امام حسن عليهالسلام روزى كه بعد از شهادت پدرش منبر رفت فرمود:
ما حزب غالب خدا و عترت رسول اكرم و اهل بيت پاك و پاكيزه او هستيم. پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله دو امانت سنگين ميان امت به وديعه گذارد: اول كتاب خدا، دوم ما اهل بيت، پس ما در تفسير قرآن مرجع امت هستيم، ماييم كه حقايق قرآن را از روى علم بيان مىكنيم، پس اوامر ما را اطاعت كنيد! زيرا اطاعت ما بر شما واجب است، چونكه به طاعت خدا و رسولش مقرون است.
📚شيعه، صفحه۲۶۶
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
ما حزب غالب خدا و عترت رسول اكرم و اهل بيت پاك و پاكيزه او هستيم. پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله دو امانت سنگين ميان امت به وديعه گذارد: اول كتاب خدا، دوم ما اهل بيت، پس ما در تفسير قرآن مرجع امت هستيم، ماييم كه حقايق قرآن را از روى علم بيان مىكنيم، پس اوامر ما را اطاعت كنيد! زيرا اطاعت ما بر شما واجب است، چونكه به طاعت خدا و رسولش مقرون است.
📚شيعه، صفحه۲۶۶
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
برای تلاوت قرآن آداب خاصی داشت.
برای تلاوت قرآن آداب خاصی داشت. اغلب حوالی غروب آفتاب شروع میکرد به تلاوت قرآن. میپرسیدند آقا چرا این وقت روز قرآن میخوانید، هوا تاریک است و چشمهایتان خسته میشود. میفرمود:«قرائت قرآن نور چشم زیاد را زیاد میکند. همانگونه که بر بصیرت دل میافزاید.»
بسیاری از اوقات بدین آیه مترنم میشدند:«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» و در گرفتاریها و شدائد میفرمودند:«وَاللهُ المُستَعَانُ»
📚اقیانوسِآرام، صفحهٔ۱۷۲
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
برای تلاوت قرآن آداب خاصی داشت. اغلب حوالی غروب آفتاب شروع میکرد به تلاوت قرآن. میپرسیدند آقا چرا این وقت روز قرآن میخوانید، هوا تاریک است و چشمهایتان خسته میشود. میفرمود:«قرائت قرآن نور چشم زیاد را زیاد میکند. همانگونه که بر بصیرت دل میافزاید.»
بسیاری از اوقات بدین آیه مترنم میشدند:«وَ أَنَّ إِلى رَبِّكَ الْمُنْتَهى» و در گرفتاریها و شدائد میفرمودند:«وَاللهُ المُستَعَانُ»
📚اقیانوسِآرام، صفحهٔ۱۷۲
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
رسانهالمیزان|AlmizanMedia
صدایعلامه؛ قرائتسورةمریم
بهگوشجانبسپارید.
📻 قرائت ترتیل سورة مریم با صدای علامه سیدمحمدحسین طباطبایی‹ره›
رسانه المیزان
©️ @AlmizanMedia
📻 قرائت ترتیل سورة مریم با صدای علامه سیدمحمدحسین طباطبایی‹ره›
رسانه المیزان
©️ @AlmizanMedia
علی‹ع› آیةالله است...
رسول اللَّه ‹ص› فرمود: در شب معراج وقتى مرا بهطرف آسمان هفتم سير دادند از زير عرش ندايى بگوشم آمد كه مىگفت:
«راستى! على ‹ع› آيت خدا است و دوست مؤمنين، على را به مردم معرفى كن.»
وقتى رسول اللَّه (ص) از معراج فرود آمد آن ندا را فراموش كرد، لذا آيه ﴿يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾ براى يادآوريش نازل شد.
📓 ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۶، صفحه۸۷
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
رسول اللَّه ‹ص› فرمود: در شب معراج وقتى مرا بهطرف آسمان هفتم سير دادند از زير عرش ندايى بگوشم آمد كه مىگفت:
«راستى! على ‹ع› آيت خدا است و دوست مؤمنين، على را به مردم معرفى كن.»
وقتى رسول اللَّه (ص) از معراج فرود آمد آن ندا را فراموش كرد، لذا آيه ﴿يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ﴾ براى يادآوريش نازل شد.
📓 ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد۶، صفحه۸۷
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
•
از مرحوم علامه طباطبایی‹ره› پرسیدند: امیرالمومنین‹ع› در میان ائمه ‹ع› چه خصوصیتی داشتند که آن بزرگوار را به عنوان میزان اعمال معرفی نمودهاند؟ پاسخ دادند: «از همه مظلومتر بود.»
📓در محضر علامه، ص۱۶۳
🖌️ تابلو «چاهِآه»؛ اثر حسن روح الامین
•
از مرحوم علامه طباطبایی‹ره› پرسیدند: امیرالمومنین‹ع› در میان ائمه ‹ع› چه خصوصیتی داشتند که آن بزرگوار را به عنوان میزان اعمال معرفی نمودهاند؟ پاسخ دادند: «از همه مظلومتر بود.»
📓در محضر علامه، ص۱۶۳
🖌️ تابلو «چاهِآه»؛ اثر حسن روح الامین
•
#طرح/
#علامه_طباطبایی_ره
• شروع این تفسیر (المیزان) در حدود سنه ۱۳۷۴ و ختم آن در شب قدر (۲۳ رمضان) از سنه ۱۳۹۲ هجری قمری بوده است.
مهرتابان،ص۶۳
©️ @AlmizanMedia
#علامه_طباطبایی_ره
• شروع این تفسیر (المیزان) در حدود سنه ۱۳۷۴ و ختم آن در شب قدر (۲۳ رمضان) از سنه ۱۳۹۲ هجری قمری بوده است.
مهرتابان،ص۶۳
©️ @AlmizanMedia
وجه تسميه شب قدر، تقدير و احكام امور يك سال در شب قدر
در اين سوره آن شبى كه قرآن نازل شده را شب قدر ناميده، و ظاهرا مراد از قدر تقدير و اندازهگيرى است، پس شب قدر شب اندازهگيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يك سال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مىكند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيزهايى ديگر از اين قبيل را مقدر مىسازد، آيه سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد: «فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ»،چون «فرق»، به معناى جدا سازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است، و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيرى مشخص سازند.
...
پس حاصل اين شد كه شب قدر بعينه يكى از شبهاى ماه مبارك رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احكام مىشود، البته منظورمان «احكام» از جهت اندازهگيرى است، خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در شب قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمىشود؟
در پاسخ مىگوييم: نه، هيچ منافاتى ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدير، امرى ديگر است، هم چنان كه هيچ منافاتى ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده باشد، ولى مشيت الهى آن را تغيير دهد، هم چنان كه در قرآن كريم آمده:«يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»
📓ترجمه #تفسير_الميزان، جلد ۲۰، صفحه ۵۶۲
@AlmizanMedia
•
در اين سوره آن شبى كه قرآن نازل شده را شب قدر ناميده، و ظاهرا مراد از قدر تقدير و اندازهگيرى است، پس شب قدر شب اندازهگيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يك سال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مىكند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيزهايى ديگر از اين قبيل را مقدر مىسازد، آيه سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد: «فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ أَمْراً مِنْ عِنْدِنا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ»،چون «فرق»، به معناى جدا سازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است، و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعهاى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازهگيرى مشخص سازند.
...
پس حاصل اين شد كه شب قدر بعينه يكى از شبهاى ماه مبارك رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احكام مىشود، البته منظورمان «احكام» از جهت اندازهگيرى است، خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در شب قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمىشود؟
در پاسخ مىگوييم: نه، هيچ منافاتى ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدير، امرى ديگر است، هم چنان كه هيچ منافاتى ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده باشد، ولى مشيت الهى آن را تغيير دهد، هم چنان كه در قرآن كريم آمده:«يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتابِ»
📓ترجمه #تفسير_الميزان، جلد ۲۰، صفحه ۵۶۲
@AlmizanMedia
•
کلام معجزهآسای امیرالمؤمنین علیهالسلام
استاد(علامهطباطبایی): برای حضرت رسول، دوازده هزار صحابه بر شمردهاند. از یکی از آنها کلامی ذکر نشده که به یکی از کلمات امام علی علیهالسلام شبیه باشد چه رسد به این که برای آن حضرت یازده هزار و هفتصد کلام قصار ذکر شده و هر کدام در پر مغزی یکتا و مفتاح علوم کثیره است.
عرض شد: آن کلمات که میفرمایید لابد درر و غرر است؟
فرمودند: بله وقتی حساب و شماره کردیم چنین بود
عرض شد: در آن کلمات جملات ادعیه نیست؟
فرمودند: خیر اگر اینها را هم جمع کنند یازده هزار دیگر میشود.
📚ثمراتحیات، جلد۴، صفحهٔ۲۸۶
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
استاد(علامهطباطبایی): برای حضرت رسول، دوازده هزار صحابه بر شمردهاند. از یکی از آنها کلامی ذکر نشده که به یکی از کلمات امام علی علیهالسلام شبیه باشد چه رسد به این که برای آن حضرت یازده هزار و هفتصد کلام قصار ذکر شده و هر کدام در پر مغزی یکتا و مفتاح علوم کثیره است.
عرض شد: آن کلمات که میفرمایید لابد درر و غرر است؟
فرمودند: بله وقتی حساب و شماره کردیم چنین بود
عرض شد: در آن کلمات جملات ادعیه نیست؟
فرمودند: خیر اگر اینها را هم جمع کنند یازده هزار دیگر میشود.
📚ثمراتحیات، جلد۴، صفحهٔ۲۸۶
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
﴿وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ، لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ﴾
كلمه" لهو"، به معنای هر چيز و هر كار بيهودهای است كه انسان را از كار مهم و مفيدش باز بدارد، و به خود مشغول سازد، بنا بر اين يكی از مصاديق لهو، زندگی مادی دنياست، برای اينكه آدمی را با زرق و برق خود و آرايش فانی و فريبنده خود از زندگی باقی و دائمی بازمیدارد، و به خود مشغول و سرگرم میكند.
و كلمه" لعب"، به معنای كار و يا كارهای منظمی است با نظم خيالی و برای غرض خيالی مثل بازيهای بچهها، زندگی دنيا همان طور كه به اعتباری لهو است، همين طور لعب نيز هست، برای اينكه فانی و زودگذر است، هم چنان كه بازيها اين طورند، عدهای بچه با حرص و شور و هيجان عجيبی يك بازی را شروع میكنند، و خيلی زود از آن سير شده و از هم جدا میشوند.
و نيز همان طور كه بچهها بر سر بازی داد و فرياد راه میاندازند، و پنجه بر روی هم میكشند، با اينكه آنچه بر سر آن نزاع میكنند جز وهم و خيال چيزی نيست، مردم نيز بر سر امور دنيوی با يكديگر میجنگند، با اينكه آنچه اين ستمگران بر سر آن تكالب میكنند، از قبيل اموال، همسران، فرزندان، مناصب، مقامها، رياستها، مولويتها، خدمتگزاران، ياران، و امثال آن چيزی جز اوهام نيستند، و در حقيقت سرابی هستند كه از دور آب به نظر میرسد، و انسان منافع مذكور را مالك نمیشود، مگر در ظرف وهم و خيال.
به خلاف زندگی آخرت، كه انسان در آن عالم با كمالات واقعی كه خود از راه ايمان و عمل صالح كسب كرده زندگی میكند، و مهمی است كه اشتغال به آن آدمی را از منافعی بازنمیدارد، چون غير از آن كمالات واقعی واقعيت ديگری نيست، و جدی است، كه لعب و لهو و تاثيم در آن راه ندارد، بقايی است كه فنايی با آن نيست، لذتی است كه با الم آميخته نيست، سعادتی است كه شقاوتی در پی ندارد، پس آخرت حياتی است واقعی، و به حقيقت معنای كلمه، و اين است معنای اينكه خدای تعالی میفرمايد:﴿ وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ ﴾
ترجمه #تفسير_الميزان، جلد۱۶، صفحهٔ۲۲۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
كلمه" لهو"، به معنای هر چيز و هر كار بيهودهای است كه انسان را از كار مهم و مفيدش باز بدارد، و به خود مشغول سازد، بنا بر اين يكی از مصاديق لهو، زندگی مادی دنياست، برای اينكه آدمی را با زرق و برق خود و آرايش فانی و فريبنده خود از زندگی باقی و دائمی بازمیدارد، و به خود مشغول و سرگرم میكند.
و كلمه" لعب"، به معنای كار و يا كارهای منظمی است با نظم خيالی و برای غرض خيالی مثل بازيهای بچهها، زندگی دنيا همان طور كه به اعتباری لهو است، همين طور لعب نيز هست، برای اينكه فانی و زودگذر است، هم چنان كه بازيها اين طورند، عدهای بچه با حرص و شور و هيجان عجيبی يك بازی را شروع میكنند، و خيلی زود از آن سير شده و از هم جدا میشوند.
و نيز همان طور كه بچهها بر سر بازی داد و فرياد راه میاندازند، و پنجه بر روی هم میكشند، با اينكه آنچه بر سر آن نزاع میكنند جز وهم و خيال چيزی نيست، مردم نيز بر سر امور دنيوی با يكديگر میجنگند، با اينكه آنچه اين ستمگران بر سر آن تكالب میكنند، از قبيل اموال، همسران، فرزندان، مناصب، مقامها، رياستها، مولويتها، خدمتگزاران، ياران، و امثال آن چيزی جز اوهام نيستند، و در حقيقت سرابی هستند كه از دور آب به نظر میرسد، و انسان منافع مذكور را مالك نمیشود، مگر در ظرف وهم و خيال.
به خلاف زندگی آخرت، كه انسان در آن عالم با كمالات واقعی كه خود از راه ايمان و عمل صالح كسب كرده زندگی میكند، و مهمی است كه اشتغال به آن آدمی را از منافعی بازنمیدارد، چون غير از آن كمالات واقعی واقعيت ديگری نيست، و جدی است، كه لعب و لهو و تاثيم در آن راه ندارد، بقايی است كه فنايی با آن نيست، لذتی است كه با الم آميخته نيست، سعادتی است كه شقاوتی در پی ندارد، پس آخرت حياتی است واقعی، و به حقيقت معنای كلمه، و اين است معنای اينكه خدای تعالی میفرمايد:﴿ وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ ﴾
ترجمه #تفسير_الميزان، جلد۱۶، صفحهٔ۲۲۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
به حضرت علّامه عرض کرد: «برای رشد معنوی دستورالعمل میخواهم.»
آقا فرمودند: بهترین دستورالعمل و ریاضت «خوش اخلاقی با خانواده» است.
📚عَلّامه، صحفه۷۸
©️ @AlmizanMedia
آقا فرمودند: بهترین دستورالعمل و ریاضت «خوش اخلاقی با خانواده» است.
📚عَلّامه، صحفه۷۸
©️ @AlmizanMedia
﴿الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّـهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾
و ايمان به خدا به صرف اين نيست كه انسان بداند و درك كند كه خدا حق است، زيرا مجردِ دانستن و درك كردن، ملازم با ايمان نيست، بلكه با استكبار و انكار هم میسازد، همچنان كه خودش فرموده: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ»، و چون میدانيم ايمان با انكار نمیسازد، پس نتيجه میگيريم كه ايمان صرف ادراك نيست.
بلكه ایمان عبارت است از پذيرايی و قبول مخصوصی از ناحيه نفس، نسبت به آنچه كه درك كرده. آن نوع قبولی كه باعث شود نفس در برابر آن ادراك و آثاری را كه اقتضاء دارد #تسليم شود. علامتِ داشتن چنين قبولی اين است كه ساير قوا و جوارح آدمی نيز آنرا قبول نموده، مانند خودِ نفس در برابرش تسليم شود.
اينجاست كه میبينيم بسياری از اشخاص با علم و درك زشتی و پليدی عملی، معذلك به آن عمل اعتياد دارند و نمیتوانند خود را از آن بازدارند، برای همين است كه فقط قبح آنرا درك كردهاند، ولی ايمان به آن ندارند، و در نتيجه تسليم درك خود نمیشوند.
📓 ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۱، صفحهٔ۴۸۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
و ايمان به خدا به صرف اين نيست كه انسان بداند و درك كند كه خدا حق است، زيرا مجردِ دانستن و درك كردن، ملازم با ايمان نيست، بلكه با استكبار و انكار هم میسازد، همچنان كه خودش فرموده: «وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ»، و چون میدانيم ايمان با انكار نمیسازد، پس نتيجه میگيريم كه ايمان صرف ادراك نيست.
بلكه ایمان عبارت است از پذيرايی و قبول مخصوصی از ناحيه نفس، نسبت به آنچه كه درك كرده. آن نوع قبولی كه باعث شود نفس در برابر آن ادراك و آثاری را كه اقتضاء دارد #تسليم شود. علامتِ داشتن چنين قبولی اين است كه ساير قوا و جوارح آدمی نيز آنرا قبول نموده، مانند خودِ نفس در برابرش تسليم شود.
اينجاست كه میبينيم بسياری از اشخاص با علم و درك زشتی و پليدی عملی، معذلك به آن عمل اعتياد دارند و نمیتوانند خود را از آن بازدارند، برای همين است كه فقط قبح آنرا درك كردهاند، ولی ايمان به آن ندارند، و در نتيجه تسليم درك خود نمیشوند.
📓 ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۱، صفحهٔ۴۸۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
وقتی درس میداد کمی جلوتر از دیوار مینشست. به چیزی تکیه نمیداد. تشکچه هم نداشت. شاگردها حلقهوار مینشستند و او از سر تواضع جایی بین آنها مینشست و درس میداد.
به تعبیر آیتاللهسیدمحمدحسینحسینیطهرانی: «از قریب به چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه کنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین مؤدب و قدری جلوتر از دیوار مینشستند و زیر دست مهمان وارده.»
📚اقیانوسآرام، صفحهٔ۱۰۸
©️ @AlmizanMedia
به تعبیر آیتاللهسیدمحمدحسینحسینیطهرانی: «از قریب به چهل سال پیش تا به حال دیده نشد که ایشان در مجلس به متکا و بالش تکیه کنند، بلکه پیوسته در مقابل واردین مؤدب و قدری جلوتر از دیوار مینشستند و زیر دست مهمان وارده.»
📚اقیانوسآرام، صفحهٔ۱۰۸
©️ @AlmizanMedia
Forwarded from رسانه المیزان | Almizan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
•
📺 #نماهنگ « خواهش میکنم نپُرسید! »
گریه و تأثر علامهطباطبایی‹ره› در غم از دستدادن شهیدمطهری‹ره›
موسیقی: آرش کامور
🎬 کاری از «رسانه المیزان» | شما هم رسانه ما باشید.
📍اختصاصی روز معلم | ۱۲ اردیبهشت۱۴۰۱
المیزان مدیا؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
•
📺 #نماهنگ « خواهش میکنم نپُرسید! »
گریه و تأثر علامهطباطبایی‹ره› در غم از دستدادن شهیدمطهری‹ره›
موسیقی: آرش کامور
🎬 کاری از «رسانه المیزان» | شما هم رسانه ما باشید.
📍اختصاصی روز معلم | ۱۲ اردیبهشت۱۴۰۱
المیزان مدیا؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
•
خواهش میکنم نپرسید!
@AlmizanMedia
📻 «خواهش میکنم نپرسید!»
صدای سید محمدحسین طباطبایی‹ره›
را میشنوید.
بمناسبت ۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت مرتضی مطهری‹ره›
©️ @AlmizanMedia
صدای سید محمدحسین طباطبایی‹ره›
را میشنوید.
بمناسبت ۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت مرتضی مطهری‹ره›
©️ @AlmizanMedia
Forwarded from رسانه المیزان | Almizan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹پرسشی از علامه طباطبایی‹ره›:
- میان شاگردانتون چه کسانی بودند که توانستند رابطه معنوی شاگرد و معلم رو بهطور عمیق با شما داشته باشند؟
پاسخ: مرحوم مطهری بود، آقای منتظری بود، آقای امام زنجانی (سیدعزالدین حسینی زنجانی) بود و فعلا هم آقای جوادی آملی.
رسانهالمیزان
@Haghighatznu
@AlmizanMedia
🔹پرسشی از علامه طباطبایی‹ره›:
- میان شاگردانتون چه کسانی بودند که توانستند رابطه معنوی شاگرد و معلم رو بهطور عمیق با شما داشته باشند؟
پاسخ: مرحوم مطهری بود، آقای منتظری بود، آقای امام زنجانی (سیدعزالدین حسینی زنجانی) بود و فعلا هم آقای جوادی آملی.
رسانهالمیزان
@Haghighatznu
@AlmizanMedia
Forwarded from رسانه المیزان | Almizan
استاد شهيد مرتضى مطهّرى درباره آشنايى خود با مرحوم علّامه و تلمّذ در خدمت ايشان مىفرمايد:
در سال 1329 هجرى شمسى در محضر حضرت استاد علّامه كبير آقاى طباطبائى- روحى فداه- كه چند سالى [بود] به قم آمده بودند و چندان شناخته شده نبودند، شركت كردم و فلسفه بوعلى سينا را از معظم له آموختم و در يك حوزه درس خصوصى- كه ايشان براى بررسى فلسفه مادى تشكيل داده بودند- نيز حضور يافتم.
كتاب{اصول فلسفه و روش رئاليسم} كه در بيست سال اخير نقش تعيين كنندهاى در ارائه بىپايگى فلسفه مادى براى ايرانيان داشته است، در آن مجمع شركت پايهگذارى شد. «3»
و نيز درباره دانش گسترده و معنويت و اخلاق والاى ايشان مىگويد:
حضرت استادنا الاكرم علّامه طباطبائى- روحى فداه- اين مرد واقعاً يكى از خدمتگزاران بسيار بسيار بزرگ اسلام است. او به راستى مجسمه تقوا و معنويت است. در تهذيب نَفْس و تقوا، مقامات بسيار عالى طى كرده است. من ساليان دراز از فيض محضر پربركت اين مرد بزرگ بهرهمند بودهام و الآن هم هستم. كتاب تفسير{الميزان} ايشان يكى از بهترين تفاسيرى است كه براى{قرآن مجيد} نوشته شده است. من مىتوانم ادّعا كنم كه بهترين تفسيرى است كه در ميان شيعه و سنى از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.از آنجا كه قدر گل را بلبل مىداند و قدر گوهر را گوهرى، كسى مثل شهيد مطهرى- كه خود احاطه بر علوم و دانشهاى گوناگون داشت- مىفهمد چقدر عظمت و زواياى انديشه علّامه طباطبائى براى ديگران پوشيده مانده است و از اين رو با توصيف مقام و عظمت علمى آن بزرگوار مىفرمايد:
حضرت استاد و علّامه- دام بقائه- كه سالها از عمر خويش را صرف تحصيل و مطالعه و تدريس فلسفه كردهاند و از روى بصيرت به آرا و نظريات فلاسفه بزرگ اسلامى- از قبيل فارابى و بوعلى و شيخ اشراق و صدرالمتألهين و غيرهم- احاطه دارند و به علاوه روى عشق فطرى و ذوق طبيعى، افكار محققين فلاسفه اروپا را نيز به خوبى از نظر گذرانيدهاند، در سنوات اخير، علاوه بر تدريسات فقهى و اصولى و تفسيرى، يگانه مدرّس حكمت الهى در حوزه علميّه قم مىباشند.
مرحوم مطهرى گرچه معتقدند علّامه از تمامى زوايا و ابعاد شناخته شده نيست و بايد حداقل يك قرن بگذرد تا پى به افكار بلند ايشان ببرند، ولى اين بدان معنى نيست كه كسى او را نمىشناسد و لذا مىفرمايد:
او بسيار بسيار مرد عظيم و جليل القدرى است. مردى كه صدسال ديگر تازه بايد بنشينند و افكار او را تجزيه و تحليل كنند و به ارزش او پى ببرند. علّامه طباطبائى، چند تا نظريه در فلسفه دارند؛ نظرياتى در سطح جهانى كه شايد پنجاه يا شصت سال ديگر ارزش اينها روشن بشود.
البته ايشان تنها در ايران شناخته شده نيستند، بلكه در دنياى اسلام شناخته هستند. نه تنها در دنياى اسلام، در دنياى غير اسلام، در اروپا، در امريكا هم مستشرقينى كه با معارف اسلامى آشنا هستند، ايشان را به عنوان يك متفكر بزرگ مىشناسند.
📓مرزبان وحي و خرد، ص: 88
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
در سال 1329 هجرى شمسى در محضر حضرت استاد علّامه كبير آقاى طباطبائى- روحى فداه- كه چند سالى [بود] به قم آمده بودند و چندان شناخته شده نبودند، شركت كردم و فلسفه بوعلى سينا را از معظم له آموختم و در يك حوزه درس خصوصى- كه ايشان براى بررسى فلسفه مادى تشكيل داده بودند- نيز حضور يافتم.
كتاب{اصول فلسفه و روش رئاليسم} كه در بيست سال اخير نقش تعيين كنندهاى در ارائه بىپايگى فلسفه مادى براى ايرانيان داشته است، در آن مجمع شركت پايهگذارى شد. «3»
و نيز درباره دانش گسترده و معنويت و اخلاق والاى ايشان مىگويد:
حضرت استادنا الاكرم علّامه طباطبائى- روحى فداه- اين مرد واقعاً يكى از خدمتگزاران بسيار بسيار بزرگ اسلام است. او به راستى مجسمه تقوا و معنويت است. در تهذيب نَفْس و تقوا، مقامات بسيار عالى طى كرده است. من ساليان دراز از فيض محضر پربركت اين مرد بزرگ بهرهمند بودهام و الآن هم هستم. كتاب تفسير{الميزان} ايشان يكى از بهترين تفاسيرى است كه براى{قرآن مجيد} نوشته شده است. من مىتوانم ادّعا كنم كه بهترين تفسيرى است كه در ميان شيعه و سنى از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است.از آنجا كه قدر گل را بلبل مىداند و قدر گوهر را گوهرى، كسى مثل شهيد مطهرى- كه خود احاطه بر علوم و دانشهاى گوناگون داشت- مىفهمد چقدر عظمت و زواياى انديشه علّامه طباطبائى براى ديگران پوشيده مانده است و از اين رو با توصيف مقام و عظمت علمى آن بزرگوار مىفرمايد:
حضرت استاد و علّامه- دام بقائه- كه سالها از عمر خويش را صرف تحصيل و مطالعه و تدريس فلسفه كردهاند و از روى بصيرت به آرا و نظريات فلاسفه بزرگ اسلامى- از قبيل فارابى و بوعلى و شيخ اشراق و صدرالمتألهين و غيرهم- احاطه دارند و به علاوه روى عشق فطرى و ذوق طبيعى، افكار محققين فلاسفه اروپا را نيز به خوبى از نظر گذرانيدهاند، در سنوات اخير، علاوه بر تدريسات فقهى و اصولى و تفسيرى، يگانه مدرّس حكمت الهى در حوزه علميّه قم مىباشند.
مرحوم مطهرى گرچه معتقدند علّامه از تمامى زوايا و ابعاد شناخته شده نيست و بايد حداقل يك قرن بگذرد تا پى به افكار بلند ايشان ببرند، ولى اين بدان معنى نيست كه كسى او را نمىشناسد و لذا مىفرمايد:
او بسيار بسيار مرد عظيم و جليل القدرى است. مردى كه صدسال ديگر تازه بايد بنشينند و افكار او را تجزيه و تحليل كنند و به ارزش او پى ببرند. علّامه طباطبائى، چند تا نظريه در فلسفه دارند؛ نظرياتى در سطح جهانى كه شايد پنجاه يا شصت سال ديگر ارزش اينها روشن بشود.
البته ايشان تنها در ايران شناخته شده نيستند، بلكه در دنياى اسلام شناخته هستند. نه تنها در دنياى اسلام، در دنياى غير اسلام، در اروپا، در امريكا هم مستشرقينى كه با معارف اسلامى آشنا هستند، ايشان را به عنوان يك متفكر بزرگ مىشناسند.
📓مرزبان وحي و خرد، ص: 88
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
﴿أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّـهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ﴾
مراد(از اجابت مضطر وقتی كه او را بخواند) اين است كه خدا دعای دعا كنندگان را مستجاب و حوائجشان را بر میآورد، و اگر قيد اضطرار را در بين آورد برای اين است كه در حال اضطرار، دعای داعی از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست، چون تا آدمی بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است ندارد، و اين خيلی روشن است.
قيد ديگری برای دعا آورده و آن اين است كه فرموده:" اذا دعاه- وقتی او را بخواند"، و اين برای آن است كه بفهماند خدا وقتی دعا را مستجاب میكند كه داعی، به راستی او را بخواند، نه اينكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهری داشته باشد و اين وقتی صورت میگيرد كه اميد داعی از همه اسباب ظاهری قطع شده باشد، يعنی بداند كه ديگر هيچ كس و هيچ چيز نمیتواند گره از كارش بگشايد، آن وقت است كه دست و دلش با هم متوجه خدا میشود و در غير اين صورت همانطور كه گفتيم غير خدا را میخواند.
پس، اگر دعا صادق بود، يعنی خوانده شده فقط خدا بود و بس، در چنين صورتی خدا اجابتش میكند و گرفتاريش را كه او را مضطر كرده بر طرف میسازد، هم چنان كه در جای ديگر فرموده: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ كه در اين آيه بطوری كه ملاحظه میفرماييد هيچ قيدی برای دعا نياورده جز اينكه فرموده در دعا مرا بخوانيد.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۵، ص۵۹۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
مراد(از اجابت مضطر وقتی كه او را بخواند) اين است كه خدا دعای دعا كنندگان را مستجاب و حوائجشان را بر میآورد، و اگر قيد اضطرار را در بين آورد برای اين است كه در حال اضطرار، دعای داعی از حقيقت برخوردار است و ديگر گزاف و بيهوده نيست، چون تا آدمی بيچاره و درمانده نشود، دعاهايش آن واقعيت و حقيقت را كه در حال اضطرار واجد است ندارد، و اين خيلی روشن است.
قيد ديگری برای دعا آورده و آن اين است كه فرموده:" اذا دعاه- وقتی او را بخواند"، و اين برای آن است كه بفهماند خدا وقتی دعا را مستجاب میكند كه داعی، به راستی او را بخواند، نه اينكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهری داشته باشد و اين وقتی صورت میگيرد كه اميد داعی از همه اسباب ظاهری قطع شده باشد، يعنی بداند كه ديگر هيچ كس و هيچ چيز نمیتواند گره از كارش بگشايد، آن وقت است كه دست و دلش با هم متوجه خدا میشود و در غير اين صورت همانطور كه گفتيم غير خدا را میخواند.
پس، اگر دعا صادق بود، يعنی خوانده شده فقط خدا بود و بس، در چنين صورتی خدا اجابتش میكند و گرفتاريش را كه او را مضطر كرده بر طرف میسازد، هم چنان كه در جای ديگر فرموده: ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ كه در اين آيه بطوری كه ملاحظه میفرماييد هيچ قيدی برای دعا نياورده جز اينكه فرموده در دعا مرا بخوانيد.
📚ترجمه #تفسیر_المیزان، جلد ۱۵، ص۵۹۴
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
Forwarded from رسانه المیزان | Almizan
عنایت علامه به اربعین کلیمی
اهل کمال به این ایام نظر خاصی داشتهاند
تلميذ: حضرت استاد عنایت خاصی به اربعین کلیمی داشتند و می فرمودند: اهل کمال به این ایام نظر خاصی داشته اند و سفارشات ذکری و غیره به شاگردان خود می نمودند و حضرت استاد نیز چنین بوده اند. حضرت علامه می فرمودند آن ایام (ایام مواعده حضرت موسی علیه السلام)، دارای آثار خاصی است؛ به خصوص دهه آخر آن. سفارشی که مرحوم ایشان می فرمودند، این بود که: اولا غسل و نماز توبه و تعقیباتش که در اول ماه ذی القعده وارد است، انجام شود و سپس، سفارش می فرمودند که نگاه کنید و ببینید موانعی که در محاسبه خود در اعمال شبانه روز مشاهده میکنید، کدام یک بیشتر ضرر به سير معنوی شما وارد می سازد. علاوه بر مراقبه كامل، آنکه ضرر معنوی بیشتر به شما می زند، در این اربعین برای رفع آن عنایت بیشتری داشته باشید و در دهه ذی الحجه که خاتمه اربعین حضرت موسی علیه السلام می باشد، به خصوص آن پنج دعای توحیدی که جبرییل‹ع› برای حضرت عیسی‹ع› آورده است و نیز تهليلات امير مؤمنان‹ع› را سفارش می نمودند. همچنین، بهره معنوی بردن از شب و روز عرفه، از سفارشات ایشان بود.
📓 ثمراتالحیات، جلد۲، ص۱۵۵
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia
اهل کمال به این ایام نظر خاصی داشتهاند
تلميذ: حضرت استاد عنایت خاصی به اربعین کلیمی داشتند و می فرمودند: اهل کمال به این ایام نظر خاصی داشته اند و سفارشات ذکری و غیره به شاگردان خود می نمودند و حضرت استاد نیز چنین بوده اند. حضرت علامه می فرمودند آن ایام (ایام مواعده حضرت موسی علیه السلام)، دارای آثار خاصی است؛ به خصوص دهه آخر آن. سفارشی که مرحوم ایشان می فرمودند، این بود که: اولا غسل و نماز توبه و تعقیباتش که در اول ماه ذی القعده وارد است، انجام شود و سپس، سفارش می فرمودند که نگاه کنید و ببینید موانعی که در محاسبه خود در اعمال شبانه روز مشاهده میکنید، کدام یک بیشتر ضرر به سير معنوی شما وارد می سازد. علاوه بر مراقبه كامل، آنکه ضرر معنوی بیشتر به شما می زند، در این اربعین برای رفع آن عنایت بیشتری داشته باشید و در دهه ذی الحجه که خاتمه اربعین حضرت موسی علیه السلام می باشد، به خصوص آن پنج دعای توحیدی که جبرییل‹ع› برای حضرت عیسی‹ع› آورده است و نیز تهليلات امير مؤمنان‹ع› را سفارش می نمودند. همچنین، بهره معنوی بردن از شب و روز عرفه، از سفارشات ایشان بود.
📓 ثمراتالحیات، جلد۲، ص۱۵۵
رسانه المیزان؛
رسانهٔاختصاصینشرافکارعلامهطباطبایی‹ره›
©️ @AlmizanMedia