حذف کردن آدم‌ها نه دردناک است نه ترسناک!
فقط کافیست چشمانت را ببندی،
تك تك لحظات بدی ك
با حضورشان رقم زدند را یادت بیاوری ..
فقط کافیست دست بکشی
به سمت چپ سینه‌ات و از درد زخم‌‌هایی ك
به قلبت زدند صورتت مچاله شود
فقط کافیست یاد روزها و شب‌‌هایی بیفتی ك
اشک مهمان صورتت بود
و دلیلش فقط همان آدم بود و بس
فقط کافیست یاد مهربانی‌هایی ك
جوابش شد دل شکستن و پشیمانی بیفتی
حذف کردن آدم‌‌ها نه دردناك است نه ترسناك،
فقط کمی دل و جرات می‌خواهد و یك حافظه قوی

#𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 | آسِـمون‌مَن

به خودم قول دادم
هیچ‌وقت غصه‌ گذشته رو نخورم،
غصه‌ اتفاقِ افتاده ..
بدترین روزی رو که داشتم یادمه،
اما فقط یادمه!
مثلِ ا‌ون روز درد نمی‌کشم،
مثلِ اون روز اشک نمی‌ریزم!
یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم
این آدمِ مچاله شده،
دیگه تا صبح‌ دووم نمیاره ولی صبح شد؛
یه روزایی تو‌ زندگیم اومدن که فکر کردم عقربه‌ها دیگه قراره تکون نخورن
ولی گذشت،
رد شد،
تموم شد ..
اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی
دائمی نیست،
دیگه هیچ‌وقت غصه نمی‌خوریم!
چه اشک بریزی و خودتو به در و دیوار بکوبی،
چه بخندی و قدم بزنی،
دیگه نمی‌تونی زمان رو به عقب برگردونی،
همه‌چی می‌گذره ..
پس غصه‌ اتفاقی که افتاده رو هیچ‌وقت نخور.

اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنا
صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَغَيْبَةَ وَلِيِّنا
وَكَثْرَةَ عَدُوِّنا، وَقِلَّةَ عَدَدِنا،
وَشِدَّةَ الْفِتَن بِنا،
وَتَظاهُرَ الزَّمانِ عَلَيْنا!💔
- الهی‌بدم‌المظلوم‌عجل‌لولیک‌الفرج -

رواست گر من از غصه خون بگریم، خون
سزاست گر من از این غصه، زار گریم، زار

زندگی من
ته این چشم‌ها غرق شده بود💛
⌝ بوف‌کور | صادق‌هدایت ⌞

بنویسید مرا
بی سر و سامانِ « حسن(ع)💚 »

#𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 | آسِـمون‌مَن

‹‍⧼ حَنُینك‌یبکي‌فی‌صَدري‌کلُ‌ليلٍ ⧽›
دلتنگی‌ات هر شب درون سينه‌ام
گريه می‌کند..🫀🍃

« نحن کهف لمن اِلتجا الینا »
ما پناهگاهیم برای هرکس
ك به ما پناه آورد..☁️
- امام‌حسن‌عسکری

هیچوقت به تهش فکر نکن،
چون ممکنه برسی به غم،
ته زندگی به این قشنگی،
میرسی به مرگ،
ته یه روز خوب،
ممکنه برسی به شبِ پُر از فکر و خیال،
ته یه خاطره‌ی قشنگ،
ممکنه برسی به یه یادش بخیر،
از حس و حال الانت لذت ببر،
در لحظه زندگی کن،
‹‍ به تهش فکر نکن رفیق.🤍🫂 ›

دروغ چرا
من هنوز هم پشت در پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و تمام این اپلیکیشن‌های فرار از تنهایی می‌ایستم
و به مژه های بلند مشکی‌ات خیره می‌شوم
دلم برایت تنگ است، خیلی تنگ..
صدبار گفته‌ام پیام بدهم و بپرسم
کجای دنیایی؟ چی کار میکنی؟
اما می‌ترسم
از آن همه بحث و حرف‌های بچه گانه‌ی روز آخر می‌ترسم.
دلم را شکستی، دلت را شکستم،
و هیچ چیز بیشتر از دومی اذیتم نمی‌کند.
روان شناسم گفته برایت بنویسم
اما من گاهی خیال می‌کنم مشکل از همین واژه‌ها بود
از زبان ها، از لغت هایی که استفاده می‌کردیم
که من قشنگ‌ترین حرف‌هایم را همان شبی گفتم که توی پارک هم دیگر را بغل کرده بودیم و گریه می‌کردیم، بدون این که یک کلمه حرف، سمت هم پرتاب بکنیم.
ما خیلی به هم احتیاج داشتیم هم اندازه هم بودیم.
دست هایمان خوب توی هم چفت میشد
بلد بودیم از بوی آویشن روی خمیر پیتزا
از بوی چمن‌های خیس پارک و
خنده‌ی بچه های توی پارک،
لذت ببریم و خاطره‌ی خوب داشتن از آدم‌ها،
همه‌ی این جدایی‌ها را انقدر سخت تر می‌کند.
مدام توی چشمِ منی
هر بار که پالتو میپوشم و دکمه‌ی وسطی‌اش را
باز می‌گذارم و کسی نیست که آن را ببندد،
هر بار که توی مترو به جای بازوی تو
میله‌های سرد و آهنی را می‌گیرم
هر بار که از قنادی سر کوچه کیک رنگی رنگی میخرم
و هر بار که روانشناسم می‌گوید:
آدم باید بتواند از بعضی آدمها عبور بکند
و از یک جا به بعد فراموششان بکند.
بچه‌ی بهانه گیر من بودی
کودک تنها و خسته‌ی تو بودم،
همبازی هم بودیم به هم پناه آورده بودیم
چطوری فراموش بکنم؟
که ای کاش مغز آدم دکمه ی دیلیت داشت،
قلب آدم، دکمه‌ی فراموشی..❤️‍🩹

#𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 | آسِـمون‌مَن

پدرت برگشت عزیزدلم.. :)🤍
- شهید بهروز واحدی

آدمیزاد؛
یک پوست و مشتی
استخوانِ همیشه دلتنگ.🫀

#𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 | آسِـمون‌مَن

- آدم را فاسد می‌کند. اشك نریختن.💔

ولی یسری حرفا هستن نگفتنی! یعنی شما نه‌ داخل کانالت می‌تونی بگی نه به عزیزت نه هیچ‌کس.

اگه شماهم مثل من این ساعت
آشوب افتاده به دلتون و غم دارید،
مناجاتِ سحر رو گوش بدین.🍃

قلبتون بخنده الهی، التماس دعا :)🤍✨

بیهوده.

#𝒔𝒕𝒐𝒓𝒚 | آسِـمون‌مَن

و درد
به مویرگ‌هایمان رسیده بود
اما هنوز لبخند می‌زدیم..❤️‍🩹🚶🏻‍♀