Telegram Web Link
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻آمین = ایدون باد، چُنین باد، بِشباش، بِشباد، بَرآوَر، بپذیر

🔻آمین ثم آمین = چنین باد و چنین‌تر باد، همچنین باد و همچنین‌تر باد

🔻آمین یا رب‌العالمین = چُنین باد ای پروردگار دو جهان


🚩 برخی "آمین" را واژه‌ای "اِبری"(عبری) و برگرفته از "آمُن"، نام خدای مِسریان(مصریان) دانسته‌اند. برخی نیز آن را پارسی و برگرفته از "همین" می‌دانند.

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#آمین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🌼🌼🌼
🌼🌼
🌼
همی آز کمتر نگردد به سال
همی روز جوید ز تقویم و فال

چه گفت اندرین موبَدِ پیشرو
که ''هرگز نگردد کهن‌گشته نو''

تو چندان که مانی سخن‌گوی باش
خردمند باش و نکوخوی باش

نگر تا چه کاری همان بدروی
سخن هرچه گویی همان بشنوی

درشتی ز کس نشنود نرم‌گوی
بجز نیکُوی در زمانه مجوی
#فردوسی

و در آغازین روز هفته امید که:
تو را باد پیروزی از آسْمان
مبادا بجز داد و نیکی گمان


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌼🌼
🌼🌼🌼
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر
کین سخن را در نیابد گوش خر
#مولوی


🔆 پریشانی زبان و نادانی ما

در درازنای روزگار سپری شده بر میهن با شکوه ما، واژه‌ها از ریختی به ریختی دیگر درآمدند و هر کجا که نام‌های بازمانده از گذشته را به سازه‌اش پی نبردیم با آهنگ امروزین دگرگون کردیم و در آسیاب ریختیم، نابجا گزینش کردیم و نوشتیم. برای نمونه چند نادرستی را در زیر می‌آوریم:

اکاوش: به مانک روشنی به نادرستی اکبرکُش
انگاریس: نشانه‌ی نیمروز به نادرستی انگشت‌لیس
بان‌بازر: به مانک نگهبان پگاه به نادرستی باباحاضر
کچااهر: به مانک زندگی‌بخش به نادرستی کچل‌احمد
کاسپه ماسپ: به مانک ایل کاسپیان و ماسپی‌ها به نادرستی کاسه‌ی ماست!

گریه‌آور است نادانی ما. چناچه بخواهیم به نادرست‌ها بپردازیم سخن به دراز می‌انجامد. شاید ندانیم با دگرگونی واج‌های یک شهر مانند کَهرم در استان پارس از تکواژ هسته‌ای کَه (درخشان) +رم (آرامش دهنده) این نام را به نادرستی جهرم نوشته‌ایم.
«جَه» ریشه‌ی نام جَهیک+رَم که به مانک زن بدکاره‌ی آرامش‌دهنده است. دشنام را به تن خریدیم تا فرهنگ را فروتار کنیم و بگوییم واژه‌های دیرینه با زبان امروز ناهمگون است و ناآشنا. زیرا در واژه‌نامه‌های ما واژگانی از زبان تازی یافت می‌شود که خود تازیان هم به‌کار نمی‌برند.
تا آشفتن خوابی دیگر…

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی

📚 بازخَن‌ها(بن‌مایه‌ها)
۱- کلید شناخت زبان پارسی نوشته‌ی «مصطفی پاشنگ»
۲- فرهنگ کوه‌های ایران، نوشته‌ی «عباس جعفری»، سازمان گیتی‌شناسی ایران

🗺 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻یا = ای

🔻یاالله = ای خدا، روی بپوشانید، زودباش(یالّا)، جان بکن(بالّا)

🔻یا اولی‌الابصار = ای چشم دارندگان

🔻یا حق = ای خدا

🔻یا رب = پروردگارا

🔻یا رحیم = ای مهربان، ای دَهِشمند

🔻یا غفور = ای آمرزنده

🔻یا لَلعَجَب = ای شگفتا، شگفتا

🔻یالَیت = ای کاشکی، کاشکی

🔻یا نصیب = بخت، بخت‌آزمایی

🔻یا هو = ای او، ای خدا

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#یا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
ای زلف یار، این‌همه گردنکشی چرا؟
آخر تو هم فتاده و ما هم فتاده‌ایم
#صائب_تبریزی

پارسیان زبان پارسی را پدید آوردند.
در خاور، گویش‌ها تبارمندی خود را نگهداری کردند.
سغدی، سکایی، خوارزمی و باختری زبان‌های راواگمند(رایج) بود.
با فروپاشی اشکانیان زبان پارتی از میان رفت و ساسانیان گویش پهلوی را به نام زبان آیین‌مند برگزیدند.
با اینکه به نگر می‌رسید این زبان‌ها به پختگی رسیده‌اند، یک رویداد مایه‌ی دگرگونی گسترده‌ای در این زبان شد: تاخت و تاز تازیان که در بازه‌ای گویش‌های ایرانی را دچار سستی کرد ولی این زبان‌ها دوباره سر بلند کردند.
روزگار پارسی نو آغاز گشت. زبان تازی دستاویز دگرگونی‌هایی در این زبان‌ها شد.
پارسی نو با پذیرفتن الفبای نوپدید تازی نهاد تازه پیدا کرد. ولی همچنان زبان‌های پارسی زیر سایه‌ی زبان بال و پر گرفته‌ی تازی که به دست دانشمندان ایرانی انجام گرفت، برجای ماند.
با تازش سلجوقیان زبان پارسی پیرا زیست تازه‌ای را آزمایید. در آسیای کوچک (ترکیه) آفرینش رزمنامه‌ای به نام مثنوی معنوی مولانا بود که روزهای تازه‌ای را نوید می‌بخشید.
تک‌های محمود غزنوی به هند مردمان آن دیار را با زبان پارسی آشنا کرد.
زبان پارسی پله‌های پیشرفت را در هند پیمود و به زبان بنیادین مردمان هند پرژینش (تبدیل) شد.
دیگر زبان پارسی به پزاوش (بلوغ کافی) رسیده بود. تازش‌های مغولان نه‌تنها مایه‌ی سستی و نابودی این زبان نشد، که با درآیش واژه‌های آلتایی و مغولی پربارتر شد.
اکنون دیگر زبان پارسی زبان نخست کشورهای اسلامی و جهان بود. کشورهای اروپایی که با پیشرفت چشمگیری روبه‌رو شدند، نمایندگانی را به کشورهای دیگر می‌فرستادند.
این فرستادگان با رفتن به هند و ایران، خود را ناگزیر از آموختن پارسی می‌دیدند.
در هند فرمانروایان گورکانی سُرایندگان پارسی زبان را به شیوه‌ی فرمانروایان اسلامی پاداش می‌دادند.
عثمانیان زبان ترکی و تازی را پروراندند و در سرزمین‌های زیر نگین‌شان پارسی را از پیشرفت بازداشتند.
زبان پارسی در گذر زمان از روزگار قاجار تا امروز دنباله یافت ولی ناگهان با آشفتگی بزرگی رو به رو شد.
با آغاز پراژمان( استعمار) انگلیس در کشورهای دست نشانده‌ی خود زبان انگلیسی را زبان اپرازش (رسمی) کرد.
سرانجام زبان پارسی در هند کم‌کم از پیشرفت باز ماند.
این زبان در ایران با توانمندی روزگار می‌گذراند ولی چه برنامه‌ای این زبان با شکوه را به پریشانی انداخت؟
آیا می‌توان چنین گفت که ساخته نشدن کارهای با شکوه ادبی مانند بوستان، گلستان، شاهنامه‌ی فردوسی و… یکی از شَوَندهای مِهادین (دلایل اصلی) بوده است؟

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#پیام_پارسی

📚 بازخَن‌ها(منابع):
۱- آموزگار، ژاله و تفضلی، احمد (۱۳۸۰)، زبان پهلوی: ادبیات و دستور آن، تهران: معین
۲- تاریخ ادبیات ایران، جلاالدین همایی
۳- صادقی، علی‌اشرف (۱۳۵۷)، تکوین زبان فارسی.

📝 پی‌نوشت: واژه‌های تازه را از تاربرگ محمد حیدری ملایری و جاوید پاژین سود برده‌ام.

🗺 @AdabSar
🌸🌸🌸
🌸🌸
🌸
به جایی که کاری چُنین اوفتاد
خرَد باید و دانش و دین و داد

چُنان‌چون بوَد مردم‌‌ِ ترسکار
برآید به کامِ دلِ مردْ کار

به جامی که زهر آگَنَد روزْگار
ازو نوش خیره مکن خواستار

تو با آفرینش بسنده نه‌ای
مشو تیز اگر پرورنده نه‌ای

چُنین‌ست کردار گردان‌سپهر
نخواهد گشادن‌همی با تو چهر
#فردوسی

و آرزویم برای این‌هفته این:
که جاوید زی، شاد و گردن‌فراز


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌸
🌸🌸
🌸🌸🌸
Forwarded from ادب‌سار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻تعداد = شمار، شماره، شمار شمارگان، شمارگان، شمارش
🔻به تعداد = به شماره
🔻پر تعداد = پرشمار
🔻تعداد محدودی = شمار اندکی
🔻تعدادی = شماری، چندی
🔻تَعدُد = بسیاری، بیشماری، بیشمارشدن، بَسماری
🔻تَعدُد زوجات = چندهمسری، چند زنی
🔻متعدد = انبوه، فراوان، بیشمار، پُرشمار، بسیار، چندین، فَرای، گوناگون، رنگارنگ
🔻معدود = شُمُرده، اندک‌شمار، انگشت‌شمار، اندک، اند، کم، نایافته
🔻معدودات = شُمُردگان، اندکان
🔻معدوده = شُمُرده، اند، اندک
🔻معدودی = شماری

نمونه:
🔺به تعداد آدما راه برای رسیدن به خدا هست =
به شُمار آدم‌ها راه برای رسیدن به خدا است

🔺تعدادشان بیشتر از ما بود =
شمارشان بیشتر از ما بود

🔺تعداد تلفات و مجروحین زلزله، بالغ بر صد نفر بود =
شمارِ کشتگان و زخمیان زمین‌لرزه، به سد تن رسید
شمارِ جانباختگان و زخم‌دیدگان بومَهَن، در مرز سد تن بود

🔺تعدادی دایره متحدالمرکز در شکل داریم =
چند پرهونِ هم‌آژگاه در نگاره داریم

🔺محرومین دنیا متعددند =
بی‌بهرگان جهان پُرشمارند

🔺مـُحـَسَنات متعددی در این عمل خیر هست =
خوبی‌های فراوانی در این کار نیک است

🔺در چه تعداد چاپ شده؟ =
در چه شمارگانی چاپ شده است؟

🔺معنی معدودی از کلمات را نفهمیدم =
چمار شماری از واژه‌ها را درنیافتم

🔺آیا با تعدد زوجات موافقید؟ =
آیا با چند زنی هَمداستانید؟

#مجید_دری
#پارسی_پاک
#تعداد #تعدد #متعدد #معدود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی


🔻راحت= ساده، آسوده، آسان، آرام
🔻راحتی= سادگی، آسانی، آسایش، آرامش
🔻راحت‌کردن= آرامش‌بخشیدن، آسوده‌کردن
🔻راحت‌گاه= آسایشگاه
🔻راحت‌طلب= آسوده‌جو، آسایش‌خواه، تن‌آسا
🔻راحت‌طلبی= آسوده‌خواهی، آسایش‌خواهی، تن‌آسایی
🔻راحت‌الحلقوم= نرمینه، شادنای
🔻راحت‌باش= آزاد(در ارتش)
🔻راحتی= آسو(کفش)

🔻استراحت‌= آسودن، بَرآسودن، آساییدن، آسایش، آسانی، درازکشیدن، آرَمیدن، آرامش، رامش، غُنایش، دَم‌گیری، مَغل(خواب)
🔻استراحت کرد= بَرآسود، آرَمید
🔻استراحت‌کردن= برآسودن، غنودن
🔻اتاق استراحت= یاخته‌ی آسایش، آسودخانه، آسایشگاه، تنبلخانه
🔻راحت و محنت= گرم و سرد
🔻راحِ روح= رامِشِ جان

🔻ناراحت= آزرده، اندوهگین، پریشان، آشفته، ناسوده، نَژَند، دُشرام، ناآرام، بی‌آرام، خشمگین، جوشی، دل‌نگران، دلگیر، دلواپس، آشوبگر، سرکش، ناخُرسند، اَخُرسند
🔻ناراحت‌شدن= ناآرام‌شدن، جوشی‌شدن، به‌دردسرافتادن، برآشفتن
🔻ناراحت‌کردن= ناآرام‌کردن، خشمگین‌کردن، دردسرآفریدن
🔻ناراحت‌کننده= دردسرآفرین، نگران‌کننده، خشم‌انگیز
🔻ناراحتی= ناخرسندی، اَخرسندی

نمونه:
🔺خدایا راحت شدم=
خدایا آسوده شدم

🔺امتحان راحتی بود=
آزمون آسانی بود

🔺موجب ناراحتی‌اش شد=
مایه‌ی آزردگی‌اش شد

🔺دیگر خواب و راحت ندارم=
دیگر خواب و آسایش ندارم

🔺توالی کارها و فقدان استراحت موجب هلاک او شد=
پیاپایی کارها و نبود آسایش او را از پای درآورد

🔺باده لعل لبش کز لب من دور مباد
راح روح که و پیمان ده پیمانه کیست #حافظ=
باده‌ی لال لبش کز لب من دور مباد
رامشِ جانِ که و پیمان‌ده پیمانه‌ی کیست


#مجید_دری
#پارسی_پاک
#راحت #ناراحت #استراحت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادب‌سار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
زرتشت منی انگار
دور که می‌شوی آتش به جان آتشکده‌ام می‌افتد
چنان که گفتار و کردار و پندار همه با هم از کف‌ام می‌رود…

#عاطفه_معین_فر
#چکامه_پارسی

❤️‍🔥 @AdabSar
🥀🥀🥀
🥀🥀
🥀
ز بیدادیِ شهرْیارِ جهان
همه نیکُوی‌ها شود در نهان

نزاید به هنگامْ بر دشتْ گور
شود بچه‌ی باز را چشمْ کور

ببُرّد ز پستانِ نخچیرْ شیر
شود آب در چشمه‌ی خویشْ قیر

شود در جهان چشمه‌ی آبْ خشک
ندارد به نافه‌نْدَرون بویْ مُشک

ز کژّی گریزان شود راستی
پدید آید از هر سُویْ کاستی

کنون دانش و دادْ بازآوریم
به جای غم و رنجْ ناز آوریم

برآساید از ما زمانی جهان
نباید که مرگ آید از ناگهان
#فردوسی

امیدم این‌که:
به گیتی پُرآگنده کام تو باد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
@AdabSar
🥀
🥀🥀
🥀🥀🥀
ادب‌سار
🧤 واژه‌های پارسی در زبان تازی دستبند = از پارسی دستبند، درتازی به گونه‌ای وَشت (رقص) دسته‌ای زرتشتیان گویند دستج = از پارسی دستک دستجه = از پارسی دستچه، تُنگ شیشه‌ای کوچک دَستخار = از پارسی دست‌خاست، شکاری که به دلخواه از دست بپرد دَستَفشار = از پارسی دستفشرده…
☕️ واژه‌های پارسی در زبان تازی

دَشت = از پارسی دشت
دِشَک = از پارسی دُشک، تُشک، تخت
دَشلمه = از پارسی دیشلمه، چای تلخ با قند
دَشمان = از پارسی دشمن
دَشّن، داشن = دستلاف، بنگرید به داشن
دَغثر = از پارسی دِژتر، زشت‌تر، بدتر، گول
دَغَلَ فیه = از پارسی دغل، در تازی کسی که باچهره‌ی ترسناک می‌آید
دغوه = از پارسی دغا، زشت‌خوی، تخم ناوا، پول ناسره
دفتر دار = از پارسی دفتر دار
دِقدان = از پارسی دیگدان، جای دیگ
دَقَل = از پارسی دکل، دکل کشتی
دُکّان = از پارسی دوکان، فروشگاه، تخت
دُکمه = از پارسی دگمه
دِکّه = از پارسی تکه
دُعا = از پارسی ذُوا (اوستایی) نیایش، سَنا، آفرین
دَغَل = تازی شده ی پارسی دَگَل، دَغَل، دَغا، دُورُو، ناراست
دفتر = از پارسی دفتره کتاوچه، کُرّاسِه، اِواره (اداره)، دیوان

☕️ @AdabSar
دنباله دارد

📜 بازخن‌ها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشته‌ی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژه‌نامه‌ی دهخدا

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی

☕️ @AdabSar
با بندگی زن، هیچ کس بیشتر از خود مرد شکنجه نمی‌شود.

#کارل_مارکس
#روز_زن
هنرمند #شمسیه_حسنی

👩🏻=👨🏻 @AdabSar
💐💐💐
💐💐
💐
جَهاندار بر چرخْ چونین نوشت
به فرمان او بر دهد هرچه کشت

بیا تا به شادی دهیم و خوریم
چو گاهِ گذشتن بوَد بگذریم

چه بندی دل اندر سرای سپنج
چه یازی به رنج و چه نازی به گنج

کزان رنجْ دیگرکسی برخورَد
جهاندارْ دشمن چرا پرورد
#فردوسی

در واپسین روزهای سال کهنه امید آن‌که:
همهْ‌ساله پیروز بادی و شاد
سرت پر ز دانشْ دلت پر ز داد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
💐
💐💐
💐💐💐
🎇 چهارشنبه که روز بلاست باده بخور
به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد
#منوچهری_دامغانی

🎆 جشن سوری
از جشن‌های باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازمانده‌ای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است که این جشن برگزار می‌گردید و جشن سوری نامیده می‌شد.
«و چون امیر سدید منصور بن نوح به ملک نشست، اندر ماه شوال به سال ۳۵۹ در جوی مولیان بفرمود تا آن سراها عمارت کردندی و هنوز سال به پایان نرسیده بود، به شب سوری چنانکه عادت قدیم بود آتشی بزرگ بیفروختند، پاره‌ای آتش بجست و جمله سرای بسوخت»(۱)

🎇 چند نکته‌ی ارزشمند در این گفتار شایان نگرش است:
۱- نُمارش (اشاره) به هنگام جشن است که هنوز سال پایان نیافته بود.
۲- چنان‌که آیین دیرینه بود، به شیوه‌ای کهن که رواگ داشته بود.
۳- دیگر آنکه از جشن سوری یاد شده است در پایان سال، نه چهارشنبه‌سوری.

🎆 به نوشتار یاد شده می‌نگریم و پی می‌بریم که این جشن به دست «منصور بن نوح سامانی» در بخارا برگزار شده و انگیزه‌ی آتش‌سوزی گردیده است. آنکه چه هنگام بوده به درستی روشن نیست ولی می‌توان دریافت که در یکی از شب‌های پایان سال بوده است و برخورد این جشن با شب چهارشنبه که در روزشمار تازیان بدشگون و ناخجسته (۲) به شمار می‌رفته و تا آن زمان شب چهارشنبه‌ی پایان سال را به شادمانی پرداخته و می‌کوشیدند بدین روش، بدشگونی چنین شب و روزی را از میان ببرند.
اکنون این پرسش پیش می‌آید که جشن سوری ایرانیان چگونه می‌توانست زداینده‌ی بدبختی و گجستگی باشد؟
آتش در دیدگاه ایرانیان پدیده‌ی روشنی و شادابی، پاکی، سازندگی، زندگی و تندرستی و پدیده‌ای خداوندی است.

🎇 بیماری‌ها، زشتی‌ها، بدی‌ها و همه‌ی گرفتاری‌ها در پهنه‌ی تاریکی جای دارند. پس افروختن آتش راه یافتن روشنی شناخت در دل و روان آدمی است که نشانه‌ی اهریمنی و بدشگونی را از میان برمی‌دارد. از این رو جشن سوری پایان سال را به شب واپسین چهارشنبه سال دگرگون کردند تا با پدید آمدن سال نو خوش و خرم و شادکام گردند. چون افروختن آتش که نشانه‌ی پیروزی روشنی بر تباهی و بیماری بود و بودن‌اش انگیزه‌ی پاکی می‌شد شناخته گشت و کم‌کم آیین پریدن از روی آتش و خواندن ترانه‌هایی پدید آمد که بر پایه‌ی سخن شادروان استاد پورداوود کار زشتی است و چنین می‌گوید که در جشن سوری پریدن از روی گدازه‌های آتش و ناسزایی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» گفتن، از آن روزگارانی است که دیگر ایرانیان مانند نیاکان خود آتش را فروغ ایزدی نمی‌دانستند.

فرستنده: #بزرگمهر_صالحی

🎇 بازخَن‌ها:
۱- تاریخ بخارا ابوجعفر نرشخی به کوشش مدرس رضوی ۱۳۱۷
۲- المحاسن و الاضداد نوشته‌ی جاحظ
۳- تاریخ نوروز وگاهشماری ایرانیان عبدالعظیم رضایی
۴- پنجاه گفتار استاد پورداوود به کوشش مرتضی گرجی ۱۳۴۳

🎆 @AdabSar
چشمِ اندیشه کجاست تا که در نگرد
در برآیشِ جوانه و نوج، آهنگِ رویِش است
و در ژرفای تـِتی، کرشمه‌ی بهارِ دلکش؟

سراینده و فرستنده: #مهران_گلستانی_ماچک_پشتی
#چکامه_پارسی

واژگان تبری:
نوج = جوانه
تـِتی = شکوفه

🪴 @AdabSar
🌸 نوروز و داستان‌های شگفت 🌸

آفرین ای بلخ بامی همره باد بهار
از در نوشاد رفتی یا ز باغ نوبهار
باغ گردد گلپرست و راغ گردد لاله‌گون
باد گردد مشک‌بوی و ابر مروارید بار
#فرخی_سیستانی

🌸 نوروز چیست؟
نخستین روز هر سال است چون گردش زمین به گرد خورشید در گذرگاهی روشن و در زمانی کم و بیش پا برجا ولی ایستا و همیشگی انجام می‌پذیرد. همانگونه که ابوریحان بیرونی نوشته است:
نوروز پیشانی سال است باز زیونده (تجدید شونده) و یادآورنده همراه با زایش و رویش دوباره‌ی جهان هستی.
چرخش زمین به گرد خورشید پس از زمانی برابر با ۳۶۵ روز و ۵ سایک(ساعت) و چندی به جایگاه آغازین خود می‌رسد. آریاییان باستان این آغاز را جنبش یا پایان یک بار گردش را دگرگشت سال نامیده‌اند و برای این دَم یا بازه‌ی زمانی شکوه و ارزش ویژه‌ای در نگر داشته‌اند.

🌸 آنچه روشن است و به‌سادگی می‌توان آن را پذیرفت این است که:
#نوروز بنیاد و نشانه و راز آفرینش هستی و همزاد او است.
نوروز یک دم نیست. نوروز تنها آوالیدن (تحویل) سال نیست. نوروز یک روز نیست. نوروز گُزیده‌ای از رفتارها و کنش‌های میالی (مشترک) زُتار (طبیعت) و آدمی است که در روزهای پیش از فراز آمدن سال نو و پس از آن می‌تژارد (شکل می‌گیرد).

فرستنده #بزرگمهر_صالحی

🌸 بازخَن‌ها:
۱- فرهنگ جشن‌های آریایی پوشینه‌ی۲، جلال سیمایی
۲- باز زیونده، محمد محمدی ملایری
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی، جاوید پاژین

🌸 @AdabSar
ادب‌سار
🎇 چهارشنبه که روز بلاست باده بخور به ساتگینی می خور تا به عافیت گذرد #منوچهری_دامغانی 🎆 جشن سوری از جشن‌های باستانی مانده بر جای، جشن سوری در پایان سال یا همین #چهارشنبه_سوری کنونی است. تنها نوشتار بازمانده‌ای که در این باره به ما سخن گفته، تاریخ بخارا است…
🔥 چهارشنبه‌سوری جشنی فراتر از سرزمین ایران

🔥 «جشن سوری» یا #چهارشنبه_سوری همچون بسیاری از جشن‌های ایرانی با ستاره‌شناسی در پیوند است. «ذبیح بهروز» نوشته است که در سال ۱۷۲۵ پیش از زایش مسیها(میلاد مسیح)، زرتشت بزرگ‌ترین گاهشمار(تقویم) را درست کرد و بهیزَک(کبیسه) را پدید آورد و رخدادهای کهن‌تر را درست و سامان‌مند کرد. در شبی که ساخت و سامان این گاهشمار به دست زرتشت به پایان رسید، مردم جشن بزرگی برپا کرده و به نشانه‌ی شادی آتش افروختند و یادمان آن اکنون با جشن چهارشنبه‌سوری به جا مانده است.

🔥 آتش در ایران نماد پاکی، روشنی، شادی، سازندگی، تندرستی و نماد خداوند بود. تاریکی و تیرگی نیز نمود اهریمن به‌شمار می‌رفت. به باور آنان، هرگاه که آتش افروخته می‌شود، بیماری، تنگدستی، ناکامی و زشتی که نشانه‌های اهریمن هستند، ناپدید می‌شوند. این رفتار نماد روشنی دل و جان و از میان بردن بدی درون است.
«هاشم رضی» گمان‌های زمان و انگیزه‌های برگزاری «جشن سوری» را اینگونه شمرده است:
- جشن در پایان روز ۳۶۰ سال و در شب پنجه برگزار می‌شد. در گذشته هر ماه سی روز داشت و پنج روز پایانی پنجه نامیده می‌شد که روزهایی سپنت(مقدس) بود.
- در نخستین شب از ۱۰شب فرورگان یا نخستین شب «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» برگزار می‌شد و آتش‌افروزی به انگیزه‌ی پیشواز روان درگذشتگان بود که ۱۰ روز به میان بستگان خود بازمی‌گشتند. روشنی آتش راهنمای درگذشتگان بود تا به خانه درآیند. در پشت بام و کنار آتش نیز خوراک ویژه می‌نهادند.
- در واپسین شب سال و شب پایانی گاهنبار که زمان به سرانجام رسیدن آفرینش آدم بود برگزار می‌شد.
شب سوری یا جشن سوری نام باستانی چهارشنبه‌سوری است و سور بجز جشن به چم افروختن آتش سرخ است.

🔥 چهارشنبه‌سوری فراتر از سرزمین ماست. «سعید نفیسی» نوشته است:
جشن‌های میهنی از دورترین زمان تاکنون با ایرانیان همراه بوده است. «جشن سوری» در ایران آیین‌های بسیاری دارد که در همه‌جای ایران و هتا کشورهای دیگر و آریاییان و سرزمین قفقاز می‌توان یافت. این آیین‌ها بر دو بخش است. بخشی که میان همه‌ی مردم یکسان است و بخشی که به دست مردم تهران بنیادگذاری شده و به دیگر شهرها راه یافته است. آنچه میان همه ایرانیان نهادیک(مرسوم) است، زیباترین آیین‌های به‌جا مانده از ایران باستانی است که هر چهارشنبه‌سوری در سراسر این سرزمین با شور و دلبستگی آشکار می‌شود. ایرانیان شهروند دیگر کشورها همچون ترکیه، مصر، هندوستان و… نیز بدان پایبندند.

🔥 «جشن سوری» به باور ایرانی‌تباران به هزاره‌های دور و یادکرد از فرَوَهَر درگذشتگان برمی‌گردد.
«ابراهیم پورداود» درباره‌ی دگرگون شدن آیین‌های «جشن سوری» نوشته است:
در جشن چهارشنبه‌سوری پریدن از روی آتش و گفتن سخنی چون «سرخی تو از من، زردی من از تو» از روزگارانی است که دیگر ایرانیان همچون نیاکان خود آتش را نماینده‌ی فروغ ایزدی نمی‌دانستند. همچون جشن سده که پرندگان و چارپایان را آتش زدن در جشن از روزگاران پس از اسلام است.
امروز زرتشتیان باور دارند آتش پاک و سپند است و نباید ترانه‌ی «زردی من از تو، سرخی تو از من» در چهارشنبه‌سوری خوانده شود و خود می‌خوانند: «غم برو، شادی بیا. زردی برو، سرخی بیا. محنت برو، روزی بیا»

🔥 «گاهنبار چَهره‌ی هَمَسپَتمَدَم» واپسین گاهنبار سال و از روز ۳۶۱ تا روز ۳۶۵ سال برگزار می‌شد که بر پایه‌ی افسانه‌های ایرانی آفرینش آدمی در واپسین روز این گاهنبار به پایان رسید.
به گمان جشن «مانترَه سپند» یا «اوشیدَر جشن» در ایران باستان در روز پایانی اسپند(روز ۳۶۰ سال)، پیش از پنجه و در شب آغاز گاهنبار برگزار می‌شد. اوشیدر جشن، جشنی برای فرارسیدن نوروز، برابری روز و شب و برابری سرما و گرما به‌شمار می‌رفت.
پیدایش گاهنبار را از روزگار پیشدادیان و جمشید پیشدادی می‌دانند. گاهنبارها با پیشه‌ی ایرانیان که کشاورزی و دامداری بود، گره خورده بودند.
در واپسین روز گاهنبار تا سپیده‌دم بر بام‌ها آتش می‌افروختند و چشم‌به‌راه برآمدن آفتاب بهار می‌ماندند و از ایزد توانا می‌خواستند تا روشنایی و مهر و بخشش بر ایران بگستراند.
در این آیین هرکس به اندازه‌ی توان خود خوانِ خوراک می‌گسترد و فردای آن روز هفت‌‌سین جایگزین خوان پیشین می‌شد.
به گفته‌ی بیشتر ایران‌شناسان ریشه‌ی جشن سوری یا شب سوری که امروز چهارشنبه‌سوری است، به جشن پایانی گاهانبار هَمَسپَتمَدَم برمی‌گردد.

🔥درباره‌ی #اوشیدرجشن بیشتر بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/15965

#پریسا_امام_وردیلو
🔥 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌸🌱 @AdabSar


🏡 خانه تکانی
🕊 آمادگی میزبانی از فَرَوَهَر پاک گذشتگان

خانه‌تکانی پیش از نوروز از آیین‌های چند هزارساله‌ی ایرانیان است که گفته می‌شود هم‌سال با آمدن آریاییان به این سرزمین است.
پیدایش خانه‌تکانی بر این باور استوار بود که ده روز مانده به نوروز، به گفته برخی دیگر پنج روز مانده به نوروز، فَرَوَهَر(روح) پاک درگذشتگان به خانه زمینی خود و کنار خانواده بازمی‌گردند تا به آنان سرکشی کنند. اگر خانه پاک باشد، آنان از خانواده خود خشنود خواهند شد و اگر خانه پاکیزه نباشد، دلخور و روی‌گردان می‌شوند. از این‌رو ایرانیان گَردِ فراورده‌های کشاورزی و خاکستر تنور را از خانه می‌تکاندند و خانه را آب و جارو می‌کردند.
آن دسته از کهن‌نگارانی که می‌گویند آیین خانه‌تکانی باید ده روز پیش از نوروز به پایان می‌رسید نوشته‌اند که از پیش از پنجه بزرگ که ۲۰ اسپند است خانه تکانی‌ها به پایان می‌رسید، ابزارهای کهنه دور ریخته می‌شد و ایرانیان زمین‌ها را شخم می‌‌زدند و برای گاهنبار پنجه و آماده کردن هفت‌سین آماده می‌شدند. گروهی هم نوشته‌اند که به باور باستانیان فروهر/فرورها در پنج روز پایانی سال به زمین فرود می‌آیند تا پنج روز در کنار زندگان باشند. اگر میان خویشان و بستگان خود شادمانی، آرامش و آشتی ببینند بی‌گمان با خوشنودی به جهان مردگان باز می‌گردند.
در فروردین یشت آمده است: «فَرَوَشی‌های نیکِ توانای پاکان را می ستاییم که در جشن آفرینش از جایگاه خود فرود آیند و در دَه شبانه‌روز پیاپی در اینجا برای آگاهی به‌سر برند.»
ایرانیان همانگونه که همراه با نو شدن جهان آفرینش گرد کهنگی را از خانه می‌زدودند و رخت تازه برتن می‌کردند، غبار پلیدی و دشمنی را نیز از کاشانه‌ی دل پاک می‌کردند تا نیاکان خود را شاد کنند.
یکی از نشانه‌های به‌جا مانده از این باور اکنون در میان گروهی از زرتشتیان دیده می‌شود. آنان در واپسین شب سال برای پَسواز(بدرقه) فروهرها آتش می‌افروزند، نیایش ویژه‌ی این شب را به‌جا می‌آورند و آرزو می‌کنند که فروهرها از آن‌ها خشنود باشند. همچنین خواهان بازگشت آنان در سال آینده می‌شوند.

📖 بیشتر بخوانید:
www.tg-me.com/AdabSar/10427
www.tg-me.com/AdabSar/13296

📚 بهره از:
۱- جهان فروری #بهرام_فره_وشی
۲- نوروز و گاهشماری در ایران باستان #هاشم_رضی

#جشن_های_ایرانی #اسپندگان #نوروز

🌸🌱 @AdabSar
Forwarded from ادب‌سار
🌾🌬 «جشن فَروَرگان» جشن شاد کردن روان درگذشتگان و یادبود رفتگان بود. ایرانیان در این زمان کنار گور یا گوردخمه‌ی رفتگان خوراک می‌‌گذاشتند. امروز سر زدن به مزار رفتگان در روزهای پایانی سال و پتیست(نذری) دادن به‌جا مانده از این جشن است.

به باور آن‌ها در این روز روان درگذشتگان به بازدید خانه‌هایشان می‌آید. پس برای شاد کردن آن‌ها، خانه‌ها را پاکیزه می‌کردند، در بام‌ها آتش می‌افروختند و سبزی، شیرینی و خوراک می‌گذاشتند، دشمنی‌ها را کنار می‌گذاشتند و از نیازمندان دستگیری می‌کردند.

فرورگان در ایران و هند هنباز(مشترک) بود. همسان آن را کاتولیک‌ها نیز دارند. امروز پارسیان هند در این جشن چوب‌های خوشبو دود می‌کنند، پوشاک تازه و خوشبو می‌پوشند، در آتشکده‌ها نیایش می‌کنند و میان باشندگان گل و میوه بخش می‌کنند.

#جشن_فروردگان در «اشتاد روز» یا ۲۶ اسپند آغاز می‌شد و ۱۰ روز دنباله داشت. جشن فروردینگان در فروردین‌ماه گونه‌ی دیگر آن است و بیرونی هر دو را با یک نام خوانده است.

فرتورها از چند گوردخمه است. گونه‌ای از آرامگاه شاهان ایران که در کوه‌ها و سنگ‌های بزرگ ساخته می‌شد.

#جشن_های_ایرانی #اسپندگان
🌬🌾 @AdabSar
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
هر آنگه که بیگانه شد خویش تو
بدانست رازِ کم و بیش تو

چو جویی دگر زو تو بیگانگی
کنی رهنمونی به دیوانگی

یکی دشمنی باشد اندوخته
نمک را مَپَرگَن تو بر سوخته

بدین داستان زد یکی رهنمون
که آبی که از خانه آید برون
ندانند درمان آن را به بند
اگر بد نخواهی تو بنیوش پند

نبینی که پروردگارِ پلنگ
نبیند ز پرورده جز درد و جنگ؟
#فردوسی

در آستانه‌ی سال نو امیدوارم:
همهْ‌ساله بخت تو پیروز باد
شبان سیه بر تو نوروز باد


فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌹
🌹🌹
🌹🌹🌹
2024/10/04 07:24:45
Back to Top
HTML Embed Code: