ادبسار
🌱🌸🌷 جشن بهاربُـد، جشن آفرینش آسمان 🕊 «جشن بهاربُد» یا «جشن میانبهار» بزرگترین جشن بهاری پس از نوروز بود. تا جایی که پس از جشن چلمو در دهم اردیبهشت، مردم به فراهم کردن نیازهای جشن بهاربد میپرداختند تا باشکوه برگزار شود. امروز دربارهی آیینهای #جشن_بهاربد…
🌸🍀 جشن بهاربد، جشن داد و دَهِش
«جشن بهاربُد»، بزرگترین جشن بهار پس از نوروز و پایانی بزرگ بر نخستین گاهنبار سال در ایران باستان بود و در «دی بمهر روز» از اردیبهشت یا پانزدهم این ماه برگزار میشد. جشنهای ششگانهی گاهنباری در ایران هر یک در پنج روز برگزار میشدند که چهار روز آن به رایزنی درباره دامداری، کشاورزی و فراهم کردن نیازهای جشن بزرگ و شاد روز پنجم میگذشت. گفته شده که جشن چلمو در چهلمین روز پس از نوروز سرآغاز و پیشواز #جشن_بهاربد یا #جشن_میان_بهار بود.
🌸🍀 گاهانبارها و افسانهی آفرینش:
نخستین جشن گاهانباری از یازدهم تا پانزدهم (خور روز تا دی بمهر روز) اردیبهشت برپا شده و بر پایهی باورهای کهن، آسمان در این گاه آفریده شد. ایرانیان باور داشتند که جهان در شش گام آفریده شده است. باور افسانهای آفرینش جهان در شش روز در نسکهای(کتب) آسمانی دینهای بزرگ نیز دیده میشود. گامهای دیگر آفرینش پس از آسمان آب، زمین، گیاه، جانوران و آدمیان بودند. گاهنبار نخست سال «میدیوزرم» نام داشت. این نام به چمار(معنی) هنگام سرسبزی و خرمی زمین و میانهی بهار است. این نامها و واژههای اوستایی ریشههای بنیادین در فرهنگ آریایی دارند و هریک نشانهی زمانی هستند که دامداران یا کشاورزان دانه میکارند، برداشت میکنند، دامداران گله را به چراگاه میبرند یا برای زمستان بازمیگردانند و… بیشتر این واژهها در زبانهای اروپایی نیز دیده میشوند.
🌸🍀 بخشندگی جمشید پیشدادی در گاهنبارها:
در یکی از داستانهای «داراب هرمزدیار» گفته شده که پیدایش جشنهای گاهنباری وابسته به جمشید پیشدادی است. در این داستان درباره چگونگی پروردن خوراک برای گاهنبارها و انگیزهی برپایی آن سخن رفته است. همچنین جمشید مردی بسیار بخشنده بود و هر بیگانهای از راه میرسید در خوان او پذیرایی میشد. تا جایی که سیر و شادمان شود. روزی یک دیو در اندام آدم به درگاه او آمد و هرچه خوراک به او دادند، سیر نشد و گفت در خوان چنین پادشاهی چیزی نیست که مرا سیر کند؟ جمشید برای پذیرایی بیشتر دستورهایی داد و گلهای را برای او خورش کردند ولی دیو همچنان گرسنه بود. جمشید از درگاه دادار یکتا چاره خواست. بهمنامشاسپند بر او نمایان شد و گفت گاوی بکشند، در سرکهی کهنه بپزند و سیر و سِداب در آن بریزند و به نام ایزد این خوراک را پیش نهند. دیو یا گَنامینو کمی خورد و از آنجا گریخت و نیست شد. سپس آن روزگار را گاهانبار نامیدند. پس از آن نیز هرگاه تنگی و نایابی(قحطی) رخ میداد این خوراک را میپختند تا از تنگنا آسوده شوند.
🌸🍀 داستان انوشیروان و مرزبان کارسانی:
یکی از آیینهای بسیار مهند(مهم) و گذشتناپذیر جشنهای گاهنباری، بخشش و دَهِش بود و هرکس به اندازه توان خود باید بخشش میکرد وگرنه از سوی خدا و مردم کیفر میشد و باید از اهورامزدا برای گناه خود بخشش میخواست. بهترین دهش در گاهنبارها بخشیدن خوراک، پوشاک و مهمانی دادن بود. یکی از داستانهای دهش گاهنباری دربارهی انوشیروان و مرزبان کارسانی است. انوشیروان در یکی از سالهای پادشاهیاش در جشن گاهانبار مهمانی بسیار بزرگی برپا کرد و به هزاران تن بخشش کرد. سپس فرشتهای در خواب به او گفت که بهرهی خداوندی یک مرزبان کارسانی از تو بیشتر است. انوشیروان در شهری دورافتاده این مرد تهیدست را یافت و پرسید تو چه گاهانباری بر پا کردی که بیش از من پاداش خداوندی بردی؟ مرد گفت خانهی کوچک من دو در داشت، یکی را فروختم و بهای آن را دهش کردم. انوشیروان ژرفای این کار بزرگ و راستین مرد را دریافت. زیرا خود اگرچه جشنی بزرگ برپا کرد ولی چیزی از داراییاش کم نشد.
🌸🍀 پنج جشن دیگر گاهنبار در تیر، شهریور، آبان، دی و پایان اسپند برگزار میشدند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
📗 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
🍀🌸 @AdabSar
«جشن بهاربُد»، بزرگترین جشن بهار پس از نوروز و پایانی بزرگ بر نخستین گاهنبار سال در ایران باستان بود و در «دی بمهر روز» از اردیبهشت یا پانزدهم این ماه برگزار میشد. جشنهای ششگانهی گاهنباری در ایران هر یک در پنج روز برگزار میشدند که چهار روز آن به رایزنی درباره دامداری، کشاورزی و فراهم کردن نیازهای جشن بزرگ و شاد روز پنجم میگذشت. گفته شده که جشن چلمو در چهلمین روز پس از نوروز سرآغاز و پیشواز #جشن_بهاربد یا #جشن_میان_بهار بود.
