینتو میفروشی تا یدونه خیلی بهترشو بخری، خریدار ماشین قبلیت داره برای چیزی که واسه تو کم بوده ذوق میکنه و کیلو کیلو قند تو دلش آب میشه؛
نه که به کم قانع باشیا، نه!
تا وقتی که خون تو رگاته و جون تو پاهات، باید برای اوج گرفتن بجنگی...
ولی لا به لای این دوییدنا، از چیزایی که داری لذت ببر...
🍁
@BeautyText1
شش شخصیت معروف جهان که از
شکست به موفقیت رسیدند
قصه آدمهایى که يکشبه به موفقيت ميرسند، قصههای جذابی هستند که ما هميشه دوست داريم بشنويم و از آنها انگيزه بگيريم. اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.
- جی. کی. رولينگ، نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر
نويسندهای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکهی انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مينوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دستنوشتهی او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتابهای کودکان، چندان فروش خوبي ندارند! بقيه داستان را که خودتان می دانيد!
- والت ديزنی، بنيانگذار ديزنی
قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايهگذاری روی پروژهی «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلیاش، به علّتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.
- آلبرت انيشتین، فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.
- استيون اسپيلبرگ، فيلمساز
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما میتوانيد موفقيتش را ببينيد.
- گروه بيتلز، گروه پرآوازه موسیقی
نامهی ردی که آنها از يک تهيهکننده دريافت کردند، به اندازهی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آيندهاي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!
- مايکل جردن، بسکتباليست اسطوره ای
در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند؟ مشکلی نيست. ادامه داد و بعدا بهترين و معروفترين بازيکن بسکتبال همهی اعصار شود.
🍁
شش شخصیت معروف جهان که از
شکست به موفقیت رسیدند
قصه آدمهایى که يکشبه به موفقيت ميرسند، قصههای جذابی هستند که ما هميشه دوست داريم بشنويم و از آنها انگيزه بگيريم. اما داستان واقعی موفقيت چيز ديگريست. به اين شش مثال نگاه کنيد تا ديد شما نسبت به موفقيت و شکست عوض شود.
- جی. کی. رولينگ، نويسنده مجموعه رمان هاي هری پاتر
نويسندهای که به معرفی نياز ندارد و امروزه از ملکهی انگلستان هم ثروتمندتر است. رولينگ در حالی اولين رمان هری پاتر را با ماشين تحرير مينوشت که به تازگي طلاق گرفته بود، آهی در بساط نداشت و مجبور بود فرزندش را به تنهايی بزرگ کند. دوازده ويراستار داستانِ او را رد کردند، تا اينکه يک ويراستار مهربان دستنوشتهی او را قبول کرد و البته به او توصيه کرد به دنبال کار ديگری باشد؛ چرا که کتابهای کودکان، چندان فروش خوبي ندارند! بقيه داستان را که خودتان می دانيد!
- والت ديزنی، بنيانگذار ديزنی
قبل از آنکه بتواند کسی را براي سرمايهگذاری روی پروژهی «دنيای ديزنی» متقاعد کند، ۳۰۲ بار پيشنهادش رد شده بود. شايد باور نکنيد که والت از کار قبلیاش، به علّتِ فقدان تخيل کافی اخراج شده بود! او اکنون و برای هميشه، یکی از بزرگترين هنرمندان جهان است.
- آلبرت انيشتین، فيزيکدان و برنده جايزه نوبل تا چهار سالگی اصلاً صحبت نمیکرد و از آنجايی که تا هفت سالگی حتی يک کلمه هم نمیخواند، مشکوک به معلوليت ذهنی بود.
- استيون اسپيلبرگ، فيلمساز
او ميخواست فیلمسازی را ياد بگيرد. بنابراين برای دانشگاه فيلم کاليفرنيای جنوبی درخواست فرستاد و البته رد شد. آنهم دوبار! آيا اين مسئله او را متوقف کرد؟ هرگز. برای يک مدرسه فیلمسازی ديگر درخواست فرستاد و حالا شما میتوانيد موفقيتش را ببينيد.
- گروه بيتلز، گروه پرآوازه موسیقی
نامهی ردی که آنها از يک تهيهکننده دريافت کردند، به اندازهی خود گروه معروف شد. در آن نامه نوشته شده بود: «بيتلز، آيندهاي در دنیای موسیقی ندارد.» اما نااميد نشدند تاريخ موسيقي را به دو قسمت تبديل کردند: قبل از بيتلز و بعد از بيتلز!
- مايکل جردن، بسکتباليست اسطوره ای
در تيمِ بسکتبالِ دبيرستان قبولش نکردند؟ مشکلی نيست. ادامه داد و بعدا بهترين و معروفترين بازيکن بسکتبال همهی اعصار شود.
🍁
Ghatle Amd (Guitar Version)
Dorcci
@BeautyText1
وایرال اینستاگرام
پیشنهادی
یه جا خوندم نوشته بود با کسایی که این موزیک و گوش میدن مهربون رفتار کنید..
شما نمیدونید تو دل اونا چی میگذره..
🍁
وایرال اینستاگرام
پیشنهادی
یه جا خوندم نوشته بود با کسایی که این موزیک و گوش میدن مهربون رفتار کنید..
شما نمیدونید تو دل اونا چی میگذره..
🍁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@BeautyText1
بی مهابا میزنم ساز، تو رندانه برقص
بی خیال غمِ دنیا، تو جانانه برقص
چند روزی به همین بزم تو هم مهمانی،
چشم دنیا بشود کور، تو مستانه برقص..
🍁
بی مهابا میزنم ساز، تو رندانه برقص
بی خیال غمِ دنیا، تو جانانه برقص
چند روزی به همین بزم تو هم مهمانی،
چشم دنیا بشود کور، تو مستانه برقص..
🍁
@BeautyText1
یه استاد ادبیات داشتم که وِرد زبونش این بود "آدم ها میان که برن، اونی که بمونه هم حق تو رو ضایع می کنه هم حق خودش رو، یادت باشه هر اومدنی یه رفتن داره که عمده دلیلش جهان بینی و پیشرفت شخصیه حالا اگه خواستی بمونه باید هم آهنگش قدم برداری یعنی تو دیگه وجود نداری، همش اونه!اونجاست که بهش میگن: عشق"
🍁
یه استاد ادبیات داشتم که وِرد زبونش این بود "آدم ها میان که برن، اونی که بمونه هم حق تو رو ضایع می کنه هم حق خودش رو، یادت باشه هر اومدنی یه رفتن داره که عمده دلیلش جهان بینی و پیشرفت شخصیه حالا اگه خواستی بمونه باید هم آهنگش قدم برداری یعنی تو دیگه وجود نداری، همش اونه!اونجاست که بهش میگن: عشق"
🍁
@BeautyText1
شماره هایی که یکروزی لازمت میشه:
شهرداری 131
شکایت از اورژانس 190
تقویم و ساعات شرعی 192
اداره پست 193
شکایت از مخابرات 195
شکایت نیرو انتظامی 197
حفظ منابع طبیعی 1504
حفظ محیط زیست 1540
مشاوره بهزیستی 1480
وزارت بهداشت 1490
اموزش و پرورش 1520
پزشک خانواده 1590
بهزیستی 123
مبارزه با گرانفروشی 124
دادگستری 129
امداد جنگل 1504
داروخانههای شبانهروزی 191
شماره تهیه داروهای کمیاب 1490
اطلاعات پرواز فرودگاه 199
🍁
شماره هایی که یکروزی لازمت میشه:
شهرداری 131
شکایت از اورژانس 190
تقویم و ساعات شرعی 192
اداره پست 193
شکایت از مخابرات 195
شکایت نیرو انتظامی 197
حفظ منابع طبیعی 1504
حفظ محیط زیست 1540
مشاوره بهزیستی 1480
وزارت بهداشت 1490
اموزش و پرورش 1520
پزشک خانواده 1590
بهزیستی 123
مبارزه با گرانفروشی 124
دادگستری 129
امداد جنگل 1504
داروخانههای شبانهروزی 191
شماره تهیه داروهای کمیاب 1490
اطلاعات پرواز فرودگاه 199
🍁
@BeautyText1
چارلی چاپلین و وصف مادر:
وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم...!
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛
میگفت: میخرم به شرط اینکه بخوابی...
یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛
میگفت: میبرمت به شرط اینکه بخوابی...!
یک شب پرسیدم: اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟
گفت: میرسی به شرط اینکه بخوابی...!
هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند!!!
دیشب مادرمو خواب دیدم؛
پرسید: هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟
گفتم: شبها نمیخوابم...!!
گفت: مگر چه آرزویی داری؟؟
گفتم: تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم...
گفت: سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی...
تقدیم به تمامی مادران...♥️
🍁
چارلی چاپلین و وصف مادر:
وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم...!
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛
میگفت: میخرم به شرط اینکه بخوابی...
یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛
میگفت: میبرمت به شرط اینکه بخوابی...!
یک شب پرسیدم: اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟
گفت: میرسی به شرط اینکه بخوابی...!
هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند!!!
دیشب مادرمو خواب دیدم؛
پرسید: هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟
گفتم: شبها نمیخوابم...!!
گفت: مگر چه آرزویی داری؟؟
گفتم: تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم...
گفت: سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی...
تقدیم به تمامی مادران...♥️
🍁
@BeautyText1
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض"
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!!
🍁
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض"
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!!
🍁