Telegram Web Link
نگران ایران باشیم


🔵🔴داستان زنگزور

✍️ آرش رئیسی‌نژاد، دکترای روابط بین‌الملل در رشته‌توییتی نوشت :

جاده گوریس - قاپان در سیونیک [ارمنستان]؛ جاده‌ای که پس از پیروزی باکو در جنگِ دوم قره‌باغ، دسترسی ایران به ایروان [پایتختِ ارمنستان] را با مشکل مواجه ساخته [است].

باکو بدون معامله‌ی مسکو - آنکارا نمی‌تواند قره‌باغ را دوباره پس بگیرد. پس خواهانِ دسترسی به نخجوان و ترکیه از طریقِ کریدورِ زنگزور [در استان سیونیک ارمنستان] است.

کریدور تنها شامل جاده‌های ترانزیتی و راه‌آهن نیست؛ بلکه، دربردارنده‌ی شبکه لوله‌های انرژی، زیرساخت‌های تجاری و خطوط فیبر نوری است. در واقع، کریدور دو نقطه‌ی جغرافیایی الف و ب را بهم می‌پیونداند و همزمان، زیرساختِ اقتصادی، حقوقی و اخیراً تکنولوژیک میان این دو نقطه را نیز تغییر می‌دهد.

راه‌اندازی کریدور در قفقاز می‌تواند با درهم‌تنیدگی اقتصادی، از تنش‌ها میان باکو و ایروان بکاهد. مشکل اما درخواستِ باکو برای کنترلِ کریدورِ زنگزور است. تاریخ ثابت کرده که «نخست، راه می‌آید و پس از آن، تسخیر سرزمینی!» راه‌اندازی کریدورِ زنگزور را گامِ نخست باکو در جاه‌طلبی ارضی بدانید.

بازیگرِ اصلی در کریدور زنگزور،  ترکیه است. گو اینکه آنکارا از طریق تفلیس، خطوطِ سه‌گانه راه‌آهن، نفت و گاز تا باکو را ایجاد کرده، اما اکنون خواهانِ تسهیل دسترسی بیشتر به آسیای مرکزی از طریق این کریدور است. جای شگفتی نیست که زنگزور یکی از سه عنصر بنیادین استراتژی جدید "قرنِ ترکیه" است.

شگفت آنکه ایران، سال‌هاست خواهانِ تسریع در پل دومِ زمینی از طریق محور قارص - ایغدیر - بازرگان است چرا که راه‌آهن کنونی به دریاچه وان رسیده و متوقف می‌شود! رهبرانِ ترکیه اما نقشه‌ی آینده‌ی کریدورها را از هم‌اکنون کشیده و بر یک مسئله توافق دارند : دورزدن ایران برای دستیابی به آسیای مرکزی و چین!

اسرائیل نیز با تشدید حضورِ خود در شمالِ [رود] ارس، سودای جبرانِ حضور ایران در لبنان دارد. تل‌آویو ۴۰٪ از نفتِ خود را از باکو وارد کرده و در عوض، بر ارسالِ جنگ‌افزارهای مدرن، از پهپاد تا سامانه‌ی ضدِّ موشکی، به این کشور افزوده و از پایگاه هوایی سیتالچای و در آینده نزدیک، زنگیلان [در خاک جمهوری باکو] استفاده می‌کند.

حجمِ ارسالِ سلاحِ اسرائیلی به [جمهوری] باکو افزایش یافته که نشان از تحکیم رابطه‌ی استراتژیک باکو - تل‌آویو دارد.

گزارش‌هایی نیز از حضورِ مزدورانِ بنیادگرای تکفیری در شمالِ [رود] ارس هست. در مقابل، گروهی متنفذ در تهران فقط نسبت به رزمایشِ ایروان با آمریکا حساس شده و هنوز قره‌باغ را "خاکِ اسلام" می‌خوانند!!

ایران ضمن تاکید بر حقِّ حاکمیتِ باکو بر قره‌باغ [کوهستانی]، برای راه‌اندازی کریدورِ شمال‌ - جنوب در محور رشت - آستارا [اقدام کند] و باید محور پارس‌آباد - اردبیل - تبریز - ماکو را جایگزینِ زنگزور مطرح کند که نیازمندِ ایجاد راه‌آهن پارس‌آباد - میانه و بازرگان - ایغدیر و تبدیل اردبیل به "بندر خشک" است. جنگ واپسین ابزار است!

همچنین، ایران باید راه‌اندازی جاده‌ی ترانزیتی و خطوطِ انرژی تبریز - ایروان را با گذر از عمقِ [استانِ] سیونیک [ارمنستان] دنبال کند. چرا که امر‌وزه جاده و خطِّ لوله، همچو دژِ دفاعی، ورای مرزها عمل می‌کند. در صورتِ تشدیدِ تنش، ایران باید دو سوی رودخانه‌ی ارس را تا عمق ۳۰ - ۵۰ کیلومتری در کنار فضای هوایی سیونیک، کنترل کند.

راه‌اندازی کریدورِ زنگزور در کنار ازدست‌رفتنِ سه جزیره‌ی ایرانی [در خلیج فارس] ضرباتی است که در آینده نزدیک، تمامیت ارضی ایران را بر هم‌ می‌زند؛ آینده‌ای محتمل که پیامدِ انفعالِ ویرانگرِ کشور در قفقاز و خلیج‌فارس است. آینده‌ای که با پدیده‌ی فرونشست*، تداوم خواهد یافت. گامِ پس از زنگزور را در تبریز ببینید!



* فرونشست :

ایران هیچ‌گاه نمی‌تواند و نباید با قدرت‌های بزرگ اتحاد استراتژیک داشته باشد. پس خردمندانه نیست که کشور را هم‌سرنوشت با یک یا چند قدرت بزرگ نامید. چرا که رابطه این قدرت‌ها با ایران بر پایه‌ی frenemy (ترکیبی از friend و enemy) است:
همزمان در یک حوزه دوست (friend) و در حوزه‌ی دیگر دشمن (enemy) هستند.

علیرغم فقدان اتحادِ استراتژیک، ایران اما می‌تواند گونه‌ای‌ شراکتِ پایدار و ائتلافِ موقتی با این قدرت‌ها در حوزه‌هایی مشخص برقرارکند؛ چرا که منطق ژئوپلتیک حکم‌ می‌کند که ایران، زندگی در شکاف را دنبال کند. وگرنه پس از دوره‌ای فرسایشِ ژئوپلتیکی و انزوای اقتصادی، دچار فرونشست می‌شود.

حذف از روندِ اقتصاد جهانی بدلیلِ بی‌برنامگی داخلی و تحریم‌های خارجی از طریقِ دورزدگی توسط کریدورهای زمینی - دیجیتالی به فرسایشِ ژئوپلتیکی انجامیده [است]. مثل فرسایش خاک، تشدیدِ این نوع فرسایش می‌تواند به فرونشست بینجامد :
ناگهانی، سریع و به یکباره در برابر چشمانِ بهت‌زده!
فرونشست را دریابید...!!!
نگاه به جنگ از درون اردوگاه نظام بعثی عراق

از قضا اخیرا کتابی به نام ویرانی دروازه شرقی نوشته وفیق سامرایی از مسئولان ارشد اطلاعات نظامی صدام در تمام دوران جنگ خواندم. این کتاب توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فارسی ترجمه و انتشار یافته است. نثری بسیار روان و خواندنی دارد. اهمیت آن ارائه تصویری دیگری از جنگ از درون اردوگاه نظام بعثی و متجاوز عراق است که آگاهی از آن برای ما ایرانیان بسیار مهم است.
https://basirat.ir/fa/news/325089/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B2%D9%87%E2%80%8C-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%87%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-pdf
بازخوانی جنگ عراق و ایران

این بازخوانی توسط دو تن از دو منظر دفاعی و سیاسی تبلیغاتی و از موضع انتقادی صورت گرفته که بسیار آموزنده است.

بدون ارزش‌گذاری در باره مفاد گزاره‌های اعلامی، از آن نظر که این گفتگو وارد لایه‌های ژرف‌تری از تحلیل جنگ می‌شود در نوع خود کم‌نظیر است، لذا ارزش‌مند و گوش‌کردنی است.

یاد تمام‌شهیدان و جانبازان و سرفرازی‌های رزمندگان و مدافعان از ایران گرامی باد.

🔴 اظهارات بی‌سابقه و مهم درباره جنگ هشت ساله عراق با ایران برای نخستین بار در یک مناظره

🔅 چرا جنگ، هشت ساله شد؟!

💢 مناظره آقایان:

🔹فتح‌الله جعفری، اولین فرمانده تیپ زرهی سپاه، رئیس پیشین بنیاد حفظ آثار و ارزش های دفاع مقدس و مدرس دانشگاه
🔸محمد جواد مظفر، مدیر کل اسبق مطبوعات و رسانه های خارجی دولت؛ نویسنده و موسس انتشارات کویر

همینک در👇👇👇
🔗 https://youtu.be/NXdjefrwLR0
♦️روسیه و معمای غزه

✍️عباس آخوندی، 22/7/1402

🔻موفقیت اولیه عملیات بسیار گسترده‌ی حماس، پیشروی سریع در سرزمین‌های اشغالی، و موفقیت در به‌ اسارت گرفتن عناصری بلندمرتبه از ارتش اسرائیل در کنار رفتار غیر قابل دفاع در کشتار غیر نظامیان موجب طرح معمای منابع اطلاعاتی حماس و امکان حفاظت اطلاعات از این عملیات و مجوز کاربست خشونت شده‌است. از این‌رو، تحلیل‌گران و کارشناسان با تکیه بر اطلاعات پراکنده و ارزیابی برندگان وبازندگان آن اقدام به گمانه‌زنی‌های مختلفی نموده‌اند. که البته همه‌ی آنها قابل مناقشه‌اند. لیکن در هر صورت توجه بدان‌ها برای فهم ابعاد موضوع ضروری است.

🔻گمانه نخست این است که این موفقیت نتیجه رشد درونی حماس و سایر مجاهدان فلطسینی و دست‌یابی آنان به توان عملیاتی بسیار پیچیده از رهگذر درس‌آموزی از عملیات گذشته در کنار اطمینان بیش از حد سیستم اطلاعاتی اسرائیل به‌خود است. که موجب بی‌توجهی آنان به تحرک‌های فلسطینیان شده‌است.

🔻گمانه دوم "تله اسرائیل" و غفلت تعمدی آن است. این رویکرد بر این گمان است که سیستم‌های اطلاعاتی اسرائیل و مصر از این عملیات کم‌وبیش و با دقت‌های متفاوت آگاه بوده‌اند. لیکن، نتانیاهو عمدا بدان بی‌توجهی کرده‌است تا حماس را به عنوان شروع کننده تجاوز به جهان معرفی کند و با توجه به خشونت‌های رواداری شده در عملیات، امکان پاکسازی گسترده‌ی نژادی و قومی در منطقه غزه را تحصیل کند.

🔻گمانه‌ی سوم ارزیابی هزینه و فایده بازی‌گران جهانی و منطقه‌ای از این عملیات است. بر اساس این گمانه، با توجه به بن‌بست جنگ اوکراین دو طرف در پی دست‌یابی به یک موقعیت برتر برای شروع مذاکره و پایان جنگ هستند. روسیه با این اقدام در واقع با هزینه حماس و فلسطینیان در درجه‌ی اول و هزینه‌ی اسرائیلیان در درجه دوم به موقعیتی دست‌یابی یافته است که می‌تواند از آن در حل‌وفصل مساله اوکراین نیز سود ببرد. در عین‌حال، با توجه به هم‌گرایی استراتژیک روسیه و اسرائیل در مساله‌های مربوط به امنیت منطقه، و امکان نقش میانجیگری‌ای که روسیه می‌تواند ایفا کند، در گام دوم می‌تواند ایفای نقش اثباتی داشته باشد. به‌هرروی، این گمانه را نیز نمی‌توان بدون مناقشه و مسجل دانست. طرح آن در اینجا نیز برای آن است که تحلیل‌گران بدان توجه کنند و در تایید و یا رد آن نظر خود را اعلام دارند.

🔻بر اساس این گمانه، روسیه در واقع می‌خواست با دو کارت حماس و ایران هم‌زمان بازی کند. از سویی امکان موفقیت عملیات را برای حماس فراهم آورد تا پس از آن بتواند در باره مساله حماس با اسرائیل وارد مذاکره شود و از سوی دیگر، با استفاده از کارت ایران توجه‌ها را از روسیه منحرف سازد. امکان استفاده از کارت ایران با هوشمندی ایران و عدم وجود شواهد میدانی از سوی غرب از حیز انتفاع افتاد. لیکن کارت حماس هم‌چنان در دست روسیه است. اکنون روسیه تنها کشوری است که در آینده می‌تواند در ازای گرفتن امتیازاتی از غرب در اوکراین در این ماجرا به اسرائیل کمک کند.

🔸متن کامل را در لینک روبه‌رو بخوانید.
https://vrgl.ir/QqbG9
در ادامه نوشته‌ی پیشین من، صورت بندی استراتژی‌های ممکن که توسط جناب دکتر کیومرث اشتریان انجام شده، بسیار روشنگر است.
استراتژی ها در جنگ غزه
کیومرث اشتریان
در جنگ این روزهای اسراییل و حماس مفاهیمی همچون "زمان، فرسایش، جنگ ثانوی، تخریب سریع، نیروی پیاده" از اهمیت راهبردی برای تصمیم گیری و کنش سیاستی دولت های درگیر برخوردار است. بازیگران جنگ غزه و تمایلات و ضرورت های آنان را در گزینه های پیشِ رویشان می توان اینچنین به شرح و بیان درآورد:
1- اسراییل، توان «تخریب سریع» و بالا دارد اما تاب این کشور کوچک (به لحاظ جغرافیایی) برای جنگ طولانی محل تردید فراوان است. حملات حماس و فضای وحشت در این کشور و هجوم به فرودگاه ها برای فرار از اسراییل نشان دهنده تزلزل اسراییل است. وانگهی، پروژه های اقتصادی-سیاسی درازمدت که ابزاری برای تثبیت بین المللی این رژیم است تاب تحمل جنگ های پردامنه و طولانی را از آن سلب می کند.
2- حماس، راهی جدید یافته و آن کشاندن جنگ به زمین و استفاده از تکنولوژی های ساده برای مختل کردن ماشین پیشرفته اسراییل است. کشاندن جنگ به زمین مزیتی است که از دو عامل اساسی برای حماس بدست آمده است: «همجواری» و مهمتر از آن «نیروی پیاده». بمباران و تخریب وسیع غزه توسط اسراییل برگ همیشگی است. اما از کارایی آن کاسته شده است؛ جز در یک مورد: تهدید اصلی برای حماس آن است که از طریق فراخوان 300 هزار نفری اسراییل و بهره گیری از نیروی زرهی جمعیت دو میلیونی غزه را برای همیشه آواره مرزهای مصر کند. اسراییل و غرب اکنون این آمادگی ذهنی را دارند که چنین کنند.
3- روسیه، به «جنگ ثانوی» نیاز دارد تا ناتو را به عرصه دیگری درگیر کند و تا فشار مخمصه اوکراین کاهش یابد. هر جنگ دراز مدتی به نفع روسیه است چون ماشین جنگی و اقتصادی رقیبان را به فرسایش می کشاند. وقوع جنگی گسترده بین ایران و ناتو فرصتی طلایی برای روسیه خواهد بود.
4- ایران، در پارادوکس جنگ طولانی قراردارد. یعنی محتملا توان تخریب کوتاه مدت دارد اما توان جنگ دراز مدت از منظری اقتصادی-اجتماعی محل تردید است. وجه «پارادوکسیکال» برای ایران آن است که در صورت وقوع جنگ تمایل به تداوم دارد (به این دلیل که اسراییل توان آن را ندارد) ولی توان اقتصادی اش این تمایل را با مشکل مواجه می کند.
5- چین، تمایلی به جنگ دراز مدت و کوتاه مدت ندارد چون سرمایه گذاری های طولانی مدتش با اسراییل و عربستان به مخاطره می افتد.
6- آمریکا، تمایل به جنگ درازمدت ندارد اما آمادگی جنگ کوتاه مدت و تخریب سریع دارد. مقامات آمریکایی با شتابزدگی و احتمالا برای بازداشتن اسراییل از گسترش دامنه جنگ اعلام کردند که شواهدی برای اطلاع ایران از وقوع حمله حماس به اسراییل ندارند. معمولا در هر حادثه ای آمریکا در پی متهم کردن ایران است. اما جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا بی درنگ گفت ما در حال حاضر اطلاعاتی درباره دخالت ایران در این حمله هولناک در دست نداریم.
7- اروپا، تاب و توان یا منافع و تمایلی به افزایش بحران ندارد و همچون همیشه در سایه آمریکا حرکت خواهد کرد.
8- عربستان، نیز به دلایل آشکار اقتصادی، سیاسی و آسیب پذیری های نظامی از جنگ کوتاه مدت و درازمدت رویگردان است.
نتیجه:
الف- منافع اسراییل، چین، آمریکا، اروپا و ایران در کوتاه کردن زمان و دامنه درگیری است هر یک به دلایل خاص خود. «فرسایشِ» همگان، در طولانی شدن است. فقط روسیه است که منافعی در یک جنگ درازمدت و «جنگ ثانوی» دارد.
ب- بنابراین، متغیر اصلی «توان تخریب کوتاه مدت» است که معیار اصلی برای چگونگی ورود به این بحران است. در چنین شرایطی و در صورت گسترش دامنه بحران به ایران و لبنان هدف اصلی تخریب سریع خواهد بود چون طرف های درگیر دست هم دیگر را خوانده اند و می دانند که هیچکدام تمایل یا توان به جنگ دراز مدت ندارند. لذا هر کدام که میوه «تخریب سریع» را برچینند "پیروز" میدان هستند.
ج- «تخریب سریع» برای مردم غزه معنای قتل عام دارد. آنچه که به خودِ مردم غزه و حماس مربوط می شود آن است که اسراییل در آستانه حمله بزرگ زرهی به آنجاست. با توجه به منافعی که همگان در کاهش دامنه جنگ دارند باید محور سیاسی آتش بس تشکیل و بازگشت اسیران دو طرف به سرعت در دستورکار قرار گیرد. این ابتکار دیپلماتیک بایستی توسط چین، ایران، عربستان و قطر بی درنگ آغاز شود. سپس همکاری اروپا و آمریکا و نهادهای بین المللی جذب شود تا اسراییل را از بزرگترین جنایت شهری بازدارند. دیپلماسی را برای جلوگیری از قتل عام بکار گیرید. ایران آغازگر باشد.
من نظرم از ابتدا این بود که روسیه به احتمال زیاد درگیر  ماجرا است و دیپلماسی ایران یک فرصت استثنایی داشت که با یک تحرک حساب‌شده از یک سو با هماهنگی کشورهای عمده عربی و اسلامی در کنار فلسطینیان قرار گیرد و از سوی دیگری با تجنب از روسان با اروپاییان ارتباط برقرار کند.
البته هر دو انجام نشد.
پرهیز از جنگ

تا چه حد با این گزاره موافقید؟

شرایط ایران از جهت‌هایی کم‌وبیش مشابه شرایط پایان دوره صفویه و از جهت‌هایی شبیه پایان دوره‌ی امپراطوری عثمانی در زمان جنگ جهانی اول است. ورود ایران به هر جنگی در منطقه، مخاطره فروپاشی و تجزیه ایران را در پی دارد. #نگران_ایرانم
آینده جنگ غزه
آینده این جنگ را افکار عمومی جهان تعیین می‌کند. به این گزارش نیویورک تایمز توجه کنید. گزارشی میدانی از بازتاب جنایت‌های اسرائیل در میان دانشجویان دانشگاه‌های امریکا.
https://www.nytimes.com/2023/11/09/us/antisemitic-speech-palestine-israel-protests.html?referringSource=widget&widgetType=top-stories
♦️دموكراسي شهري مادر دموكراسي ملي است

✍️عباس آخوندی، 4/8/1402


🔻بحثي كه براي ايرانيان در حوزه شهرسازي مهم است، تحولي است كه در زندگي شهري رخ داده و بايد آن را درك كرد. شهرهاي ايران اساسا براي كسب و كار مردانه طراحي شده است نه براي حضور اجتماعي زنان. البته اين فقدان فقط مختص ايران نيست، در بسياري از كشورهاي جهان هم تا قرون نوزدهم و اوايل قرن بيستم، شهرها براي حضور اجتماعي مردان طراحي شده بود. اين حرف و اين بحث، شعاري نيست. وقتي شهري را براي حضور اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مردان طراحي مي‌كنيد، اساسا مسائل زيباشناسي، حمل و نقل، طراحي شهري، سازمان اجتماعي، نظام حكمروايي و حقوق شهروندي‌اش متفاوت خواهد بود. اگر قرار است حضور اجتماعي زنان در شهرها ارتقا پيدا كند بايد يك بار ديگر همه مسائل شهرها از نو بازنگري شود. البته اين روند به صورت اتفاقي و دستوري رخ نمي‌دهد و نيازمند آگاهي اجتماعي و تحول تاريخي است. اما نبايد فراموش كرد كه اين مساله، بسيار مهم و كليدي است».

🔻مراسم رونمايي از كتاب «زنان در شهر» نوشته زهرا نژادبهرام با مقدمه عباس آخوندي در محل ساختمان «مجموعه رسانه‌اي اعتماد» با حضور زهرا نژادبهرام (نويسنده)، عباس آخوندي (فعال سياسي و كارشناس حوزه شهري)، الياس حضرتي (صاحب امتياز مجموعه رسانه‌اي اعتماد) و بهروز بهزادي (مدير مسوول روزنامه اعتماد) برگزار شد.

🔻متن کامل را در لینک روبه‌رو بخوانید:
https://vrgl.ir/nrAyL
شادروان دکتر محمد علی اسلامی ندوشن روحش شاد

از او ایران‌شناسی و ایران‌دوستی آموختیم.

کم‌گوی و گزینه‌گو بود.
این متن را امروز خواندم و چهارستون بدنم لرزید.

*برای دختری که هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ!*

🖊️دکتر مجتبی لشکربلوکی
*نشر:* گاهنامه مدیر
■دو سال پیش یک آپارتمان کوچک خریدم که دفتر کارم بشود؛ اما جناب بنگاهی بدون هماهنگی با من برای آپارتمان مستاجری پیدا کرد و قراردادی بست. به بنگاهی اعتراض کردم که من اصلا مستاجر نمی خواستم و چرا بی اجازه چنین کردی!
□با مستاجر قرار گذاشتم که قرارداد را فسخ کنم؛ اما دیدم مستاجر خانم جوان فرهیخته سی ساله ای است که مدرس تاریخ است و پسر شش ساله ای دارد و دو روز در تهران تدریس می کند و دو روز در شهرستان.

●از ملاقاتش خوشحال شدم و گفتم شما همین جا باش ولی خیلی مراقبت کن از همه چیز چون اینجا دفتر انتشارات من است و بعد از یکسال به آن احتیاج دارم و نمی توانم قرارداد را تمدید کنم. دختر هم قبول کرد و ماجرا ختم به خیر شد.

○پنج ماه بعد دختر پیش پدرم آمد که همسر سابقم مرا اذیت و آزار می کند و من می ترسم و می خواهم خانه را عوض کنم یا بروم شهرستان پیش پدرم. پدرم می گوید باشد من اول با شوهر سابقت صحبت می کنم و اتمام حجت می کنم اما اگر فایده نداشت پول تو آماده است، شاید صلاح این باشد که به خانواده ات پناه ببری.

■چند روز گذشت و دیگر از دختر خبری نشد تا اینکه پلیس با پدرم تماس گرفت و گفت که مستاجرتان را کشته اند و معلوم نیست قاتل کیست.
آپارتمان پلمپ شد و ما یقین داشتیم که زن جوان را شوهر سابقش کشته است تا اینکه بعدها معلوم شد پدر و برادرش با اسلحه‌ او را جلوی چشم پسر کوچکش کشته اند و جرمش این بوده که چرا درس خوانده، چرا به تهران آمده، چرا تدریس می کرده و چرا از شوهر معتادش جدا شده است.

□پدری که قاتل بود از ما شکایت کرد و افراد قبیله به آپارتمانم حمله کردند و پلمپ را شکستند و وسایل مقتول را بردند. دیوارها را تخریب کردند و هنوز که هنوز است ما درگیر دادگاه قاتلانیم و همچنان ما را تهدید می کنند و آزار می دهند.

●روزی مادرم به پدر دختر گفت: این دختر چند قرن برای شما زود بود؛ شما لیاقت چنان دختری را نداشتید، او را کشتید تا دیگر نبینیدش تا نفهمید چقدر متعصب و جاهل و بی لیاقتید. نه آن پدر  هرگز مجازات شد نه آن برادر نه آن شوهر سابق!

○نه می دانم قبر آن دختر کجاست و نه می دانم روی سنگ قبرش چه نوشته اند. دختر هم استاد تاریخ بود و هم قربانی تاریخ سرزمینش. من هر روز به مظلومیت چشم های آن پسرک معصوم فکر می کنم که به دیوار اتاقم تکیه داده بود؛ من از او پرسیدم اسمت چیه و کلاس چندمی؟ گفت: اسمم [...] است و سال دیگر به کلاس اول می روم. آن روز او نمی دانست که اسم خودش مظلوم است اسم مادرش مقتول و اسم پدر و پدربزرگ و دایی اش قاتل. پسر بچه را به روستا بردند؛ او هرگز به کلاس  اول نرفت... (بر اساس روایتی واقعی از عرفان نظرآهاری؛ نویسنده و شاعره معاصر)

■تحلیل و تجویز راهبردی
این فاجعه نه اولین بار است که رخ می دهد و نه آخرین بار. آیا بدان معناست که تمام مسوولیت این عمل زشت بر عهده پدر و برادران مقتول است؟ قطعا نه! همه ما مسوولیم. مسوولیم و باید کاری کنیم.

□اخلاقی زیستن فقط به معنای دروغ نگفتن و دزدی نکردن نیست (اخلاق منفی گریز). بلکه اخلاقی زیستن یعنی آگاهی بخشی، مبارزه، روشن کردن و روشن نگاه داشتن چراغ های عقلانیت، عاطفه، امید و آگاهی در جان خویشتن و سپس دیگران(اخلاق مثبت گرا).

●از امروز به بعد هر دختری که از حق خود محروم می شود، هر زنی که مورد سوء‌نیت و سوء‌رفتار قرار می گیرد، هر بانویی که در زندان بی شعوری مردان زندانی می‌شود، من و شما مسوولیم. ما مسوولیم که بنوییسم، بگوییم، فریاد بزنیم، آگاهی ببخشیم، نجات بدهیم، پشتیبانی کنیم. و اگر ننویسیم، نگوییم، فریاد نزنیم، آگاهی نبخشیم، نجات ندهیم و پشتیبانی نکنیم پاسخی در برابر وجدان و جامعه و جهان و خدا نخواهیم داشت. و قطعا اینگونه زندگی هیچگاه اخلاقی نخواهد بود حتی اگر یک دروغ در طول زندگی نگفته باشیم. صرفا با اخلاقی منفی گریز نمی توان اخلاقی زیست.

○اصلا بگذارید از منظری دیگر نگاه کنیم: توسعه وابسته است به جمع عملکرد ما انسان ها. عملکرد ما انسان ها در دو ساحت بیرونی خود را نشان می دهد: رفتار و گفتار. این دو ساحت کاملا وابسته است به سه ساحت درونی: باورها، احساسات و تمایلات.

■اگر توسعه می خواهیم باید گذر کنیم از باورهای نادرست، احساسات نابالغ و تمایلات نامطلوب و این مبارزه می خواهد. صرفا با «زندگی پاکیزه شخصی» نمی توان به توسعه دست یافت.
□توسعه یعنی یادگیری عمیق جمعی. باید باورهای درست، احساسات بجا و تمایلات عقلایی را ترویج و تمرین و گفتگو کنیم. اینجاست که توسعه، مسوولیت اجتماعی و اخلاق مثبت گرا کنار هم قرار می گیرند.
_______
*بازنشر پیام = گسترش دانایی*
_______
💠 *تلگرام*
https://www.tg-me.com/gahname_modir
👨‍💻 *سایت*
http://gahnamemodir.ir/
👩‍💻 *اینستاگرام*
www.instagram.com/gahname_modir
_________
🔲 لطف‌الله میثمی به مثابه‌ی آیینه تاریخ معاصر

🖋عباس آخوندی، 23 آذرماه 1402
🔻در روز 16 آذر امسال آیین نکوداشتی در کانون توحید برای مبارز نستوه جناب آقای مهندس لطف الله میثمی برگزار شد. اینجانب توفیق حضور نداشتم. لیکن، دریغم امد که به‌عنوان یک شهروند در حق او ادای دین نکنم. تمام کسانی که این مهندس مجاهد را می‌شناسند از آزادگی، جوان‌مردی، صداقت، دیانت، پاکی، فداکاری، درستی، غم‌خواری مردم، فروتنی و ده‌ها خویِ نیک و برجسته یاد می‌کنند. من نیز همواره در حضور و در غیاب وی در برابر آزادگی و فروتنی او سرتعظیم فرآورده و می‌آورم. لیکن، در این‌جا می‌خواهم از منظر دیگری به او نگاه کنم. برای من مهندس لطف‌الله میثمی آیینه‌ی تاریخ معاصر ایران است.

🔻دو رخ‌داد 28مرداد 1332، برکناری دکتر مصدق، بازگشت شاه و استحاله مشروطه به نظام سلطنت استبدادی و وابستگی آشکار آن به نیروی خارجی -مشخصا امریکا و در ادامه آن 16آذر همان سال و سرکوب دانشگاه در آستانه ورود نیکسون معاون رییس جمهور وقت امریکا به ایران بازتاب جدایی معنی‌دار ملت از سلطنت و سرخوردگی ملی بودند. می‌توان به‌وضوح چندوچون این دو رخ‌داد تاریخی را در آیینه‌ی مهندس لطف‌الله میثمی به عنوان یک پدیدار و نه یک شخص دید.

🔻در فراگشت دیگرگونی تاریخی ایران نوبت به خیزش 15 خرداد 1342 می‌رسد که بیشتر ماهیتی دینی دارد و پیوند اعتراض‌های مدنی و دینی را به‌یکدیگر مستحکم می‌کند. رخ‌دادی که امید اصلاح نظام سلطنت را در اذهان مخالفان تباه می‌سازد و زمینه را برای شکل‌گیری گروه‌های مبارز مسلح فراهم می‌سازد. باز مهندس لطف‌الله میثمی با پیوستن به سازمان مجاهدین خلق شاخص این جریان اعتراضی زیرزمینی است.

🔻جریان‌های زیرزمینی تحت تاثیر دگرگونی‌ها و استحاله‌های ایدئولوژیک گروه‌گروه می‌شوند تا جایی که در سازمان مجاهدین خلق، گروندان به مارکسیسم به‌طور مسلحانه روبه‌روی دوستان پیشین خود قرار می‌گیرند و کمر به کشتن و نابودی آنان می‌بندند. هرچند، سرویس مخفی قدرت در میان آنان رخنه کرده و بر اتش این اختلاف می‌افزاید، لیکن ژرفای این اختلاف و تعارض و تضاد میان ماهیت باورهای گروه‌های مبارز را نمی‌توان از یاد برد. در این میان، کسانی نیز بودند که وارد این بازی خطرناک نشدند و سره را از ناسره تشخیص دادند. مهندس لطف‌اللله میثمی مبارز استواری است که در این تعارض‌ها دچار لغزش نشد او از بهترین و آگاه‌ترین ناظرانی است که می‌تواند واقعیت این تحول تاریخی را برای ملت ایران آشکار سازد.

🔻در این دوران ایران شاهد شکل‌گیری جریانی اعتراضی به رهبری یک مرجع تقلید با شعار ساختارشکن و بی‌سابقه شاه باید برود است. طرفه آن‌که راه و رسم مبارزه این جریان رادیکال غیر مسلحانه است. لذا همراهی آن با جریان‌های مبارز مسلح با حفظ موضع غیرمسلحانه خویش است. در این رهگذر، گروهی بودند که می‌توانستند هدف را که حذف شاه بود از روش، که دست بردن و یا نبردن به اسلحه بود را به‌درستی تشخیص دهند. دادوستد این دو جریان را نیز باید در آیینه‌ی مهندس میثمی که آن روزگاران در متن تحول‌ها بود.

🔻انقلاب اسلامی پیروز می‌شود و نوبت جدایی صف‌های مبارزان از یکدیگر و یک‌دست شدن حاکمیت می‌رسد. در این رهگذر، نیروهای مخالف رژیم سابق اعم از مبارزان مسلح و غیر مسلح که هضم در جریان روحانیت مبارز نبودند به‌تدریج حذف می‌شوند. سهم و نقش سرویس‌های اطلاعاتی خارجی را نیز نباید از یاد برد. فرایند حذف ساده و آسان نیست. بلافاصله گروهی دست به اسلحه می‌برند و جریان ترورهای کور نیمه‌ی نخست دهه‌ی 60 را دامن می‌زنند. در این روزگا غوغا که هم‌زمان با جنگ است عده‌ای دفاع از سرزمین و وفاداری ملی را بر هر تلاش دیگری ترجیح می‌دهند. تشخیص این اولویت تاریخی را باید در میان شهیدان شاهد و فداکاران ملی جستجو کرد. در این فضا، به رغم تحی است برای بازتاب ترجیح و اولویت منافع ملی بر منافع شخصی، باندی و گروهی.
ریم و کنارزدن میثمی از سوی گروه رجوی در درون زندان در سال‌های منتهی به پیروزی و هم‌چنین پس از پیروزی انقلاب، او متکی به برداشت خود بدون هراس از رویارویی با فشارهای طاقت فرسای روانی سازمان راه درست را آن‌گونه که خود می‌‍‌فهمید انتخاب کرد و در کنار ملت ایران باقی‌ماند. این در حالی است که او چندان روی گشاده‌ای از حاکمیت جمهوری اسلامی نیز ندید و نامهربانی‌های بسیاری را تحمل کرد. ولی بازهم از راه درست خود دست نکشید. البته کسانی چون مهندس بیژن نامدار زنگنه بودند که به نشریه راه مجاهد او در وزارت ارشاد آن زمان پروانه دادند و طرفه آن‌که این کار با موافقت مرحوم شهید بهشتی انجام شد. به‌هرروی، مهندس لطف‌الله میثمی اینه‌ا
🔹متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
https://vrgl.ir/zMgnf
نگاهی به رای دادگاه بین‌المللی لاهه

حسن بهشتی‌پور

صدور رای موقت دادگاه بین المللی لاهه علیه جنایات اسرائیل در غزه
به گزارش خبرگزاری رویترز امروز جمعه ششم بهمن 1402 (26 ژانویه 2024) دادگاه بین المللی دادگستری لاهه به نفع درخواست آفریقای جنوبی برای اقدامات موقت علیه اسرائیل در مورد جنگ غزه رای داد. رئیس دیوان بین المللی دادگستری لاهه (ICJ) نتایج آرا 15 قاضی دادگاه را بیان کرد که رئوس ان به شرح زیر است:
1- شواهد کافی دال بر اختلاف برای پرونده نسل کشی وجود دارد
2- تائید صلاحیت دادگاه برای رسیدگی به شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل او گفت : « ما این اختیار را داریم که در مورد اقدامات اضطراری در پرونده نسل‌کشی علیه اسرائیل تصمیم بگیریم».
3- "اقدامات اسرائیل در غزه با هدف نابودی کلی یا جزئی یک گروه قومی خاص، فلسطینی ها ممکن است نسل کشی باشد."
4- دادگاه بین المللی لاهه دفاعیات اسرائیل برای رد پرونده نسل کشی را رد کرد.
5- دادگاه دریافت که گزارش ها و شواهد ارائه شده توسط آفریقای جنوبی معقول است؛ برخی از حقوقی که آفریقای جنوبی به دنبال آن است، منطقی است
6- دادگاه لاهه تایید میکند که مردم فلسطین در نوار غزه تحت حمایت کنوانسیون نسل کشی قرار دارند.
7- دادگاه اعلام کرد «ما حق فلسطینیان در نوار غزه را برای محافظت در برابر اقدامات نسل کشی می پذیریم؛ دادگاه حق هر دو طرف را در ارائه گزارش و شواهد و ارائه گزارش های صادر شده توسط کمیته های تحقیق و تفحص تضمین می کند.
8- دادگاه عمیقا نگران تلفات جانی در غزه است؛ زیرا تاکنون 25700 فلسطینی کشته شده اند.
9- رئیس دادگاه عملیات نظامی منجر به کشته و ویرانی بسیاری و آواره شدن جمعیت انبوهی شده است. آخرین نشانه حاکی از کشته شدن بیش از 27 هزار فلسطینی و تخریب ده ها هزار خانه است؛ رئیس دادگاه لاهه به سخنان گالانت وزیر دفاع اسرائیل استناد می کند که دو روز پس از 7 اکتبر از محاصره همه جانبه غزه خبر داد. علاوه بر این، رئیس دادگاه لاهه از هرتزوگ رئیس جمهور و کاتز وزیر خارجه اسرائیل نیز نقل قول کرد
10- غزه آشتی ناپذیر شده است. جان و مال مردم غزه گرفته و ویران شده است. فلسطینی ها گروهی هستند که توسط دادگاه محافظت می شوند"
11- دادگاه لاهه، اقدامات اضطراری را در پرونده نسل کشی اسرائیل اعمال می کند، روند دادگاه ادامه دارد.
12-اسرائیل باید فورا نیروهای نظامی خود را ملزم کند که هیچکدام از یک از جنایات فوق الذکر از جمله قتل عمد را انجام ندهند؛ اسرائیل باید گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند
13- اسرائیل باید ظرف یک ماه گزارشی را درباره تمام اقدامات موقت اعمال شده به دیوان ارائه کند؛ اسرائیل باید اقداماتی را برای بهبود وضعیت انسانی در نوار غزه انجام دهد؛ این حکم، تعهدات حقوقی بین المللی را بر اسرائیل تحمیل می کند؛ اسرائیل باید فوراً اطمینان حاصل کند که ارتش خود تخلفات فوق را مرتکب نمی شود؛ اسرائیل باید تامین فوری نیازهای بشردوستانه فوری در نوار غزه را تضمین کند؛ دادگاه یادآور می شود که هر دو طرف تابع قوانین بین المللی هستند و دادگاه خواهان آزادی فوری اسرا است.
آهارون باراک، نماینده دولت اسرائیل در جلسه دادگاه لاهه با صدور همه احکام ICJ مخالفت کرد، اما همه آنها (احکام صادره بر ضد اسرائیل) با اکثریت قاطع و تنها دو مخالف پذیرفته شدند، یعنی 13 رای موافق در برابر تنها 2 رای مخالف.
تحلیل خبر
1- با آنکه این رای ضمانت اجرایی ندارد اما یک رسوایی بزرگ سیاسی ، حقوقی برای اسرائیل محسوب می شود و بر اساس این حکم اسرائیل مجبور است برای حفظ پرستیژ بین المللی خود اقدام هایی انجام دهد. زیرا رسانه ها و افکار عمومی در این مورد نمی توانند بی تفاوت باشند. حداقل این حکم در واقع مستند سازی جنایات اسرائیل در یک دادگاه بین المللی است.
2- صدور این حکم از سوی دادگاه بین المللی در لاهه بار دیگر موید این واقعیت است که اگر به درستی دفاع حقوقی از یک موضوع داشته باشیم هرچند این دادگاه ها تحت نفوذ قدرتها هستند اما زمانی که در دفاع از خود ادله کافی حقوقی و همراه با سندهای غیر قابل تردید ارایه شود می توان این دادگاه ها را به صدور حکم در چارچوب مورد نظر متقاعد کرد .
3- دوران بی توجهی به مجامع بین المللی به بهانه آنکه همه آنها مجری سیاست قدرتهای سلطه جو هستند گذشته است. ایران می تواند با تغییر نگرش صحیح به مجامع بین المللی اهداف خود را از روش های مناسب با زبان حقوق بین الملل که قابل درک برای دیگران باشد، پیش ببرد.
دوستانی که علاقمند هستند که متن کامل رای دادگاه بین‌المللی لاهه را بدانند به پوشه‌ی زیر مراجعه کنند.

https://acrobat.adobe.com/id/urn:aaid:sc:AP:5208c90d-882a-47bc-8a12-2a951b7cea19
 گزارش مراسم بزرگداشت

دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف


درس‌های ماندگار آموزگار «اقتصاد ایران»

گزارش مراسم بزرگداشت دکتر مسعود نیلی در دانشگاه شریف
شماره روزنامه:۵۹۴۱
تاریخ چاپ:۱۴۰۲/۱۱/۱۵
شماره خبر:۴۰۴۳۰۲۳
گروه: سیاست گذاری
دنیای اقتصاد -گروه سیاستگذاری : روز گذشته آیین نکوداشت دکتر مسعود نیلی در دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف با حضور جمعی از دوستان، اقتصاددانان و همکاران این چهره ماندگار برگزار و از دستاوردهای این اقتصاددان قدردانی شد. چکیده صحبت‌های حضار را می‌توان در سه بخش خلاصه کرد. نخست اهمیت حضور نیلی به عنوان استاد علم اقتصاد ایران و توسعه نهاد دانشگاه که به شکل پویا درآمده و در حال حاضر خروجی آن، تحصیلکرده‌ها و اقتصاددانان جوان بسیاری است که می‌توانند به پیشرفت علم اقتصاد در کشور کمک کنند. بخش دیگر، حضور او در جامعه برای توضیح رویدادها و رخدادها با زبان علم اقتصاد است. مسعود نیلی، طی دهه‌های اخیر همواره سعی کرده با حضور در رسانه‌ها، موضوعات فنی اقتصاد را به زبان ساده به عموم مردم توضیح دهد. بخش سوم نیز حضور و اثرگذاری در سیاستگذاری است که نمونه آن خروجی موفق برنامه سوم توسعه اقتصادی است. البته از نگاه او، در این بخش همچنان باید اقتصاددانان تلاش کنند تا سیاستگذاران در نهایت بتوانند در چهارچوب علم اقتصاد عمل کرده و سیاستگذاری کنند و جامعه از این تصمیمات منتفع شود.
اقتصاددانان و صاحب‌نظران از ویژگی‌های دکتر نیلی گفتند / علی محمدی/ دنیای اقتصاد
دکتر مسعود نیلی،‌ اقتصاددان ایرانی و استاد دانشگاه شریف، در گفت‌وگوی صمیمانه‌ای که در مراسم بزرگداشت و به مناسبت بازنشستگی او با حضور محمد طاهری، سردبیر هفته‌نامه «تجارت فردا» و همچنین امینه محمودزاده، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه‌صنعتی شریف برگزار شد حس حضور در این مراسم را تکرارنشدنی عنوان کرد؛ زیرا به گفته او تمام کسانی که دوستشان دارد دور هم جمع شده‌اند. به گفته مسعود نیلی، تماشای چهره تک‌تک کسانی که او دوستشان دارد، برایش بسیار لذت‌بخش و امیدآفرین است. او مهم‌ترین ویژگی این مراسم را عشقی دانست که در آن جریان دارد. نیلی همچنین از همه کسانی که در این جلسه حضور داشتند قدردانی کرد.
دغدغه‌مند اقتصاد از کودکی
این استاد اقتصاد در رابطه با علایق دوران نوجوانی خود که عمدتا ادبیات و رمان‌های بین‌المللی بود گفت: کتاب‌های بینوایان، اولیور توئیست و مردی که می‌خندد به نوعی به داستان فقر می‌پردازند و شاید به همین دلیل بود که من جذب این داستان‌ها شدم. اما پس از آن احساس کردم بهتر است جلوه‌های این مسائل را در محیط بیرون دنبال کنم. نیلی در ادامه تاکید کرد: در رابطه با مسائل اجتماعی و سیاسی، دانشجوی فعال و پیشتازی نبودم اما مطالعه می‌کردم. از یک زمانی به بعد سعی کردم مسائل را قاعده‌مند پیش ببرم. این اقتصاددان ایرانی در پاسخ به سوالی در رابطه با زندگی شخصی خود گفت: دوران زندگی کاری من با زندگی خانوادگی‌ام بسیار منطبق بوده است. من هم خانواده خود را خیلی دوست دارم و هم دانشجویان خودم را. به گفته نیلی وقتی یک استاد می‌بیند که دانشجوی او به مرحله‌ای رسیده است که او را نقد می‌کند برایش بسیار لذتبخش است.

علی محمدی/ دنیای اقتصاد 
بزرگ‌ترین دستاورد
در ادامه نیلی در پاسخ به این سوال که کدام‌یک از دستاوردها و کارهای خود را شاخص می‌داند و با نگاه به گذشته آن را سرآمد تلقی می‌کند، بیان کرد که در زمینه سیاستگذاری، بدون شک برنامه سوم توسعه را مهم‌ترین دستاورد خود می‌داند که هنگام انجام آن، هدفی چون متحول ساختن برنامه‌ریزی در کشور را دنبال می‌کرده است. این اقتصاددان در ادامه به این نکته اشاره کرد که به‌رغم عدم حضور در سازمان برنامه و بودجه در دوران اجرای برنامه سوم، بهترین عملکرد اقتصادی سال‌های بعد از انقلاب در همان سال‌های اجرای برنامه سوم توسعه رقم خورد. نیلی انتخاب بین راه‌اندازی رشته اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف و برنامه سوم توسعه را انتخاب سختی دانست اما در نهایت به راه‌اندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف رای داد. او دو آرزوی خود را راه‌اندازی رشته اقتصاد در دانشگاه شریف و ورود علم اقتصاد به سیاستگذاری کشور اعلام کرد که هرچند در تحقق آرزوی نخست موفق بوده، اما در رسیدن به دومین مورد ناکام مانده است. به گفته این استاد دانشگاه، یک اقتصاددان چهار حوزه برای فعالیت دارد؛ ارتباط با سیاستگذار، برخورد با دانشجویان، مراوده با جامعه اقتصاددانان و در نهایت مواجه شدن با جامعه.

رسالت مسعود نیلی چیست؟
 نیلی در این باره گفت: ما اقتصاددانان، با جامعه به اندازه کافی صحبت نکرده‌ایم و درباره چرایی ایجاد و تداوم مشکلات به اندازه کافی توضیح نداده‌ایم. ما اقتصاددانان همچنان به یک چارچوب واحد برای ارتباط و تبادل نظر نرسیده‌ایم.
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه اکنون چه رسالتی برای خود قائل است، خاطرنشان کرد: دو هدف را به طور جدی دنبال می‌کنم. نخست تخصصی کردن رشته و علم اقتصاد در کشور و دوم رساندن علم اقتصاد به درون متن جامعه و در میان افراد عادی. او بر این نکته تاکید کرد که در نهایت باید برای پیشبرد برخی اهداف صبر زیادی به خرج داد و دستیابی به برخی اهداف لزوما در کوتاه‌مدت ممکن نیست.  او تاکید کرد: دانشگاه مانند خانه من است و همواره اولویت من حضور در دانشگاه بوده و خواهد بود.

شاگرد اول اقتصاد و اخلاق

علینقی مشایخی، استاد دانشگاه صنعتی شریف که مسعود نیلی زمانی شاگرد او بود، در بخشی از این مراسم به سخنرانی پرداخت.
مشایخی گفت: در سال ۱۳۶۱ به اتفاق تعدادی دیگر از همکاران دانشگاهی، دوره کارشناسی ارشد در مهندسی سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی را برای اولین بار در کشور و در دانشگاه صنعتی اصفهان ایجاد کردیم، ‌چون احساس می‌کردیم کشور دچار فقر در این زمینه است. دکتر نیلی به کمک مهندس مومنی پرس‌و‌جو کردند که این چه رشته‌ای است؟ ما هم طوری توضیح دادیم که ایشان جذب شود. وقتی عمیق‌تر متوجه شد که این رشته به درد کشور می‌خورد، آن را با تعهد به اینکه به کشور خدمت کند انتخاب کرد. مهم است که جوانان اهداف خود را ورای منافع شخصی تعیین کنند. زمانی که مسعود نیلی وارد آن دوره شد چون آگاهانه و با عشق انتخاب کرده بود با ولع درس خواند. ظرف دو سال 64 واحد را به جای 32واحد گرفت و شاگرد  اول هم شد.
دکتر نیلی مسوولیت‌پذیر است. هر‌جا از او خواستند مسوولیتی را بپذیرد پذیرفته و روی آن تمرکز کرده است. ویژگی دیگر او استقلال رای مبتنی بر فهمی است که از دانش اقتصاد دارد. مهم نیست که رئیس او یا مسوولان از او چه می‌خواهند بلکه آنچه را می‌فهمد بیان می‌کند. یک ویژگی دیگر او توان مدیریت کارهای گروهی است. برای مثال زمانی برنامه های دوم و سوم را تهیه و تعداد زیادی از کارشناسان را مدیریت می‌کرد که توان بسیار مهمی است. او متواضع و اخلاق‌مدار است.
اما دکتر نیلی با همه این توانایی‌ها یک کار مهم کرد. وقتی که این دانشکده را ایجاد کردیم ایشان یک‌تنه با دعوت از بعضی از همکاران اقتصادی از بیرون، رشته اقتصاد را راه انداخت که هم زحمت بسیاری داشت، هم بسیار مهم و هم در جهت هدف دانشکده بود. مشکل اقتصاد ما سطح نازل فهم سیاستگذاران، استادان و دانشجویان ما از اقتصاد است و این مهم از طریق جذب استعدادها رقم می‌خورد که شاید زمان ببرد اما در حال رخ دادن است. دغدغه‌مندی ویژگی دیگر دکتر نیلی است. در یک کلام ایشان اقتصاددانی دغدغه‌مند و باعث افتخار ماست.
دغدغه‌مند اقتصاد ایران
امیر کرمانی، اقتصاددان و یکی از شاگردان مسعود نیلی، با ارسال یک فایل تصویری، در مراسم بزرگداشت این استاد اقتصاد صحبت کرد.
کرمانی در رابطه با درس‌هایی که از مسعود نیلی آموخته است، گفت: بسیاری از نکات و ویژگی‌های دکتر نیلی مطرح شد که کار من را ساده‌تر می‌کند. یکی از این ویژگی‌ها و درس‌هایی که من از ایشان آموختم، دغدغه عمیق دکتر نیلی برای اقتصاد ایران بود. ایشان در دولت‌های مختلف دغدغه‌مندی خود را نشان دادند. ‌مهم‌ترین کار برای اقتصاد ایران تربیت نسل بعد است و تا موقعی که این درخت به ثمر خودش ننشیند، نمی‌شود انتظار میوه داشت. من به عنوان دانشجوی مسعود نیلی، صبر و متانت خاصی را که دکتر در مقابل دانشجویان دارند فراموش نمی‌کنم. گاهی حرف‌های اشتباه من را به قدری با متانت جواب می‌دادند که خودم متوجه اشتباهم شوم و فضای آرامش در گفت‌وگو با دکتر نیلی به من بسیار کمک کرده است. واقعا برای من آموزنده است که این استاد سعی می‌کنند در چهارچوب آکادمیک اقتصاد و کمی کردن مسائل اقتصاد ایران فعالیت کنند. آن هم در شرایطی که داده‌محور نبودن سیاستگذاری در اقتصاد ایران یک مشکل بسیار بزرگ است، دکتر نقش ویژه‌ای ایفا کردند. درس آخر هم این است که ایشان همیشه تیم‌ساز بودند و وارد هر مساله‌ای در اقتصاد ایران شدند تیمی عمل کردند که این در اقتصاد بسیار مهم است، چون فردی عمل کردن در اقتصاد چندان مطلوب نیست.
اقتصاد‌دان  کاریزماتیک

سید علی مدنی‌زاده، اقتصاددان و رئیس دانشکده اقتصاد و مدیریت شریف، یکی دیگر از افرادی بود که در مراسم بزرگداشت مسعود نیلی سخنرانی کرد.
مدنی‌زاده در این بخش گفت: دکتر نیلی همان باغبانی است که نه تنها مال خویش بلکه عمر خویش را انفاق کرد تا گل‌های دانشکده اقتصاد را دانه دانه بکارد، آب دهد، هرس کند و برای میوه دادن آماده کند. من افتخار آشنایی دکتر نیلی را از سال چهارم دکترای خود داشتم. زمانی که قصد برگشت به کشور را داشتم خاطرم هست که چه مشتاقانه من را به بازگشت تشویق کردند. بعدها فهمیدم برای تسهیل جذب من چقدر تلاش کردند.
طی یک دهه، یک درس را از ایشان آموختم. درس بزرگی که سه ویژگی داشت: پایبندی به اصول اخلاق حرفه‌ای انسانی و اسلامی، ‌سلامت مالی و رعایت هرگونه تضاد منافع.
مسعود نیلی نقش یک رهبر را ایفا کرد. رهبری تحول‌گرا و در عین حال واقع‌گرا،‌ رهبری کاریزماتیک که خوب می‌شنید و خوب گوش می‌کرد تا بهترین آرا را بدون هیچ‌گونه خودرأیی انتخاب کند.
همچنین او رهبری جوان‌گرا بود که به همه جوانان دانشکده پروبال داد. این سه ویژگی به ما یاد داد که چگونه می‌توان بزرگ بود، یک باغ درست کرد و به ما امید ساختن داد. او به عنوان یک اقتصاددان به ما آموخت که چگونه نسبت به مسائل اقتصاد عمیق‌تر فکر کنیم، بهره بگیریم و مسائل سخت اقتصاد کشور را تحلیل کنیم. او به ما آموخت که چگونه می‌توان مسائل پیچیده اقتصاد را نظریه‌پردازی کرد و به زبان ساده توضیح داد و تبدیل به جریان کرد. همچنین مسعود نیلی به ما آموخت که گاهی بزرگی در سکوت است.
روایتگر صادق اقتصاد

محسن جلال‌پور،‌ کارآفرین و فعال اقتصادی، یکی دیگر از سخنرانان مراسم بزرگداشت مسعود نیلی بود که البته به دلیل کسالت نتوانست در این مراسم حضور یابد. به دنبال این موضوع فرهاد نیلی، اقتصاددان و برادر مسعود نیلی، متن سخنرانی او را در این مراسم خواند.
هرچند فرهاد نیلی تاکید کرد اگر مسعود نیلی برادر من نبود و قرار بود امروز درباره چنین عالم، معلم و جریان‌سازی صحبت شود وظیفه داشتم صحبت کنم، اما خود را به دلیل برادری محذور داشتم و می‌دانستم خود او هم مرا محذور می‌دارد. اما در نهایت به دلیل درخواست محسن جلال‌پور، پیام او را برای شما می‌خوانم.
«از اینکه امروز میان شما نیستم، بسیار غمگین و ناراحتم. مدت‌ها بود منتظر چنین لحظه‌ای بودم که به مردی ادای دین کنم که او را می‌ستایم. برای من که دوستان پرکاری در عرصه سیاستگذاری دارم مسعود نیلی نمونه‌ای منحصر‌به‌فرد است. فردی که اگر نظام تصمیم‌گیری به آرمان‌های او اعتماد می‌کرد امروز اقتصاد وضعیت بهتری داشت. از مدت‌ها قبل در همه حال با خودم فکر می‌کردم درباره این مرد چه بگویم. یکی از مهم‌ترین دلایلی که همه ما او را دوست داریم این است که او را آدمی اخلاق‌گرا می‌دانیم.
 شما بهتر از من ویژگی‌های فردی او را می‌شناسید و می‌دانید اهل تزویر و ریا نیستم و دروغ نمی‌گویم. مسعود نیلی پشت‌سر دیگران سخن نمی‌گوید و بسیار صبور است. اما من چند ویژگی مهم را هم به عنوان اخلاق اجتماعی ایشان می‌شناسم. در ذهنیت یک فرد بازاری مثل من، اخلاق در تعهد، انصاف و مردم‌دوستی خلاصه می‌شود. او منصف است و دوست داشتن مردم را مقدم بر دوست داشتن سیاستمداران می‌داند. یکی دیگر از ویژگی‌های او این است که به اصول علمی به معنی واقعی پایبند است. مهم است که فردی که نظرات او بر زندگی مردم اثرگذار است به اصول علمی وفادار باشد.
خصیصه مهم دیگر او این است که هرجا باشد از خود یادگاری به جای می‌گذارد. حساب ذخیره ارزی، دانشکده اقتصاد شریف، مجموعه مطالعات اقتصاد ایران و بسیاری نهادهای دیگر. در کنار این ویژگی‌ها مسعود نیلی همواره دغدغه اقتصاد ایران را دارد. همسر ایشان تعریف می‌کرد نیلی از ترس نقدینگی شب‌ها کابوس تورم می‌بیند. او هیچ‌گاه شهودی نظر نداده و دریافت او از اقتصاد ایران مستند بوده است. او  اقتصاد ایران را به ما آموخته است. هرجا سخنرانی دارد پای صحبت‌هایش می‌نشینم. اهل خانواده است، اما دانشگاه خانواده اوست. اواخر آذر 97 زمانی که از همکاری با دولت وقت کناره‌گیری کرد خوشحال بود که به دانشگاه پناه می‌برد. امروز می‌توانم تصورکنم بازنشستگی او چه خسارتی به دانشگاه می‌زند اما همچنان می‌دانم قطع ارتباط او با دانشگاه چه ضربه‌ای به او می‌زند. شاید درون‌گرا یا کم‌حرف باشد اما نمی‌توانم او را بداخلاق یا جدی تصور کنم. او بسیار طناز و نکته‌سنج است. نیلی در عین حال بسیار فروتن است و هر چه زمان گذشته افتاده‌تر شده است. حرف‌هایش همان حرف‌هاست اما مخاطبش دیگر سیاستمداران نیستند. او انسانی پاک، دوست‌داشتنی و علاقه‌مند به اقتصاد کشور است. اگر نیلی نبود، قطعا اقتصاد ایران یک روایتگر صادق و دانشمند تحلیلگر کم داشت. در انتها برای اینکه یاد مسعود نیلی همیشه زنده بماند، پیشنهاد می‌کنم سازوکاری حمایتی برای این کار طراحی شود. راه مسعود نیلی مستدام باد.»
این گزارش را از آن رو منتشر کردم که به سهم خود به دکتر مسعود نیلی عزیز سپاس گفته باشم. بی‌گمان او در این دوره از تاریخ ایران سهم بسزایی در فرایندهای تصمیم‌سازی داشته، هر چند سیاست‌مدار به پیشنهادهای او اغلب دل نبسته است.
دکتر مسعود نیلی قطعا نقش موثری در توسعه دانش افتصاد در ایران و تربیت نسل جوان اقتصاددانان داشته است.
از درگاه حضرت احدیت سلامتی، شادمانی و کامیابی فزونتر او را خواهانم.
عباس آخوندی
2024/11/17 10:07:02
Back to Top
HTML Embed Code: