🌸در این شب زیبـا
✨آرزو مے ڪنم
🌸همه خوبے هاے دنیـا
✨مـال شمـا باشـه
🌸دلتون شـاد باشـه
✨غمے توے دلتـون نشینه
🌸خنده از لب قشنگتون پاک نشه
✨و دنیـا بـه ڪامتون باشـه

🌸شبتون خـوش وسراسر آرامش

ℒℴ𝓋ℯ...♡

حضورت در شب ِ مهتاب زیباست
و چشم از عشق توِ بیخواب زیباست

هزاران بوسه زد ماهی به دریا
هزاران بوسه زیر آب زیباست

👌🤞🌹🍃

✨صبح سه شنبه تون عالی
✨امروزتان سرشاراز آرامش
✨مهر و محبت نشان لبخند
✨خدا در زندگی ست
✨ان شاءالله نگاهش توجه
✨و لبخندش برکت بی پایانش
✨همیشه شامل حالتون باشه
✨براتون یک دنیا آرامش یک
✨ عالمه خوشبختی از خدای
✨ بزرگ خواهانم
✨روزتون زیبـا و در پناه خـدا
،

‌صبح است و هوا، هوای بارانی عشق
با لطف خدا به پاست مهمانی عشق
بر خیز و به شکرانه ی این مهمانی
صد بوسه بزن ز جان، به پیشانی عشق


سلام صبحتون بخیر و شادی ❤️

با تمام وجودت ...
لذت ببر از هرچیزی که تو را از غم دور می‌کند!

صبح بخیر زندگی🌹

🗓۱۴۰۳/۳/۲۲
🌼 صبح است و یک تصویر
🌸 زیبا با هزاران خاطره، بازیِ
🌺 انوار خورشید در کنار پنجره...
🌼 آرزوهای قشنگ و زیبا ‌سهم
🌸 لحظه های خوب زندگی تان
🌺 سلام و درود بر شما صبح بخیر
🌼 امیدوارم روزی پراز آرامش داشته باشید
🌸 و کلی خبر خوب و خوش بشنوید

َ

چند شاخه گل زیبا🌸🍃
براتون می فرستم

از طرف خدا🌸🍃
که نگهدارتون باشه

از طرف خودم🌸🍃
که دوست تون دارم

و از طرف معرفت🌸🍃
که همه تون داریـد

صبح سه شنبه تون بخوشی☺️

در من طلوع چشم تو یعنی شروع ناب
تا منتها الیه رسیدن به خیس اب

ای دست های سبز تو سر شاخه امید
لبخند تو شبیه معجزه دروقت اضطراب

این راه ها به لطف تو هموار می شود
چون ماه در سراسر این جاده هابتاب

تنها تویی که در دل آیینه مانده ای
زیباوبی تکلف و بی رنگ و بی لعاب

پس کوچه های قلب من از یاد تو پر است
چون گنجه های چوبی لبریز از کتاب

گرمای تو هوای مرا خوب می کند
مهرت کشیده خط به تن داغ آفتاب

صد ها گزینه باشد اگر روی میز من
عشق تو را به قیمت جان کردم انتخاب

اینجا غزل به لطف تو جاری است در دلم
هرشب در ارزوی تو من می روم به خواب

#محمدعلی_کمیجانی🌹

گفتی بیا، گفتم کجا ؟ گفتی میان جان ما
گفتی مرو. گفتم چرا؟ گفتی که میخواهم تورا
گفتی که وصلت میدهم. جام الستت میدهم
گفتم مرا درمان بده. گفتی چو رستی میدهم
گفتی پیاله نوش کن. غم در دلت خاموش کن
گفتم مرامستی دهی، با باده ای هستی دهی
گفتی که مستت میکنم، پر زانچه هستت میکنم
گفتم چگونه از کجا؟ گفتی که تا گفتی خودآ
گفتی که درمانت دهم. بر هجر پایانت دهم
گفتم کجا، کی خواهد این؟ گفتی صبوری باید این
گفتی تویی دردانه ام. تنها میان خانه ام
مارا ببین، خود را مبین درعاشقی یک دانه ام

گفتی بیا. گفتم کجا؟ گفتی در آغوش بقا
گفتی ببین. گفتم چه را؟ گفتی خدارا در خود آ

#مولانا🌹

یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

می‌کند با خویشِ خود بیگانگی
با غریبان آشنایی می‌کند

جوفروش است آن نگار سنگ‌دل
با من او گندم‌نمایی می‌کند

یار من اوباش و قلّاش است و رند
بر من او خود پارسایی می‌کند

ای مسلمانان به فریادم رسید
کان فلانی بی‌وفایی می‌کند

کشتی عمرم شکسته‌ست از غمش
از من مسکین جدایی می‌کند

آن‌چه با من می‌کند اندر زمان
آفت دور سمایی می‌کند

سعدی شیرین‌سخن در راه عشق
از لبش بوسی گدایی می‌کند

#سعدی جان🌹

اگر بی‌تابی من خاطرت را می‌کند محزون
غمت را مثل تیری از دل خون می‌کشم بیرون

تو هم شادابی‌ام را دیدی و هرگز نفهمیدی
که چون نیلوفری گل کرده‌ام در برکه‌ای از خون

در آغوش «وداعم» با تو و هر«بوسه‌ای» امشب
هجوم تلخی «معنا»ست بر شیرینی «مضمون»

کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان»شد پیر،«گل»شد سربه‌زانو،«بید»شد مجنون

هدر شد مستی‌ام در یاد دیروز و غم فردا
بنوش از بادە‌ی اکنون، خوشا اکنون، خوشا اکنون

#فاضل_نظری🌹

نتوانم به تو پیوستن و نی از تو گسستن
نه ز بند تو رهایی نه کنار تو نشستن

ای نگاه تو پناهم!‌ تو ندانی چه گناهی‌ست
خانه را پنجره بر مرغک طوفان زده بستن

تو مده پندم از این عشق که من دیر زمانی
خود به جان خواستم از دام تمنای تو رستن

دیدم از رشته ی جان دست گسستن بود آسان
لیک مشکل بود این رشته ی مهر تو گسستن

#شفیعی_کدکنی 🌹

من خود دلم از مهر تولرزید، وگرنه
تیرم به خطا می رود اما به هدر نه!

دلخون شده وصلم و لب های توسرخ است
سرخ است ولی سرخ تر از خون جگر، نه

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر؟ نه!

بدخلقم و بدعهد، زبانبازم و مغرور
پشت سر من حرف زیاد است؛ مگرنه؟

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر، بار دگر، بار دگر... نه !


فاضل_نظری🌹