🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عینک*= Eyeglass، آیینَک، آیِنَک، دیدیار، چشمیار، چشمینه، چشمی، چشمک، چشمافزار
🔻عینک آفتابی= آیینک آفتابی، آیِنَک آفتابی
🔻عینک ذرهبینی= آیینَکِ ریزبینی، چشمیِ نزدیکبین
🔻عینکزدن= آیِنَکزدن
🔻عینکساز= Optometrist، آیِنَکساز
🔻عینکسازی= آیینکسازی
🔻عینک طبی= آیینک پزشکی
🔻عینکفروشی= Optometry، آیینکفروشی، آیِنَکفروشی
🔻عینکی= آیینَکی، آیِنَکی
🔻عدسی عینک= مِژوک آیینَک، شیشهی آیینک، شیشهی چشمینه
🔻جلد عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻قاب عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻نمرهی عینک= شمارهی آینک، شمارهی آیینک، شمارهی چشمیار، شمارهی دیدیار، شمارهی چشمینه، شمارهی چشمی، شمارهی چشمافزار
*«آیینک» واژهای پارسی است و «عینک» اَرَبیدهی(معرب) آن است.
✍نمونه:
🔺نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صافدلان دورنما میباشد #صائب=
نیست شایا که ز من دور توانی گردید
آیِنَک پاکدلان دورنما میباشد
🔺جایت به فراز دیده در میدادند
چون عینک اگر کج و دورو میبودی=
جایت به فراز دیده در میدادند
چون چشمینه اگر کژ و دورو میبودی
🔺ای چشم سپهر از تو روشن
عینکنِهِ دیدههای روزن #درویش_واله_هروی=
ای چشم سپهر از تو روشن
آیینکنِهِ دیدههای روزن
🖋 #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عینک #عینکی #Eyeglass #Optometrist #Optometry
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻عینک*= Eyeglass، آیینَک، آیِنَک، دیدیار، چشمیار، چشمینه، چشمی، چشمک، چشمافزار
🔻عینک آفتابی= آیینک آفتابی، آیِنَک آفتابی
🔻عینک ذرهبینی= آیینَکِ ریزبینی، چشمیِ نزدیکبین
🔻عینکزدن= آیِنَکزدن
🔻عینکساز= Optometrist، آیِنَکساز
🔻عینکسازی= آیینکسازی
🔻عینک طبی= آیینک پزشکی
🔻عینکفروشی= Optometry، آیینکفروشی، آیِنَکفروشی
🔻عینکی= آیینَکی، آیِنَکی
🔻عدسی عینک= مِژوک آیینَک، شیشهی آیینک، شیشهی چشمینه
🔻جلد عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻قاب عینک= آیینکدان، آیِنَکدان، جاآیینکی
🔻نمرهی عینک= شمارهی آینک، شمارهی آیینک، شمارهی چشمیار، شمارهی دیدیار، شمارهی چشمینه، شمارهی چشمی، شمارهی چشمافزار
*«آیینک» واژهای پارسی است و «عینک» اَرَبیدهی(معرب) آن است.
✍نمونه:
🔺نیست ممکن که ز من دور توانی گردید
عینک صافدلان دورنما میباشد #صائب=
نیست شایا که ز من دور توانی گردید
آیِنَک پاکدلان دورنما میباشد
🔺جایت به فراز دیده در میدادند
چون عینک اگر کج و دورو میبودی=
جایت به فراز دیده در میدادند
چون چشمینه اگر کژ و دورو میبودی
🔺ای چشم سپهر از تو روشن
عینکنِهِ دیدههای روزن #درویش_واله_هروی=
ای چشم سپهر از تو روشن
آیینکنِهِ دیدههای روزن
🖋 #مجید_دری
#پارسی_پاک
#عینک #عینکی #Eyeglass #Optometrist #Optometry
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌴☀️ جشن آغاز تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب
🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! در واپسین روز خرداد نیز جشن پیشواز جشنهای تابستانی برپا میشد.
🌴 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهانباری ایران، آغاز سال نو با آغاز تابستان همزمان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز: گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امرداد دنباله داشت. جشنهای این چله کموبیش همسان و همریشه بودند.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری میتابد و روزها بلندند. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون «چهارتاغی» بهره میبردند.هنوز یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌴 در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیه(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران (شهیدان) میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌴 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🌴 در نیمروز(جنوب) خراسان از یکم تیر تا دهم امرداد را چلهی تموز و از دهم امرداد تا آخر این ماه را «چلهی خُرد» میگویند. «جشن ۹۰روز» که هنوز در روستای «حوضماهی» شهر مبارکه برگزار میشود، به جا مانده از جشنهای چلهی تموز است.
🌴 جشن «روز زیادی» در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
🌴 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای «درود بر خورشید» در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برداشت آزاد از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- ایراننامه #شاهین_سپنتا
☀️🌴 @AdabSar
🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی و جشنهایی برای شادی! در واپسین روز خرداد نیز جشن پیشواز جشنهای تابستانی برپا میشد.
🌴 در ایران آغاز هر فَرشیم/وَرشیم(فصل) بهانهای برای جشن بود و در گاهشماری گاهانباری ایران، آغاز سال نو با آغاز تابستان همزمان بود. در این زمان چلهی تموز(تموز: گرمای سخت) نیز آغاز میشد و تا دهم امرداد دنباله داشت. جشنهای این چله کموبیش همسان و همریشه بودند.
🌴 در آغاز تابستان، خورشید بیش از هر زمان دیگری میتابد و روزها بلندند. از سویی مردم جهان باستان به پدیدههای کیهانی دلبستگی بسیاری داشتند و رویدادهای کیهانی را با باورهایشان میآمیختند.
ایرانیان برای بازشناسی(تشخیص) روز نخست تابستان و دگرگونی تابستانی از سازههای خورشیدی و گاهشمار آفتابی همچون «چهارتاغی» بهره میبردند.هنوز یک نمونه از آن در نیاسر کاشان بهرهبرداری میشود.
🌴 در پگاه یکم تیر و همزمان با سر زدن خورشید، زنان اسپند دود میکردند و درآیه(ورودی) خانه را آب و جارو میکردند.
یکی از شناختهشدهترین آیینهای یکم تیر برگزاری یادبودی برای گرامیداشت جانسپاران (شهیدان) میهن بود. به باور پیشینیان در این روز بسیاری از ایرانیان باستان در راه میهن جان سپردند. اکنون این آیین در میان زرتشتیان برگزار میشود.
🌴 امروز در یکم تیر گرامیداشت چلهی تموز در استان خراسان و جشن آبپاشونک در چند شهر میانی کشور همچون اراک و فراهان برگزار میشود. در جشن آبپاشونک، مردم در گردشگاهها و دشتها آببازی میکنند. این آیین همسان و همریشه با جشن آبریزگان در میانهی تیر است.
🌴 در نیمروز(جنوب) خراسان از یکم تیر تا دهم امرداد را چلهی تموز و از دهم امرداد تا آخر این ماه را «چلهی خُرد» میگویند. «جشن ۹۰روز» که هنوز در روستای «حوضماهی» شهر مبارکه برگزار میشود، به جا مانده از جشنهای چلهی تموز است.
🌴 جشن «روز زیادی» در واپسین روز خرداد برای پیشواز فرارسیدن بلندترین روز سال و آغاز تابستان برگزار میشد و گفته میشود که برای همین نام خرداد به مانَک(معنی) رسایی را برای این ماه برگزیدند.
🌴 در سال ۲۰۱۴ ترسایی(میلادی)، هندوستان توانست روز یکم تیر را با نام روز جهانی یوگا و با آیینهای «درود بر خورشید» در سازمان کشورهای همبسته(ملل متحد) نیز آیینمَند(رسمی) کند. بسیار پیش از این، آیینهای گرامیداشت خورشید و هماهنگی با آن در آیین مهرپرستی یا میتراگرایی پدید آمده بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برداشت آزاد از:
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- ایراننامه #شاهین_سپنتا
☀️🌴 @AdabSar
دو بازی به هم دَر نبایدزدن
می و بزم و نخچیر و بیرون شدن
که تن گردد از جُستن می گران
نگه داشتند این سخن مهتران
و گر دشمن آید به جایی پدید
ازین کارها دل نباید برید
درَم دادن و تیغ پیراستن
ز هر پادشاهی سپه خواستن
به فردا مَمان کارِ امروز را
برِ تخت مَنْشان بدآموز را
#فردوسی
امید که:
همه روزگارانِ تو سور باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
می و بزم و نخچیر و بیرون شدن
که تن گردد از جُستن می گران
نگه داشتند این سخن مهتران
و گر دشمن آید به جایی پدید
ازین کارها دل نباید برید
درَم دادن و تیغ پیراستن
ز هر پادشاهی سپه خواستن
به فردا مَمان کارِ امروز را
برِ تخت مَنْشان بدآموز را
#فردوسی
امید که:
همه روزگارانِ تو سور باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
ادبسار
🌴☀️ جشن آغاز تابستان، جشنهای گرامیداشت آب و آفتاب 🌴 با آغازیدن تابستان و ماه تیر، ماه آرش شیواتیر، این استورهی کمانگیر، جشنهای پرشمار تابستانی در ایران باستان آغاز میشد. جشنهایی در ستایش آب، ستایش آفتاب، روشنایی بیشتر و بلندترین روز سال، ستایش فرزانگی…
🌴☀️ آغاز تابستان و جشن واگشت تابستانی
🌴 جشن آغاز تابستان همراه با واگشت(انقلاب) تابستانی و آغاز سال نو بر پایهی گاهشمار گاهنباری در روزگاران بسیار کهن برگزار میشد.
یکی از آیینهای این جشن برپایی پُرسه(ختم) همگانی به یاد درگذشتگان یک سال گذشته و دیدار با خانوادههای آنان بود. گفته شده که در چنین روزی ایرانیان بسیاری در راه میهن جان باختند.
از دیگر آیینهای این روز که خاستگاه آن میانرودان(بینالنهرین) بود و در خاورمیانه برگزار میشد، آبپاشونک و بزرگداشت «ایزد تموز» بود.
🌴 ایزد تموز همتای «ایزد ریپیتون» و خدای رویش گیاهان و زندگی بود. در افسانههای این سرزمین، تموز با ایزدبانوی «ایشتار» که همتای ایزدبانوی «آناهیتا» است، پیوند زناشویی بست. ولی دلباختگی سرسختانهی ایشتار هر تابستان او را میمیراند و به زیر زمین میفرستاد و به دنبال آن گرمای خشککننده فرا میرسید.
در میانرودان باستان سوگواری مرگ تموز در تابستان برگزار میشد زیرا گرمای سوزان این سرزمین گیاهان و سرسبزی را میخشکاند. سپس چندی بعد ایشتار به جهان زیر زمین میرفت و تموز را به زمین بازمیگرداند و سرسبزی و بهار دوباره فرا میرسید.
از آیینهای سوگواری تموز در آغاز تابستان، آبپاشی برای پسواز(بدرقه) او بود که هنوز در میان آشوریان زنده است. تموز در پارسی به مانک (معنی) گرمای فراوان است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برگرفته از:
- ایرانیان ارمنی #اسماعیل_رائین
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
☀️🌴 @AdabSar
🌴 جشن آغاز تابستان همراه با واگشت(انقلاب) تابستانی و آغاز سال نو بر پایهی گاهشمار گاهنباری در روزگاران بسیار کهن برگزار میشد.
یکی از آیینهای این جشن برپایی پُرسه(ختم) همگانی به یاد درگذشتگان یک سال گذشته و دیدار با خانوادههای آنان بود. گفته شده که در چنین روزی ایرانیان بسیاری در راه میهن جان باختند.
از دیگر آیینهای این روز که خاستگاه آن میانرودان(بینالنهرین) بود و در خاورمیانه برگزار میشد، آبپاشونک و بزرگداشت «ایزد تموز» بود.
🌴 ایزد تموز همتای «ایزد ریپیتون» و خدای رویش گیاهان و زندگی بود. در افسانههای این سرزمین، تموز با ایزدبانوی «ایشتار» که همتای ایزدبانوی «آناهیتا» است، پیوند زناشویی بست. ولی دلباختگی سرسختانهی ایشتار هر تابستان او را میمیراند و به زیر زمین میفرستاد و به دنبال آن گرمای خشککننده فرا میرسید.
در میانرودان باستان سوگواری مرگ تموز در تابستان برگزار میشد زیرا گرمای سوزان این سرزمین گیاهان و سرسبزی را میخشکاند. سپس چندی بعد ایشتار به جهان زیر زمین میرفت و تموز را به زمین بازمیگرداند و سرسبزی و بهار دوباره فرا میرسید.
از آیینهای سوگواری تموز در آغاز تابستان، آبپاشی برای پسواز(بدرقه) او بود که هنوز در میان آشوریان زنده است. تموز در پارسی به مانک (معنی) گرمای فراوان است.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #چله_تموز #تیرگان #جشن_آغاز_تابستان #آب_پاشونک
📚 برگرفته از:
- ایرانیان ارمنی #اسماعیل_رائین
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
☀️🌴 @AdabSar
🪷 جشن نیلوفر، رازآمیز و افسانهای
🪷 «نیلوفر»، یکی از رازآمیزترین نمادهای باستانی در خورآیان (مشرقزمین) بهویژه هند و ایران و نماد والایی آدمی است. زیرا پای در گِل، تن در آب و چشم بر خورشید و آسمان دارد. این گُل که در جهان باستان بسیار ارجمند بود بر دیوارهای کاخ آپادانا، در جامهی هخامنشیان و در تاغ بستان کرمانشاه دیده میشود. این گل از نمادهای آشتی و دوستی بود.
🪷 «جشن نیلوفر» در خردادروز از تیرماه برابر با ششم تیر در ایران برگزار میشد. «ابوریحان بیرونی» نوشته بود که جشن نیلوفر از جشنهای تازه است و دیرینگی جشنهای کهن را ندارد. در برهان قاطع آمده که امردادروز از هر ماه(روز هفتم هرماه) جشن بود که این جشن در ماه خرداد یا امرداد جشن نیلوفر خوانده میشد. ولی دیگران باور دارند که این جشن در خرداد روز (ششم) تیر برگزار میشد. روشن است که جشنهای چلهی تموز(یکم تیر تا دهم امرداد)، جشنهای آب و آفتاب و در پیوند با یکدیگر بودند ولی شوربختانه از چیستی و آیینهای جشن نیلوفر آگاهی چندانی برای ما نمانده و ایرانشناسان به چند گمانزد بسنده کردهاند.
🪷 مهرپرستی یا خورشیدپرستی از نخستین کیش و آیینهای آدمی در جهان باستان بود و پایههای یکتاپرستی در این زمان گذاشته شد. در باور ایرانیان گل نیلوفر با میترا یا خورشید پیوند داشت. زیرا رویش سالانهی نیلوفر در چلهی تموز که گرمترین روزهای سال بودند رخ میداد و از سویی این گلها هر پگاه با سر زدن خورشید میشکفتند و با فرو افتادنش بسته میشدند.
🪷 این ویژگی زیستی نیلوفر مایهی آن شد که نیلوفر و مهر یا آفتاب را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر بدانند.
🪷 در باورهای کهن، گل نیلوفر با آناهیتا یا ایزدبانوی آب و ایزدبانوی خرداد که او نیز نگهبان آبها بود، پیوند داشت. در ماتیکان (کتاب) پهلوی بندهش نوشته شده که نیلوفر نشانهی ایزدبانوی آبان بود.
🪷 یکی دیگر از گمانها دربارهی چیستی جشن نیلوفر این است که جشن تیرگان در دو روز و با نامهای تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ برگزار میشد.
تیرگان کوچک یا جشن نیلوفر (ششم تیر) روزی بود که مردم خسته از جنگ بودند. بر پایهی افسانهها آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرزهای ایران را نشان دهد به بلندی رفت و نیروی جان در تیر نهاد و کمان کشید. سه روز پس از آن و به یاری ایزدِ باد تیر روی درختی در آنسوی خراسان فرود آمد. در این روز جنگ پایان یافت و جشن بزرگی برپا شد که تیرگان بزرگ نام گرفت.
ولی جشن تیرگان هفت روز پس از جشن نیلوفر برگزار میشد و بسیاری ایرانشناسان با این گمان همرای نیستند.
🪷 جایگاه ریشهدار گل نیلوفر یک باور هند و آریایی است. گل نیلوفر امروز در میان هندوان ارزش والایی دارد و یکی از نمادهای یوگا است.
در نبیک(کتاب) «آیین زندگی، اخلاق کاربردی» نوشته شده که در آیین هندو و هنگام درونشد(ورود) به نیایشگاه(معبد) شما بهتر است همراه خود گل نیلوفر داشته باشید. این کار همانند گفتوگو با خداست. نیلوفر، گلی است که در آبهای آلوده و بدبو میروید ولی بسیار زیباست. نیایشکنندگان با این رفتار به خدا میگویند که تو همانی که میتواند از آلودگی چنین گل زیبایی بیافریند. من هم در گرداب همبودگاه(جامعه) و زندگی گرفتارم. مرا هم زیبا کن.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیلوفر #تیرگان
goo.gl/femBeX
🪷 برگرفته از:
- واژه نامهی دهخدا
- جشنهای آب #هاشم_رضی
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز) #ابوالقاسم_آخته
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- آیین زندگی، اخلاق کاربردی #احمد_حسین_شریفی
🪷 برای آشنایی با آبانگان و جایگاه آناهیتا برچسب #جشن_آبانگان را بجویید و برای آشنایی با نام دخترانهی نیلوفر به این دو پیوند بنگرید:
www.tg-me.com/AdabSar/6589
www.tg-me.com/AdabSar/6590
🪷 @AdabSar
🪷 «نیلوفر»، یکی از رازآمیزترین نمادهای باستانی در خورآیان (مشرقزمین) بهویژه هند و ایران و نماد والایی آدمی است. زیرا پای در گِل، تن در آب و چشم بر خورشید و آسمان دارد. این گُل که در جهان باستان بسیار ارجمند بود بر دیوارهای کاخ آپادانا، در جامهی هخامنشیان و در تاغ بستان کرمانشاه دیده میشود. این گل از نمادهای آشتی و دوستی بود.
🪷 «جشن نیلوفر» در خردادروز از تیرماه برابر با ششم تیر در ایران برگزار میشد. «ابوریحان بیرونی» نوشته بود که جشن نیلوفر از جشنهای تازه است و دیرینگی جشنهای کهن را ندارد. در برهان قاطع آمده که امردادروز از هر ماه(روز هفتم هرماه) جشن بود که این جشن در ماه خرداد یا امرداد جشن نیلوفر خوانده میشد. ولی دیگران باور دارند که این جشن در خرداد روز (ششم) تیر برگزار میشد. روشن است که جشنهای چلهی تموز(یکم تیر تا دهم امرداد)، جشنهای آب و آفتاب و در پیوند با یکدیگر بودند ولی شوربختانه از چیستی و آیینهای جشن نیلوفر آگاهی چندانی برای ما نمانده و ایرانشناسان به چند گمانزد بسنده کردهاند.
🪷 مهرپرستی یا خورشیدپرستی از نخستین کیش و آیینهای آدمی در جهان باستان بود و پایههای یکتاپرستی در این زمان گذاشته شد. در باور ایرانیان گل نیلوفر با میترا یا خورشید پیوند داشت. زیرا رویش سالانهی نیلوفر در چلهی تموز که گرمترین روزهای سال بودند رخ میداد و از سویی این گلها هر پگاه با سر زدن خورشید میشکفتند و با فرو افتادنش بسته میشدند.
🪷 این ویژگی زیستی نیلوفر مایهی آن شد که نیلوفر و مهر یا آفتاب را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر بدانند.
🪷 در باورهای کهن، گل نیلوفر با آناهیتا یا ایزدبانوی آب و ایزدبانوی خرداد که او نیز نگهبان آبها بود، پیوند داشت. در ماتیکان (کتاب) پهلوی بندهش نوشته شده که نیلوفر نشانهی ایزدبانوی آبان بود.
🪷 یکی دیگر از گمانها دربارهی چیستی جشن نیلوفر این است که جشن تیرگان در دو روز و با نامهای تیرگان کوچک و تیرگان بزرگ برگزار میشد.
تیرگان کوچک یا جشن نیلوفر (ششم تیر) روزی بود که مردم خسته از جنگ بودند. بر پایهی افسانهها آرش کمانگیر برای پرتاب تیری که مرزهای ایران را نشان دهد به بلندی رفت و نیروی جان در تیر نهاد و کمان کشید. سه روز پس از آن و به یاری ایزدِ باد تیر روی درختی در آنسوی خراسان فرود آمد. در این روز جنگ پایان یافت و جشن بزرگی برپا شد که تیرگان بزرگ نام گرفت.
ولی جشن تیرگان هفت روز پس از جشن نیلوفر برگزار میشد و بسیاری ایرانشناسان با این گمان همرای نیستند.
🪷 جایگاه ریشهدار گل نیلوفر یک باور هند و آریایی است. گل نیلوفر امروز در میان هندوان ارزش والایی دارد و یکی از نمادهای یوگا است.
در نبیک(کتاب) «آیین زندگی، اخلاق کاربردی» نوشته شده که در آیین هندو و هنگام درونشد(ورود) به نیایشگاه(معبد) شما بهتر است همراه خود گل نیلوفر داشته باشید. این کار همانند گفتوگو با خداست. نیلوفر، گلی است که در آبهای آلوده و بدبو میروید ولی بسیار زیباست. نیایشکنندگان با این رفتار به خدا میگویند که تو همانی که میتواند از آلودگی چنین گل زیبایی بیافریند. من هم در گرداب همبودگاه(جامعه) و زندگی گرفتارم. مرا هم زیبا کن.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #جشن_نیلوفر #تیرگان
goo.gl/femBeX
🪷 برگرفته از:
- واژه نامهی دهخدا
- جشنهای آب #هاشم_رضی
- راهنمای زمان جشنها و گردهماییهای ملی ایران باستان #رضا_مرادی_غیاث_آبادی
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران (از دوران باستان تا امروز) #ابوالقاسم_آخته
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر استوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- آیین زندگی، اخلاق کاربردی #احمد_حسین_شریفی
🪷 برای آشنایی با آبانگان و جایگاه آناهیتا برچسب #جشن_آبانگان را بجویید و برای آشنایی با نام دخترانهی نیلوفر به این دو پیوند بنگرید:
www.tg-me.com/AdabSar/6589
www.tg-me.com/AdabSar/6590
🪷 @AdabSar
ادبسار
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی ▫️ شَطَل = از پارسی شَتَل، پول نگهدار منگیان(قماربازان) در بازی ▪️ شِعر = از پارسی شَروِه، چامِه، چَکامِه، سَرواد، سُرُود، دانستن (از شعور). شنیده شده از واژهی سانسکریت Srati و ریشهی اوستایی سرو: شنیدن، سرود است ▫️…
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▪️ شُلشُل، شَلَِل = از پارسی شُر شُر(آب)، آبشار کوچک، آب روان
▫️ شَلَف، شَلافِه، شَلفیه = از پارسی شَلف، زن روسپی
▪️ شَلفیِنه = از پارسی شلفینه، زهار زن، شرمگاه
▫️ شلقاء = از پارسی چاقو
▪️ شِلّم = از پارسی شُلَم، خشم و ستیز بیجا و بیهوده
▫️ شَمارِق = بنگرید به شبارق
▪️ شَمّاس، شَمُوس = از پارسی چَموش، ستور سَرکِش
▫️ شَمَختَر = از پارسی شُوراَختر، بَداختر، شوماختر
▪️ شَمشاد = از پارسی شِمشاد، semsad=نام درختی زیبا که شاخههای تازه درآمدهی آن درخت را شمشار گویند و چون این شاخهها میل به زمین دارند در ادب پارسی سرودههای زیادی در شکوهاش سرودهاند
▫️ شَمَرَّج = از پارسی سه۳، تازی مرّه(بار)، سه بار
▪️ شمعدان = از تازی شمع و پارسی جای شمع، شمالهدان، سپنداره
▫️ شَمَندَر = از پارسی چغندر
▪️ شَمَن = از پارسی چمن
▫️ شَنار = از پارسی شِنار، ننگ و آک
▪️ شناشیل(گویش عراقی) = از پارسی شاهنشین، بالاخانهی بزرگ
▫️ شَنان = از پارسی شنان، چوبهایی که بهم بسته و از آن زورق میسازند
▪️ شََنبَذ = از پارسی شنبه
▫️ شَنجار = از پارسی شَنگار، گیاهی است دارویی و سرخ به رنگ خون که میگویند خون را میبندد
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
▪️ شُلشُل، شَلَِل = از پارسی شُر شُر(آب)، آبشار کوچک، آب روان
▫️ شَلَف، شَلافِه، شَلفیه = از پارسی شَلف، زن روسپی
▪️ شَلفیِنه = از پارسی شلفینه، زهار زن، شرمگاه
▫️ شلقاء = از پارسی چاقو
▪️ شِلّم = از پارسی شُلَم، خشم و ستیز بیجا و بیهوده
▫️ شَمارِق = بنگرید به شبارق
▪️ شَمّاس، شَمُوس = از پارسی چَموش، ستور سَرکِش
▫️ شَمَختَر = از پارسی شُوراَختر، بَداختر، شوماختر
▪️ شَمشاد = از پارسی شِمشاد، semsad=نام درختی زیبا که شاخههای تازه درآمدهی آن درخت را شمشار گویند و چون این شاخهها میل به زمین دارند در ادب پارسی سرودههای زیادی در شکوهاش سرودهاند
▫️ شَمَرَّج = از پارسی سه۳، تازی مرّه(بار)، سه بار
▪️ شمعدان = از تازی شمع و پارسی جای شمع، شمالهدان، سپنداره
▫️ شَمَندَر = از پارسی چغندر
▪️ شَمَن = از پارسی چمن
▫️ شَنار = از پارسی شِنار، ننگ و آک
▪️ شناشیل(گویش عراقی) = از پارسی شاهنشین، بالاخانهی بزرگ
▫️ شَنان = از پارسی شنان، چوبهایی که بهم بسته و از آن زورق میسازند
▪️ شََنبَذ = از پارسی شنبه
▫️ شَنجار = از پارسی شَنگار، گیاهی است دارویی و سرخ به رنگ خون که میگویند خون را میبندد
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
🪷 جشن نیلوفر و افسانهی فرّ زرتشت
🪷 خردادروز از ماه تیر که برابر با ششم این ماه است روز برگزاری جشن نیلوفر در ایران کهن و یکی از جشنهای آب است. خرداد و تیر با آب و باران پیوند دارند و در باورهای باستانی نیلوفر نیز وابسته به آبان و آناهیتا(ایزدبانوی آبها) است.
🪷 آب از آن روی نزد ایرانیان ارجمند است که بخشهای بزرگی از این سرزمین از دیرباز خشک و خشن بوده و گاه درگیر خشکسالی رنجآور و گاه گرفتار تندآبههای ویرانگر بود. ولی ایرانیان خردمندانه با این پدیدهها روبرو میشدند. با کندن چاه و کاریز، ساختن آببند(سد) و راهآبههای گوناگون به دنبال راههایی برای سامان دادن آبرسانی بودند. شاید بتوان ایرانیان را بنیادگذاران سامانههای آبرسانی دانست که با رساندن آب به زمینهای تشنه و کاشت گیاه و درخت زمین زیر پای خود را زیبا و آباد میکردند.
🪷 در زیستبوم ایران ماه تیر ماه داشتِ فرآوردههای کشاورزی و آغاز گرما و خشکی است. پس نیاکان ما با روشهایی که گفته شد آب را به زمینهای تشنه میرساندند. کاری که در زمان خود بیمانند بود و نشان از مردمی توانا و کوشا داشت. به گواه یافتههای باستانشناسی مردم این سرزمین همیشه با زیستبوم سخت خود در نبرد بودند و این نبرد امروز هم با پیشرفت دانش دنباله دارد. این نبرد در «تیر یَشت» اوستا با افسانهی دلنشین جنگ میان تیشتر یا ایزد باران با دیو اَپوش که دیو خشکسالی است بازنمایی شده است.
ایرانیان هیچگاه با پلیدی آب را آلوده نمیکردند و روی رودخانهها پل میزدند تا آب آلوده نشود و ایزدان و ایزدبانوان آب آزرده نگردند.
🪷 به #جشن_نیلوفر برگردیم. نیلوفر/نیلوپر نام همگانی گلهای آبزاد است که گلهای زندگی و آفرینش خوانده میشوند. در افسانههای دینی ایرانیان کهن گل نیلوفر نگهدارندهی تخمه یا فرّ زرتشت است. در هر هزاره از تخمهی سوشیانت(موعود) سهگانهی زرتشت سه دوشیزهی پاک و برگزیده هنگام آبتنی در دریاچه کیانسه(هامون) سیستان باردار میشوند و هر سه سوشیانت در خردادروز از فرورودین یا ششم فروردین زاده میشوند.
🪷 نیلوفر با آفتاب سر برون میآورد و باز با آفتاب فرو میرود. در «برهان قاطع» نوشته شده که مرغی هنگام فرورفتن نیلوفر درمیآید و بامداد با شکفتن دوبارهی نیلوفر میپرد و میرود. شاید داستان مرغ در اینجا پیوندی با فرّ زرتشت و سهگانههای زرتشتی که در هر هزاره آشکار میشوند داشته باشد. به باور ایرانیان فرّ به کالبد مرغ در میآید.
در باورهای مهرپرستی نیز ایزد مهر از درون گل نیلوفر زاده میشود. در جشن مهرگان نیز موبد موبدان خوانچهای به شاه پیشکش میکرد که در آن گل نیلوفر بود. آب نیلوفر خوشبو بود و آن را «بوشکور» مینامیدند و همچون باده مینوشیدند.
🪷 از دید اخترشناسی جشن نیلوفر در روزهای واگشت(انقلاب) تابستانی و بلندترین روزهای سال و از سویی با آغاز تیر و آغاز گرمای سخت برگزار شده و در برابر جشن شب چله است که در آغاز واگشت زمستانی برگزار میشد. از سویی شاید جشن نیلوفر پیشواز جشن بزرگ #تیرگان باشد.
🪷 اگر به انگیزهی زمینی جشن نیلوفر بنگریم گفته شده که این جشن بهانهی گرامیداشت کشاورزی و باغبانی است. زیرا برگزاری این جشن همزمان بود با شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آبهای ایران.
در تورات این جشن با نام جشن Mutradi خوانده شده که کهنترین ریشهی آن به ایرانیان و مادها برمیگردد. بیرونی نوشته است که جشن نیلوفر همچون جشن تیرگان برای سپاسگزاری از زمینهای کشاورزی برگزار میشد.
✍ برگرفته از یادداشتهای:
- جشن نیلوفر #وحید_شریعت_زاده تارنمای ایرانبوم
- جشن نیلوفر #بهمن_انصاری
🪷 بیشتر بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/20877
#جشن_های_ایرانی
🪷 @AdabSar
🪷 خردادروز از ماه تیر که برابر با ششم این ماه است روز برگزاری جشن نیلوفر در ایران کهن و یکی از جشنهای آب است. خرداد و تیر با آب و باران پیوند دارند و در باورهای باستانی نیلوفر نیز وابسته به آبان و آناهیتا(ایزدبانوی آبها) است.
🪷 آب از آن روی نزد ایرانیان ارجمند است که بخشهای بزرگی از این سرزمین از دیرباز خشک و خشن بوده و گاه درگیر خشکسالی رنجآور و گاه گرفتار تندآبههای ویرانگر بود. ولی ایرانیان خردمندانه با این پدیدهها روبرو میشدند. با کندن چاه و کاریز، ساختن آببند(سد) و راهآبههای گوناگون به دنبال راههایی برای سامان دادن آبرسانی بودند. شاید بتوان ایرانیان را بنیادگذاران سامانههای آبرسانی دانست که با رساندن آب به زمینهای تشنه و کاشت گیاه و درخت زمین زیر پای خود را زیبا و آباد میکردند.
🪷 در زیستبوم ایران ماه تیر ماه داشتِ فرآوردههای کشاورزی و آغاز گرما و خشکی است. پس نیاکان ما با روشهایی که گفته شد آب را به زمینهای تشنه میرساندند. کاری که در زمان خود بیمانند بود و نشان از مردمی توانا و کوشا داشت. به گواه یافتههای باستانشناسی مردم این سرزمین همیشه با زیستبوم سخت خود در نبرد بودند و این نبرد امروز هم با پیشرفت دانش دنباله دارد. این نبرد در «تیر یَشت» اوستا با افسانهی دلنشین جنگ میان تیشتر یا ایزد باران با دیو اَپوش که دیو خشکسالی است بازنمایی شده است.
ایرانیان هیچگاه با پلیدی آب را آلوده نمیکردند و روی رودخانهها پل میزدند تا آب آلوده نشود و ایزدان و ایزدبانوان آب آزرده نگردند.
🪷 به #جشن_نیلوفر برگردیم. نیلوفر/نیلوپر نام همگانی گلهای آبزاد است که گلهای زندگی و آفرینش خوانده میشوند. در افسانههای دینی ایرانیان کهن گل نیلوفر نگهدارندهی تخمه یا فرّ زرتشت است. در هر هزاره از تخمهی سوشیانت(موعود) سهگانهی زرتشت سه دوشیزهی پاک و برگزیده هنگام آبتنی در دریاچه کیانسه(هامون) سیستان باردار میشوند و هر سه سوشیانت در خردادروز از فرورودین یا ششم فروردین زاده میشوند.
🪷 نیلوفر با آفتاب سر برون میآورد و باز با آفتاب فرو میرود. در «برهان قاطع» نوشته شده که مرغی هنگام فرورفتن نیلوفر درمیآید و بامداد با شکفتن دوبارهی نیلوفر میپرد و میرود. شاید داستان مرغ در اینجا پیوندی با فرّ زرتشت و سهگانههای زرتشتی که در هر هزاره آشکار میشوند داشته باشد. به باور ایرانیان فرّ به کالبد مرغ در میآید.
در باورهای مهرپرستی نیز ایزد مهر از درون گل نیلوفر زاده میشود. در جشن مهرگان نیز موبد موبدان خوانچهای به شاه پیشکش میکرد که در آن گل نیلوفر بود. آب نیلوفر خوشبو بود و آن را «بوشکور» مینامیدند و همچون باده مینوشیدند.
🪷 از دید اخترشناسی جشن نیلوفر در روزهای واگشت(انقلاب) تابستانی و بلندترین روزهای سال و از سویی با آغاز تیر و آغاز گرمای سخت برگزار شده و در برابر جشن شب چله است که در آغاز واگشت زمستانی برگزار میشد. از سویی شاید جشن نیلوفر پیشواز جشن بزرگ #تیرگان باشد.
🪷 اگر به انگیزهی زمینی جشن نیلوفر بنگریم گفته شده که این جشن بهانهی گرامیداشت کشاورزی و باغبانی است. زیرا برگزاری این جشن همزمان بود با شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آبهای ایران.
در تورات این جشن با نام جشن Mutradi خوانده شده که کهنترین ریشهی آن به ایرانیان و مادها برمیگردد. بیرونی نوشته است که جشن نیلوفر همچون جشن تیرگان برای سپاسگزاری از زمینهای کشاورزی برگزار میشد.
✍ برگرفته از یادداشتهای:
- جشن نیلوفر #وحید_شریعت_زاده تارنمای ایرانبوم
- جشن نیلوفر #بهمن_انصاری
🪷 بیشتر بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/20877
#جشن_های_ایرانی
🪷 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻سمعک = Hearing aid، Pseudoplasm، Cilicism، گوشیار، گوشینه، گوشَک، گوشانه، گوشافزار، شنیدیار، شنیدافزار
✍نمونه:
🔺احتیاج به سمعک دارد=
نیاز به شنیدافزار دارد
🔺گوشهای تو سنگین شده
آنقدر که با سمعک هم
صدای قلبم را نمیشنوی #سعید_محسن_زاده=
گوشهای تو سنگین شده
آن اندازه که با گوشینه هم
سدای دلم را نمیشنوی
🔺فریاد سکوت را میشود شنید
اگر گوشهایت
سمعک ندیده باشد #نسترن_خزایی=
فریاد بیدِنگی را میشود شنید
اگر گوشهایت
گوشافزار ندیده باشد
🔺زار من و سمعک سنگین تو
کی شنود هر چه صدایت کنم #صادقلو_کیوی=
زار من و گوشک سنگین تو
کی شنود هر چه سدایت کنم
🔺بگذار گوشهایم سنگین بمانند
سمعک را میخواهم برای چه
وقتی شنیدنیهای این دنیا
یا دروغاند یا گناه! #فرنگیس_رزمی_نژاد=
بگذار گوشهایم سنگین بمانند
شنیدیار را میخواهم برای چه
وختی شنیدنیهای این جهان
یا دروغاند یا گناه!
🔺گفتم دوستت دارم تا ابد
اما نشنیدی...
کاش باتری سمعکات
تمام نشده بود! #مدینه_شیرخانی=
گفتم دوستت دارم تا اپد
ولی نشنیدی...
کاش انبارهی گوشانهات
به پایان نرسیده بود!
🔺صدهزاران نغمهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی سمعک ندارد #علی_اسماعیلی=
سدهزاران ترانهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی گوشیار ندارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#سمعک #Hearing_aid #Pseudoplasm #Cilicism
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻سمعک = Hearing aid، Pseudoplasm، Cilicism، گوشیار، گوشینه، گوشَک، گوشانه، گوشافزار، شنیدیار، شنیدافزار
✍نمونه:
🔺احتیاج به سمعک دارد=
نیاز به شنیدافزار دارد
🔺گوشهای تو سنگین شده
آنقدر که با سمعک هم
صدای قلبم را نمیشنوی #سعید_محسن_زاده=
گوشهای تو سنگین شده
آن اندازه که با گوشینه هم
سدای دلم را نمیشنوی
🔺فریاد سکوت را میشود شنید
اگر گوشهایت
سمعک ندیده باشد #نسترن_خزایی=
فریاد بیدِنگی را میشود شنید
اگر گوشهایت
گوشافزار ندیده باشد
🔺زار من و سمعک سنگین تو
کی شنود هر چه صدایت کنم #صادقلو_کیوی=
زار من و گوشک سنگین تو
کی شنود هر چه سدایت کنم
🔺بگذار گوشهایم سنگین بمانند
سمعک را میخواهم برای چه
وقتی شنیدنیهای این دنیا
یا دروغاند یا گناه! #فرنگیس_رزمی_نژاد=
بگذار گوشهایم سنگین بمانند
شنیدیار را میخواهم برای چه
وختی شنیدنیهای این جهان
یا دروغاند یا گناه!
🔺گفتم دوستت دارم تا ابد
اما نشنیدی...
کاش باتری سمعکات
تمام نشده بود! #مدینه_شیرخانی=
گفتم دوستت دارم تا اپد
ولی نشنیدی...
کاش انبارهی گوشانهات
به پایان نرسیده بود!
🔺صدهزاران نغمهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی سمعک ندارد #علی_اسماعیلی=
سدهزاران ترانهی پرشور تو همراهمان
گوش آدم کر شده، هیچکسی گوشیار ندارد
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#سمعک #Hearing_aid #Pseudoplasm #Cilicism
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
بترس از بدِ مردمِ بدنهان
که بر بدنهان تنگ گردد جهان
سخن هیچ مگْشای با رازْدار
که او را بوَد نیز انباز و یار
سخن را تو آگنده دانیهمی
ز گیتی پراگنده خوانیهمی
چو رازَت به شهر آشْکارا شوَد
دلِ بخردان بیمدارا شوَد
#فردوسی
امید که:
به نیکی خرَد رهنمای تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
که بر بدنهان تنگ گردد جهان
سخن هیچ مگْشای با رازْدار
که او را بوَد نیز انباز و یار
سخن را تو آگنده دانیهمی
ز گیتی پراگنده خوانیهمی
چو رازَت به شهر آشْکارا شوَد
دلِ بخردان بیمدارا شوَد
#فردوسی
امید که:
به نیکی خرَد رهنمای تو باد
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
🌟☔️ تیرگان، جشن ستارهی باران
🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام)
☔️ ستارهی تیر همچون فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند (دلیل) کاهش بارندگی بود. (ابراهیم پورداوود)
☔️ جشنهای باران همچون #جشن_تیرگان و سیزده بهدر افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارند. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و… بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در «تیریَشت» (ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/20672
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست #آرش_کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود. (ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی (نیای انوشیروان دادگر) هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر) آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها «آبریزان، «آبریزگان» و «آبپاشان» نام گرفت. (دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزده بهدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو (بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید. (ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان
☀️☔️ @AdabSar
🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام)
☔️ ستارهی تیر همچون فرشتهی باران و فرشتهی روزیدهنده شمرده میشد که بالا آمدن آن مایهی افزایش بارندگی و ناپدید شدنش شَوَند (دلیل) کاهش بارندگی بود. (ابراهیم پورداوود)
☔️ جشنهای باران همچون #جشن_تیرگان و سیزده بهدر افسانهای خواندنی از نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی دارند. در این نبرد ایزد باران با یاری ایزدان باد، هوم، بهمن، فَرَوَهَر پاک رفتگان، مینوی خرد و… بر دیو اپوش یا دیو خشکسالی پیروز میشود. داستان آن در «تیریَشت» (ابراهیم پورداوود) آمده و میتوانید در این پیام نیز بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/20672
🌟 پیدایش جشن تیرگان دو بهانه دارد.
نخست پرتاب تیر به دست #آرش_کمانگیر برای پاسداری از خاک ایران و دوم بارش باران پس از هفت سال خشکسالی بود. (ابوریحان بیرونی)
☔️ در زمان پادشاهی پیروز ساسانی (نیای انوشیروان دادگر) هفت سال در کشور باران نبارید، شمار فراوانی از مردم مردند و خشکسالی مایهی تنگدستی و افسردگی شد. پس از هفت سال در تیر روز از تیر ماه (سیزدهم تیر) آسمان پوشیده از ابر شد و باران فراوانی بارید. مردم از شادی جشن گرفتند و به یکدیگر آب پاشیدند و جشن آنها «آبریزان، «آبریزگان» و «آبپاشان» نام گرفت. (دهخدا و اردشیر آذرگشسب)
جشن آبریزگان در روزهای سیزده بهدر و سیزدهم مهر (روز تیر این دو ماه) هم برگزار میشود.
🌟 باز هم دربارهی پیدایش جشن آبریزان گفته میشود که کیخسرو، پادشاه کیانی هنگام بازگشت از جنگ با افراسیاب، در کنار چشمهای به خواب رفت و بیژن پور گیو (بیژن پسر گیو) که او را همراهی میکرد، برای بیدار کردنش به روی او آب پاشید. (ابوسعید گردیزی)
این بهانهای برای جشن آبریزان در تیرماه شد. هرچند که گمانها دربارهی روز آن گوناگون است. گروهی آن را یکم تیر میدانند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان #آبریزگان
☀️☔️ @AdabSar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تیرگان میرسد از راه برین و بشکوه
بر شود پیر کمانگیر دمان بر سر کوه
جان خود را بدمد در تن آن تیر شگرف
تا بهین بوم بدان تیر رهد از اندوه!
#میرجلال_الدین_کزازی
داستان #جشن_تیرگان با واژگان زیبای پارسی از زبان کزازی
🏔⛈ @AdabSar
تیرگان میرسد از راه برین و بشکوه
بر شود پیر کمانگیر دمان بر سر کوه
جان خود را بدمد در تن آن تیر شگرف
تا بهین بوم بدان تیر رهد از اندوه!
#میرجلال_الدین_کزازی
داستان #جشن_تیرگان با واژگان زیبای پارسی از زبان کزازی
🏔⛈ @AdabSar
ادبسار
🌟☔️ تیرگان، جشن ستارهی باران 🌟 «تیر»، تیشتَریَه در اوستایی و تِشتَر در پهلوی، نام درخشانترین ستارهی آسمان، ستارهی باران و به گفتهی ابوریحان بیرونی ستارهی یمانی بود. این ستاره در میان ایرانیان سَروَر و نگهبان ستارگان بود. (کورش نیکنام) ☔️ ستارهی تیر…
🎋 جشن تیرگان، آیبنمند و شاد
جشن تیرگان در تیر روز یا سیزدهم تیرماه برگزار میشد. آیینهای جشن تیرگان از تیر روز تا بادروز (بیست و دوم) تیر دنباله داشت و به آن «تیرو جشن»، «تیر و تشتر»، «آبریزی» و «آببازی» میگفتند. (میترا مرادپور)
ایرانیان یک روز پیش از #جشن_تیرگان خانهی خود را پاکیزه میکردند و در این روز سر و تن خود را میشستند، پوشاک تازه میپوشیدند و به شادمانی میپرداختند. (کورش نیکنام)
🌬 در این روز «خورشید نیایش» یا «مهر نیایش» میخواندند. هنوز هم در برخی شهرها پیر و جوان نخ ابریشمی هفترنگ و نازکی بهنام «تیر و باد» به مچ دست خود میبندند و در روز باد (۱۰روز پس از آن) بند را باز میکنند و به دست باد میسپارند تا گذر تیر آرش و همراهی ایزد باد را یادآوری کنند. همزمان این ترانه را میخوانند (نیکنام):
تیر برو باد بیا
غم برو شادی بیا
رنج برو روزی بیا
خوشهی مرواری بیا
💦 آببازی کنار رودها و آبها یکی از برنامههای شادیآور آیین تیرگان بود. هنگام آببازی هم آواز میخواندند:
تور ماهیَه وَچه ماهیَه
(ماه تیر است، ماه کودکان است)
🌾 از دیگر آیینهای این روز پختن و خوردن گندم و خوردن میوه بود. به این بهانه که در جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب، ایرانیان دربند نمیتوانستند برای نان آرد درست کنند و ناچار گندم میخوردند. برای سر شستن هم میگفتند کیخسرو هنگام بازگشت از نبرد با افراسیاب، کنار چشمه خفت و بیژن روی سر او آب ریخت تا بیدارش کند. (گردیزی)
⚱ در بامداد این روز، کوزهای را زیر سایهی درخت سبزی میگذاشتند و سپس هرکس در دل آرزویی میکرد و ابزار کوچکی همچون انگشتر درون کوزه میانداخت. سپس روی کوزه پارچهی سبز میانداختند. هنگام پسین (بعد از ظهر) هر یک از زنان و مردان در کنار کوزه چکامه و آواز میخواندند و همزمان دختر کوچکی از درون کوزه چیزها را بیرون میآورد و آرزومندان سرودهای را که همزمان با بیرون آمدن ابزارشان خوانده میشد گونهای پیشگویی بخت میشمردند و با نگر (توجه) به آرزویشان، برداشتی از آن سروده داشتند. این آیین در «جشن چلمو» نیز انجام میشد.
💃🏻 امروز در استانها و شهرهایی چون مازندران، سنگسر در سمنان، فراهان، آمل و در کنار دماوند #تیرگان و جشن روز دماوند به شیوههای گوناگون برگزار میشود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🎋🎋 @AdabSar
جشن تیرگان در تیر روز یا سیزدهم تیرماه برگزار میشد. آیینهای جشن تیرگان از تیر روز تا بادروز (بیست و دوم) تیر دنباله داشت و به آن «تیرو جشن»، «تیر و تشتر»، «آبریزی» و «آببازی» میگفتند. (میترا مرادپور)
ایرانیان یک روز پیش از #جشن_تیرگان خانهی خود را پاکیزه میکردند و در این روز سر و تن خود را میشستند، پوشاک تازه میپوشیدند و به شادمانی میپرداختند. (کورش نیکنام)
🌬 در این روز «خورشید نیایش» یا «مهر نیایش» میخواندند. هنوز هم در برخی شهرها پیر و جوان نخ ابریشمی هفترنگ و نازکی بهنام «تیر و باد» به مچ دست خود میبندند و در روز باد (۱۰روز پس از آن) بند را باز میکنند و به دست باد میسپارند تا گذر تیر آرش و همراهی ایزد باد را یادآوری کنند. همزمان این ترانه را میخوانند (نیکنام):
تیر برو باد بیا
غم برو شادی بیا
رنج برو روزی بیا
خوشهی مرواری بیا
💦 آببازی کنار رودها و آبها یکی از برنامههای شادیآور آیین تیرگان بود. هنگام آببازی هم آواز میخواندند:
تور ماهیَه وَچه ماهیَه
(ماه تیر است، ماه کودکان است)
🌾 از دیگر آیینهای این روز پختن و خوردن گندم و خوردن میوه بود. به این بهانه که در جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب، ایرانیان دربند نمیتوانستند برای نان آرد درست کنند و ناچار گندم میخوردند. برای سر شستن هم میگفتند کیخسرو هنگام بازگشت از نبرد با افراسیاب، کنار چشمه خفت و بیژن روی سر او آب ریخت تا بیدارش کند. (گردیزی)
⚱ در بامداد این روز، کوزهای را زیر سایهی درخت سبزی میگذاشتند و سپس هرکس در دل آرزویی میکرد و ابزار کوچکی همچون انگشتر درون کوزه میانداخت. سپس روی کوزه پارچهی سبز میانداختند. هنگام پسین (بعد از ظهر) هر یک از زنان و مردان در کنار کوزه چکامه و آواز میخواندند و همزمان دختر کوچکی از درون کوزه چیزها را بیرون میآورد و آرزومندان سرودهای را که همزمان با بیرون آمدن ابزارشان خوانده میشد گونهای پیشگویی بخت میشمردند و با نگر (توجه) به آرزویشان، برداشتی از آن سروده داشتند. این آیین در «جشن چلمو» نیز انجام میشد.
💃🏻 امروز در استانها و شهرهایی چون مازندران، سنگسر در سمنان، فراهان، آمل و در کنار دماوند #تیرگان و جشن روز دماوند به شیوههای گوناگون برگزار میشود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
🎋🎋 @AdabSar
ادبسار
🎋 جشن تیرگان، آیبنمند و شاد جشن تیرگان در تیر روز یا سیزدهم تیرماه برگزار میشد. آیینهای جشن تیرگان از تیر روز تا بادروز (بیست و دوم) تیر دنباله داشت و به آن «تیرو جشن»، «تیر و تشتر»، «آبریزی» و «آببازی» میگفتند. (میترا مرادپور) ایرانیان یک روز پیش…
🌧☔️ جشن تیرگان و پیوند ناگسستنی آن با کمبود آب در ایران
☔️ پیدایش #جشن_تیرگان با آب پیوند تنگاتنگی دارد. بسیاری از جشنها و آیینهای پیشین در ستایش آب و دَهِشهای زمین بودند و بسیاری از ایرانشناسان در این باره نوشتهاند. برای نمونه هرودوت نوشته بود که ایرانیان در آب روان و رودها پیشاب نمیریزند، تف نمیکنند و دست و روی نمیشویند.
☔️ ویژگی سرشتین (ذاتی) آب مادرانه است و زمین نیز نشانهی زن و مادر است.
ایران از دیرباز سرزمینی خشک و کمآب بوده و هست. فراهم کردن آب از دشواریهای دیرین این سرزمین بوده و ایرانیان برای داشتن آب همواره چشم و دست بهسوی آسمان داشتند. در اینجاست که زندگیشان با ایزدبانوان و ایزدان آب همچون آناهیتا (ایزدبانوی آبهای جهان) و تیشتر(ایزد تیر و باران و بهانهی جشن تیرگان) گره خورده است.
☔️ در افسانههای ایرانی آب پس از آسمان دومین آفریدهی جهان است. پس از آن زمین، گیاه، جانور و آدمی آفریده شد. در باور ایرانیان کهن، بنیاد و سرشت همهچیز از آب است بجز گوسپندان و آدمیان که از آتش هستند.
☔️ از گذشته تاکنون کمآبی سرزمین ایران بارها انگیزهی آن شده است که پادشاهان و فرمانروایان با در دست گرفتن این مایهی زندگانی روزگار را بر مردمان تنگ کنند. پیش از تازش عربها به ایران در دستگاه دیوانی سازوکاری به نام «کاست افزوده» کار بخش(تقسیم) کردن یکسان آب میان مردمان و کشاورزان را انجام میداد.
☔️ «مرتضا فرهادی» نوشته بود در زمانهای کوتاهی که پادشاهی میمرد و کشور یا بخشی از سرزمین شاه و فرمانروا نداشت، نبود یک نیروی برتر در سرپرستی بهرهی آبی مردم، رویارویی با تازش کوچروان و گرفتاریهای بهرهبرداری از آب چنان بود که ترس از شاهمردگی را در دل ایرانیان زنده نگاه میداشت و مردم بودن یک پادشاه ستمگر را بهتر از نبودنش میدانستند. با اینهمه هیچ دستگاه فرمانروایی را دربست نمیپذیرفتند و با هزاران شیوه با آن میجنگیدند و آنان را به زیر میکشیدند.
☔️ میتوان گفت بنیاد پیدایش آیینها و جشنها در پیوند با نیازهای زندگی پیشنیان، زندگی کشاورزی و رویارویی با پیشامدهای ناگوار زمین بود. در زمانی که آدمی پاسخ بخردانه برای این رخدادها و گرفتاریها نداشت به افسانه و باور به نیروهای برتر پناه میبرد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📘 برگرفته از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
- جشنهای آب #هاشم_رضی
☔️🌧 @AdabSar
☔️ پیدایش #جشن_تیرگان با آب پیوند تنگاتنگی دارد. بسیاری از جشنها و آیینهای پیشین در ستایش آب و دَهِشهای زمین بودند و بسیاری از ایرانشناسان در این باره نوشتهاند. برای نمونه هرودوت نوشته بود که ایرانیان در آب روان و رودها پیشاب نمیریزند، تف نمیکنند و دست و روی نمیشویند.
☔️ ویژگی سرشتین (ذاتی) آب مادرانه است و زمین نیز نشانهی زن و مادر است.
ایران از دیرباز سرزمینی خشک و کمآب بوده و هست. فراهم کردن آب از دشواریهای دیرین این سرزمین بوده و ایرانیان برای داشتن آب همواره چشم و دست بهسوی آسمان داشتند. در اینجاست که زندگیشان با ایزدبانوان و ایزدان آب همچون آناهیتا (ایزدبانوی آبهای جهان) و تیشتر(ایزد تیر و باران و بهانهی جشن تیرگان) گره خورده است.
☔️ در افسانههای ایرانی آب پس از آسمان دومین آفریدهی جهان است. پس از آن زمین، گیاه، جانور و آدمی آفریده شد. در باور ایرانیان کهن، بنیاد و سرشت همهچیز از آب است بجز گوسپندان و آدمیان که از آتش هستند.
☔️ از گذشته تاکنون کمآبی سرزمین ایران بارها انگیزهی آن شده است که پادشاهان و فرمانروایان با در دست گرفتن این مایهی زندگانی روزگار را بر مردمان تنگ کنند. پیش از تازش عربها به ایران در دستگاه دیوانی سازوکاری به نام «کاست افزوده» کار بخش(تقسیم) کردن یکسان آب میان مردمان و کشاورزان را انجام میداد.
☔️ «مرتضا فرهادی» نوشته بود در زمانهای کوتاهی که پادشاهی میمرد و کشور یا بخشی از سرزمین شاه و فرمانروا نداشت، نبود یک نیروی برتر در سرپرستی بهرهی آبی مردم، رویارویی با تازش کوچروان و گرفتاریهای بهرهبرداری از آب چنان بود که ترس از شاهمردگی را در دل ایرانیان زنده نگاه میداشت و مردم بودن یک پادشاه ستمگر را بهتر از نبودنش میدانستند. با اینهمه هیچ دستگاه فرمانروایی را دربست نمیپذیرفتند و با هزاران شیوه با آن میجنگیدند و آنان را به زیر میکشیدند.
☔️ میتوان گفت بنیاد پیدایش آیینها و جشنها در پیوند با نیازهای زندگی پیشنیان، زندگی کشاورزی و رویارویی با پیشامدهای ناگوار زمین بود. در زمانی که آدمی پاسخ بخردانه برای این رخدادها و گرفتاریها نداشت به افسانه و باور به نیروهای برتر پناه میبرد.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📘 برگرفته از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- جشنها و آیینهای شادمانی در ایران #ابوالقاسم_آخته
- جشنهای آب #هاشم_رضی
☔️🌧 @AdabSar
🏔🏹 آری آری جان خود در تیر کرد آرش
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🏹 «جشن تیرگان» یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است. #جشن_تیرگان نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی (تمامیت ارضی) است.
🏹 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که ایزدبانو اسپندارمذ خواسته بود ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 آرش این دُردانهی استورههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید…
اهورامزدا به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای در خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود. (بیرونی)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
🏹 در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش (آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیپاکتیر/شیواتیر» (به مانک کمانگیر) از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام (لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سرودهی «ویس و رامین» برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در «تیریَشت» دربارهی پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🏹 یکی از افسانههای #تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه (تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم (تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🏹 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران (شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام «روز جانبازی» نیز شناخته میشود. (پیک موبدان تهران)
🏹 «البرز میگوید: من چگونه توانستم او را بر دوش خود نگه دارم.
و زبان او شعلههای آتش بود.
و خروش از گیهانیان برخاست چه بر بلندترین بلندیها آرش دگر نبود و تیر او بر دورترین دوریها میرفت و ابرها را خروشی چند، غریوی چند.
و خورشید پنهان و آسمان ناپدید»
(بهرام بیضایی)
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
📸 «هربرت کریممسیحی»
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر
B2n.ir/ArashIran
📚 برگرفته از:
- هفته نامهی «امرداد»
- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
- «جشن تیرگان» از پیک کنکاش موبدان تهران
- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
🏹🏔 @AdabSar
کار سد[صد]ها سد هزاران تیغهی شمشیر کرد آرش!
#سیاوش_کسرایی
🏹 «جشن تیرگان» یکی از بزرگترین و فرازمندترین جشنهای کهن ایران است. #جشن_تیرگان نماد پاسداری از خاک و یکپارچگی میهنی (تمامیت ارضی) است.
🏹 ابوریحان بیرونی نوشته است در ایران باستان جنگ منوچهر پادشاه پیشدادی با افراسیاب تورانی سالها به درازا کشید و ایرانیان بسیاری جان سپردند. تورانیان تا نزدیکی تبرستان(مازندران) پیشروی کرده بودند و مردم در بند بودند. منوچهر از افراسیاب خواست که به اندازهی پرتاب تیری مرزهای کشور را گسترش دهد و افراسیاب پذیرفت. آنها پیماننامهای نوشتند و سپس تیر و کمانی در اندازهای که ایزدبانو اسپندارمذ خواسته بود ساختند و برای پرتاب آن «آرش» را که پهلوانی راستین، تندرست و میهندوست بود برگزیدند.
او به پادشاه و مردم گفت من کسی با توان بالای تن و بی هیچ کژی هستم و میدانم که با پرتاب این تیر پاره پاره خواهم شد ولی جان خود را در راه آزادی میسپارم.
🏹 آرش این دُردانهی استورههای ایران نیروی جان بر تیر گذاشت و کمان کشید…
اهورامزدا به باد دستور داد که تیر را از کوه رویان بردارد و به دورترین جای در خراسان پرتاب کند.
آرش جان سپرد و تیرش با یاری ایزد باد یک نیمروز از تبرستان تا آنسوی تخارستان به تندی راه پیمود و سپس بر درخت گردویی فرود آمد. درختی که در بزرگی در جهان بیمانند بود. (بیرونی)
در باور ایرانیان پرواز تیر آرش در آسمان همچون پرواز تیشتر یا ایزد باران بود.
🏹 در نامههای اوستا و پهلوی از اَرَخش (آرش) بسیار یاد شده و او را مایهی پیروزی ایران بر توران دانستهاند. در مجملالتوایخ نیز نام او را «شیپاکتیر/شیواتیر» (به مانک کمانگیر) از خاندان آرش دانستهاند. همچنین برنام (لقب) کمانگیر را نخستینبار فخرالدین گرگانی در سرودهی «ویس و رامین» برای آرش نهاده است.
🏹 در تاریخ تبری نوشته که منوچهر و افراسیاب پیماننامهای نوشتند. آرش بر کوهی شد که از آن بلندتر نیست و تیری بینداخت که در کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد.
در «تیریَشت» دربارهی پرواز تیر آرش آمده: «ستاره درخشان و شکوهمند تشتر را میستایم که تند به سوی دریای فَراخکَرت تازد که گویی تیری است که آرش، بهترین تیرانداز آریایی، در هوا به پرواز درآورد...»
🏹 یکی از افسانههای #تیرگان این است که پرتاب تیر آرش در تیرروز از تیرماه (تیرگان کوچک) رخ داد و روز چهاردهم (تیرگان بزرگ) روزی است که پیامآوران پیام فرود تیر در کنار آمودریا را آوردند و مردم برای رهایی از بند افراسیاب تورانی و پایان جنگ جشن گرفتند.
🏹 از گذشتههای دور تاکنون در چنین روزی زرتشتیان آیین بزرگداشتی را برای شادی روان پاک جانسپاران (شهیدان) میهن و به یاد کشتهشدگان فراوان جنگ هفت سالهی منوچهر و افراسیاب برگزار میکردند که به نام «روز جانبازی» نیز شناخته میشود. (پیک موبدان تهران)
🏹 «البرز میگوید: من چگونه توانستم او را بر دوش خود نگه دارم.
و زبان او شعلههای آتش بود.
و خروش از گیهانیان برخاست چه بر بلندترین بلندیها آرش دگر نبود و تیر او بر دورترین دوریها میرفت و ابرها را خروشی چند، غریوی چند.
و خورشید پنهان و آسمان ناپدید»
(بهرام بیضایی)
✍🏻 #پریسا_امام_وردیلو
📸 «هربرت کریممسیحی»
#جشن_های_ایرانی #آرش_کمانگیر
B2n.ir/ArashIran
📚 برگرفته از:
- هفته نامهی «امرداد»
- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
- یشتها #ابراهیم_پورداوود به کوشش #بهرام_فرهوشی
- «جشن تیرگان» از پیک کنکاش موبدان تهران
- تیرگان روز صلح و آشتی در ایران باستان #میترا_مرادپور
🏹🏔 @AdabSar
🌸 خواندنیهای شگفتانگیز جشن تیرگان
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar
🌸 جشن تیرگان از جشنهای شاد و بزرگ ایران بود که چند روز دنباله داشت. برای نمونه ابوریحان بیرونی سیزدهم تیر را که آرش کمان کشید، تیرگان کوچک و فردای آن که تیر بر درخت فرود آمد و مرزهای ایران و توران روشن شد، تیرگان بزرگ نامید. ولی در زیج سنجری هژدهم تیر را تیرگان بزرگ نامیدهاند. دیگران زمان تیرگان بزرگ را تا هژدهم، بیستویکم و بیستودوم تیر هم گفتهاند.
🌸 زرتشتیان #تیرگان را تیروجشن مینامیدند و در ده روز جشن میگرفتند و در بادروز (۲۲) تیر به آن پایان میدادند. در افسانهها ایزد باد یاریگر تیر آرش بود. آنان پوشاک نو میپوشیدند، شیرینی و خوراک ویژه میپختند، خانه را پاکیزه میکردند، خود را میشستند و مهرنیایش و خورشیدنیایش میخواندند.
🌸 فرمانروایان ماد برگزاری #جشن_تیرگان را نابایسته (حرام) میدانستند و ما به درستی نمیدانیم که چرا!
🌸 شمسالدین صوفی دمشقی نوشته بود که در تیرجان (همان تیرگان) به گمان پارسیان روان مردگان برمیگردند و از خوردنیها و نوشیدنیهای این جشن میخورند. این خوردنیها و آشامیدنیها را خوراک روانها مینامیدند که همان روان مردگانشان بود.
🌸 بابک مهربد درباره انگیزههای پیدایش تیرگان نوشته است که در یکم تیر افراسیاب تورانی توانست منوچهر پیشدادی و سپاهش را در تبرستان دورگیر (محاصره) کند. ایرانیان از این رخداد سخت اندوهگین و در سوگ شدند. زمانی که منوچهر پیشنهاد سازش داد و در تیر روز (سیزدهم) تیر آرش پرتاب شد و ایران از بند رست، ایرانیان جشن بزرگی برپا کردند. در سالهای پس از آن نیز یکم تیر روز سوگ درگذشتگان بود و به دیدار داغداران میرفتند.
🌸 بیرونی نوشته بود که پارسیان در این دو روز (سیزدهم و چهاردهم) به یاد تنگنای روزهایی که در بند تورانیان بودند، گندم و میوه میپختند و میخوردند. زیرا در آن زمان نمیتوانستند گندم آسیاب کنند و ناگزیر آن را میپختند. میوههای نارس را هم میپختند تا چیزی برای خوردن داشته باشند. ولی پس از آن ابزارهای پختوپز، تنورها و سفالها را شکستند و به کار همیشگی پرداختند.
🌸 گل بنفشهی ایرانی نماد گیاهی جشن تیرگان است. سرایندگان پارسیگوی لب، گیسو و جامهی کبود یار را به کبود بنفشه و تاب و شکن گیسو را به تاب بنفشه همانند کردهاند. از آنجا که دُمگل یا ساگ (ساقه) نرم بنفشه خمیده است، این سربهزیری را با خوابآلودگی، افتادگی و خماری از باده همانند میدانند. (شاهین سپنتا/ایراننامه)
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
goo.gl/F4aMUY
🌸 @AdabSar
🌟 جشن تیرگان - بزرگداشت نویسندگان و دبیران
🌟 «گویال تیر» (سیارهی عُطارِد) نزدیکترین گویال به خورشید است و از زمین چندان دور نیست. این گویال بامدادان و پیش از برآمدن خورشید در آسمان میدرخشد. از اینرو آن را «ستارهی صبح» نامیدهاند. همچنین از آنجا که اندکی پس از فروشُد (غروب) خورشید در آسمان دیده میشود آن را «ستارهی غروب» نیز مینامند. پس به شَوَند نزدیکی آن به دیدگان مردم در فرهنگ کشورهای گوناگون نمود استورهای یافته است. نام اروپاییِ این گویال «مرکوری» است و در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبسار (ادبیات) پارسی و عرب نیز تیر را «دبیر آسمان» یا «تیر آسمان» گفتهاند. به سخن دیگر تیر «نویسندهی آسمان» است.
🌟 «بیرونی» نوشته است که نام دیگر این روز تیر است که ستارهی نویسندگان است. در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهگانان» درآورد و از مردم، درباریان، دهگانان (دهقانان)، موبدان و... خواست که جامهی دبیری بپوشند.
به سخن دیگر هوشنگ در چنین روزی همهی ردههای هازمان (طبقات جامعه) را به فراگیری نوشتن فراخواند و «دهقنه» یا آیین دهگانی را در میان آنان گسترد. بیرونی دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» چمیده (معنی کرده) است. امروز میتوان آن را کوشش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیاد دانش دانست. دهگانان افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند، در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، آیینها، باورهای کهن و داستانهای ایرانی شدند. همچنین فرزندان خود را آشنا با فرهنگ ایرانی پروردند.
🌟 مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن ردهی دهگانان را از زمان پیشدادی دانستهاند که سدهها و هزارهها دنباله یافته است. به گواهی ارداویرافنامه و کارنامهی اردشیر بابکان، دهگانان در روزگار ساسانیان از جایگاه برجستهای در ردههای همبودین (طبقات اجتماعی) برخوردار بودند.
گفتنی است در سال ۱۳۸۱ انجمن کِلْک (قلم) ایران به پشتوانهی استورهی تیرگان روز چهاردهم تیر را روز قلم نامید.
✍ برشی از یادداشت «جشن تیرگان و روز قلم» نوشتهی #شاهین_سپنتا
برگردان شده به پارسی
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🌟 @AdabSar
🌟 «گویال تیر» (سیارهی عُطارِد) نزدیکترین گویال به خورشید است و از زمین چندان دور نیست. این گویال بامدادان و پیش از برآمدن خورشید در آسمان میدرخشد. از اینرو آن را «ستارهی صبح» نامیدهاند. همچنین از آنجا که اندکی پس از فروشُد (غروب) خورشید در آسمان دیده میشود آن را «ستارهی غروب» نیز مینامند. پس به شَوَند نزدیکی آن به دیدگان مردم در فرهنگ کشورهای گوناگون نمود استورهای یافته است. نام اروپاییِ این گویال «مرکوری» است و در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبسار (ادبیات) پارسی و عرب نیز تیر را «دبیر آسمان» یا «تیر آسمان» گفتهاند. به سخن دیگر تیر «نویسندهی آسمان» است.
🌟 «بیرونی» نوشته است که نام دیگر این روز تیر است که ستارهی نویسندگان است. در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهگانان» درآورد و از مردم، درباریان، دهگانان (دهقانان)، موبدان و... خواست که جامهی دبیری بپوشند.
به سخن دیگر هوشنگ در چنین روزی همهی ردههای هازمان (طبقات جامعه) را به فراگیری نوشتن فراخواند و «دهقنه» یا آیین دهگانی را در میان آنان گسترد. بیرونی دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» چمیده (معنی کرده) است. امروز میتوان آن را کوشش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیاد دانش دانست. دهگانان افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند، در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، آیینها، باورهای کهن و داستانهای ایرانی شدند. همچنین فرزندان خود را آشنا با فرهنگ ایرانی پروردند.
🌟 مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن ردهی دهگانان را از زمان پیشدادی دانستهاند که سدهها و هزارهها دنباله یافته است. به گواهی ارداویرافنامه و کارنامهی اردشیر بابکان، دهگانان در روزگار ساسانیان از جایگاه برجستهای در ردههای همبودین (طبقات اجتماعی) برخوردار بودند.
گفتنی است در سال ۱۳۸۱ انجمن کِلْک (قلم) ایران به پشتوانهی استورهی تیرگان روز چهاردهم تیر را روز قلم نامید.
✍ برشی از یادداشت «جشن تیرگان و روز قلم» نوشتهی #شاهین_سپنتا
برگردان شده به پارسی
#جشن_های_ایرانی #جشن_تیرگان #تیرگان
🌟 @AdabSar
goo.gl/KhwBCu
🗻 ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی ای دماوند #بهار
🗻 «دماوند» برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
🗻 بر چرایی نامگذاری دماوند گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم(دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
🗻 دماوند همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
در افسانهها آمده است که «گیومرت»(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی «سیامک» هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و گیومرت فرزند را در چاه فروهِشت، سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
🗻 دماوند همچنین جایی است که فریدون پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران با آژیدهاک(ضحاک) فرمانروای ستمگر و خونریز رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها سپاه فریدون به سپهسالاری «کاوه آهنگر» در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست «گرشاسپ» کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🗻 دماوند دیگربار در گاهِ پادشاهی «منوچهر» زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا «آرش کمانگیر» دلاور ایرانی از فراز دماوند تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو آرش از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🗻 همچنین آوردهاند که «کیخسرو» پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی پس از واگذاری پادشاهی به «لهراسب» به دماوند رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه «روز دماوند» این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
🗻 @AdabSar
🗻 ای دیوِ سپیدِ پای در بند!
ای گنبد گیتی ای دماوند #بهار
🗻 «دماوند» برکشیدهترین کوه ایران و برافراشتهترین چَکادِ(قلهی) آتشفشانی آسیا است.
🗻 بر چرایی نامگذاری دماوند گمانزدهای گوناگونی رواگ(رواج) دارد:
۱. دَماوند = دم(دمه، گاز، بخار) + آوند(پسوند دارندگی) = دارای دمه و دود
۲. دُماوند = دُما(پشت، دنبال) + وند(نهادن، ایستادن بر جایی) = شهر یا آبادی یا کلاتِ(قلعهی) ایستاده در دنبال و پشت.
🗻 دماوند همچنین جایگاه ویژهای در افسانههای ایران دارد:
در افسانهها آمده است که «گیومرت»(کیومرث) در کوه دماوند میزیسته است و گور فرزند وی «سیامک» هم آنجا دانسته شده است. آمده است که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه دماوند برآورد و گیومرت فرزند را در چاه فروهِشت، سپس بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز آتش بارها پر زند و به هوا بَرشود و این آتش دیو را از فرزند او دور بدارد.
🗻 دماوند همچنین جایی است که فریدون پادشاه پیشدادی و از چهرههای افسانهای ایران با آژیدهاک(ضحاک) فرمانروای ستمگر و خونریز رویاروی شده و میجنگد.
بر پایهی افسانهها سپاه فریدون به سپهسالاری «کاوه آهنگر» در نبرد با آژیدهاک پیروز شده و او را در غاری در دماوند به بند میکشد و آژیدهاک آنجا زندانی است تا پایان جهان که بند بگسلد و کشتن مردمان آغاز کند و سرانجام به دست «گرشاسپ» کشته شود.
بیاورد ضحاک را چون نوند
به کوه دماوند کردش به بند #فردوسی
ز بیدادی سمر گشتهست ضحاک
که گویند او به بند است در دماوند #ناصرخسرو
🗻 دماوند دیگربار در گاهِ پادشاهی «منوچهر» زبانزد میشود. آنگاه که بر آن مینهند تا «آرش کمانگیر» دلاور ایرانی از فراز دماوند تیری بپراند و بدانجای که تیر فرود آید مرز ایران و توران باشد.
از این رو آرش از چکاد دماوند تیری بیفکند که از بامداد تا نیمروز برفت و به کنار آمودریا(جیحون) فرود آمد و آنجا مرز شناخته شد.
🗻 همچنین آوردهاند که «کیخسرو» پادشاه کیانی و پیشوای دادگر ایرانی پس از واگذاری پادشاهی به «لهراسب» به دماوند رفته و از آنجا به فَراز میرود(عروج میکند).
سیزدهم تیرماه «روز دماوند» این بَرماندِ نیادی(میراثِ طبیعی) و میهنی، اِسپَهبُدِ پایداری و ایستادگی و نماد سرزمین ایران گرامی باد.
#مجید_دری
#روز_دماوند
🗻 @AdabSar
🎋🌬 بدرود با جشن تیرگان با بر باد دادن رشتهی تیروباد
🎋 جشن بزرگ تیرگان در سدههای بسیاری و در بخشهای بزرگی از سرزمین ایران از سیزدهم تیر یا همان تیرروز آغاز میشد و تا بادروز یا بیستودوم دنباله داشت. از این رو به تیرگان «تیروجشن» هم میگفتند. بادروز، روز به باد سپردن رشتههای بافته شدهی تیروباد بود. بند تیروباد پیش از آغاز تیرگان از تارهای هفت رنگ ابریشم یا نخ نازک در همهی خانهها بافته میشد. در بامداد روز تیرگان کودک و بزرگسال آن را به مچ دست یا دکمه پیراهن خود میبستند و تا بیستودوم تیر نگه میداشتند. در این روز به دشت یا بام خانه میرفتند و بند تیروباد را با شادی به دست باد میسپردند. این آیین نماد و یادبود ایزد باد است که تیر آرش را برای فراخ کردن مرزهای ایران یاری کرد و جنگهای پیاپی پایان یافت. بر پایهی برخی افسانهها تیر آرش در تیرروز (سیزدهم) از کمان رها شد و ده روز پس از آن به یاری ایزد باد بر درخت نشست.
🎋 انگیزههای بافتن بند تیروباد را چندجور بازگفتهاند. یکی این است که مردم در #جشن_تیرگان پوشاک نو میپوشیدند ولی این کار برای تهیدستان شدنی نبود. رشتههای بافتهی تیروباد نماد جامهی نو بود تا هر کسی یک چیز کوچک و دوختنی نو با خود داشته باشد. داستان دیگر این است که با شکست سپاه منوچهر از تورانیان، ایرانیان به انگیزهی میهنپرستی و پیروزی بر دشمن، بندی را به دست بستند و چون با پرتاب تیر آرش این پیروزی بهدست آمد بندها را رشتهرشته کردند و به باد سپردند.
🎋 اکنون که سخن به افسانهها کشید، داستان دیگری بخوانیم و ببینیم که افسانههای گوناگون در سراسر جهان چه همانندیهایی با هم دارند. کیخسرو از نبرد بزرگ با افراسیاب و کشتن او بازمیگشت که بهناگهان دریافت که کار او در جهان به پایان رسیده و باید به جهان ایزدان بپیوندد. داراییهایش را به تهیدستان و موبدان بخشید، جانشین را برگزید و به همه گفت که به زودی از پادشاهی کناره میگیرد. کوشش نزدیکانش برای نگهداشتن او سودی نبخشید. سپاه او دوباره راه بازگشت را در پیش گرفتند ولی بیژن، توس، گیو و فریبرز همراه کیخسرو ماندند. این پنج تن به چشمهای رسیدند و کیخسرو فرمان ماندن داد و گفت پس از این شب کسی او را نخواهد دید. زیرا با سر زدن سپیده او با ایزد سروش خواهد رفت. پس سر و تن را با آب چشمه شست و دمی راز و نیاز کرد و پیش از سر زدن خورشید از دیدهها ناپدید شد. این روز، همان سیزدهم تیر و آغاز جشن تیرگان بود. این داستان در شاهنامه فردوسی و «تاریخ قم» آمده است.
🎋 بیرونی نوشته بود که کیخسرو در بلندی کوهی در نزدیکی ساوه از دیدن یکی از ایزدان یا فرشتگان بیهوش شد و بیژن برای بیدار کردنش بر چهرهاش آب پاشید. گردیزی نوشته است شستوشو و آبپاشی در جشن تیرگان در پیوند با افسانهی کیخسرو است و شمسالدین انصاری دمشقی نوشته بود که ایرانیان در جشنهای خود شبها آتش میافروزند و سپیدهدمان به نشانهی پاکیزگی آب میپاشند. آیین آبریزان در اسپادانا (اصفهان) هم از آن رو است که پیروز پسر یزدگرد این شهر را ساخت ولی هفتسال بود که باران نمیبارید. هنگام بارندگی تن خود را با باران شستند و و این کار آیین هرسالهشان شد. در افسانهها این رخداد نیز با #تیرگان همزمان بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
b2n.ir/tirobad
📘 برگرفته از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
- جشنهای آب «هاشم رضی»
📘 دربارهی ایزد سروش بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/16055
🌬🎋 @AdabSar
🎋 جشن بزرگ تیرگان در سدههای بسیاری و در بخشهای بزرگی از سرزمین ایران از سیزدهم تیر یا همان تیرروز آغاز میشد و تا بادروز یا بیستودوم دنباله داشت. از این رو به تیرگان «تیروجشن» هم میگفتند. بادروز، روز به باد سپردن رشتههای بافته شدهی تیروباد بود. بند تیروباد پیش از آغاز تیرگان از تارهای هفت رنگ ابریشم یا نخ نازک در همهی خانهها بافته میشد. در بامداد روز تیرگان کودک و بزرگسال آن را به مچ دست یا دکمه پیراهن خود میبستند و تا بیستودوم تیر نگه میداشتند. در این روز به دشت یا بام خانه میرفتند و بند تیروباد را با شادی به دست باد میسپردند. این آیین نماد و یادبود ایزد باد است که تیر آرش را برای فراخ کردن مرزهای ایران یاری کرد و جنگهای پیاپی پایان یافت. بر پایهی برخی افسانهها تیر آرش در تیرروز (سیزدهم) از کمان رها شد و ده روز پس از آن به یاری ایزد باد بر درخت نشست.
🎋 انگیزههای بافتن بند تیروباد را چندجور بازگفتهاند. یکی این است که مردم در #جشن_تیرگان پوشاک نو میپوشیدند ولی این کار برای تهیدستان شدنی نبود. رشتههای بافتهی تیروباد نماد جامهی نو بود تا هر کسی یک چیز کوچک و دوختنی نو با خود داشته باشد. داستان دیگر این است که با شکست سپاه منوچهر از تورانیان، ایرانیان به انگیزهی میهنپرستی و پیروزی بر دشمن، بندی را به دست بستند و چون با پرتاب تیر آرش این پیروزی بهدست آمد بندها را رشتهرشته کردند و به باد سپردند.
🎋 اکنون که سخن به افسانهها کشید، داستان دیگری بخوانیم و ببینیم که افسانههای گوناگون در سراسر جهان چه همانندیهایی با هم دارند. کیخسرو از نبرد بزرگ با افراسیاب و کشتن او بازمیگشت که بهناگهان دریافت که کار او در جهان به پایان رسیده و باید به جهان ایزدان بپیوندد. داراییهایش را به تهیدستان و موبدان بخشید، جانشین را برگزید و به همه گفت که به زودی از پادشاهی کناره میگیرد. کوشش نزدیکانش برای نگهداشتن او سودی نبخشید. سپاه او دوباره راه بازگشت را در پیش گرفتند ولی بیژن، توس، گیو و فریبرز همراه کیخسرو ماندند. این پنج تن به چشمهای رسیدند و کیخسرو فرمان ماندن داد و گفت پس از این شب کسی او را نخواهد دید. زیرا با سر زدن سپیده او با ایزد سروش خواهد رفت. پس سر و تن را با آب چشمه شست و دمی راز و نیاز کرد و پیش از سر زدن خورشید از دیدهها ناپدید شد. این روز، همان سیزدهم تیر و آغاز جشن تیرگان بود. این داستان در شاهنامه فردوسی و «تاریخ قم» آمده است.
🎋 بیرونی نوشته بود که کیخسرو در بلندی کوهی در نزدیکی ساوه از دیدن یکی از ایزدان یا فرشتگان بیهوش شد و بیژن برای بیدار کردنش بر چهرهاش آب پاشید. گردیزی نوشته است شستوشو و آبپاشی در جشن تیرگان در پیوند با افسانهی کیخسرو است و شمسالدین انصاری دمشقی نوشته بود که ایرانیان در جشنهای خود شبها آتش میافروزند و سپیدهدمان به نشانهی پاکیزگی آب میپاشند. آیین آبریزان در اسپادانا (اصفهان) هم از آن رو است که پیروز پسر یزدگرد این شهر را ساخت ولی هفتسال بود که باران نمیبارید. هنگام بارندگی تن خود را با باران شستند و و این کار آیین هرسالهشان شد. در افسانهها این رخداد نیز با #تیرگان همزمان بود.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی
b2n.ir/tirobad
📘 برگرفته از:
- جشنها و آیینهای ایرانی با تکیه بر اسطوره و مردمشناسی #حسام_الدین_مهدوی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
- جشنهای ایرانی #پرویز_رجبی
- جشنهای آب «هاشم رضی»
📘 دربارهی ایزد سروش بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/16055
🌬🎋 @AdabSar
🍎🍏 جشن خامخواری و ستایش میانهروی در زندگی
🥬 یکی از جشنهای باستانی ایران به گفتهی ابوریحان بیرونی جشن خامخواری در سرزمین سُغد باستان و بخشی از خراسان بود. سرزمین سغد باستان ایرانینشین و پیرو فرهنگ و آیینهای ایرانی بود که بخشهایی از آن همچون سمرکند (سمرقند) و بخارا پس از تازش تازیان از فرهنگ، ادب و آیینهای ایران پاسداری کردند.
🫑 سرزمین سغد گاهشمار (تقویم) ویژهی خود را داشت که با گاهشمار ایرانی همسانی بسیاری داشت. روز جشن خامخواری در ماه «پوساک» یا «پوساکیچ» (ماه چهارم سغدی) و «دی به مهر روز» برابر با پانزدهم تیر در گاهشمار کهن ایرانی برگزار میشد. بیرونی از این جشن با نام «غفس» و «عمس» یاد کرده است.
🥦 مردم در #جشن_خام_خواری از خوردن گوشت، هرگونه فراوردهی جانوری و هر خوراکی که با آتش پخته شده باشد پرهیز میکردند. شوربختانه از دیگر آیینهای این جشن آگاهی در دست نیست.
🥗 بر پایهی افسانههای کهن ایران که در شاهنامهی فردوسی هم آمده که بیشروی (زیادهروی) در گوشتخواری پدیدهای است که به دست آژیدهاک(ضحاک) ماردوش و با ناسپاسی جمشیدشاه و پشت کردن به راستی در ایران رواگدار (رایج) شد و از نرمش و مهربانی مردم کاست. سپس زرتشت نیز کشتن جانوران در برابر دیدگان همه را نکوهید.
🫒 در ایران چندین جشن در پیوند با خوراک برگزار میشد که شماری از آنها همچون جشن سیر یا سیرسور ویژهی گیاهخواری یا خامخواری بودند و آرمان آنها کوشش برای میانهروی در خوردن گوشت بود. اکنون نیز در میان زرتشتیان چند روز در ماه ویژهی گیاهخواری هستند که به این روزها نَـبُـر میگویند. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 برای آشنایی با جشن سیر یا سیرسور این پیام را بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/12656
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📗 بهره از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍎🍏 @AdabSar
🥬 یکی از جشنهای باستانی ایران به گفتهی ابوریحان بیرونی جشن خامخواری در سرزمین سُغد باستان و بخشی از خراسان بود. سرزمین سغد باستان ایرانینشین و پیرو فرهنگ و آیینهای ایرانی بود که بخشهایی از آن همچون سمرکند (سمرقند) و بخارا پس از تازش تازیان از فرهنگ، ادب و آیینهای ایران پاسداری کردند.
🫑 سرزمین سغد گاهشمار (تقویم) ویژهی خود را داشت که با گاهشمار ایرانی همسانی بسیاری داشت. روز جشن خامخواری در ماه «پوساک» یا «پوساکیچ» (ماه چهارم سغدی) و «دی به مهر روز» برابر با پانزدهم تیر در گاهشمار کهن ایرانی برگزار میشد. بیرونی از این جشن با نام «غفس» و «عمس» یاد کرده است.
🥦 مردم در #جشن_خام_خواری از خوردن گوشت، هرگونه فراوردهی جانوری و هر خوراکی که با آتش پخته شده باشد پرهیز میکردند. شوربختانه از دیگر آیینهای این جشن آگاهی در دست نیست.
🥗 بر پایهی افسانههای کهن ایران که در شاهنامهی فردوسی هم آمده که بیشروی (زیادهروی) در گوشتخواری پدیدهای است که به دست آژیدهاک(ضحاک) ماردوش و با ناسپاسی جمشیدشاه و پشت کردن به راستی در ایران رواگدار (رایج) شد و از نرمش و مهربانی مردم کاست. سپس زرتشت نیز کشتن جانوران در برابر دیدگان همه را نکوهید.
🫒 در ایران چندین جشن در پیوند با خوراک برگزار میشد که شماری از آنها همچون جشن سیر یا سیرسور ویژهی گیاهخواری یا خامخواری بودند و آرمان آنها کوشش برای میانهروی در خوردن گوشت بود. اکنون نیز در میان زرتشتیان چند روز در ماه ویژهی گیاهخواری هستند که به این روزها نَـبُـر میگویند. نبر به چَم (معنی) سر نبریدن و کشتار نکردن جانوران است.
🧄 برای آشنایی با جشن سیر یا سیرسور این پیام را بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/12656
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #تیرگان
📗 بهره از:
- آثارالباقیه #ابوریحان_بیرونی
- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
🍎🍏 @AdabSar