ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیدهام
امروز عقل* من ز من یکبارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیدهام
#مولوی
#چکامه_پارسی
*عقل: تنها واژهی بیگانه
@AdabSar
ای مردمان ای مردمان از من نیاید مردمی
دیوانه هم نندیشد آن کاندر دل اندیشیدهام
امروز عقل* من ز من یکبارگی بیزار شد
خواهد که ترساند مرا پنداشت من نادیدهام
#مولوی
#چکامه_پارسی
*عقل: تنها واژهی بیگانه
@AdabSar
🍃🌾 جشن خزان و ارزش کشاورزی در ایران باستان
🍁 «جشن خزان» یا «خزان جشن» که به آن «جشن مغان» هم میگفتند واپسین جشن دههی نخست شهریور بود که در «دی به آذر روز» (هشتم) شهریور برگزار میشد. انگیزهی برگزاری این جشن پایان برداشت فراوردههای کشاورزی تابستان و آغاز پاییزهکاری بود. همچنین گفته میشود پایان نشانههای تابستان، خودنمایی نشانههای پاییز و وزش باد نرم و خنک پاییز از انگیزههای پیدایش جشن خزان بود.
🍁 در روز هشتم شهریور در دماوند جشنی به نام خزان برگزار شد. (جیمز موریه)
«خزان روز هشتم باشد از شهریورماه قدیم و این روز جشن مغان است.» (خلف تبریزی)
🍁 جشن خزان در روز پانزدهم شهریور «دی بهمهر روز» برگزار میشد. این روز همزمان با جشنی در سغد باستان و فرارودان(ماوراءالنهر) بود که در آن بازار همگانی برپا میشد. (گردیزی)
شاید گردیزی این هر دو جشن را یکی دانسته و در سغد جشن خزان همراه با بازار همگانی بود.
🍁 «خزان خاصه» در هژدهم(هجدهم) شهریور و «خزان عامه» در دوم مهر برگزار میشد. (بیرونی)
دو جشن خزان یکی در هشتم شهریور با پدیدار شدن نشانههای پاییز و دیگری در اورمزدروز از مهر(نخستین روز مهر) و آغاز پاییز برگزار میشد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود. (هاشم رضی)
🍁 با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد. (رضی)
🍁 سوارکاری، چراغانی و آذینبندی خانهها و آتشافروزی بر بامها از آیینهای جشن خزان بود. به دید میرسد ایرانیان این جشن را گروهی و در کنار دیگران برگزار میکردند. این جشن کهن تا چند سال گذشته در دماوند با آتشافروزی گرامی داشته میشد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_خزان #شهریورگان
🌾🍃 @AdabSar
🍁 «جشن خزان» یا «خزان جشن» که به آن «جشن مغان» هم میگفتند واپسین جشن دههی نخست شهریور بود که در «دی به آذر روز» (هشتم) شهریور برگزار میشد. انگیزهی برگزاری این جشن پایان برداشت فراوردههای کشاورزی تابستان و آغاز پاییزهکاری بود. همچنین گفته میشود پایان نشانههای تابستان، خودنمایی نشانههای پاییز و وزش باد نرم و خنک پاییز از انگیزههای پیدایش جشن خزان بود.
🍁 در روز هشتم شهریور در دماوند جشنی به نام خزان برگزار شد. (جیمز موریه)
«خزان روز هشتم باشد از شهریورماه قدیم و این روز جشن مغان است.» (خلف تبریزی)
🍁 جشن خزان در روز پانزدهم شهریور «دی بهمهر روز» برگزار میشد. این روز همزمان با جشنی در سغد باستان و فرارودان(ماوراءالنهر) بود که در آن بازار همگانی برپا میشد. (گردیزی)
شاید گردیزی این هر دو جشن را یکی دانسته و در سغد جشن خزان همراه با بازار همگانی بود.
🍁 «خزان خاصه» در هژدهم(هجدهم) شهریور و «خزان عامه» در دوم مهر برگزار میشد. (بیرونی)
دو جشن خزان یکی در هشتم شهریور با پدیدار شدن نشانههای پاییز و دیگری در اورمزدروز از مهر(نخستین روز مهر) و آغاز پاییز برگزار میشد. این جشن همچون نوروز و مهرگان نامهای «خزان عامه» و خزان خاصه» داشت. اینها در نوشتههای بیرونی نیز دیده میشود. (هاشم رضی)
🍁 با نگاه به آنچه ابوریحان، گردیزی و بهویژه خلف تبریزی دربارهی زمان جشن خزان نوشتهاند، همه نشانهی بهشمار نیاوردن بهیزَک(کبیسه) و شمارش نادرست روزها در سال خورشیدی در گذر سدهها است که مایهی پیدایش دو جشن خزان و آشفتگی در گاهشمار جشنها شده است. وگرنه از آغاز پیدایش جشنها، جشن خزان یک بار در سال برگزار میشد. (رضی)
🍁 سوارکاری، چراغانی و آذینبندی خانهها و آتشافروزی بر بامها از آیینهای جشن خزان بود. به دید میرسد ایرانیان این جشن را گروهی و در کنار دیگران برگزار میکردند. این جشن کهن تا چند سال گذشته در دماوند با آتشافروزی گرامی داشته میشد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_خزان #شهریورگان
🌾🍃 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻بعض = برخی، پارهای، لختی، گروهی، بَرخ، بَهر
🔻بعضا = برخی، پارهای، تکوتوک، گاه، گاهی
🔻بعضی = برخی، پارهای، گروهی، گاهی، بهری، اَند، چندی، بخشی، لختی
🔻بعضی اوقات/مواقع/وقتها = برخی وختها، پارهای زمانها، گاهی، هر از چند گاهی، هر از گاهی، گاهگاهی
✍️نمونه:
🔺بعضیها محجوببودن را یک حُسن میدانند =
برخی کمرویی را پسندیده میدانند
گروهی کمرویی را میپسندند
🔺جاهطلبی بعضی اوقات یک حسن است =
جاهجویی گاهی نیکوست
🔺بعضی اسرار در آن مستور است =
برخی رازها در آن پنهان است
🔺زایندهرود بعضی از سال آب دارد =
زایندهرود گاهی از سال آب دارد
🔺بعضی کارها را مناسب خانمها نمیدانست =
پارهای کارها را درخور زنان نمیدانست
🔺بعضی از اجناسش را به او برگرداندند =
بخشی از کالاهایش را به او برگرداندند
🔺بعض مردم از این موضوع شکایت داشتند =
دستهای از مردم از این نهاده گلایه داشتند
🔺بعضی وقتها حوصلهی احدی را نداری =
برخی وختها پَروای هیچکس را نداری
🔺بعضا مشاهده میشود... =
گاهی/تکوتوک دیده میشود...
