✨مرحوم آیت الله نجابت درباره آیت الله انصاری(رحمه الله علیه) فرموده بودند:

🔹«انْ كانَ فَقِيهَاً فَنِعْمَ الفَقيه. إنْ كانَ طَبيبَاً فَنِعمَ الطَّبیب» هرچه بود بهترین بود.🔸

📚علقمه📄صفحه: ۵۳
@Ayatollahnejabat

✨آشنایی محمد علی(شهید محمد علی سبحانی) با محضر پر نور حضرت آیت الله العظمی نجابت (قدّس سرّه) فتح البابی جدیدی بود که او گمشده خود را بیابد.

💢اُنس و محبت و در عین حال تبعیت محض از محضر استاد، جانی به او بخشید که با تمام وجود ذوب وجود حضرت آیت الله العظمی نجابت (قدس سره) شود.

برادر شهید می گوید:
🔹حضرت آیت الله العظمی نجابت (قدس سره)، محمد علی را بسیار دوست داشتند و تا محمد علی در مجلس بحث حضور پیدا نمی کرد بحث و کلاس را شروع نمی کردند.🔸

💠این علاقه متقابل بود، محمد علی به کلاسهای آیت الله العظمى نجابت (قدّس سرّه) بسیار علاقه داشت و به هر شکلی که شده بود خود را به مجلس درس و بحث استاد می رساند و با علاقه خاصی جلسات را پیش می برد.

📚صاحبدلان📄صفحه: ۶۲
@Ayatollahnejabat

✨انس به قرآن در وجود مصطفی(شهید مصطفی مرادی خوب) به حدی بود که در ماه مبارک رمضان روزی ده جزء قرآن می‌خواند و بعضی از ادعیه را حفظ داشت؛ مخصوصاً دعای ابوحمزه را که همیشه زمزمه می‌کرد.
عشق و محبت و بیقراری او در لقاء و وصال به محبوب در سال ۱۳۶۵ او را به حج بیت اللّه الحرام رساند.
به نقل از دوستانش در کنار قبرستان بقیع دعا می‌کند:
💢«پروردگارا هر ساله زیارت خانه‌ات و یا شهادت در راهت را نصیبم کن.»

♦️حضرت آیت اللّه دستغیب«مدظله‌العالی» فرمودند:

🔹«در آن سفر حجّ که مشرّف شده بودند آمد میان بنده و مرحوم آقای نجابت نشست و بسیار مورد توجه و محبّت آقا قرار گرفت.»🔸
💠آشنایی با چنین انسان کاملی موجب می‌شود که حاج مصطفی سر از پا نشناسد و با تمام وجود شیفته و شیدای حضرت آیت اللّه العظمی نجابت(قدّس سرّه) باشد و خود را در اختیار ایشان قرار بدهد و در تبعیت و شاگردی ایشان گوی سبقت را از دوستان برباید.
📚صاحبدلان📄صفحه: ۶۰

@Ayatollahnejabat

✨حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) می فرمایند:
حاج آقارحیم ارباب، خودش به بنده گفت: استادم، شیخ محمد کاشی از عرفای عصر خود بود.
وقتی تازه رفته بودم نزد او، فرمود:
♦️آقا رحیم! تو خدا را چه طور میشناسی؟ گفتم: آقا! به دور و تسلسل.

آقا شیخ محمد کاشی به آقارحیم ارباب فرموده بود: من اینقدر سعی کردم تا این که خدای اجل عالی خودش، خودش را برایم معرفی کرد، فهمیدم عجب! تا به حال هر چه ما می بافتیم و می دیدیم، پنبه است؛
یعنی؛

💢هر چه می گفتیم خیال خودمان بود؛ لذا گیر می کردیم؛ لذا ذلیل می شدیم. دوباره تصمیم می گرفتیم بر می گشتیم. وقتی خدای تعالی، خودش معرّف من شد فهمیدم.
گفت حالا راحت شدم.

💠آنهایی که ما درست می کردیم، یک مقداری عروسک بود؛ یک مقداری هم شمع بود که تا باد می آمد، خاموش می شد ولی موقعی که ساحتِ قدس پروردگارِ عالم تفضّل کرد و خودش معرّف من شد، فهمیدم که؛

🔸خدای جلیل غیر از خودش معرفی ندارد خدا، غیر از خدا هیچ معرفی ندارد. نه براهین قدرت ایجاد فهم در آدم دارند نه مواعظ.🔹
مواعظ و تذکرات نافع است.

📚چهل حدیث📄صفحه: ۵۷
@Ayatollahnejabat

✨از جمله کرامات ایشان(آیت الله انصاری) راجع به مرحوم آقای سید عبدالله فاطمی است که زمانی خدمت ایشان مشرّف بود و در خیابان باهم راه میرفتند؛

💠اما خیالی در ذهنش میگذرد که ما الان خدمتِ آقای انصاری رسیدیم اما چیزی به ما نشان نمی دهد.آقای سید عبدالله فاطمی گفته بود:
🔸ناگهان دیدم وضع عوض شد و این درخت های خیابان به زمین افتاده همه می گویند سبحان الله!، سبحان الله!؛
یک چند لحظه ديدم وضع دگرگون شد؛ مرحوم آیت الله انصاری به من نگاهی انداخته، با همان لهجه همدانی گفتند: بس است برایتان؟ دیگه بَسِتان است؛ دیدم وضع عادی شد.🔹

💢آقای انصاری تسبیحِ مَلَک، تسبیحِ جنّ، تسبیحِ تمام موجودات را نشان دادند:
[تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ اَلسَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَىءٍ إِلا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِیماً غَفُوراً]، {نیست چیزی مگر این که تسبیح خـدا مـیکند ولی شما نمیفهمید}

اینها را عملاً نشان دادند.

📚ذکر الصالحین📄صفحه:۲۳۳
@Ayatollahnejabat

✨مرحوم آیت الله نجابت از قول مرحوم آیت الله سیدجمال گلپایگانی نقل می فرمودند که:

💢«آقای قاضی جانش را گذاشت روی خدا پرستی؛ او دیگر فوق حساب است». یعنی؛

جایگاه ایشان دیگر در مخیله ما نمی گنجد.

💠مرحوم آیت الله نجابت در تفسیر این سخن می فرمودند:
🔹غرض این است که انسان باید برای دوست حقیقی جان بدهد. والله باید بگویم که اولاً این جان چه ارزشی دارد که انسان در راه دوست بدهد؟
و ثانیاً دوست این جان را که می ستاند، می دانید چه نصیب میشود؟

به اتفاق قطعی روایات آن چیزی است که؛
[لا عَينٌ رَأتْ ، و لا اُذُنٌ سَمِعتْ ، و لا خَطَرَ على قَلبِ بَشرٍ]
{آن چیزی است که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است.}🔸

📚حدیث سرو📄صفحه: ۲۶۰
@Ayatollahnejabat

✨حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) می فرمایند:

آقای شیخ محمّدحسین اصفهانی مسجد شاهی، پسرش آقا رضای مسجد شاهی تألیفی نوشته یعنی؛

💠خود مرحوم شیخ محمدحسین اصفهانی مسجد شاهی سوره حمد را تفسیر نوشته وقتی میخواستند چاپش کنند حالات پدرش را ضمیمه کرده، در این تفسیر سوره حمد پشت تفسیر سوره حمد نوشته که یکی از محترمین و اوتاد اصفهان حضرت ختمی مرتبت ﷺ را خواب میبیند، فوری پس از عرض دوستی و عرض اخلاص، عرض میکند آقا فلان عالم تازگی وارد شده بر خرمن شما، چه جور است وضعش؟

💢آقا حضرت ختمی مرتبت ﷺ می فرمایند: "رجل نجی بشفاعتنا"

♦️یک آقای دیگری را سؤال میکند آقا حضرت می فرمایند:
«رجل نجی بمحبّتنا»

🔹از این آقای شیخ محمدحسین اصفهانی سؤال میکند (صاحب تفسیر)، حضرت رسول ﷺ می فرمایند:
{رجلٌ وَرَدَ على الله جلّ جلاله فَأَعطاه ما أراد}.🔸

📚کلمات قصار باباطاهر-مبحث معرفت📄صفحه: ۸۸
@Ayatollahnejabat

✨حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه)در شرح و تفسیر فصل چهاردهم دعای جوشن کبیر و اینکه خود خدا متکفّل هدایت سالک است می فرمایند:

💠آقای قاضی خدا رحمت کند ایشان را یک خانه ای داشتند در نجف و یک خانه در کوفه، می آمدند یک نماز در مسجد کوفه می خواندند یک نماز در مسجد سهله مقام امام زمان، در مسجد سهله دو سه ساعت سجده و قرآن می خواندند.

💢فرمودند از در مسجد آمدم بیرون دیدم گرسنه هستم. از آنجا دو راه بود به یک خانه ای که می خواستم بروم، یک راه دور بود و از یک راه دیگر نخل، یعنی؛
نخلستان بود، راه رفتم، راه رفتم دیدم گرسنگی فشار می آورد دیدم راه به جایی ندارم.

🔸گفتم عجب آقا را صدا بزنم یا ابا صالح یا اباصالح، آقا آمدند فرمودند کجا می روی؟ گفتم خانه گرسنه ام، فرمودند بیا همراه من، فهمیدم آقا هستند پشت سر آقا با ادب رفتم دیدم در خانه هستم دیگر ما حرف نزدیم.🔹
📚طلب📄صفحه: ۲۲۶
@Ayatollahnejabat

یکی‌ از دوستان‌ نقل‌ می‌کند:
✨روزی‌ در خدمت‌ حضرت‌ آیت‌ الله نجابت‌(ره) نشسته‌ بودیم‌. آقا فرمودند: سالی‌ در حج‌ می‌خواستیم‌ نماز بخوانیم‌،برای‌ هر کس‌ استخاره‌ کردیم‌ جلو بایستد بد می‌آمد. آخرین‌ استخاره‌ را برای‌ حاج‌ حسین‌ کردیم‌، بسیار خوب‌ بود. به‌ ایشان‌ اقتدا کردیم‌.
به‌ لطف‌ خداوند حال‌ خوبی‌ نصیب‌ همه‌ شد و حضرت‌ آیت‌ الله نجابت‌(ره) بارها با یادآوری‌ این‌ خاطره‌ ایشان‌ را از اولیاء الله می‌نامیدند.

یکی‌ از دوستان‌ نقل‌ می‌کند:

💢حضرت‌ آیت‌ الله نجابت(ره) در زمان‌ حیات‌ شهید حامدی‌ فرمودند: ایشان‌ حرارتش‌ زیاد است‌.

💠آری‌، حضرت‌ آیت‌ الله نجابت(ره) به خاطر لطفی‌ که‌ به‌ آن‌ شهید بزرگوار داشتند متن‌ حک‌ شده‌ بر مرقد آن‌ عزیز را شخصاً تنظیم‌ فرمودند و آن‌ متن‌ به‌ قرار زیر است‌:

🔸زیر شمشیر غمش‌ رقص‌ کنان‌ باید رفت‌
کآنکه‌ شد کشته‌ او نیک‌ سرانجام‌ افتاد

 مرقد مطهر عالم‌ بالله و خلیل‌ روح‌ الله و حبیب‌ اولیاء الله و مؤمن‌ بالله و برسول‌ الله و بأولیاء الله، مخلص‌، متّقی‌ حقیقی‌ شهید فی‌ سبیل‌ الله حاج‌ محمّد حسین‌ حامدی‌ ....🔹
📚صاحبدلان-جلد دوم📄صفحه: ۴۱

@Ayatollahnejabat

این مطلب را از مرحوم آقای شیخ عباس قوچانی نقل کرده بودند که؛
✨"ما هجده سال نزد مرحوم آقای قاضی بودیم ولی آقای شیخ حسنعلی آمد و در فاصله کوتاهی زد و برد."
تعبیری که من از مرحوم آقای قوچانی با واسطه شنیدم که ایشان گفته بودند؛

🔸راهی را کـه مـا طی هجده سال رفتیم و اطراف مرحوم آقای قاضی بودیم، مرحوم حاج شیخ حسنعلی نجابت یک ساله طی کرد و رفت.🔹

💠چون روش مرحوم آقای نجابت صد در صد روی عشق و محبت بود، کما این که شاگردهایی هـم کـه ایـشـان داشت آنهایی را که در راه محبت بودند مثل مرحوم حاج محمدرضا گل آرایش، از دیگران متمایز بودند.

💢روش مرحوم حاج آقا گل آرایش، کاملاً روی عشق و محبت بود به تعبیری دیگر سوخته ی عشق چیز دیگری است که زود راه می برد.
♦️جمله ای که از خود مرحوم آقای انصاری هم نقل شده بود که راه آسانتر "بود" مقصودشان همان راه محبّت و راه عشق بوده است...
📚ذکر الصالحین📄صفحه: ۲۳۸
@Ayatollahnejabat

✨آیت الله سید محمدهاشم دستغیب می فرماید:

🔹پدرم چه روزهای گرم تابستان را که به روزه گذرانید و چه شبهای سرد و طولانی زمستان را که به عبادت به صبح رسانید.🔸

💢فراموش نمیکنم بعضی نیمه شبها از خواب بیدار می شدم کودکی خردسال بودم که صدای ناله اش را در سجده هایش می شنیدم. خودم را به خواب میزدم، اما به زمزمه های همراه با گریه ها و اشک های روانش گوش میدادم گویا هم اکنون نیز صدایش از اتاق مجاور، در گوشم طنین انداز است.
📚مجذوب رب📄صفحه: ۱۱۶

@Ayatollahnejabat

✨حضرت آیت الله حاج سید علی محمد دستغیب (حفظه الله) تعالی می فرمودند:

💢سکوت حضرت آیت الله انصاری حیرت زا بود.
این یکی از برنامه های جلسات بود؛ سکوت، تخلیه، تفکر! آری باید تمام اوهام و خیالات بیرون می ریخت؛ باید خالی میشدیم؛ باید غل و غشها بیرون می رفت.
در بعضی جلسات که بعد از نماز مغرب و عشا تشکیل می شد، یک ساعت بلکه یک ساعت و نیم سکوت بود، شاید از حال نمازش بود.

💠در نماز سیر می کرد و مستی آن سیر او را تا مدتها در عالم بی خودی میبرد.
ما نمی فهمیدیم در آن سکوت او تاکجاها می رود؛ اما جذباتش ما را می گرفت، آن هم چه گرفتنی! و در آن سکوت باید صاف می شدیم؛ صافِ صاف تا زمینه ای فراهم شود برای پذیرش و آمادگی قلبی.

♦️کار او اوّل صیقل دادن بود و بعد سیر دادن، علم او آموختنی نبود بلکه لدنّی بود؛ خودِ حقایق را به قلب می رساند.

🔹اثر جلساتش این بود که حضور خدا را پررنگ می کرد؛ معیّت خدا را حس می کردیم و گاهی آنقدر احساس فرح میکردیم که گویی در آسمان ها بودیم.🔸

📚 حدیث سرو📄صفحه: ۳۱۷
@Ayatollahnejabat

✨مرحوم آیت الله عارف بزرگ آقا سید علی قاضی طباطبایی (رحمه الله علیه) درباره ایت الله سید احمد کربلایی(رحمه الله علیه) می فرماید:

🔹شبی از شبها را به مسجد سهله میگذرانیدم به نیمه شب کسی آمد و به مقام ابراهیم(علیه السلام) مقام کرد و از پی فریضه صبح در مسجد شد تا طلوع خورشید آن گاه برفت و دیدم "انسان العين و عين الانسان..."🔸

💠آقا سید احمد بكاء قدس الله سره القدسی از شدت گریه، خاک سجده گاه گِل کرده است و صبح برفت و در حجره نشست و چنان میخندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید.

📚با عرشیان📄صفحه: ۳۲
@Ayatollahnejabat

✨آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی(رحمه الله علیه) که از جمله شاگردان بلند پایه مرحوم آیت الله سید احمد کربلایی(رحمه الله علیه) در سیر و سلوک است می فرماید:

💢شبی بر حسب معمول به مسجد سهله آمدم برای عبادت... نماز مغرب و عشا و اعمال مسجد را به جای آوردم و حدود دو ساعت از شب میگذشت...
صدای مناجات و ناله ای به گوش من رسید و غیر از من در این مسجد تاریک احدی نبود.

این صدا از ضلع شمالی مسجد رو به روی مقام امام زمان شروع شد و به طوری جذاب و گیرا و توأم با سوز و گداز و همراه با اشعار عربی و فارسی و مناجاتها و دعاهای عالیه المضامین بود که حال ما را متوجه خود نمود.

من که آماده شام خوردن شده بودم نتوانستم لقمه ای نان بخورم و یا استراحت کنم بلکه دعا و ذکر و فکر را نیز فراموش کردم.
صاحب صدا ساعتی گریه و مناجات داشت و سپس ساکت می شد قدری می گذشت دوباره مشغول خواندن و درد دل کردن می شد باز آرام می گرفت و هر بار که شروع می کرد به خواندن چند قدمی جلوتر می آمد.

🔹قریب اذان صبح در مقام مطهر امام زمان(عج) می رسید، در این حال خطاب به حضرت نموده و پس از گریه طولانی و سوز و ناله شدید و دل خراشی این اشعار را با تخاطب با آن حضرت خواند:

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم

ره رو منزل عشقیم و ز سرحد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم

آبرو میرود ای اَبر خطا شوی ببار
که به دیوان عمل نامه سیاه آمده ایم🔸

💠و دیگر ساکت شد و هیچ نگفت و در تاریکی چندین رکعت نماز گذارد؛ تا سپیده صبح دمید، آنگاه نماز را به جای آورده مشغول تعقیبات و فکر و ذکر بود تا آفتاب دمید، آن وقت از مسجد بیرون شد.
من که تمام شب را بیدار بودم مات و مبهوت از کار و بار خود وا مانده بودم به دنبال او خارج شده از سر خدمه آن جا پرسیدم این شخص که بود؟

♦️گفتند مردی است به نام سید احمد کربلایی.
بعضی از شبهای خلوت که در مسجد کسی نیست می آید و حال و وضعش هم همین طور است که دیدید...

📚با عرشیان📄صفحه: ۳۳
@Ayatollahnejabat

✨حضرت آیت الله نجابت(اعلی الله مقامه) می فرمایند:

🔸وقتی شخص متوجه، توجه پیدا می کند که تمام اوصاف کمالیه و جمالیه مال خداست حاضر نیست برای یک لحظه هم از او غفلت کند.🔹
وقتی متوجه بشود که؛
همه نان خور خدا هستند "اَلْخَلْقُ عِيَالُ اللهِ"، همه فقیر او هستند، همه بندگان خداوند برای او محترم خواهند بود و هرگز حقی از آنان تباه نخواهد کرد.

💠اگر شخص متوجه شده که هر حرکتی و هر حول و قوه ای مال خداست، روح و جان و دل موجودات در قبضه قدرت الهی است آیا سراغ غیر خدا می رود؟
آیا رو به غیر خدا می آورد؟

💢پس از آنکه فهمید خلق خدا همه ضعیف و ناتوان هستند و هر صفت جمیلی از هر کس صادر شود از خداست، اسباب را رها می کند. از سبب بینی دست بر میدارد و خود را به منبع و سرچشمه می رساند و از آب زلال و بی عیب و نقص بهره مند میسازد و امرش رابه دست پروردگارش می سپارد، زیرا به خوبی برایش واضح شده
كلما في الكون وهم او خیال
او عكوس في المرايا او ظلال

♦️لذا هر خوبی و هر خیری را از خدا می خواهد و هر نقص و عیبی که دارد از خدا می خواهد که آن را برطرف سازد.

«اللهم اهدني لأحسن الأخلاقِ لا يهدنى لأحسنها إلَّا أنتَ، وقنى سيّء الأعمال والأخلاق لا يقى سيئها إلا انت»...

📚امید به رحمت حضرت احدیت📄صفحه: ۹۴
@Ayatollahnejabat

✨پیام حضرت آیت الله نجابت به مناسبت شهادت شهید عبدالصمد مرادی.
💠باسمه عزّ شأنه.
حضرت حجت الاسلام آقای آشیخ عبد الصمد مرادی قدس الله اسراره و حشره مع سيدالشهدا حضرت اباعبدالله الحسين عليه الصلاة والسلام از مدرّسين سطوح عالیه حوزه شهید محمدحسین نجابت می باشند و قریب پنج سال مشغول به تدرس و تدریس بودند و از اعضاء صالحه حوزه و مشارالیه به فضل و تقوی بودند.
خداوند مقاماتشان را در وجه خود قرار دهد.
حسنعلی نجابت

در جای دیگر می فرمایند:
🔸حجت الاسلام آقای شیخ عبدالصمد مرادی یکی از علماء عاملین و مدرّس سطوح عالیه که در مدت کوتاه فائز به مقام عالی یقین گردید لهذا زياد شائق به لقاء الله بود و برتری بر تمام آقران خود در این جهت داشت.🔹

📚صاحبدلان📄صفحه: ۴۸
@Ayatollahnejabat