Telegram Web Link
🌋 ۲۱ مهر، سالروز پیروزی کاوه‌ی آهنگر و فریدون دلیر بر ضحاک


فریدون یکی از منش‌مندترین استوره‌های ایران است. او پادشاه پیشدادی بود که بر پایه شاهنامه فردوسی، پسر آبتین و از نژاد جمشید بود.
فریدون در اوستا پهلوانی است که سرشتی نیمه‌خدایی دارد و فرنام (لقب) او اژدهاکُش است. در شاهنامه، فریدون از نژاد جمشید است و پدرش از نابودشوندگان ضحاک. مادرش فرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاو ناموری به نام «بَرمایه» یا «پُرمایه» در بیشه‌ای پرورش می‌دهد. تا هنگامی که کاوه با مردمان به نزد فریدون می‌روند و وی را به رزم با ضحاک می‌کشانند او چرم‌ پاره‌ی کاوه را با پرنیان و زر و گوهر می‌آراید و آن را درفش کاویانی نام می‌نهد و به کین‌خواهی بر می‌خیزد.
برادران فریدون به فرمان او پیشه‌وران را وا می‌دارند که گرزی برای او فراهم کنند که بالای سر آن گاوی باشد. چون گرز گاوسر آماده می‌شود فریدون به سوی کاخ ضحاک می‌رود. فرستاده‌ی ایزدی راز گشودن افسون‌های ضحاک را به فریدون می‌آموزد. سرانجام فریدون به کاخ درون می‌شود و از شبستان ضحاک که خوب‌رویان در آنجا گرفتار هستند شهرنواز و آرنواز دختران جمشید را رهایی می‌‌بخشد. در پایان زمانی که با ضحاک روبرو می‌شود گرز گاوسر را بر سر او می‌کوبد و چون پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک باز می‌دارد با بندی که از چرم شیر فراهم می‌کند دست و پای ضحاک را می‌بندد و در غاری در دماوند او را زندانی می‌کند. فریدون به یاری مردم و کاوه‌ی آهنگر در ۲۱ مهرماه بر تخت شاهی می‌نشیند و جشنی باشکوه برپا می‌کنند.


#بزرگمهر_صالحی
#جشن_های_ایرانی #جشن_رام_روزی #مهرگان


📚 بازخَن‌ها:
۱- تاریخ و استوره‌ها
۲- برداشتی آزاد از شاهنامه

🌋 @AdabSar
کاوه آهنگر - شهرام ناظری
@AdabSar

چو کاوه برون شد ز درگاه شاه
بر او انجمن گشت بازارگاه

همی بر خروشید و فریاد خواند
جهان را سراسر سوی داد خواند

از آن چرم کاهنگران پشت پای
بپوشند هنگام زخم درای

همان کاوه آن بر سر نیزه کرد
همان‌گه ز بازار برخاست گَـرد...

سراینده: #فردوسی

آواز با شکوه و شگفت‌انگیز «شهرام ناظری»
از جُنگ (آلبوم) بسیار زیبای «درفش کاویانی»
پارَک (قطعه) دهم: «کاوه آهنگر»


#جشن_مهرگان #مهرگان

☀️🏔 @AdabSar
🕊☀️ جشن رام‌روزی، جشن امید و آزادی


☀️ بیست و یکم مهر در گاهشماری کهن ایران رام‌روز نام داشت و جشن رام‌روزی وابسته به #جشن_مهرگان در این روز برگزار می‌شد. زیرا #مهرگان جشن بسیار بزرگی بود که گرچه روزهای برگزاری آن روشن است ولی به گفته‌ی ابوریحان بیرونی، سراسر مهر جشن و شادمانی برپا بود. همانگونه که امروز فروردین، کمابیش ماه جشن نوروز است و جشن‌های دیگرش وابسته به نوروزند.

☀️ بر پایه‌ی گاهشمار سغدی که شش روز با گاهشمار یزدگردی دگرسانی (تفاوت) دارد، رام‌روز هم‌زمان با واپسین روز جشن مهرگان و به نوشته‌ی بیرونی روزی بود که کاوه این نماد میهن‌پرستی به همراه فریدون بر آژی‌دهاک (ضحاک) پیروز شدند و فریدون آژی‌دهاک را در کوه دماوند به بند کشید. جشن پیروزی پرآوازه‌ی آن‌ها با جشن‌های مهرگان درآمیخت.

☀️ امروز بسیاری از کهن‌نگاران (مورخان) فریدون شاهنامه را همان داریوش هخامنشی می‌دانند. بر پایه‌ی شاهنامه، فریدون تاگ (تاج) شاهی آژی‌دهاک را بر سر نهاد. آن روز روزمهر از ماه مهر بود که جشن مهرگان برپا شد. در پی این رویدادها و جشن‌ها ماه مهر نمادی برای امید به پیروزی نیکی بر بدی شد.

☀️ جشن‌های آیینی مهرگان در شش روز برگزار می‌شد. همانگونه که می‌دانیم مهرگان بسیار کهن است و پیشینه‌ای به اندازه‌‌ی پیدایش میتراگرایی و آیین مهرپرستی دارد. آیین مهرپرستی و ستایش ایزد مهر، آیینی در میان آریاییان نخستین و دودمان‌های هند و آریایی بود که سپس به اروپا نیز راه یافت. ایزد مهر پس از پیدایش کیش زرتشتی یکی از امشاسپندان یا فرشتگان برجسته بود.

☀️ برخی گفته‌اند که روز نخست مهرگان، مهرگان کوچک و جشن مردم بود و روز ششم آن (رام‌روز) مهرگان بزرگ و جشن پادشاهان و فرمانروایان بود. این تنها روزی بود که شاهان و مردم می‌توانستند در کنار یکدیگر باده‌گساری کنند. میتراکانا یا مهرگان بزرگ تنها روزی بود که شاهان هخامنشی با ردای ارغوانی در برابر دیدگان مردم پایکوبی می‌کردند.

☀️ جشن مهرگان سرگذشتی پر رویداد و پر فراز و نشیب دارد. همچنین گفته می‌شود که مهرگان جشن دلباختگان است. از آن رو که نخست، مهرگان جشن دوستی و پیمان و استوار ماندن بر پیمان‌ها بود و دوم، بر پایه‌ی افسانه‌ها و آنچه در نسک «بندهش» آمده، روزی بود که مشی و مشیانه نخستین مرد و زن روی زمین همچون گیاه روییدند و در هم پیچیدند. آنان از پشت کیومرس بودند.

☀️ جشن رام‌روزی همچنین جشنی در ستایش «ایزد رام» بود. رام ایزد شادمانی، آشتی و بخشنده‌ی چراگاه‌های فراخ بود. گفته می‌شود او به تن آدمی جان می‌بخشید.
ابوریحان بیرونی نام این جشن را «رام‌روچ» نوشته است. جشن رام‌روزی در سرزمین خوارزم بیشتر شناخته شده بود.
جشن مهرگان تا زمان تازش مغولان همچنان جشنی فراگیر بود ولی شوربختانه پس از آن کم‌فروغ و بی‌فروغ شد.

☀️ فرتور (عکس): تندیس برنزی کاوه آهنگر در اسپادانا (اصفهان) که شش و نیم گز (متر) است.
goo.gl/n32XEX


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_رام_روز #جشن_رام_روزی


📚 برگرفته از:
۱- جشن‌های ایران باستان، محمدحسین موسوی
۲- جشن‌های فراموش شده‌ی ایران باستان، مریم نوذری تهرانی و بهروز بیگوند


☀️🕊 @AdabSar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM

فسون سروده‌های حافظ در آب‌گونگی سخن اوست...

فسون و راز سخن خواجه در چیست؟ چرا همگان از سخن‌سنجان دانشگاه تا توده‌های مردم، او را گرامی می‌دارند؟
بسیارند کسانی که درمی‌مانند و نمی‌دانند که چه می‌بایَدِشان کرد و از این سخنور بی‌همال یاری می‌جویند.
این زمینه‌ای است بسیار فراخ. که اگر بخواهم آن‌ را در کوتاه‌ترین سخن بگنجانم، می‌توانم گفت که حافظ، سخن پارسی را به فرازنایی برده است که اندکی آنسوتر هنر خُنیا جای‌دارد، سخنِ حافظ، سخنی است که از کالبد می‌گریزد، لغزان و شناور است... به چشمه‌ای می‌ماند که دم‌‌به‌دم برمی‌جوشد.
این ویژگی را من آب‌گونگی می‌نامم...


این پیام زیبا را بشنوید.

#میرجلال_الدین_کزازی
#روز_حافظ

⭐️ 📒 @AdabSar
ادب‌سار
🍂🍃 @AdabSar گزیده‌هایی از سره‌سرودگان #حافظ چو غنچه گرچه فروبستگی‌ست کار جهان تو همچو باد بهاری گره‌گشا می‌باش 🌾🍃 هواخواه تواَم جانا و می‌دانم که می‌دانی که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی 🌻🌱 آن چنان مهر تواَم در دل و جان جای گرفت که اگر سر برود،…
🍷 گزیده‌هایی از سره‌سروده‌های #حافظ


شکرشکن شوند همه طوطیان* هند
زین قند* پارسی که به بنگاله می‌رود

🍷
آه از آن نرگس جادو که چه بازی انگیخت
آه از آن مست که با مردم هوشیار چه کرد

🍷
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست از آن میان چو بربست کمر
تا من ز کمر چه طَرْف* خواهم بربست

🍷
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

🍷
در کوی ما شکسته‌دلی می‌خرند و بس
بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است

🍷
از چرخ به هرگونه همی دار امید
وز گردش روزگار می‌لرز چو بید
گفتی که پس از سیاه رنگی نبُود
پس موی سیاه من چرا گشت سفید

🍷
من آن آیینه را روزی به‌دست آرم سکندر‌وار
اگر می‌گیرد این آتش زمانی‌ در نمی‌گیرد

🍷
ما مِی به بانگ چنگ نه امروز می‌کشیم
بس دور شد که گنبد چرخ این صدا* شنید

🍷
لب بازگیر یک زمان از لب جام
تا بستانی کام جهان از لب جام
در جام جهان چو تلخ و شیرین بهم است
این از لب یار خواه و آن از لب جام

🍷
دوست گو یار شو و هر دو جهان دشمن باش
بخت گو پشت مکن روی زمین لشکر گیر

🍷
بارها گفته‌ام و بار دگر می‌گویم
که من دلشده این ره نه به خود می‌پویم

🍷
*پی‌نوشت:
طوطی از پارسی توتی
قند از پارسی کند و غند
صدا از پارسی سدا
*طرف: تنها واژه‌ی بیگانه


#روز_حافظ #چکامه_پارسی

🍷 @AdabSar
هرآن‌کس که او از گنهکار چَشم
بخوابید و آسان فروبُرد خَشم

فزونیش هر روز افزون شود
شتاب آورَد دل پُر از خون شود

هرآن‌کس که با آبِ دریا نَبَرد
بجوید نباشد خرَدمندمرد

کمان دار دل را زبانت چو تیر
تو این گفته‌های من آسان مگیر

زبان و خرَد با دلت راست کُن
همی‌ران ازآن‌سان که خواهی سخُن
#فردوسی

امید که:
خجسته بوَد گردش روزگار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar

گر بهاران به غم‌آغشته‌ی هر پاییز است
گردشِ چرخ در اندیشه‌ گُمان‌‌انگیز است


#مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
۸ مهر ۱۴۰۳ خورشیدی
#چکامه_پارسی

🍃🍂 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔷پارسی‌گویی هماره جایگزین‌کردن واژه‌ای پارسی به‌جای واژه‌ی بیگانه نیست. گاهی می‌توان با واگویِشِ درست واژه، پارسی را پاک سُخَنید.
بسیاری از واژه‌ها پارسی‌اند، ولی به‌گونه‌ای نادرست و با زبانی بیگانه بازگو می‌شوند.
در پی، شماری از این واژه‌ها را می‌آوریم و امید داریم که شما نیز در پربارترکردن این پِهرِست یاری‌مان کنید.

#ابریق= آبریز، آوتابه، آفتابه
#برهان= پَروَهان
#بسطام= گستهم، وستهم، ویستهم، بَس‌تَهَم(=بسیار پهلوان)
#بوالهوس= بُلهَوَس
#ثناء= سَنایش
#ثناخوان= سَناخوان
#ثناگوی= سَناگوی، نیایش‌گوی
#جاجرم= جاگرم(شهری در خراسان اَپاختری)
#چپق= چُپُک، چوبَک
#سراج= چراغ
#سطل= سَتل
#سق= سَک
#سق_زدن= سَک‌زدن
#سقز= سَغِز(شهری در کردستان، آدامس)، سَکِز
#شاقول= شاغول
#طارم= تارم
#طاس= تاس
#طاقچه= تاکچه، تاغچه
#طاقدیس= تاکدیس
#طالبی= تالبی
#طب= تَب
#طبرستان= تبرستان
#طبس= تَبَس، تَبَرس
#طپانچه= تُوانچِه
#طپش= تپش
#طراز= تراز
#طوطی= توتی(مرغی که توت می‌خورد)
#طوطی_وار= توتی‌وار
#طهمورث= تَهمورِس
#عروسک= اَروسَک
#فاق= فاژ
#فرسخ= پرسنگ، فرسنگ
#فسا= پَسا(شهری در استان پارس)
#فسقلی= فِسغِلی
#فیروزه= پیروزه
#مائده= میده
#مفلوک= مَفلاک

🔹شماری دیگر از این واژگان:
www.tg-me.com/AdabSar/9292
www.tg-me.com/AdabSar/9353


گردآورنده #مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸

پارسی را پاسداری کن اگر دانشوری
#فریدون_مشیری


زادگاه مهر بود و مهرآیین کشوری
چون درخشان گوهری در پهنه‌ی پهناوری
جای‌جا در سرزمین‌های فراخش
مردمانی پاک‌جان
گونه‌گون آیین و دین
گون‌گون آداب اما یک ‌زبان

«پارسی» جانمایه‌ی هم‌بستگی‌شان بود
هم‌زبانی چهره‌ساز زندگی‌شان بود
دست‌ها در دست هم در جان‌شان می‌تافت
آفتاب دوستی با گرمی جان‌پروری
نور یک فرهنگ می‌تابید بر دل‌هایشان
لاجرم سرشار بود از عشق از آزادگی دنیایشان
بر چکاد سرفرازی جایشان

سرزمین سرفرازان بود «ایران» نام او
مهرورزان جرعه‌نوش جام او
کشوری چشم و چراغ خاوران
سرزمین نیک‌اندیشان و پاکان جهان
نیک‌گفتاران
نیک‌کرداران
کشور نام‌آوران با مردم نام‌آوری

این میان بیگانگان
در کمین بودند با ترفندها
رخنه‌ها کردند از راه «زبان»
تا نفاق افتاد در یاران و خویشاوندها
دست‌ها از هم جدا
اشک‌ها شد جانشین خوش‌ترین لبخندها…

آه! ای از همزبانان، همدلان، افتاده دور
آه! ای از کاروان جا مانده
حیران
ناصبور
روزگار سرفرازی‌هایت آیا آرزوست؟
تا گذاری بار دیگر دست خود در دست دوست
پارسی را پاسداری کن اگر دانشوری…


💚🤍❤️ @AdabSar
🖋 خردمندان را با شش کس آشنایی نتواند بود: یکی آنکه مشورت با کسی کند که از پیرایه‌ی علم عاطل است و خُردْحوصله‌یی که از کارهای شایگانی تنگ آید و دروغْ‌زَنی که به رای خود اعجاب نماید و حریصی که مال را بر نفس ترجیح نهد و ضعیفی که سفر دورْدست اختیار کند و خویشتنْ‌بینی که استاد و مخدوم، سیرتِ او نپسندد.


📚 کلیله و دمنه‌ی نصرالله منشی، به کوشش دکتر محمدرضا برزگر خالقی، رویه‌: ٢٦٤


🖋 خردمندان را با شش کس آشنایی نتواند بود: یکی آنکه رایْزَنی با کسی کند که از پیرایه‌ی دانش نابِهوده است و خُردْشکیبی که از کارهای شایگانی تنگ آید و دروغْ‌زَنی که به رای خود شگفتی نماید و آزمندی که دارایی را بر جانِ خویش برتر داند و کمزوری که سفر دورْدست برگزیند و خویشتنْ‌بینی که استاد و زاوَردار، خوی او نپسندد.


🖋 پی‌نوشت نگارنده:
واژه‌ی «سفر» هم‌ریشه با «سپَردن» است و ریشه‌ی ایرانی دارد.
در پارسی میانه: spar: spurtan
در پارسی کهن: spara
اوستایی: spiriti
سنسکریت: sphurati


#بلال_ریگی
#برگردان_به_پارسی
✒️ @AdabSar
🖋 ادله‌ی اربعه عبارت‌اند از: کتاب، سنت، اجماع و قیاس

#برگردان_به_پارسی

🖋 فرنودهای چهارگانه چنین‌اند: نسک، روش، هم‌رایی و هم‌سنجی


#مجید_دری
✒️ @AdabSar
🍁 جشن گاهنباری «ایاسرم» و گاه آفرینش گیاهان


🍃🍂 پایان مهر هم‌زمان است با یکی دیگر از جشن‌های شش‌گانه‌ی گاهنباری که همچون گاهانبارهای دیگر در پنج روز برگزار می‌شد و روز پنجم آن همراه با جشنی بزرگ بود.

🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهن‌ترین سامانه‌ی گاهشماری ایران بود که گمان شده است خود به‌جامانده از گاهشماری ساده و باریک‌بینانه‌ای باشد که بتوانند یک سال را بخش‌بندی کنند تا هم زمان فرارسیدن سرما و گرما را بدانند و هم برای کشاورزی برنامه‌ریزی کنند. به گمان، نخستین روز تابستان نیز آغاز سال نو بود. در نگر داشته باشید که در اینجا از زمانی بسیار دور سخن می‌گوییم که هیچ‌چیز رویدادنگاری نمی‌شد. اکنون در میان کشاورزان و روستاییان شمارشی همچون چهلم بهار، بیست روز به تابستان و... دیده می‌شود.
ابوریحان بیرونی نوشته است که ایرانیان نیمه‌ی هر فَرشیم (فصل) را بسیار مَهَند (مهم) می‌شمردند و در خوارزم به آن «اَجغار» می‌گفتند.

🍃🍂 بر پایه‌ی آگاهی اندکی که به‌جا‌مانده، بیست‌وپنجم تا سی‌ام مهر (اشتادروز تا انارام روز) چهارمین جشن گاهنباری که «ایاسرم» نام دارد برگزار می‌شد. ایاسَرِم به مانَک (معنی) آغاز سرما و میانه‌ی پاییز است که بر پایه‌ی باورهای کهن، گامه(مرحله)ی چهارم از شش گام آفرینش در این روزها رخ داد و گیاهان آفریده شدند.
گمان می‌رود که جشن‌های گاهانباری هشت‌گانه بودند ولی اکنون از جشن‌های پایان بهار و نیمه‌ی زمستان نشانی دیده نمی‌شود. از این‌رو گفته می‌شود که ساسانیان در آیین‌نگاری کهن دستبَری (تحریف) کرده‌اند تا باور به آفرینش شش‌گانه را به آن بیافزایند و با گاهشمار مزدیسنایی هماهنگ کنند.
با این دیدگاه درباره‌ی زمان گرامیداشت گاهنبار ایاسرم گفته می‌شود که باید آن را هم‌زمان با جشن میانه‌ی پاییز یا پاییزانه در نیمه‌ی آبان بدانیم.


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان


📚 برگرفته از:
۱- جشن‌های ایرانی #پرویز_رجبی
۲- جشن‌های ایران باستان #محمدحسین_موسوی
۳- راهنمای زمان جشن‌ها و گردهمایی‌های ملی #رضا_مرادی_غیاث_آبادی

🌾🌻 @AdabSar
ادب‌سار
🍁 جشن گاهنباری «ایاسرم» و گاه آفرینش گیاهان 🍃🍂 پایان مهر هم‌زمان است با یکی دیگر از جشن‌های شش‌گانه‌ی گاهنباری که همچون گاهانبارهای دیگر در پنج روز برگزار می‌شد و روز پنجم آن همراه با جشنی بزرگ بود. 🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهن‌ترین سامانه‌ی گاهشماری…
🍁 جشن گاهانباری، پل رسیدن به بهشت در باور ایرانیان


🍃🍂 گاهنبارها کهن‌ترین جشن‌های ایرانی بودند. بر پایه‌ی افسانه‌ها آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم در این شش گام آفریده شدند. واژه‌ی گاهنبار برآمده از گاثا یا گاسا به مانک (معنی) گاه بوده و با گات‌ها هم‌ریشه است. در پارسی پهلوی به آن گاسانبار می‌گفتند.
شش گاهنبار سال آیین‌های یکسانی داشتند و ایرانیان باستان در پایبندی به این آیین‌ها سختگیر بودند. اگر کسی از آن سر می‌پیچید، رانده (طرد) می‌شد و نمی‌توانست برای رسیدن به بهشت از پل چینوَت بگذرد. واژه‌ی چینوَت در پارسی باستان به سَرتاک در پارسی پهلوی و صراط در عربی دگرگون شد. گاهانبارها ویژه‌ی بخش کردن سال و برنامه‌ریزی برای کشاورزی بودند.

🍃🍂 پیدایش گاهنبار و جشن‌های گاهنباری را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود گره خورده بودند. گاهنبار در آغاز جشن کشاورزی بود. هریک از گاهنبارها برابر با زمانی است که دگرگونی‌های بنیادین برای کشاورزان رخ می‌داد و این دگرگونی‌ها با خود جشن و شادی می‌آورد.

🍃🍂 گاهنبار یا گاهانبارها جشن ستایش آفرینش بودند. ولی نباید فراموش کرد که بیشتر جشن‌های باستانی ریشه‌ی زیستی داشتند. جشن‌های گاهنباری نیز سال را برای کشاورزان بخش‌بندی می‌کردند. پژوهشگران کنونی می‌گویند در زمان باستان که هنوز گاهشمار (تقویم) هفته و ماه نبود ایرانیان برای بخش‌بندی سال یک سال را به چهار وَرشیم (فصل) بخش می‌کردند و هر ورشیم را با برگزاری جشنی در میانه‌ی آن به دو بخش می‌کردند و این بخش‌بندی راهکاری ساده ولی باریک‌بینانه برای شمارش روزها و آگاه شدن از آغاز و پایان سال بود. یکی دیگر از انگیزه‌های برگزاری جشن‌های نیمه‌ی بهار، تابستان، پاییز و زمستان این بود که کشاورزان و دامداران بتوانند برای کشت‌وکار خود برنامه‌ریزی کنند. در گذشته‌های دور به این جشن‌ها گاهنباری می‌گفتند. چنانچه این دیدگاه درست باشد، ما باید هشت گاهنبار در گاهشمار باستانی داشته باشیم ولی اکنون تنها نام شش گاهنبار را می‌دانیم.

🍃🍂 آیین جشن‌های گاهنباری گرد هم آمدن و ستایش برای دَهِش‌های زمین بود. خوان (سفره) مهمانی گاهنباری باید همه‌جا گسترده می‌شد، مردم جویای روز و روزگار همدیگر می‌شدند و با داد و بخشندگی رفتار می‌کردند. در بندهش آمده است: «اگر کسی در سال یک‌بار به گاهان‌بار برود بر کارهای نیکی که کرده‌است افزوده خواهد شد.»


#پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان


📚 برگرفته از:
۱- مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان #اردشیر_آذرگشسب
۲- دیدی نو از دینی کهن #فرهنگ_مهر
۳- گاهشماری و جشن‌های ایران باستان #هاشم_رضی


🍃🍂 @AdabSar
هرآن‌کس که اندر سرَش مغز بود
همه رای و گفتارِ او نغز بود

هرآن‌گه که باشی تو با رای‌ْزن
سخن‌ها بیارای بی‌انجمن

گرَت رای با آزْمایش بوَد
همه‌روزَت اندر فزایش بوَد

شود جانَت از دشمن آژیرتر
دل و مغز و رایَت جهانگیرتر

کسی را کجا* پیش‌رو شد هوا
چنان دان که رایَش نگیرد نَوا
#فردوسی
*کجا=که

امید که هماره:
ز تو چشم‌ِ گردن‌کشان دور باد


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
ادب‌سار
🍁 جشن گاهانباری، پل رسیدن به بهشت در باور ایرانیان 🍃🍂 گاهنبارها کهن‌ترین جشن‌های ایرانی بودند. بر پایه‌ی افسانه‌ها آسمان، آب، زمین، گیاه، جانوران و آدم در این شش گام آفریده شدند. واژه‌ی گاهنبار برآمده از گاثا یا گاسا به مانک (معنی) گاه بوده و با گات‌ها هم‌ریشه…

🍃🍂 گاهشمار (تقویم) گاهنباری کهن‌ترین سامانه‌ی گاهشماری ایران بود که گمان شده است خود به‌جامانده از گاهشماری ساده‌ای باشد که بتوانند یک سال را بخش‌بندی کنند تا هم زمان فرارسیدن سرما و گرما را بدانند و برای کشاورزی برنامه‌ریزی کنند.

🍃🍂 جشن‌های گاهانبار یا گاسانبار شش‌گانه بودند و با آمیختن با استوره‌های زرتشتی آفرینش هر یک نماد آفرینش یکی از هستارها و باشندگان جهان شدند. گفته‌اند که «گاس» در پارسی باستان به مانک وَرشیم (فصل) بود که به «گاه» دگرگون شد.

🍃🍂 جشن‌های گاهنباری پنج‌روزه بودند و جشن بزرگ آن در روز پنجم برگزار می‌شد. پنجمین روز گاهانبار ایاسرم ۲۱۰ روز پس از نوروز برابر با روزهای پایانی مهر برپا می‌شد.

🍃🍂 گاهنبار ایاسَرِم/ایاثرم چهارمین گاهنبار سال بود و بجز انگیزه‌هایی که گفته شد، جشنی برای آغاز سرما بود. در این زمان چوپانان گاو و گوسفندان را از چراگاه تابستانی به آغل‌های زمستانی می‌بردند.


🍃🍂 درباره‌ی پیوند افسانه‌ای جشن‌های گاهنباری با جمشید پیشدادی در اینجا بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/18636


#پریسا_امام_وردیلو
📸 #هربرت_کریم_مسیحی
#جشن_های_ایرانی #گاهنبار_ایاسرم #جشن_گاهنباری #مهرگان

🍃🍂 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻فوتبال= Football، توپان، لِپـِگام(لِپـِه=توپِ بازی، گیلکی)
🔻فوتبالیست= توپانگـَر
🔻اوت= Out، بیرون
🔻بک= Back، پشتیبان
🔻بک چپ= Left back، پشتیبان چپ
🔻بک راست= Right back، پشتیبان راست
🔻فوروارد= Forward، پیشرو(در فوتبال)
🔻فوروارد چپ= Left forward، پیشروی چپ
🔻فوروارد راست= Right forward، پیشروی راست
🔻ـ Left wing forward، پیشروی دست چپ
🔻ـ Righty wing forward، پیشروی دست راست
🔻فوروارد میانی= Center forward، پیشروی میان
🔻پنالتی= Penalty، تاوان
🔻منطقه جریمه= Penalty area، تاوانگاه
🔻آفساید= Offside، اَویگَت(=تجاوز)
🔻فول= Foul، ماندَک(=خطا)
🔻هند= Hand، دست
🔻تیم= Team، دسته
🔻پاس= Pass، وادِه
🔻هد= Head، سر
🔻کاپیتان= Capitan، سردسته
🔻کرنر= Corner، گوشه
🔻ـ Half back= نگهبان
🔻ـ Left half back= نگهبان چپ
🔻ـ Right half back= نگهبان راست
🔻ـ Goal، هال
🔻ـ Goal keeper= هالبان
🔻ـ Goal area= هالگاه


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#فوتبال #Football
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🗞 در روزنامه خواندم که آتش‌سوزی ساختمان‌های دادگستری و شهربانی به دست آتش‌نشانان خاموش شد.

اگر کوشش‌های استادان زبان در یک سده‌ی گذشته برای پالایش زبان پارسی نبود، این خبر را اینگونه می‌نوشتند:

در جریدهٔ یومیّه قرائت کردم که حریق ابنیه عدلیّه و نظمیّه توسط عمله‌جات اطفاء حریق، اطفاء شد.

#امیر_قربان‌زاده
برگرفته از درگاه «لبخند کویر»
#برگردان_به_پارسی

🗞🖋 @AdabSar

اگر دوست یابد تو را تازه‌روی
بیفزاید این نام را رنگ و بوی

تو با دشمنت رو پُرآژنگ دار
بداندیش را چهره بی‌رنگ دار

بکش جان و دل تا توانی ز رشک
که رشک آورَد گرم و خونین سرشک

هرآن‌گه که رشک آورَد پادشا
نکوهش کند مردم پارسا
#فردوسی


و در این هفته:
تو پدرود باش و مرا یاد دار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوش‌نویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی

@AdabSar

هنر کی بود تا نباشد گهر
نژاده کسی دیده‌ای بی‌هنر؟
#فردوسی


هنرمند راستین اوست که خود را به هر جای و به هر کس درمی‌گسترد؛ ما را از ما می‌پردازد تا از خویش بیاکَنَد. او گوشه‌های تاریک ذهن و دل را می‌کاود، چهره‌هایی ناشناخته از ما را در ژرفای جانمان می‌جوید، بدر می‌کشد، آشکار می‌دارد که بر خود ما دیری پوشیده مانده‌اند. ما گونه‌ها و چهره‌هایی دیگر از خود را به افسون هنر او در وی بازمی‌یابیم و می‌آزماییم. هنرمند به نهانخانه‌ی نهاد ما راه می‌برد. بیگانه‌ای است که هنوز از گردِ راه نارسیده، یار یکدله‌ی ما، همدلِ همراز ما می‌گردد.


#میرجلال_الدین_کزازی
🎨 زیباشناسی سخن پارسی

۲۵ اکتبر، روز جهانی هنرمند گرامی باد.

🎻 @AdabSar
🕊🌏 کوروش امان زندگان زمین
#مسعود_فرزانگان


کوروش به شهریار خردورز دادگر و پیامبر صلح و آرامش نامور شده و باور اندیشمندان آن است که او مردمش را سربلند می‌خواسته به دادگری کوشیده و همه مردم را از هر نژاد، آیین، باور و سرزمین گرامی می‌داشته و «امان زندگان زمین»* بوده است.

در یادکرد از کوروش اگر پندارهای خردگرایانه او وانهاده شود و پندارهای خودگرایانه جای آن را بگیرد بی‌گمان راه دوستداری او پیموده نخواهد شد.
چه بسیار کسان که دانسته و نادانسته هنوز در تکاپوی کاستن نام کوروش‌اند، او را دشمن می‌پندارند و درنیافته‌اند که بنیان شهریار روشنایی‌ها دوری و کاستن از دشمن است.
و بسیار کسان که با نام کوروش گروهی ویژه برای خود ساخته‌‌اند، کوروش را در بند ویژه‌خواری خویش کوچک کرده‌اند و در نیافته‌اند که بزرگی کوروش، پیامبر همگان بودن است و اندیشه او سربلندی همه مردمان جهان.

ایرانیان اگر در این روزگار نابسامان می‌خواهند ایران بزرگ فرهنگی خود را  آبرومند نگهداری کنند باید پندار خردورزانه و کردار بی‌باکانه‌ی او را در خود بارور کنند و نخستین گام، صلح درونی با خویشتن است. پس آنگاه دوستی و مهر با دیگران و در گستره‌ی بزرگت، گرامی‌داشت باورها و خواسته‌های همه مردم جهان و کوشش برای داشتن آزادی و امان برای همه زندگان زمین...


📒 پی‌نوشت:
«امان زندگان زمین» از کتاب «شهریار روشنایی‌ها» سروده‌ی «سیدعلی صالحی» وام گرفته شده است.
#روز_کوروش

@AdabSar
2024/11/15 13:31:19
Back to Top
HTML Embed Code: