در جنگ بعضی سوالها بیمعنی است. در جنگ باید تیر انداخت: به هرکس که خورد، خورد. در جنگ دشمن یک انسان نیست، یک هدف است که باید به آن نشانه رفت و بس: و حالا اگر در کنارش یک آدم بیگناه و یا یک بچه هم باشد، مهم نیست. مهم نیست؟
اتفاقا خیلی هم مهم است: آیا درست است که آدم با ظلم علیه ظلم و با خون علیه خون بجنگد؟ نه درست نیست. و تازه اگر درست فکر کنیم اصلا مثال جنگ مصداق ندارد: از مفهوم جنگ احمقانهتر و مرتجعانهتر چیزی پیدا نمیشود.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ممنوع⛔️
@Asheghanbook
اتفاقا خیلی هم مهم است: آیا درست است که آدم با ظلم علیه ظلم و با خون علیه خون بجنگد؟ نه درست نیست. و تازه اگر درست فکر کنیم اصلا مثال جنگ مصداق ندارد: از مفهوم جنگ احمقانهتر و مرتجعانهتر چیزی پیدا نمیشود.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ممنوع⛔️
@Asheghanbook
ای دل چو زمانه میکُند غمناکت
ناگه برود زِ تن روانِ پاکت
بر سبزه نِشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بَردَمَد از خاکت
#خیام
@Asheghanbook
ناگه برود زِ تن روانِ پاکت
بر سبزه نِشین و خوش بزی روزی چند
زان پیش که سبزه بَردَمَد از خاکت
#خیام
@Asheghanbook
کاش میتوانستی به صورتش تف کنی. کاش کمی آب دهان داشتی. با زبان چند قطره بزاق دهانت را جمع کردی و به نوک زبان آوردی، حریف فهمید، دیوانه شد: « گرز را بیاورید» بابالیس با گرز پیش آمد.
«الان میفهمی، مزدور» گرز به کف پاهایت خورد. یک بار، دوبار، دهها بار. اسم این شکنجه فالانگا بود. چه دردی! چه درد تحمل ناپذیری!
درد تنها نبود، گوئی که جریان برقی از پاها تا مغز بالا میرفت و بعد به چشم میرسید و از چشم به شکم و پایینتنه برمیگشت و در همانجا متمرکز میشد. و صدایی یکنواخت تکرار میکرد: این یکی را بگیر! این یکی را! این یکی را! این یکی را! برای خود دعا میکردی: باید بیهوش شوم، خدایا بیهوشم کن.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
«الان میفهمی، مزدور» گرز به کف پاهایت خورد. یک بار، دوبار، دهها بار. اسم این شکنجه فالانگا بود. چه دردی! چه درد تحمل ناپذیری!
درد تنها نبود، گوئی که جریان برقی از پاها تا مغز بالا میرفت و بعد به چشم میرسید و از چشم به شکم و پایینتنه برمیگشت و در همانجا متمرکز میشد. و صدایی یکنواخت تکرار میکرد: این یکی را بگیر! این یکی را! این یکی را! این یکی را! برای خود دعا میکردی: باید بیهوش شوم، خدایا بیهوشم کن.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
🎥دیالوگ فیلم: دفترچه خاطرات (Notebook)
تو نمیتونی برای دیگران زندگی کنی. تو باید کاری رو که دوست داری انجام بدی، حتی اگه به کسایی که دوستشون داری صدمه بزنی.
@Asheghanbook
تو نمیتونی برای دیگران زندگی کنی. تو باید کاری رو که دوست داری انجام بدی، حتی اگه به کسایی که دوستشون داری صدمه بزنی.
@Asheghanbook
بازپرس واقعی کتک نمیزند. صحبت میکند، میترساند، غافلگیر میکند. بازپرس واقعی میداند که یک بازپرسی خوب و پر بار از شکنجهٔ جسمی حاصل نمیشود، بازپرسی واقعی میداند که متهم با بدن لِه و لَورده آرزو دارد با کسی طرف شود که فقط او را با حرف شکنجه کند و بس.
این بازپرس میداند که بعد از آن رنجها و دردها هیچ چیزی مثل اعلام بیاعتنایی شکنجههای بعدی، مقاومت جسمی و اخلاقی متهم را درهم نمیکوبد.
بازپرس اصلی هرگز خود را همراه سایر بازیگران کمدی بازپرسی نشان نمیدهد: او صبر میکند تا پرده اول نمایش پایین بیفتد. فقط بعد از پرده اول بمثابه یک کارگردان و هماهنگ کننده وارد میدان میشود: سوالات را به تدریج و با حوصله مطرح میکند، جوابها را با زیرکی امتحان میکند، و مؤدبانه سکوت متهم را تحمل میکند. برای او کشف کردن مسائل پر سروصدا اهمیتی ندارد، او فعلا به جوابهای کوتاه و ناقص اکتفا میکند تا مجموع آنها را مثل تکههای یک صفحهی خاتم کنار هم بچیند و نقاط ضعف قربانی را تشخیص دهد، و سپس با تکیه بر آنها به متهم حس بیاعتمادی و تردید و ترس القاء کند و بعد او را به تسلیم کامل بکشاند.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ممنوع ⛔️
@Asheghanbook
این بازپرس میداند که بعد از آن رنجها و دردها هیچ چیزی مثل اعلام بیاعتنایی شکنجههای بعدی، مقاومت جسمی و اخلاقی متهم را درهم نمیکوبد.
بازپرس اصلی هرگز خود را همراه سایر بازیگران کمدی بازپرسی نشان نمیدهد: او صبر میکند تا پرده اول نمایش پایین بیفتد. فقط بعد از پرده اول بمثابه یک کارگردان و هماهنگ کننده وارد میدان میشود: سوالات را به تدریج و با حوصله مطرح میکند، جوابها را با زیرکی امتحان میکند، و مؤدبانه سکوت متهم را تحمل میکند. برای او کشف کردن مسائل پر سروصدا اهمیتی ندارد، او فعلا به جوابهای کوتاه و ناقص اکتفا میکند تا مجموع آنها را مثل تکههای یک صفحهی خاتم کنار هم بچیند و نقاط ضعف قربانی را تشخیص دهد، و سپس با تکیه بر آنها به متهم حس بیاعتمادی و تردید و ترس القاء کند و بعد او را به تسلیم کامل بکشاند.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ممنوع ⛔️
@Asheghanbook
از منزلِ کفر تا به دین، یک نفس است
وز عالم شک تا به یقین، یک نفس است
این یک نفسِ عزیز را خوش میدار
کَز حاصل عمرِ ما همین یک نفس است
#خیام
#بیندیشید
@Asheghanbook
وز عالم شک تا به یقین، یک نفس است
این یک نفسِ عزیز را خوش میدار
کَز حاصل عمرِ ما همین یک نفس است
#خیام
#بیندیشید
@Asheghanbook
به زحمت نفس میکشیدی، خلط ته گلویت را گرفته بود، و با وجود اینها تئوفیلو یاناکوس نعره میزد:«چه حرف بزنی چه نزنی، ما که میگوییم حرف زدی! چه امضاء بکنی چه نکنی، ما خواهیم گفت که امضاء کردهای»
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
ذهنی دارید که هنوز برای بقا تلاش میکند و چشمهایی دارید که کاری بزرگتر و با ارزش تر از گریه دارند. ارزش در درون شما است. منتظر هیچ امداد غیبی، هیچ آدمی و هیچ عشق افسانهای نباشید که به شما احساس ارزشمندی بدهد. ارزش جایی در میان قلب شما است. شما باارزش به دنیا آمدهاید. پیدا کردن این ارزش با شما است نه آدمهای دیگر.
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
قبل از بررسی اتهاماتی که به من وارد شده ترجیح میدهم به جنبهٔ شرم آور دیگر این بازپرسی تکیه کنم: مدارک کاذب، عناصر غیرواقعی، شهادتهای پیش ساخته و شهود تحمیلی برای طرفین دعوا. این نوشتهٔ من در واقع دفاع از خود نیست و نخواهد بود. بیشتر صورت یک داد خواست دارد و خواهد داشت: از همان مدرک تقلبی شروع میکنم که تمام بحث این دادگاه برگرد آن دور میزند. سندی است بسیار مهم، زیرا بِنظر من نمونهای است گویا از طرز کار دادگاهها در تمام کشورهایی که قانون به همراه آزادی در آنها کشته شده است.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ⛔️
@Asheghanbook
𝐵𝑜𝑜𝑘
تکه هایی از یک کل منسجم(@rzchnnell).pdf
در «تبلیغات» برای اینکه به فروش یک محصول کمک کنند، یک ویژگی ذاتی انسان را تحریک میکنند؛ حس حسادت و ایجاد تصویری که اگر این را داشته باشید زندگیتان بهتر میشود.
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
راههای فرار هم بسیار است و به خودمان بستگی دارد. شاید با غرق شدن در کار، درس، الکل، سیگار، روابط سطحی زیاد، پرخاشگری و ... در نهایت این راههای فرار ما را مظطرب میکند و آرام آرام خستگی عجیبی را در بدنمان حس خواهیم کرد.
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ممنوع⛔️
@Asheghanbook
📖تکههایی از یک کل منسجم
پونه مقیمی
کپی ممنوع⛔️
@Asheghanbook
آه! عجب بیسوادهایی در خدمت این رژیم هستند! گویی که جهالت و بیرحمی آنها پابِپای یکدیگر پیش میتازند.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
کپی ⛔️
@Asheghanbook
وقتی در کشوری که در آن مجلس آزاد و امکان بیان آزاد عقاید و مخالفت با آن تأمین باشد و چنین قتلی اتفاق بیفتد من با انزجار و خشم آن را محکوم میکنم. ولی وقتی در کشوری قهر حاکم باشد و دولت با قهر مانع آزادی فکری افراد آن کشور شود، در آنجا توسل به قهر لازم و حتی واجب است.
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ⛔️
@Asheghanbook
📖یک مرد
اوریانا فالاچی
ترجمهٔ پیروز ملکی
#بیندیشید
کپی ⛔️
@Asheghanbook