Telegram Web Link
🔵 ما و مارکس

🖌عباس آخوندی - ۱۳ مهرماه ۹۷

🔸امسال دویستمین زادروز کارل مارکس بود. مجله نگاه نو شماره تابستان خود را با عکس روی جلد به او اختصاص داده‌بود. در این دو سه روز، هرچه کردم مجله را به زمین بگذارم نشد. مقالات بسیار جالبی در باره‌ی اندیشه‌ها، سیر تحول زندگی او و مارکس‌های فراوانی که پس از مرگ وی بر اساس قرائت‌های مختلفی که از اندیشه‌های او در کشورهای متعدد خلق شدند گردآوری شده‌بود.

🔹واقعیت آن است که در همین ایران ما، چندین مارکس تولید شده و به مردم عرضه شده‌است. اما برای من، نکته مهم آن است که هنوز که هنوز است و علیرغم شکست سوسیالیسم در روسیه، چین اروپای شرقی؛ کشورهای طلایه‌دار کاربست آموزه‌های او در نظام اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نتوانسته‌ایم از سیطره‌ی اندیشه‌ی او رهایی پیدا کنیم. بن‌مایه‌ی بسیاری از تجویزها و راهکارهایی که در حوزه‌های مختلف با جزمیت کامل و به عنوان اسلامِ ناب عرضه می‌شود، در واقع تحت تاثیر آموزه‌های درست و یا غلط وی است. هنوز راهکارهای ساده‌شده و تقلیل یافته از آموزه‌های او در رویارویی با تنگناهای اقتصادی و اجتماعی و حتی فرهنگی -البته طرفداران او می‌گویند اینها برداشت‌های غلط از آموزه‌ها وی است و اگر او زنده شود با مارکسیسمی در ایران مواجه خواهد شد که فرسنگ‌ها با آموزه‌های وی فاصله دارد و تازه باید دست به‌کار نوشتن نقد آنها شود- سکه روزگار است.

🔸سهم‌الارث ما از آموزه‌های مارکس، مهندسی اجتماعی با هدف ساختن جامعه‌ای با طراز فکری خودمان، نقض حقوق مالکیت و گاهی حقوق مدنی به نفع حقوقِ عامه، عبور مکرر از اقتصاد رقابتی و برپا ساختن بساط داغ و درفشِ قیمت‌گذاری و تعزیر به‌بهانه‌ی شکست بازار، مداخله‌ی گسترده‌ی دولت در همه‌چیز به‌بهانه‌ی عدالت اجتماعی و ایجاد رفاه برای مردم و مسائلی از این دست است.

🔹نکته‌ی جالبی که در این مطالعه یافتم، هم‌آوایی او با لیبرال‌ها مخالف دولت پروس در جریان ستیزِ دولت با یهودیان در دوران حاکمیت اندیشه‌ی سوداگری (مرکانتالیستی) هر چند از دو موضع مختلف، جالب توجه‌ است. این هم‌آوایی مرا به‌یاد هم‌آوایی پیش از انقلاب گروه‌های مبارز بر علیه رژیم پهلوی در ایران می‌اندازد. با این تفاوت، که آنان در ادامه راهِ خود را کاملا از هم جدا کردند و ما نتوانستیم به یک نظریه منسجم برای مدیریت اقتصاد و اجتماع دسترسی پیدا کنیم و هم‌چنان در تحت سیطره‌ی اندیشه‌ی چپ باقی ماندیم. هرچند، شب و روز تظاهر کنیم که با آنان در جنگ نظری هستیم.

🔸بی‌گمان، مارکس تاثیرگذارترین اندیشه‌ورز بر زندگی جوامع در دو سده‌ی اخیر بوده‌است و نمی‌توان تاثیرهای مثبت و منفی او را بر جریان اندیشه و نگاهِ به جهان به‌ویژه در حوزه‌ی کارکردگرایی در تمام ساحت‌های زندگی بشری منکر شد. هر چند او در دوره‌ی حیات خود، موفقیت‌های چندانی کسب نکرد، لیکن قرن بیستم، شاهد بازخوانی اندیشه‌های او در جوامع مختلف اعم از سرمایه‌داریِ ناب چون انگلستان و امریکا، و یا انقلابی چون روسیه و چین، و جوامع به‌اصطلاح جهان‌سومی چون آفریقایی و امریکای لاتین و جوامع مسلمانِ خاورمیانه و ایران است. البته دایره‌ی تاثیر او به این حد محدود نیست. جریان‌های اصلاح‌طلبانه و شکل‌گیری احزاب سوسیال دموکرات در اروپای غربی و یا حتی کمونیست نیز تحت تاثیر او بودند.

🔹به گفته‌ی هابسبام، هفتاد سال پس از مرگِ مارکس، یک‌سوم مردمان کره‌ی زمین در کشورهایی زندگی می‌کردند که احزاب کمونیست آنها را اداره می‌کردند. باز به گفته‌ی او، نخستین نظریه‌ی اقتصاد سوسالیستی متمرکز را، یک اقتصاددان غیر سوسیالیست ایتالیایی به نام انریکو بارونه در ۱۹۰۸ تدوین کرد که راهنمای ملی‌کردن صنایع خصوصی در پایان جنگ جهانی اول شد. تا دو دهه پیش مالکیت جمعی وسایل تولید جزء بند چهار اساسنامه‌ی حزب کارگر انگلیس بود که عینا در اصل ۴۴ قانون اساسی ما انعکاس داشت.

💢هنوز جهان درگیر پیامدهای کاربست اندیشه‌ها او در کشورهای گوناگون است. از این رو است، که هنوز باید مارکس را بخوانیم و گرنه ناآگاهانه در تله‌ی میراث آموزه‌های او به‌درست و یا غلط باقی خواهیم ماند.

▪️پایان

@AbbasAkhoundi
🔵 تمدن ایران‌شهری، ایران و هویت ایرانی:
فاشیسم و یا قبول مسئولیت صلح

🖌عباس آخوندی - ۱۷ مهرماه ۹۷

🔸آیا سخن راندن از تمدن ایران‌شهری، ایران و هویت ایرانی گرایش به ملی‌گرایی رضاشاهی و فاشیسم است و یا متضمن پذیرش مسئولیت در برقراری یکپارچگی ملی در درون و صلح در منطقه و تعامل مثبت با جهان است؟ هویت از منظر کارکردی ناظر بر پذیرش نقش و مسئولیت است. نقش و مسئولیت ایرانیان در این پهنه از جهان همواره حفظ هم‌بستگی اجتماعی و برقراری صلح بوده‌است. بنابراین، تکیه و تاکید بر مفهوم‌هایی چون بازخوانی تمدن ایران‌شهری، بازتعریف ایران و تکیه بر هویت ایرانی نه تنها به مفهوم عزلت‌گزینی در منطقه نیست که عینا ایفای نقش فعال در هم‌زیستی صلح‌آمیز اقوام با تیره‌ها، زبان‌ها، دین‌ها و مذهب‌های مختلف در این حوزه‌ی تمدنی و سهولت و روانی مبادله مادی و فرهنگی در منطقه است. این رویکرد بر سه پایه استوار است:

🔹یکم: نظم اجتماعی حاصل از شکل‌گیری یک تمدن تحت تاثیر تحول فناوری و دانش به‌طور مدام و با سرعت رشد تکنیک تغییر می‌کند. لیکن، معرفت جمعی حاصل از آن دیرپاتر است. هرچند این معرفت نیز با تغییر انگاره‌های ذهنی و پاردایم‌های غالب نیز دچار تحول می‌شود، لیکن تغییرهای آن آهسته‌تر و همراه با پیوستار و یا گسست‌های تاریخی قابل ردیابی و شناسایی است. هنوز پس از گذشت چند هزار سال، نوروز، نوروز است و جامِ جم، جام جم است. با این تعریف، تمدن نشان از فراگرد و تحول دارد و در صورت ناسازگاری و یا ناتوانی در بازتعریف خود با انگار‌ه‌ها و پاردایم‌های جدید و هم‌چنین، کاربست درست فناوری‌ها، ابزار تولید و سبک زندگیِ جدید محکوم به فناست. هم‌چنان‌که برخی از تمدن‌های شناخته‌شده جهانی در ادامه‌ی حیات خود منقرض شدند.

🔸کاربست غلط فناوری‌های جدید جنبه مادی زندگی ما و ظرفیت‌های زیست‌محیطی تداوم حیات در ایران را در معرض تهدید قرار داده‌است. هم‌چنین،در جریانِ رویارویی این تمدن با اندیشه‌های مدرن هنوز، بازتعریف امیدوارکننده‌ای ارائه نشده‌است. در عینِ حال، ظرفیتِ پیوندِ ما با تاریخ و فهم و درک ما از جهانِ پیرامونِ‌مان در عصرِ جهانی‌شدن در همین انگار‌ه‌های ذهنی و عینی ما از تمدنِ ایران‌شهری که هنوز زنده‌است نهفته‌است. حکمت ایرانی و یا به قولی شرقی به‌طور مداوم خود را پس از رویارویی با اسلام و یونان بازتعریف کرده و هنوز پس از رویارویی با مدرنیته نشانه‌های زندگی در آن مشهود است. جهان ایرانی هنوز بسیار فراخ‌تر از جغرافیای رسمی دولت-ملت ایران است و هنوز حس تعلق به این جهان قوی‌ترین رشته‌ی پیوند ما با پیرامونِ‌مان از میان‌رودان تا آسیای میانه و قفقاز شمالی و از شبه‌قاره تا ساحل مدیترانه است. بنابراین، تاکید بر تمدن ایران‌شهری عامل پیوند است و نه گسست. به شرط آن‌که، این حوزه‎‌ی تمدنی در تمام سیاست‌های بین‌المللی، امنیتی، تجاری، ارتباطی، حمل‌ونقلی و فرهنگی ما در ایران در اولولیت قرار گیرد.

🔻ادامه یادداشت در پیام بعد

@AbbasAkhoundi
🔵 تمدن ایران‌شهری، ایران و هویت ایرانی:
فاشیسم و یا قبول مسئولیت صلح

🖌عباس آخوندی - ۱۷ مهرماه ۹۷

🔻ادامه از پیام قبل

🔸دوم، هویت ایرانی صرفا ناظر بر یادآوری ریشه‌ها و پیوندهای ایرانیان با جهان پیرامونِ‌شان نیست. بلکه، این هویت ناظر بر نقشِ و مسئولیت ایرانیان در و در برابر جهانِ ایرانی نیز هست. هویتِ ایرانی نباید صرفا ناظر بر افتخارهای اسطوره‌ای، تاریخی و یا تاکید بر خلیج همیشه فارس باشد. بلکه، آن باید ناظر بر بازخوانی نقشِ ما در جهانِ ایرانی امروز و مسئولیت ما در برابر درد و رنج مردمان این جهان نیز باشد. ما باید ببینیم سهم ما در توسعه، رشد، امنیت، یکپارچگی، صلح، آموزش و اعتلای فرهنگِ جهان ایرانی، در روزگار معاصر چیست. آیا ما هیچ حسی در برابر درد و رنج مردم افعان داریم؟ آیا گسست‌های خود را آسیای میانه می‌بینیم؟ آیا هیچ‌گاه فکر کرده‌ایم که حتی یک در ده‌هزار ما ایرانیان هیچ حسِ امروزینی از خجند، بخارا، سمرقند، خوارزم، هرات و هزاران نشانه‌ی فرهنگ و تمدنِ ایرانی نداریم؟

🔹 سوم، روزگارِ جهانی‌شدن، دوره‌ی شکل‌گیری پدیده‌های فراملیتی و پیوندهایی با مقیاسی بزرگ‌تر از دولت‌-ملت‌هاست. نشانه‌های آن شرکت‌های فراملیتی، سازمان‌های مردم‌نهاد فراملیتی، سازمان‌های بینِ دولتی جهانی و یا اتحادهای منطقه‌ای است. گفته می‌شود که ایرانیان در اغلب این نهادها یا غایبند و یا بسیار در حاشیه می‌باشند. یکی از علت‌هایی که برای این امر ذکر می‌شود آن است که ایرانیان اساسا امکان تعریف منافع مشترک با سایر ملت‌ها را ندارند. آنها منافع دیگران را بلافاصله در برابر خود تعریف می‌کنند. لذا، بی‌درنگ طرح هر نوع منفعت مشترک حمل بر توطئه و یا وطن‌فروشی و اتهام‌هایی از این دست می‌گردد. دانش‌آموزان ایرانی، از کودکی بر روی نیمکت‌های مدرسه جز هم‌شهریان خود دوستی و هم‌بازی دیگری با ملیت و یا رنگِ پوستِ متفاوتی را تجربه نمی‌کنند. این حسِ تنهایی ایرانیان را همواره نگران می‌کند. در نتیجه، ایرانان همواره در موقعیت تدافعی قرار دارند. برای خروج از این وضعیت، آیا بستر طبیعی و فرهنگی تاریخی تجربه‌شده‌ای جز زندگی در جهانِ ایرانی و حسِ مشترک در این حوزه‌ی تمدنی داریم؟

💢از این رو است که به گمانِ من تکیه بر تمدن، هویت و مفهوم ایران راه پیوند ما با جهان است و نه گسست. دوستانی که تمایل به تفصیل بیشتر داشته باشند می توانند به آدرس‌های زیر مراجعه کنند.
https://www.aparat.com/v/Bdz6I

https://goo.gl/vEUgz2

▪️پایان

@AbbasAkhoundi
◾️بدون شرح!

@AbbasAkhoundi
◾️بدون شرح!

@AbbasAkhoundi
🔵 قانون اساسی، هیات نظارت بر اجرای سیاست‌های کلی و FATF

🖌عباس آخوندی - ۲۴ مهرماه ۹۷

🔸اخیرا شاهد پدیده‌ی بی‌سابقه‌ای در فرایند قانون‌گذاری کشور هستیم که پیش از این با آن روبه‌رو نبوده‌ایم. و آن این است که تمام ارکان قانون‌گذاری کشور از دولت و مجلس گرفته تا شورای نگهبان موضوعی را تصویب و عدم مغایرت آن را با قانون اساسی و شرع اعلام می‌کنند لیکن، ابلاغ رسمی آن به دلیل تشخیص ابتدایی مغایرت قانون مصوب با سیاست ابلاغی به تشخیص هیات نظارت بر اجرای سیاست‌های کلی وابسته به مجمع تشخیص مصلحت متوقف می‌ماند. هم‌زمانی این اتفاق با طرح پرونده‌ی ایران در FATF مخاطره این اظهار نظر را به شدت افزایش می‌دهد. در حالی‌که مجلس شورای اسلامی با تصویب لایحه‌های چهارگانه گام مؤثری در خروج ایران از لیست سیاه برداشت، این اقدام هیات نظارت گامی منفی تلقی می‌گردد. هر چند کسی نمی‌تواند نسبت به اظهار نظر این گروه طی امروز و فردا پیش‌بینی درستی داشته‌باشد، لیکن افراد مطلع حدس می‌زنند با توجه به تعهد دولت و مجلس ایران به مبارزه با پول‌شویی و تروریسم احتمالا حالت تعلیق برای یک دوره دیگر تمدید شود.

🔹اجلاس بعدی این گروه در ۱۹فوریه سال ۲۰۱۹ مصادف با ۳۰بهمن ماه سال‌جاری است. این بدین مفهوم است که بازار و مبادلات تجاری و مالی هم‌چنان دستِ‌کم برای یک دوره‌ی چهارماهه دیگر در وضعیت عدم قطعیت که سمِّ مهلک اقتصاد است باقی می‌ماند. هرچند هیات عالی نظارت خود را از حیث حقوقی پاسخ‌گوی ملت ایران نمی‌داند، لیکن واقعیت این است که در پیشگاه تاریخ باید مسئولیت این زیان‌رسانی به منافع ملی ایران و ایرانیان را بپذیرد.

🔸رفتار و دامنه‎‌ی اختیاری که هیات عالی نظارت بر اجرای سیاست‌های کلی برای خود قایل است در شان رکنی برتر از قوای مجریه و مقننه و شورای نگهبان است. نظر به اهمیت حیاتی و اثر تعیین‌کننده‌ای که این رویکرد بر نظام حکمراوایی، حفظ منافع ملی و آینده‌ی ایران دارد و این‌که شورای نگهبان در عمل آن را پذیرفته است، نسبت به آن حساس شدم و کندوکاوی پیرامون چندوچون موضوع و موقعیت این هیات در ساختار حاکمیت بر اساس قانون اساسی انجام دادم. موضوع محوری این یادداشت همین مطلب است. دامنه‌ی تاثیر و اهمیت موضوع از منظر اینجانب ناظر بر 5 حوزه‌ی زیر است:

1️⃣ رکن قدرت‌مند جدیدی در ساختار حکمرانی کشور که در قانون اساسی تعریف نشده و قدرت توقف تصمیم‌های سایر ارکان قانونی را دارد اعلام موجودیت نموده و هیچ پاسخی هم به ملت نمی‌دهد؛

2️⃣این تصمیم ظرفیت بر هم‌زدن و متلاشی جبهه‌ی ایستادگی قدرت‌های بزرگ جهان در برابر زیاده‌خواهی و یک‌جانبه‌گرایی امریکا حول موضوع ایران و با محوربودن ایران از مجرای همکاری قدرت‌های جهانی ۴+۱ و ایران را دارد و به‌طور دقیق بر خلاف ژست انقلابی آن به نفع امریکا و سیاست‌ها ترامپ و نتانیاهو است؛

3️⃣قانون‌های متوقف‌شده اثر کارکردی فوری در تجارت و مبادله‌های مالی ایران و جهان- حتی با کشورهای با بیشترین سهم مبادله اقتصادی و سیاسی و تجاری چون چین و روسیه و همسایگان چون عراق و افعانستان دارد و در نهایت به‌طور مستقیم بر توان مقاومت ایران در برابر تکانه‌های اقتصادی خارجی و تولید ملی که عمده‌ترین هدف ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بوده و هست اثر منفی می‌گذارد؛

4️⃣این موضوع بر بی‌ثباتی و شدت وضعیت عدم قطعیت در بازار که منجر به افزایش نرخ ارز خارجی و کاهش ارزش پول ملی و فقیر شدن ملت ایران می‌شود اثر فوری می‌گذارد و

5️⃣اثر مستقیمی بر حمل‌ونقل بین‌المللی؛ اعم از دریایی، هوایی؛ ریلی و جاده‌ای می‌گذارد و در صورت باقی‌ماند ایران در لیست سیاه حتی امکان حمل‌ونقل ابتدایی با کشورهای همسایه با چالش‌های بسیار بزرگ و پرهزینه مواجه خواهد ‌شد و در صورت تعلیق موقت، هرگونه سرمایه‌گذاری سنگین داخلی و خارجی در ایران تا رفع این وضعیت در بوته‌ی اجمال و بی‌تصمیمی باقی خواهد ماند.


❇️ در صورتی که علاقه مند هستید ادامه یادداشت را مطالعه کنید می توانید متن کامل آن را در زیر این پیام دریافت نمایید.

@AbbasAkhoundi
🔵شکل‌گیری رکنی فراتر از دولت، مجلس و شورای نگهبان در حاکمیت:

🔸درخواست ورود مجلس شورای اسلامی به موضوع

بیشتر درباره این نامه :
www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/263


@AbbasAkhoundi
🔵گریزی به یادداشت سخنگوی شورای نگهبان

🔸مایه‌ی تاسف است که حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی آیین‌نامه انتشار نیافته مجمع تشخیص مصلحت را حاکم بر قانون اساسی می‌داند.

🔸قانون اساسی میثاق ملی، ثمرِ انباشتِ تجربه‌ی تاریخی و نتیجه‌ی مجاهدت‌های ملت ایران در عصر حاضر است. به نظر می‌رسد که قانون اساسی اگر دو نگهبان چون ایشان داشته باشد، نیاز به هیچ مهاجمی ندارد.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو می‌روی به ترکستان است

🖌عباس آخوندی
@AbbasAkhoundi
🔵سپاس از مجلس شورای اسلامی

جناب آقای دکتر لاریجانی رییس،
هیات رییسه محترم و
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام و عرض ادب

🔸اینک که با پذیرش درخواست کناره‌گری خود از سمت وزارت راه‌وشهرسازی از سوی رییس جمهور محترم این سمت را ترک می‌کنم وظیفه می‌دانم که از دقتِ‌نظر، همراهی، پی‌گیری امور، نظارت، سؤال و استیضاح نمایندگان محترم مردم شریف ایران در مجلس‌های نهم و دهم سپاس بگویم. در این ۶۲ ماهی که مسئولیت این وزارتخانه‌ی سنگین و پُرمسئولیت را داشتم هیچ‌گاه، از کار با مجلس خسته نشدم. اظهار نظر، نظارت، سؤال و استیضاح حق مجلس و نشان از زنده‌بودن یک ملت است. از آن روز باید نگران بود که مجلس سؤال نکند و امور از مجرای خود منحرف شود. وگرنه سؤال و استیضاح چه جای نگرانی دارد؟

🔸آن روز باید نگران شد که دولت، مجلس و قوه‌قضائیه نتوانند مطابق قانون اساسی حکومت قانون را در کشور برقرار کنند. کسانی فراتر از قانون بخواهند سرنوشت مردم را در دست بگیرند و به کسی هم پاسخگو نباشند. اقدام فراقانون اساسی هیات نظارت مجمع تشخیص و توقف ابلاغ قانون مصوب پس از طی مراحل پیش‌بینی شده در قانون اساسی از این دست است و جای نگرانی جدی دارد. این نگرانی زمانی تشدید می‌شود که این حق فراقانونی از سوی دولت، مجلس و شورای نگهبان مورد پذیرش عملی قرار گیرد و نمایندگان این دو قوه پس از طی تمام مراحل قانونی باز برای پاسخگویی به ابهام‌های این هیات در محل مجمع تشخیص حضور پیدا می‌کنند. حال آنکه پس از طی مراحل قانونی، این حضور هیچ محمل قانونی نداشته و توضیح و تصمیم‌های اتخاذی نیز فاقد ارزش حقوقی و قانونی است.

🔸به‌هرروی، تجربه من با مجلس شورای اسلامی چه در دوره‌های سوم و چهارم و چه در دوره‌های نهم و دهم، علیرغم گرایش‌های سیاسی غالب آنان حکایت از وجدان زنده مجلس دارد. در این دوره‌ی پنج‌ساله‌ی آخر پنج بار از مجلس رای اعتماد گرفتم و هفت بار هم برای پاسخ به سؤالِ نمایندگان محترم در صحن علنی مجلس حضور یافتم و در همه موارد بدون اخذ کارت زرد موفق به کسب نظر مثبت نمایندگان محترم شدم. در حالی‌که برای حضور در جلسه مورخ ۸ام مهرماهِ کمیسیون عمران برای پاسخگوی به چهارمین استیضاح کاملا آماده بودم، به‌ناگاه با خبر لغو جلسه در بعد از ظهر روز ۷ام روبه‌رو شدم که هنوز هم دلیلِ آن برای من روشن نیست.

🔸این طبیعت رای‌گیری‌های پارلمانی است که پیش از اخذ رای نشست‌های غیر رسمی و به قول معروف لابی‌های متعددی انجام می‌گیرد. من ضمن احترام به این رای‌زنی‌ها همواره نقطه‌ی اتکای خودم را بر توضیح و پاسخ‌های اقناعی در صحن مجلس می‌گذاشتم و موفق هم بودم و این را نشان از سلامت و بیداری وجدان مجلس می‌دانستم و می‌دانم. خوب یادم هستم که تعدادی از دوستان نماینده در جریان یکی از استیضاح‌ها، اظهار نگرانی جدی می‌کردند. در همان جلسه گفتم که من به وجدان عمومی مجلس ایمان دارم و برعکس نظر دوستان هیچ نگران نتیجه نیستم و مطمئنم که مجلس از توضیح‌های من قانع خواهد شد و به هیچ سازش و دادوستدی حتی با رعایت حدود قانونی و اخلاقی تن ندادم. وقتی تعداد آرای کسب شده‌ام از رای اعتماد اولیه بیشتر شد، به این باور بیشتر ایمان آوردم که سیاست‌مدار ضمن دوستی و رای‌زنی با همگان به هیچ‌وجه نباید از اصول اخلاقی خود دست بکشد. از قضا سیاست‌مدار چه در اذهان عمومی و چه در خاصگان همان زمان شکست می‌خورد که از اصول اخلاقی و اعتقادی خود دست بردارد و با آنها دادوستدکند.

🔸به هر روی، یک‌بار دیگر از هم‌کاری مؤثر نمایندگان در دروه‌ی مسؤولیت سپاس‌گزارم و برای ملت ایران آرزوی به‌روزی و سرزندگی، برای نمایندگان عزیز مجلس آرزوی آزادگی و هوشیاری، برای مسؤولان و مقام رهبری آرزوی توفیق و سرافرازی دارم.

با سپاس
عباس آخوندی
۳۰ مهرماه ۹۷

@AbbasAkhoundi
سلام. به اطلاع می‌رساند که من تا این لحظه هیچ حساب توئیتری ندارم و این توئیت از طرف اینجانب تکذیب می‌شود.
شایسته است به اطلاع همگان برسانم که اینجانب تا این لحظه حساب اینستاگرام و یا فیس بوک هم ندارم. لذا تمام مطالبی که به نام من در این دو شبکه اجتماعی انتشار می‌یابد نیز خلاف واقع است. در حال حاضر صرفا یک کانال تلگرامی دارم و جز آن هیچ. هرگاه در این پیام‌رسان‌ها حسابی باز کردم، رسما به اطلاع همگان خواهم رساند.
🔴عبور از گرگ و میش سیاست

🔸در تاریکی و گرگ و میش نمی‌توان قدم زد، یا باید چراغ داشت یا باید در روز حرکت کرد. این جملات توصیف گفت‌وگوی دو ساعت و نیمه با عباس آخوندی است. آخوندی از مدت‌ها قبل دو پرسش را مطرح و به‌دنبال ارائه پاسخی برای آن بود: چرا این‌طور شد؟ و چه باید کرد؟ او اعتقاد دارد اقتصاد و سیاست ایران دارای عدم قطعیت‌های فراوانی است که از داخل و خارج تحمیل شده است و با توجه به این عدم قطعیت‌ها هر گونه گام برداشتن، حرکت در تاریکی است. ریشه این عدم قطعیت‌ها را شکاف اجتماعی می‌داند که از دهه ۸۰ تاکنون عریض شده است.

🔹آخوندی معتقد است: برای تغییر این وضعیت باید نظریه داشت؛ نظریه‌ای که البته مبتنی بر شناخت از تغییرات جهان و داخل باشد. از این راه چارچوبی ارائه می‌کند که ذیل آن بتوان هم شکاف اجتماعی در درون را ترمیم کرد هم در برابر تهدید‌های ترامپ مصون ماند. ایده‌ای که او مطرح می‌کند ایجاد بلوکی ضدمرکانتلیستی با مشارکت ایران، اروپا و چین است زیرا ترامپ برای هر سه تهدید به‌حساب می‌آید. او در این گفت‌وگو تلاش کرده از زوایای جدیدی به دو پرسش چرا این‌طور شد و چه باید کرد، پاسخ دهد.

مصاحبه کنندگان : هادی خسروشاهین و رسول فروغ‌فرد
🔻دوستانی که تمایل به مطالعه تمام گفتگو دارند می‌توانند فایل زیر را دریافت و یا به لینک گفتگو مراجعه کنند.
https://goo.gl/iQVGwo

@AbbasAkhoundi
🔻ما بعد التحریر
🔴عبور از گرگ و میش سیاسی

🔹به نظر من آقای رییس جمهور شخصا می‌بایست با حضور سران 4+1 می‌گفت من متعهد به حل مسائل FATF هستم و تمام پیامدهای آن را می‌پذیرم. به‌قول علما، ولو بلغ ما بلغ!

🔸این پیام قطعیت هم به جامعه جهانی و هم به ایران آثار مثبت بسیار زیادی در ایجاد همان انتظارات ضدتورمی و افزایش سرمایه اجتماعی داشت سوم؛ تمام اقدامات فراقانونی متوقف و دولت خود را متعهد به حاکمیت قانون می‌دانست و واقعا به آن عمل می‌کرد.

🔹باید تمام سیستم‌ها قیمت‌گذاری در حوزه ارز و غیرِارز ازجمله سامانه‌های نیما و سنا جمع شوند. صادرکنندگان باید بتوانند از طریق بانک‌ها و صرافی‌های مجاز ارز خود را بفروشند، وارد کنندگان هم از بانک‌ها و صرافی‌های مجاز ارز بخرند. دولت قرص و محکم از حقوق مالکیت دفاع کند. من فکر می‌کنم راهکار این است.
www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/273
🖌عباس آخوندی
@AbbasAkhoundi
عباس آخوندی pinned «🔻ما بعد التحریر 🔴عبور از گرگ و میش سیاسی 🔹به نظر من آقای رییس جمهور شخصا می‌بایست با حضور سران 4+1 می‌گفت من متعهد به حل مسائل FATF هستم و تمام پیامدهای آن را می‌پذیرم. به‌قول علما، ولو بلغ ما بلغ! 🔸این پیام قطعیت هم به جامعه جهانی و هم به ایران آثار مثبت…»
بسمه تعالی

🔹با سپاس دوباره از نمایندگان محترم مردم عزیز در مجلس شورای اسلامی.

🔸این سپاس و تقدیر را به تمامی مدیران لایق و همکاران عزیر و سخت‌کوش وزارت راه و شهرسازی، سازمان‌ها و شرکت‌های تابعه که این موفقیت‌ها را خلق کردند تقدیم می‌کنم. امید که تلاش همگان مورد رضای حضرت باری باشد و موجبات پیشرفت ایران عزیز و سرافرازی جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.

🖌عباس آخوندی، پنجم/آبان‌ماه/1397

@AbbasAkhoundi
🔵مرحوم والد قائل به ربط نبود

🖌عباس آخوندی - ۱۳ آبان‌ماه ۹۷

🔸گفتن گزاره‌های نامرتبط، متعارض و متضاد در فرهنگ سیاسی ایران بسیار متداول است. شاید هم موضوع ژرف‌تر از این باشد و در نظام معرفتی ما ایرانیان رخنه کرده‌باشد. دوستی اخیرا گفته‌است: اگر همه چیز را به بازار بسپاریم و فکر کنیم که دست نامرئی قیمت بازارها را می‌تواند متعادل کند این تفکر و اقدامات مبنی بر آن، موجب از دست رفتن اقشار ضعیف کشور می‌شود. البته این سخن جدید نیست و هر روزه از سوی کسان زیادی برای توجیه سیاست‌های صدها بار شکست‌خورده در توزیع بی‌حاصل منابع عمومی بیان می‌شود. کسان دیگری نیز کمی آن طرف‌تر همین سخنان را البته با هدف جنگ مقدس با لیبرالیزم بیان می‌کنند. رسانه و ضدرسانه زنجیره‌ای نیز این ماموریت بزرگ را لحظه‌ای از یاد نمی‌برند و مرتب به با بوق و کرنا به آن می‌پردازند. چه ارتباطی بین این دو وجه وجود دارد؟ البته مرحوم والد فرموده‌اند که هیچ ارتباطی نیست!

🔹طنز داستان در این است که همین دوستان و حضرات هر روز ختم امّن یجیب برای سرعت‌یافتن فرایند خصوصی‌سازی جلب سرمایه‌ی بخش خصوصی و حتی سرمایه‌ی خارجی می‌گیرند. فرضِ ذهنی حضرات این است که عده‌ای به‌عنوانِ سرمایه‌گذار باید یافت شوند تا سرمایه‌گذاری کنند، سازمان حمایت برای محصول و خدمت آنان قیمت‌گذاری کند و تعزیرات هم انبارِ آنان را تاراج کند و در پایان آنان نیز بسیار خشنود و سپاس‌گزار باشند و به سرمایه‌گذاری ادامه‌دهند. اگر هم کسی اعتراض کرد، پاسخ روشن است. ۱- این نظریه‌ها در ایران جواب نمی‌دهد. ۲- مرگ بر لیبرالیزم. ۳- در حال جنگ اقتصادی با امریکا هستیم. متاسفانه خدای تعالی حاضر به تغییر سنت خود به نفع حضرات و پذیرش سنت متعارض نیست. لذا ختم و التجای حضرات بدون استجابت باقی می‌ماند.

🔸در همین حال هوا، خبر تودیع و معارفه وزیر امور اقتصادی و دارایی را خواندم و دیدم که دوست عزیزم جناب جهانگیری اولویت‌های کاری این وزارت‌خانه را تعریف کرده‌اند، شامل: اول، بهبود فضای کسب‌و‌کار است؛ دوم، توانمندسازی بخش خصوصی؛ سوم، ساماندهی گفت‌وگوی دولت و بخش خصوصی است؛ چهارم، وزارت اقتصادشدن وزارت امور اقتصادی و دارایی؛ پنجم، توسعه بازار سرمایه از طریق خروج کامل نیروهای مسلح و دولت از بنگاهداری و عرضه سهام آنها در بازار بورس است؛ ششم، مولدسازی دارایی‌های زیاد دولت؛ هفتم، بسط پایه مالیاتی و جلوگیری از فرار مالیاتی و هشتم، کمک به بانک مرکزی در اصلاح نظام بانکی. بدون توضیح از این بخش می‌گذرم.

💢آیا واقعا از این نوع سیاست‌گذاری و مدیریت اقتصاد ملی جز شکل‌گیری سرمایه‌داری نظامی و دولتی و توسعه نهادهای عمومی غیر دولتی با هزاران رانت و حاشیه‌ی پیرامونی و حلقه‌های متعدد سوداگرانی که به‌نام بخش خصوصی پیرامون آنها پرسه می‌زنند و از تن دادن به هرگونه رقابت خودداری می‌کنند می‌توان انتظار داشت؟ آیا در این فضا، خصوصی‌سازی جز انتقال سرمایه‌های انباشته‌ی دولت به این نهادها و شکل‌گیری دولت در پنهان و غیر پاسخگو چیز دیگری است؟ آیا اگر بسیاری از نهادمدنی کسب‌وکار از جمله انجمن‌های صنفی و سازمان‌های حرفه‌ای امروز ایران جولانگاه سوداگران و سفته‌بازان شده‌است باید در شگفت بود؟ و آیا این سیستم جز بیشینه کردن منافع بادآورده از طریق دسترسی به اطلاعات درونی و تحکیم ارتباط‌های ناسالم ره‌آورد دیگری می‌تواند داشته باشد؟ حال شما ارتباط موضوع را با بمباران‌های خبری ضد لیبرالیستی و البته از سرِ غیرت و حمیّتِ جانبداری از ضعیفان، ضرورت خروج از برجام و مخالفت با FATF را بیابید. البته که مرحوم والد قائل به ربط نبود.

@AbbasAkhoundi
2024/10/02 08:18:48
Back to Top
HTML Embed Code: