Telegram Web Link
#برای_ایران


📌همایش بزرگ هنرمندان وجوانان ،بانوان و سمن ها و.... سه شنبه کرمانشاه جنب ستاد مرکزی بلوار شهید بهشتی جنب زیبا پارک

@Asrbakhtar
Forwarded from نجوای باغ نی (Hamed Pourjafari)
♦️♦️دیدیم و باشد که دگر باز نبینیم!

محمدحامدپورجعفری

♦️کرمانشاهی ها، در چند ساله اخیر، اتفاق هایی را به چشم خود دیدند که احتمالا میتواند از ناب ترین تجربه های زیست اجتماعی یک جامعه باشد و به لطف همین تجربه های مرارت بار و کوتاه شاید بیش از باقی استان ها تشنه ی تغییر در روند جاری باشند.


♦️در این سالها دیدند که
وقتی یک مدیر آموزشگاه به ناگاه به حلقه ی مدیریت های ارشد راه میابد، چه ناممکن های ممکن میشود!
♦️دیدند و چشیدند معنی ما می توانیم این قبیله را...
دیدند که هیچ چیز ناممکن نیست...

♦️دیدند که ناممکن نیست که
سیم بان، به آنی بخشدار شود و جوان چشم براه دفترچه نظام وظیفه به آنی معاون فرماندار!

♦️دیدند که مسئولینشان می توانند که چنان کار بیافرینند که یک شبه
دوست بیکار بی تخصص شان را به مسند مدیرکلی بنشانند!

♦️دیدند که آدمی در پنجاه سالگی هم میتواند جوان نخبه انقلابی شود !

♦️دیدند که پس از نیم قرن نا امیدی هم، می توان به استخدام دولتی امیدوار ماند!

♦️دیدند که جمع نیآوری! معتادهای متجاهر میتواند بالاترین آرمان مدیریتی یک مدیر استانی باشد!

♦️دیدند که دستگیری و پاگیری و.. سگ های ولگرد هم به دستور فوری و قاطع استاندار نیاز دارد!

♦️دیدند که میتوان در فلاکت و تورم و بیکاری غرقه ماند و غرقه داشت و یک دل سیر هم مداحی کرد!

♦️کرمانشاهی ها این سالها در تغییر و جابجایی کانون های قدرت،
دیدند که می توان با بلند کردن ریش و ضعیف کردن چشم، در چشم باقی خیره شد و به ریش همه خندید و از کجا تا به کجا گام برداشت !

♦️دیدند که می توان بادبان های
جاه طلبی را به عبور بادها سپرد و دریاهای تشنگی را چنان و چنین
در نوردید!

♦️دیدند که قلم به مزد بودن، چه مزدهایی دارد!
♦️دیدند که تاسیس مکرر موسسه های فرهنگی و مذهبی ، چه شغل بابرکتی است!
♦️دیدند که چگونه میتوان تمام
بی هنری ها و بی تعهدی ها و بی تخصصی ها را در پشت شعارهای انقلابی مستور کرد و از
دست آوردهای پیاپی مغرور و مست شد!

♦️دیدند که آنچنان هم که فکر میکردند، کسی به کسی نبود!

♦️دیدند که تظاهر به دین، گاهی چه مفری برای فربهی انبان ها و انبارهاست!
♦️دیدند که بی قراری در قرارگاههای خودجوش بیکاری فرهنگی، می تواند
چه معجزاتی بکند!

♦️دیدند که معجزه گلو دریدن و شعار دادن، چگونه به دمی، جارو و پارو را از دست آدمی میگیرد و میز و راننده و ماشین بیت المال را در اختیار می گذارد!
♦️دیدند که تخصص توی کتابهاست و پست گرفتن چیزهای دیگری میخواهد!

♦️دیدند که در "عمق راهبردی" این حلقه ی به ظاهر جوان انقلابی هیچ چیز ناممکن! نیست
♦️دیدند و دیدیم
پایداری ها به پای حلقه ی خویش، چگونه آتیه مردم یک شهر و یک استان را می ریزند...

♦️ دیدند و دیدندو غم به غم افزودند و درد بر درد نهادند
اما صبور
و به تغییر امیدوار ماندند و به کورسوهای امید همچنان دلخوش و پرانگیزه،
انگیزه ای برخاسته، نه از یادمان های خوب و موفق مدیران گذشته ای که ناموفق بودند و کامروای ملک خویش!

♦️امیدی برخاسته از دردهای تبعیض و ناتوانی مدیران اکنون!
امیدی که عاقبت از میان نا امیدی های تاریک برآمد،
امیدی که در پیش آمدش،
باید نگاهبانش ماند و از مصادره اش به دستان لرزان فرسودگان فرصت طلب تا ابد تاریخ بازننشسته!
به هر قیمتی پیشگیری کرد.

♦️امیدی که دیگر نباید در افق کوتاه نظرانه قوم گرایی ها و قبیله پروری های پیشاتمدنی نورسیدگان غروب کند...
♦️امیدی برای طلوع دوباره ایران...
برای لبخند کرمانشاه
امیدی برای مدیریت نخبگان
امیدی برای گذار از سفلگان...



#محمدحامدپورجعفری



@najvayebagheney
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی محمد محسنی نسب با عنوان "دل پرخون و عقل سلیم، مشارکت یا تحریم؟"
2024/06/29 01:39:08
Back to Top
HTML Embed Code: