” 𝘈 𝘥𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘉𝘦𝘦 “
•Diana ◇ @AkaiDoro
دایانا خواهر کوچولوی دیویده(بعدا بیشتر راجب دیوید میگم)
اختلاف سنیشون انقد زیاد بود که بعضیا فکر میکردن دیوید پدرشه، زیادم عجیب نبود چون هم دیوید براش کمتر از پدرش نبود و هم چون دیوید زیادی بزرگتر از سنش به نظر میومد.
دایانا خیلی اجتماعی نیست و ترجیح میده تا جای ممکن اصلا صحبت نکنه، اما به نظر میاد تنها هم صحبتای اون ماریا، دیوید و الکساندرا باشن.
ی روز وقتی خیلی کوچیک بود دیوید میاد و اون بی خبر برمیداره و میبره مهمونی کریسمسی که ویلیامزا دعوتش کرده بودن، برای همین میشه گفت رابطش با آکادو به عنوان همبازی بچگی خوب بوده.
دایانا به چیزای عجیبی که دیوید بهشون میگه ی "کلکسیون مخفی" و اونهارو با دقت و ظرافت جمع اوری میکنه علاقه داره، برای همین گاهی وقتشو لای خرت‌و‌پرت های دیوید میگذرونه.
•Diana
◇ @AkaiDoro
اختلاف سنیشون انقد زیاد بود که بعضیا فکر میکردن دیوید پدرشه، زیادم عجیب نبود چون هم دیوید براش کمتر از پدرش نبود و هم چون دیوید زیادی بزرگتر از سنش به نظر میومد.
دایانا خیلی اجتماعی نیست و ترجیح میده تا جای ممکن اصلا صحبت نکنه، اما به نظر میاد تنها هم صحبتای اون ماریا، دیوید و الکساندرا باشن.
ی روز وقتی خیلی کوچیک بود دیوید میاد و اون بی خبر برمیداره و میبره مهمونی کریسمسی که ویلیامزا دعوتش کرده بودن، برای همین میشه گفت رابطش با آکادو به عنوان همبازی بچگی خوب بوده.
دایانا به چیزای عجیبی که دیوید بهشون میگه ی "کلکسیون مخفی" و اونهارو با دقت و ظرافت جمع اوری میکنه علاقه داره، برای همین گاهی وقتشو لای خرت‌و‌پرت های دیوید میگذرونه.
•Diana
◇ @AkaiDoro
این دوتا زیبا دیوید و دلورس هستن، خواهر برادرن و اوسی های من و این خانومست
@RainisDululu
@RainisDululu
” 𝘈 𝘥𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘉𝘦𝘦 “
Photo
کریسمس مبارک!
خیلی بیشتر از انتظاراتم تموم شدنش طول کشید، اما تجربه‌ی خوبی بود
خیلی بیشتر از انتظاراتم تموم شدنش طول کشید، اما تجربه‌ی خوبی بود