Telegram Web Link
ادب‌سار
🌳 جشن امردادگان، امید و باور به تازه شدن جهان 🌴 «جشن امردادگان» نماد سرزندگی، نامیرایی، جوانی و باور به رویش دوباره است. امردادگان در امرداد روز از امردادماه یا روز هفتم امرداد در ایران باستان برگزار می‌شد. اين جشن از آن «فرشته‌ی امرتات» و نماد جاودانگی…
🌳 امردادگان و افسانه‌ی ایزدبانوانی که گیاهان را باز رویاندند


🌳 امرداد و خرداد دو ایزدبانوی ایران باستان و امشاسپندان پس از پیدایش کیش زرتشتی بودند. امشاسپندان نمودهای خداوند در جهان به شمار می‌آمدند. جاودانانی که در برابر آفرینشِ یک یا چند پدیده از هستی بایستگی‌هایی(وظایفی) داشتند.

🌳 بر پایه‌ی افسانه‌ها ایزدبانوان یا امشاسپندان امرداد و خرداد همواره در کنار هم بودند. امرداد گیاهان را می‌رویاند، گله‌ها و رمه‌ها را می‌افزود و می‌کوشید تا گیاهان پژمرده نشوند. او پشتیبان پاکیزگی بود و با بیماری‌سازها پیکار می‌کرد. خرداد نیز با یاری «تیشتر» یا ایزد باران و «واتَه» یا ایزد باد نگهبان آب بود، آرامش را در زمین برپا می‌کرد و به گیاهان شادابی می‌بخشید. آن‌ها نمایندگان رویش و زندگی بودند.

🌳 در افسانه‌های ایرانی آفرینش زمانی که اهریمن به آفرینش نخستین در جهان تازید، ایزد امرداد از سرشت و هستی گیاهان نگهبانی کرد. او گیاهان خشک شده و آسیب دیده از سوی اهریمن را برگرفت، سایید و با یاری ایزدان باد و باران در جهان پراکند تا اینگونه رستنی‌های گوناگون دوباره در همه‌ی جهان سر از خاک بیرون آرند.

🌳 بر پایه‌ی این افسانه‌ها، خرداد و امرداد دشمنی داشتند که گماشته‌ی اهریمن بود تا کارشکنی کند.
دشمن خرداد دیو گرسنگی بود و «تَئیری/تئرو» نام داشت. دشمن امرداد دیو تشنگی به نام «زئیری/زئیریچ/زاریچ» بود. کار زئیری این بود که زهر بسازد و تئیری گیاهان و جانواران را با این زهر آلوده کند و از میان ببرد. ولی خرداد و امرداد با همکاری هم از زهرآگین شدن جهان و پژمردن گیاهان پیشگیری کردند و سرزندگی در سرتاسر هستی نمایان شد.

🌳 به هنگام جشن امردادگان میان ایزدبانوی امرداد و تئیری یا دیو گرسنگی ستیز درمی‌گیرد. در این هنگام امرداد نیازمند بخشش (خیرات) و نیایش مردم به درگاه اهورامزدا است. زیرا با نیکی مردم در زمین و دَهِش آنان به درگاه خدا نیرومند می‌شود. او بر تئیری یا تئرو پیروز می‌شود تا گیاهان برویند، مردمان کشاورزی و خوراک داشته باشند و دیو گرسنگی از میان برود.
«بهرام فره‌وشی» هاروت و ماروت را با خرداد و امرداد هم‌ریشه می‌دانست ولی برای دیدگاه خود گواه (سند) نیاورده بود.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_امردادگان #امردادگان
goo.gl/lMU3tf

📚 برگرفته از:
۱- تارنمای ایران‌بوم، برداشت آزاد از یادداشت «امرداد، نامیرایی که مردنی شد» #سیمین_دخت_گودرزی
۲- تاریخ اساتیری ایران #ژاله_آموزگار
۳- جشن‌ها و آیین‌های ایرانی با تکیه بر استوره و مردم‌شناسی #حسام_الدین_مهدوی


🌳 @AdabSar
ادب‌سار
🌳 امردادگان و افسانه‌ی ایزدبانوانی که گیاهان را باز رویاندند 🌳 امرداد و خرداد دو ایزدبانوی ایران باستان و امشاسپندان پس از پیدایش کیش زرتشتی بودند. امشاسپندان نمودهای خداوند در جهان به شمار می‌آمدند. جاودانانی که در برابر آفرینشِ یک یا چند پدیده از هستی…
🌳 جشن امردادگان
برش‌هایی از یادداشت‌ها، سروده‌ها و سخنان


🌳 گات‌ها:
به یاری اهورا مزدا
کسی که در پرتو مینوی مقدس (سپنتا مینو) و اندیشه‌ی نیک (وهومن)، گفتار و کردارش نیک و با راستی و درستی (اشا) هماهنگ باشد، مزدا اهورا با توانایی (خشترا) و مهر (سپنتا آرمئیتی) خویش به او رسایی (هئوروتات/خرداد) و جاودانگی (امرتات/امرداد) خواهد بخشید.


🌳 ابوریحان بیرونی:
مرداد ماه که روز هفتم آن مرداد روز است و آن روز را به انگیزه‌ی پیش آمدن دو نام با هم جشن می‌گرفتند. معنای مرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد و مرداد فرشته‌ای است که به حفظ گیتی و اقامه‌ی غذاها و دوایی که اصل آن نبات است و مزید جوع و ضرر و امراض هستند، موکل است.


🌳 نوروزنامه‌ی خیام:
مرداد ماه یعنی خاک، دادِ خویش بداد از بَرها ومیوهای پخته که در وی به کمال رسد و نیز هوا در وی مانند غبارِ خاک باشد و این ماه میانه تابستان بود و قسمت او از آفتاب، مر برج اسد را باشد.


🌳 «پژوهشی در اساتیر ایران»، گزارش مهرداد بهار از نیپیک(کتاب) پهلوی «بندهش» [با اندکی ویرایش]:
امُرداد بی‌مرگ، سَروَر گیاهان بی‌شمار است؛ زیرا او را به گیتی، گیاه، خویش است. گیاهان را رویانَد و رَمهِ گوسفندان را افزاید؛ زیرا همه دام‌ها از او خورند و زیست‌کنند. به فِرَشکردِ (نوگردانی جهان و زندگی در پایان کار جهان)، نیز «انوش»(خوراک بی‌مرگی) را از امرداد آرایند. اگر کسی گیاه را رامش بخشد یا بیازارد، آن گاه امُرداد از او آسوده یا آزَرده بُوَد…


🌳 مسعود سعد:
- روز مرداد مُژده داد بدان
که جهان شد به طبع باز جوان

- امرداد مه است سخت خرم
می نوش پیاپی و دمادم


🌳 منیژه ملکی‌ریزی:
چو هم روز و هم مه امرداد گشت
امردادگان شد دلم شاد گشت


🌳 زراتشت‌نامه:
چو گفتار خردادْش آمد به سر
همان گاه امرداد شد پیش‌تر


#جشن_امردادگان #جشن_های_ایرانی #امردادگان

🌳 @AdabSar
ادب‌سار
🌳 جشن امردادگان برش‌هایی از یادداشت‌ها، سروده‌ها و سخنان 🌳 گات‌ها: به یاری اهورا مزدا کسی که در پرتو مینوی مقدس (سپنتا مینو) و اندیشه‌ی نیک (وهومن)، گفتار و کردارش نیک و با راستی و درستی (اشا) هماهنگ باشد، مزدا اهورا با توانایی (خشترا) و مهر (سپنتا آرمئیتی)…
🌳
اَمرداد ماه و امرداد روز
بگیرند جشنی به فرخنده روز

بخوانیش آن را امردادگان
که وی پاس دارد زمین و زمان

پریستار گیتی و بالندگی است
به معنی، رسایی و پایندگی است

گیاه و خوراک و دوا و نبات
به تیمار و مهرش گرفته شتاب

امیدم چنان است از دادگر
که از گشت گیتی بگیری ثمر

امرداد باشد نگهبان تو
موکل بود بر تن و جان تو


#س_ستاری
#جشن_امردادگان

🌳 @AdabSar

آن که بی‌باده کند جان مرا مست کجاست؟
وآن که بیرون کند از جان و دلم دست کجاست؟

وآن که سوگند خورم جز به سر او نخورم
وآن که سوگند من و توبه‌ام* اشکست کجاست؟


#مولوی
#چکامه_پارسی

*توبه: تنها واژه‌ی بیگانه

@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔷پارسی‌گویی هماره جایگزین‌کردن واژه‌ای پارسی به‌جای واژه‌ی بیگانه نیست. گاهی می‌توان با واگویِشِ درست واژه، پارسی را پاک سُخَنید.
بسیاری از واژه‌ها پارسی‌اند ولی به‌گونه‌ای نادرست و با زبانی بیگانه بازگو می‌شوند.
در پی، شماری از این واژه‌ها را می‌آوریم و امید داریم که شما نیز در پربارترکردن این پِهرِست یاری‌مان کنید.


#اکراد = کُردان، کُردها
#الوار = لُران
#بلوط = بالوت، بلوت
#ترنج = ترنگ
#جناس = گِناد(شیوه‌ای در نوشتن و سرودن)
#جناق = جَناغ، چَناغ
#جوز = گـَوز، گردو
#جوشقان = جوشخان
#جهنم = گَهنام
#دستجرد = دستگرد
#سراب = آپسار، آبسار
#غوز = گوژ، کوژ
#غوطه = غوته
#غوطه‌ور = غوته‌ور
#قاق = کاک، نان کاک
#قاطر = کَرتَر، غاتر، استر
#قبا، قباء = کَپاه
#قبراق = گوبراک
#قپان = کَپّان
#قپی = غُپی، لاف
#قپی‌آمدن = غُپی‌آمدن، لاف‌زدن
#قندهار = کندهار
#قو = غو
#قوچ = غوچ
#قوچان = غوچان
#قوز = گوژ، کوژ
#قوزپشتذ= گوژپشت، کوژپشت
#قوزَ ک= کوژَک، غوزَک
#نقره = نُکره، نُکرَک
#نقره‌داغ = نُکره‌داغ
#نق = نغ
#نق‌زدن = نغ‌زدن


🔹شماری دیگر از این واژگان:
www.tg-me.com/AdabSar/9292
www.tg-me.com/AdabSar/9353
www.tg-me.com/AdabSar/9495
www.tg-me.com/AdabSar/9756


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌻 جشن پایان چله‌ی تموز و بدرود با بلندترین روزهای سال


🌻 بخندید تموز بر سرخ سیب
همی کرد با بار و برگش عتیب
#فردوسی

🌻 «چله‌ی تموز» با جشن آب‌پاشونک در نخستین روز تیر در ایران باستان آغاز می‌شد و در آبان روز از امرداد برابر با دهم امرداد به پایان می‌رسید. چله‌ی تموز پایان‌بخش چندین جشن تابستانه بود که از دید چیستی و درون‌مایه به هم پیوسته بودند. جشن‌هایی در ستایش آب و آفتاب که با افسانه‌هایی برای ایستادگی در برابر خشکی و گرسنگی درآمیخته‌اند. در این افسانه‌ها ایزدان یا فرشتگان «رشن»، «اشتاد» و «زامیاد» با همکاری ایزدبانوی امرداد به نبرد با دیوهای گرسنگی و تشنگی یا «تئیری» و «زئیری» می‌رفتند.

🌻 در افسانه‌های ایرانی رشن به مانک (معنی) درستی و دادگری است و امشاسپند رشن دشمن دزدان و رهزنان است. اشتاد به چَم (معنی) راستی و درستی است. این امشاسپند یا فرشته، راهنمای مینویان و زمینیان است. زامیاد نیز فرشته‌ی زمین است که با کنش نیک شناخته می‌شود.

🌻 «تموز» به چمار (معنی) گرمای فراوان است.
اکنون در نیمروز (جنوب) خراسان با آغاز تابستان، بزرگ‌ترین روز سال را گرامی داشته و به چهل روز نخست تابستان چله‌ی بزرگ می‌گویند. به بیست روز پس از آن نیز چله‌ی کوچک یا چله‌ی خرد گفته می‌شود. همچون چله‌ی بزرگ و کوچک زمستان که زمان سرما در آن دسته‌بندی می‌شد.
گویا در گذشته در پگاه این روز اسپند دود می‌کردند و خاکستر آن را در دالان خانه‌ها می‌ریختند.
درباره‌ی آیین‌های این جشن آگاهی بسیار اندکی به ما رسیده است.

🌻 سروده‌ی بومی خراسان برای چله‌ی تموز:
نه از شو مو منالم نه که از روز
نه از یلدا گیله درم نه چله تموز
هموقذر فهمیدم دمین ای دنیا
که آسونی د بعد سختی میه هنوز!


🌻 جشن آغاز چله‌ی تموز:
www.tg-me.com/AdabSar/20872
www.tg-me.com/AdabSar/20874
نبرد افسانه‌ای ایزدبانوی امرداد و دیو گرسنگی و تشنگی:
www.tg-me.com/AdabSar/20943


🌻 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #امردادگان

🌻 @AdabSar

🌼 جشن میانه‌ی تابستان

ایرانیان در آغاز، پایان و میانه‌ی هر ورشیم (فصل) جشنی برگزار می‌کردند و این جشن‌ها بیشتر به انگیزه‌ی بخش‌بندی سال و برنامه‌ریزی کشت‌وکار بود. گفته شده #جشن_میانه_تابستان دومین گاهنبار از شش گاهنبار باستانی بود. به باور آن‌ها خدا در یک سال هستی را آفرید و در هر گاهانبار یکی از شش پدیده‌ی آسمان، آب، زمین، گیاه، جانور و آدم را آفرید. زمان میان گاهانبار نخست تا گاهانبار دوم یا مدیوشهیم/مدیوشیم (در پارسی باستان به مانک میانه‌ی تابستان) زمان آفرینش آب در افسانه‌هاست. (یشت‌ها، پورداود)

هریک از شش گاهنبار در گاهشماری کهن در پنج روز از ماه (خور، ماه، تیر، گوش و دی‌به‌مهر) برگزار می‌شد. روز مِهادین (اصلی) جشن میانه تابستان، دی‌به‌مهر روز یا پانزدهم امرداد بود. در ناظم‌الاطبا آمده که در باورهای کهن، زمان میان گاهنبارها و آفرینش پدیده‌های ششگانه، شست روز بودند.

سرودخوانی، گپ و گفت، شادی و آموزش‌های نیک از آیین‌های این جشن بودند.
به گفته‌ی دیگر گاهنبار دوم در نیمه‌ی تیرماه برگزار می‌شد ولی در سالنمای بنیاد پژوهش‌های ایرانی زمان این جشن در نیمه‌ی امرداد است.

#جشن_های_ایرانی #امردادگان
🌼 @AdabSar

🍺 جشن می‌خواره

جشن «بابه خوره» که به آن «بامی‌خواره» و «می‌خواره» هم می‌گویند در «رَشَن‌روز» از امرداد گاهشمار یزدگردی و هژدهمین روز ماه پنجم گاهشماری رواگ‌دار (رایج) در سغد باستان و ورا رود (ماوراءالنهر) برگزار می‌شد. گاهشماری سغدی و یزدگردی همگونی‌های فراوانی داشتند. می‌خواره از جشن‌های باستانی اپاختر خورآیی (شمال شرقی) ایران و سُغد باستان بود.

جشن بامی‌خواره ویژه‌ی آشامیدن می و افشره‌های گیاهان بود ولی بیشتر و به گفته‌ی ابوریحان بیرونی این جشن ویژه‌ی نوشیدن شیره‌ی مستی‌آور گیاه هوم (عصیر) است که اگرچه امروز آن را آبجو می‌دانند ولی این نوشیدنی برگرفته از گیاه جو نبود. «هوم» گیاهی ارزشمند و سپند (مقدس) در باور پیشینیان بود و به آن نوشیدنی جاودانگی یا بی‌مرگی (اَمرتَه همریشه با امرداد) می‌گفتند.
در نسک (کتاب) هندی «ریگ‌ودا» نیز این نوشیدنی و جام آن نماد جاودانگی بودند. در سانسکریت به این گیاه سومَه یا سوم گفته می‌شد.

اکنون #جشن_بامی‌خواره در شهرهایی از تاجیکستان همچون شهر دوشنبه برگزار می‌شود.
فرتور(عکس)ها از گیاه هوم است که به آن افدرا، ارمک، اومان و ریش بز می‌گویند و در ایران پنج گونه دارد.

🍺 @AdabSar
توانگر شود هر که خشنود گشت
دلِ آزوَر خانه‌ی دود گشت

کِه را آرزو بیشْ تیمار بیش
بکوش و نیوش و منِه آزْ پیش

به آسایش و نیک‌نامی گرای
گریزان شو از مردِ ناپاک‌رای

به چیزِ کسان دست یازد کسی
که فرهنگْ بهرَش نباشد بسی
#فردوسی

امید که:
ز گیتی تو را باد فرجامِ نیک


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش چهاردهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #مبهمات = پوشیده‌ها، اَچمان، اَچم‌ها (اَ+چَم+ها) #مترادف = همتا، هم‌چم، هم‌مایه…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش پانزدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#مشتغل (مُشتغِل): روی گرداننده
#مشتغل_عنه : واگذاشته
#مشتق (مُشتَق): برگرفته، شکافته، جدا گشته، گرفته، جُدامَد
#مشتقات : جُدامدها، برگرفتگان
#مشدد (مُشَدد): بافشاره، واژآواپذیر

#مصدر : کنش‌گون، بُنیادواژه
#مصدر_اصلی : کنش بنیادین، کنش خانیک (بُنیک).
#مصدر_بسیط : کنش ساده
#مصدر_جعلی :کنش ساختگی
#مصدر_صناعی : کنش ساختگی

#مصدر_متعدی : گذراکنش، کنش‌کنان
#مصدر_مخفف : کاهیده کنش
#مصدر_مرخم (مُرَخّم): کاهیده کنش
#مصدر_مرکب : کنش آمیزه، آمیخته‌کنش
#مصدری : کنشی

#مصغر (مُصَغَر): کوچک نمود، کوچک شده، کهیده
#مضارع_التزامی : کنونه‌ی واداری
#مضارع : کنونه
#مضاف_و_مضاف_الیه : فزود و فزایش، فزاینده
#مضاف : افزا، فزوده
#مضاف_الیه : فزاینده، برگیر، (پیشنهاد نگارنده: فزایش نشان)

#معدود : شمرده، اندک
#معدوله : ناخوانه
#معرفه : شناخته
#معرفه_جنسی : شناسه ی گونه‌ای/گونی، (پیشنهاد نگارنده: شناسه‌ی ژادین)


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻احقر = خوارتر، خُردتر، کوچک‌تر، کِهین
🔻تحقیر = کوچک‌شماری، کوچک‌بینی، زبونی، خواری، خوارسازی، خوارداشت، پست‌شمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻تحقیرا = به‌خواری، به‌زبونی
🔻تحقیرکردن = تَرمینیدن، خوارشمردن، هاژیدن
🔻تحقیرانه = خواراَنگارانه، هاژانه
🔻حقارت = خواری، خُردی، زبونی، پستی
🔻حقیر = پست، فرومایه، بیمایه، کوچک، هاژ، کِهتَر، خوار، خُرد، زبون، پَچیز، نَچیز، ناچیز
🔻حقیرجثه = ریزپیکر، خُردتََن، رنجور، لاغر، لاغرمردنی، زَوَنگ
🔻حقیر شدن = کوچک‌شدن، خوارشدن، پست‌شدن
🔻حقیرشمردن = کوچک‌شمردن، کوچک‌بینی، خوارسازی، خوارداشت، پست‌شمردن، تَرمینیدن، تَرمینِش، هاژِش
🔻حقیری = پستی، خواری، زبونی
🔻محقّر = ناچیز، کوچک، خرد، اندک، هاژ، هاژه، خوار، زبون، کوتاه، اندک، ریزه

نمونه:
🔺از جانب او فقط توهین و تحقیر نصیب ما است =
از سوی او تنها ناسزا و خواری بهره‌ی ماست
از او تنها ناسزا و خوارداشت به ما می‌رسد

🔺هر نوع برخورد تحقیرانه با طفل، به روانش صدمه می‌زند =
هر گونه برخورد خواراَنگارانه با کودک، به روانش آسیب می‌زند

🔺به کلبه‌ی محقر ما خوش آمدید =
به کلبه‌ی کوچک ما خوش آمدید

🔺هیچ کوچکی را حقیر نشمارید =
هیچ کوچکی را پست/خوار مَشمارید

🔺از سراپایش حقارت می‌بارید =
از سراپایش خواری می‌بارید
از سراپایش زبونی می‌بارید
از سراپایش پستی می‌بارید

🔺این حقیر سراپا تقصیر =
(این سخنواره را هرگز بکار مبرید، در فرهنگ ایرانی نیست)، من


گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#احقر #تحقیر #تحقیرا #تحقیرانه #حقارت #حقیر #حقیری #محقر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸


نخستین رویه از نبیگ(کتاب) «زبان پاک» از #احمد_کسروی درباره‌ی پارسی سره


@AdabSar
تو بیدار باش و جَهاندار باش
جَهان‌دیدگان را خریدار باش

به‌جز داد و خوبی مکُن در جهان
پناهِ کِهان باش و فرّ‌ِ مِهان

به دینارْ کم ناز و بخشنده باش
همان داددِه باش و فرخنده باش

مزن بر کم‌آزار بانگِ بلند
چو خواهی که بختت بود یارْمند
#فردوسی

باشد که:
سرَت برتر از کاویانی‌درفش


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🪸
🪸🪸

گر با دگران به ز منی
وای به من
ور با همه‌کس همچو منی
وای همه


#ابوسعید_ابوالخیر
#چکامه_پارسی

@AdabSar

هرجا که لب به خنده گشاید دهان تو
خونابه‌ای‌ست از لب چون ناردان تو

عشق(اشغ) تو بس‌که بر دل خسرو زده‌ست زخم
گر هست امید زیستنم هم به جان تو


#امیرخسرو_دهلوی
#چکامه_پارسی

🌅@AdabSar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

برش کوتاهی از دیدگاه #میرجلال_الدین_کزازی درباره‌ی گرایش به کاربرد واژه‌های پارسی در گفتار و نوشتار


📔 @AdabSar

بوستان بر سرو دارد آن نگار دلستان
آن نگار دلستان بر سرو دارد بوستان


#ذوالفقار_شروانی
#چکامه_پارسی

@AdabSar

چمن شد از گل صدبرگ تازه دلبروار
بهار یافت بهاری ز باد در گلزار


#ذوالفقار_شروانی
#چکامه_پارسی


*صد: از پارسی سد
@AdabSar
🔲🔘 توان زبان پارسی
گردآوری #بزرگمهر_صالحی
بخش نخست


توان زبان پارسی (یکی از ده‌ها زبان ایرانی) در واژه‌سازی از همه هماوردهای خویش در درازنای تاریخ نمایان‌تر است.
همه‌ی واژگان زیر از ریشه‌ی رابه‌ی (فعل) دانستن هستند و همه دارای مانیک (معنای) ویژه‌ی خود هستند که برابر برخی از آن‌ها در زبان‌های دیگر وجود ندارد و باید با یک سهان (جمله) آن را بر زبان آورد. اکنون بخشی از آن را بررسی می‌کنیم.

دان = دان
دان + ا = دانا
دان + ا + ی = دانایی
دان + ا + مرد = دانامرد
دان + ا + تر = داناتر
دان + ا + کی = داناکی (علم)
دان + ا + یان = دانایان (علما)
دان + ا + دل = دانادل (آگاه و واقف)
دان + ا + سر = داناسر (خردمند)
دان + ا + سخن = داناسخن (داننده‌ی سخن‌های نیک)
دان + ست = دانست
دان + ست + ه = دانسته
دان + ست + ه + گی = دانستگی
دان + ست + نی = دانستنی
دان + ست + نی + ها = دانستنی‌ها
دان + ست + ن = دانستن

دان + ست + ار = دانستار
دان + نده = داننده
دان + نده + گی = داننده‌گی
دان + ش = دانش
دان + ش + مند = دانشمند
دان + ش + مند + انه = دانشمندانه
دان + ش + جو = دانشجو
دان + ش + جو + ی = دانشجویی
دان + ش + جو + یان = دانشجویان
دان + ش + گاه = دانشگاه
دان + ش + کاه = دانش‌کاه (کاهنده‌ی دانش)
دان + ش + کده = دانشکده
دان + ش + یار = دانشیار
دان + ش + پژوه = دانش‌پژوه
دان + ش + ورز = دانشورز
دان + ش + خواه = دانش‌خواه

دان + ش + گر = دانش‌گر
دان + ش + نویس = دانش‌نویس
دان + ش + نامه = دانشنامه
دان + ش + نامه + نویس = دانشنامه نویس
دان + ش + ساز = دانش‌ساز
دان + ش + وار = دانش‌وار
دان + ش + اندیش = دانش‌اندیش
دان + ش + آموز = دانش‌آموز
دان + ش + آور = دانش آور
دان + ش + سرا = دانشسرا
دان + ش + افزا = دانش‌افزا
دان + ش + اندوز = دانش‌اندوز
دان + ش + دوست = دانش‌دوست
دان + ش + پرور = دانش‌پرور
دان + ش + پذیر = دانش‌پذیر
دان + ش + پرست = دانش‌پرست

دان + ش + سرشت = دانش‌سرشت
دان + ش + گستر = دانش‌گستر
دان + ش + گزین = دانش‌گزین
دان + ش + یاب = دانش‌یاب
دان + ش + آباد = دانش آباد
دان + ش + ستان = دانشستان (جایگاه دانش)
دان + ش + ستان = دانش ستان (دانش گیر)
دان + ش + آرا = دانش آرا
دان + ش + گیر = دانشگیر
دان + ش + افروز = دانش‌افروز
دان + ش + سا = دانشسا (همچون دانش)
دان + ش + خیز = دانش‌خیز
دان + ش + خَر = دانش‌خر
دان + ش + نیوش = دانش نیوش (گوش دادن به دانشی ویژه)
دان + ش + نما = دانشنما


🔲🔘 @AdabSar
2024/09/27 04:25:19
Back to Top
HTML Embed Code: