ادبسار
🔷🔶🔹🔸 @AdabSar 🔅پالایش زبان پارسی 🔻مؤنث/مونث= ماده، مادینه، مادین، زنانه 🔻تأنیث/تانیث= مادگی، مادینگی، مادینهسازی 🔻تانیث معنوی= خودمادینگی 🔻علامت تانیث= نشان مادینگی 🔻اُنثی= ماده، مادینه، زن، زنانه، زنینه 🔻اِناث/اُنُث/اُناثی = مادگان، زنان ✍نمونه: 🔺کلماتی…
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مُذَکَر= مرد، مردانه، نر، نرین، نرینه، گَشن
🔻مُذکِر= پسرزا(زنی که پسر زاید)
🔻ذَکَر= مرد، نر
🔻ذکور= مردان، پسران، نَرها، نرینگان
🔻ذَکورَه= مردی، نرینگی
🔻ذُکران= مردان، نرینگان
🔻ذِکاره، ذِکَرَه= مردان
🔻تذکیر=نر کردن، نَرِش
🔻اولاد ذکور= پسران
✍ نمونه:
🔺«تذکیر» مونثی را مذکر کردن با برداشتن علامت تانیث از کلمه را گویند
«نَرِش» مادینهای را نر کردن با برداشتن نشانهی مادینگی از واژه را گویند
🔺در لسان آلمانی كلمات بر سه جنسند: مذكر، مونث و خنثی=
در زبان آلمانی واژگان بر سه گونهاند: نرینه، مادینه و خَنزَک
🔺مذكر کسی است كه علائم ذكور داشته باشد=
نر کسی است كه نشانههای نرینگی داشته باشد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#مذکر #ذکر #ذکور #ذکوره #ذکران #ذکاره #ذکره #تذکیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅پالایش زبان پارسی
🔻مُذَکَر= مرد، مردانه، نر، نرین، نرینه، گَشن
🔻مُذکِر= پسرزا(زنی که پسر زاید)
🔻ذَکَر= مرد، نر
🔻ذکور= مردان، پسران، نَرها، نرینگان
🔻ذَکورَه= مردی، نرینگی
🔻ذُکران= مردان، نرینگان
🔻ذِکاره، ذِکَرَه= مردان
🔻تذکیر=نر کردن، نَرِش
🔻اولاد ذکور= پسران
✍ نمونه:
🔺«تذکیر» مونثی را مذکر کردن با برداشتن علامت تانیث از کلمه را گویند
«نَرِش» مادینهای را نر کردن با برداشتن نشانهی مادینگی از واژه را گویند
🔺در لسان آلمانی كلمات بر سه جنسند: مذكر، مونث و خنثی=
در زبان آلمانی واژگان بر سه گونهاند: نرینه، مادینه و خَنزَک
🔺مذكر کسی است كه علائم ذكور داشته باشد=
نر کسی است كه نشانههای نرینگی داشته باشد
✍ #مجید_دری
#پارسی_پاک
#مذکر #ذکر #ذکور #ذکوره #ذکران #ذکاره #ذکره #تذکیر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
گفتم لب تو را
که دل من تو بردهای
گفتا کدام دل؟ چه نشان؟
کی؟ کجا؟ که برد؟
#سعدی
#چکامه_پارسی
هنرمند: #گوستاو_کلیمت
🍯 @AdabSar
که دل من تو بردهای
گفتا کدام دل؟ چه نشان؟
کی؟ کجا؟ که برد؟
#سعدی
#چکامه_پارسی
هنرمند: #گوستاو_کلیمت
🍯 @AdabSar
ادبسار
💡 واژگان پارسی در زبان عربی تَخَرُّم = از پارسی خُرًمی، پیرو بابک خرمدین تخریص،تَخریصه = از پارسی تِیریز، خشتک پیراهن تَخمین = از پارسی خُمانا(=گُمان) گمانه، برآورد، وَراَنداز،سنجش، دید زَد تَذرُج = از پارسی تَذَرُو، تراج، قَرقاوُل، خروس بیابانی، تورنگ (گیلکی)…
🐚 واژگان پارسی در زبان عربی
تَرَنجبین = از پارسی تَراَنگبین، اشترخار، شیرهی دارویی انگُمی که شکم نرم کند و تببُر است و برای سرفه سودمند است.
تَرویج = از پارسی رواگ، رواج دادن
تُرنوک = از پارسی سرنوکا(سر+نوکر) در زبان تازی: کفش پارچهای، آدمی لاغر.
تُرّهات، طُرّهات = از پارسی چرندها، یاوهها، هَرزهها، خرافات
تٌرهه = از پارسی تو راهی، جادهی فرعی
ترَهِدن = از پارسی رهیدن، نجات یافتن
تَرندُق = از پارسی زندیک، دیننما، پیروان مانی، تریشایی، رستهای برای دوختن کفش.
تَزفِیَت = از ریشه ی پارسی زِفت، قیر، زفتاندایی(قیرمالی)
تُستَر = از پارسی شوشتر
تَسریل، سریال = از پارسی شلوار
تَسکره = از پارسی دستگیره، تخت روان بیماران
تسلیخ = از پارسی تشلیخ، جانماز
تُستوق، ستوق = از پارسی درهم، ساختگی(ناسره)
تشبًَثّ = از پارسی چسپیدن، درآویختن
تَشکَم = از پارسی دُرُشت+کَم، چیستانی پیچیده و سخت گُشا و بر پاد دات(مخالف قانون)
تَشمِه = از پارسی چشمه، آبریزگاه
تَشمیزج = از پارسی چشمیزک، تخم سیاهی که با نبات ساییده و بر چشم میریزند
تَشَنشج = از پارسی چنگ، ترنجیدن ماهیچهها
تَعظیم = از ریشهی پارسی آسیم، آسیمداشت، بزرگداشت، خمش، دولاشدن
تَکَدّی = از ریشهی پارسی گدایی
🐚 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🐚 @AdabSar
تَرَنجبین = از پارسی تَراَنگبین، اشترخار، شیرهی دارویی انگُمی که شکم نرم کند و تببُر است و برای سرفه سودمند است.
تَرویج = از پارسی رواگ، رواج دادن
تُرنوک = از پارسی سرنوکا(سر+نوکر) در زبان تازی: کفش پارچهای، آدمی لاغر.
تُرّهات، طُرّهات = از پارسی چرندها، یاوهها، هَرزهها، خرافات
تٌرهه = از پارسی تو راهی، جادهی فرعی
ترَهِدن = از پارسی رهیدن، نجات یافتن
تَرندُق = از پارسی زندیک، دیننما، پیروان مانی، تریشایی، رستهای برای دوختن کفش.
تَزفِیَت = از ریشه ی پارسی زِفت، قیر، زفتاندایی(قیرمالی)
تُستَر = از پارسی شوشتر
تَسریل، سریال = از پارسی شلوار
تَسکره = از پارسی دستگیره، تخت روان بیماران
تسلیخ = از پارسی تشلیخ، جانماز
تُستوق، ستوق = از پارسی درهم، ساختگی(ناسره)
تشبًَثّ = از پارسی چسپیدن، درآویختن
تَشکَم = از پارسی دُرُشت+کَم، چیستانی پیچیده و سخت گُشا و بر پاد دات(مخالف قانون)
تَشمِه = از پارسی چشمه، آبریزگاه
تَشمیزج = از پارسی چشمیزک، تخم سیاهی که با نبات ساییده و بر چشم میریزند
تَشَنشج = از پارسی چنگ، ترنجیدن ماهیچهها
تَعظیم = از ریشهی پارسی آسیم، آسیمداشت، بزرگداشت، خمش، دولاشدن
تَکَدّی = از ریشهی پارسی گدایی
🐚 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🐚 @AdabSar
اشک را گفتم چرا میریزی ای دیوانه، گفت
روزن امیدی از این گوشه پیدا کردهام
#نواب_صفا
#چکامه_پارسی
هنرمند: #مرتضا_کاتوزیان
☔️ @AdabSar
روزن امیدی از این گوشه پیدا کردهام
#نواب_صفا
#چکامه_پارسی
هنرمند: #مرتضا_کاتوزیان
☔️ @AdabSar
ادبسار
💭 دنبالهی واژهگزینی برای «نوستالژی»: ✍ مسعود میرزایی: میپندارم که "یادگار زادبوم" بتواند مانک را برساند... یادگار خود احساس همراه با اندوه و شادی به تناسب آن شئ یا شخص رو میرساند و زادبوم هم میتوتند مفهوم خانه را برساند🌷 ✍ مهدی عظیمپور: درود بر شما راهتان…
💭 دستهی پایانی پیشنهادهای شما در پویش واژهگزینی برای «نوستالژی»:
✍ نجفی:
سلام و عرض ادب.
واژه پیشنهادی من
«مهریاد» است❤️
✍ آرش آوری:
درود دوست گرامی
با اجازه، واژه «پَسیاد» رو بجای نوستالژی پیشنهاد میکنم.
✍ بزمآرا:
ابتهاج در توضیح واژه «تاسیان» میگوید: حالتی است که در اولین غروب پس از رفتن یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده و اولین غروبی که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است، دست میدهد.
👈 تاکنون نزدیک به ۱۲۰ واژه برای جایگزینی نوستالژی از سوی شما پیشنهاد شده است. چشمبهراه رایگیری از میان واژگان برگزیده باشید. برای دیدن هر آنچه دربارهی این واژه در ادبسار آمده، برچسب #نوستالژی را دنبال کنید.
✍ نجفی:
سلام و عرض ادب.
واژه پیشنهادی من
«مهریاد» است❤️
✍ آرش آوری:
درود دوست گرامی
با اجازه، واژه «پَسیاد» رو بجای نوستالژی پیشنهاد میکنم.
✍ بزمآرا:
ابتهاج در توضیح واژه «تاسیان» میگوید: حالتی است که در اولین غروب پس از رفتن یک عزیز که مدتی مهمان خانه ما بوده و اولین غروبی که کسی از دنیا رفته و جای او خالی است، دست میدهد.
👈 تاکنون نزدیک به ۱۲۰ واژه برای جایگزینی نوستالژی از سوی شما پیشنهاد شده است. چشمبهراه رایگیری از میان واژگان برگزیده باشید. برای دیدن هر آنچه دربارهی این واژه در ادبسار آمده، برچسب #نوستالژی را دنبال کنید.
🌍 با درود؛
در هفتهی جهانی #زیست_بوم هستیم. بزنگاه خوبی است تا آنچه را که چندی است در سر میپرورانیم با شما در میان بگذاریم و شما را به نوشتن برای زمین فرابخوانیم.
🌎 ما نمیتوانیم نگهداری از زمین را به کشورداران ایران و جهان وابگذاریم و خودمان کنار بکشیم. آنها بارها ناشایستگی خود را در این زمینه نمایاندهاند. کشورداران همیشه سودجویی، زور و سرمایه را به بهای گزافِ از دست رفتن سرمایههای پَرهامیک(طبیعی)، نابودی گونههای گیاهی و جانوری، از دست دادن اندوختهی آب و هَتا گرفتن اکسیژن هوا برمیگزینند. پس چشم از آنان بپوشیم و دانگِ(سهمِ) خود را در این کوشش بپذیریم.
🌏 ما از این کار دو آرمان را دنبال میکنیم:
یک: پارسینویسی را چیرهدستانهتر بیازماییم.
دو: آگاهتر شویم و به اندازهای که از ما ساخته است به یاری زمین بیاییم.
🌍 در هفتهی جهانی زیستبوم هر روز و پس از آن هر هفته دیدگاهها و یادداشتهای شما برای زمین در ادبسار همرسانی میشود.
🌏 دربارهی چه و چگونه بنویسید:
- از چند سُهان(جمله) کوتاه تا یک یادداشت پر و پیمان که به پارسی پاک نوشتهاید.
- یادداشتی مَهَند(مهم) از درگاههای کنشگران شناختهشدهی زیستبوم که شما به پارسی بازنویسی کردهاید.
- یک گزارشِ روز که در ایران کم نداریم. از شکار بیپروانه(غیرمجاز) تا کشته شدن زیستبانان، شکار بیرویهی گونههای دریایی، بیماری و مرگ جانوران که برآمده از رفتار نادرست ما با زیستگاه است، زبالهدان کردن زمین و…
- روشی که شما در پیش گرفتید تا زمین و هوا را کمتر آلوده کنید. برای این کار چه دٍگَرِشی(تغییری) در شیوهی زندگی خود دادهاید؟
- اگر هنوز در این راستا گامی برنداشتید، بازدارندههای شما چه هستند؟ درباره دلنگرانیها، اندیشهها و پیشنهادهای خود بنویسید.
- پیامتان میتواند دربارهی دیدههای شما در زندگیِ هرروزه و دیدن رفتارهای خوب و بد دیگران باشد.
- تا چه اندازه با کوشش کسانی که پسماند سِفر(صفر) هستند آشنایید؟
- تا چه اندازه با نگرشها و شیوههای مِهرازی(معماری) بازگشت به زیستبوم آشنایید؟
- درباره پیوند دانش، هنر و ادب با زیستبوم چه دریچههای تازهای به روی چشمان ما میگشایید؟
🌍 جَستارها(موضوعات) بسیار بیشتر از آنند که در اینجا نوشتیم. پیامهای پارسی خود را در دوستی با زمین به این نشانی برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم:
@New_View
در هفتهی جهانی #زیست_بوم هستیم. بزنگاه خوبی است تا آنچه را که چندی است در سر میپرورانیم با شما در میان بگذاریم و شما را به نوشتن برای زمین فرابخوانیم.
🌎 ما نمیتوانیم نگهداری از زمین را به کشورداران ایران و جهان وابگذاریم و خودمان کنار بکشیم. آنها بارها ناشایستگی خود را در این زمینه نمایاندهاند. کشورداران همیشه سودجویی، زور و سرمایه را به بهای گزافِ از دست رفتن سرمایههای پَرهامیک(طبیعی)، نابودی گونههای گیاهی و جانوری، از دست دادن اندوختهی آب و هَتا گرفتن اکسیژن هوا برمیگزینند. پس چشم از آنان بپوشیم و دانگِ(سهمِ) خود را در این کوشش بپذیریم.
🌏 ما از این کار دو آرمان را دنبال میکنیم:
یک: پارسینویسی را چیرهدستانهتر بیازماییم.
دو: آگاهتر شویم و به اندازهای که از ما ساخته است به یاری زمین بیاییم.
🌍 در هفتهی جهانی زیستبوم هر روز و پس از آن هر هفته دیدگاهها و یادداشتهای شما برای زمین در ادبسار همرسانی میشود.
🌏 دربارهی چه و چگونه بنویسید:
- از چند سُهان(جمله) کوتاه تا یک یادداشت پر و پیمان که به پارسی پاک نوشتهاید.
- یادداشتی مَهَند(مهم) از درگاههای کنشگران شناختهشدهی زیستبوم که شما به پارسی بازنویسی کردهاید.
- یک گزارشِ روز که در ایران کم نداریم. از شکار بیپروانه(غیرمجاز) تا کشته شدن زیستبانان، شکار بیرویهی گونههای دریایی، بیماری و مرگ جانوران که برآمده از رفتار نادرست ما با زیستگاه است، زبالهدان کردن زمین و…
- روشی که شما در پیش گرفتید تا زمین و هوا را کمتر آلوده کنید. برای این کار چه دٍگَرِشی(تغییری) در شیوهی زندگی خود دادهاید؟
- اگر هنوز در این راستا گامی برنداشتید، بازدارندههای شما چه هستند؟ درباره دلنگرانیها، اندیشهها و پیشنهادهای خود بنویسید.
- پیامتان میتواند دربارهی دیدههای شما در زندگیِ هرروزه و دیدن رفتارهای خوب و بد دیگران باشد.
- تا چه اندازه با کوشش کسانی که پسماند سِفر(صفر) هستند آشنایید؟
- تا چه اندازه با نگرشها و شیوههای مِهرازی(معماری) بازگشت به زیستبوم آشنایید؟
- درباره پیوند دانش، هنر و ادب با زیستبوم چه دریچههای تازهای به روی چشمان ما میگشایید؟
🌍 جَستارها(موضوعات) بسیار بیشتر از آنند که در اینجا نوشتیم. پیامهای پارسی خود را در دوستی با زمین به این نشانی برای ما بفرستید تا در ادبسار همرسانی کنیم:
@New_View
گفت بی من چه میکشی، گفتم
نقش روی تو بر در و دیوار
گفت چون من گلی دگر برچین
گفتمش چون تو نیست در گلزار
#مسعود_آذر
#چکامه_پارسی
فرتور(عکس) از #هاشم_رحمانی
☁️🌳 @AdabSar
نقش روی تو بر در و دیوار
گفت چون من گلی دگر برچین
گفتمش چون تو نیست در گلزار
#مسعود_آذر
#چکامه_پارسی
فرتور(عکس) از #هاشم_رحمانی
☁️🌳 @AdabSar
🩸 چند واژهی برگزیدهی فرهنگستان در زمینهی پزشکی و خونشناسی
خونپزشکی، خونشناسی = #hematology
خونروی = #hemorrhage
خونایستی = #hemostasis
خونایستان = #hemostatic
خونیاری = #perfusion
خوناب = #plasma
خونزردابی = #hemobilia #haemobilia
خوندرمانی = #hematotherapy #hemotherapy #hematherapy
🩸 @AdabSar
خونپزشکی، خونشناسی = #hematology
خونروی = #hemorrhage
خونایستی = #hemostasis
خونایستان = #hemostatic
خونیاری = #perfusion
خوناب = #plasma
خونزردابی = #hemobilia #haemobilia
خوندرمانی = #hematotherapy #hemotherapy #hematherapy
🩸 @AdabSar
پشت و پناه من بود دیوار دلبر من
از گریه بر سر افتاد، ای خاک بر سر من
من مانده دست بر سر از نالهی دل خویش
دل مانده پای در گل از دیدهی تر من
#هلالی_جغتایی
#چکامه_پارسی
✨ @AdabSar
از گریه بر سر افتاد، ای خاک بر سر من
من مانده دست بر سر از نالهی دل خویش
دل مانده پای در گل از دیدهی تر من
#هلالی_جغتایی
#چکامه_پارسی
✨ @AdabSar
ادبسار
🌍 با درود؛ در هفتهی جهانی #زیست_بوم هستیم. بزنگاه خوبی است تا آنچه را که چندی است در سر میپرورانیم با شما در میان بگذاریم و شما را به نوشتن برای زمین فرابخوانیم. 🌎 ما نمیتوانیم نگهداری از زمین را به کشورداران ایران و جهان وابگذاریم و خودمان کنار بکشیم.…
🪴 درود.
من تا اندازهای با روش زیست پسماند سفر آشنا هستم.
چند سالی میشود که زبالههای سرشتین آشپزخانه را در ایوان خانه بر روی پارچه پهن کرده و خشکشان میکنم.
سپس هنگامی که سنگینی و گنجایششان بسیار کمتر شد آنها را به باغچهای که در سرزمین مازندران دارم برده در چاله انباشته و درنگ میکنم تا در یک فرآیند خودکار و سرشتین بپوسند و نمکها و دیگر ماتکانشان آزاد شده به خاک پیوسته و خاک را بارور کنند.
بدینسان هم باری از دوش کارکنان شهرداری بر میدارم هم از افزودن شیرابههای زهرآگین به زیستبوم پرهیز کرده و هم خاک باغچهام را دو چندان بارور میکنم.
بامزه اینجاست که سالهای نخست باغداریام که زبالهها را در چاله نمینهادم و روی خاک رها میکردم، بارها گیاهانی از برز(بذر)های درون زباله سبز شدند. مانند تالبی و هندوانه و بادمجان و سیبزمینی و درخت ازگیل ژاپنی.
شاید باور نکنید نهالهای بادمجان را در یک باغچه چنبرهای گرد هم کاشتم و نزدیک بیست کیلو بادمجان برداشت کردم.
زهازه از این رادمندی زمین و آسمان که ما را در بر گرفته است و سپاس از این همه خجستگی.
🍎 فرستنده: بانو #روفیا
#زیست_بوم
🌱 @AdabSar
من تا اندازهای با روش زیست پسماند سفر آشنا هستم.
چند سالی میشود که زبالههای سرشتین آشپزخانه را در ایوان خانه بر روی پارچه پهن کرده و خشکشان میکنم.
سپس هنگامی که سنگینی و گنجایششان بسیار کمتر شد آنها را به باغچهای که در سرزمین مازندران دارم برده در چاله انباشته و درنگ میکنم تا در یک فرآیند خودکار و سرشتین بپوسند و نمکها و دیگر ماتکانشان آزاد شده به خاک پیوسته و خاک را بارور کنند.
بدینسان هم باری از دوش کارکنان شهرداری بر میدارم هم از افزودن شیرابههای زهرآگین به زیستبوم پرهیز کرده و هم خاک باغچهام را دو چندان بارور میکنم.
بامزه اینجاست که سالهای نخست باغداریام که زبالهها را در چاله نمینهادم و روی خاک رها میکردم، بارها گیاهانی از برز(بذر)های درون زباله سبز شدند. مانند تالبی و هندوانه و بادمجان و سیبزمینی و درخت ازگیل ژاپنی.
شاید باور نکنید نهالهای بادمجان را در یک باغچه چنبرهای گرد هم کاشتم و نزدیک بیست کیلو بادمجان برداشت کردم.
زهازه از این رادمندی زمین و آسمان که ما را در بر گرفته است و سپاس از این همه خجستگی.
🍎 فرستنده: بانو #روفیا
#زیست_بوم
🌱 @AdabSar
گر ز بیمهری مرا از شهر بیرون میکنی
دل که در کوی تو میماند به او چون میکنی؟
#همایی_نسایی
#چکامه_پارسی
💛🪟 @AdabSar
دل که در کوی تو میماند به او چون میکنی؟
#همایی_نسایی
#چکامه_پارسی
💛🪟 @AdabSar
ادبسار
🐚 واژگان پارسی در زبان عربی تَرَنجبین = از پارسی تَراَنگبین، اشترخار، شیرهی دارویی انگُمی که شکم نرم کند و تببُر است و برای سرفه سودمند است. تَرویج = از پارسی رواگ، رواج دادن تُرنوک = از پارسی سرنوکا(سر+نوکر) در زبان تازی: کفش پارچهای، آدمی لاغر. تُرّهات،…
🧵 واژگان پارسی در زبان عربی
تِکرار = پارسی کَرت (بار، نوبت)، دوبارگی، پیاپی
تکریم، اِکرام = از پارسی گرامی داشت، گرامی
تُفاح = از پارسی توپا، سیب (در زند و پازند)
تَفته = از پارسی تافتن، (بافتن) پارچهی ابریشمی ویا
تَفَرزن، مُفرزن = از پارسی فروزان، آموختن، فرهیختگی
تَفِه = از پارسی تباه، بیهوده، ژاژ
تَک = از پارسی تک
تُکَرفَت = از پارسی گرفتن، گرفتار شدن
تکّه = از پارسی تکه
تَل = از پارسی تَل ، تپه
تَلکِش = از پارسی ترکش
تلُنُک = از پارسی کُلَنگ
تلُنُِهٔ = از پارسی تلُنهِ، نیاز، خواهش
تناسُخ = از پارسی نُسک (نسخه) ،نسکبرداری، جابجایی روان در تنی دیگر، ورافتادگی
تَنبان،تَبان = از پارسی تُنبان، زیر شلواری، شلوار کشتیگیران
تلیسه = از پارسی تکیس، دیوارهی بیرونی شیشه که از برگ خرما بافته شده باشد
تَمبَل، تنبل = از پارسی تنبل، بسیار خواب
تَمهجُر، مهجر = از پارسی مهی، برتنی (غرور)
تَنُک = از پارسی تَنُوک، نازک، باریک، اندک، نان لواش
تُنباک، تنبک = از پارسی تنباکو
تنبال،تنباله، تنبل = از پارسی تنُگ، تُنگ آب
🧵 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🧵 @AdabSar
تِکرار = پارسی کَرت (بار، نوبت)، دوبارگی، پیاپی
تکریم، اِکرام = از پارسی گرامی داشت، گرامی
تُفاح = از پارسی توپا، سیب (در زند و پازند)
تَفته = از پارسی تافتن، (بافتن) پارچهی ابریشمی ویا
تَفَرزن، مُفرزن = از پارسی فروزان، آموختن، فرهیختگی
تَفِه = از پارسی تباه، بیهوده، ژاژ
تَک = از پارسی تک
تُکَرفَت = از پارسی گرفتن، گرفتار شدن
تکّه = از پارسی تکه
تَل = از پارسی تَل ، تپه
تَلکِش = از پارسی ترکش
تلُنُک = از پارسی کُلَنگ
تلُنُِهٔ = از پارسی تلُنهِ، نیاز، خواهش
تناسُخ = از پارسی نُسک (نسخه) ،نسکبرداری، جابجایی روان در تنی دیگر، ورافتادگی
تَنبان،تَبان = از پارسی تُنبان، زیر شلواری، شلوار کشتیگیران
تلیسه = از پارسی تکیس، دیوارهی بیرونی شیشه که از برگ خرما بافته شده باشد
تَمبَل، تنبل = از پارسی تنبل، بسیار خواب
تَمهجُر، مهجر = از پارسی مهی، برتنی (غرور)
تَنُک = از پارسی تَنُوک، نازک، باریک، اندک، نان لواش
تُنباک، تنبک = از پارسی تنباکو
تنبال،تنباله، تنبل = از پارسی تنُگ، تُنگ آب
🧵 @AdabSar
دنباله دارد
📜 بازخنها:
۱- فرهنگ دانشگاهی عربی-پارسی از المنجد الابجدی، نوشتهی لویس معلوف، برگردان احمد سیاح، چاپ پخش فرحان.
۲- معجم المعربات، محمد التنوجی
۳- واژهنامهی دهخدا
✍ فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
#واژه_های_پارسی_در_زبان_عربی
🧵 @AdabSar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍀🌼🌺
🌼🌺
🌺
چه گفت آن سَخُنگویمَرد از خرد
که دانا ز گفتار او بَر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهی خویش ریش
هُشیوار دیوانه خواند وُرا
همان خویش بیگانه داند وُرا
از اویی به هر دو سَرای ارجمند
گسستهخرد پای دارد به بند
#فردوسى
همه آرزویم این که:
تو را زین جهان جاودان بهر باد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🍀🌺🌼
🌼🌺
🌺
چه گفت آن سَخُنگویمَرد از خرد
که دانا ز گفتار او بَر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کردهی خویش ریش
هُشیوار دیوانه خواند وُرا
همان خویش بیگانه داند وُرا
از اویی به هر دو سَرای ارجمند
گسستهخرد پای دارد به بند
#فردوسى
همه آرزویم این که:
تو را زین جهان جاودان بهر باد
فرستنده #جعفر_جعفرزاده
#چکامه_پارسی
@AdabSar
🌼
🌺🌼
🍀🌺🌼
اگر خواهیم که فرزندانمان نکو مردان باشند و آراسته به نیکیها، چارهای نیست جز آنکه نیکتر نمونه باشیم بهر ایشان.
و چون فرزندان در برابر خویش جز نیکی نمیبینند، فرومایگی و پستی نمیشناسند و بسویاش گام نمینهند.
#کوروش
برگرفته از: «کوروشنامه» گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۸۶.
فرتور(عکس): تندیس کوروش در گنجینهی کشوری تاجیکستان
✨ @AdabSar ✨
و چون فرزندان در برابر خویش جز نیکی نمیبینند، فرومایگی و پستی نمیشناسند و بسویاش گام نمینهند.
#کوروش
برگرفته از: «کوروشنامه» گزنفون، دفتر ۷، بخش ۵، بند ۸۶.
فرتور(عکس): تندیس کوروش در گنجینهی کشوری تاجیکستان
✨ @AdabSar ✨
یک دل به سینه دارم و یک شهر دلسِتان
بازار من ز گرمی سودا شکسته است
«رنجی» کجا روم ز سر کوی او که من
پای جهاندویدهام اینجا شکسته است
#هادی_رنجی
#چکامه_پارسی
🌃 @AdabSar
بازار من ز گرمی سودا شکسته است
«رنجی» کجا روم ز سر کوی او که من
پای جهاندویدهام اینجا شکسته است
#هادی_رنجی
#چکامه_پارسی
🌃 @AdabSar
Forwarded from فروشگاه ادبسار
📖 «دستان مستان» با واژگان شیوای پارسی، گزیدهای از سرودههای «میرجلالالدین کزازی» پرچمدار و پیشرو در پاسداشت و پالایش زبان است. غزل، چامه، سرودههای کوتاه، ترانه، ترانههای کرمانشاه، چارانه و مثنوی، هفت بخش سرودههای کزازی در دستان مستان هستند.
ویژگی چامههای گردآوری شده در «دستان مستان» این است که هم ادبمندان دوستدار واژگان و سرودههای پیچیده را خشنود میکند و هم پارسیدوستانی که به تازگی گام در ره شناخت چیستی پارسی سره نهادهاند.
اندازه: رقعی (A5)
پوشینه(جلد): شومیز
چاپ: سیاه و سپید
برگ سپید هفتاد گرمی
سرودهها: ۷۰ رویه(صفحه)
دیباچه: یک رویه(صفحه)
🖋با دستینه(امضا)ی سراینده
بها: ۳۵ هزار تومان
❗️برای خرید پیام دهید: @MajidDorri
📚 فروشگاه ادبسار
📚 @AdabSaar
ویژگی چامههای گردآوری شده در «دستان مستان» این است که هم ادبمندان دوستدار واژگان و سرودههای پیچیده را خشنود میکند و هم پارسیدوستانی که به تازگی گام در ره شناخت چیستی پارسی سره نهادهاند.
اندازه: رقعی (A5)
پوشینه(جلد): شومیز
چاپ: سیاه و سپید
برگ سپید هفتاد گرمی
سرودهها: ۷۰ رویه(صفحه)
دیباچه: یک رویه(صفحه)
🖋با دستینه(امضا)ی سراینده
بها: ۳۵ هزار تومان
❗️برای خرید پیام دهید: @MajidDorri
📚 فروشگاه ادبسار
📚 @AdabSaar
رفتی ولی کجا که به دل جا گرفتهای
دل جای توست گرچه دل از ما گرفتهای
خارم به دل فرو مکن ای گل به نیشخند
اکنون که روی سینهی او جا گرفتهای
#علی_اطهری
#چکامه_پارسی
🌸🌱 @AdabSar
دل جای توست گرچه دل از ما گرفتهای
خارم به دل فرو مکن ای گل به نیشخند
اکنون که روی سینهی او جا گرفتهای
#علی_اطهری
#چکامه_پارسی
🌸🌱 @AdabSar
🔅 بیگمان زبان پارسی پس از تاخت تازیان، فراز و نشیب بسیار داشته است ولی پیوسته به راه بازآمده و بالیده است.
ببینیم چه کسانی و چرا و چگونه زبان پارسی را زنده و پویا نگهداشتهاند؟
🔆 عباسیان با آن که از ریشهی تازیان بودند، برای رویارویی با امویان که با خشکاندیشی تازیان را برتر میدانستند، در پیشرفت و پویایی زبان پارسی کوشیدند. چنان که «ابراهیم امام» پایهگذار فرمانروایی عباسی به ابومسلم خراسانی نوشت: به هیچ مگذار در خراسان عربی سخن گویند و هر کس را که عربی سخن گفت، بکُش.
🔅 ولی در دربار سامانیان با همهی تبارمندی در نژاد ایرانی، زبان پارسی بههیچ روی رواگمند و رَخشند(تشویق) نگشته است و وزیران ایرانی آنان نیز به زبان پارسی دلبستگی نداشتند. همچنان که دیلمیان ایرانی شیعی نیز چنین بودهاند.
🔆 باژگونهی(برعکس) آنان در دستگاه غزنویان تُرک سُنیکیش و سختگیر، زبان پارسی بالیده و پاگرفته است.
مانداکهای ادبی سروده شده و نوشتارهای پارسی از ارزشمندترین گنجینهها و دستاوردهای فرهنگی در گسترهی سیوایی (تمدنی)ایران است.
🔅 روی هم رفته، زبان و ادبساری(ادبیاتی) که فردوسی در توس خراسان، مولوی در قونیه، سعدی و حافظ در شیراز ، خواجو در کرمان، قطران در تبریز، خاقانی در شروان، نظامی در گنجه، ناصرخسرو در یمگان، شهریار در تبریز و اقبال در لاهور با آن سخن گفتهاند، ریگن (میراث) مینَوی ماست و باید آن را بهراستی پاس بداریم.
به مانک(معنی) همان «گفتار در دری» که ناصرخسرو آن را در «پای خوکان» نیفکند و همان «قند پارسی» که حافظ از شیراز به بنگاله فرستاد!
مهر افزون
برگرفته از تارنمای رادیو فرهنگ
✍نویسنده #باقر_خلیلی
فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
🔆 @AdabSar
ببینیم چه کسانی و چرا و چگونه زبان پارسی را زنده و پویا نگهداشتهاند؟
🔆 عباسیان با آن که از ریشهی تازیان بودند، برای رویارویی با امویان که با خشکاندیشی تازیان را برتر میدانستند، در پیشرفت و پویایی زبان پارسی کوشیدند. چنان که «ابراهیم امام» پایهگذار فرمانروایی عباسی به ابومسلم خراسانی نوشت: به هیچ مگذار در خراسان عربی سخن گویند و هر کس را که عربی سخن گفت، بکُش.
🔅 ولی در دربار سامانیان با همهی تبارمندی در نژاد ایرانی، زبان پارسی بههیچ روی رواگمند و رَخشند(تشویق) نگشته است و وزیران ایرانی آنان نیز به زبان پارسی دلبستگی نداشتند. همچنان که دیلمیان ایرانی شیعی نیز چنین بودهاند.
🔆 باژگونهی(برعکس) آنان در دستگاه غزنویان تُرک سُنیکیش و سختگیر، زبان پارسی بالیده و پاگرفته است.
مانداکهای ادبی سروده شده و نوشتارهای پارسی از ارزشمندترین گنجینهها و دستاوردهای فرهنگی در گسترهی سیوایی (تمدنی)ایران است.
🔅 روی هم رفته، زبان و ادبساری(ادبیاتی) که فردوسی در توس خراسان، مولوی در قونیه، سعدی و حافظ در شیراز ، خواجو در کرمان، قطران در تبریز، خاقانی در شروان، نظامی در گنجه، ناصرخسرو در یمگان، شهریار در تبریز و اقبال در لاهور با آن سخن گفتهاند، ریگن (میراث) مینَوی ماست و باید آن را بهراستی پاس بداریم.
به مانک(معنی) همان «گفتار در دری» که ناصرخسرو آن را در «پای خوکان» نیفکند و همان «قند پارسی» که حافظ از شیراز به بنگاله فرستاد!
مهر افزون
برگرفته از تارنمای رادیو فرهنگ
✍نویسنده #باقر_خلیلی
فرستنده: #بزرگمهر_صالحی
🔆 @AdabSar