#Grammar
✅تفاوت '' I'm in/at/on ''✅
💠معمولا وقتی در جا و مکانی فیزیکی هستیم از in استفاده میکنیم:
👉".I'm in the shower"
👉".I'm in the lobby"
👉".I'm in a car"
👉".I'm in a house"
👉".I'm in a school"
💠 حرف at هم کمک میکنه تا بگیم در حال حاضر کجاییم و تفاوتش با in در اینه که از at بیشتر برای مکان های فیزیکی عمومی تر (general) استفاده میشه:
👉".I'm at the grocery"
👉".I'm at the mall"
👉".I'm at the doctor's office"
👉".I'm at the park"
👉".I'm at the airport"
💠اما بعضی وقتها میشه از in و at به جای هم استفاده کرد:
👉".I'm at the mall"
👉".I'm in the mall"
👉".I'm at the park"
👉".I'm in the park"
👉".I'm at the grocery"
👉".I'm in the grocery"
💠از on در موقعیت های غیر فیزیکی استفاده میکنیم:
👉"I'm on the phone."
👉"I'm on my computer."
👉"I'm on a bus."
💠وقتی بخوایم بگیم که در کاری مهارت داریم از ترکیب good at استفاده میکنیم:
👉".I'm good at drawing"
👉".I'm good at video games"
👉".I'm good at swimming"
👉".I'm good at driving"
👉".I'm good at reading"
👉".I'm good at sports"
@ArazIELTS
✅تفاوت '' I'm in/at/on ''✅
💠معمولا وقتی در جا و مکانی فیزیکی هستیم از in استفاده میکنیم:
👉".I'm in the shower"
👉".I'm in the lobby"
👉".I'm in a car"
👉".I'm in a house"
👉".I'm in a school"
💠 حرف at هم کمک میکنه تا بگیم در حال حاضر کجاییم و تفاوتش با in در اینه که از at بیشتر برای مکان های فیزیکی عمومی تر (general) استفاده میشه:
👉".I'm at the grocery"
👉".I'm at the mall"
👉".I'm at the doctor's office"
👉".I'm at the park"
👉".I'm at the airport"
💠اما بعضی وقتها میشه از in و at به جای هم استفاده کرد:
👉".I'm at the mall"
👉".I'm in the mall"
👉".I'm at the park"
👉".I'm in the park"
👉".I'm at the grocery"
👉".I'm in the grocery"
💠از on در موقعیت های غیر فیزیکی استفاده میکنیم:
👉"I'm on the phone."
👉"I'm on my computer."
👉"I'm on a bus."
💠وقتی بخوایم بگیم که در کاری مهارت داریم از ترکیب good at استفاده میکنیم:
👉".I'm good at drawing"
👉".I'm good at video games"
👉".I'm good at swimming"
👉".I'm good at driving"
👉".I'm good at reading"
👉".I'm good at sports"
@ArazIELTS
💠 نام و اصطلاحات انواع بیماریها
☂ Mumps
اوریون
☂ Obesity
مرض چاقی
☂ Fungal infection
عفونت قارچی
☂ Gastric ulcer
زخم معده
☂ Gastritis
ورم معده
☂ Malnutrtion
سو تغذیه
☂ Rheumatism
روماتیسم
☂ Hemorrhage
خونریزی داخلی
☂ Delirium
هذیان
☂ Constipation
یبوست
☂ Meningitis
مننژیت
☂ Wen
دمل
☂ Tumor
تومور
☂ Brain death
مرگ مغزی
☂ Bunged up nose
بینی گرفته
☂ Blocked nose
بینی گرفته
☂ Runny nose
آبریزش بینی
☂ Choke
خفه شدن بر اثر پریدن غذا در گلو
☂ Benign
خوش خیم
☂ Malignant
بد خیم
☂ Diphtheria
دیفتری
☂ Diabetes
دیابت
☂ Bloat
نفخ
☂ Sexually transmitted disease
بیماری مقاربتی
☂ Premature
زودرس، نارس
☂ Eczema
اگزما
☂ Disinfectant
ضدعفونى کننده
☂ Relapse
وخیم شدن، بدتر شدن
☂ Recover
بهبود یافتن
☂ Convalescence
دوره نقاهت
☂ Infectious
مسری
☂ Convulsion
تشنج
☂ To have tendency to a disesae
زمینه یک بیماری را داشتن
☂ Acute
حاد
☂ Heart condition
عارضه قلبی
☂ Jaundice
یرقان
☂ Hemophilia
هموفیلی
☂ Hepatitis
هپاتیت
☂ Rickets
راشیتیزم
☂ Whooping cough
سیاه سرفه
☂ Dysentery
اسهال خونی
☂ Case history
سابقه بیماری
☂ Bile
زرداب
☂ Spasm
گرفتگی عضلانی
☂ Hypothermia
سرمازدگی
☂ Gripes
دلپیچه
@ArazIELTS
☂ Mumps
اوریون
☂ Obesity
مرض چاقی
☂ Fungal infection
عفونت قارچی
☂ Gastric ulcer
زخم معده
☂ Gastritis
ورم معده
☂ Malnutrtion
سو تغذیه
☂ Rheumatism
روماتیسم
☂ Hemorrhage
خونریزی داخلی
☂ Delirium
هذیان
☂ Constipation
یبوست
☂ Meningitis
مننژیت
☂ Wen
دمل
☂ Tumor
تومور
☂ Brain death
مرگ مغزی
☂ Bunged up nose
بینی گرفته
☂ Blocked nose
بینی گرفته
☂ Runny nose
آبریزش بینی
☂ Choke
خفه شدن بر اثر پریدن غذا در گلو
☂ Benign
خوش خیم
☂ Malignant
بد خیم
☂ Diphtheria
دیفتری
☂ Diabetes
دیابت
☂ Bloat
نفخ
☂ Sexually transmitted disease
بیماری مقاربتی
☂ Premature
زودرس، نارس
☂ Eczema
اگزما
☂ Disinfectant
ضدعفونى کننده
☂ Relapse
وخیم شدن، بدتر شدن
☂ Recover
بهبود یافتن
☂ Convalescence
دوره نقاهت
☂ Infectious
مسری
☂ Convulsion
تشنج
☂ To have tendency to a disesae
زمینه یک بیماری را داشتن
☂ Acute
حاد
☂ Heart condition
عارضه قلبی
☂ Jaundice
یرقان
☂ Hemophilia
هموفیلی
☂ Hepatitis
هپاتیت
☂ Rickets
راشیتیزم
☂ Whooping cough
سیاه سرفه
☂ Dysentery
اسهال خونی
☂ Case history
سابقه بیماری
☂ Bile
زرداب
☂ Spasm
گرفتگی عضلانی
☂ Hypothermia
سرمازدگی
☂ Gripes
دلپیچه
@ArazIELTS
💢Point
⭕️نکته ای در مورد کاربرد "Almost"
👈 به معنی "تقریبا" است، اما در بعضی مواقع ترجمه کردن آن با واژه "تقریبا" اشتباه است
🔹Sara got hit by a car and almost died.
🔸سارا با ماشین تصادف کرد و نزدیک بود بمیره
‼️در این عبارت باید "almost" را "نزدیک بود"، ترجمه کنیم:
👈 دو عبارت" about to" و "close to" هم دقیقا همین معنی را دارند. برای مثال:
🔹I slipped and was close to falling on my face.
🔸پاهام لیز خورد و نزدیک بود با صورت بخورم زمین
@ArazIELTS
⭕️نکته ای در مورد کاربرد "Almost"
👈 به معنی "تقریبا" است، اما در بعضی مواقع ترجمه کردن آن با واژه "تقریبا" اشتباه است
🔹Sara got hit by a car and almost died.
🔸سارا با ماشین تصادف کرد و نزدیک بود بمیره
‼️در این عبارت باید "almost" را "نزدیک بود"، ترجمه کنیم:
👈 دو عبارت" about to" و "close to" هم دقیقا همین معنی را دارند. برای مثال:
🔹I slipped and was close to falling on my face.