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#بعض #بعضا #بعضی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻بعض = برخی، پارهای، لختی، گروهی، بَرخ، بَهر
🔻بعضا = برخی، پارهای، تکوتوک، گاه، گاهی
🔻بعضی = برخی، پارهای، گروهی، گاهی، بهری، اَند، چندی، بخشی، لختی
🔻بعضی اوقات/مواقع/وقتها = برخی وختها، پارهای زمانها، گاهی، هر از چند گاهی، هر از گاهی، گاهگاهی
✍️نمونه:
🔺بعضیها محجوببودن را یک حُسن میدانند =
برخی کمرویی را پسندیده میدانند
گروهی کمرویی را میپسندند
🔺جاهطلبی بعضی اوقات یک حسن است =
جاهجویی گاهی نیکوست
🔺بعضی اسرار در آن مستور است =
برخی رازها در آن پنهان است
🔺زایندهرود بعضی از سال آب دارد =
زایندهرود گاهی از سال آب دارد
🔺بعضی کارها را مناسب خانمها نمیدانست =
پارهای کارها را درخور زنان نمیدانست
🔺بعضی از اجناسش را به او برگرداندند =
بخشی از کالاهایش را به او برگرداندند
🔺بعض مردم از این موضوع شکایت داشتند =
دستهای از مردم از این نهاده گلایه داشتند
🔺بعضی وقتها حوصلهی احدی را نداری =
برخی وختها پَروای هیچکس را نداری
🔺بعضا مشاهده میشود... =
گاهی/تکوتوک دیده میشود...
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#بعض #بعضا #بعضی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
چو روزِ تو آمد جهاندار باش
خردمند باش و بیآزار باش
نگر تا نپیچی سر از دادخواه
نبخشی ستمکارگان را گناه
زبان را مگردان به گردِ دروغ
چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ
روانَت خرَد باد و دستور شرم
سخن گفتن خوب و آوازِ نرم
بِنِه کینه و دور باش از هوا
مبادا هوا بر تو فرمانروا
#فردوسی
آرزو دارم:
همیشه دلت مهربان باد و گرم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
خردمند باش و بیآزار باش
نگر تا نپیچی سر از دادخواه
نبخشی ستمکارگان را گناه
زبان را مگردان به گردِ دروغ
چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ
روانَت خرَد باد و دستور شرم
سخن گفتن خوب و آوازِ نرم
بِنِه کینه و دور باش از هوا
مبادا هوا بر تو فرمانروا
#فردوسی
آرزو دارم:
همیشه دلت مهربان باد و گرم
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
بریدههایی زیبا از پارسیسرودههای #محمدعلی_بهمنی
یاد و نامش زنده و روانش به مینو در شاد باد.
🪻🦋
من یک تن و او بسیار
من ساده و او عیّـار*
او میکشدم ناچار
آن سوی که شیداییست
🪻🦋
پی به راز سفرم* برد و چُنان ابر گریست
دید باز آمدنی در پی این رفتن نیست
در جهان تهی از عشق نمیمانم چون
در جهان تهی از عشق نمیباید زیست
🪻🦋
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هرشب
بدین سان خوابها را با تو زیبا میکنم هرشب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
كه این یخكرده را از بیكسی «ها» میكنم هرشب
🪻🦋
امشب غزل* مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که میبردت بال و پر ببر
تا ناکجا ببر که هنوزم نبردهای
این بارم از زمین و زمان دورتر ببر
🪻🦋
بههوش باش که در خویشتن گمات نکند
هزار کوچهی این شهرک خیالی* من
هوای بیتو پریدن نداشتم آری
بهانه بود همیشه شکستهبالی من
🪻🦋
چیزی گم است در من از آرزو فراتر
مانند جان شیرین زان نیز پربها تر
گمگشتهی من ای کاش باشد تو باشی ای عشق
بر خود نمیپسندم درد از تو بیدوا تر
🪻🦋
#چکامه_پارسی
*پینوشت
عیّـار: از پارسی اَیبار (جوانمرد)
خیال: از پارسی خَیال
سفر و غزل: واژههای بیگانه
@AdabSar
بریدههایی زیبا از پارسیسرودههای #محمدعلی_بهمنی
یاد و نامش زنده و روانش به مینو در شاد باد.
🪻🦋
من یک تن و او بسیار
من ساده و او عیّـار*
او میکشدم ناچار
آن سوی که شیداییست
🪻🦋
پی به راز سفرم* برد و چُنان ابر گریست
دید باز آمدنی در پی این رفتن نیست
در جهان تهی از عشق نمیمانم چون
در جهان تهی از عشق نمیباید زیست
🪻🦋
تو را گم میکنم هر روز و پیدا میکنم هرشب
بدین سان خوابها را با تو زیبا میکنم هرشب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
كه این یخكرده را از بیكسی «ها» میكنم هرشب
🪻🦋
امشب غزل* مرا به هوایی دگر ببر
تا هر کجا که میبردت بال و پر ببر
تا ناکجا ببر که هنوزم نبردهای
این بارم از زمین و زمان دورتر ببر
🪻🦋
بههوش باش که در خویشتن گمات نکند
هزار کوچهی این شهرک خیالی* من
هوای بیتو پریدن نداشتم آری
بهانه بود همیشه شکستهبالی من
🪻🦋
چیزی گم است در من از آرزو فراتر
مانند جان شیرین زان نیز پربها تر
گمگشتهی من ای کاش باشد تو باشی ای عشق
بر خود نمیپسندم درد از تو بیدوا تر
🪻🦋
#چکامه_پارسی
*پینوشت
عیّـار: از پارسی اَیبار (جوانمرد)
خیال: از پارسی خَیال
سفر و غزل: واژههای بیگانه
@AdabSar
📚🌍 جنبشی که در سدهی کنونی در میان پارسیزبانان ایران برای واژهگزینی آغاز شده است، کار تازهای نیست. دانشمندان ایرانی در نخستین سدههای پس از اسلام بیکار ننشسته و برای نگهداری از زبان پارسی کوشیدهاند. «ابوریحان بیرونی» و «پورسینا» از پرچمداران جنبش واژهگزینی دانشیک (علمی) در زبان پارسی بودند. برای نمونه، «التفهیم» بیرونی گنجینهای از واژگان نژاده (اصیل) و خوشساخت زبان پارسی است. نبیک(کتاب)های دیگر بیرونی همچون «آثارالباقیه»، «الجماهر» و «صیدنه» نیز سرشار از واژگان شیوای پارسی هستند. او در الجماهر نامهای گوهرها و توپالها (فلزات) و در صیدنه نام گیاهان و داروها را به پارسی برگردانده یا برای آنها برابرسازی کرده است. بیرونی در التفهیم کوشیده است که در اَنگارش (ریاضی) واژگانی کارا جایگزین کند. او با این کار فرهنگ واژگان دانشیک پارسی را پرمایهتر ساخته است. بسیاری از این واژگان در زمان ساسانیان در ستارهشناسی و رایگری (ریاضی) کاربرد داشتند. برابرهای پارسی برگزیدهی ابوریحان در التفهیم و پورسینا در «دانشنامهی علائی» گاهی همسانند. برخی از واژگانی که آنان برگزیدند در نوشتههای کهن پارسی کاربرد داشت و واژگان بسیاری نیز نوساخته هستند.
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
📚🌍 @AdabSar
در اینجا با فهرست کوتاهی از واژگان برگزیده در التفهیم آشنا میشویم.
راست ستون = #استوانه_قائم
ستارهیاب = #اسطرلاب
آبگیر = #برکه ، #بطیحه
دندانه = #تضریس
آموختن = #تعلم
آموزیدن = #تعلیم
جدا کردن = #تمیز_دادن
بازداشتن = #حبس #توقیف
زاویه گشاده = #زاویه_منفرجه
ناخوبکاری = زشتی عمل و بدخدمتی
شناگر = #سبّاح
آغازیدن = #شروع_کردن
آفتاب = #شمس
آتش آسمانی = #صاعقه
تابستانی = #صیفی
ستوردان/ ستورگاه = #طویله
داروی زهری = #دوای_سمی
زاویه تیز = #زاویه_حاده
شاخ = #فرع
تابستانگاه = #فصل_تابستان
کاریز = #قنات
ستارگان ابری = #کواکب_سحابی
ستاره رونده = #کوکب_سيار
کیوان = #زحل
باری = #لااقل
راست پهلو = #متساوی_الاضلاع
نمودار = #مثال #شاهد
کاردار = #عامل
تاوان = #غرامت
بهرام = #مریخ
پیشدستی = #مسابقت و #مبادرت
میانگی = #معتدل
کشتیبان = #ملاح
گورپاشیدن = #نبش_قبر
کیش = #نحله
نماز پیشین = #نماز_ظهر
نماز دیگر = #نماز_عصر
مویه = #نوحه و زاری
میانگاه = #وسط
بیرونی را همچنین پدر دانش «مردمشناسی» میدانند. بیرونی با دیدهای دانشمندانه و خردمندانه به گذشته نگاه کرده و کوشش فراوانی در یافتن راستیها از خود نشان داد.
در ایرانی که تازشها و دشمنیهای پیاپی و سهمگین، بسیاری از دانش نوشتاری ما را به آتش کشید، اگر نبود بیرونی، ما این دانش اندک دربارهی روش زندگی نیاکانمان را در دست نداشتیم و درباره پیشینهمان هیچ نمیدانستیم.
سیزدهم شهریور، روز بزرگداشت #ابوریحان_بیرونی گرامی باد.
🖋 برداشت آزاد از:
بازنگری کارنامهی بیرونی در زبان فارسی، «علی مصریان»
بازنویسی و برگردان به پارسی: #پریسا_امام_وردیلو
📚🌍 @AdabSar
ما را گُلی از روی تو چيدن نگذارند
چيدن چه خيال است که ديدن نگذارند
گفتم شنود مژدهی دشنام تو گوشم
آن نيز شنيدم که شنيدن نگذارند
#کمال_خجندی
#چکامه_پارسی
🌿🦋 @AdabSar
ما را گُلی از روی تو چيدن نگذارند
چيدن چه خيال است که ديدن نگذارند
گفتم شنود مژدهی دشنام تو گوشم
آن نيز شنيدم که شنيدن نگذارند
#کمال_خجندی
#چکامه_پارسی
🌿🦋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻تراژدی، Tragedy ،Tragedie (گونهای نمایش) = سوگواره، سوگنمایش، سوگمایش، سوگنوشت، سوگنامه، سوگچامه، رنجنامه، دردنامه، جانگدازه، اندوهآور(گونهای نمایش)
🔻تراژیک = (Tragic)، غمانگیز، دردآور، دردناک، اندوهآور، دلخراش، جانگداز، ناگوار، جانکاه
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#تراژدی #تراژیک #Tragedy #Teragedie #Teragic
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻تراژدی، Tragedy ،Tragedie (گونهای نمایش) = سوگواره، سوگنمایش، سوگمایش، سوگنوشت، سوگنامه، سوگچامه، رنجنامه، دردنامه، جانگدازه، اندوهآور(گونهای نمایش)
🔻تراژیک = (Tragic)، غمانگیز، دردآور، دردناک، اندوهآور، دلخراش، جانگداز، ناگوار، جانکاه
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#تراژدی #تراژیک #Tragedy #Teragedie #Teragic
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
سخنچین و بیدانش و چارهگر
نباید که یابد به پیشت گذر
ز نادان نیابی جز از بتّری
نگر سوی بیدانشان ننگری
چنان دان که بیشرم و بسیارگوی
نبیند به نزد کسی آبروی
خرَد را مِه و خشم را بنده دار
مشو تیز با مردِ پرهیزگار
نگر تا نگردد به گِرد تو آز
که آز آورَد خشم و بیم و نیاز
#فردوسی
هماره:
سرَت سبز باد و تن و جان درُست
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
نباید که یابد به پیشت گذر
ز نادان نیابی جز از بتّری
نگر سوی بیدانشان ننگری
چنان دان که بیشرم و بسیارگوی
نبیند به نزد کسی آبروی
خرَد را مِه و خشم را بنده دار
مشو تیز با مردِ پرهیزگار
نگر تا نگردد به گِرد تو آز
که آز آورَد خشم و بیم و نیاز
#فردوسی
هماره:
سرَت سبز باد و تن و جان درُست
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
همه بُردباری کن و راستی
جدا کن ز دلْ کژّیّ و کاستی
بپرهیز تا بد نگردَدت نام
که بدنامْ گیتی نبیند به کام
ز راه خرَد هیچگونه متاب
پشیمانی آرَد دلت را شتاب
درنگ آورَد راستیها پدید
ز راه خرَد سَر نباید کشید
سرِ بُردباران نیاید به خشم
ز نابودنیها بخوابند چشم
وگر بُردباری ز حد بگذرد
دلاور گمانی به سستی برَد
#فردوسی
امید که:
مبیناد چشمت بدِ روزگار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشننویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
جدا کن ز دلْ کژّیّ و کاستی
بپرهیز تا بد نگردَدت نام
که بدنامْ گیتی نبیند به کام
ز راه خرَد هیچگونه متاب
پشیمانی آرَد دلت را شتاب
درنگ آورَد راستیها پدید
ز راه خرَد سَر نباید کشید
سرِ بُردباران نیاید به خشم
ز نابودنیها بخوابند چشم
وگر بُردباری ز حد بگذرد
دلاور گمانی به سستی برَد
#فردوسی
امید که:
مبیناد چشمت بدِ روزگار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشننویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
👵🏻👴🏻 گرامیداشت سالخوردگان و پیران در جشنی سه هزار ساله
🌳 جشن بزرگداشت سالخوردگان، پیران و بزرگان خانواده از جشنهای بسیار کهن ایران است که گفته شده بیش از ۳هزار سال پیشینه دارد.
گویا این جشن را «اشیش وانگ» یا دَهش و بخشش خداوند، خوی نیک و روان پاک مینامیدند که برابر بود با روزی چون ۲۵ شهریور در هزارههای گذشته.
با این آگاهی، جشن کهنسالان در «اُرُد روز» از شهریور برابر با بیست و پنجم شهریور برگزار میشد. اُرُد (اَردَه/اَرتَه) به مانک (معنی) درستی، راستی و پاکی است. این روز، روز دهش و بخشندگی اهورایی و مینویی و روز روان پاک بود.
🌳 گفته میشود ایرانیان باستان از نخستین مردمانی بودند که برای سپاسگزاری از سالمندان روز ویژهای را نامگذاری کرده بودند. پس از فروپاشی ساسانیان، در نوروز دستبوسی و دیدار پیران رواگ (رواج) یافت و کمکم روز سالخوردگان به فراموشی سپرده شد.
از نخستین آییننامههای پادْاَفرَه (مجازات) همگانی ایران، بزه (جرم) شناختن نانِگری (عدم توجه) فرزندان به پدر و مادر سالخورده بود.
🌳 در سال ۱۷۲۰ ترسایی «جاماسب ولایتی» که دستور زرتشتیان کرمان بود به بمبئی رفت تا کارنامک (تاریخچه) روز سالخوردگان را با دیگر پژوهشگران و پارسیان هند بنویسند و آن را زنده کنند. سپس «مینوچهر هومجی» از پارسیان هند این کار را به پایان رساند.
🌳 دربارهی آیینهای جشن پیران چیزی نمیدانیم ولی میتوان گمان کرد که دیدار با سالمندان، شبنشینی و آموختن از داستانهای آنان از آیینهای اشیش وانگ بود. اگرچه در گذشته خانوادهها گسترده بودند و چند خانواده با مادران و پدران سالمند در یک خانه میزیستند، میتوانیم دریابیم که مهمانیها و رفتوآمدهای بسیاری در این روز میان خانوادهها انجام میشد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_پیران
🌳 بهره از:
۱- تارنمای ایرانبوم
۲- تارنمای مهرمیهن
۳- هفتهنامهی امرداد
👴🏼👵🏼 @AdabSar
🌳 جشن بزرگداشت سالخوردگان، پیران و بزرگان خانواده از جشنهای بسیار کهن ایران است که گفته شده بیش از ۳هزار سال پیشینه دارد.
گویا این جشن را «اشیش وانگ» یا دَهش و بخشش خداوند، خوی نیک و روان پاک مینامیدند که برابر بود با روزی چون ۲۵ شهریور در هزارههای گذشته.
با این آگاهی، جشن کهنسالان در «اُرُد روز» از شهریور برابر با بیست و پنجم شهریور برگزار میشد. اُرُد (اَردَه/اَرتَه) به مانک (معنی) درستی، راستی و پاکی است. این روز، روز دهش و بخشندگی اهورایی و مینویی و روز روان پاک بود.
🌳 گفته میشود ایرانیان باستان از نخستین مردمانی بودند که برای سپاسگزاری از سالمندان روز ویژهای را نامگذاری کرده بودند. پس از فروپاشی ساسانیان، در نوروز دستبوسی و دیدار پیران رواگ (رواج) یافت و کمکم روز سالخوردگان به فراموشی سپرده شد.
از نخستین آییننامههای پادْاَفرَه (مجازات) همگانی ایران، بزه (جرم) شناختن نانِگری (عدم توجه) فرزندان به پدر و مادر سالخورده بود.
🌳 در سال ۱۷۲۰ ترسایی «جاماسب ولایتی» که دستور زرتشتیان کرمان بود به بمبئی رفت تا کارنامک (تاریخچه) روز سالخوردگان را با دیگر پژوهشگران و پارسیان هند بنویسند و آن را زنده کنند. سپس «مینوچهر هومجی» از پارسیان هند این کار را به پایان رساند.
🌳 دربارهی آیینهای جشن پیران چیزی نمیدانیم ولی میتوان گمان کرد که دیدار با سالمندان، شبنشینی و آموختن از داستانهای آنان از آیینهای اشیش وانگ بود. اگرچه در گذشته خانوادهها گسترده بودند و چند خانواده با مادران و پدران سالمند در یک خانه میزیستند، میتوانیم دریابیم که مهمانیها و رفتوآمدهای بسیاری در این روز میان خانوادهها انجام میشد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_پیران
🌳 بهره از:
۱- تارنمای ایرانبوم
۲- تارنمای مهرمیهن
۳- هفتهنامهی امرداد
👴🏼👵🏼 @AdabSar
دختری روسری انداخت سرش را بردند
مُشت یک مرد گِره شد جگرش را بردند
نوجوانی وسط معرکه افتاد به خاک
نیمه شب چند سیاهی پدرش را بردند
مادری در غم همسایه عزاداری کرد
در سحرگاه همان شب پسرش را بردند
شاعری درددلی کرد و دو خط شعر نوشت
دست و پا بسته خودش با اثرش را بردند
فکر پرواز گذشت از سرِ مرغی در بند
پاسبانان قفس بال و پرش را بردند
بت شکن بر سرِ آن بود که کاری بکند
بت پرستان به تغیُّر تبرش را بردند
آه از این خاک ستمدیده که در طول زمان
آبرو داشت ولی بیشترش را بردند
✍ #مصطفی_علوی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
👩🏻🦱🌱🕊 @AdabSar
دختری روسری انداخت سرش را بردند
مُشت یک مرد گِره شد جگرش را بردند
نوجوانی وسط معرکه افتاد به خاک
نیمه شب چند سیاهی پدرش را بردند
مادری در غم همسایه عزاداری کرد
در سحرگاه همان شب پسرش را بردند
شاعری درددلی کرد و دو خط شعر نوشت
دست و پا بسته خودش با اثرش را بردند
فکر پرواز گذشت از سرِ مرغی در بند
پاسبانان قفس بال و پرش را بردند
بت شکن بر سرِ آن بود که کاری بکند
بت پرستان به تغیُّر تبرش را بردند
آه از این خاک ستمدیده که در طول زمان
آبرو داشت ولی بیشترش را بردند
✍ #مصطفی_علوی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
👩🏻🦱🌱🕊 @AdabSar
راست باور کرده اهریمن
که خون
دامن نمیگیرد
میکُشد
گردن نمیگیرد
✍ #حسین_جنتی
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
👩🏻🦱🌱🕊 @AdabSar
راست باور کرده اهریمن
که خون
دامن نمیگیرد
میکُشد
گردن نمیگیرد
✍ #حسین_جنتی
#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
👩🏻🦱🌱🕊 @AdabSar
اندر چرایی سرهگویی و سرهنویسی.pdf
162.8 KB
«اندر چرایی سَرهگویی و سَرهنویسی»
🖋 #میرجلال_الدین_کزازی
🖋 یکی از هدفهای سرهگویی و سرهنویسی این است که از زیانهایی که واژگان بیگانه به ساختار آوایی و گوشنواز زبان پارسی و همچنین رسایی، پختگی و استواری آن وارد میکنند جلوگیری کنیم. اینکه زبان پارسی نمیباید وامواژهها را در خود راه دهد دیدگاهی دانشورانه و بر پایهی برهانهای زبانشناختی است.
🖋 زبان پارسی زبانی است توانمند و بینیاز. اگر گاهی به وامواژهها نیاز دارد، این نیاز در همان مرز و اندازه است که هر زبان میتواند داشت و هتا (حتی) بسیار کمتر از بسیاری از دیگر زبانها نیازمند وامواژه است. این توانمندی در زبان پارسی برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است.
#روز_شعر_و_ادب_پارسی
✒️ @AdabSar
«اندر چرایی سَرهگویی و سَرهنویسی»
🖋 #میرجلال_الدین_کزازی
🖋 یکی از هدفهای سرهگویی و سرهنویسی این است که از زیانهایی که واژگان بیگانه به ساختار آوایی و گوشنواز زبان پارسی و همچنین رسایی، پختگی و استواری آن وارد میکنند جلوگیری کنیم. اینکه زبان پارسی نمیباید وامواژهها را در خود راه دهد دیدگاهی دانشورانه و بر پایهی برهانهای زبانشناختی است.
🖋 زبان پارسی زبانی است توانمند و بینیاز. اگر گاهی به وامواژهها نیاز دارد، این نیاز در همان مرز و اندازه است که هر زبان میتواند داشت و هتا (حتی) بسیار کمتر از بسیاری از دیگر زبانها نیازمند وامواژه است. این توانمندی در زبان پارسی برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است.
#روز_شعر_و_ادب_پارسی
✒️ @AdabSar
🖋🕯 زبان پارسی یکی از چهار زبان پیشگامهی جهان
زبانشناسان اروپایی بیش از ۱۵۰ سال پیش در روز ۱۷ سپتامبر ۱۸۷۲ ترسایی برابر با ۲۶ شهريور ۱۲۵۱ خورشیدی و همزمان با پادشاهی ناصرالدينشاه، در پايان نشست سهروزهی شهر برلين پس از بررسی و کاوش بسیار چهار زبان را زبان دیرینه دانستند.
اين ۴ زبان یونانی، پارسی، لاتین و سانسکریت بودند. در اين نشست زبانهای هند-آریایی نیز بررسی شده بود. بر پایهی این بررسیها زبان پارسی از دید پیشگامه بودن دومين زبان شناخته شد. پارسی از دید دیرپایی یک سده از لاتین و ۱۲ سده از انگلیسی پیش است.
در همين نشست زبان اوستایی شاخهی بیگویشور زبان پارسی خوانده شد.
در نشست برلين زبانشناسان پذيرفتند كه ادبسار (ادبیات) پارسی در سدههای میانی (قرون وسطا) در پیشگاه (صدر) ادبسار ديگر سرزمینها بوده و ايران در آن سدهها بيش از هر سرزمین ديگری سراينده، نويسنده و انديشمند داشته است.
دههها پس از این نشست و در نشستهای سالهای ۱۹۲۲ و ۱۹۳۶ جايگاه دوم زبان پارسی پس از یونانی در ميان زبانهای باستانی و آموزیک(کلاسیک) هند و آریایی بار ديگر پذیرفته شد.
🖋🕯 چه ويژگیهایی یک زبان را در دستهی زبانهای آموزیک جای میدهد؟
زبان آموزیک، نخست باید باستانی باشد.
دوم از ديدگاه ادبی و چامهسرایی بسيار توانا باشد.
سوم در برابر بيش از هزار سال زندگی خود، دگرگونیهای اندکی در واژههای آن پديد آمده باشد. (اگرچه هيچ زبانی در گذر زمان از دگرگونیها بهدور نبوده است.)
هرچه اين دگرگونیها کمتر باشد آن زبان پیشگامهتر است و پايداری بيشتری دارد. زبان ايرانيان اينک همان است که سرایندگان بزرگ به آن چامه گفتهاند. همان واژگان و دستور زبان را دارد.
✍🏻 پینوشت:
زبان آموزیک = زبان پیشگامه، زبان دیرینه، زبان کلاسیک
#روز_شعر_و_ادب_پارسی
📚📕 @AdabSar
زبانشناسان اروپایی بیش از ۱۵۰ سال پیش در روز ۱۷ سپتامبر ۱۸۷۲ ترسایی برابر با ۲۶ شهريور ۱۲۵۱ خورشیدی و همزمان با پادشاهی ناصرالدينشاه، در پايان نشست سهروزهی شهر برلين پس از بررسی و کاوش بسیار چهار زبان را زبان دیرینه دانستند.
اين ۴ زبان یونانی، پارسی، لاتین و سانسکریت بودند. در اين نشست زبانهای هند-آریایی نیز بررسی شده بود. بر پایهی این بررسیها زبان پارسی از دید پیشگامه بودن دومين زبان شناخته شد. پارسی از دید دیرپایی یک سده از لاتین و ۱۲ سده از انگلیسی پیش است.
در همين نشست زبان اوستایی شاخهی بیگویشور زبان پارسی خوانده شد.
در نشست برلين زبانشناسان پذيرفتند كه ادبسار (ادبیات) پارسی در سدههای میانی (قرون وسطا) در پیشگاه (صدر) ادبسار ديگر سرزمینها بوده و ايران در آن سدهها بيش از هر سرزمین ديگری سراينده، نويسنده و انديشمند داشته است.
دههها پس از این نشست و در نشستهای سالهای ۱۹۲۲ و ۱۹۳۶ جايگاه دوم زبان پارسی پس از یونانی در ميان زبانهای باستانی و آموزیک(کلاسیک) هند و آریایی بار ديگر پذیرفته شد.
🖋🕯 چه ويژگیهایی یک زبان را در دستهی زبانهای آموزیک جای میدهد؟
زبان آموزیک، نخست باید باستانی باشد.
دوم از ديدگاه ادبی و چامهسرایی بسيار توانا باشد.
سوم در برابر بيش از هزار سال زندگی خود، دگرگونیهای اندکی در واژههای آن پديد آمده باشد. (اگرچه هيچ زبانی در گذر زمان از دگرگونیها بهدور نبوده است.)
هرچه اين دگرگونیها کمتر باشد آن زبان پیشگامهتر است و پايداری بيشتری دارد. زبان ايرانيان اينک همان است که سرایندگان بزرگ به آن چامه گفتهاند. همان واژگان و دستور زبان را دارد.
✍🏻 پینوشت:
زبان آموزیک = زبان پیشگامه، زبان دیرینه، زبان کلاسیک
#روز_شعر_و_ادب_پارسی
📚📕 @AdabSar
🍇 بزرگترین جشنهای کشاورزی در واپسین روزهای تابستان
🍇 روزهای پایان تابستان و آغاز پاییز در ایران با جشنهای فراوان و گوناگونی همراه بودند. دربارهی جشنهای ایرانی باید بدانیم که چندین جشن باستانی ایران در زمان روشنی برگزار نمیشدند و زمان برگزاری آنها در سالهای گوناگون اندکی جابجا و پس و پیش میشد. جشنهای کشاورزی پایان تابستان که جشن کشت پاییزه و واپسین برداشتهای تابستانه است، از این دسته هستند. در سدههای نزدیکتر بیشتر جشنهای کشاورزی پایان تابستان که در اینجا میخوانیم در واپسین آدینهی تابستان و در میان بومیان بخشهایی از این سرزمین برگزار میشدند. خوشبختانه برخی جشنهای کشاورزی همچنان زندهاند.
🍇 «جشن انار» یا «انارچینی» با شادی و پایکوبی و نواختن ساز و سرنا در روزهای پایانی شهریور و روزهای آغازین مهر در تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین (قزوین) برگزار میشد و چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند بود. امروز زمان برگزاری آن در روزهای پایانی مهر و آغاز آبان است.
🍇 «جشن شاندَر» یا «جشن انگور» با شادی و بازی گروهی در برخی شهرهای آذربادگان (آذربایجان) و در پایان تابستان و آغاز پاییز برگزار میشد و همچنان در شماری از روستاها برپا میشود. کشاورزان بهترین انگور باغ خود را میچیدند و هماوَردی (مسابقهای) برای گزینش بهترین انگور برگزار میکردند.
🍇 «جشن عَلَم واچینی» یا «جشن خرمن» در گیلان و در واپسین آدینهی تابستان با پایان یافتن برداشت فراوردههای کشاورزی، برنج و پایان سال کشاورزی برگزار میشود. گفتنی است «جشن پَندُک» (فندق) نیز در روستاهای رودبار کاسپین و در روزهای میانهی تابستان همچنان برگزار میشود. در این جشن هنگام چیدن پندک سرود و ترانهخوانی میکنند و دختران با پندکها برای نامزدشان گردنبند درست میکنند.
🍇 «جشن کاشت» در هفتهی نخست مهر در مهاباد آذربادگان و چندشهر نزدیک به آن برگزار میشود. در این جشن کیسههایی که درون هر یک از آنها یک گونه بنشن(حبوبات) یا دانهی گیاه است را از شاخههای درخت کوچک خشکیدهای میآویزند و آن را آتش میزنند. کیسهای که زودتر از همه بسوزد، نمونهی دانه یا بنشن درون آن بیشتر کشت میشود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_پایان_تابستان
📕 بهره از:
۱- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۲- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۳- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍇 @AdabSar
🍇 روزهای پایان تابستان و آغاز پاییز در ایران با جشنهای فراوان و گوناگونی همراه بودند. دربارهی جشنهای ایرانی باید بدانیم که چندین جشن باستانی ایران در زمان روشنی برگزار نمیشدند و زمان برگزاری آنها در سالهای گوناگون اندکی جابجا و پس و پیش میشد. جشنهای کشاورزی پایان تابستان که جشن کشت پاییزه و واپسین برداشتهای تابستانه است، از این دسته هستند. در سدههای نزدیکتر بیشتر جشنهای کشاورزی پایان تابستان که در اینجا میخوانیم در واپسین آدینهی تابستان و در میان بومیان بخشهایی از این سرزمین برگزار میشدند. خوشبختانه برخی جشنهای کشاورزی همچنان زندهاند.
🍇 «جشن انار» یا «انارچینی» با شادی و پایکوبی و نواختن ساز و سرنا در روزهای پایانی شهریور و روزهای آغازین مهر در تارم و روستاهای انبوده و رودبار الموت کاسپین (قزوین) برگزار میشد و چیدن انار پیش از آغاز جشن ناپسند بود. امروز زمان برگزاری آن در روزهای پایانی مهر و آغاز آبان است.
🍇 «جشن شاندَر» یا «جشن انگور» با شادی و بازی گروهی در برخی شهرهای آذربادگان (آذربایجان) و در پایان تابستان و آغاز پاییز برگزار میشد و همچنان در شماری از روستاها برپا میشود. کشاورزان بهترین انگور باغ خود را میچیدند و هماوَردی (مسابقهای) برای گزینش بهترین انگور برگزار میکردند.
🍇 «جشن عَلَم واچینی» یا «جشن خرمن» در گیلان و در واپسین آدینهی تابستان با پایان یافتن برداشت فراوردههای کشاورزی، برنج و پایان سال کشاورزی برگزار میشود. گفتنی است «جشن پَندُک» (فندق) نیز در روستاهای رودبار کاسپین و در روزهای میانهی تابستان همچنان برگزار میشود. در این جشن هنگام چیدن پندک سرود و ترانهخوانی میکنند و دختران با پندکها برای نامزدشان گردنبند درست میکنند.
🍇 «جشن کاشت» در هفتهی نخست مهر در مهاباد آذربادگان و چندشهر نزدیک به آن برگزار میشود. در این جشن کیسههایی که درون هر یک از آنها یک گونه بنشن(حبوبات) یا دانهی گیاه است را از شاخههای درخت کوچک خشکیدهای میآویزند و آن را آتش میزنند. کیسهای که زودتر از همه بسوزد، نمونهی دانه یا بنشن درون آن بیشتر کشت میشود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #شهریورگان #جشن_پایان_تابستان
📕 بهره از:
۱- آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز #محمود_روح_الامینی
۲- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
۳- جشنهای ایرانیان #عسگر_بهرامی
۴- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍇 @AdabSar
هر آنکس که باشد خداوندِ گاه
میانجی خرَد را کنَد بر دو راه
نَه سستی نَه تیزی به کاراندرون
خرَد باد جانِ تو را رهنمون
نگه دار تا مردمِ عیبجوی
نجویَد به نزدیکِ تو آبِروی
ز دشمن مکُن دوستی خواستار
وگر چند خوانَد تو را شهریار
#فردوسی
مهربانِ من:
جَهان را به مِهرِ تو بادا نیاز
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
میانجی خرَد را کنَد بر دو راه
نَه سستی نَه تیزی به کاراندرون
خرَد باد جانِ تو را رهنمون
نگه دار تا مردمِ عیبجوی
نجویَد به نزدیکِ تو آبِروی
ز دشمن مکُن دوستی خواستار
وگر چند خوانَد تو را شهریار
#فردوسی
مهربانِ من:
جَهان را به مِهرِ تو بادا نیاز
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ادبسار
🍇 بزرگترین جشنهای کشاورزی در واپسین روزهای تابستان 🍇 روزهای پایان تابستان و آغاز پاییز در ایران با جشنهای فراوان و گوناگونی همراه بودند. دربارهی جشنهای ایرانی باید بدانیم که چندین جشن باستانی ایران در زمان روشنی برگزار نمیشدند و زمان برگزاری آنها…
🌎 آن گاه که زمین آفریده شد
🌍 «گاهنبار پتیهشهیم/پیتهشهیم» واپسین جشن از جشنهای تابستان در ایران و در پیوند با جشنهای کشاورزی بود که از اشتاد روز تا انارام روز (۲۶ تا ۳۰) شهریور برگزار میشد. پَیتهشَهیم به چَـم (معنی) پایان تابستان، هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی و سومین جشن از جشنهای گاهنباری بود. گاهنبارها از کهنترین جشنهای ایرانی بودند. در افسانهها این جشن یادآور سومین گام آفرینش است و هنگام آفریده شدن زمین.
🌏 جشنهای ششگانهی گاهانباری هر یک پنج روزه بودند و روز پنجم جشن بزرگی برپا میشد. روز پنجم گاهانبار پتیهشهیم در ایران برابر با سد و هشتادمین روز سال بود. گاهانبار سوم جشن کشاورزی هم بود و امروز در روزهای گوناگون پایان شهریور و با گردآوری دانهها در کشتزارها، برداشت بُنشن و آغاز چیدن میوههای پاییزی در باغها برگزار میشود و به آن «دانهآور» نیز میگویند.
🌎 شش جشن فراگیر و گستردهی گَهَنبار در سال با باور آفرینش زمین در شش گام برگزار میشدند و هر یک از این جشنها پنج روزه بودند و روز پایانی آن جشن بزرگی برپا میشد و مردم به نیایش و یاری مستمندان میپرداختند.
- گاهانبار نخست، میدیوزرم، نیمههای اردیبهشت، گاه آفرینش آسمان.
- گاهنبار دوم، میدیوشم، نیمههای تیر، گاه آفرینش آب.
- گاهنبار سوم، پتیهشهیم، پایان شهریور، گاه آفرینش زمین.
- گاهانبار چهارم، اَیاسَرِم، پایان مهر، گاه آفرینش گیاه.
- گهنبار پنجم، میدیارم، دههی سوم دی، گاه آفرینش جانوران.
- گهنبار ششم، همسپتمیدیم، پایان اسپند، گاه آفرینش آدمی.
🖋 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاهنباری #شهریورگان #جشن_پایان_تابستان
🌍 راز پیدایش جشنهای گاهنباری:
www.tg-me.com/AdabSar/18836
افسانههای شگفتانگیز و آیینهای سختگیرانهی گاهنبارها:
www.tg-me.com/AdabSar/18636
کارکرد جشنهای گاهنباری در زندگی گذشتگان:
www.tg-me.com/AdabSar/16580
🌏 @AdabSar
🌍 «گاهنبار پتیهشهیم/پیتهشهیم» واپسین جشن از جشنهای تابستان در ایران و در پیوند با جشنهای کشاورزی بود که از اشتاد روز تا انارام روز (۲۶ تا ۳۰) شهریور برگزار میشد. پَیتهشَهیم به چَـم (معنی) پایان تابستان، هنگام برداشت فراوردههای کشاورزی و سومین جشن از جشنهای گاهنباری بود. گاهنبارها از کهنترین جشنهای ایرانی بودند. در افسانهها این جشن یادآور سومین گام آفرینش است و هنگام آفریده شدن زمین.
🌏 جشنهای ششگانهی گاهانباری هر یک پنج روزه بودند و روز پنجم جشن بزرگی برپا میشد. روز پنجم گاهانبار پتیهشهیم در ایران برابر با سد و هشتادمین روز سال بود. گاهانبار سوم جشن کشاورزی هم بود و امروز در روزهای گوناگون پایان شهریور و با گردآوری دانهها در کشتزارها، برداشت بُنشن و آغاز چیدن میوههای پاییزی در باغها برگزار میشود و به آن «دانهآور» نیز میگویند.
🌎 شش جشن فراگیر و گستردهی گَهَنبار در سال با باور آفرینش زمین در شش گام برگزار میشدند و هر یک از این جشنها پنج روزه بودند و روز پایانی آن جشن بزرگی برپا میشد و مردم به نیایش و یاری مستمندان میپرداختند.
- گاهانبار نخست، میدیوزرم، نیمههای اردیبهشت، گاه آفرینش آسمان.
- گاهنبار دوم، میدیوشم، نیمههای تیر، گاه آفرینش آب.
- گاهنبار سوم، پتیهشهیم، پایان شهریور، گاه آفرینش زمین.
- گاهانبار چهارم، اَیاسَرِم، پایان مهر، گاه آفرینش گیاه.
- گهنبار پنجم، میدیارم، دههی سوم دی، گاه آفرینش جانوران.
- گهنبار ششم، همسپتمیدیم، پایان اسپند، گاه آفرینش آدمی.
🖋 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_گاهنباری #شهریورگان #جشن_پایان_تابستان
🌍 راز پیدایش جشنهای گاهنباری:
www.tg-me.com/AdabSar/18836
افسانههای شگفتانگیز و آیینهای سختگیرانهی گاهنبارها:
www.tg-me.com/AdabSar/18636
کارکرد جشنهای گاهنباری در زندگی گذشتگان:
www.tg-me.com/AdabSar/16580
🌏 @AdabSar
ادبسار
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی «بخش پانزدهم» گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده #مشتغل_عنه : واگذاشته #مشتق (مُشتَق): برگرفته،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز میشود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش شانزدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#معرفه_عهدی : شناخت پیمانی، شناسهی پیمانی
#معلوم : آشکار، کارا، دانسته، نمایان، خواسته، ویچنیده
#مفرد : تک، تکین، یکه، تنها، ساده، جدا، جداگانه
#مفردات : سادگان، تکواژها
#مفعول_اسنادی (اِسنادی): پردازه
#مفعول_باواسطه : وابستهی پذیرا، پوییدهی میانجیدار
#مفعول_بیواسطه : پوییدهی بیمیانجی
#مفعول_صریح : پذیرا، پذیرای آشکار
#مفعول_غیرصریح (با واسطه) : پوییدهی با میانجی
#مفعول_فیه / #مفعول_علیه : پوییدهی دنبالهدار
#مفعول : پذیرا، کارپذیر، پوییده
#مفعولی : پذیرا، پوییدگی
#مقصور / #مقصوره : کوتاه شده
#مقلوب : درهم ریخته، ناراسته
#مکمل : مَرزگذار، رساگر، رساکننده
#مکملهای_اسم : رساکننده
#منادا : بانگیده، خوانده
#موصوف : ستوده، فروزینه
#موصول : بَست، پیوستار
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar
🖋📋 واژههای بیگانه در دستور زبان پارسی
«بخش شانزدهم»
گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی
#معرفه_عهدی : شناخت پیمانی، شناسهی پیمانی
#معلوم : آشکار، کارا، دانسته، نمایان، خواسته، ویچنیده
#مفرد : تک، تکین، یکه، تنها، ساده، جدا، جداگانه
#مفردات : سادگان، تکواژها
#مفعول_اسنادی (اِسنادی): پردازه
#مفعول_باواسطه : وابستهی پذیرا، پوییدهی میانجیدار
#مفعول_بیواسطه : پوییدهی بیمیانجی
#مفعول_صریح : پذیرا، پذیرای آشکار
#مفعول_غیرصریح (با واسطه) : پوییدهی با میانجی
#مفعول_فیه / #مفعول_علیه : پوییدهی دنبالهدار
#مفعول : پذیرا، کارپذیر، پوییده
#مفعولی : پذیرا، پوییدگی
#مقصور / #مقصوره : کوتاه شده
#مقلوب : درهم ریخته، ناراسته
#مکمل : مَرزگذار، رساگر، رساکننده
#مکملهای_اسم : رساکننده
#منادا : بانگیده، خوانده
#موصوف : ستوده، فروزینه
#موصول : بَست، پیوستار
دنباله دارد
#پارسی_پاک
🖋📋 برجستهترین بازخنها (منابع):
۱- پیوستهای فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشهشناسی، محمدعلی داعیالاسلام
۳- فرهنگ ریشهشناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری
📋🖋 @AdabSar