آهنگایی که بابام تو خونه پخش میکنه.. =)

موسیقی دوم🫥
درسته هیچ ربطی به هم ندارن
ولی دیگه یهو خواستن اینو گوش بدن🚶🏻‍♀🕳

« سَلامٌ للَذینَ یُضیئهم جُرّحی »
سلام بر کسانی ك زخم و جراحت من
خوشحال‌شان می‌کند..!

وقتی زل زدید تو چشم کسی که خیلی بهتون اعتماد داره و سه بار دروغ گفتید، دفعه‌ی چهارم نه تنها باورتون نمی‌کنه بلکه هم رهاتون می‌کنه هم از ساده بودن و رو راست بودن خودش دلش می‌شکنه..

خاطرات خوبمون میره تو بخش خاکستری مغزم و تیره و تار میشه،
شاید ازش فقط یه اسم بمونه!🫂❤️‍🩹

دلم تنگته.

یه قرارداد نانوشته بینمون بود
یچیزی که جفتمون بهش پایبند بودیم
یه قرارداد، با ده تا بند!
باید هر روز هم دیگه رو میدیدیم!
باید هر جا میرفتم اونم باشه، همرام باشه!
روزمون بدون صب بخیر و شبمون بدون شب بخیر
نمیگذشت!
تو غم کنار هم بودیم،
تو شادی کنار هم بودیم
اگه یکیمون خراب میکرد،
اون یکی نمیگفت چرا خراب کردی
اونم خراب میشد، آوار میشد!
خرابیارو باهم ساختیم؛
جا زدن نداشتیم!
رفتن نداشتیم!
قهر نداشتیم!
مثالِ خوبان بودیم؛
همه چی بی‌نقص بود
شایدم من اینطور فکر میکردم!
شایدم من اینطور میخواستم!
یه شب سقف آرزوهام، آوار شد رو سرم!
بهت زده با ناباوری خوابیدم!
چی شد یهو؟
ما که برای هم میمردیم!
چشمامو باز کردم
هنوز شب بود!
اون شب لعنتی صبح نمیشد!
بهش اعتیاد داشتم!
میخواستم تو همون شب ترکش کنم!
بهش گفته بودم بری میمیرم!
اشتباه کردم
رفتُ من هنوز زندم!
ما داشتیم همو تحمل میکردیم، خسته بودیم!
اون شجاع تر از من بود
اون تمومش کرد!
خودشو از این باتلاق کشید بیرون!
هنوز شب بود!
اون قرارداد تو همون شب تموم شد!
فکر میکردم بدون اون نمیتونم به زندگیم ادامه بدم!
فکر میکردم!
یه خیال بود که تو همون شب تموم شد!
الان فقط حسرت روزایی رو میخورم
که با اون به بطالت سپری شد..

بهترین قسمتش این بود که
پرده‌ها را پایین کشیدم
زنگ در را با پارچه‌ای مندرس پوشاندم
تلفن را داخل یخچال گذاشتم
و سه‌چهار روز تمام را در تختخواب گذراندم.

و بهتر از همه این بود که
هرگز دل کسی برایم تنگ نشد!

آدما به مو می‌رسن، آدما پاره می‌شن،
ولی بروز نمیدن خیلی‌وقتا.

قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟

او را بخشیدم وقتی اشکش سرازیر شد
و فراموش کردم روزی مرا گریانده بود.. :)

آدم بی‌دلیل یک آهنگ رو دوبار گوش نمی‌کنه.
بی‌دلیل دو بار به چشمای هیچ‌کسی نگاه نمی‌کنه. بی‌دلیل به یک نفر دو بار فرصت نمی‌ده.
هیچ تکراری بی‌دلیل تبدیل به تکرار نمی‌شه...

هرزمانی که طلبیده شدم حرم آقا امام رضا
توی تایمی بوده که داشتم با سخت‌ترین مشکلاتم
دست و پنجه نرم میکردم..
آقای امام رضا نظری به حال ما کن قربوت برم... :)

تلخی بعضی شبا رو هیچی از بین نمی‌بره.
امشب به مراتب تلخ‌ترین و واقعی‌ترین شب زندگی منه..

آجرک‌ الله یا صاحب الزمان..

دیدم این مشهد چرا هی بی‌قراری میکند
جای باران، سیل در این شهر جاری میکند

دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش
عزم خود را جزم و دارد گریه زاری میکند..

شبیه اون صبحی که حاج قاسم شهید شدن :)
شبیه اون صبح بعد از باخت ایران مقابل آمریکا ۲۰۲۲
من از این صبح ها متنفرم
خدایا به خانواده ها و عزیزانشون صبر بده..