🔸پاهام لیز خورد و نزدیک بود با صورت بخورم زمین
@ArazIELTS
🅾خاتمه مودبانه مکالمه
🦋It was nice chatting with you.
🐛از صحبت با شما خوشحال شدم .
🦋Well, it’s getting late.
🐛خب ، داره دیر میشه .
🦋Anyway, I should get going.
🐛به هر حال من باید برم
🦋Sorry, but I’m afraid I need to…
🐛ببخشید ، ولی من فکر میکنم که باید ...
🦋Sorry, but I’m afraid I need to end this discussion , because I have a meeting.
🐛ببخشید ، من فکر میکنم که باید این بحث رو تموم کنم ، چون جلسه دارم .
🦋I’m sorry to cut you off, but I actually gotta run.
🐛ببخشین که حرفتون رو قطع میکنم ولی من عجله دارم باید برم .
@ArazIELTS
🦋It was nice chatting with you.
🐛از صحبت با شما خوشحال شدم .
🦋Well, it’s getting late.
🐛خب ، داره دیر میشه .
🦋Anyway, I should get going.
🐛به هر حال من باید برم
🦋Sorry, but I’m afraid I need to…
🐛ببخشید ، ولی من فکر میکنم که باید ...
🦋Sorry, but I’m afraid I need to end this discussion , because I have a meeting.
🐛ببخشید ، من فکر میکنم که باید این بحث رو تموم کنم ، چون جلسه دارم .
🦋I’m sorry to cut you off, but I actually gotta run.
🐛ببخشین که حرفتون رو قطع میکنم ولی من عجله دارم باید برم .
@ArazIELTS
😋اصطلاحات گربه ای cat 😼
🐱There isn't enough room to swing a cat:
🍁اتاق یا فضای کوچک که نمی شود در آن تکان خورد، "خونه اش اندازه یک قوطی کبریت، غربال یا لونه موشه"
🐱to let the cat out of the bag :
🍁لو رفتن، اشتباها رازی برملا شدن
🐱To put the cat among the pigeons :
🍁چیزی که باعث دردسر یا خشم مردم میشود
@ArazIELTS
🐱There isn't enough room to swing a cat:
🍁اتاق یا فضای کوچک که نمی شود در آن تکان خورد، "خونه اش اندازه یک قوطی کبریت، غربال یا لونه موشه"
🐱to let the cat out of the bag :
🍁لو رفتن، اشتباها رازی برملا شدن
🐱To put the cat among the pigeons :
🍁چیزی که باعث دردسر یا خشم مردم میشود
@ArazIELTS
تعدادی از اصطلاحات کاربردی
♈️ The apple of sb’s eye
☀️ نور چشمی
♈️ Wishes dont wash the dishes
☀️ با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه
♈️ No by any manner of means
☀️ به هیچ وجه،به هیچ نحوی
♈️ You hit the nail on the head
☀️ زدی تو خال،درست حدس زدی
♈️ Hung up on someone
☀️ به کسی دل بستن
♈️ Curiosity killed the cat!!!
☀️ فضولی موقوف
♈️ Jack of all trades master of none
☀️ همه کاره و هیچ کاره
♈️ Words fail me
☀️ زبونم بند اومد
♈️ He has a big mouth
☀️ اون دهن لقه
♈️ What’re you driving at?
☀️ منظورت چیه؟
@ArazIELTS
♈️ The apple of sb’s eye
☀️ نور چشمی
♈️ Wishes dont wash the dishes
☀️ با حلوا حلوا کردن دهن شیرین نمیشه
♈️ No by any manner of means
☀️ به هیچ وجه،به هیچ نحوی
♈️ You hit the nail on the head
☀️ زدی تو خال،درست حدس زدی
♈️ Hung up on someone
☀️ به کسی دل بستن
♈️ Curiosity killed the cat!!!
☀️ فضولی موقوف
♈️ Jack of all trades master of none
☀️ همه کاره و هیچ کاره
♈️ Words fail me
☀️ زبونم بند اومد
♈️ He has a big mouth
☀️ اون دهن لقه
♈️ What’re you driving at?
☀️ منظورت چیه؟
@ArazIELTS
✅کلمات زیر بیانگر تاکید هستند.✅
👉🏻1_Without a doubt.
بدون تردید✨
👉🏻2_ Obviously
آشکارا ، معلوم بودن که ✨
👉🏻3_ Clearly.
به وضوح ، مسلما ✨
👉🏻4_ Evidently.
از قرار معلوم ، ظاهرا ✨
👉🏻5_ Actually.
در حقیقت ، واقعا.✨
👉🏻6_ In fact.
در واقع ، در حقیقت. ✨
👉🏻7_ certainly
به طور مسلم. ✨
👉🏻8_ Definitely.
حتما ، قطعا. ✨
👉🏻9_ Extremely.
بى نهایت ، بسیار. ✨
👉🏻10_ Indeed.
راستی ، در واقع. ✨
👉🏻11_ Absolutely.
مسلما ، حتما. ✨
👉🏻12_ Positively.
قطعا، بي تردید. ✨
👉🏻13_Unquestionably.
بى گمان ، بی شک
@ArazIELTS
👉🏻1_Without a doubt.
بدون تردید✨
👉🏻2_ Obviously
آشکارا ، معلوم بودن که ✨
👉🏻3_ Clearly.
به وضوح ، مسلما ✨
👉🏻4_ Evidently.
از قرار معلوم ، ظاهرا ✨
👉🏻5_ Actually.
در حقیقت ، واقعا.✨
👉🏻6_ In fact.
در واقع ، در حقیقت. ✨
👉🏻7_ certainly
به طور مسلم. ✨
👉🏻8_ Definitely.
حتما ، قطعا. ✨
👉🏻9_ Extremely.
بى نهایت ، بسیار. ✨
👉🏻10_ Indeed.
راستی ، در واقع. ✨
👉🏻11_ Absolutely.
مسلما ، حتما. ✨
👉🏻12_ Positively.
قطعا، بي تردید. ✨
👉🏻13_Unquestionably.
بى گمان ، بی شک
@ArazIELTS
🌸How are you ?
🌺حالت چطوره ؟
👌در جوابش وقتی میخوایم بگیم : ااااای بد نیستیم / زنده ایم /میگذره/بهتر هم میتونه باشه
از جملات زیر استفاده میکنیم :
🔮Surviving.
🔮Hanging in there .
🔮So So .
🔮Alive and kicking.
🔮Could be better .
@ArazIELTS
🌺حالت چطوره ؟
👌در جوابش وقتی میخوایم بگیم : ااااای بد نیستیم / زنده ایم /میگذره/بهتر هم میتونه باشه
از جملات زیر استفاده میکنیم :
🔮Surviving.
🔮Hanging in there .
🔮So So .
🔮Alive and kicking.
🔮Could be better .
@ArazIELTS
⭕️چند اصطلاح کاربردی زبان انگلیسی
1️⃣Cross my heart
▫️به جون خودم
2️⃣My mouth watered
▫️دهنم آب افتاد
3️⃣I'm on your side
▫️من طرف توام.
4⃣Keep your shirt on
▫️جوش نزن، آروم باش
5⃣I'm not a mind reader
▫️علم غیب ندارم
@Araz_English
1️⃣Cross my heart
▫️به جون خودم
2️⃣My mouth watered
▫️دهنم آب افتاد
3️⃣I'm on your side
▫️من طرف توام.
4⃣Keep your shirt on
▫️جوش نزن، آروم باش
5⃣I'm not a mind reader
▫️علم غیب ندارم
@Araz_English
🅾 Although و However 🅾
🅾 هر دوی کلمه بالا حرف ربط هستند و برای ترکیب دو جمله یا عبارت متضاد استفاده می شود اما از لحاظ معنایی و ساختاری با هم تفاوت دارند.
🅾1️⃣ تفاوت معنایی
🛑 حرف ربط although یعنی "علیرغم اینکه". مثلا:
🔵 I went to bed although I wasn't tired.
🔵 به تختخواب رفتم اگرچه (علیرغم اینکه) خسته نبودم.
🛑 حرف ربط however یعنی "اما". مثلا:
🔴 The weather was very cold. However, he went swimming.
🔴 هوا خیلی سرد بود. با اين حال (اما) او رفت شنا کند.
🅾2️⃣ تفاوت ساختاری
🛑 از although برای نشان دادن تناقض دو جمله واره در یک جمله واحد استفاده میشود. مثلا:
🔴 Although it was dangerous, they crossed the river.
🔴 اگرچه خطرناک بود، آنها از رودخانه عبور کردند.
🛑 اما however زمانی استفاده میشود که میخواهیم بعد از گفتن عبارتی، اطلاعات متفاوت یا متعجب کننده ای در مورد آن اضافه کنیم. مثلا:
🔵 The town is a long way from the nearest big city. However, there is a good bus service.
🔵 این شهرک از نزدیکترین شهر بزرگ خیلی دور است. با اين وجود، سرویس اتوبوس رانی خوبی دارد.
@ArazIELTS
🅾 هر دوی کلمه بالا حرف ربط هستند و برای ترکیب دو جمله یا عبارت متضاد استفاده می شود اما از لحاظ معنایی و ساختاری با هم تفاوت دارند.
🅾1️⃣ تفاوت معنایی
🛑 حرف ربط although یعنی "علیرغم اینکه". مثلا:
🔵 I went to bed although I wasn't tired.
🔵 به تختخواب رفتم اگرچه (علیرغم اینکه) خسته نبودم.
🛑 حرف ربط however یعنی "اما". مثلا:
🔴 The weather was very cold. However, he went swimming.
🔴 هوا خیلی سرد بود. با اين حال (اما) او رفت شنا کند.
🅾2️⃣ تفاوت ساختاری
🛑 از although برای نشان دادن تناقض دو جمله واره در یک جمله واحد استفاده میشود. مثلا:
🔴 Although it was dangerous, they crossed the river.
🔴 اگرچه خطرناک بود، آنها از رودخانه عبور کردند.
🛑 اما however زمانی استفاده میشود که میخواهیم بعد از گفتن عبارتی، اطلاعات متفاوت یا متعجب کننده ای در مورد آن اضافه کنیم. مثلا:
🔵 The town is a long way from the nearest big city. However, there is a good bus service.
🔵 این شهرک از نزدیکترین شهر بزرگ خیلی دور است. با اين وجود، سرویس اتوبوس رانی خوبی دارد.
@ArazIELTS
📕فرق کاربرد since و for
وقتی در مورد زمانبندی و تایم صحبت میکنید، میتونید از since و for استفاده کنیم
📕 از for برای در نظر قرار دادن یک بازه زمانی (از یک شروع تا پایان) استفاده میکنیم
👈 مثال
📗I do yoga for half an hour every day.
من هر روز به مدت نیم ساعت یوگا کار میکنم.
📕 از Since برای اشاره به یک شروع در گذشته تا هم اکنون استفاده میشود
👈مثال
📗I have had this dress since 2011.
من از سال 2011 این لباس را داشته ام
@ArazIELTS
وقتی در مورد زمانبندی و تایم صحبت میکنید، میتونید از since و for استفاده کنیم
📕 از for برای در نظر قرار دادن یک بازه زمانی (از یک شروع تا پایان) استفاده میکنیم
👈 مثال
📗I do yoga for half an hour every day.
من هر روز به مدت نیم ساعت یوگا کار میکنم.
📕 از Since برای اشاره به یک شروع در گذشته تا هم اکنون استفاده میشود
👈مثال
📗I have had this dress since 2011.
من از سال 2011 این لباس را داشته ام
@ArazIELTS
#Speaking
احوالپرسي و تعارفات مودبانه
🔹️Welcome to our house.
🔸️به منزل ما خوش آمدید.
🔹️I'm delighted to have you visit.
🔸️از دیدار شما بسیار خوشحالم
🔹️I'm delighted to have you here.
🔸️خوشحالم که تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could visit.
🔸️بسیار خوشحالم توانستید تشریف بیاورید
🔹️I'm so glad you could come.
🔸️خیلی خوشحالم که تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could make it.
🔸️خیلی خوشحالم که توانستید تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could stop by.
🔸️خیلی خوشحالم که توانستید تشریف آوردید
🔹️It's nice to have you here.
🔸️خیلی خوشحالم اینجایید
🔹️It's good to have you here.
🔸️چه خوب که اینجا هستید
@ArazIELTS
احوالپرسي و تعارفات مودبانه
🔹️Welcome to our house.
🔸️به منزل ما خوش آمدید.
🔹️I'm delighted to have you visit.
🔸️از دیدار شما بسیار خوشحالم
🔹️I'm delighted to have you here.
🔸️خوشحالم که تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could visit.
🔸️بسیار خوشحالم توانستید تشریف بیاورید
🔹️I'm so glad you could come.
🔸️خیلی خوشحالم که تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could make it.
🔸️خیلی خوشحالم که توانستید تشریف آوردید
🔹️I'm so glad you could stop by.
🔸️خیلی خوشحالم که توانستید تشریف آوردید
🔹️It's nice to have you here.
🔸️خیلی خوشحالم اینجایید
🔹️It's good to have you here.
🔸️چه خوب که اینجا هستید
@ArazIELTS
🌹چند اصطلاح ساده ولی پر کاربرد 🌹
🌵What a pity!
🌵چه حیف!
🌻What a shame!
🌻چه بد ! چه تاسف انگیز !
🍄Say hello to somebodey
🍄به کسی سلام رساندن.
🌵Give me a five
🌵بزن قدش
🌻Hi Bye
🌻شیر تو شیر
🍄Make up your mind
🍄حواست را جمع کن.
🌵Stay in touch
🌵در تماس باش
@ArazIELTS
🌵What a pity!
🌵چه حیف!
🌻What a shame!
🌻چه بد ! چه تاسف انگیز !
🍄Say hello to somebodey
🍄به کسی سلام رساندن.
🌵Give me a five
🌵بزن قدش
🌻Hi Bye
🌻شیر تو شیر
🍄Make up your mind
🍄حواست را جمع کن.
🌵Stay in touch
🌵در تماس باش
@ArazIELTS
🔹اشتباهات رایج در زبان انگلیسی:
❌ He did a mistake.
✅ He made a mistake
❌ I don’t use a watch.
✅ I don’t wear a watch.
❌She’s listening a song.
✅She’s listening to a song.
❌ I’m going to home.
✅ I’m going home.
❌ I am agree with you.
✅ I agree with you.
@ArazIELTS
❌ He did a mistake.
✅ He made a mistake
❌ I don’t use a watch.
✅ I don’t wear a watch.
❌She’s listening a song.
✅She’s listening to a song.
❌ I’m going to home.
✅ I’m going home.
❌ I am agree with you.
✅ I agree with you.
@ArazIELTS
🔻penetrate (ˈpenətreɪt/ پِنِتِرِیت)
( verb / فعل )
رسوخ ، نفوذ کردن در ، بداخل سرایت کردن ، رخنه کردن
🔹The enemy has been penetrated the villages.
👈دشمن به روستاها نفوذ کرده است.
🔹Scientists penetrated the secrets of the atom.
👈دانشمندان به اسرار اتم نفوذ کردند.
🔹Pain has penetrated the souls.
👈درد بر جانها رخنه کرده است.
🔹This kind of cream can easily penetrate the skin.
👈این نوع کِرِم به سادگی میتواند به پوست رسوخ کند.
@ArazIELTS
( verb / فعل )
رسوخ ، نفوذ کردن در ، بداخل سرایت کردن ، رخنه کردن
🔹The enemy has been penetrated the villages.
👈دشمن به روستاها نفوذ کرده است.
🔹Scientists penetrated the secrets of the atom.
👈دانشمندان به اسرار اتم نفوذ کردند.
🔹Pain has penetrated the souls.
👈درد بر جانها رخنه کرده است.
🔹This kind of cream can easily penetrate the skin.
👈این نوع کِرِم به سادگی میتواند به پوست رسوخ کند.
@ArazIELTS
#گرامر کاربردی
🎗کاربرد used to
🆎used to
کاربرد used to:
– برای بیان کاری که در گذشته بطور مرتب انجام می دادیم (عادت داشتیم) بکار می رود.
– برای بیان حقایقی در زمان گذشته
حالت فعل بعد از used to:
– بعد از used to فعل بصورت مصدر بدون to می آید.
بعنوان مثالی از اولین کاربرد used to، اگر بخواهیم بگوییم: “برادرم قبلاً سیگار می کشید” و منظورمان این باشد که الان دیگر سیگار نمی کشد، می توانیم بگوییم:
👉👉 My brother used to smoke.
یه مثال های زیر نگاه کنید:
من به این مهد کودک می رفتم. (الان دیگر نمی روم)
💧 I used to go to this kindergarten.
من در تهران زندگی می کردم. (الان زندگی نمی کنم)
💧 I used to live in Tehran.
هرسه مثال بالا در مورد عادتی در زمان گذشته (کاری که در گذشته بطور مرتب انجام می دادیم)حرف می زنند. به عنوان مثالی از کاربرد used to برای بیان حقایق در زمان گذشته به جمله زیر دقت کنید:
این ساختمان قبلاً یک مدرسه بود:
💧 This building used to be a school.
@ArazIELTS
🎗کاربرد used to
🆎used to
کاربرد used to:
– برای بیان کاری که در گذشته بطور مرتب انجام می دادیم (عادت داشتیم) بکار می رود.
– برای بیان حقایقی در زمان گذشته
حالت فعل بعد از used to:
– بعد از used to فعل بصورت مصدر بدون to می آید.
بعنوان مثالی از اولین کاربرد used to، اگر بخواهیم بگوییم: “برادرم قبلاً سیگار می کشید” و منظورمان این باشد که الان دیگر سیگار نمی کشد، می توانیم بگوییم:
👉👉 My brother used to smoke.
یه مثال های زیر نگاه کنید:
من به این مهد کودک می رفتم. (الان دیگر نمی روم)
💧 I used to go to this kindergarten.
من در تهران زندگی می کردم. (الان زندگی نمی کنم)
💧 I used to live in Tehran.
هرسه مثال بالا در مورد عادتی در زمان گذشته (کاری که در گذشته بطور مرتب انجام می دادیم)حرف می زنند. به عنوان مثالی از کاربرد used to برای بیان حقایق در زمان گذشته به جمله زیر دقت کنید:
این ساختمان قبلاً یک مدرسه بود:
💧 This building used to be a school.
@ArazIELTS
💢Point
⭕️ The difference between " in & within" when speaking about time
👈به نظر شما تفاوت دو جمله زیر چیست؟
🧑🦰I will come back in an hour.
🧑I will come back within an hour.
👈مفهوم جمله اول به دلیل استفاده از حرف اضافه ی" in "این است که آن شخص پس از یک ساعت برمی گردد یعنی بیشتر از مدت زمان ذکر شده در جمله. ولی مفهوم جمله دوم به دلیل استفاده از" within" این است که آن شخص قبل از اتمام مدت زمان ذکر شده در جمله یعنی یک ساعت برمی گردد.
پس معنی جملات بالا به ترتیب عبارتند از :👇
🧑🦰من پس از یک ساعت دیگر برمی گردم.
🧑من تا یک ساعت دیگر برمی گردم.
@ArazIELTS
⭕️ The difference between " in & within" when speaking about time
👈به نظر شما تفاوت دو جمله زیر چیست؟
🧑🦰I will come back in an hour.
🧑I will come back within an hour.
👈مفهوم جمله اول به دلیل استفاده از حرف اضافه ی" in "این است که آن شخص پس از یک ساعت برمی گردد یعنی بیشتر از مدت زمان ذکر شده در جمله. ولی مفهوم جمله دوم به دلیل استفاده از" within" این است که آن شخص قبل از اتمام مدت زمان ذکر شده در جمله یعنی یک ساعت برمی گردد.
پس معنی جملات بالا به ترتیب عبارتند از :👇
🧑🦰من پس از یک ساعت دیگر برمی گردم.
🧑من تا یک ساعت دیگر برمی گردم.
@ArazIELTS
⭕نکاتی جالب در مورد ریشه ها
👈 ریشه "vis یا vid" در معنای "دیدن" است.نمونه لغاتی با این ریشه👇
🔶Video :
ویدئو
🔶 Visa :
روادید
🔶 Visible :
قابل رویت
🔶 Visitor :
بازدید کننده
🔶 Vision :
بینش، بصیرت
🔶 Envision :
تجسم کردن، در نظر گرفتن
🔶 Revision :
بازنگری، اصلاح
🔶 Visual :
بصری
🔶 Vis-a-vis :
چشم تو چشم
🔶Invisible :
غیر قابل رویت
🔶 Evident :
واضح ، مشهود
🔶Vista :
چشم انداز
🔶 Provide :
از قبل تدارک دیدن، فراهم کردن
@ArazIELTS
👈 ریشه "vis یا vid" در معنای "دیدن" است.نمونه لغاتی با این ریشه👇
🔶Video :
ویدئو
🔶 Visa :
روادید
🔶 Visible :
قابل رویت
🔶 Visitor :
بازدید کننده
🔶 Vision :
بینش، بصیرت
🔶 Envision :
تجسم کردن، در نظر گرفتن
🔶 Revision :
بازنگری، اصلاح
🔶 Visual :
بصری
🔶 Vis-a-vis :
چشم تو چشم
🔶Invisible :
غیر قابل رویت
🔶 Evident :
واضح ، مشهود
🔶Vista :
چشم انداز
🔶 Provide :
از قبل تدارک دیدن، فراهم کردن
@ArazIELTS
⭕️تشبیهات و عبارات متداول:
📔as black as coal
خیلی تاریک
📔as white as snow
خیلی سفید
📔as dry as a bone
خیلی خشک
📔as thin as a rake
خیلی لاغر
📔as ugly as sin
خیلی زشت
📔as old as hills
خیلی قدیمی
📔as strong as a horse
خیلی قوی
📔as soft as silk
خیلی نرم
📔 as far as fire
گلگون
📔as light as a feather
خیلی سبک
📔 as sweet as sugar
خیلی شیرین
📔as good as gold
خیلی با ارزش
📔as cold as death
خیلی سرد
📔as light as air
خیلی سبک
📔as patient as job
خیلی صبور
📔as wise as Socrates
خیلی عاقل
📔as warm as wool
خیلی گرم
📔as heavy as lead
خیلی سنگین
📔as green as grass
سر سبز
📔as sure as a gun
خیلی مطمئن
📔as sharp as a razor
خیلی تیز
@ArazIELTS
📔as black as coal
خیلی تاریک
📔as white as snow
خیلی سفید
📔as dry as a bone
خیلی خشک
📔as thin as a rake
خیلی لاغر
📔as ugly as sin
خیلی زشت
📔as old as hills
خیلی قدیمی
📔as strong as a horse
خیلی قوی
📔as soft as silk
خیلی نرم
📔 as far as fire
گلگون
📔as light as a feather
خیلی سبک
📔 as sweet as sugar
خیلی شیرین
📔as good as gold
خیلی با ارزش
📔as cold as death
خیلی سرد
📔as light as air
خیلی سبک
📔as patient as job
خیلی صبور
📔as wise as Socrates
خیلی عاقل
📔as warm as wool
خیلی گرم
📔as heavy as lead
خیلی سنگین
📔as green as grass
سر سبز
📔as sure as a gun
خیلی مطمئن
📔as sharp as a razor
خیلی تیز
@ArazIELTS