This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@BeautyText1
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست!
مطربان رفتند و صوفی در سماع،
عشق را آغاز هست انجام نیست...
#سعدی
🍁
خوشتر از دوران عشق ایام نیست
بامداد عاشقان را شام نیست!
مطربان رفتند و صوفی در سماع،
عشق را آغاز هست انجام نیست...
#سعدی
🍁
@BeautyText1
دلخوشم به اتفاقاتِ جدیدِ هنوز نیفتاده...
دلخوشم که هرچه که هست_خوب یا بد_ میتوانست بدتر باشد، یا میتواند خیلی بهتر بشود...
دلخوشم که هنوز میشود کسی را دوست داشت و به لبخندها و چشمها و دستها و آغوش کسی امید بست.
دلخوشم که شکوفهها، بادام و سیب و گیلاس میشوند و ابرهای سیاه، یک بغل باران برای درختان تشنه، کنار گذاشتهاند و به وقتش میبارند و زمین پر از حال خوب میشود...
دلخوشم که اتفاقات خوب زیادی هست که من هنوز تجربه نکردهام و با گذار زمان، تجربه خواهم کرد و از عمق جان لبخند خواهمزد و از یاد خواهمبرد رنج را و اندوه را و به آغوش خواهمکشید آسودگی و آرامشی باشُکوه را...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍁
دلخوشم به اتفاقاتِ جدیدِ هنوز نیفتاده...
دلخوشم که هرچه که هست_خوب یا بد_ میتوانست بدتر باشد، یا میتواند خیلی بهتر بشود...
دلخوشم که هنوز میشود کسی را دوست داشت و به لبخندها و چشمها و دستها و آغوش کسی امید بست.
دلخوشم که شکوفهها، بادام و سیب و گیلاس میشوند و ابرهای سیاه، یک بغل باران برای درختان تشنه، کنار گذاشتهاند و به وقتش میبارند و زمین پر از حال خوب میشود...
دلخوشم که اتفاقات خوب زیادی هست که من هنوز تجربه نکردهام و با گذار زمان، تجربه خواهم کرد و از عمق جان لبخند خواهمزد و از یاد خواهمبرد رنج را و اندوه را و به آغوش خواهمکشید آسودگی و آرامشی باشُکوه را...
#نرگس_صرافیان_طوفان
🍁
@BeautyText1
بالاخره در زندگی هر آدمی یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده مدتی مانده، قدمی زده و بعد اما بیهوا غیبش زده و رفته!
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست، اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است...
اینکه بعد از گذشت چند سال چه ذهنیتی از هم دارید مهم است. اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی، اینکه تو را چطور آدمی شناخته مهم است!
منطقی هستی و میشود روی دوستیات حساب کرد؟ میگوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگیاش شدی؟ اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگیاش یا نه درسی شدی برای زندگی؟
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد، وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
🍁
بالاخره در زندگی هر آدمی یک نفر پیدا میشود که بی مقدمه آمده مدتی مانده، قدمی زده و بعد اما بیهوا غیبش زده و رفته!
آمدن و ماندن و رفتن آدمها مهم نیست، اینکه بعد از روزی روزگاری، در جمعی حرفی از تو به میان بیاید، آن شخص چگونه توصیفت میکند مهم است...
اینکه بعد از گذشت چند سال چه ذهنیتی از هم دارید مهم است. اینکه آن ذهنیت مثبت است یا منفی، اینکه تو را چطور آدمی شناخته مهم است!
منطقی هستی و میشود روی دوستیات حساب کرد؟ میگوید دوست خوبی بودی برایش یا مهمترین اشتباه زندگیاش شدی؟ اینکه خاطرات خوبی از تو دارد یا نه برعکس
اینکه رویایی شدی برای زندگیاش یا نه درسی شدی برای زندگی؟
به گمانم ذهنیتی که آدمها از خود برای هم به یادگار میگذارند، از همه چیز بیشتر اهمیت دارد، وگرنه همه آمدهاند که یک روز بروند...
#صمد_بهرنگی
🍁
@BeautyText1
آدم باید متعلق باشه!
به جایی، به محیطی، به گوشه ای،
به رویایی و مهم تر از همه به آدمی...
به آدمی، به آدمی.
در غیر این صورت معلقِ معلقه...
🍁
آدم باید متعلق باشه!
به جایی، به محیطی، به گوشه ای،
به رویایی و مهم تر از همه به آدمی...
به آدمی، به آدمی.
در غیر این صورت معلقِ معلقه...
🍁
@BeautyText1
این جمله خلاصه رویکرد تراپی CBT است :
[ Cognition behavior therapy]
افکارت» گفتارت میشود
گفتارت > رفتارت میشود
رفتارت> عادتت میشود
عادتت > شخصیتت میشود
شخصیتت تبدیل به سرنوشتت میشود
ما چیزی میشویم که به آن فکر میکنیم و به آن اقدام میکنیم..
🍁
این جمله خلاصه رویکرد تراپی CBT است :
[ Cognition behavior therapy]
افکارت» گفتارت میشود
گفتارت > رفتارت میشود
رفتارت> عادتت میشود
عادتت > شخصیتت میشود
شخصیتت تبدیل به سرنوشتت میشود
ما چیزی میشویم که به آن فکر میکنیم و به آن اقدام میکنیم..
🍁
@BeautyText1
#تلنگر 📚
شما را چگونه می شناسند؟
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!
زمانی که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع ديناميت) مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را ميخواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد:
«آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترين سلاح بشری مرد!»
آلفرد، خيلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»
سريع وصيت نامهاش را آورد. جملههای بسياری را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزهای براي صلح و پيشرفتهای صلح آميز شود. امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزههای فيزيک و شيمی نوبل و ... ميشناسيم. او امروز، هويت ديگري دارد.
يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافی است!
🍁
#تلنگر 📚
شما را چگونه می شناسند؟
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که اين شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند!
زمانی که برادرش لودويگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع ديناميت) مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را ميخواند با ديدن تيتر صفحه اول، ميخکوب شد:
«آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آورترين سلاح بشری مرد!»
آلفرد، خيلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: «آيا خوب است که من را پس از مرگ اين گونه بشناسند؟»
سريع وصيت نامهاش را آورد. جملههای بسياری را خط زد و اصلاح کرد. پيشنهاد کرد ثروتش صرف جايزهای براي صلح و پيشرفتهای صلح آميز شود. امروزه نوبل را نه به نام ديناميت، بلکه به نام مبدع جايزه صلح نوبل، جايزههای فيزيک و شيمی نوبل و ... ميشناسيم. او امروز، هويت ديگري دارد.
يک تصميم، براي تغيير يک سرنوشت کافی است!
🍁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@BeautyText1
تو در غیاب کسی که
دوستش داری، یتیم خواهی ماند،
حتی اگر تمامِ دنیا تو را در آغوش بگیرند...
🍁
تو در غیاب کسی که
دوستش داری، یتیم خواهی ماند،
حتی اگر تمامِ دنیا تو را در آغوش بگیرند...
🍁
@BeautyText1
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض"
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!
🍁
یک اصطلاحی هست که خدا چندین بار در قرآن ازش استفاده کرده:
"حتی ضاقت علیهم/علیه الارض"
یعنی "کار به جایی میرسد که زمین با تمام فراخیاش بر آدمی تنگ میگردد."
بهترین توصیفی است که میشود برای بعضی لحظهها، و برخی حسها به کار برد، اینطور وقتها چارهای نیست جز پناه بردن به خودش
باید به خودش پناه ببری، تا آرام بگیری، دوست و آشنا هم نمیتوانند برایت کاری بکنند.
آدمی تازه میفهمد که هیچ پناهی ندارد جز خدا و این حس یک چیزی است شبیه دلتنگی، سردرگمی، دلآزردگی، یک چیزی شبیه درد!
🍁
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@BeautyText1
یه افسانهی خیلی قشنگی هست
که میگه : «اگه لایقش باشی بهت تعلق میگیره و اگه لیاقتِ بیشتر از اونو داشته باشی ازت گرفته میشه»
پس بیخود برای چیزایی که از
دست دادید ناراحت نباشید،
حتماً قراره بهترش گیرتون بیاد!
