⭕ توپ 2A28 گروم توسط یک مکانیسم خودکار تغذیه میشد. از یک نوار نقال هلالی شکل استفاده میکرد که محیط بین ساعت 1 تا 7 کف برجک را اشغال میکرد. در واقع چیزی شبیه به مکانیسم چرخفلکی که معرف حضورمان هست.
از آنجا که در زمان طراحی سیستم خودکار تغذیه، گروم فقط از یک نوع گلوله استفاده میکرد، طراحی آن سادهتر شد، زیرا نیازی به تغییر نوع گلوله نبود.
در مجموع 40 گلوله میتوانست حمل شود، اینها تمام گلولههایی بودند که در وسایل نقلیه برنامه BMP حمل میشدند. گلولهها از سمت راست توپچی به داخل توپ تغذیه میشدند. برای هر بار بارگذاری، باید زاویه ارتفاع توپ را روی 3 درجه تنظیم میکردند. بارگذاری هر گلوله 6 ثانیه طول میکشید. اگرچه از یک سیستم خودکار تغذیه استفاده میکرد، اما در صورت لزوم میتوانست توپ 2A28 گروم را به بارگذاری دستی تغییر داد.
⚜️ @Army_Ir
از آنجا که در زمان طراحی سیستم خودکار تغذیه، گروم فقط از یک نوع گلوله استفاده میکرد، طراحی آن سادهتر شد، زیرا نیازی به تغییر نوع گلوله نبود.
در مجموع 40 گلوله میتوانست حمل شود، اینها تمام گلولههایی بودند که در وسایل نقلیه برنامه BMP حمل میشدند. گلولهها از سمت راست توپچی به داخل توپ تغذیه میشدند. برای هر بار بارگذاری، باید زاویه ارتفاع توپ را روی 3 درجه تنظیم میکردند. بارگذاری هر گلوله 6 ثانیه طول میکشید. اگرچه از یک سیستم خودکار تغذیه استفاده میکرد، اما در صورت لزوم میتوانست توپ 2A28 گروم را به بارگذاری دستی تغییر داد.
⚜️ @Army_Ir
⭕ توپ 2A28 گروم با یک مسلسل هم محور PKT کالیبر 7.62 میلیمتری مسلح شده بود. این مسلسل در سمت راست توپ نصب شده بود و در واقع تنها وسیله قابل اعتماد برای ایجاد آتش سبک پشتیبانی بود. تغذیه مسلسل از سمت راست و خروج پوکه از سمت چپ انجام میشد.
مسلسل PKT از جعبههای مهمات 250 فشنگ تغذیه میشد و با نرخ آتش 700 تا 800 گلوله در دقیقه و سرعت دهانه 855 متر بر ثانیه شلیک میکرد.
قبل از نیاز به تعویض لوله یا حداقل قطع آتش برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد، میتوانست دو جعبه مهمات را به سرعت خالی کند.
⚜️ @Army_Ir
مسلسل PKT از جعبههای مهمات 250 فشنگ تغذیه میشد و با نرخ آتش 700 تا 800 گلوله در دقیقه و سرعت دهانه 855 متر بر ثانیه شلیک میکرد.
قبل از نیاز به تعویض لوله یا حداقل قطع آتش برای جلوگیری از گرم شدن بیش از حد، میتوانست دو جعبه مهمات را به سرعت خالی کند.
⚜️ @Army_Ir
⭕ علاوه بر این دو سلاح، برجک برای مقابله با تهدیدات زرهی در بردهایی که گروم دقت لازم را نداشت، یک سلاح مهلک دیگر داشت. یک پرتابگر موشک ضد تانک 9M14 مالیوتکا. این موشک روی یک ریل پرتاب نصب شده در بالای توپ قرار داشت. در داخل برجک، توپچی یک جعبه کنترل داشت که در زمان استفاده نشده زیر صندلی تا میشد و برای هدایت مالیوتکا در صورت نیاز به شلیک، باز میشد.
⚜️ @Army_Ir
⚜️ @Army_Ir
⭕ مالیوتکا موشکی به طول 860 میلیمتر، کالیبر 125 میلیمتر و بهمراه با 4 بالک تثبیتکننده بود. در مجموع، وزن آن 10.9 کیلوگرم بود که شامل یک کلاهک خرج گود 2.6 کیلوگرمی میشد. این موشک دارای یک موتور راکت کوچک بود که به آن اجازه میداد تا به سرعت پروازی 120 متر بر ثانیه دست یابد.
این موشک برای برد شلیک از 500 تا 3000 متر طراحی شده بود. به دلیل سرعت پایین، زمان پرواز تا بیشترین برد مؤثر به 26 ثانیه طولانی میرسید. در برخورد با هدف، انتظار میرفت که 9M14 بتواند 400 میلیمتر زره را در زاویه مستقیم نفوذ کند. باز هم، این معمولاً برای نفوذ به تمام زرههای ناتو در آن دوره به راحتی کافی بود./پایان بخش دوم
✏️#Reznov
⚜️ @Army_Ir
این موشک برای برد شلیک از 500 تا 3000 متر طراحی شده بود. به دلیل سرعت پایین، زمان پرواز تا بیشترین برد مؤثر به 26 ثانیه طولانی میرسید. در برخورد با هدف، انتظار میرفت که 9M14 بتواند 400 میلیمتر زره را در زاویه مستقیم نفوذ کند. باز هم، این معمولاً برای نفوذ به تمام زرههای ناتو در آن دوره به راحتی کافی بود./پایان بخش دوم
✏️#Reznov
⚜️ @Army_Ir
🫡ظهربخیر عزیزان ، شلیک راکت های 70 م.م از جنگنده F-100D Super Sabre به سمت مواضع کمونیست ها در جنوب ویتنام ، سال 1967
⚜️ @Army_Ir
⚜️ @Army_Ir
📋Mɪʟɪᴛᴀʀʏ Aʀᴛɪᴄʟᴇs
⭕ یک برجک برای همه/بخش دوم تمام خودروهای پیادهنظام جنگی برنامه BMP از یک طراحی برجک استاندارد استفاده کردند که در خودرویی که بعداً به عنوان BMP-1،پذیرفته شد نیز وجود داشت. این طرح استاندارد توسط دفتر طراحی تولا KBP ایجاد شده بود و دارای یک حلقه برجک 1340…
⭕ محکوم به شکست
آزمایشهای مربوط به نمونه اولیه 911 و نمونههای دیگر با شمارههای 19، 914، 765 و 1200 در سال 1964 انجام شد.
در این آزمایشها، نمونه اولیه 911 توانست با استفاده از شنی حداکثر سرعت 57 کیلومتر بر ساعت را روی جاده به دست آورد که نسبتا متوسط بود. روی آب، سرعت نهایی به لطف واترجت ها به 10.3 کیلومتر بر ساعت رسید که در بین خودروهای آبیخاکی آن دوران در سطح بالایی قرار داشت.
با این حال، استفاده از چرخ لاستیکی به شدت سرعت حداکثر آبجکت 911 را روی جادهها بهبود بخشید این نمونه با استفاده از چرخ، حداکثر سرعت 108 کیلومتر بر ساعت روی جاده آسفالته و سرعت متوسط 70 کیلومتر بر ساعت روی بزرگراهها را ثبت کرد. علاوه بر سرعت حداکثر برتر، استفاده از چرخ ها مزیت عمده دیگری نیز داشت. مصرف سوخت خودرو را تا حد زیادی کاهش داد، به طوری که مسافت قابل عبور به میزان چشمگیر 1350 کیلومتر رسید. در مقایسه، هنگام رانندگی روی شنی ها در جادههای خاکی خشک، برد از 350 تا 500 کیلومتر متغیر بود. این مزیت برد حداکثر میتواند در صورت نیاز به انجام مانورهای بزرگ در جادهها بدون استفاده از حامل های زرهی بسیار مهم باشد.
⚜️ @Army_Ir
آزمایشهای مربوط به نمونه اولیه 911 و نمونههای دیگر با شمارههای 19، 914، 765 و 1200 در سال 1964 انجام شد.
در این آزمایشها، نمونه اولیه 911 توانست با استفاده از شنی حداکثر سرعت 57 کیلومتر بر ساعت را روی جاده به دست آورد که نسبتا متوسط بود. روی آب، سرعت نهایی به لطف واترجت ها به 10.3 کیلومتر بر ساعت رسید که در بین خودروهای آبیخاکی آن دوران در سطح بالایی قرار داشت.
با این حال، استفاده از چرخ لاستیکی به شدت سرعت حداکثر آبجکت 911 را روی جادهها بهبود بخشید این نمونه با استفاده از چرخ، حداکثر سرعت 108 کیلومتر بر ساعت روی جاده آسفالته و سرعت متوسط 70 کیلومتر بر ساعت روی بزرگراهها را ثبت کرد. علاوه بر سرعت حداکثر برتر، استفاده از چرخ ها مزیت عمده دیگری نیز داشت. مصرف سوخت خودرو را تا حد زیادی کاهش داد، به طوری که مسافت قابل عبور به میزان چشمگیر 1350 کیلومتر رسید. در مقایسه، هنگام رانندگی روی شنی ها در جادههای خاکی خشک، برد از 350 تا 500 کیلومتر متغیر بود. این مزیت برد حداکثر میتواند در صورت نیاز به انجام مانورهای بزرگ در جادهها بدون استفاده از حامل های زرهی بسیار مهم باشد.
⚜️ @Army_Ir
⭕ از نظر قابلیتهای عبور از زمین ناهموار، آبجکت 911 توانست از شیب 30 درجه عبور کند. در عمل، این آبجکت نسبت به آبجکت 19 یا 1200 که عمدتا کاملا چرخدار بودند، قابلیت عبور از شیب بهتری را ارائه داد. با این حال، به طور کلی تحرک خارج از جاده برای این آبجکت نسبت به آبجکت 765 و 914 که کاملا شنی دار بودند، پایینتر تشخیص داده شد.
⚜️ @Army_Ir
⚜️ @Army_Ir
⭕ هنگام بررسی سرعت جادهای و برد بهبود یافته، ممکن است سیستم محرک دوگانه با چرخهای موجود در آبجکت 911 را در مقایسه با سایر خودروها یک پیشرفت عمده در نظر بگیریم. و در عین حال درست است که در تئوری، بهبودهای حاصل شده در سرعت و برد قابل توجه بودند، اما در عمل، این موارد با مشکلات عدیده مربوط به چرخ ها مواجه شدند .
اولین مشکل این بود که چرخها که در زیر شکم تانک قرار داشتند، معمولاً دسترسی و تعمیر و نگهداری آنها دشوار بود. این مشکل با این واقعیت تشدید شد که چرخهای هواپیما مورد استفاده در آبجکت 911 در مقایسه با چرخهای زمینی استاندارد در برابر سایش و پارگی آسیبپذیرتر بودند و در نتیجه، هنگام استفاده فعال نیاز به تعمیر و نگهداری یا تعویض بیشتری داشتند. همچنین مشخص شد که چرخها تولید خودرو را بیش از حد پیچیده کرده و تولید آن را طولانیتر و گرانتر میکنند. این بار دیگر یک مشکل بسیار قابل توجه بود، زیرا هدف پشت این برنامه ارائه یک خودروی ساده و سریع تولید بود که بتوان آن را به تعداد زیاد تولید کرد.
⚜️ @Army_Ir
اولین مشکل این بود که چرخها که در زیر شکم تانک قرار داشتند، معمولاً دسترسی و تعمیر و نگهداری آنها دشوار بود. این مشکل با این واقعیت تشدید شد که چرخهای هواپیما مورد استفاده در آبجکت 911 در مقایسه با چرخهای زمینی استاندارد در برابر سایش و پارگی آسیبپذیرتر بودند و در نتیجه، هنگام استفاده فعال نیاز به تعمیر و نگهداری یا تعویض بیشتری داشتند. همچنین مشخص شد که چرخها تولید خودرو را بیش از حد پیچیده کرده و تولید آن را طولانیتر و گرانتر میکنند. این بار دیگر یک مشکل بسیار قابل توجه بود، زیرا هدف پشت این برنامه ارائه یک خودروی ساده و سریع تولید بود که بتوان آن را به تعداد زیاد تولید کرد.
⚜️ @Army_Ir
⭕ احتمالاً مهمترین نقطه ضعف چرخها در سرنوشت آبجکت 911، تأثیر آنها بر قابلیتهای عبور از زمین ناهموار بود. همانطور که قبلاً گفته شد، چرخهای آبجکت 911 حتی در حالت جمع شده کامل نیز به طور کامل در بدنه قرار نمیگرفتند و همچنان چند سانتیمتر از پایین بیرون میزدند. در عمل، این موضوع هنگام رانندگی در جادههای خاکی ناهموار یا زمینهای ناهموار مشکل بزرگی بود. چرخها گاهی اوقات میتوانستند با زمین برخورد کرده و گیر کنند. نتیجه این بود که خودرو نمیتوانست مانع را پشت سر بگذارد. با توجه به نیازمندیهای درخواستی برای یک خودروی بسیار متحرک که بتواند در تمام زمینها حرکت کند، این یک مشکل بزرگ بود.
⚜️ @Army_Ir
⚜️ @Army_Ir
⭕ مشکل دیگری که احتمالاً در این مرحله پیش آمد، پیکربندی خدمه بود. در مقایسه با با برنده برنامه BMP ، آبجکت 765 که در نهایت انتخاب شد، قرارگیری پیادهشدگان در مرکز و جلوی خودرو نامطلوب خواهد بود.
در حالی که در ابتدا این راه حل به دلیل توانایی پیادهشدگان برای درگیری با سلاحهای کوچک به سمت جلوی خودرو ترجیح داده میشد، در عمل، محفظه پیادهشدگان عقب آبجکت 765 امکان خروج بسیار آسانتر و ایمنتر از خودرو از طریق دو درب عقب را فراهم کرد. در این پیکربندی، پیادهشدگان مجبور نبودند از بالای خودرو خارج شوند که در هنگام تیراندازی میتواند بسیار خطرناک باشد.
همچنین مشخص شد که شناوری آبجکت 911 به طور کلی کمبود دارد و این خودرو در آب نسبتاً ناپایدار است.
⚜️ @Army_Ir
در حالی که در ابتدا این راه حل به دلیل توانایی پیادهشدگان برای درگیری با سلاحهای کوچک به سمت جلوی خودرو ترجیح داده میشد، در عمل، محفظه پیادهشدگان عقب آبجکت 765 امکان خروج بسیار آسانتر و ایمنتر از خودرو از طریق دو درب عقب را فراهم کرد. در این پیکربندی، پیادهشدگان مجبور نبودند از بالای خودرو خارج شوند که در هنگام تیراندازی میتواند بسیار خطرناک باشد.
همچنین مشخص شد که شناوری آبجکت 911 به طور کلی کمبود دارد و این خودرو در آب نسبتاً ناپایدار است.
⚜️ @Army_Ir
⭕ در عمل، آبجکت 911 یکی از اولین خودروهایی بود که همراه با خودروی دیگری که از سیستم محرک ترکیبی چرخ و شنی استفاده میکرد، یعنی آبجکت 19، برای پذیرش در نظر گرفته نشد. میتوان به سادگی دلیل رد این خودروها را شناسایی کرد. سیستم محرک دوگانه منجر به افزایش پیچیدگی در خودرویی میشد که معمولاً در مناطقی که برای خودروهای چرخدار مطلوب است، عملکرد بدتری نسبت به یک خودروی چرخدار و در مناطقی که برای خودروهای شنی دار مطلوب است، عملکرد بدتری نسبت به خودروهای شنی دار داشت.
یعنی نه به خدا میرسید و نه به خرما/پایان
✏️#Reznov
⚜️ @Army_Ir
یعنی نه به خدا میرسید و نه به خرما/پایان
✏️#Reznov
⚜️ @Army_Ir
⭕️نمایی از فورمیشن 4 فروند جنگنده F-16C فایتینگ فالکن نیروی هوایی آمریکا در کنار 4 فروند جنگنده JAS-39 گریپن نیروی هوایی سوئد ، زیر تانکر سوخترسان KC-135 استراتوتانکر نیروی هوایی آمریکا در جریان تمرین مشترک سوختگیری هوایی
⚜️ @Army_Ir
⚜️ @Army_Ir