🌸🍀 گاهانبارها و افسانهی آفرینش:
نخستین جشن گاهانباری از یازدهم تا پانزدهم (خور روز تا دی بمهر روز) اردیبهشت برپا شده و بر پایهی باورهای کهن، آسمان در این گاه آفریده شد. ایرانیان باور داشتند که جهان در شش گام آفریده شده است. باور افسانهای آفرینش جهان در شش روز در نسکهای(کتب) آسمانی دینهای بزرگ نیز دیده میشود. گامهای دیگر آفرینش پس از آسمان آب، زمین، گیاه، جانوران و آدمیان بودند. گاهنبار نخست سال «میدیوزرم» نام داشت. این نام به چمار(معنی) هنگام سرسبزی و خرمی زمین و میانهی بهار است. این نامها و واژههای اوستایی ریشههای بنیادین در فرهنگ آریایی دارند و هریک نشانهی زمانی هستند که دامداران یا کشاورزان دانه میکارند، برداشت میکنند، دامداران گله را به چراگاه میبرند یا برای زمستان بازمیگردانند و… بیشتر این واژهها در زبانهای اروپایی نیز دیده میشوند.
🌸🍀 بخشندگی جمشید پیشدادی در گاهنبارها:
در یکی از داستانهای «داراب هرمزدیار» گفته شده که پیدایش جشنهای گاهنباری وابسته به جمشید پیشدادی است. در این داستان درباره چگونگی پروردن خوراک برای گاهنبارها و انگیزهی برپایی آن سخن رفته است. همچنین جمشید مردی بسیار بخشنده بود و هر بیگانهای از راه میرسید در خوان او پذیرایی میشد. تا جایی که سیر و شادمان شود. روزی یک دیو در اندام آدم به درگاه او آمد و هرچه خوراک به او دادند، سیر نشد و گفت در خوان چنین پادشاهی چیزی نیست که مرا سیر کند؟ جمشید برای پذیرایی بیشتر دستورهایی داد و گلهای را برای او خورش کردند ولی دیو همچنان گرسنه بود. جمشید از درگاه دادار یکتا چاره خواست. بهمنامشاسپند بر او نمایان شد و گفت گاوی بکشند، در سرکهی کهنه بپزند و سیر و سِداب در آن بریزند و به نام ایزد این خوراک را پیش نهند. دیو یا گَنامینو کمی خورد و از آنجا گریخت و نیست شد. سپس آن روزگار را گاهانبار نامیدند. پس از آن نیز هرگاه تنگی و نایابی(قحطی) رخ میداد این خوراک را میپختند تا از تنگنا آسوده شوند.
🌸🍀 داستان انوشیروان و مرزبان کارسانی:
یکی از آیینهای بسیار مهند(مهم) و گذشتناپذیر جشنهای گاهنباری، بخشش و دَهِش بود و هرکس به اندازه توان خود باید بخشش میکرد وگرنه از سوی خدا و مردم کیفر میشد و باید از اهورامزدا برای گناه خود بخشش میخواست. بهترین دهش در گاهنبارها بخشیدن خوراک، پوشاک و مهمانی دادن بود. یکی از داستانهای دهش گاهنباری دربارهی انوشیروان و مرزبان کارسانی است. انوشیروان در یکی از سالهای پادشاهیاش در جشن گاهانبار مهمانی بسیار بزرگی برپا کرد و به هزاران تن بخشش کرد. سپس فرشتهای در خواب به او گفت که بهرهی خداوندی یک مرزبان کارسانی از تو بیشتر است. انوشیروان در شهری دورافتاده این مرد تهیدست را یافت و پرسید تو چه گاهانباری بر پا کردی که بیش از من پاداش خداوندی بردی؟ مرد گفت خانهی کوچک من دو در داشت، یکی را فروختم و بهای آن را دهش کردم. انوشیروان ژرفای این کار بزرگ و راستین مرد را دریافت. زیرا خود اگرچه جشنی بزرگ برپا کرد ولی چیزی از داراییاش کم نشد.
🌸🍀 پنج جشن دیگر گاهنبار در تیر، شهریور، آبان، دی و پایان اسپند برگزار میشدند.
✍ #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
📗 برگرفته از:
۱- گاهشماری و جشنهای ایران باستان #هاشم_رضی
۲- آیین برگزاری جشنهای ایران باستان #اردشیر_آذرگشسب
🍀🌸 @AdabSar
همان زیردستی که فرمانِ شاه
به رنج و به کوشش ندارد نگاه
بوَد زندگانیش با درد و رنج
نگردد کهن در سَرای سِپنج
اگر مهتری یابد و بهتری
نیابد به زُفتی و گُندآوری
دلِ زیردستانِ ما شاد باد
هم از دادِ ما گیتی آباد باد
#فردوسی
امیدم که:
همه نیکوی باد کردار ما
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌿🥀
🌿🌿
به رنج و به کوشش ندارد نگاه
بوَد زندگانیش با درد و رنج
نگردد کهن در سَرای سِپنج
اگر مهتری یابد و بهتری
نیابد به زُفتی و گُندآوری
دلِ زیردستانِ ما شاد باد
هم از دادِ ما گیتی آباد باد
#فردوسی
امیدم که:
همه نیکوی باد کردار ما
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌿🥀
🌿🌿
🕊 برای سوم ماه می
روز آزادی رسانهها
ما هم دوست داریم
روزهایی را که
سالنامهها نوشتهاند
سخنان آزاد
آزادی گفتهها
بر زبانها چرخ میخورند
بیآنکه پرواز کنند
در زخمی خونبار یله میشوند
با شکوفههای روشن
در دادگاه گام میزنند
با تبرها و
گلولهها
🕊 #بزرگمهر_صالحی
🕊 #چکامه_پارسی
@AdabSar 🕊
🕊 برای سوم ماه می
روز آزادی رسانهها
ما هم دوست داریم
روزهایی را که
سالنامهها نوشتهاند
سخنان آزاد
آزادی گفتهها
بر زبانها چرخ میخورند
بیآنکه پرواز کنند
در زخمی خونبار یله میشوند
با شکوفههای روشن
در دادگاه گام میزنند
با تبرها و
گلولهها
🕊 #بزرگمهر_صالحی
🕊 #چکامه_پارسی
@AdabSar 🕊
ادبسار
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی ▪️ شبَهَ = از پارسی شبه، سنگ سیاه و درخشان شبَک(شبَق) ▫️ شبَـَهان = از پارسی شبه (گیاه خاردار شبه)، سیاه تلَو، سیاه تَلی ▪️ شتُرُبان = از پارسی شتربان، ساربان. ▫️ شَجَم = از پارسی شجم، مَرگ، در پارسی: سرمای بسیار سخت،…
🔲 دنبالهی واژههای پارسی در زبان تازی
▪️ شُرغ = از پارسی جُغر، قورباغهی کوچک
▫️ شرَمح = بنگرید به جَرَنفس
▪️ شرَمَند = از پارسی شَره (خیزاب دریا) + مند(بخشنده)
▫️ شَرَن = از پارسی شرن، شرینونتَن، ترکیدن و شکافتن سنگ
▪️ شِرنا، شَرَنبث، شَرواص = بنگرید به جرَنفس
▫️ شَروال = از پارسی شلوار
▪️ شَرُور، شَریر = از پارسی شَر، تَبَهکار، بَدکار
▫️ شِریس = از پارسی شَریسُم، سَریش، تُندخویی
▪️ شَری = از پارسی sarang شرنگ، تلخک (حنظل)
▫️ شَزبه = از پارسی شیز siz شیزاب (چوب آبنوس)، کمان
▪️ شُستجِه = از پارسی شُستچه، دستمال
▫️ شَشَم = از پارسی شَسَم، چشم خُرَوس
▪️ شَشم = از پارسی شَشَم، شاماخ، شالی(غله) ریز و مانند اَرزن
▫️ شِشم = از پارسی چشم، گرد دانههای سیاه برای درمان چشمدرد
▪️ شَشَن = از پارسی شَشَن، زرسنَجی، شِشسَری
▫️ شِشنَه = از پارسی چاشنی، نمونهای از هر چیز
▪️ شَشَنِه = از پارسی شَشنه، رسید زرگران که در آن بها و سنگ (وَزن) و اَیار را مینویسند
▫️ شُص = از پارسی شَست sast، در اوستا xsvasti در پازند sast و در پهلوی شست، تور و قلاب ماهیگیری
▪️ شَط = از پارسی شِتاک خوشه و برگ درخت، نهالی که از پا و ریشهی درخت روید
▫️ شَطرَنج = از پارسی satrang، شترنگ، سَترِنگ، همان نامهای شاه، فرزان (فرزین)، فیل سوار، رخ، بیادکان(پیادگان) وکَش را به کار میبرند
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
▪️ شُرغ = از پارسی جُغر، قورباغهی کوچک
▫️ شرَمح = بنگرید به جَرَنفس
▪️ شرَمَند = از پارسی شَره (خیزاب دریا) + مند(بخشنده)
▫️ شَرَن = از پارسی شرن، شرینونتَن، ترکیدن و شکافتن سنگ
▪️ شِرنا، شَرَنبث، شَرواص = بنگرید به جرَنفس
▫️ شَروال = از پارسی شلوار
▪️ شَرُور، شَریر = از پارسی شَر، تَبَهکار، بَدکار
▫️ شِریس = از پارسی شَریسُم، سَریش، تُندخویی
▪️ شَری = از پارسی sarang شرنگ، تلخک (حنظل)
▫️ شَزبه = از پارسی شیز siz شیزاب (چوب آبنوس)، کمان
▪️ شُستجِه = از پارسی شُستچه، دستمال
▫️ شَشَم = از پارسی شَسَم، چشم خُرَوس
▪️ شَشم = از پارسی شَشَم، شاماخ، شالی(غله) ریز و مانند اَرزن
▫️ شِشم = از پارسی چشم، گرد دانههای سیاه برای درمان چشمدرد
▪️ شَشَن = از پارسی شَشَن، زرسنَجی، شِشسَری
▫️ شِشنَه = از پارسی چاشنی، نمونهای از هر چیز
▪️ شَشَنِه = از پارسی شَشنه، رسید زرگران که در آن بها و سنگ (وَزن) و اَیار را مینویسند
▫️ شُص = از پارسی شَست sast، در اوستا xsvasti در پازند sast و در پهلوی شست، تور و قلاب ماهیگیری
▪️ شَط = از پارسی شِتاک خوشه و برگ درخت، نهالی که از پا و ریشهی درخت روید
▫️ شَطرَنج = از پارسی satrang، شترنگ، سَترِنگ، همان نامهای شاه، فرزان (فرزین)، فیل سوار، رخ، بیادکان(پیادگان) وکَش را به کار میبرند
🔲 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- وامواژهها در زبان عربی، شهابالدین احمد خفاجی مصری، ترجمه حمید طبیبیان
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ
✍ گردآوری: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🔲 @AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
برگردان نامهی دیوانی(اداری) به پارسی
«هوالقادر»
همواره شایستگی و لیاقت در عرصه مدیریت از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و شاخص تعیین کنندهای در واگذاری مسئولیتهاست.
جناب آقای....
باسلام و تحیّت
ویژگیهای برجسته شخصیتی و اجرایی حضرتعالی سبب گردید تا این مسئولیت مهم بر دوش و دست-های توانایتان دوام و قوام گیرد. رجاء واثق دارد با عنایت به سوابق و خدمات ارزنده آن مقام عالی در سالیان متمادی خدمت در عرصه آبادانی استان و بطور خاص و مشهود ، مدیریت توانمند و اثربخش جنابعالی در بحرانهای اخیر استان شاهد توسعه و گسترش فعالیتهای حوزه عمران و سازندگی در دیار عزیزمان باشیم. این بالندگی را به شما تبریک عرض مینمایم و مزید توفیقات روزافزونتان را از پروردگار یکتای بیهمتا مسئلت دارم.
🖋 #برگردان_به_پارسی
به نام مهرآفرین
شایستگی و برازندگی در پهنهی راهبری، همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده و نمودارِ کارسازی در واگذاری سرپرستی است.
کیا … ارجمند/سَروَر … وَرجاوَند
با درود
ویژگیهای برجستهی رفتاری و کارکردی شما، زمینهساز شد تا این کار بزرگ بر دوش و دستهای توانمند شما استوار گردد.
با آگاهی از پیشینه و کارهای ارزندهی آن بزرگوار در سالیان بسیارِ یاریرسانی و کوشایی در زمینهی آبادانی استان، و بهویژه راهبری توانمند و کارساز شما در پیشامدهای چندی پیشِ استان، امید بسیار داریم که بینندهی پیشرفت و پویایی در گسترهی آبادانی و سازندگی دیار دلبندمان باشیم.
این بالندگی را به شما شادباش میگوییم و افزونی بهروزیهای روزافزونتان را از پروردگار یکتای بیهمتا خواهانیم.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تبریک #تشکر #نامه_نگاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
برگردان نامهی دیوانی(اداری) به پارسی
«هوالقادر»
همواره شایستگی و لیاقت در عرصه مدیریت از جایگاه رفیعی برخوردار بوده و شاخص تعیین کنندهای در واگذاری مسئولیتهاست.
جناب آقای....
باسلام و تحیّت
ویژگیهای برجسته شخصیتی و اجرایی حضرتعالی سبب گردید تا این مسئولیت مهم بر دوش و دست-های توانایتان دوام و قوام گیرد. رجاء واثق دارد با عنایت به سوابق و خدمات ارزنده آن مقام عالی در سالیان متمادی خدمت در عرصه آبادانی استان و بطور خاص و مشهود ، مدیریت توانمند و اثربخش جنابعالی در بحرانهای اخیر استان شاهد توسعه و گسترش فعالیتهای حوزه عمران و سازندگی در دیار عزیزمان باشیم. این بالندگی را به شما تبریک عرض مینمایم و مزید توفیقات روزافزونتان را از پروردگار یکتای بیهمتا مسئلت دارم.
🖋 #برگردان_به_پارسی
به نام مهرآفرین
شایستگی و برازندگی در پهنهی راهبری، همواره از جایگاه والایی برخوردار بوده و نمودارِ کارسازی در واگذاری سرپرستی است.
کیا … ارجمند/سَروَر … وَرجاوَند
با درود
ویژگیهای برجستهی رفتاری و کارکردی شما، زمینهساز شد تا این کار بزرگ بر دوش و دستهای توانمند شما استوار گردد.
با آگاهی از پیشینه و کارهای ارزندهی آن بزرگوار در سالیان بسیارِ یاریرسانی و کوشایی در زمینهی آبادانی استان، و بهویژه راهبری توانمند و کارساز شما در پیشامدهای چندی پیشِ استان، امید بسیار داریم که بینندهی پیشرفت و پویایی در گسترهی آبادانی و سازندگی دیار دلبندمان باشیم.
این بالندگی را به شما شادباش میگوییم و افزونی بهروزیهای روزافزونتان را از پروردگار یکتای بیهمتا خواهانیم.
#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تبریک #تشکر #نامه_نگاری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادبسار
🌸🍀 جشن بهاربد، جشن داد و دَهِش «جشن بهاربُد»، بزرگترین جشن بهار پس از نوروز و پایانی بزرگ بر نخستین گاهنبار سال در ایران باستان بود و در «دی بمهر روز» از اردیبهشت یا پانزدهم این ماه برگزار میشد. جشنهای ششگانهی گاهنباری در ایران هر یک در پنج روز برگزار…
🍀🌸
چو یک نیمه از ماه اردیبهشت
گذشت و جهان گشت همچون بهشت
از آن پس از آن جشنگه گشت باز
بیامد به نزدیک دریا فراز
بدانگه که خورشید بنمود چهر
به روزی که خوانی ورا دی بمهر
B2n.ir/Baharbod
🌸🍀 نیمهی اردیبهشت در ایران «جشن بهاربُد» یا #جشن_میان_بهار برگزار میشد که روز پایانی جشن گاهانباری میدیوزرم یا جشن آفرینش آسمان و گرامیداشت پیامآوری زرتشت بود.
🌸🍀 امروز در بسیاری از شهرها و روستاها جشنهای پراکندهای در نیمههای اردیبهشت برگزار میشود که گمان میرود دنبالهی #جشن_بهاربد باشند. برخی از آیینهای این جشنها امروز دگرگون شدهاند.
🌸🍀 در آدینهای که گذشت و زیر بارانی پیوسته، یکی از این جشنها در روستای پیرکندی از روستاهای شهر خوی در آذربادگان(آذربایجان) برگزار شد. هر سال در نیمههای اردیبهشت و در تپهای به نام «تپهننه» که یک نیایشگاه باستانی در بالای آن است جشنی شاد و زنانه برگزار میشود. ما به درستی نمیدانیم که این جشن دنبالهی میانبهار است یا نه و اگر نیست در چه زمانی و با چه انگیزهای پدید آمده است.
🌸🍀 دربارهی این نیایشگاه نوشتهاند زنی ناموَر در آن خفته و در گواهیهای(مستندات) مانداکِ(میراث) فرهنگی نوشته شده که پیشینهی این آرامگاه به سدههای چهارم تا هشتم فّرارّفتِ ماهی(هجری قمری) برمیگردد. ولی اینکه زنی بزرگ در گوشهای از این سرزمین خفته و مزار باستانیاش بهانهای برای جشن باشد به جشنهای باستانی و ایرانی همانند است نه اسلامی. از سویی یکی از روشهای ایرانیان پس از تازش این بود که برای جلوگیری از ویران شدن نیایشگاهها و جاهای باارزش به دست تازیان آن را به اسلام گره میزدند.
🌸🍀 در جشن سالانهی تپهننه بالا رفتن از تپه برای بازدید و نیایش، پایکوبی و دستافشانی گروهی، شادی، خواندن گروهی آوازهای بومی، تازه شدن دیدارها و همکاری در پختن آش که امروز کمرنگ شده است و چیدن سبزیهای کوهی رواگ(رواج) دارد. تا جایی که بسیاری از زنان آذریتبار از شهرهای گوناگون کشور در این زمان خود را به این جشن میرسانند زیرا که بهانهای برای گردهمایی بزرگ زنان این بخش از ایران است. برگزاری چنین جشنهایی اگرچه گمنام یا کوچک نشان میدهد که ایرانیانِ شادخو با سدهها سرکوب هنوز به ریشههای خود وابستهاند.
گزارش و فرتور: #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🍀🌸 @AdabSar
چو یک نیمه از ماه اردیبهشت
گذشت و جهان گشت همچون بهشت
از آن پس از آن جشنگه گشت باز
بیامد به نزدیک دریا فراز
بدانگه که خورشید بنمود چهر
به روزی که خوانی ورا دی بمهر
B2n.ir/Baharbod
🌸🍀 نیمهی اردیبهشت در ایران «جشن بهاربُد» یا #جشن_میان_بهار برگزار میشد که روز پایانی جشن گاهانباری میدیوزرم یا جشن آفرینش آسمان و گرامیداشت پیامآوری زرتشت بود.
🌸🍀 امروز در بسیاری از شهرها و روستاها جشنهای پراکندهای در نیمههای اردیبهشت برگزار میشود که گمان میرود دنبالهی #جشن_بهاربد باشند. برخی از آیینهای این جشنها امروز دگرگون شدهاند.
🌸🍀 در آدینهای که گذشت و زیر بارانی پیوسته، یکی از این جشنها در روستای پیرکندی از روستاهای شهر خوی در آذربادگان(آذربایجان) برگزار شد. هر سال در نیمههای اردیبهشت و در تپهای به نام «تپهننه» که یک نیایشگاه باستانی در بالای آن است جشنی شاد و زنانه برگزار میشود. ما به درستی نمیدانیم که این جشن دنبالهی میانبهار است یا نه و اگر نیست در چه زمانی و با چه انگیزهای پدید آمده است.
🌸🍀 دربارهی این نیایشگاه نوشتهاند زنی ناموَر در آن خفته و در گواهیهای(مستندات) مانداکِ(میراث) فرهنگی نوشته شده که پیشینهی این آرامگاه به سدههای چهارم تا هشتم فّرارّفتِ ماهی(هجری قمری) برمیگردد. ولی اینکه زنی بزرگ در گوشهای از این سرزمین خفته و مزار باستانیاش بهانهای برای جشن باشد به جشنهای باستانی و ایرانی همانند است نه اسلامی. از سویی یکی از روشهای ایرانیان پس از تازش این بود که برای جلوگیری از ویران شدن نیایشگاهها و جاهای باارزش به دست تازیان آن را به اسلام گره میزدند.
🌸🍀 در جشن سالانهی تپهننه بالا رفتن از تپه برای بازدید و نیایش، پایکوبی و دستافشانی گروهی، شادی، خواندن گروهی آوازهای بومی، تازه شدن دیدارها و همکاری در پختن آش که امروز کمرنگ شده است و چیدن سبزیهای کوهی رواگ(رواج) دارد. تا جایی که بسیاری از زنان آذریتبار از شهرهای گوناگون کشور در این زمان خود را به این جشن میرسانند زیرا که بهانهای برای گردهمایی بزرگ زنان این بخش از ایران است. برگزاری چنین جشنهایی اگرچه گمنام یا کوچک نشان میدهد که ایرانیانِ شادخو با سدهها سرکوب هنوز به ریشههای خود وابستهاند.
گزارش و فرتور: #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🍀🌸 @AdabSar
ادبسار
🍀🌸 چو یک نیمه از ماه اردیبهشت گذشت و جهان گشت همچون بهشت از آن پس از آن جشنگه گشت باز بیامد به نزدیک دریا فراز بدانگه که خورشید بنمود چهر به روزی که خوانی ورا دی بمهر B2n.ir/Baharbod 🌸🍀 نیمهی اردیبهشت در ایران «جشن بهاربُد» یا #جشن_میان_بهار برگزار میشد…
برگزاری جشن باستانی، شاد و زنانهی «تپهننه»
در زیستبوم زیبای خوی، آذربادگان
اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
📸 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🍀🌸 @AdabSar
برگزاری جشن باستانی، شاد و زنانهی «تپهننه»
در زیستبوم زیبای خوی، آذربادگان
اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
📸 #پریسا_امام_وردیلو
#جشن_های_ایرانی #اردیبهشتگان
🍀🌸 @AdabSar
اگر شهرْیاریّ و گر پیشکار
تو ناپایْداریّ و او پایْدار
چه با رنج باشیْ چه با تاج و تخت
ببایَدْت بستن به فرجامْ رخت
اگر زآهنی چرخْ بگدازَدَت
چو گشتی کهن نیز ننوازَدَت
چو سروِ دلارای گردد به خَم
خروشان شود نرگسانِ دُژَم
همان چهرهی ارغوان زعفران
سبک مردمِ شاد گردد گران
#فردوسی
امید که:
همیشه دلت باد چون نوبهار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
تو ناپایْداریّ و او پایْدار
چه با رنج باشیْ چه با تاج و تخت
ببایَدْت بستن به فرجامْ رخت
اگر زآهنی چرخْ بگدازَدَت
چو گشتی کهن نیز ننوازَدَت
چو سروِ دلارای گردد به خَم
خروشان شود نرگسانِ دُژَم
همان چهرهی ارغوان زعفران
سبک مردمِ شاد گردد گران
#فردوسی
امید که:
همیشه دلت باد چون نوبهار
گزینش: #جعفر_جعفرزاده
خوشنویسی: سعید خادمی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌸🌺
🪐📚
سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز با رامش و خنده باش
چنان رو که پرسند روز شمار
نپیچی سر از شرم پروردگار
به داد و دهش گیتی آباد دار
دل زیردستان خود شاد دار
که بر کس نماند جهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان
#فردوسی
۲۵ اردیبهشت
روز بزرگداشت «فردوسی»
این یگانهی سپهر خردپیشگی
پراکنندهی آیین میهندوستی و مهروَرزی
و پاسدار سرفرازی و بالندگی زبان پارسی گرامی باد!
#روز_فردوسی
🪐📚 @AdabSar
سراینده باش و فزاینده باش
شب و روز با رامش و خنده باش
چنان رو که پرسند روز شمار
نپیچی سر از شرم پروردگار
به داد و دهش گیتی آباد دار
دل زیردستان خود شاد دار
که بر کس نماند جهان جاودان
نه بر تاجدار و نه بر موبدان
#فردوسی
۲۵ اردیبهشت
روز بزرگداشت «فردوسی»
این یگانهی سپهر خردپیشگی
پراکنندهی آیین میهندوستی و مهروَرزی
و پاسدار سرفرازی و بالندگی زبان پارسی گرامی باد!
#روز_فردوسی
🪐📚 @AdabSar
📚💫 ایرانی که فردوسی پاس داشت
فردوسی با سرودن شاهنامه، ایران نو را به ایران کهن پیوسته است. اگر فردوسی نمیبود و در یکی از باریکترین و دشوارترین روزگاران تاریخ ایران سر برنمیافراشت، میتوانم گفت که شاید امروز ایرانی در جغرافیای جهان ديده نمیشد. در واقع او ایران نو را پایه ریخت؛ چون فردوسی در روزگاری میزیست که ایران پارهپاره شده بود و سرزمینی که به چنین سرنوشتی دچار میآید، بیم آن میرود که از هم بپاشد. بنابراین در پاسخ به اینکه چرا ایران ماند، میتوان گفت چون فردوسی سربرآورد.
درست است که فردوسی شهریار و شاهنشاه نبود، اما هنرمندی سخنور بود که با نیرویی برتر از زمین یعنی با فرهنگ و هنر، جغرافیای زمینی و مرزی ایران را از فروپاشی رهانید؛ چرا که در آن زمان رشتههای پیشین پاره شده بود و ایران به دهها سرزمین گسیخته شده بود، سرزمینهایی را که با یکدیگر پیوندی نداشتند، فردوسی با رشتهی نیرومندتر و استوارتر، یعنی سخن خود و شاهنامه ایرانیان را به یکدیگر پیوست.
فردوسی تنها فرهنگ و زبان ایران را از گزند گران و آسیبی که آواروار به این کشور فروافتاده بود نرهانید، بلکه ایران مرزی و جغرافیایی را هم پاسداشت، در زنهار هنر خویش گرفت و دگربار پیوند ایران یکپارچه را در فرهنگ اندیشه و هنر با ایران کهن زنده کرد.
#میرجلال_الدین_کزازی
#روز_فردوسی
✨📚💫 @AdabSar
فردوسی با سرودن شاهنامه، ایران نو را به ایران کهن پیوسته است. اگر فردوسی نمیبود و در یکی از باریکترین و دشوارترین روزگاران تاریخ ایران سر برنمیافراشت، میتوانم گفت که شاید امروز ایرانی در جغرافیای جهان ديده نمیشد. در واقع او ایران نو را پایه ریخت؛ چون فردوسی در روزگاری میزیست که ایران پارهپاره شده بود و سرزمینی که به چنین سرنوشتی دچار میآید، بیم آن میرود که از هم بپاشد. بنابراین در پاسخ به اینکه چرا ایران ماند، میتوان گفت چون فردوسی سربرآورد.
درست است که فردوسی شهریار و شاهنشاه نبود، اما هنرمندی سخنور بود که با نیرویی برتر از زمین یعنی با فرهنگ و هنر، جغرافیای زمینی و مرزی ایران را از فروپاشی رهانید؛ چرا که در آن زمان رشتههای پیشین پاره شده بود و ایران به دهها سرزمین گسیخته شده بود، سرزمینهایی را که با یکدیگر پیوندی نداشتند، فردوسی با رشتهی نیرومندتر و استوارتر، یعنی سخن خود و شاهنامه ایرانیان را به یکدیگر پیوست.
فردوسی تنها فرهنگ و زبان ایران را از گزند گران و آسیبی که آواروار به این کشور فروافتاده بود نرهانید، بلکه ایران مرزی و جغرافیایی را هم پاسداشت، در زنهار هنر خویش گرفت و دگربار پیوند ایران یکپارچه را در فرهنگ اندیشه و هنر با ایران کهن زنده کرد.
#میرجلال_الدین_کزازی
#روز_فردوسی
✨📚💫 @AdabSar
آنگه که رخ افروخت ابرمرد دَری
چون وَرد شکفت ازو رخ زرد دری
شهنامهی اوست در اَوستای ادب
بی هیچ گمان مِهینه فَرگردِ دری
☀️📚
آن پیر خرد که نیز میر سخن است
ز افسونگریاش جهان به زیر سخن است
او کیست که از سخن جهان در آکند؟
او پسر هژیر تیزویر سخن است
سراینده #میرجلال_الدین_کزازی
ریزنگاره (مینیاتور) #حسین_بهزاد
#روز_فردوسی #چکامه_پارسی
☀️📚 @AdabSar
آنگه که رخ افروخت ابرمرد دَری
چون وَرد شکفت ازو رخ زرد دری
شهنامهی اوست در اَوستای ادب
بی هیچ گمان مِهینه فَرگردِ دری
☀️📚
آن پیر خرد که نیز میر سخن است
ز افسونگریاش جهان به زیر سخن است
او کیست که از سخن جهان در آکند؟
او پسر هژیر تیزویر سخن است
سراینده #میرجلال_الدین_کزازی
ریزنگاره (مینیاتور) #حسین_بهزاد
#روز_فردوسی #چکامه_پارسی
☀️📚 @AdabSar
✨ چند سخن دربارهی زبان پارسی
در پاسداشت #روز_فردوسی
✨ زبان شکرین و شیوای پارسی که میتوانیم بیدرنگ آن را نغزترین و توانمندترین زبان زیباشناختی در جهان بدانیم، سرشت و ساختاری دوگانه و ناسازوارانه دارد: از سویی زبانی است بسیار سوده و ساده، نغز و نازک، با زنگ و آهنگی دلاویز و خنیایی و گوشنواز؛ از دیگر سوی، زبانی استوار و سختجان و پایدار که تندبادهایی سهمناک و ستیزآمیز را از سر گذرانیده و در درازنای سدهها و هزارهها برپای مانده و باری گران و تنفرسای را بر دوش کشیده است که فرهنگ گرانسنگ و نازشخیز ایرانی است.
✨ زبان پارسی، زبانی است توانمند و بینیاز. این توانمندی در زبان پارسی، برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است. ما میتوانیم بیشمار در پارسی، واژه بسازیم.
✨ میتوان از واژههای بیگانه بپرهیزید؛ برای واژگانی که به هر انگیزهای در این زبان راه جستهاند، برابرهای پارسی بیابیم؛ اندکاندک این واژهها را از زبان پارسی برانیم و آن واژگان دیگر را به جای آنها بنشانیم.
✨ زبان پارسی مانند بسیاری از زبانهای جهان کالبدینه نیست؛ بدینسان که پیمانهها و ریختهای از پیش نهاده برای واژهسازی در این زبان نمیبینیم. زبان پارسی بسیار نرمشپذیر است؛ به موم میماند. هرچه مایه و توان و دانش شما در زبان پارسی بیشتر باشد، این زبان را آسانتر و مایهورتر میتوانید به کار بگیرید.
✨ زبان پارسی، مایهورترین و نغزترین سامانهی سرودینه و سراودین (شعری) جهان را، در چندی چونی، در خود پدید آورده است و آوازهی ایران را تا دورترین سرزمینهای گیتی درگسترده است و سخنورانی بزرگ و ورجاوند را، در آفرینش شاهکارهای جاودان ادبی به کار آمده است؛ شاهکارها و سخنورانی که به هیچ گمان گزافه همانند و همالی برایشان در سراسر جهان نمیتوان یافت.
✨ شگرفی و شاهواری این زبان و سختگی و ستواری آن تا بدان پایه بوده است که سخن پارسی و ادبِ در پیوسته آن را آنچنان مایه بخشیده است که فرازنای فرخندهی فرهنگ و هنر ایران و ستیغ استوار و سر بر سپهر این هنر و فرهنگ گردیده است.
✨ ناتوانی، کمبود و بیتوشی از زبان پارسی نیست، از کسانی است که این زبان را به کار میگیرند.
✨ #میرجلال_الدین_کزازی
بریدههایی از یادداشت «اندر چرایی سرهگویی و سرهنویسی»
✨ @AdabSar ✨
در پاسداشت #روز_فردوسی
✨ زبان شکرین و شیوای پارسی که میتوانیم بیدرنگ آن را نغزترین و توانمندترین زبان زیباشناختی در جهان بدانیم، سرشت و ساختاری دوگانه و ناسازوارانه دارد: از سویی زبانی است بسیار سوده و ساده، نغز و نازک، با زنگ و آهنگی دلاویز و خنیایی و گوشنواز؛ از دیگر سوی، زبانی استوار و سختجان و پایدار که تندبادهایی سهمناک و ستیزآمیز را از سر گذرانیده و در درازنای سدهها و هزارهها برپای مانده و باری گران و تنفرسای را بر دوش کشیده است که فرهنگ گرانسنگ و نازشخیز ایرانی است.
✨ زبان پارسی، زبانی است توانمند و بینیاز. این توانمندی در زبان پارسی، برمیگردد به سامانه و دستگاه واژهسازی در این زبان که بسیار نیرومند و کارآمد و آفرینشگرایانه و بیکرانه است. ما میتوانیم بیشمار در پارسی، واژه بسازیم.
✨ میتوان از واژههای بیگانه بپرهیزید؛ برای واژگانی که به هر انگیزهای در این زبان راه جستهاند، برابرهای پارسی بیابیم؛ اندکاندک این واژهها را از زبان پارسی برانیم و آن واژگان دیگر را به جای آنها بنشانیم.
✨ زبان پارسی مانند بسیاری از زبانهای جهان کالبدینه نیست؛ بدینسان که پیمانهها و ریختهای از پیش نهاده برای واژهسازی در این زبان نمیبینیم. زبان پارسی بسیار نرمشپذیر است؛ به موم میماند. هرچه مایه و توان و دانش شما در زبان پارسی بیشتر باشد، این زبان را آسانتر و مایهورتر میتوانید به کار بگیرید.
✨ زبان پارسی، مایهورترین و نغزترین سامانهی سرودینه و سراودین (شعری) جهان را، در چندی چونی، در خود پدید آورده است و آوازهی ایران را تا دورترین سرزمینهای گیتی درگسترده است و سخنورانی بزرگ و ورجاوند را، در آفرینش شاهکارهای جاودان ادبی به کار آمده است؛ شاهکارها و سخنورانی که به هیچ گمان گزافه همانند و همالی برایشان در سراسر جهان نمیتوان یافت.
✨ شگرفی و شاهواری این زبان و سختگی و ستواری آن تا بدان پایه بوده است که سخن پارسی و ادبِ در پیوسته آن را آنچنان مایه بخشیده است که فرازنای فرخندهی فرهنگ و هنر ایران و ستیغ استوار و سر بر سپهر این هنر و فرهنگ گردیده است.
✨ ناتوانی، کمبود و بیتوشی از زبان پارسی نیست، از کسانی است که این زبان را به کار میگیرند.
✨ #میرجلال_الدین_کزازی
بریدههایی از یادداشت «اندر چرایی سرهگویی و سرهنویسی»
✨ @AdabSar ✨
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻النگو= دستبند، دستآویز، دستیاره، دستینه، دستبانچه، بازوبند، دستآورنجن، دستبرنجن، دسترنجن، دستانه، چوری(خراسانی)
✍نمونه:
🔺النگوهایش تماما از طلا بودند=
دستآویزهایش همه از زر بودند
همهی دستانههایش زرین بودند
🔺مسی کز وی مرا «دستینه» سازند
به از سیمی که در دستم گدازند #نظامی
🔺پیش آمد بعد سه روز آن زنش
پس نهاد آنجا دو «دستابرنجن»ش #عطار
🔺ز دست این دل پر شیون خویش
همی پیچم چو «دستاورنجن» خویش #عطار
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#النگو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻النگو= دستبند، دستآویز، دستیاره، دستینه، دستبانچه، بازوبند، دستآورنجن، دستبرنجن، دسترنجن، دستانه، چوری(خراسانی)
✍نمونه:
🔺النگوهایش تماما از طلا بودند=
دستآویزهایش همه از زر بودند
همهی دستانههایش زرین بودند
🔺مسی کز وی مرا «دستینه» سازند
به از سیمی که در دستم گدازند #نظامی
🔺پیش آمد بعد سه روز آن زنش
پس نهاد آنجا دو «دستابرنجن»ش #عطار
🔺ز دست این دل پر شیون خویش
همی پیچم چو «دستاورنجن» خویش #عطار
گردآوری و نگارش #مجید_دری
#پارسی_پاک
#النگو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
💫🪐 ۲۸ اردیبهشت
روز بزرگداشت «خیام»
این خداوندگارِ دانش و فرزانگی
و بزرگپیامبرِ پارسیسُرایی گرامی باد.
#خیام همچون فردوسی در چامهها و نوشتههای خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی مینوشت و میسرود یا از واژههای بیگانه بسیار کم بهره میبرد.
چند نمونه از آنها را بخوانیم:
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
☘💫
از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
☘💫
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
☘💫
هم دانهی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند
☘💫
تا چند زنم بهروی دریاها خشت؟
بیزار شدم ز بتپرستان کنشت
خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
☘💫
هان کوزهگرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهادهای، چه میپنداری؟
☘💫
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صدهزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی
☘💫
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
☘💫
برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید…
داد و راستی نگاهدار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار!
پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار.
#روز_خیام
فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساختهی هنرمندانهی «حسین فخیمی»
b2n.ir/StatueofKhayyam
🪐💫 @AdabSar
روز بزرگداشت «خیام»
این خداوندگارِ دانش و فرزانگی
و بزرگپیامبرِ پارسیسُرایی گرامی باد.
#خیام همچون فردوسی در چامهها و نوشتههای خود دانسته و آگاهانه یا سراسر پارسی مینوشت و میسرود یا از واژههای بیگانه بسیار کم بهره میبرد.
چند نمونه از آنها را بخوانیم:
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
☘💫
از تن چو برفت جان پاک من و تو
خشتی دو نهند بر مغاک من و تو
و آنگاه برای خشت گور دگران
در کالبدی کشند خاک من و تو
☘💫
یک چند به کودکی به استاد شدیم
یک چند به استادی خود شاد شدیم
پایان سخن شنو که ما را چه رسید
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
☘💫
هم دانهی امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا به جُوی
با دوست بخور، گرنه به دشمن ماند
☘💫
تا چند زنم بهروی دریاها خشت؟
بیزار شدم ز بتپرستان کنشت
خیام، که گفت دوزخی خواهد بود؟
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت؟
☘💫
هان کوزهگرا بپای اگر هشیاری
تا چند کنی بر گِل مردم خواری
انگشت فریدون و کف کیخسرو
بر چرخ نهادهای، چه میپنداری؟
☘💫
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صدهزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بردمیدن بودی
☘💫
زنهار به کس مگو تو این راز نهفت
هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
☘💫
برشی از نوروزنامه: شها، به جشن فروردین، به ماه فروردین آزادی گزین. یزدان و دین کیان سروش آورد تو را دانایی و بینایی به کاردانی و دیر زیو، با خوی هژیر و شادباش بر تخت زرین و انوشه خور به جام جمشید…
داد و راستی نگاهدار سرت سبز باد و جوانی چو خوید، اسپت کامگار و پیروز و تیغت روشن و کاری به دشمن و بازت گیرا و خجسته به شکار و کارت راست چون تیر؛ و هم کشوری بگير نو، بر تخت با درم و دينار!
پیشت هنری و دانا گرامی و درم خوار و سَرایت آباد و زندگانی بسیار.
#روز_خیام
فرتور(عکس): تندیس خیام در دانشگاه اوکلاهاما، ساختهی هنرمندانهی «حسین فخیمی»
b2n.ir/StatueofKhayyam
🪐💫 @AdabSar