🍁
یه افسانهی خیلی قشنگی هست
که میگه : «اگه لایقش باشی بهت تعلق میگیره و اگه لیاقتِ بیشتر از اونو داشته باشی ازت گرفته میشه»
پس بیخود برای چیزایی که از
دست دادید ناراحت نباشید،
حتماً قراره بهترش گیرتون بیاد!
🍁
@BeautyText1
ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ «ﺭﻫﺒﺮ ﺷﻮﺭﻭی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ» یک شب ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ نشه، ﮔﺮﻳﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ فیلمی ﺩﺭ یک ﺳﻴﻨﻤﺎ ﺭﻓﺖ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻓﻴﻠﻢ اصلی، یک ﻓﻴﻠﻢ ﺧﺒﺮی ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪ. ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺑﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎی ﺧﻮﺩ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪن ﻭ ﺑﻪ اﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ!
ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ اشک ﺩﺭ ﭼﺸﻢ و ﻋﻤﻴﻘﺎً ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩی ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ تکان ﺩﺍﺩ ﻭ ﺯﻳﺮ لبی ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ مردک ﺍﺣﻤﻖ! ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ میکنیم! ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ میخوای ﺳﺮﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺑﺪی...!
🍁
ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ «ﺭﻫﺒﺮ ﺷﻮﺭﻭی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ» یک شب ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺍی ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ نشه، ﮔﺮﻳﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻳﺪﻥ فیلمی ﺩﺭ یک ﺳﻴﻨﻤﺎ ﺭﻓﺖ.
ﭘﺲ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﻓﻴﻠﻢ اصلی، یک ﻓﻴﻠﻢ ﺧﺒﺮی ﺑﻪ ﻧﻤﺎﻳﺶ ﺩﺭﺁﻣﺪ. ﺗﺼﻮﻳﺮ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺑﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ. ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎی ﺧﻮﺩ ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ ﺍﺯ ﺟﺎ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪن ﻭ ﺑﻪ اﺣﺘﺮﺍﻡ ﺍﻭ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ!
ﺧﺮﻭﺷﭽﻒ اشک ﺩﺭ ﭼﺸﻢ و ﻋﻤﻴﻘﺎً ﻣﺘﺄﺛﺮ ﺍﺯ ﻋﻼﻗﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺩی ﺷﺎﻧﻪﺍﺵ ﺭﺍ تکان ﺩﺍﺩ ﻭ ﺯﻳﺮ لبی ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮ مردک ﺍﺣﻤﻖ! ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻓﻜﺮ میکنیم! ﺍﻣﺎ ﭼﺮﺍ میخوای ﺳﺮﺗﻮ ﺑﻪ ﺑﺎﺩ ﺑﺪی...!
🍁
@BeautyText1
کیمیاگر در یک بطری را باز کرد
و مایع قرمز رنگی
در لیوان مهمانش ریخت
شراب بود، یکی از بهترین ها که تا آن زمان هرگز ننوشیده بود
ولی شراب؟
شراب که به حکم دین ممنوع بود!
کیمیاگر گفت :
بدی و شرارت، آن چیزی نیست که
از راه دهان وارد جسم انسان می شود
چیزی است که از راه آن خارج می شود..
📚 کیمیاگر
👤 #پائولو_كوئيلو
🍁
کیمیاگر در یک بطری را باز کرد
و مایع قرمز رنگی
در لیوان مهمانش ریخت
شراب بود، یکی از بهترین ها که تا آن زمان هرگز ننوشیده بود
ولی شراب؟
شراب که به حکم دین ممنوع بود!
کیمیاگر گفت :
بدی و شرارت، آن چیزی نیست که
از راه دهان وارد جسم انسان می شود
چیزی است که از راه آن خارج می شود..
📚 کیمیاگر
👤 #پائولو_كوئيلو
🍁
@BeautyText1
در خانهی من، ابراز احساسات، بوسیدن و در آغوش گرفتن، مانند نفس کشیدن بدیهی و ضروری است...
#آنا_گاوالدا
🍁
در خانهی من، ابراز احساسات، بوسیدن و در آغوش گرفتن، مانند نفس کشیدن بدیهی و ضروری است...
#آنا_گاوالدا
🍁