This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی هیچ گمانی رودها
دوباره آوازهخوان کوچههای این خاک زرخیز میشوند
و دشتها
با گشادهرویی دامن سبزشان را میگسترانند
و سرزمین مادران و پدرانمان رنگ شادی میپذیرد
اگر…
تو و من، ما شویم
اگر از نادانی و خودبینی رها شویم…
#هما_ارژنگی
🍃 @AdabSar 🕊🍃
دوباره آوازهخوان کوچههای این خاک زرخیز میشوند
و دشتها
با گشادهرویی دامن سبزشان را میگسترانند
و سرزمین مادران و پدرانمان رنگ شادی میپذیرد
اگر…
تو و من، ما شویم
اگر از نادانی و خودبینی رها شویم…
#هما_ارژنگی
🍃 @AdabSar 🕊🍃
ادبسار
🍹 دنبالهی واژگان پارسی در زبان تازی جِسمیزّج = از پارسی چشمیزک، داروی چشم درد جَسّهٔ [جست، جهیدن، جهش] = از پارسی کِیش جَسمِه، تشمه = از پارسی چشمه جَشنی = از پارسی جشن، رنگ، جنس، رنگارنگ جُص،جِبس = از پارسی گَچ جَصّاص = از پارسی گَچ، گچ فروش، گچکار جَعفَری[سبزی]…
🌼 دنبالهی واژگان پارسی در زبان تازی
جُلّسان = از پارسی گلشن، کسی که برگ گل میپاشد
جُلِستان = از پارسی گُلستان
جِلف = از پارسی گُول (کودن، ابله، کانا)، سبکسر، خودسر
جَلفَق = از پارسی کلبه، کوخ
جَلق = از پارسی زلغ
جِلماق = از پارسی گِلماغ، پیه که بر کمان پیچند
جلمَخ = از پارسی سَلمَک، گَزّنه سُرخ (گیاه دارویی)
جُللنار = از پارسی گلنار
جَلَنجبین = از پارسی گل انگبین
جَلَندی = از پارسی جَلَندَد، مرد زیانکار
جَلَنجونه = از پارسی پودنه(پونه) دشتی (جویدن آن بوی سیر را از دهان می برد)
جُل نسرین = از پارسی گل نسرین
جِلواز = از پارسی جلُویز، دِژدار نگهبان دژ، کلات، پاسبان، سَرهنَگ
جِلوز = از پارسی جَلوز (فندق)، جلغوزه، دانهی کاج
جَلوَز = از پارسی گَلَندر، نیرومند، درشت، جان سخت
جُلهُم = از پارسی گلُهَری، موش بزرگ میوهخوار که پشتش راهراه است
جلُهه = از پارسی کله، تخته سنگ کلان گرد
جُمّار = بنگرید به جامور
جَمّاش = از پارسی جماش، مردآزار رسان به زنان، گستاخ و بیشرم
جَماعَت از جمع = از ریشه ی اوستایی جم، چپَیره، گروه، توده، تُلب
جُمان = از پارسی سیم دانه، جُمان، مروارید ساختگی
🌼 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🌼 @AdabSar
جُلّسان = از پارسی گلشن، کسی که برگ گل میپاشد
جُلِستان = از پارسی گُلستان
جِلف = از پارسی گُول (کودن، ابله، کانا)، سبکسر، خودسر
جَلفَق = از پارسی کلبه، کوخ
جَلق = از پارسی زلغ
جِلماق = از پارسی گِلماغ، پیه که بر کمان پیچند
جلمَخ = از پارسی سَلمَک، گَزّنه سُرخ (گیاه دارویی)
جُللنار = از پارسی گلنار
جَلَنجبین = از پارسی گل انگبین
جَلَندی = از پارسی جَلَندَد، مرد زیانکار
جَلَنجونه = از پارسی پودنه(پونه) دشتی (جویدن آن بوی سیر را از دهان می برد)
جُل نسرین = از پارسی گل نسرین
جِلواز = از پارسی جلُویز، دِژدار نگهبان دژ، کلات، پاسبان، سَرهنَگ
جِلوز = از پارسی جَلوز (فندق)، جلغوزه، دانهی کاج
جَلوَز = از پارسی گَلَندر، نیرومند، درشت، جان سخت
جُلهُم = از پارسی گلُهَری، موش بزرگ میوهخوار که پشتش راهراه است
جلُهه = از پارسی کله، تخته سنگ کلان گرد
جُمّار = بنگرید به جامور
جَمّاش = از پارسی جماش، مردآزار رسان به زنان، گستاخ و بیشرم
جَماعَت از جمع = از ریشه ی اوستایی جم، چپَیره، گروه، توده، تُلب
جُمان = از پارسی سیم دانه، جُمان، مروارید ساختگی
🌼 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🌼 @AdabSar
ادبسار
🔷🔶🔹🔸 @AdabSar 🔅پالایش زبان پارسی 🔻حقیقت= راستی، راست، درستی، درست، راستینه، راستینگی، هَستا، آمیغ، فرهود، باور، آشکار، روشن 🔻حقیقتا= بهراستی، بهدرستی، راستی را 🔻حقیقتبین= راستیبین، راستبین، راستینگر، درستبین، آمیغبین 🔻حقیقتجو= آمیغپژوه، راستیخواه،…
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حقوق= کارانه، دستمزد، گیره(جیره)، پاداش، هودهها، هودهشناسی(دانش حقوق)، دادیک
🔻حقوق بشر= مردمسِزا
🔻حقوقبگیر= مزدبگیر، مزدور، کارمند، کارگر، گیرهخوار(جیرهخوار)، گیرهدار(جیرهدار)
🔻حقوقدان= هودهشناس، دادیکدان، دادشناس، دادوَر
🔻حقوقی= دادیکی، هودهای
✍نمونه:
🔺آخر هر ماه حقوق میگرفت=
پایان هر ماه دستمزد میگرفت
🔺در رشتهی حقوق تحصیل میکرد=
در رشتهی هودهشناسی آموزش میدید
حفظ کرامت انسانی بالاترین حقوق بشر است=
نگهداشت بزرگواری آدمی، بالاترین سزای آدمی است
🔺اجبار کودکان به ازدواج یک مسئلهی حقوق بشری است=
واداشتن کودکان به همسرگزینی یک پُرسمانِ مردمسِزایی است
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حقوق #حقوق_بشر #حقوقدان #حقوقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻حقوق= کارانه، دستمزد، گیره(جیره)، پاداش، هودهها، هودهشناسی(دانش حقوق)، دادیک
🔻حقوق بشر= مردمسِزا
🔻حقوقبگیر= مزدبگیر، مزدور، کارمند، کارگر، گیرهخوار(جیرهخوار)، گیرهدار(جیرهدار)
🔻حقوقدان= هودهشناس، دادیکدان، دادشناس، دادوَر
🔻حقوقی= دادیکی، هودهای
✍نمونه:
🔺آخر هر ماه حقوق میگرفت=
پایان هر ماه دستمزد میگرفت
🔺در رشتهی حقوق تحصیل میکرد=
در رشتهی هودهشناسی آموزش میدید
حفظ کرامت انسانی بالاترین حقوق بشر است=
نگهداشت بزرگواری آدمی، بالاترین سزای آدمی است
🔺اجبار کودکان به ازدواج یک مسئلهی حقوق بشری است=
واداشتن کودکان به همسرگزینی یک پُرسمانِ مردمسِزایی است
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#حقوق #حقوق_بشر #حقوقدان #حقوقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🇮🇷🕊 «ستارخان، سردار ملی»
سرودهی #هما_ارژنگی ۵ امرداد ۱۳۹۰
ویژهی روز ۱۴ امرداد و سالگرد خیزش مشروطه
📜پیش گفتار: ستارخان از سرداران جنبش مشروطهخواهی است که در پایداری تبریز جانفشانیها کرد.
او در درستی، هوش، دلاوری، ورزیدگی در روشهای جنگی و میهندوستی پرآوازه است.
ستارخان یازده ماه رهبر پیکارجویان تبریز، ارامنیان و قفقازیها بود و ایستادگی توانفرسای تبریزیان در برابر ۳۵ تا ۴۰ هزار تن از ارتش قاجار با راهنمایی وی انجام گرفت. در پایان دورگیری(محاصره)، نیروهای روس با رای انگلیس به تبریز آمدند و راه جلفا گشوده شد. ستار از روسها پیروی نکرد و در برابر رایزن(کنسول) روس «باختیانف» که میخواست درفش روس را بر سردر خانه ستار زند، گفت: «من میخواهم که هفت دولت زیر بیرق دولت ایران بیایند. من زیر بیرق بیگانه نمیروم.»
💚🤍❤️
ماه امرداد است و گاه سرفرازیست
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
تبریز، آن دشمنستیزِ پهلوانخیز
اندر حصار دیرپای شاهِ خونریز
خود کامهای از دودمان و ایل قاجار
خودکامگیهایش برون از مرز هنجار
با جنبش مشروطهخواهی میستیزد
مجلس به دست دشمنان ویرانه گشته
ایرانسرا منزلگه بیگانه گشته
بر جای شیر شرزه و عدل مظفر
کفتار و روباه دغل همخانه گشته
آزادگان از تودههای پاک ایران
تبریزی و قفقازی و ارمن چو شیران
این جنبش آزادهخواهی را نگهبان
چندیست این شهر شجاعان در حصار است
«ستارخان»، آن جان به کف فرزند ایران
چون مرد میدان گرم کار و کار زار است
«باقر» کنار زبدهیاران در «خیابان»
آمادهی سربازی و دشمنشکار است
چنگال قحطی همچو گرگی آدمیخوار
کمکم گلوی مردمان را میفشارد
خودخواهی و نابخردیها بهر مردم
هر دم بلا و ناروایی تازه دارد
در جستوجوی چاره سردار مجاهد
تن میدهد بر آشتی با شاه قاجار
از بهر نان و غله و آذوقهی شهر
دست مودت میدهد با وی بهناچار
چون راه جلفا بار دیگر میگشاید
آید ز رَه فوج قشون خرس و کفتار
ستار میکوبد به سر کای وای بر ما
من داده بودم شاه را صد گونه هشدار!
اینک به کوی مهربانیها صفا نیست
در کوچهها جز بانگ بیگانه صدا نیست
یک چهرهی خوب و نجیب و آشنا نیست
شهر از هجوم دشمن ناخوانده بیمار
طعم سکوتی تلخ دارد بغض دیوار...
در یک چنین هنگامهی تلخ و بلاخیز
کاندیشهها دارد به سر، سردار تبریز
گوید به او کنسول مست دولت روس
دارم برایت مژدهای شاد و دلانگیز
خواهی اگر در امن و آسایش نشینی
باید از این پس پرچم ما را گزینی
بر سر درت این بیرق زیبا بیاویز
زان پس به شادی باش و از غمها بپرهیز
ستارخان آن شیر میدان شهامت
از خشم میلرزد ز سر تا پای قامت
گوید: کنون پاسخ شنو ای «باختیانف»
زین گونه در گوشم مخوان زیبا فسانه
در من نمیگیرد فسون آب و دانه
این یاوهها در گوش من همسان باد است
تا خون ایرانی بجوشد در رگ من
دشمن در این پیکار خوار و نامراد است
من آنچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم "ایران" درآیند
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من خاک وطن یعنی جهان-جان
ناموس و ایمان و شرف «پاینده ایران»
🇮🇷🕊 @AdabSar
سرودهی #هما_ارژنگی ۵ امرداد ۱۳۹۰
ویژهی روز ۱۴ امرداد و سالگرد خیزش مشروطه
📜پیش گفتار: ستارخان از سرداران جنبش مشروطهخواهی است که در پایداری تبریز جانفشانیها کرد.
او در درستی، هوش، دلاوری، ورزیدگی در روشهای جنگی و میهندوستی پرآوازه است.
ستارخان یازده ماه رهبر پیکارجویان تبریز، ارامنیان و قفقازیها بود و ایستادگی توانفرسای تبریزیان در برابر ۳۵ تا ۴۰ هزار تن از ارتش قاجار با راهنمایی وی انجام گرفت. در پایان دورگیری(محاصره)، نیروهای روس با رای انگلیس به تبریز آمدند و راه جلفا گشوده شد. ستار از روسها پیروی نکرد و در برابر رایزن(کنسول) روس «باختیانف» که میخواست درفش روس را بر سردر خانه ستار زند، گفت: «من میخواهم که هفت دولت زیر بیرق دولت ایران بیایند. من زیر بیرق بیگانه نمیروم.»
💚🤍❤️
ماه امرداد است و گاه سرفرازیست
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
تبریز، آن دشمنستیزِ پهلوانخیز
اندر حصار دیرپای شاهِ خونریز
خود کامهای از دودمان و ایل قاجار
خودکامگیهایش برون از مرز هنجار
با جنبش مشروطهخواهی میستیزد
مجلس به دست دشمنان ویرانه گشته
ایرانسرا منزلگه بیگانه گشته
بر جای شیر شرزه و عدل مظفر
کفتار و روباه دغل همخانه گشته
آزادگان از تودههای پاک ایران
تبریزی و قفقازی و ارمن چو شیران
این جنبش آزادهخواهی را نگهبان
چندیست این شهر شجاعان در حصار است
«ستارخان»، آن جان به کف فرزند ایران
چون مرد میدان گرم کار و کار زار است
«باقر» کنار زبدهیاران در «خیابان»
آمادهی سربازی و دشمنشکار است
چنگال قحطی همچو گرگی آدمیخوار
کمکم گلوی مردمان را میفشارد
خودخواهی و نابخردیها بهر مردم
هر دم بلا و ناروایی تازه دارد
در جستوجوی چاره سردار مجاهد
تن میدهد بر آشتی با شاه قاجار
از بهر نان و غله و آذوقهی شهر
دست مودت میدهد با وی بهناچار
چون راه جلفا بار دیگر میگشاید
آید ز رَه فوج قشون خرس و کفتار
ستار میکوبد به سر کای وای بر ما
من داده بودم شاه را صد گونه هشدار!
اینک به کوی مهربانیها صفا نیست
در کوچهها جز بانگ بیگانه صدا نیست
یک چهرهی خوب و نجیب و آشنا نیست
شهر از هجوم دشمن ناخوانده بیمار
طعم سکوتی تلخ دارد بغض دیوار...
در یک چنین هنگامهی تلخ و بلاخیز
کاندیشهها دارد به سر، سردار تبریز
گوید به او کنسول مست دولت روس
دارم برایت مژدهای شاد و دلانگیز
خواهی اگر در امن و آسایش نشینی
باید از این پس پرچم ما را گزینی
بر سر درت این بیرق زیبا بیاویز
زان پس به شادی باش و از غمها بپرهیز
ستارخان آن شیر میدان شهامت
از خشم میلرزد ز سر تا پای قامت
گوید: کنون پاسخ شنو ای «باختیانف»
زین گونه در گوشم مخوان زیبا فسانه
در من نمیگیرد فسون آب و دانه
این یاوهها در گوش من همسان باد است
تا خون ایرانی بجوشد در رگ من
دشمن در این پیکار خوار و نامراد است
من آنچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم "ایران" درآیند
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من خاک وطن یعنی جهان-جان
ناموس و ایمان و شرف «پاینده ایران»
🇮🇷🕊 @AdabSar
هما ارژنگی - ستارخان
@AdabSar
ماه امرداد است و گاه سرفرازیست
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
🇮🇷🕊 «ستارخان، سردار ملی»
سرایش و خوانش #هما_ارژنگی
چهاردهم امرداد، سالگشت خیزش مشروطیت خجسته باد.
@AdabSar
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
🇮🇷🕊 «ستارخان، سردار ملی»
سرایش و خوانش #هما_ارژنگی
چهاردهم امرداد، سالگشت خیزش مشروطیت خجسته باد.
@AdabSar
🏝 جشن میانهی تابستان و جشن به نیمه رسیدن روزهای گرم و بلند تابستان در ایران گرامی باد. جشن میانهی تابستان آیینی برای بخشبندی زمان کشاورزی و کشتوکار بود. گفته شده که سرودخوانی، گفتوگو با یکدیگر، شادمانی و آموزشهای نیک، آیینهای جشن میانهی تابستان بودند.
#امردادگان
🏕 @AdabSar
#امردادگان
🏕 @AdabSar
🌺🌼🌸
🌼🌸
🌸
وُ لیکن چُنین گوید آن سالخَورد
که بودش سه فرزندِ آزادمرد
که چُون آز گردد ز دلها تهی
همان خاک و هم گنجِ شاهنشهی
کسی کو برادر فروشد به خاک
سَزد گر نخوانندش از آبِ پاک
جَهان چون شما دید و بیند بسی
نخواهد شدن رام با هر کسی
کنون هر چه دانید کز کَردْگار
بود رستگاری به روزِ شمار
بجویید و آن توشهی ره کنید
بکوشید تا رنجْ کوته کنید
#فردوسی
امیدم همه آن:
«که خُرّم بدی؛
همیشه ز تو دور
دستِ بدی»
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
🌼🌸🌺
🌼🌸
🌸
وُ لیکن چُنین گوید آن سالخَورد
که بودش سه فرزندِ آزادمرد
که چُون آز گردد ز دلها تهی
همان خاک و هم گنجِ شاهنشهی
کسی کو برادر فروشد به خاک
سَزد گر نخوانندش از آبِ پاک
جَهان چون شما دید و بیند بسی
نخواهد شدن رام با هر کسی
کنون هر چه دانید کز کَردْگار
بود رستگاری به روزِ شمار
بجویید و آن توشهی ره کنید
بکوشید تا رنجْ کوته کنید
#فردوسی
امیدم همه آن:
«که خُرّم بدی؛
همیشه ز تو دور
دستِ بدی»
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
🌼🌸🌺
🟢 هنایش (تاثیر) پارسی درباری بجز خراسانی بر گویشهای باختری (غرب) ایران
ادبسار بومی که به پهلوی(فهلویات) نامآورند ارزش بسیار بالایی برای ما دارند چرا که تنها بُنمایه (منابع) ما برای شناخت گویشهای کهن باختر ایران هستند. این نوشتارها به خوبی نشان میدهند که در روزگار جابجایی زبانهای ایرانی میانه به ایرانی نو، زبانهای ایران درست مانند اکنون آمیختهای از واژگان پارتی، پارسی، و گویش یاد شده (تبری، مادی، آذری، گورانی و…) بودند. در این میان بودن دستهی پارسیسان پررنگتر است و گاه تا دستور این زبانها رخنه کردهاند. این کار با نمای ویژه در زبانهای کانونی ایران و آذربادگان که به مادی نامآورند دیده میشوند و این چنین میتوان پی بُرد که گونههایی از زبان پارسی دری در این بخشها رواگ یافتهاند. ولی به هر شَوَندی که گمانه میرود نبود پاسگاههای مرزبانی در این بخشها و آیینمند نبودن پارسی در آنها تا سدهی چهارم فرارفت(هجری) باشد، گویشهای بومی از میان رفتهاند و در آینده این پارسی دری خراسانی بود که به شوند (دلیل) ادبسار بیشتر و شیوهی نوشتاری توانمندتر، جایگاه دانشیک بازیابی شدهی برجستهای به مانند ستون نوین سیوایش (تمدن) ایرانی و آیینی در فرمانرواییهای ایرانی و ایرانیمانند توانست جایگزین بیشتر این گویشها شود.
📗 برگرفته از تارگاه ایرانبان کرد
دگرگونی و پارسینویسی #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی
🟢 @AdabSar
ادبسار بومی که به پهلوی(فهلویات) نامآورند ارزش بسیار بالایی برای ما دارند چرا که تنها بُنمایه (منابع) ما برای شناخت گویشهای کهن باختر ایران هستند. این نوشتارها به خوبی نشان میدهند که در روزگار جابجایی زبانهای ایرانی میانه به ایرانی نو، زبانهای ایران درست مانند اکنون آمیختهای از واژگان پارتی، پارسی، و گویش یاد شده (تبری، مادی، آذری، گورانی و…) بودند. در این میان بودن دستهی پارسیسان پررنگتر است و گاه تا دستور این زبانها رخنه کردهاند. این کار با نمای ویژه در زبانهای کانونی ایران و آذربادگان که به مادی نامآورند دیده میشوند و این چنین میتوان پی بُرد که گونههایی از زبان پارسی دری در این بخشها رواگ یافتهاند. ولی به هر شَوَندی که گمانه میرود نبود پاسگاههای مرزبانی در این بخشها و آیینمند نبودن پارسی در آنها تا سدهی چهارم فرارفت(هجری) باشد، گویشهای بومی از میان رفتهاند و در آینده این پارسی دری خراسانی بود که به شوند (دلیل) ادبسار بیشتر و شیوهی نوشتاری توانمندتر، جایگاه دانشیک بازیابی شدهی برجستهای به مانند ستون نوین سیوایش (تمدن) ایرانی و آیینی در فرمانرواییهای ایرانی و ایرانیمانند توانست جایگزین بیشتر این گویشها شود.
📗 برگرفته از تارگاه ایرانبان کرد
دگرگونی و پارسینویسی #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی
🟢 @AdabSar
گفت راه عشق من پیما به سر، گفتم به چشم
گفت در گام نخست از سر گذر، گفتم به چشم
#ابوالحسن_میرزا
#چکامه_پارسی
🌅 @AdabSar
گفت در گام نخست از سر گذر، گفتم به چشم
#ابوالحسن_میرزا
#چکامه_پارسی
🌅 @AdabSar
🍷 جشن میخواره یا بابهخوره، جشن نوشیدن افشرهی ناب گیاه هوم، گیاه بیمرگی در هژدهم امرداد در ایران برگزار میشد. گیاه هوم بسیار ارزشمند بود و مردمان ایران و هند کهن نوشیدن افشرهی آن را مایهی جاودانگی میدانستند. آنان این نوشیدنی را با ایزدبانوی امرتات یا امرداد در پیوند میدانستند و گمان میرود که نوشیدن آن از آیینهای جشن امردادگان نیز بوده است.
🍷 دربارهی شگفتیهای جشن میخواره، جشن انگور در میان آشوریان و جشن آبجو در اروپا بیشتر بخوانید:
🍷 www.tg-me.com/AdabSar/14586
🪘 هفدهم امردادگان نیز جشن سال نو دیلمی یا نوروز بَل بود. این زمان از سال برای کشاورزان زمان برداشت فراوردههای کشاورزی و پایان یک سال پر کار بود. در کشورهای بسیاری همچون ایران باستان کشاورزان روزهای پایانی برداشت را جشن میگرفتند. جشن سال نو دیلمی در ایران آیینهای دلچسبی داشت و خوشبختانه هنوز زنده است.
🪘 دربارهی پیدایش، پیشینهی باستانی، آوازها و آیینهای سال نو دیلمی و تبری بیشتر بخوانید:
🪘 www.tg-me.com/AdabSar/14454
💃🏻 فرتور(عکس): جشن نوروزبَل در گیلان و مازندران
#امردادگان
💃🏻 @AdabSar
🍷 دربارهی شگفتیهای جشن میخواره، جشن انگور در میان آشوریان و جشن آبجو در اروپا بیشتر بخوانید:
🍷 www.tg-me.com/AdabSar/14586
🪘 هفدهم امردادگان نیز جشن سال نو دیلمی یا نوروز بَل بود. این زمان از سال برای کشاورزان زمان برداشت فراوردههای کشاورزی و پایان یک سال پر کار بود. در کشورهای بسیاری همچون ایران باستان کشاورزان روزهای پایانی برداشت را جشن میگرفتند. جشن سال نو دیلمی در ایران آیینهای دلچسبی داشت و خوشبختانه هنوز زنده است.
🪘 دربارهی پیدایش، پیشینهی باستانی، آوازها و آیینهای سال نو دیلمی و تبری بیشتر بخوانید:
🪘 www.tg-me.com/AdabSar/14454
💃🏻 فرتور(عکس): جشن نوروزبَل در گیلان و مازندران
#امردادگان
💃🏻 @AdabSar
ادبسار
🌼 دنبالهی واژگان پارسی در زبان تازی جُلّسان = از پارسی گلشن، کسی که برگ گل میپاشد جُلِستان = از پارسی گُلستان جِلف = از پارسی گُول (کودن، ابله، کانا)، سبکسر، خودسر جَلفَق = از پارسی کلبه، کوخ جَلق = از پارسی زلغ جِلماق = از پارسی گِلماغ، پیه که بر کمان…
🗳 دنبالهی واژگان پارسی در زبان تازی
جمهور = از پارسی گروه، انبوه مردم
جمهوری = از پارسی جَمهوری(جم = پاک و هور= شید خور/خورشید)، در پارسی مردم سالاری
جن، اجنِهّ = از پارسی جان
جنُاح، جُنحِه = از پارسی گناه، گنه
جِنار = از پارسی چنار
جنَادِره = از پارسی جاندارها، نگهبانان
جُنادِف، جُنبُج، جُنبُخ، خنافج، کنافِخ = از پارسی چنبه، تنومند و بلند بالا، ستبر، درشت اندام
جِناس = از ریشه ی پارسی گِناد، همجنس، واژههای همانند ولی با مانکهای گوناگون
جِنایت = از پارسی جَنوَری، ژَنوَری، گناه کردن، بزهکاری، تبهکاری
جنُبُذ = از پارسی گنبد، گل انار
جنبُده = از پارسی گنبده، گنبدک، غنچهی پارچهی پشمی، خورجین و جامهی درویشان
🗳 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🗳 @AdabSar
جمهور = از پارسی گروه، انبوه مردم
جمهوری = از پارسی جَمهوری(جم = پاک و هور= شید خور/خورشید)، در پارسی مردم سالاری
جن، اجنِهّ = از پارسی جان
جنُاح، جُنحِه = از پارسی گناه، گنه
جِنار = از پارسی چنار
جنَادِره = از پارسی جاندارها، نگهبانان
جُنادِف، جُنبُج، جُنبُخ، خنافج، کنافِخ = از پارسی چنبه، تنومند و بلند بالا، ستبر، درشت اندام
جِناس = از ریشه ی پارسی گِناد، همجنس، واژههای همانند ولی با مانکهای گوناگون
جِنایت = از پارسی جَنوَری، ژَنوَری، گناه کردن، بزهکاری، تبهکاری
جنُبُذ = از پارسی گنبد، گل انار
جنبُده = از پارسی گنبده، گنبدک، غنچهی پارچهی پشمی، خورجین و جامهی درویشان
🗳 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🗳 @AdabSar
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻استفاده = بهرهبرداری، کاربرد، کاربری، بکارگیری، سودجویی، بهرهمندی، بهرهجویی، بهرهگیری، بهرهوری، سودبردن، سود
🔻استفاده از = بهکارگیری، کاربری
🔻استفادهکردن = بهکاربردن، بهرهبردن، بهرهبرداشتن، سودجُستن
🔻استفاده کنیم = بهکار بریم، بهره بگیریم
🔻حداقل استفاده = کمترین بهره، کمترین بهرهمندی، پایینترین سود
🔻حداکثر استفاده = بیشترین بهره، بیشترین بهرهمندی، بالاترین سود
🔻سوءاستفاده = نارواگری، نادرستکاری، کَژبَهرِگی، کژبَهری، بَدبِکارگیری، کَژکاربرد، کژسود
🔻سوءاستفادهکردن = کژسودبردن، کَژبهرهبردن
🔻غیرقابلاستفاده = بیهوده، تباه، بهدردنخور
🔻قابل استفاده = بهکاربُردنی، بهرهبُردنی
🔻مورد استفاده = بهکاررفته، کاربری، کاربُرد
🔻مُستَفاد = سودداده، سودرسان، سودبرده، بهرهگرفته، دریافته، مِنیدِه(=فهمیده شده)، پِیبُرده، برآمده، برگرفته، بهدستآمده
🔻مُستَفادشدن = دریافتشدن، مِنیدِهشدن، برگرفتهشدن، برآمدن
✍نمونه:
🔺این معامله اونقدرام که فکر میکنی برام استفاده نداشت =
این دادوستد آناندازهها هم که میگَمانی(گمان میکنی) برایم سود نداشت
🔺از فرمایشات جنابعالی استفاده میکنم =
از فرمایشهای شما بهرهمند میشوم
از سخنان شما بهره میبرم
از سخنان شما سود میبرم
از گفتارتان بهرهوَرَم
🔺استفاده از این وسیله خیلی خطرناک است =
کاربرد این ابزار بسیار بیمناک است
🔺نباید از کلمات بیگانه استفاده کرد =
نباید از واژههای بیگانه بهره برد
نباید واژههای بیگانه را بهکار برد
🔺برای زراعت از بذر مخصوص استفاده میکنم =
برای کشاورزی از بَرز ویژه سود میبرم
برای کشاورزی دانههای ویژه بهکار میبرم
برای کشاورزی بَرزهای ویژه را بهکار میگیرم
برای کِشت دانهی ویژه بهکار میبرم
بَرزِ ویژه میکارم
🔺این ابنیه غیرقابلاستفادهاند =
این ساختمانها کاربردی ندارند
این ساختمانها سودی ندارند
این ساختمانها بهدرد نمیخورند
این ساختمانها بیهودهاند
🔺از سبزیجات مختلف استفاده شده تا غذا خوش طعم گردد =
سبزیهای گوناگون بهکار گرفته شده تا خوراک خوشمزه شود
سبزیهای گوناگون بهکار رفته تا خورش خوشمزه شود
🔺ازش استفاده نمیکنم =
بهکارش نمیبرم
🔺عدم تقارن اغلب در بناسازی مضر است، اما با این وجود، بعضی مواقع از آن در تکنیک و هنر استفاده میکنند =
ناسنجی در ساختمانسازی پُرگاه زیانآور است، ولی بااینهمه، گاهی از آن در فَند و هنر بهره میبرند
🔺با سوءاستفاده از موقعیتش اقدام به کلاهبرداری میکرد =
با کَژبَهری از جایگاهش دست به کلاهبردی میزد
🔺از این متن چنین مستفاد میشود که... =
از این نوشته چنین برمیآید که...
🔺جنسها را با حداقل استفاده فروخت =
کالاها را با کمترین سود فروخت
🔺مورد استفادهی این وسیله را میدانید؟ =
کاربری این افزار را میدانید؟
🔺به طریق صحیحی مورد استفاده قرار نگرفت =
به روش درستی بهکار نرفت
🔺 قابلاستفاده است؟ =
بهکاربردنی است؟
به کار میآید؟
کار میکند؟
🔺غیرقابلاستفاده است =
بهکاربردنی نیست
به کار نمیآید
کار نمیکند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#استفاده #مستفاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻استفاده = بهرهبرداری، کاربرد، کاربری، بکارگیری، سودجویی، بهرهمندی، بهرهجویی، بهرهگیری، بهرهوری، سودبردن، سود
🔻استفاده از = بهکارگیری، کاربری
🔻استفادهکردن = بهکاربردن، بهرهبردن، بهرهبرداشتن، سودجُستن
🔻استفاده کنیم = بهکار بریم، بهره بگیریم
🔻حداقل استفاده = کمترین بهره، کمترین بهرهمندی، پایینترین سود
🔻حداکثر استفاده = بیشترین بهره، بیشترین بهرهمندی، بالاترین سود
🔻سوءاستفاده = نارواگری، نادرستکاری، کَژبَهرِگی، کژبَهری، بَدبِکارگیری، کَژکاربرد، کژسود
🔻سوءاستفادهکردن = کژسودبردن، کَژبهرهبردن
🔻غیرقابلاستفاده = بیهوده، تباه، بهدردنخور
🔻قابل استفاده = بهکاربُردنی، بهرهبُردنی
🔻مورد استفاده = بهکاررفته، کاربری، کاربُرد
🔻مُستَفاد = سودداده، سودرسان، سودبرده، بهرهگرفته، دریافته، مِنیدِه(=فهمیده شده)، پِیبُرده، برآمده، برگرفته، بهدستآمده
🔻مُستَفادشدن = دریافتشدن، مِنیدِهشدن، برگرفتهشدن، برآمدن
✍نمونه:
🔺این معامله اونقدرام که فکر میکنی برام استفاده نداشت =
این دادوستد آناندازهها هم که میگَمانی(گمان میکنی) برایم سود نداشت
🔺از فرمایشات جنابعالی استفاده میکنم =
از فرمایشهای شما بهرهمند میشوم
از سخنان شما بهره میبرم
از سخنان شما سود میبرم
از گفتارتان بهرهوَرَم
🔺استفاده از این وسیله خیلی خطرناک است =
کاربرد این ابزار بسیار بیمناک است
🔺نباید از کلمات بیگانه استفاده کرد =
نباید از واژههای بیگانه بهره برد
نباید واژههای بیگانه را بهکار برد
🔺برای زراعت از بذر مخصوص استفاده میکنم =
برای کشاورزی از بَرز ویژه سود میبرم
برای کشاورزی دانههای ویژه بهکار میبرم
برای کشاورزی بَرزهای ویژه را بهکار میگیرم
برای کِشت دانهی ویژه بهکار میبرم
بَرزِ ویژه میکارم
🔺این ابنیه غیرقابلاستفادهاند =
این ساختمانها کاربردی ندارند
این ساختمانها سودی ندارند
این ساختمانها بهدرد نمیخورند
این ساختمانها بیهودهاند
🔺از سبزیجات مختلف استفاده شده تا غذا خوش طعم گردد =
سبزیهای گوناگون بهکار گرفته شده تا خوراک خوشمزه شود
سبزیهای گوناگون بهکار رفته تا خورش خوشمزه شود
🔺ازش استفاده نمیکنم =
بهکارش نمیبرم
🔺عدم تقارن اغلب در بناسازی مضر است، اما با این وجود، بعضی مواقع از آن در تکنیک و هنر استفاده میکنند =
ناسنجی در ساختمانسازی پُرگاه زیانآور است، ولی بااینهمه، گاهی از آن در فَند و هنر بهره میبرند
🔺با سوءاستفاده از موقعیتش اقدام به کلاهبرداری میکرد =
با کَژبَهری از جایگاهش دست به کلاهبردی میزد
🔺از این متن چنین مستفاد میشود که... =
از این نوشته چنین برمیآید که...
🔺جنسها را با حداقل استفاده فروخت =
کالاها را با کمترین سود فروخت
🔺مورد استفادهی این وسیله را میدانید؟ =
کاربری این افزار را میدانید؟
🔺به طریق صحیحی مورد استفاده قرار نگرفت =
به روش درستی بهکار نرفت
🔺 قابلاستفاده است؟ =
بهکاربردنی است؟
به کار میآید؟
کار میکند؟
🔺غیرقابلاستفاده است =
بهکاربردنی نیست
به کار نمیآید
کار نمیکند
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#استفاده #مستفاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌊 ۱۲ اوت/آگوست روز جهانی دریای کاسپی است. پیشتر از شما خواسته بودیم دو بند از «کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر» را به پارسی بازگردانید. اکنون دوباره پیامهای رسیده را همرسانی و بازخوانی میکنیم.
📑 ماده ۴ کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر:
طرفها فعالیتهای خود در دریای خزر به منظور دریانوردی، برداشت، استفاده و حمایت از منابع زنده آبی، اکتشاف و بهرهبرداری از منابع بستر و زیربستر و همچنین سایر فعالیتها را طبق این کنوانسیون، سایر موافقتنامههای بین طرفها که منطبق با این کنوانسیون باشد و قوانین ملی خود انجام خواهند داد.
📑 ماده ۱۷ کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر:
طرفها باید به منظور مبارزه با تروریسم بینالملل و تامین مالی آن، قاچاق اسلحه، مواد مخدر، مواد روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین صید غیرمجاز و پیشگیری و مقابله با قاچاق مهاجران از طریق دریا و سایر جرایم در دریای خزر با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #فائزه_جهانشاد
- بند ۴ پیماننامه سازگان دادیک دریای کاسپی:
سوها کوششهای خود در دریای خزر به فردید دریانوردی، برداشت، بکارگیری و پشتیبانی از بنمایگان زنده آبی، پیدایش و بهرهبرداری از بنمایگان بستر و زیربستر و همچنین سایر کنشگریها را بر پایه این پیماننامه، دیگر سازشنامههای میان سوها که همسان با این پیماننامه باشد و آساهای میهنی خود انجام خواهند داد.
- بند ۱۷ پیماننامه سازگان دادیک دریای کاسپی:
سوها باید به فردید پیکار با دهشتافکن جهانی و آسایش دارایی آن، نهانفروشی جنگافزار، ماتک افیونی، ماتک روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار ناروا و پیشگیری و رویارویی با نهانفروشی دور از میهن از راه دریا و سایر بزهها در دریای خزر با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #بزرگمهر_صالحی
- مادهی ۴ پیماننامهی دادیکی دریای کاسپین:
کشورهای پیرامون دریای کاسپین کوششهای خود را برای دریانوردی، برداشت، بهرهمندی و پشتیبانی از سرچشمههای زنده آبی، بازنمود و بهرهبرداری از آبشخورهای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کوشندگیها را برابر این پیماننامه و دیگر همسازیهای بین کشورها را که سازگار با این پیمان نامه باشد و آساهای نفانی خود انجام خواهند داد.
- مادهی ۱۷ پیماننامهی دادیکی دریای کاسپین:
کشورهای گرداگرد (پیرامون) این دریا باید به برای پیکار با کُشتارهراسی جهانی و فراهمیدن دارایی آن، گریزهی جنگافزار، مایگان سُستگر، مایگان روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار ناروا و پیشگیری و جلوگیری از جابجایی کوچروان از راه دریا و دگر بزهها در دریای کاسپین با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #میلاد_فرخ_وند
- مادهی ۴ سازوکار دادیک دریای کاسپی:
همبازها کنشهای خود در دریای کاسپی به هدف دریانوردی، برداشت، بهرهبرداری و پشتیبانی از سرمایههای زندهی آبی، یافتن و بهرهبرداری از بنمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کنشها را برپایهی این پیماننامه، دیگر سازشنامههای میان همبازها که همراستا با این پیماننامه و داتهای کشور خود باشند، انجام خواهند داد.
- مادهی ۱۷ پیماننامهی سازوکار دادیک دریای کاسپی:
همبازها باید برای ستیز با مرگافکنی فراکشوری و فراهمیدن داراییهای آن، نهانرسانی جنگافزار، افیونها، مادههای روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار بیپروانه و پیشگیری و رویارویی با نهانرسانی کوچندگان از راه دریا و دیگر بزهها در دریای کاسپی با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #جاوید_پیشرو
- بند ۴ پیماننامهی سازمان سِزِگانی دریای کاسپین:
کشورها[ی] [پیرامون] کُنشگریهای خود[را] در دریای کاسپین برای دریانوردی، برداشت، بهرهوری و پشتیبانی از سرمایههای زنده آبی، یابش/یافتن و بهرهبرداری از سرمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کُنشگریها میانِ کشورها که همسو با این پیماننامه باشد و آییننامهی کشور خود به کار خواهند گرفت.
- بند ١٧ پیماننامهی سازمان سِزِگانی دریای کاسپین:
کشورها باید برای پیکار با هراسافکنِ فراکشوری و فراهمآور[ندهی] خواستههای آن، پوشیده/نهفتهرسانی جنگافزار، افیون، روانگردانها و ساختمایههای آن؛ همچنین پیشگیری از شکارِ ناروا[ی] [آبزیان]، رویارویی با پوشیده/نهفتهنوردی از راه دریا و دیگر بزهها در دریایِ کاسپین با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #رضا_تدین
بند ۴ پیماننامهی دادورزانهی دریای کاسپی:
همپیمانان کاروبار خود در دریای کاسپی مانند دریانوردی، برداشت، بهرهوری و پشتیبانی از بنمایههای زندهی آبی، یافتن و بهرهبرداری از بنمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کارها را برپایهی این پیمان و دیگر سازشنامههای میان خود که با این پیماننامه همسو باشند و نیز آییننامههای کشور خود انجام خواهند داد.
#روز_جهانی_دریای_کاسپی
🌊 @AdabSar
📑 ماده ۴ کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر:
طرفها فعالیتهای خود در دریای خزر به منظور دریانوردی، برداشت، استفاده و حمایت از منابع زنده آبی، اکتشاف و بهرهبرداری از منابع بستر و زیربستر و همچنین سایر فعالیتها را طبق این کنوانسیون، سایر موافقتنامههای بین طرفها که منطبق با این کنوانسیون باشد و قوانین ملی خود انجام خواهند داد.
📑 ماده ۱۷ کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر:
طرفها باید به منظور مبارزه با تروریسم بینالملل و تامین مالی آن، قاچاق اسلحه، مواد مخدر، مواد روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین صید غیرمجاز و پیشگیری و مقابله با قاچاق مهاجران از طریق دریا و سایر جرایم در دریای خزر با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #فائزه_جهانشاد
- بند ۴ پیماننامه سازگان دادیک دریای کاسپی:
سوها کوششهای خود در دریای خزر به فردید دریانوردی، برداشت، بکارگیری و پشتیبانی از بنمایگان زنده آبی، پیدایش و بهرهبرداری از بنمایگان بستر و زیربستر و همچنین سایر کنشگریها را بر پایه این پیماننامه، دیگر سازشنامههای میان سوها که همسان با این پیماننامه باشد و آساهای میهنی خود انجام خواهند داد.
- بند ۱۷ پیماننامه سازگان دادیک دریای کاسپی:
سوها باید به فردید پیکار با دهشتافکن جهانی و آسایش دارایی آن، نهانفروشی جنگافزار، ماتک افیونی، ماتک روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار ناروا و پیشگیری و رویارویی با نهانفروشی دور از میهن از راه دریا و سایر بزهها در دریای خزر با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #بزرگمهر_صالحی
- مادهی ۴ پیماننامهی دادیکی دریای کاسپین:
کشورهای پیرامون دریای کاسپین کوششهای خود را برای دریانوردی، برداشت، بهرهمندی و پشتیبانی از سرچشمههای زنده آبی، بازنمود و بهرهبرداری از آبشخورهای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کوشندگیها را برابر این پیماننامه و دیگر همسازیهای بین کشورها را که سازگار با این پیمان نامه باشد و آساهای نفانی خود انجام خواهند داد.
- مادهی ۱۷ پیماننامهی دادیکی دریای کاسپین:
کشورهای گرداگرد (پیرامون) این دریا باید به برای پیکار با کُشتارهراسی جهانی و فراهمیدن دارایی آن، گریزهی جنگافزار، مایگان سُستگر، مایگان روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار ناروا و پیشگیری و جلوگیری از جابجایی کوچروان از راه دریا و دگر بزهها در دریای کاسپین با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #میلاد_فرخ_وند
- مادهی ۴ سازوکار دادیک دریای کاسپی:
همبازها کنشهای خود در دریای کاسپی به هدف دریانوردی، برداشت، بهرهبرداری و پشتیبانی از سرمایههای زندهی آبی، یافتن و بهرهبرداری از بنمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کنشها را برپایهی این پیماننامه، دیگر سازشنامههای میان همبازها که همراستا با این پیماننامه و داتهای کشور خود باشند، انجام خواهند داد.
- مادهی ۱۷ پیماننامهی سازوکار دادیک دریای کاسپی:
همبازها باید برای ستیز با مرگافکنی فراکشوری و فراهمیدن داراییهای آن، نهانرسانی جنگافزار، افیونها، مادههای روانگردان و پیشسازههای آنها، همچنین شکار بیپروانه و پیشگیری و رویارویی با نهانرسانی کوچندگان از راه دریا و دیگر بزهها در دریای کاسپی با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #جاوید_پیشرو
- بند ۴ پیماننامهی سازمان سِزِگانی دریای کاسپین:
کشورها[ی] [پیرامون] کُنشگریهای خود[را] در دریای کاسپین برای دریانوردی، برداشت، بهرهوری و پشتیبانی از سرمایههای زنده آبی، یابش/یافتن و بهرهبرداری از سرمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کُنشگریها میانِ کشورها که همسو با این پیماننامه باشد و آییننامهی کشور خود به کار خواهند گرفت.
- بند ١٧ پیماننامهی سازمان سِزِگانی دریای کاسپین:
کشورها باید برای پیکار با هراسافکنِ فراکشوری و فراهمآور[ندهی] خواستههای آن، پوشیده/نهفتهرسانی جنگافزار، افیون، روانگردانها و ساختمایههای آن؛ همچنین پیشگیری از شکارِ ناروا[ی] [آبزیان]، رویارویی با پوشیده/نهفتهنوردی از راه دریا و دیگر بزهها در دریایِ کاسپین با یکدیگر همکاری کنند.
💠🔹
✍ #رضا_تدین
بند ۴ پیماننامهی دادورزانهی دریای کاسپی:
همپیمانان کاروبار خود در دریای کاسپی مانند دریانوردی، برداشت، بهرهوری و پشتیبانی از بنمایههای زندهی آبی، یافتن و بهرهبرداری از بنمایههای بستر و زیربستر و همچنین دیگر کارها را برپایهی این پیمان و دیگر سازشنامههای میان خود که با این پیماننامه همسو باشند و نیز آییننامههای کشور خود انجام خواهند داد.
#روز_جهانی_دریای_کاسپی
🌊 @AdabSar