Telegram Web Link
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻جنسیت = Sexuality، نرولاسی(نر و مادگی)، گونِگی، ژاد

نمونه:
🔺"تبعیضِ جنسیتی" یا "جنسیت‌زدگی" به معنی اعتقاد یا نظری است که یک جنسیت را حقیرتر از دیگری می‌داند =
"فَراگَری گونِگی" یا "ژاد زَدِگی" به چِمارِ باور یا نگرشی است که یک ژاد را پست‌تر از دیگری می‌داند

🔺با سونوگرافی جنسیت جنین مشخص شد =
با آوانگاری نرولاسی رویان روشن شد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#جنسیت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
نگر تا نیازی به بیداد دست
نگردانی ایوانِ آباد پست

کسی کو نبندد به جَنگت میان
چنان کن که از تو نیابد زیان

که نپسندد از ما بَدی دادگر
سپنج‌ست گیتی و ما بر گذر

به هر کار با هر کسی داد کن
ز یزدانِ نیکی‌دهش یاد کن
#فردوسی

امیدم در این هفته این‌که:
همه نیک بادا سرانجامِ تو
مبادا که باشیم بی نامِ تو


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌺
🌺🌺
🌺🌺🌺
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻مجموعه = جُنگ، کوده، گزیده، گروه، دسته، ریسه، گِردشده، گِردآورد، گِردآور، گِردایه، گِردآیه، گِردآمده، پَرگال، اَنبوهه، انباشته
🔻مجموعه‌ی تهی = دسته‌ی تُهی
🔻مجموعه‌ی مشترک = دسته‌ی هَنباز
🔻مجموعه‌سازی = انبوه‌سازی
🔻زیر مجموعه = زیراَنبوهه، زیر دسته
🔻بالا مجموعه = بالا دسته
🔻اجتماع مجموعه‌ها = چپیره‌ی دسته‌ها

✍️نمونه:
🔺مجموعه‌ای از تمبرهای قدیمی داشت =
گِردایه‌ای از پِیکِه‌های کهن داشت

🔺مجموعه‌ی اشعار فروغ فرخزاد را خرید =
دفتر سروده‌های فروغ فرخزاد را خرید

🔺این مجموعه برای تلویزیون تولید می‌شود =
این جُنگ برای جامِ‌جَم ساخته می‌شود

🔺این عدد از مجموعه اعداد حقیقی است =
این شمارَک از دسته/گروه شماره‌های دُرُست است

🔺"مجموعه‌سازان" از مشکلات ساخت‌وساز گفتند =
"انبوه‌سازان" از دشواری‌های ساخت‌وساز گفتند

🔺نظریه ٔ "مجموعه‌ها" از مباحث مهم ریاضی جدید است =
نگره‌ی "دسته‌ها" از جستارهای مَهَند اَنگارِشِ نوین است

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#مجموعه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
همین گفت ضحاک و هم جمّشید
چو شدشان دل از نیکُوی ناامید

که ما را دل ابلیس بی‌راه کرد
ز هر نیکُوی دست کوتاه کرد

نبَرگشت ازیشان بدِ روزگار
ز بدگوهر و گفتِ آموزگار

کسی کو نتابد سر از راستی
نبیند دلش کژّی و کاستی
#فردوسی

و برای این هفته امیدوارم:
همیشه دلت مهربان باد و گرم


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
برای هر ستاره‌ای که ناگهان
در آسمان غروب می‌کند
دلم هزار پاره است…

#محمد_زهری
🎨 #علی_رومانی

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
🩸🏴 @AdabSar
و آزادی
جنون شیرینی بود
که هر روز
از ما
قربانی تازه‌ای می‌گرفت…

#بکتاش_آبتین

#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
💇🏻‍♀ @AdabSar
ادب‌سار
✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی زون = از پارسی زون، Zavan از ریشه‌ی اوستایی زَو (zav)بُت، خواهش و نیایش، درخواست زوَنکل = از پارسی زونکا، مرد باریک و بلندبالا رنهَر = از پارسی زینهار زهزاه = از پارسی زِه زِه، فریبکار، در پارسی آفرین آفرین زی = از پارسی زی (زیستن)…
✦ دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی

ساباط = از پارسی سایه‌پوش، از اوستایی(sao-ya) و از واژه‌ی سانسکریت (chaya)، دالان سرپوشیده
ساباط کسری = از پارسی بلاس‌آباد(جایی در مداین
سابُرقان = از پارسی شاپورگان
سابور = از پارسی شاپور

سابری(saberi) = از نام شاپور، نام سرزمینی در پارس بوده که مردمانش پیراهن بسیار نازک ابریشمین می‌پوشیدند، زره گرانبها، خرمای خوب
سابور الجنود = از پارسی شاپور نخست، فرمانده ارتش
سابیزج = از پارسی شابیزک، از گیاهان بیابانی که خوردن یا بوییدنش بیهوشی آورد

ساتِراج، شاهتَرَج = از پارسی شاه‌تره، از سبزی‌های دارویی
ساج = از پارسی ساگ، تابه‌ی نان‌پزی، درخت ساگ که چوب سخت و خوشبو دارد و از آن کشتی و تخت و چیزهای دیگر سازند، گویا از هندوستان است
ساجَسی = از ریشه‌ی پارسی سیستان سکزی (sakz-i) سکزستانی، سکستانی = از مردم سیستان

ساجور = از پارسی سگ‌گیر، گردن‌بند چوبی سگ
ساداوَران = از پارسی سادآوَران، سیاه داوَران، اَنگُم دارویی از بیخ درخت گردو
ساذِج = از پارسی ساده، (sade) آدم ساده، بی‌نگار

@AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

@AdabSar
تاریخ ما
پرندگان سرمست‌اش را
غنچه‌های زیبایش را
فراموش نمی‌کند

چه هیاهویی
در آشیانه‌های تُهی
برپاست
سدای(صدای) خش‌خش
بال‌هایشان
در چکاچک داس‌های شما
زیباترین خُنیاست
در سرزمین ما

#بزرگمهر_صالحی
#چکامه_پارسی


#مهسا_امینی #زن_زندگی_آزادی
💇🏻‍♀🩸 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻محیط زیست = بوم زیست، زیست‌بوم، زیستگاه، پَرهام

نمونه:
🔺به عضویت جمعیت حفاظت از محیط زیست درآمد =
به هَموَندی انجمن نگهبان زیستگاه درآمد

🔺قطع اشجار باعث تخریب محیط زیست است =
بریدن درختان مایه‌ی نابودی زیست‌بوم است

🔺پست امروز متعلق به محیط زیست است =
پیام امروز وابسته به بوم زیست است

🔺طرفدار حفظ محیط زیست است =
هوادار پاسداشت پَرهام است

🚩 همچنین بنگرید به این پیام: www.tg-me.com/AdabSar/3330

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#محیط_زیست
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
که هر جای تندی نباید نمود
سرِ بی‌خرد را نشاید ستود

همان به که با کینه داد آوریم
به کام‌اندرون نام یاد آوریم

که نیکی‌ست اندر جهان یادگار
نمانَد به کس جاودان روزگار

همین چرخ گردنده با هر کسی
توانَد جفاگستریدن بسی
#فردوسی

و در این هفته:
انوشه بدی شاد تا جاودان
ز تو دور دست و زبان بَدان


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
💐💐💐
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


۱_ درس بعد = آموزه‌ی دیگر/پَسین/سِپَسین

۲_ زنگ آخر = زنگ پایان، زنگ واپسین، واپسین زنگ

۳_ اجازه = پروانه(اجازه می‌دهید = پروانه می‌دهید ـ وـ اجازه بده بروم = بگذار بروم)

۴_ وقتتون تمومه = زمانتان پایان گرفت، پایانِ زمان (بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/6663)

۵_ حرف نزنید = سخن مگویید، چیزی مگویید، هیچ مگویید، لَب بگیرید، سِدا مکنید، بی‌سِدا باشید، خاموش باشید، خاموش!، هیس!

۶_ ساکت = خاموش، بی‌سِدا(ساکت باش=سِدا مکن، بی‌سِدا باش، بی‌سِدا!، هیس!)

۷_ ورق بزنید = برگ بزنید

۸_ کتاب: کتاب آموزشی = ماتیکان، آموزشنامه ـ وـ کتاب دینی = نَسک ـ وـ کتاب = نبیگ، نـیپیک

۹_ خط بکشید = سَمیرِه بکشید

۱۰_ مهمه = مَهَنده

۱۱_ تقلب ممنوع = دَغایی ناروا، فریبکاری نابجا، دَغَلی مکنید، دَغَلکاری مکنید

۱۲_ شاگرد ضعیف = شاگرد ناتوان، شاگرد کـَم‌دان

۱۳_ دفتر = دفتر

۱۴_ تصویر = نِگارِه، نِگارَک

۱۵_ مخاطب = شنونده، بیننده، هَم‌سُخن

۱۶_ بعضی ها = برخی

۱۷_ مراقب امتحان = دیده‌بان آزمون، نگاهبان آزمون، آزمون‌بان

۱۸_ مواظب خودت باش = خودت را بِپا، هوای خودت را داشته باش(بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/6214)

۱۹_ اهداف خودتون رو تعیین کنید = هدف‌های خود را برگزینید، آرمان‌های خود را برگزینید (بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/4497)

۲۰_ مرتب بشینید = به‌سامان بنشینید، درست بنشینید(بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/4790)

۲۱_ ادب را رعایت کنید = ادب را پاس بدارید، ادب داشته باشید

۲۲_ قانون مدرسه = آیینِ دبستان/دبیرستان/آموزشگاه/اندیشگاه

۲۳_ وقت ندارم = زمان ندارم

۲۴_ تصحیح کردن = ویراستن، درست کردن، بررسی کردن(در اینجا)

۲۵_ کاملا اشتباه می کنی = سَددرسَد کارت نادرست است، برداشتت بسیار نادرست است (بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/6704)

۲۶_ دروغ نگو = دروغ مگو

۲۷_ اهمیت بده = مَهَند بدان، ارج بدار، ارج بِنِه، ارزشمند بدان، ارزش بده

۲۸_ البته = اگرچه، چرا که نه، هرچند، با اینهمه

۲۹_ بلکه = چه بسا، وَنکه، ولی، وانگه، والاتر که، چه، بهتر از آن که، به جای آن، بدتر از آن، اینکه، بالاتر از آن(بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/2695)

۳۰_ با سرعت و بادقت و کامل بنویس = با شتاب/با تندی/زود و با باریک‌بینی/ریزبینی/تیزنِگری/موشکافی و درست بنویس(بیشتر در www.tg-me.com/AdabSar/6704)

۳۱_ توجه کنید = ببینید، بنگرید، دَرنِگرید، پُر بِنگرید، بِهوش باشید (توجه کردن = پرداختن به)

۳۲_ قول بده = پیمان ببند، سوگند بخور

۳۳_ مشکل اینجاست که... = گرفتاری اینجاست که...

#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
به خواری، به زخم و به خون‌ریختن
چه بر بی‌گنه خیره آویختن

که از شهریاران سزاوار نیست
بریدن سَری کان گنهکار نیست

تو را شهریارا جز این‌ست جای
نمانَد کس اندر سِپَنجی‌سَرای

همان کُن چو پرسد ز تو کَردگار
نپیچی سر از شرم روزِ شمار
#فردوسی

امید که:
مبیناد کس روز بی کامِ تو
نوشته به خورشیدبَر نامِ تو


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
نگاره: #آیدین_سلسبیلی
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
🌸💐
🍀🌸💐
💐🍀🌸💐
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻اشتباه = کژکاری، کژی، کژ، نادرست، نادرستی، لغزش، کوتاهی، گمراهی، بیراه، بازنشناختن، بازندانستن، پرتی، رَمژَک، زیف
🔻اشتباها = ندانسته، به‌نادرست
🔻اشتباه عمدی = رَمژَک ساختگی، لغزش خواستی، پَرتی لُپی
🔻اشتباه‌کاری = بهم درآمیختن
🔻اشتباه‌کردن = کژی‌کردن، لغزیدن، درست درنیافتن، بازندانستن، رَمژَکیدن، پَرت‌بودن
🔻اشتباه‌گرفتن = نادرست‌گرفتن، جابجاگرفتن
🔻به‌اشتباه = ندانسته، به‌نادرست
🔻مشتبه = گول‌خورده، پرت، دَشگیر(دَش=شبه)، درهم، درهم و برهم، پوشیده، سایه روشن
🔻مشتبه شدن = دَشگیرشدن(دَش=شبه)، پرت‌شدن، گول‌خوردن

نمونه:
🔺یورو اسپورت "رضا پرستش" را با "لیونل مسی" اشتباه گرفت
یورو اسپورت، "رضا پرستش" را با "لیونل مسی" جابجا گرفت

🔺آنکس که عاشق تو نشد اشتباه کرد
پنجاه سال زندگی‌اش را تباه کرد(علی اکبر لطیفیان) =
آنکس که شیفته‌ی تو نشد لغزش کرد(لغزید)
پنجاه سال زندگی‌اش را تباه کرد

🔺کشید نقش تو نقاش و اشتباه کشید
به جای آنکه کشد آفتاب، ماه کشید (شاطرعباس صبوحی) =
کشید نَخش تو نخشگر و بیراه کشید
به جای آنکه کشد آفتاب، ماه کشید


🔺اشتباها به سمت خودی‌ها شلیک کردند =
به‌نادرست به سوی خودی‌ها تیراندازی کردند

🔺مواظب باش حرف اشتباهی نزنی =
هوشیار باش به زیف سخن نگویی
بپا سخن نادرستی نگویی

🔺خیلی حرف‌های اشتباهی می‌زد =
پُر بیراه می‌گفت

🔺اشتباه داوری بود =
کژکاری داوری بود
رَمژَک داوری بود
لغزش داوری بود

🔺امر بر او مشتبه شد =
به لغزش افتاد
گول خورد
گمراه شد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#اشتباه #اشتباها #مشتبه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ز دل‌ها همه کینه بیرون کنید
به مِهر اندرین کشور افسون کنید

که از ما چنین ترس‌شان در دل‌ست
ز خون‌ریختن گَردِ کشور گِل‌ست

ز خون‌ریختن دل بباید کشید
سرِ بی‌گناهان نباید برید

نه مَردی بوَد خیره آشوفتن
به‌زیراندرآورده را کوفتن

نیاید جَهان‌آفرین را پسند
که جویَند بر بی‌گزندان گزند
#فردوسی

امیدم در این هفته این:
که پدرود بادی تو تا جاودان
سر و کار ما باد با بخردان


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
💐💐💐
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تقصیر = لغزش، کوتاهی، سستی، رَمژَک، مانید، پَرویش، بَچَک
🔻تقصیرکار = بزهکار، بزنده، گناهکار، گنهکار، گناهمَند، لغزشکار، کوتاهی‌کننده، سُستکار، مانیده، ویناسُمَند
🔻تقصیرکردن = مانیدن
🔻تقصیری = بینوایی، مانیدگی
🔻قاصر = کوتاه، کوتاهی‌کننده
🔻قاصرآمدن = کوتاه‌آمدن، ناتوان‌گشتن
🔻قاصرنظر = کوته‌بین
🔻قاصرهمت = کم‌خواه، کم‌کوش
🔻قاصرین = کوتاهی‌کنندگان
🔻قِصار = کوتَکان(کوتاه‌ها و تک‌ها، سخن بِخردانه‌ی کوتاه)
🔻کلمات قِصار = گُزین‌گویه‌ها
🔻قَصار = کوتاهی، سستی، ناتوانی
🔻قُصار = کوته
🔻قصور = کوتاهی، سستی، درماندگی، فروگذاری، بازایستادن، گناه، لغزش
🔻مقصر = بزهکار، بزنده، گناهکار، گنهکار، گناهمَند، ویناسُمَند، لغزشکار، کوتاهی‌کننده، سُستکار
🔻مقصرین = بزهکاران، سُستکاران

نمونه:
🔺یکی از انواع ورشکستگی، "ورشکستگی به‌تقصیر" است =
یکی از گونه‌های ورشکستگی، "ورشکستگی به‌رَمژَک" است

🔺زبان قاصر است از بیان آنچه اتفاق افتاده است =
زبان کوتاه/ناتوان است از بازگفتنِ آنچه روی داده است

🔺محکمه‌ی تجدیدنظر هم او را مقصر تشخیص داد =
دادگاه بازنگری هم او را گناهکار شناخت

🔺تقصیر از خودمان است که به این بلا مبتلا شده‌ایم =
کوتاهی از خودمان است که به این رنج دچار شده‌ایم

🔺نه در سخاوت او دیده هیچکس تقصیر
نه در مروت او دیده هیچکس نقصان (فرخی) =
نه در دَهِشگریِ او دیده هیچکس سستی
نه در جوانمردی او دیده هیچکس کاستی

🔺مقصرین به قصور خود اعتراف کردند =
لغزشکاران به لغزش خود اَستُوانیدند
بزهکاران گناه خود را پذیرفتند

🔺قصور این حقیر سراپا تقصیر را به دیده‌ی عفو و اغماض بنگرید =
پَرویش من را ببخشایید
من را ببخشید
ببخشید!

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تقصیر #قاصر #قصار #قصور #مقصر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ادب‌سار
✦ دنباله‌ی واژه‌های پارسی در زبان تازی ساباط = از پارسی سایه‌پوش، از اوستایی(sao-ya) و از واژه‌ی سانسکریت (chaya)، دالان سرپوشیده ساباط کسری = از پارسی بلاس‌آباد(جایی در مداین سابُرقان = از پارسی شاپورگان سابور = از پارسی شاپور سابری(saberi) = از نام شاپور،…
✦ واژه‌های پارسی در زبان تازی

ساس = از پارسی sas ساس از مایان(حشرات) گزنده مانند شپش و کَک، شبگَز
ساسَم = از پارسی ساسم، sasem گدا، برهنه، از واژه‌ی اوستایی  sasi بی‌چیز، درخت سیاه آبنوس
ساطِل = از پارسی ساتِل، شاتل، روشَنَک(شیرازی)، گیاهی است دارویی و قارچ مانند
ساعَت = از پارسی سایه saye، تیرگی در برابر روشنایی، از اوستایی sao-ye، برگرفته از واژه‌ی سانسکریت  chaya (تیغه‌ی آفتاب، ساعت آفتابی)، تَسوُ، زمان، آوام، گَه‌نما
ساق = از پارسی ساگ، ساگون، در هند ساکهو، نام درخت خوشبختی، بین مچ پا و زانو

سالار = از پارسی سالار. سردار، سپهبد، در پهلوی salar، همریشه‌ی واژه‌ی سردار
سالنامه = از پارسی سال در پهلوی  sal، سال+نامه
سام = از پارسی سام sam، سازنده، آفریننده، از تک‌واژه ریشه‌ای و آریایی  sa، سیم، نقره
سامه = از پارسی سیم(نقره) به تلا(طلا) نیز گویند
سالوس = از پارسی سالوس salus، فریب‌کار، دو رو، چرب زبان

سَأو = از پارسی  sav، سوی، بزرگ
ساوَر = از پارسی سوار، asuvar اسب‌سوار، asubar اسب بار، سوار شده
سایه = از پارسی سایه، پناه، پیراهن جلو باز
سَبّاج = از ریشه‌ی پارسی شَبَه (=سنگ سیاه و درخشان کم‌بها)، شبه فروش
سَباذِره = از پارسی سایه‌پرست، مردم خوشگذران، ولگرد و بی‌پروا

سَبانِخ = از پارسی اسپناج، اسپناخ(اسپناج، اسفناج)، برگرفته از espena مازندرانی(صادق کیا، واژه‌نامه‌ی تبری)
سباهی = از پارسی سپاهی
سَبَت = سبَد از پارسی سَبَد
سِبِت = از پارسی شوید
سِبت = از پارسی سِبت، پوست پیرایی، تکه‌های چرم، دم‌پایی چرم نازک
سَبَج = از پارسی شب، مانند شب، شبه، مرجان سیاه، مهره‌ی سیاه
سُبجَه = از پارسی سُبجه، شاماکجه(پیراهن شب و بی‌آستین زنان، سینهه‌بند زنان)، جامه‌ی سیاه

@AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا
۴- فرهنگ ریشه شناسی زبان پارسی، مصطفا پاشنگ

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

@AdabSar
چنین‌ست رسمِ سرای سپنج
نمانی در او جاودانه مرنج

نه دانا گذر یابد از چنگِ مرگ
نه جنگاوران زیر خفتان و ترگ

اگر شاه باشی و گر زردُهِشت
نِهالی ز خاک‌ست و بالین ز خشت

بباز و بناز و همه کام جوی
اگر کامِ دل یافتی نام جوی

چنان دان که گیتی تو را دشمن‌ست
زمین بستر و گور پیراهن‌ست
#فردوسی

باشد که:
همیشه بدی شاد و به‌روزگار


گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🥀
🥀🥀
🥀🥀🥀
خیز تا خشکسار سوزان را
آب روشنگری بیامیزیم
این مِهین‌دشت دل‌پریشان را
رود آرام جان بیاویزیم

چشمه‌سار فروزه‌ی ایران
تشنه‌ی چکه‌ای از آبادی‌ست
زخمه‌ی تازیانه‌ی بیداد
بر تن بیگناهِ آزادی‌ست

بند زنجیر پای را باید
با سرودی شگرف باز کنیم
در بهاران به شادمانی دل
ژرفناهای خنده ساز کنیم

سراینده و فرستنده: #فرهود_ربیعی
هنرمند: #میرزاحمید

#چکامه_پارسی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی
@AdabSar
روانم نباید که آرَد منی
بداندیشی و کیشِ آهرمنی

شوَم بدکُنش همچو ضحاک و جم
که با سلم و تور اندر آیم به زَم

ز من بگسلد فرّهِ ایزدی
گرایم به کَژّی و راهِ بدی

از آن پس کزین تیرگی بگذرم
به خاک اندرآید سر و افسرم

تَبَه گرددم چهر و رنگِ رخان
بریزد به خاک‌اندرون استخوان

هنر کم شود ناسپاسی به جای
روان تیره مانَد به دیگرسرای

ز من مانده نامِ بدی یادگار
گُلِ رنج‌های کهن گشته خار
#فردوسی

امید که:
رَوِشنِ جَهان بر تو فرخنده باد



گزینش: #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🪷
🪷🪷
🪷🪷🪷
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻برکت = فراوانی، بسیاری، افزایش، فزونی، افزونی، افزون شدن، نیکبختی، فرخندگی، همایونی، گوالیدن(=بالیدن، افزون شدن)، وخش(=بالیدگی، افزون شدن)، فره(=بسیار، افزون)
🔻برکت‌دادن = فزونی‌دادن، فزوناندن

نمونه:
🔺برکت در حرکت است =
فراوانی در پویش است

🔺برکت خداوندی نصیب تو باد =
گوالِش خداوندی بهره‌ی تو باد
فره ایزدی از آنِ تو باد

🔺به برکتِ حضور شما، کارمان سریع به اتمام رسید =
به فرخندگیِ بودن شما، کارمان زود به پایان رسید

🔺خوش‌اخلاقی کاسب، باعث برکت در کسب است =
خوش‌رفتاری سوداگر، مایه‌ی فزونی درآمد است

🔺خدا برکت بدهد =
خدا فراوانی بدهد
خدا نیکبختی بدهد

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#برکت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
2024/10/03 09:18:37
Back to Top
HTML Embed Code: