🍀آتن شهر خدایان

وقتی که نوجوان بودیم هر وقت از عشق و عاشقی صحبت می شد تصویر قلب تیرخورده ای در کنار فرد عاشق کشیده میشد . بدون شک این قلب تیرخورده بی دلیل در ادبیات آن زمان وارد نشده بود . برای یافتن رابطه بین قلب تیرخورده و عشق، عزم دیدار سرزمین خدایان کردم به دنبال پاسخی برای این قلب تیرخورده. آتن شهر زیبای یونان که پیشنه تاریخی کهن دارد از دیرباز در تسخیر خدایان بوده است و در هر گوشه آن میتوان رد پای خدایان را نیز یافت. زِئوس خدای خدایان در معبد سترک و عظیم خود در قلب آتن، با ابهت خاص خود نشسته بود.معبدی که بزرگترین معبد یونان باستان است با ستونهای بلند خود، بزرگی خدای خدایان را به رخ می کشاند. می گویند در آن زمان مجسمه زئوس که بزرگترین در نوع خود بوده از جنس طلا و عاج در وسط معبد قرار داشته که در زمان حمله عثمانی به هنگام انتقال به قسطنطنیه از بین رفته است. از آن معبد جز چند ستون چیزی باقی نمانده است. ستونهای استوار و بلند و حتی ستونهای فرو ریخته بر روی زمین همچنان از ابهت این معبد سخن می گویند . خدای خدایان را ملاقات می کنم و او راه رسیدن به اکروپولیس و دیدار از آن را، نشان میدهد . اکروپولیسی که برای رسیدن به آن از آرک هادریان باید گذر کرد. در انتهای خیابانی مملو از انسانها مشتاق و بعد از موزه آکروپولیس، به اکروپولیسس میرسم. آرک هادریان را امپراطور هادریان برای تکریم و ارج نهادن به مقام زئوس ساخته است.اکروپولیس یعنی دژ مستحکم. یعنی شهر مرتفع که در بلندترین نقطه آتن قرار گرفته است. معرونترین مکان تاریخی در دنیا.در کوچه های محله قدیمی پلاکا یونان که راه میروی آخر هر کوچه به اکروپولیس میرسد. .اگر سختی تهیه بلیط و ماندن در صفی طولانی برای گرفتن بلیط و سپس انتظار در صفی طولانی تر برای ورود به آن را فاکتور بگیرم، گذر از دروازه اکروپولیس که پروپیلیا نام دارد حس غریبی در آدمی برمی انگیزاند. حس اینکه در جایی قدم میگذاری که روزی اجدادمان نیز برای تصرف،در آن قدم گذاشته بودند. با رد شدن از دروازه، در تاریخ قدم میزنم و در روبروی خود معبد زیبای آتنا ایزد بانوی خرد و جنگ آوری نگهبان آتن، پارتنون با عظمت و زیبایی خاص خود قرار دارد. معبدی که بر روی معبد خراب شده توسط ایرانیان ساخته شده است بزرگتر و زیباتر. از آنجا که آتنا نگهبان آتن است نام شهر نیز از نام او گرفته شده است به همین دلیل در جای جای آتن آتنا دیده میشود . پارتنون زیباست با ستونهای عظیم و بزرگ و عظمتی که بیننده را مجذوب می کند برای گرامیداشت آتنا ساخته شده است ایزد بانوی عقل و خرد با چشمانی سبز فرزند زئوس وباکره مقدس. اگرچه خدای جنگ است اما جنگ برای آتنا، برای حفظ شئونات اخلاقی است تا خونریزی و کشتن و قتل و غارت. آتنا همواره صلح طلب هم بوده است و ضمن نگهبانی از آتن هدیه ای با ارزش نیز برای این شهر به ارمغان آورده است و آن درخت زیتون است . در گذشته مجسمه زیبا و بزرگ آتنا در وسط معبد قرار داشته که بزرگی آن بقدری بوده است که دریانوردان از دور تلائلو نور خورشید بر سپر آتنا را میدیدند .مجسمه آتنا با جغدی که بر دوش آتنا جا خوش کرده است در هر جایی از شهر دیده میشود. در آنسوی پارتنون معبد زیبا و جالب ارختئوم قرار دارد معبدی که به جهت عدم داشتن تقارن و رواق دوشیزگان معروف است. معبد در محل نبرد بین آتنا و هفایسوس (خدای آتش و آهنگری) ساخته شده است. رواق دوشیزگان از ستونهایی ساخته شده است که سقف رواق بر سر دخترانی قرار گرفته است هنر پیکرتراش را آنجا میتوان یافت که چینها و چهره دختران این رواق بخوبی سنگینی بار ساختمان را به بیننده القا می کنند و قابل لمس است. در انتهای محوطه جایگاهی برای بزرگداشت زئوس قراردارد که از آنجا ابهت و زیبایی پارتنون و ارختئوم بیشتر از هر جای دیگر بیننده را مجذوب می کند. همچنینی از آن بالا بخوبی میتوان معبد زئوس را نیز دید. همچنین دو سالن تئاتر معروف اودئون و دیونوسوس(خدای زراعت) در محوطه اکروپولیس قرار دارند که امروزه بعضی از اجراهای موسیقی در شرایط خاص، در آنها انجام میگیرد.

درست در تپه روبروی اکروپولیس بر بلندترین نقطه، نماد نایکی ( الهه پیروزی) قرار دارد. یونانیان وجود نایکی را برای دست یافتن به پیروزی ضروری می دانستند (لوگوی نایک محصولات ورزشی برگرفته از بالهای این الهه است) نایکی همیشه بر فراز خدایان در حال پرواز است. در جمع خدایان زیر پای آفرودیت پسربچه کوچکی همیشه قرار دارد که پسر افرودیت است "کیوپید و یا کوپیدو cupido و یا اروس " خدای عشق و باروری. هم اوست که وظیفه عاشق کردن انسانها و باروری گیاهان و جانوران را بعهده دارد. با تیر و کمان خود. هر قلبی را که با تیر طلایی نشانه بگیرد عشقی جاودانی و رومانتیک نصیبش می گردد و اگر با تیر غیر طلایی باشد عشق به سراغش نخواهد رفت.جالب اینجاست که آفرودیت بخاطر حسادتش به پسیخه یا سایکی (که کلمه psychology از نام او گرفته شده است) به کوپیدو دستور میدهد که با تیر غیر طلایی قلبش را هدف بگیرد تا هرگز عشق به سراغش نرود اما غافل از اینکه کوپیدو وقتی پسیخه را می بیند عاشقش میشود.پسیخه پرنسس زیبای ایتالیایی انقدر زیبا بود که مورد توجه مردم بوده و همین باعث حسادت آفرودیت شده بود .نبردها و تلاشهای پسیخه در رسیدن به کوپیدو داستانیست مفصل اما چون تمامی مراحل را بخوبی میگذراند رستگار میشود و به جهان خدایان راه پیدا می کند. پس آدمی هم میتواند به چنین مقامی برسد به شرط آن که عاشق باشد. و عشق واقعی را در دل داشته باشد. چه حکایت جالبی، در این جهان فانی ما که از عشق تهی شده است آرزوست که قلبها به تیر طلایی کوپیدو نشانه بروند و بر گوشه دفتر مشقهایمان دوباره قلب تیرخورده ای نقاشی شود.

#سیما_علیزاده
یونان - آتن خرداد ۱۴۰۳

https://www.tg-me.com/Alizadeh47Sima
Instagram.com/alizadehdrsima