💢شرایط امکان پدیدار ایرانشهر در دوره ساسانی
🔸پژوهشی روشمند و مبتنی بر پدیدارشناسی تاریخی و بسیار شنیدنی.
🔸این پایاننامه نشان میدهد که چرا با وجود اینکه مردمان ایرانزمین دارای ادراک و فهم روشنی از هویت ملی خود بهصورت تاریخی بودهاند، اکنون ناتوان در تشکیل دولت ملی و اعمال ارادهی عمومیاند.
@AbbasAkhoundi
🔸پژوهشی روشمند و مبتنی بر پدیدارشناسی تاریخی و بسیار شنیدنی.
🔸این پایاننامه نشان میدهد که چرا با وجود اینکه مردمان ایرانزمین دارای ادراک و فهم روشنی از هویت ملی خود بهصورت تاریخی بودهاند، اکنون ناتوان در تشکیل دولت ملی و اعمال ارادهی عمومیاند.
@AbbasAkhoundi
Audio
صوت نشست "شرایط امکان پدیدار ایرانشهر در دوره ساسانی" با سخنرانی دکتر محمد علی هوشین
💢دولت ملی و پرسش از ایران
🖌عباس آخوندی، آبانماه۱۴۰۰
🔸امروزه ایران با بحرانهای زیادی چون بحران زیست محیطی و اقلیمی، بحران آب و یا در حوزهی اجتماعی؛ زوالِ اخلاق، فروکاستنِ سرمایهی اجتماعی، قطبی شدن شدید جامعه و بیاعتمادی عمومی در تمامی سطوح اجتماعی و سیاسی و در حوزهی اقتصادی؛ روندِ نزولیِ تولید ثروت در کشور؛ رشد GDP در حد صفر و یا منفی و گاهی با شیب بسیار زیاد، تورم مزمن؛ میانگین تورم ۵۲ ساله گذشته ایران بالای ۱۹درصد بوده است. بیثباتیِ بازار، بیکاری بالا و مزمن، عدم تعادل منطقهای و فقیرشدن مستمر مناطق دور از مرکز، و در زمینه تحولات سکونتگاهها، شهرنشینی سریع وبیسامان، چالش کاهش قابلیتِ زندگی و مانعهای حرکت و جابجایی در بین سکونتگاهها و درونِ آنها و در مسالهی امنیت ملی و بینالمللی تهدیدهای فوری و سخت از سوی قدرتهای بزرگ جهانی و نفوذ در سیستمهای امنیتی همسایگان و مسائلی از این دست مواجهیم.
🔸همهی اینها نشان از امتناع در سیاستورزی و ضعف توان حلِّ مساله و مدیریت تعارض در ایران است. حال پرسش بنیادین این است که آیا میتوان تمام این مشکلات را به ضعف نظام حکمرانی تحویل کرد و یا آنکه خود ضعف حکمرانی چه در سطح ملی و چه در سطح محلی خود معلول عاملهای دیگری هستند.
🔻برای مطالعه ادامه متن روی لینک زیر کلیک کنید
📎https://vrgl.ir/sobDQ
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی، آبانماه۱۴۰۰
🔸امروزه ایران با بحرانهای زیادی چون بحران زیست محیطی و اقلیمی، بحران آب و یا در حوزهی اجتماعی؛ زوالِ اخلاق، فروکاستنِ سرمایهی اجتماعی، قطبی شدن شدید جامعه و بیاعتمادی عمومی در تمامی سطوح اجتماعی و سیاسی و در حوزهی اقتصادی؛ روندِ نزولیِ تولید ثروت در کشور؛ رشد GDP در حد صفر و یا منفی و گاهی با شیب بسیار زیاد، تورم مزمن؛ میانگین تورم ۵۲ ساله گذشته ایران بالای ۱۹درصد بوده است. بیثباتیِ بازار، بیکاری بالا و مزمن، عدم تعادل منطقهای و فقیرشدن مستمر مناطق دور از مرکز، و در زمینه تحولات سکونتگاهها، شهرنشینی سریع وبیسامان، چالش کاهش قابلیتِ زندگی و مانعهای حرکت و جابجایی در بین سکونتگاهها و درونِ آنها و در مسالهی امنیت ملی و بینالمللی تهدیدهای فوری و سخت از سوی قدرتهای بزرگ جهانی و نفوذ در سیستمهای امنیتی همسایگان و مسائلی از این دست مواجهیم.
🔸همهی اینها نشان از امتناع در سیاستورزی و ضعف توان حلِّ مساله و مدیریت تعارض در ایران است. حال پرسش بنیادین این است که آیا میتوان تمام این مشکلات را به ضعف نظام حکمرانی تحویل کرد و یا آنکه خود ضعف حکمرانی چه در سطح ملی و چه در سطح محلی خود معلول عاملهای دیگری هستند.
🔻برای مطالعه ادامه متن روی لینک زیر کلیک کنید
📎https://vrgl.ir/sobDQ
@AbbasAkhoundi
ویرگول
دولت ملی و پرسش از ایران
امروزه ایران با بحرانهای زیادی چون بحران زیست محیطی و اقلیمی، بحران آب و یا در حوزهی اجتماعی؛ زوالِ اخلاق، فروکاستنِ سرمایهی اجتماعی،
💢اقتصادسیاسی ایران و معمای آخوندی
🖌پیام افشاردوست، سرپرست تیم گردآوری و تنظیم کتابهای موضوعی عباس آخوندی
🔸حجت کاظمی استاد علومسیاسی دانشگاه تهران معتقد است اگر بعدها کسی بخواهد تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ما را بنویسد، احتمالاً میتواند آن را تاریخ تاسیس یا استقرار نهاد دولت در ایران بنامد. از مشروطه و پیش از آن، تا انقلاب ۵۷ و پس از آن، اقدامات مهمی در راستای استقرار و تثبیت یک دولت مدرن که برخاسته از اراده ملت باشد انجام پذیرفته، اما هنوز این قافله به مقصد نرسیده است. همین امروز نیز به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران همچون محمد فاضلی، مساله ایران، مساله دولت یا آنطور که او میگوید کیفیت حکمرانی است. گویی تمامی امکانهای فراروی از وضعیت نامطلوب کنونی، در همهی ساحتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، متوقف به حل مساله در ساحت سیاست است.
🔸نتایج یک نظرسنجی که توسط ایسپا در دی ماه ۱۳۹۶ یعنی در بحبوحهي اعتراضات انجام شده، نشان میدهد که ۶۹ درصد مردم خواسته معترضان را بهبود وضعیت اقتصادی میدانستهاند. آذر ۹۸ بعد از اعتراضات آبان، نظرسنجی دیگری از سوی ایسپا اینبار در تهران انجام شد که مجدداً نشان میداد بیش از ۶۳ درصد از مردم علت نارضایتی خود را گرانی، بیکاری، معیشت و بهطور کلی وضعیت اقتصادی اعلام کردهاند. نگاهی به لیست نگرانیهای مردم حتی بعد از انتخابات ۱۴۰۰ نیز نشان میدهد که بالاترین اولویتها با اختلاف، مربوط به تورم و گرانی، بیکاری و کاهش درآمد است. این فقط نظر مردم نیست، تحلیلگران معتبری چون مسعود نیلی نیز مهمترین و عاجلترین مساله امروز ایران را مساله تورم میدانند، که از سنخ اقتصادی است. پس چرا کماکان تاکید ما در برونرفت از وضعیت فعلی بر «سیاست» است؟
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید:
📎https://vrgl.ir/Ygfcl
@AbbasAkhoundi
🖌پیام افشاردوست، سرپرست تیم گردآوری و تنظیم کتابهای موضوعی عباس آخوندی
🔸حجت کاظمی استاد علومسیاسی دانشگاه تهران معتقد است اگر بعدها کسی بخواهد تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ما را بنویسد، احتمالاً میتواند آن را تاریخ تاسیس یا استقرار نهاد دولت در ایران بنامد. از مشروطه و پیش از آن، تا انقلاب ۵۷ و پس از آن، اقدامات مهمی در راستای استقرار و تثبیت یک دولت مدرن که برخاسته از اراده ملت باشد انجام پذیرفته، اما هنوز این قافله به مقصد نرسیده است. همین امروز نیز به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران همچون محمد فاضلی، مساله ایران، مساله دولت یا آنطور که او میگوید کیفیت حکمرانی است. گویی تمامی امکانهای فراروی از وضعیت نامطلوب کنونی، در همهی ساحتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، متوقف به حل مساله در ساحت سیاست است.
🔸نتایج یک نظرسنجی که توسط ایسپا در دی ماه ۱۳۹۶ یعنی در بحبوحهي اعتراضات انجام شده، نشان میدهد که ۶۹ درصد مردم خواسته معترضان را بهبود وضعیت اقتصادی میدانستهاند. آذر ۹۸ بعد از اعتراضات آبان، نظرسنجی دیگری از سوی ایسپا اینبار در تهران انجام شد که مجدداً نشان میداد بیش از ۶۳ درصد از مردم علت نارضایتی خود را گرانی، بیکاری، معیشت و بهطور کلی وضعیت اقتصادی اعلام کردهاند. نگاهی به لیست نگرانیهای مردم حتی بعد از انتخابات ۱۴۰۰ نیز نشان میدهد که بالاترین اولویتها با اختلاف، مربوط به تورم و گرانی، بیکاری و کاهش درآمد است. این فقط نظر مردم نیست، تحلیلگران معتبری چون مسعود نیلی نیز مهمترین و عاجلترین مساله امروز ایران را مساله تورم میدانند، که از سنخ اقتصادی است. پس چرا کماکان تاکید ما در برونرفت از وضعیت فعلی بر «سیاست» است؟
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید:
📎https://vrgl.ir/Ygfcl
@AbbasAkhoundi
ویرگول
اقتصادسیاسی ایران و معمای آخوندی
حجت کاظمی استاد علومسیاسی دانشگاه تهران معتقد است اگر بعدها کسی بخواهد تاریخ ۱۵۰ ساله اخیر ما را بنویسد، احتمالاً میتواند آن را تاریخ تاس…
💢از منظر اقتصاد سیاسی به ایران نگاه کنیم
پیام من به همه نیروهای ملی است
باید برداری در میدان قدرت ایجاد کرد
➖گفتوگو با عباس آخوندی درباره اهمیت نگاه از منظر اقتصاد سیاسی به مشکلات کشور
🔹با وزیر سابق و البته متفاوت جمهوری اسلامی، درباره اقتصاد سیاسی ایران و چرخه معیوب آن به گفتوگو نشستیم. آخوندی از اهمیت نگاه اقتصاد سیاسی به مسائل گفت و تاکید کرد دوستداران کشور با هر دغدغهای، از محیطزیست تا شهر و از اقتصاد تا فرهنگ، باید مشکلات حوزه خودشان را از نظرگاه اقتصاد سیاسی ببیند. آخوندی اما تنها اهل نظر نیست و به همین خاطر از راهبردی که او برای کنشورزی خودش در پیش گرفته پرسیدیم. پرسیدیم اگر آخوندی مشکل را نه در «ندانستن» بلکه در برایند نیروهای شبکه قدرت میداند، اقدامات او از جمله چاپ دو جلد کتاب اقتصاد سیاسی و تاکید او بر این بحث چگونه قرار است در برونرفت از این چرخه معیوب اقتصاد سیاسی یاری رساند؟
🔹چه شد که چاپ ۱۰ جلد کتاب موضوعی درباره مواضع خودتان در این سالیان را با دو جلد «اقتصاد سیاسی ایران» آغاز کردید؟ آیا این نشاندهنده تاکید شما بر اهمیت اقتصاد سیاسی بود یا اتفاقی این طور شد؟
🔸من مهندس هستم اما وقتی که در سال 1376 از دولت بیرون آمدم به این فکر بودم که برای حوزه سیاستگذاری عمومی و سیاستگذاری ملی دانشی نظری پیدا کنم. آن وقت در اندیشه این بودم که سطح فناوری و حوزهی فناوری متناسب با وضعیت و شرایط ایران چیست؟ و نحوهی سیاستگذاری توسعه فناوری ملی در ایران چگونه باید باشد؟ بههمینخاطر، دیدم علیرغم سابقهام در حوزه مهندسی باید به سراغ حوزه دانش سیاستگذاری عمومی بروم. باتوجه به مجموعه فعالیتهای اجرایی که در دولت داشتم متوجه شدم که حوزه اصلی بحث، اقتصاد سیاسی است. فهمیدم اگر بخواهیم در ایران امر توسعه بهپیش برود باید دانش اقتصاد سیاسی پابگیرد. واقعیت این است که در حوزه اقتصاد نظری، کتابها، استادان و افراد بسیار برجستهای داریم. ولی حرف اینان هیچوقت به کرسی نمینشیند. این نشان میدهد که کار جای دیگری گیر دارد که از نظر من اقتصاد سیاسی است. به همین خاطر بود که در حوزه دانشی به سراغ اقتصاد سیاسی رفتم و اولویت مباحث من هم به سمت اقتصاد سیاسی کشیده شد. الان هم که دارم مجموعه مطالبم را دستهبندی میکنم با اقتصاد سیاسی شروع کردم.
🔹در معرفی کتاب خودتان نوشتید که برای برونرفت از وضعیت فعلی باید از منظر اقتصاد سیاسی به مشکلات کشور نگاه کرد، در این خصوص بیشتر توضیح میدهید.
🔸در پاسخ قبل کموبیش گفتم، ببینید واقعیت این است که وقتی با دانش نظری اقتصاد مسائل ایران را بررسی کنید، هم صورت مساله روشن است و هم راهحلها. پس چرا مساله حل نمیشود؟ موضوع برمیگردد به رابطه اقتصاد و قدرت. مجموعه نظام قدرت و ارتباطات و شبکه قدرت است که مانع از اجرای اراده ملی و سیاستگذاری ملی مبتنی بر منافع ملی میشود. اقتصاددان میتواند بگویند چه کاری درست است اما گیر کار در این است که شبکه قدرت آن کار را انجام نمیدهد. چون در خیلی جاها با منافع شبکه قدرت در تضاد قرار میگیرد و یا دستِکم در کوتاهمدت موجب صدمهخوردن به منافع آنان میشود و موقعیت اجتماعیشان را به مخاطره میاندازد. در این باره اخیرا آقای دکتر مسعود نیلی اظهار نظر کرده بود. بههمینخاطر است که باید ببینید قدرت مساله اقتصاد را چگونه میبیند. در نهایت باید ببینید چطور میتوانید قدرت را در جهت سیاستگذاری ملی و منطبق با اراده ملی همراستا کنید.
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید:
📎https://vrgl.ir/RnDUq
@AbbasAkhoundi
پیام من به همه نیروهای ملی است
باید برداری در میدان قدرت ایجاد کرد
➖گفتوگو با عباس آخوندی درباره اهمیت نگاه از منظر اقتصاد سیاسی به مشکلات کشور
🔹با وزیر سابق و البته متفاوت جمهوری اسلامی، درباره اقتصاد سیاسی ایران و چرخه معیوب آن به گفتوگو نشستیم. آخوندی از اهمیت نگاه اقتصاد سیاسی به مسائل گفت و تاکید کرد دوستداران کشور با هر دغدغهای، از محیطزیست تا شهر و از اقتصاد تا فرهنگ، باید مشکلات حوزه خودشان را از نظرگاه اقتصاد سیاسی ببیند. آخوندی اما تنها اهل نظر نیست و به همین خاطر از راهبردی که او برای کنشورزی خودش در پیش گرفته پرسیدیم. پرسیدیم اگر آخوندی مشکل را نه در «ندانستن» بلکه در برایند نیروهای شبکه قدرت میداند، اقدامات او از جمله چاپ دو جلد کتاب اقتصاد سیاسی و تاکید او بر این بحث چگونه قرار است در برونرفت از این چرخه معیوب اقتصاد سیاسی یاری رساند؟
🔹چه شد که چاپ ۱۰ جلد کتاب موضوعی درباره مواضع خودتان در این سالیان را با دو جلد «اقتصاد سیاسی ایران» آغاز کردید؟ آیا این نشاندهنده تاکید شما بر اهمیت اقتصاد سیاسی بود یا اتفاقی این طور شد؟
🔸من مهندس هستم اما وقتی که در سال 1376 از دولت بیرون آمدم به این فکر بودم که برای حوزه سیاستگذاری عمومی و سیاستگذاری ملی دانشی نظری پیدا کنم. آن وقت در اندیشه این بودم که سطح فناوری و حوزهی فناوری متناسب با وضعیت و شرایط ایران چیست؟ و نحوهی سیاستگذاری توسعه فناوری ملی در ایران چگونه باید باشد؟ بههمینخاطر، دیدم علیرغم سابقهام در حوزه مهندسی باید به سراغ حوزه دانش سیاستگذاری عمومی بروم. باتوجه به مجموعه فعالیتهای اجرایی که در دولت داشتم متوجه شدم که حوزه اصلی بحث، اقتصاد سیاسی است. فهمیدم اگر بخواهیم در ایران امر توسعه بهپیش برود باید دانش اقتصاد سیاسی پابگیرد. واقعیت این است که در حوزه اقتصاد نظری، کتابها، استادان و افراد بسیار برجستهای داریم. ولی حرف اینان هیچوقت به کرسی نمینشیند. این نشان میدهد که کار جای دیگری گیر دارد که از نظر من اقتصاد سیاسی است. به همین خاطر بود که در حوزه دانشی به سراغ اقتصاد سیاسی رفتم و اولویت مباحث من هم به سمت اقتصاد سیاسی کشیده شد. الان هم که دارم مجموعه مطالبم را دستهبندی میکنم با اقتصاد سیاسی شروع کردم.
🔹در معرفی کتاب خودتان نوشتید که برای برونرفت از وضعیت فعلی باید از منظر اقتصاد سیاسی به مشکلات کشور نگاه کرد، در این خصوص بیشتر توضیح میدهید.
🔸در پاسخ قبل کموبیش گفتم، ببینید واقعیت این است که وقتی با دانش نظری اقتصاد مسائل ایران را بررسی کنید، هم صورت مساله روشن است و هم راهحلها. پس چرا مساله حل نمیشود؟ موضوع برمیگردد به رابطه اقتصاد و قدرت. مجموعه نظام قدرت و ارتباطات و شبکه قدرت است که مانع از اجرای اراده ملی و سیاستگذاری ملی مبتنی بر منافع ملی میشود. اقتصاددان میتواند بگویند چه کاری درست است اما گیر کار در این است که شبکه قدرت آن کار را انجام نمیدهد. چون در خیلی جاها با منافع شبکه قدرت در تضاد قرار میگیرد و یا دستِکم در کوتاهمدت موجب صدمهخوردن به منافع آنان میشود و موقعیت اجتماعیشان را به مخاطره میاندازد. در این باره اخیرا آقای دکتر مسعود نیلی اظهار نظر کرده بود. بههمینخاطر است که باید ببینید قدرت مساله اقتصاد را چگونه میبیند. در نهایت باید ببینید چطور میتوانید قدرت را در جهت سیاستگذاری ملی و منطبق با اراده ملی همراستا کنید.
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید:
📎https://vrgl.ir/RnDUq
@AbbasAkhoundi
ویرگول
از منظر اقتصاد سیاسی به ایران نگاه کنیم
با وزیر سابق و البته متفاوت جمهوری اسلامی، درباره اقتصاد سیاسی ایران و چرخه معیوب آن به گفتوگو نشستیم آخوندی از اهمیت نگاه اقتصاد سیاسی ب…
💢ایدهی ایران
🔸ضعف حکمرانی در ایران منبعث از امتناع از تشکیل دولت ملی مدرن در ایران است. دولت مدرن به مفهوم نابِ آن، امکان شکلگیری ندارد چون مفهوم ملت در ایران با تعارض مواجه است. این تعارض وجود دارد چون مفهومِ ایران به عنوان یک پدیدار تاریخی به حاشیه رانده شده است.
🔸سومین کتاب از مجموعه کوششها و درنگهای یک سیاستمدار انتشار یافت.
@AbbasAkhoundi
🔸ضعف حکمرانی در ایران منبعث از امتناع از تشکیل دولت ملی مدرن در ایران است. دولت مدرن به مفهوم نابِ آن، امکان شکلگیری ندارد چون مفهوم ملت در ایران با تعارض مواجه است. این تعارض وجود دارد چون مفهومِ ایران به عنوان یک پدیدار تاریخی به حاشیه رانده شده است.
🔸سومین کتاب از مجموعه کوششها و درنگهای یک سیاستمدار انتشار یافت.
@AbbasAkhoundi
💢چالشهای ایران از منظر اقتصاد سیاسی
🖌عباس آخوندی - ۱۴۰۰/۸/۲۳
🔸این روزها هیچ تمایلی به انجام مصاحبه و حضور در رسانه و یا فضای مجازی ندارم. باید مدتی منتظر ماند و دید این یکدستی ظاهری و ناهمدلانه که به بهای نادیدهگرفتن حقوق شهروندی بسیاری از ایرانیان و پشتکردن آنان به صحنهی سیاست در ایران حاصل شده چه بهبار خواهد آورد.
🔸با این وجود، به دلیل اینکه موضوع اینگفتوگو بحث پیرامون معرفی نوشتههای شخصیام بود، میبایست حضور مییافتم.
من مدتهاست که به این نتیجه رسیدهام که سیاستورزی در ایران با امتناع جدی مواجه است. و آن بهدلیل ساختاری نادیدهانگاشتن پدیدار تاریخی ایران در سرزمین ایران از یک سو و اضمحلال تدریجی نهادی بهنام کنش سیاسی و ممتنع بودن آن در شرایط فعلی و استحالهشدن کنشگری بهنام سیاستمدار است. دریغ و درد که در ایران سیاست به مفهوم مصلحت سرپوش گذاشتن بر نادیدهانگاشتن مصالح ملی و سیاستمدار نیز اغلب کسی است که به جای آفرینش منافع ملی کسی که آنقدر رندی دارد که بهنام موقعیت شناسی از روی منافع ملی جست بزند.
🔸در این گفتوگو که با اقتصاددان و اندیشمند بهنام، جناب آقای دکتر جعفر خیرخواهان انجام شده در باره چالشهای متاسفانه سترگ ایران از منظر اقتصاد سیاسی به بحث نشستهایم و به معرفی سه جلد از مجموعهی کوششها و درنگهای یک سیاستمدار میپردازیم. امید که مورد نقد نظر دغدغهمندان ایران، ملت و جوانان پژوهشگر ایران قرارگیرد و با نقد خود راهی برای خروج از وضعیت نشان دهند.
https://b2n.ir/r16791
@AbbasAkhoundi
🖌عباس آخوندی - ۱۴۰۰/۸/۲۳
🔸این روزها هیچ تمایلی به انجام مصاحبه و حضور در رسانه و یا فضای مجازی ندارم. باید مدتی منتظر ماند و دید این یکدستی ظاهری و ناهمدلانه که به بهای نادیدهگرفتن حقوق شهروندی بسیاری از ایرانیان و پشتکردن آنان به صحنهی سیاست در ایران حاصل شده چه بهبار خواهد آورد.
🔸با این وجود، به دلیل اینکه موضوع اینگفتوگو بحث پیرامون معرفی نوشتههای شخصیام بود، میبایست حضور مییافتم.
من مدتهاست که به این نتیجه رسیدهام که سیاستورزی در ایران با امتناع جدی مواجه است. و آن بهدلیل ساختاری نادیدهانگاشتن پدیدار تاریخی ایران در سرزمین ایران از یک سو و اضمحلال تدریجی نهادی بهنام کنش سیاسی و ممتنع بودن آن در شرایط فعلی و استحالهشدن کنشگری بهنام سیاستمدار است. دریغ و درد که در ایران سیاست به مفهوم مصلحت سرپوش گذاشتن بر نادیدهانگاشتن مصالح ملی و سیاستمدار نیز اغلب کسی است که به جای آفرینش منافع ملی کسی که آنقدر رندی دارد که بهنام موقعیت شناسی از روی منافع ملی جست بزند.
🔸در این گفتوگو که با اقتصاددان و اندیشمند بهنام، جناب آقای دکتر جعفر خیرخواهان انجام شده در باره چالشهای متاسفانه سترگ ایران از منظر اقتصاد سیاسی به بحث نشستهایم و به معرفی سه جلد از مجموعهی کوششها و درنگهای یک سیاستمدار میپردازیم. امید که مورد نقد نظر دغدغهمندان ایران، ملت و جوانان پژوهشگر ایران قرارگیرد و با نقد خود راهی برای خروج از وضعیت نشان دهند.
https://b2n.ir/r16791
@AbbasAkhoundi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢یلدا مبارک
🔻شب تولد خورشید بر همگان فرخنده باد.
امید که با تکیه بر الطاف خدایی و با بازخوانی حکمت و اندیشه ایرانی از این روزگاران سخت عبور کنیم.
پایان شب سیه سپید است.
@AbbasAkhoundi
🔻شب تولد خورشید بر همگان فرخنده باد.
امید که با تکیه بر الطاف خدایی و با بازخوانی حکمت و اندیشه ایرانی از این روزگاران سخت عبور کنیم.
پایان شب سیه سپید است.
@AbbasAkhoundi
💢زوال سیاست و توسعه فساد
🔸این سخنان از جمله بهترین گفتارهایی بود که در باره تحلیل شرایط اخیر ایران شنیدهام. پیش از این، من به مساله امتناع سیاستورزی در ایران رسیدهبودم. لیکن، در این گفتار آقای دکتر کاشی با تسلط نظری مساله زوال سیاست در ایران را میشکافد. او به فاصله گرفتن سیاست و یا به عبارت دیگر حوزهی قدرت؛ اعم از کسانی که در قدرت هستند و سیاستمدارانی که در پی خلق قدرت برای شکلدهی به امر سیاسی کارآمد هستند از مسالههای واقعی زندگی مردم اشاره میکند. او بهخوبی نشان میدهد که چگونه این فاصلهگیری موجب جدایی سیاستمداران از زندگی واقعی مردم و ناهمزبانی آنان با مردم شدهاست. لذا، زبان سیاستمداران در عمل فاقد قدرت انتقال مفهوم به جامعه و ایجاد حس برانگیزاننده در میان آنان شدهاست. افسوس که مصاحبه کننده، در ادامه از ایشان درباره یک چارچوب خروج از بنبست پرسش نمیکند. چون، ایشان در جایی میگوید که من ناامید نیستم. کسی که هم نظریه زوال سیاست را میدهد و هم میگوید ناامید نیست، قاعدتا چارچوبی نظری برای آغازی نو دارد. باید، درآینده، منتظر شنیدن ادامه سخنان ایشان باشیم.
🖌عباس آخوندی
📝📝پایان سیاست و آغاز فساد
✍ محمد جواد غلامرضا کاشی
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
♈️واقعیت این است که سیاست به پایان رسیده و میدانی برای بازیکردن باقی نمانده است. در چنین شرایطی، حلقههای وصل بین متن زندگی و قدرت سیاسی گسیخته میشوند و تنها چیزی که در عرصه سیاسی ظهور میکند، اشکال مختلف فساد است.
♈️ما در دوران زوال امر سیاسی به سر میبریم و گویی همه منتظر ظهور فصلی جدید در مناسبات سیاسی ایران هستند. در سرآغاز تاسیس رژیمهای پس از انقلاب، سؤال اساسی این است که آیا قرار است مردم حکومت کنندیا نخبگان و ایدئولوگهای انقلاب جریان امور را در دست بگیرند؟ در انقلاب خودمان، آقای طالقانی در آخرین خطبه نماز جمعه بهصراحت اعلام میکند که زمام امور باید به مردم سپرده شود. اما به نظر میرسد از همان اوایل انقلاب دو صدا داریم: صدایی که معتقد است بعد از انقلاب کار باید به مردم سپرده شود و نگاهی که میگوید نخبگان انقلاب باید کار را در دست بگیرند.
♈️پاکترین و صادقترین انقلابیون، از روزی که بر صندلی قدرت مینشینند، ارتباط خود با منطق زندگی روزمره را از دست میدهند و هرچه بیشتر صادق و دلسپرده ارزشها باشند، بیشتر از این منطق دور میشوند. مردم اما برخلاف حاکمان، با منطق زندگی سروکار دارند، متکثر و متنوع هستند و تعهد تام به یکسری آرمانها ندارند. در چنین شرایطی، شکاف بین آرمانهای انقلابی از منطق زندگی مردم روزبهروز بیشتر میشود و امکان دیالوگ و تبادلنظر بین مردم و گروه حاکم کمتر و کمتر میشود.
♈️ در نتیجه این تناقض، دو جریان مقابل هم قرار گرفتند: جریانی که بر ارزشها پافشاری میکند و مردمی که تأکید بر منطق زندگی روزمره دارند؛ اما هر دو نگاه معیوب است. نگاه ارزشی، ارتباط خود با زندگی روزمره را از دست میدهد و در معنای دقیق سیاسی «فضیلتمند» نیست. منطق زندگی روزمره هم با جداشدن از آرمانها، تبدیل به نوعی خودخواهی و فردگرایی ضداجتماعی شده و از فضیلت تهی میشود. جامعهای هم که از فضیلت تهی شود، حتماً از اخلاق تهی خواهد شد.
♈️نتیجه چنین مناسباتی، شکل گیری نوع نظم سرکوبگرانه است که در آن، ارزشها در عین متعالیبودن، روح خود را از دست میدهند و ضدجامعه میشوند و حاکمان هم با جامعه بیگانه میشوند. جامعه هم احساس بیپناهی میکند و هر روز بیقدرتتر و بیسامانتر میشود و حس فلاکت گریبانش را میگیرد. این مسئله خود را در میل شدید به مهاجرت نشان میدهد.
♈️واقعیت این است که سیاست به پایان رسیده و میدانی برای بازیکردن باقی نمانده است. در چنین شرایطی، حلقههای وصل بین متن زندگی و قدرت سیاسی گسیخته میشوند و تنها چیزی که در عرصه سیاسی ظهور میکند، اشکال مختلف فساد است. در چنین وضعیتی، نظام سیاسی نمیتواند به مسائل اساسی مردم بیندیشد و اگر بیندیشد قدرت درمانش را ندارد و هیچ کار بزرگی نمیتواند بکند؛ در نتیجه سیاست نمایش و وعده را در پیش میگیرد. تمام میدانهای اجتماعی در ٢٠ سال اخیر ضعیف شدهاند و تنها نهادهایی امکان کنشگری دارند که در ساختار رسمی قدرت بازی کنند.
🔰گزیدهای از گفتوگو با سیما فکر
https://simafekr.com/video/26818/
@AbbasAkhoundi
🔸این سخنان از جمله بهترین گفتارهایی بود که در باره تحلیل شرایط اخیر ایران شنیدهام. پیش از این، من به مساله امتناع سیاستورزی در ایران رسیدهبودم. لیکن، در این گفتار آقای دکتر کاشی با تسلط نظری مساله زوال سیاست در ایران را میشکافد. او به فاصله گرفتن سیاست و یا به عبارت دیگر حوزهی قدرت؛ اعم از کسانی که در قدرت هستند و سیاستمدارانی که در پی خلق قدرت برای شکلدهی به امر سیاسی کارآمد هستند از مسالههای واقعی زندگی مردم اشاره میکند. او بهخوبی نشان میدهد که چگونه این فاصلهگیری موجب جدایی سیاستمداران از زندگی واقعی مردم و ناهمزبانی آنان با مردم شدهاست. لذا، زبان سیاستمداران در عمل فاقد قدرت انتقال مفهوم به جامعه و ایجاد حس برانگیزاننده در میان آنان شدهاست. افسوس که مصاحبه کننده، در ادامه از ایشان درباره یک چارچوب خروج از بنبست پرسش نمیکند. چون، ایشان در جایی میگوید که من ناامید نیستم. کسی که هم نظریه زوال سیاست را میدهد و هم میگوید ناامید نیست، قاعدتا چارچوبی نظری برای آغازی نو دارد. باید، درآینده، منتظر شنیدن ادامه سخنان ایشان باشیم.
🖌عباس آخوندی
📝📝پایان سیاست و آغاز فساد
✍ محمد جواد غلامرضا کاشی
استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
♈️واقعیت این است که سیاست به پایان رسیده و میدانی برای بازیکردن باقی نمانده است. در چنین شرایطی، حلقههای وصل بین متن زندگی و قدرت سیاسی گسیخته میشوند و تنها چیزی که در عرصه سیاسی ظهور میکند، اشکال مختلف فساد است.
♈️ما در دوران زوال امر سیاسی به سر میبریم و گویی همه منتظر ظهور فصلی جدید در مناسبات سیاسی ایران هستند. در سرآغاز تاسیس رژیمهای پس از انقلاب، سؤال اساسی این است که آیا قرار است مردم حکومت کنندیا نخبگان و ایدئولوگهای انقلاب جریان امور را در دست بگیرند؟ در انقلاب خودمان، آقای طالقانی در آخرین خطبه نماز جمعه بهصراحت اعلام میکند که زمام امور باید به مردم سپرده شود. اما به نظر میرسد از همان اوایل انقلاب دو صدا داریم: صدایی که معتقد است بعد از انقلاب کار باید به مردم سپرده شود و نگاهی که میگوید نخبگان انقلاب باید کار را در دست بگیرند.
♈️پاکترین و صادقترین انقلابیون، از روزی که بر صندلی قدرت مینشینند، ارتباط خود با منطق زندگی روزمره را از دست میدهند و هرچه بیشتر صادق و دلسپرده ارزشها باشند، بیشتر از این منطق دور میشوند. مردم اما برخلاف حاکمان، با منطق زندگی سروکار دارند، متکثر و متنوع هستند و تعهد تام به یکسری آرمانها ندارند. در چنین شرایطی، شکاف بین آرمانهای انقلابی از منطق زندگی مردم روزبهروز بیشتر میشود و امکان دیالوگ و تبادلنظر بین مردم و گروه حاکم کمتر و کمتر میشود.
♈️ در نتیجه این تناقض، دو جریان مقابل هم قرار گرفتند: جریانی که بر ارزشها پافشاری میکند و مردمی که تأکید بر منطق زندگی روزمره دارند؛ اما هر دو نگاه معیوب است. نگاه ارزشی، ارتباط خود با زندگی روزمره را از دست میدهد و در معنای دقیق سیاسی «فضیلتمند» نیست. منطق زندگی روزمره هم با جداشدن از آرمانها، تبدیل به نوعی خودخواهی و فردگرایی ضداجتماعی شده و از فضیلت تهی میشود. جامعهای هم که از فضیلت تهی شود، حتماً از اخلاق تهی خواهد شد.
♈️نتیجه چنین مناسباتی، شکل گیری نوع نظم سرکوبگرانه است که در آن، ارزشها در عین متعالیبودن، روح خود را از دست میدهند و ضدجامعه میشوند و حاکمان هم با جامعه بیگانه میشوند. جامعه هم احساس بیپناهی میکند و هر روز بیقدرتتر و بیسامانتر میشود و حس فلاکت گریبانش را میگیرد. این مسئله خود را در میل شدید به مهاجرت نشان میدهد.
♈️واقعیت این است که سیاست به پایان رسیده و میدانی برای بازیکردن باقی نمانده است. در چنین شرایطی، حلقههای وصل بین متن زندگی و قدرت سیاسی گسیخته میشوند و تنها چیزی که در عرصه سیاسی ظهور میکند، اشکال مختلف فساد است. در چنین وضعیتی، نظام سیاسی نمیتواند به مسائل اساسی مردم بیندیشد و اگر بیندیشد قدرت درمانش را ندارد و هیچ کار بزرگی نمیتواند بکند؛ در نتیجه سیاست نمایش و وعده را در پیش میگیرد. تمام میدانهای اجتماعی در ٢٠ سال اخیر ضعیف شدهاند و تنها نهادهایی امکان کنشگری دارند که در ساختار رسمی قدرت بازی کنند.
🔰گزیدهای از گفتوگو با سیما فکر
https://simafekr.com/video/26818/
@AbbasAkhoundi
🔻زخم برجام را ببندید
در حالیکه خرس سیبری بههرروی، در تله افتاده، هرلحظه ممکن است که کسانی به زخمهای کهنه نیشتر بزنند و نام آن را شجاعت و مقاومت بگذارند و ملت ایران را گرفتار نزاع بیپایان کنند.
در چنین شرایطی سیاستمداران ملی دو چشم دارند، چند چشم باید وام بگیرند و مراقب شرایط باشند.
زخم برجام را ببندید، پیش از آنکه پیش از این دیر شود.
@AbbasAkhoundi
در حالیکه خرس سیبری بههرروی، در تله افتاده، هرلحظه ممکن است که کسانی به زخمهای کهنه نیشتر بزنند و نام آن را شجاعت و مقاومت بگذارند و ملت ایران را گرفتار نزاع بیپایان کنند.
در چنین شرایطی سیاستمداران ملی دو چشم دارند، چند چشم باید وام بگیرند و مراقب شرایط باشند.
زخم برجام را ببندید، پیش از آنکه پیش از این دیر شود.
@AbbasAkhoundi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌱نوروز بر شما و همه مردمان حوزهی تمدنی ایران سبز باد.
Forwarded from اتچ بات
📃افولِ اتوپیا
✍️ #محمد_آخوندپور_امیری
🔷نظارهگر ویدیوی ارسالی باشید (انتهای متن). آنچه که بر روی عرشه کشتی حمل می شود مجسمه ای است فروافتاده، بی رمق و تَرک خورده از یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین سیاستمداران قرن بیستم. نامش با انقلاب بلشویکی پیوندی وثیق دارد. انقلابی که در ابتدا آرمان های مارکسیسم را با صدایی رسا فریاد می زد؛ اما دیرزمانی نپایید که نشان داد بیش از آنکه به اندیشه ای رهایی بخش مبدّل گردد، نوعی سرمایه داری دولتی را جایگزین سرمایه داری بازار ساخته است. لنین در زُمره آن نخبگانی است که قرار بود تاریخِ فردایِ بشریت نامش را به بزرگی بر زبان آورد و آن هنگام که نامش بر زبان ها جاری می شود کلاهِ احترام از سر بردارد. هرگز به مجسمه فروافتاده اش به دیده حملِ تکه سنگی بی روح نظاره نکنید.
🔷و چه قرنِ شگفت آوری است قرن بیستم و چه نام آورانی که در این قرن پُر آشوب در دلِ تاریخی خواندنی ظهور نمودند. قرن اتوپیاگرایانی همچون لنین که قرار بود روزگاری دودمان امپریالیسم جهانی را در هم بپیچند؛ اما خود تنها یادگاری گشتند در دلِ تاریخ پر فراز و نشیب این قرن. و در این تشییع جنازه بی شکوه، این چنین در میانِ انبوهی از تهی گشتگی و استیصال، مجسمه ای از او در میانِ دویدن های مردمان متعجب در پی مجسمه ای فروافتاده، در دلِ آبهای آرام رهسپار ابدیگاهی نامعلوم می شود.
🔷سراسر تاریخ را که نیک بنگرید سرشار است از چنین تشییع جنازه های بی رمق و رنگ باخته از آدمیانی که زمانی سودای فتح جهان را در دل می پروراندند. آمده بودند رهایی انسان را از زنجیرهای ستُرگ استبداد، استعمار و بردگی فریاد زنند، اما خب زنجیرهای بس قطورتر از بردگی را بر گردن آدمیان آویختند.
🔷آنان که حتی نتوانستند جهانِ خود را بهشتی رویایی برای زیستنی ماندگار سازند، نهایتاً خرابه ای تیره و تاریک از خود به یادگار گذاشتند و اینچنین دیرزمانی نپایید که همراه با تشییع پیکر خود، خاکسپاری دو چندانباشکوه تر را برای تمام ایدئولوژی های اتوپیاگرا را بهمراه آوردند. بدرقه مجسمه لنین، تنها وداع با نامی به غایت آشنا در دلِ زمانه خود و اعصار پس از خود نبود که وداع با همه آرمانشهرهایی بود که می پنداشتیم روزگاری نه چندان دور ما را به سر منزلِ امن و آسایش رهسپار خواهند نمود.
🔷نمی دانم جهانِ پس از ایدئولوژی های آرمانگرا، جهانی زیباتر از گذشته خواهند بود و یا تیره تر از آن، اما بهرروی تجربه زیستِ جدیدِ تهی از هرگونه آرمانشهرگرایی را نیز باید تجربه نمود. شاید روزی مجسمه های بی روح سده کنونی را نیز بر عرشه های کشتی بی بازگشت، این چنین غریبانه در میانِ موجی از بهت و حیرت مردمان حمل نمایند. بقول کارل مارکس: هر آنچه سخت است دود می شود و به هوا می رود.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
✍️ #محمد_آخوندپور_امیری
🔷نظارهگر ویدیوی ارسالی باشید (انتهای متن). آنچه که بر روی عرشه کشتی حمل می شود مجسمه ای است فروافتاده، بی رمق و تَرک خورده از یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین سیاستمداران قرن بیستم. نامش با انقلاب بلشویکی پیوندی وثیق دارد. انقلابی که در ابتدا آرمان های مارکسیسم را با صدایی رسا فریاد می زد؛ اما دیرزمانی نپایید که نشان داد بیش از آنکه به اندیشه ای رهایی بخش مبدّل گردد، نوعی سرمایه داری دولتی را جایگزین سرمایه داری بازار ساخته است. لنین در زُمره آن نخبگانی است که قرار بود تاریخِ فردایِ بشریت نامش را به بزرگی بر زبان آورد و آن هنگام که نامش بر زبان ها جاری می شود کلاهِ احترام از سر بردارد. هرگز به مجسمه فروافتاده اش به دیده حملِ تکه سنگی بی روح نظاره نکنید.
🔷و چه قرنِ شگفت آوری است قرن بیستم و چه نام آورانی که در این قرن پُر آشوب در دلِ تاریخی خواندنی ظهور نمودند. قرن اتوپیاگرایانی همچون لنین که قرار بود روزگاری دودمان امپریالیسم جهانی را در هم بپیچند؛ اما خود تنها یادگاری گشتند در دلِ تاریخ پر فراز و نشیب این قرن. و در این تشییع جنازه بی شکوه، این چنین در میانِ انبوهی از تهی گشتگی و استیصال، مجسمه ای از او در میانِ دویدن های مردمان متعجب در پی مجسمه ای فروافتاده، در دلِ آبهای آرام رهسپار ابدیگاهی نامعلوم می شود.
🔷سراسر تاریخ را که نیک بنگرید سرشار است از چنین تشییع جنازه های بی رمق و رنگ باخته از آدمیانی که زمانی سودای فتح جهان را در دل می پروراندند. آمده بودند رهایی انسان را از زنجیرهای ستُرگ استبداد، استعمار و بردگی فریاد زنند، اما خب زنجیرهای بس قطورتر از بردگی را بر گردن آدمیان آویختند.
🔷آنان که حتی نتوانستند جهانِ خود را بهشتی رویایی برای زیستنی ماندگار سازند، نهایتاً خرابه ای تیره و تاریک از خود به یادگار گذاشتند و اینچنین دیرزمانی نپایید که همراه با تشییع پیکر خود، خاکسپاری دو چندانباشکوه تر را برای تمام ایدئولوژی های اتوپیاگرا را بهمراه آوردند. بدرقه مجسمه لنین، تنها وداع با نامی به غایت آشنا در دلِ زمانه خود و اعصار پس از خود نبود که وداع با همه آرمانشهرهایی بود که می پنداشتیم روزگاری نه چندان دور ما را به سر منزلِ امن و آسایش رهسپار خواهند نمود.
🔷نمی دانم جهانِ پس از ایدئولوژی های آرمانگرا، جهانی زیباتر از گذشته خواهند بود و یا تیره تر از آن، اما بهرروی تجربه زیستِ جدیدِ تهی از هرگونه آرمانشهرگرایی را نیز باید تجربه نمود. شاید روزی مجسمه های بی روح سده کنونی را نیز بر عرشه های کشتی بی بازگشت، این چنین غریبانه در میانِ موجی از بهت و حیرت مردمان حمل نمایند. بقول کارل مارکس: هر آنچه سخت است دود می شود و به هوا می رود.
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
Telegram
attach 📎
عباس آخوندی
📃افولِ اتوپیا ✍️ #محمد_آخوندپور_امیری 🔷نظارهگر ویدیوی ارسالی باشید (انتهای متن). آنچه که بر روی عرشه کشتی حمل می شود مجسمه ای است فروافتاده، بی رمق و تَرک خورده از یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین سیاستمداران قرن بیستم. نامش با انقلاب بلشویکی پیوندی…
و شگفت آنکه از جمله معدود حکومتهایی که هنوز وفادار به اندیشهها و روشهای او هستند ج.ا.ا است. صدا و سیما برترین گواه است. چه بسیار مقامها و روحانیان ایران که دانسته و یا ندانسته پیرو اویند. و باز شگفت آنکه هیچیک از دولتهای پس از انقلاب، مجالس و دستگاه قضا هیچگاه جرات نه گفتن به نظریههای مارکسیست لنینیستی را نداشتند و علیرغم همه شعارها تا پایان وفادار به آن ماندند و هستند.
💢فردوسی، بهار و حال ناخوش ایران
➖دردا و دریغا وطن من
🖌عباس آخوندی | ۲۵/اردیبهشت/۱۴۰۱
🔹حال ایران سخت ناخوش است و همه در پی چارهجویی فردی و یا جمعی هستند. لیکن، گوییا زندگی در اضطراب بخشی از سرنوشت ایرانیان بوده و هست. تاریخ نشان میدهد که هزار سال پیش فردوسی حکیم در زیر حاکمیت محمود غزنوی دچار همین اضطراب بوده است. صد سال پیش نیز وقتی ملکالشعرای بهار دستاوردهای مشروطه را در حال از دستشدن میدیده، شوریده و سراسیمه بودهاست. نکته مهم نحوهی رویارویی این دو بزرگ تاریخ ایران با این وضعیت بودهاست. هر دو بزرگ ریشه را در غربت ایران در ایران تشخیص دادهاند. لذا، بیش از اینکه به مسائل روزهمره بپردازند مساله ایران را مطرح کردهاند. چون نیک تشخیص دادهبودند که شرایط نابههنجار روز ایران ریشه در فراموشی هویت ایران پس از ورود عربان مسلمان به آن و پدیداری به نام ایران پس از نهضتی به نام مشروطه است.
🔹امروزه که به شرایط ایران نگاه میکنم مساله این است که بیش از 40 سال است که انقلاب گذشته است و همچنان مساله ایران به فراموشی سپرده شده و یک سری آموزههایی بیبنیان به نام دین و یا مارکسیسم وطنی جایگزین مفهوم ملت ایران شدهاست. شوربختانه، نخبگان سیاسی و دولتمردان سرگشته و حیران بدون توجه به ریشه و با تکیه به همان آموزههایی که ایران را در این وضعیت گرفتار کردهاند، در پی چاره جویی هستند. صحنهی سیاسی ایران صحنه اتهامزنی، هتاکی و بیحیثیت سازی افراد نسبت به یکدیگر شدهاست. یکی بحث سیاست خارجی، برجام و افایتیاف و نظیرهای آن را به میان میآورد و دیگری در پی اتوپیاهای قدسی؛ فارغ از جریان فسادهایی که در پناه آنها است میباشد. و واقعیت آن است که چنانچه هر یک از این دو حاکمیت مطلق یابند هیچ رهیافتی برای برونبرد ایرانیان از این وضعیت ندارند. همچنانکه هماکنون، یکی از آنان در حال حاضر فعال مایشاء است و در عین حال سرگشته و حیران کاسه چهکنم به دست گرفتهاست. چرا که آنان ایران را نمیشناسند. آن را فراموش کردهاند و فاقد نظریه روشن برای حاکمیت ملی و استقرار دولتِ مدرن ملی میباشند و به آن حس تعلق ندارند.
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید
🗒https://vrgl.ir/BKuG5
@AbbasAkhoundi
➖دردا و دریغا وطن من
🖌عباس آخوندی | ۲۵/اردیبهشت/۱۴۰۱
🔹حال ایران سخت ناخوش است و همه در پی چارهجویی فردی و یا جمعی هستند. لیکن، گوییا زندگی در اضطراب بخشی از سرنوشت ایرانیان بوده و هست. تاریخ نشان میدهد که هزار سال پیش فردوسی حکیم در زیر حاکمیت محمود غزنوی دچار همین اضطراب بوده است. صد سال پیش نیز وقتی ملکالشعرای بهار دستاوردهای مشروطه را در حال از دستشدن میدیده، شوریده و سراسیمه بودهاست. نکته مهم نحوهی رویارویی این دو بزرگ تاریخ ایران با این وضعیت بودهاست. هر دو بزرگ ریشه را در غربت ایران در ایران تشخیص دادهاند. لذا، بیش از اینکه به مسائل روزهمره بپردازند مساله ایران را مطرح کردهاند. چون نیک تشخیص دادهبودند که شرایط نابههنجار روز ایران ریشه در فراموشی هویت ایران پس از ورود عربان مسلمان به آن و پدیداری به نام ایران پس از نهضتی به نام مشروطه است.
🔹امروزه که به شرایط ایران نگاه میکنم مساله این است که بیش از 40 سال است که انقلاب گذشته است و همچنان مساله ایران به فراموشی سپرده شده و یک سری آموزههایی بیبنیان به نام دین و یا مارکسیسم وطنی جایگزین مفهوم ملت ایران شدهاست. شوربختانه، نخبگان سیاسی و دولتمردان سرگشته و حیران بدون توجه به ریشه و با تکیه به همان آموزههایی که ایران را در این وضعیت گرفتار کردهاند، در پی چاره جویی هستند. صحنهی سیاسی ایران صحنه اتهامزنی، هتاکی و بیحیثیت سازی افراد نسبت به یکدیگر شدهاست. یکی بحث سیاست خارجی، برجام و افایتیاف و نظیرهای آن را به میان میآورد و دیگری در پی اتوپیاهای قدسی؛ فارغ از جریان فسادهایی که در پناه آنها است میباشد. و واقعیت آن است که چنانچه هر یک از این دو حاکمیت مطلق یابند هیچ رهیافتی برای برونبرد ایرانیان از این وضعیت ندارند. همچنانکه هماکنون، یکی از آنان در حال حاضر فعال مایشاء است و در عین حال سرگشته و حیران کاسه چهکنم به دست گرفتهاست. چرا که آنان ایران را نمیشناسند. آن را فراموش کردهاند و فاقد نظریه روشن برای حاکمیت ملی و استقرار دولتِ مدرن ملی میباشند و به آن حس تعلق ندارند.
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید
🗒https://vrgl.ir/BKuG5
@AbbasAkhoundi
ویرگول
فردوسی، بهار و حال ناخوش ایران | دردا و دریغا وطن من
حال ایران سخت ناخوش است و همه در پی چارهجویی فردی و یا جمعی هستند. لیکن، گوییا زندگی در اضطراب
💢فساد سیستماتیک در نظام مهندسی ساختمان
🔻در گفتگو با هفتهنامه صدا
این گفتگو در پی واکاوی کارشناسی ناکارکردی سیستماتیک نظام مهندسی ساختمان در ایران است. و هدف از آن بررسی کاستیهای فرایندی در نظام مهندسی و کنترل ساختمان و با هدف یادگیری جمعی است تا از تکرار چنین وقایعی جلوگیری شود. البته که از هر نقد کارشناسی استقبال میکنم.
در نهایت، پیشنهاد من در این است که دولت به دانشگاهی چون دانشگاه تهران ماموریت دهد تا هم از حیث فنی و هم از حیث مدیریتی، حقوقی و حتی اجتماعی این پدیده را با جزئیات مورد بررسی قرار دهد و یک گزارش علمی مستقل از حب و بغض و با شرافت علمی تهیه کند و انتشار دهد. دولت باید متعهد شود که جلوی انتشار گزارش را نگیرد و هر چه بود منتشر شود و دانشگاه تهران نیز متعهد شود که شوراهای علمی دانشکدهها استادان بررسیکننده را تعیین کنند؛ و نه ریسس دانشگاه، تا شبههی دخالت در تعینن افراد بررسی کننده به میان نیاید.
🔸حادثه ریزش ساختمان در آبادان تداعی کننده حادثه ریزش ساختمان پلاسکو در تهران بود. چرا این حوادث در حوزه ساختمان سازی در کشور ما تکرار می شود؟
🔹ساختمان پلاسکو و ساختمان متروپل آبادان از نظر فنی دو موضوع کاملاً متفاوت هستند. ساختمان پلاسکو تحت تاثیر بهرهبرداری غلط و بعد از حادثه، مدیریت غلط سانحه و ضعف فرماندهی اطفای حریق ساختمان، سانحه رخ داد اما ساختمان متروپل آبادان در واقع ناظر بر ضعف کنترلِ ساختمان رخ دادهاست . از نظر فنی بین این دو سانحه تفاوت وجود دارد زیرا ساختمان پلاسکو بیش از ۵۰ سال کار کرده است و بهره برداری غلط موجب این حادثه شده اما متروپل آبادان به مرحله بهره برداریِ کامل لرسیده و قبل از تکمیل ساخت، ساختمان ریزش کردهاست. بنابراین، از نظر فنی دو موضوع کاملا متفاوتاند و نباید مقایسه یکسان کرد.
🔸به نظر شما علت اصلی ریزش ساختمان متروپل آبادان چیست؟ سهم تخلف نهادهای نظارتی همچون سازمان مهندسی و شهرداری آبادان چه میزان است؟
🔹از آنجا که ساختمان متروپل آبادان را از نزدیک ندیدهام، نمیتوانم درباره این ساختمان اظهارنظر فنی داشته باشم. باید این اظهارنظر توسط کسانی انجام شود که درباره نحوه محاسبات، طراحی و نظارت ساختمان بررسیهای دقیقی انجام داده باشند. اما در مجموع موضوعی که با توجه به وقوع این حادثه توییت کردم این است که از نظر من نظام مهندسی ساختمان ایران دچار بدکارکردی است. درباره بدکارکردی کلی نظام مهندسی و کنترل ساختمان ایران میتوانم اظهارنظر کنم که با این بد کارکردی میتوان انتظار سوانح مختلف داشت.
🔸شما در توییتی که داشتید به فساد سیستماتیک در سازمان نظام مهندسی از سال ۸۸ اشاره کردید. منظور شما از این فساد مشخصا چیست و چرا این فساد را سیستماتیک مینامید؟
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید
▶️https://vrgl.ir/V4Rjh
@AbbasAkhoundi
🔻در گفتگو با هفتهنامه صدا
این گفتگو در پی واکاوی کارشناسی ناکارکردی سیستماتیک نظام مهندسی ساختمان در ایران است. و هدف از آن بررسی کاستیهای فرایندی در نظام مهندسی و کنترل ساختمان و با هدف یادگیری جمعی است تا از تکرار چنین وقایعی جلوگیری شود. البته که از هر نقد کارشناسی استقبال میکنم.
در نهایت، پیشنهاد من در این است که دولت به دانشگاهی چون دانشگاه تهران ماموریت دهد تا هم از حیث فنی و هم از حیث مدیریتی، حقوقی و حتی اجتماعی این پدیده را با جزئیات مورد بررسی قرار دهد و یک گزارش علمی مستقل از حب و بغض و با شرافت علمی تهیه کند و انتشار دهد. دولت باید متعهد شود که جلوی انتشار گزارش را نگیرد و هر چه بود منتشر شود و دانشگاه تهران نیز متعهد شود که شوراهای علمی دانشکدهها استادان بررسیکننده را تعیین کنند؛ و نه ریسس دانشگاه، تا شبههی دخالت در تعینن افراد بررسی کننده به میان نیاید.
🔸حادثه ریزش ساختمان در آبادان تداعی کننده حادثه ریزش ساختمان پلاسکو در تهران بود. چرا این حوادث در حوزه ساختمان سازی در کشور ما تکرار می شود؟
🔹ساختمان پلاسکو و ساختمان متروپل آبادان از نظر فنی دو موضوع کاملاً متفاوت هستند. ساختمان پلاسکو تحت تاثیر بهرهبرداری غلط و بعد از حادثه، مدیریت غلط سانحه و ضعف فرماندهی اطفای حریق ساختمان، سانحه رخ داد اما ساختمان متروپل آبادان در واقع ناظر بر ضعف کنترلِ ساختمان رخ دادهاست . از نظر فنی بین این دو سانحه تفاوت وجود دارد زیرا ساختمان پلاسکو بیش از ۵۰ سال کار کرده است و بهره برداری غلط موجب این حادثه شده اما متروپل آبادان به مرحله بهره برداریِ کامل لرسیده و قبل از تکمیل ساخت، ساختمان ریزش کردهاست. بنابراین، از نظر فنی دو موضوع کاملا متفاوتاند و نباید مقایسه یکسان کرد.
🔸به نظر شما علت اصلی ریزش ساختمان متروپل آبادان چیست؟ سهم تخلف نهادهای نظارتی همچون سازمان مهندسی و شهرداری آبادان چه میزان است؟
🔹از آنجا که ساختمان متروپل آبادان را از نزدیک ندیدهام، نمیتوانم درباره این ساختمان اظهارنظر فنی داشته باشم. باید این اظهارنظر توسط کسانی انجام شود که درباره نحوه محاسبات، طراحی و نظارت ساختمان بررسیهای دقیقی انجام داده باشند. اما در مجموع موضوعی که با توجه به وقوع این حادثه توییت کردم این است که از نظر من نظام مهندسی ساختمان ایران دچار بدکارکردی است. درباره بدکارکردی کلی نظام مهندسی و کنترل ساختمان ایران میتوانم اظهارنظر کنم که با این بد کارکردی میتوان انتظار سوانح مختلف داشت.
🔸شما در توییتی که داشتید به فساد سیستماتیک در سازمان نظام مهندسی از سال ۸۸ اشاره کردید. منظور شما از این فساد مشخصا چیست و چرا این فساد را سیستماتیک مینامید؟
🔻برای مطالعه ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید
▶️https://vrgl.ir/V4Rjh
@AbbasAkhoundi
ویرگول
فساد سیستماتیک در نظام مهندسی ساختمان
ساختمان پلاسکو و ساختمان متروپل آبادان از نظر فنی دو موضوع کاملاً متفاوت هستند. ساختمان پلاسکو تحت تاثیر بهرهبرداری غلط و بعد از حادثه، مد…
💢ما و زلزلهزدگان افغانستانی
🔸چهل سال جنگ داخلی مداوم، وقوع حوادث طبیعی گوناگون، فقر مزمن، کووید ۱۹ و اتفاقات سیاسی اخیر ۲۴میلیون ملت افغانستان را از حیث شاخصهای توسعه انسانی در قعر جدول قراردادهاست. افسوس که کشور ما به عنوان مادر حوزهی تمدنی ایران خود گرفتار تورم مزمن استخوانسوز و فقر گسترده است. با این وجود، فارغ از آن که چه گروهی بر افغانستان حکومت میکند وظیفه انسانی ما است که در این شرایط در کنار زلزلهزدگان افغانستان باشیم.
🔸لطفا به گزارش اولیهای که در ارتباط با زلزله افغانستان توسط جناب آقای دکتر علی بیتالهی، عضو محترم هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تهیه شدهاست، توجه فرمایید.
@AbbasAkhoundi
🔸چهل سال جنگ داخلی مداوم، وقوع حوادث طبیعی گوناگون، فقر مزمن، کووید ۱۹ و اتفاقات سیاسی اخیر ۲۴میلیون ملت افغانستان را از حیث شاخصهای توسعه انسانی در قعر جدول قراردادهاست. افسوس که کشور ما به عنوان مادر حوزهی تمدنی ایران خود گرفتار تورم مزمن استخوانسوز و فقر گسترده است. با این وجود، فارغ از آن که چه گروهی بر افغانستان حکومت میکند وظیفه انسانی ما است که در این شرایط در کنار زلزلهزدگان افغانستان باشیم.
🔸لطفا به گزارش اولیهای که در ارتباط با زلزله افغانستان توسط جناب آقای دکتر علی بیتالهی، عضو محترم هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی تهیه شدهاست، توجه فرمایید.
@AbbasAkhoundi
Telegram
attach 📎
🔻جناب آقای مهندس علی نیکزاد
رییس محترم هیات رسیدگی به رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی
با سلام | ۱۴۰۱/۵/۳۱
🔸به آگاهی میرساند که هیات تحقیق و تفحص شرکت فولاد مبارکه اصفهان به موجب بندهای الف، ب و پ ماده 2 قانون نظارت بر رفتار نمایندگان با ایراد افترا، نشر اکاذیب و تشویش افکار عمومی در مورد اینجانب مرتکب جرم آشکار شدهاند. لذا، درخواست رسیدگی به تخلف اعضای هیات مزبور توسط هیات نظارت بر نمایندگان و معرفی آنان به دستگاه قضایی برای رسیدگی و صدور رای کیفری را دارم.
۱- هیات در صفحههای ۱۰۹ و ۱۱۰ گزارش طی جدول شماره ۳ با عنوان "انتصاب سفارششدههای سیاسی در فولاد مبارکه و شرکتهای تابعه" روبهروی نام سه تن از افراد، از اینجانب به عنوان معرف یاد کردهاست. فارغ از اینکه آشکار نیست که چه ایراد قانونی به اصل موضوع وجود دارد، واقعیت این است که اینجانب از صدور حکم مشاور برای آقایان مذکور از رهگذر همین گزارش آگاه شدم، چه رسد به اینکه آنان را برای تصدی این سمت معرفی کرده باشم. قطعا این موضوع، مطلقا کذب و افترای آشکار است. آقایان برای ایراد این اتهام، عنوان جدیدی با نام "معرف" ابداع کردهاند تا بتوانند ایراد افترای خود به اشخاص را عملی کنند. آیا آقایان مذکور که یا از شخصیتهای شناختهشده با سابقه بسیار طولانی در نظام اجرایی کشور و یا افراد همکار قبلی مدیر عامل محترم شرکت بودهاند، نیازی به معرفی از سوی اینجانب داشتهاند؟ باید از اعضای هیات تحقیق پرسید که آیا شناخت مدیر عامل شرکت از آقایان مذکور از مجرای این معرفی حاصل شدهاست؟ لطفا به اطلاعیه جناب آقای مهندس داود کشاورزیان در این ارتباط توجه فرمایید که عدم ارتباط همکاریشان با فولاد مبارکه با اینجانب را رسما اعلام میدارند. اثبات مدعی بر مدعیان است. آیا آقایان برای اثبات این مدعای خود یک خط، دستنوشته از اینجانب دارند؟ آیا چنانچه آقایان واقعا در پی روشن شدن حقیقت بودند، نمیتوانستند دستکم طی یک تماس تلفنی موضوع را از اینجانب جویا شوند؟ پس آیات قران کریم نسبت به حرمت اشخاص کی و کجا به کار میآیند؟ آشکار است که تمام این داستان صرفا بهانهای جهت ذکر و درج نام اینجانب و دیگر شخصیتها در این گزارش، ایجاد موجبات بدنامی و تشویش افکار عمومی نسبت به اینجانب و آنان بودهاست. پرواضح است که نه تنها عموم مردم بلکه حتی خاصگان امکان خواندن این گزارش مفصل را ندارند. لذا همینکه عنوان میشود نام فلان شخص نیز در گزارش آمده، اتهام در ذهن و روان مخاطبان حک میشود که با هیچ تدبیری قابل اصلاح نیست.
۲- در صفحه ۱۳۵ گزارش تحت عنوان "عقد قرارداد با ذینفوذان سیاسی و اجتماعی" نام اینجانب بدون هر مستندی آمدهاست. این در حالی است که اینجانب هیچگونه قراردادی با فولاد مبارکه نداشتهام و این موضوع کذب مطلق است. واقعا شرمآور است که عدهای به نام مبارزه با فساد، دست به فسادی به این بزرگی میزنند و اقدام به هتک حیثیت افراد و تشویش افکار عمومی کنند. شما تصور کنید در این زمانه عسرت، در گزارشی رسمی و از سوی مجلس شورای اسلامی نام شما به دون هرگونه مستندی به عنوان طرف قرارداد آورده شود. آیا شما در مورد خودتان، به یک هزارم این دروغزنی راضی هستید؟ آیا ظلمی از این بالاتر میتوانید تصور کنید؟
🔹از این رو، درخواست دارم که به تخلفات اعضای هیات تحقیق بهعنوان مفتری و ناشر مطالب کذب و تشویشکنندهی افکار عمومی نسبت به اینجانب در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان رسیدگی شود و مراتب جهت رسیدگی قضایی به دادگاه صالح ارجاع گردد. البته حق شکایت برای اینجانب بهطور مستقل در دستگاه قضایی محفوظ است. هرچند، متاسفانه رویه دستگاه قضایی در موارد مشابه اغلب بر این مبنا بوده که به استناد قانون نظارت بر رفتار نمایندگان، موضوع را ابتداءا از هیات نظارت بر رفتار نمایندگان استفسار میکند. آنان نیز غالبا به سود همکار خود رای میدهند و عملا امکان دعوی علیه جرائم آشکار نمایندگان از شهروندان سلب شده و استقلال قاضی از میان رفته است. آشکارا این موضوع بر خلاف صریح بند ۱۴ اصل سوم و اصل بیستم قانون اساسی ناظر بر برابری همگان در برابر قانون است. لیکن نمایندگان با این قانون خود را مستثنی نمودهاند.
🖌والسلام علی من اتبع الهدی- عباس آخوندی
@AbbasAkhoundi
رییس محترم هیات رسیدگی به رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی
با سلام | ۱۴۰۱/۵/۳۱
🔸به آگاهی میرساند که هیات تحقیق و تفحص شرکت فولاد مبارکه اصفهان به موجب بندهای الف، ب و پ ماده 2 قانون نظارت بر رفتار نمایندگان با ایراد افترا، نشر اکاذیب و تشویش افکار عمومی در مورد اینجانب مرتکب جرم آشکار شدهاند. لذا، درخواست رسیدگی به تخلف اعضای هیات مزبور توسط هیات نظارت بر نمایندگان و معرفی آنان به دستگاه قضایی برای رسیدگی و صدور رای کیفری را دارم.
۱- هیات در صفحههای ۱۰۹ و ۱۱۰ گزارش طی جدول شماره ۳ با عنوان "انتصاب سفارششدههای سیاسی در فولاد مبارکه و شرکتهای تابعه" روبهروی نام سه تن از افراد، از اینجانب به عنوان معرف یاد کردهاست. فارغ از اینکه آشکار نیست که چه ایراد قانونی به اصل موضوع وجود دارد، واقعیت این است که اینجانب از صدور حکم مشاور برای آقایان مذکور از رهگذر همین گزارش آگاه شدم، چه رسد به اینکه آنان را برای تصدی این سمت معرفی کرده باشم. قطعا این موضوع، مطلقا کذب و افترای آشکار است. آقایان برای ایراد این اتهام، عنوان جدیدی با نام "معرف" ابداع کردهاند تا بتوانند ایراد افترای خود به اشخاص را عملی کنند. آیا آقایان مذکور که یا از شخصیتهای شناختهشده با سابقه بسیار طولانی در نظام اجرایی کشور و یا افراد همکار قبلی مدیر عامل محترم شرکت بودهاند، نیازی به معرفی از سوی اینجانب داشتهاند؟ باید از اعضای هیات تحقیق پرسید که آیا شناخت مدیر عامل شرکت از آقایان مذکور از مجرای این معرفی حاصل شدهاست؟ لطفا به اطلاعیه جناب آقای مهندس داود کشاورزیان در این ارتباط توجه فرمایید که عدم ارتباط همکاریشان با فولاد مبارکه با اینجانب را رسما اعلام میدارند. اثبات مدعی بر مدعیان است. آیا آقایان برای اثبات این مدعای خود یک خط، دستنوشته از اینجانب دارند؟ آیا چنانچه آقایان واقعا در پی روشن شدن حقیقت بودند، نمیتوانستند دستکم طی یک تماس تلفنی موضوع را از اینجانب جویا شوند؟ پس آیات قران کریم نسبت به حرمت اشخاص کی و کجا به کار میآیند؟ آشکار است که تمام این داستان صرفا بهانهای جهت ذکر و درج نام اینجانب و دیگر شخصیتها در این گزارش، ایجاد موجبات بدنامی و تشویش افکار عمومی نسبت به اینجانب و آنان بودهاست. پرواضح است که نه تنها عموم مردم بلکه حتی خاصگان امکان خواندن این گزارش مفصل را ندارند. لذا همینکه عنوان میشود نام فلان شخص نیز در گزارش آمده، اتهام در ذهن و روان مخاطبان حک میشود که با هیچ تدبیری قابل اصلاح نیست.
۲- در صفحه ۱۳۵ گزارش تحت عنوان "عقد قرارداد با ذینفوذان سیاسی و اجتماعی" نام اینجانب بدون هر مستندی آمدهاست. این در حالی است که اینجانب هیچگونه قراردادی با فولاد مبارکه نداشتهام و این موضوع کذب مطلق است. واقعا شرمآور است که عدهای به نام مبارزه با فساد، دست به فسادی به این بزرگی میزنند و اقدام به هتک حیثیت افراد و تشویش افکار عمومی کنند. شما تصور کنید در این زمانه عسرت، در گزارشی رسمی و از سوی مجلس شورای اسلامی نام شما به دون هرگونه مستندی به عنوان طرف قرارداد آورده شود. آیا شما در مورد خودتان، به یک هزارم این دروغزنی راضی هستید؟ آیا ظلمی از این بالاتر میتوانید تصور کنید؟
🔹از این رو، درخواست دارم که به تخلفات اعضای هیات تحقیق بهعنوان مفتری و ناشر مطالب کذب و تشویشکنندهی افکار عمومی نسبت به اینجانب در هیات نظارت بر رفتار نمایندگان رسیدگی شود و مراتب جهت رسیدگی قضایی به دادگاه صالح ارجاع گردد. البته حق شکایت برای اینجانب بهطور مستقل در دستگاه قضایی محفوظ است. هرچند، متاسفانه رویه دستگاه قضایی در موارد مشابه اغلب بر این مبنا بوده که به استناد قانون نظارت بر رفتار نمایندگان، موضوع را ابتداءا از هیات نظارت بر رفتار نمایندگان استفسار میکند. آنان نیز غالبا به سود همکار خود رای میدهند و عملا امکان دعوی علیه جرائم آشکار نمایندگان از شهروندان سلب شده و استقلال قاضی از میان رفته است. آشکارا این موضوع بر خلاف صریح بند ۱۴ اصل سوم و اصل بیستم قانون اساسی ناظر بر برابری همگان در برابر قانون است. لیکن نمایندگان با این قانون خود را مستثنی نمودهاند.
🖌والسلام علی من اتبع الهدی- عباس آخوندی
@AbbasAkhoundi
Telegram
attach 📎
جناب آقای علیرضا محفوظی عزیز.
خبر درگذشت مظلومانه پسرعموی عزیزتان آقای دکتر علی محفوظی را هر که شنید متاثر شد. روزگار پست و وارونهای شده و جان، مال و آبروی پاکان در معرض خطر است. برای آن مرحوم از درگاه باری تعالی آرزوی غفران و رضوان الهی دارم. خدای جل و علا در قران کریم میفرماید و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا. ولیّ دکتر محفوظی ذات باری است که بر همگان سلطنت دارد. امیدواریم که او به بهترین وجه جبران نماید. برای شما و سایر اعضای خانواده بزرگ محفوظی شکیبایی و سزای نیک از درگاه ایزد منان مسالت مینمایم.
ارادتمند. عباس آخوندی
خبر درگذشت مظلومانه پسرعموی عزیزتان آقای دکتر علی محفوظی را هر که شنید متاثر شد. روزگار پست و وارونهای شده و جان، مال و آبروی پاکان در معرض خطر است. برای آن مرحوم از درگاه باری تعالی آرزوی غفران و رضوان الهی دارم. خدای جل و علا در قران کریم میفرماید و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا. ولیّ دکتر محفوظی ذات باری است که بر همگان سلطنت دارد. امیدواریم که او به بهترین وجه جبران نماید. برای شما و سایر اعضای خانواده بزرگ محفوظی شکیبایی و سزای نیک از درگاه ایزد منان مسالت مینمایم.
ارادتمند. عباس آخوندی
🔻ایرانشهر یا ویرانشهر
🟦درآمدی بر گفتوگوی آگاهینو با دکتر عباس آخوندی
🔲محمد قوچانی
♦️عباس آخوندی را اولین بار به محبت محمد طاهری در دفتر مجلهی مهرنامه دیدم. قبل از انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری به تازگی از انگلیس برگشته بود و رهاورد سفر با خود آورده بود که نه سیاست و سیاحت که فرهنگ و دانش بود.
♦️عباس آخوندی را معمولا به جناح راست منسوب میکنند هرچند که او گرچه به معنای متداول در ایران راست است اما با قاطعیت میتوان گفت چپ هم نیست. راست نامیدن آخوندی شاید به نسبت او با علیاکبر ناطقنوری باز میگردد که اگر این مفهوم راست است (در حرمت نهادن به سنت و مذهب و مالکیت) چرا راست بودن را ناراست بدانیم؟!
♦️اما دکتر عباس آخوندی که در دههی 60 از جهاد سازندگی به وزارت کشور رفت و در دولت دوم اکبر هاشمیرفسنجانی وزیر مسکن شد و مقابل شهرداری تهران قرار گرفت و با دوم خرداد راهی صداوسیما شد و کنار علی لاریجانی قرار گرفت را باید فراتر از یک راستگرای سنتی ارزیابی کرد. او از معدود مدیران جمهوری اسلامی که در فرصت تحصیل خود در اروپا به درستی درس خواند و مفاهیمی مانند لیبرالیسم و ناسیونالیسم در عمق جان او نشسته است. میتوان به کارنامه اجرایی آخوندی در وزارت راه و شهرسازی روحانی خرده گرفت اما میدانیم که او مشتاق به این وزارتخانه نبود و به علت قرار گرفتن مقابل تکنوکراتها و مهندسینی که توسعه را نه یک پروسه که یک پروژه میدانند، در نهایت عطای وزارت را به لقای آن بخشید و از دولت خارج شد.
♦️آخوندی آنقدر صراحت داشت که رسما با مسکن مهر محمود احمدینژاد مخالفت کرد و آن را برهمزننده فرهنگ شهرنشینی و شهروندی دانست همچنان که با طرح نواب غلامحسین کرباسچی مخالف بود و هنوز شهردار سابق تهران که محبوبیتش را مدیون قاطعیتاش بود آخوندی را مسبب و آغازگر برخورد با خود میداند. اما آخوندی چندان در پی محبوبیت نیست و قاطعیت به شیوه رضاخانی را روش اصلاحات نمیداند. چون معتقد است تکنوکراتها و دموکراتها هر دو مدنیت را به پای قدرت قربانی میکنند و به جای آنکه تجدد و توسعه را براساس سنت و تمدن بنا کنند با تخریب قدیم میخواهند به عصر جدید برسند.
♦️آخوندی کتمان نمیکند که با گذر از دوگانه راست و چپ در دههی 60 و 70 که او را در انتخابات دوم خرداد 1376 در اردوگاه علیاکبر ناطق نوری قرار میداد، به فهم تازهای از سیاست رسیده است. آخوندی در سال 1388 از میرحسین موسوی حمایت کرد و ستاد حامیان غیرچپگرای او را اداره میکرد. او و جمعی دیگر از جهادیون (مدیران سابق جهاد سازندگی) مانند بیژن زنگنه، حسن قاضیزادههاشمی و محمود حجتی در دولت روحانی جمعی و فراکسیونی داشتند که از منظر توسعه به سیاست مینگریستند و هرازگاهی نظرات خود را به رئیسجمهور میگفتند و در نهایت همه به جز زنگنه از دولت جدا شدند.
♦️آخوندی همچنین کتمان نمیکند که مدافع اقتصاد آزاد، جامعه باز و نظریهی ایرانشهر است که در زمانهی ما دکتر سیدجواد طباطبایی صاحب کرسی این نظریه است. آخوندی عمق استراتژیک ایرانشهر را نه در تعارض با دینداری که در درون جامعهی دینی ایران میجوید. از دولت به شهر میرود و به زبانی سخن میگوید که بیشتر برازنده یک روشنفکر است تا سیاستمدار. شاید این در دولت برای آخوندی یک ضعف باشد و او را ایدهآلیست بخوانند اما در جامعه یک گفتار تازه است در میان خیل سیاستمدارانی (اعم از تکنوکرات یا دموکرات) که فاقد هرگونه اصولی هستند و میتوانند با هر دولتی و در هر شرایطی کار کنند یا هر چه ملت میگوید و مردم مطالبه میکنند را بدون بیان دیدگاه کارشناسی خود اجرا کنند.
♦️دیدار با دکتر آخوندی برای مصاحبه با آگاهینو به اتفاق امید کریمی در نیمروز نه چندان گرم تابستان 1401 در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران صورت گرفت. در اتاقی کوچک در پاگردی که یک سوی آن اتاق محمدجواد ظریف بود و دیگر سو اتاقهای حجتالله ایوبی و یونس شکرخواه قرار داشت. بیهیچ هیاهویی (جز چند اره و تیشه که در حیاط ساختمانسازی میکردند) از متروپل شروع کردیم و به ایرانشهر رسیدیم. دنبال مقصر میگشتیم و مفسری را یافتیم که قصور و تقصیر در آن فاجعهی شهرسازی که هر کس سعی میکند که آن را از گردن خود بردارد و بر گردن دیگری بیندازد. ما اما فهمیدیم که پیش از مقصر باید به دنبال تقصیر و قصوری بگردیم که به گردن همه ماست، از پهلوی تا امروز که تجدد را چنین بر بنای کج بنا کردهایم و خشت اول چو معمار نهد کج تا ثریا میرود کج...
♦️این گفتوگویی بینرشتهای است میان جامعهشناسی، سیاست، اقتصاد، معماری و فرهنگ...
🟦درآمدی بر گفتوگوی آگاهینو با دکتر عباس آخوندی
🔲محمد قوچانی
♦️عباس آخوندی را اولین بار به محبت محمد طاهری در دفتر مجلهی مهرنامه دیدم. قبل از انتخاب حسن روحانی به ریاستجمهوری به تازگی از انگلیس برگشته بود و رهاورد سفر با خود آورده بود که نه سیاست و سیاحت که فرهنگ و دانش بود.
♦️عباس آخوندی را معمولا به جناح راست منسوب میکنند هرچند که او گرچه به معنای متداول در ایران راست است اما با قاطعیت میتوان گفت چپ هم نیست. راست نامیدن آخوندی شاید به نسبت او با علیاکبر ناطقنوری باز میگردد که اگر این مفهوم راست است (در حرمت نهادن به سنت و مذهب و مالکیت) چرا راست بودن را ناراست بدانیم؟!
♦️اما دکتر عباس آخوندی که در دههی 60 از جهاد سازندگی به وزارت کشور رفت و در دولت دوم اکبر هاشمیرفسنجانی وزیر مسکن شد و مقابل شهرداری تهران قرار گرفت و با دوم خرداد راهی صداوسیما شد و کنار علی لاریجانی قرار گرفت را باید فراتر از یک راستگرای سنتی ارزیابی کرد. او از معدود مدیران جمهوری اسلامی که در فرصت تحصیل خود در اروپا به درستی درس خواند و مفاهیمی مانند لیبرالیسم و ناسیونالیسم در عمق جان او نشسته است. میتوان به کارنامه اجرایی آخوندی در وزارت راه و شهرسازی روحانی خرده گرفت اما میدانیم که او مشتاق به این وزارتخانه نبود و به علت قرار گرفتن مقابل تکنوکراتها و مهندسینی که توسعه را نه یک پروسه که یک پروژه میدانند، در نهایت عطای وزارت را به لقای آن بخشید و از دولت خارج شد.
♦️آخوندی آنقدر صراحت داشت که رسما با مسکن مهر محمود احمدینژاد مخالفت کرد و آن را برهمزننده فرهنگ شهرنشینی و شهروندی دانست همچنان که با طرح نواب غلامحسین کرباسچی مخالف بود و هنوز شهردار سابق تهران که محبوبیتش را مدیون قاطعیتاش بود آخوندی را مسبب و آغازگر برخورد با خود میداند. اما آخوندی چندان در پی محبوبیت نیست و قاطعیت به شیوه رضاخانی را روش اصلاحات نمیداند. چون معتقد است تکنوکراتها و دموکراتها هر دو مدنیت را به پای قدرت قربانی میکنند و به جای آنکه تجدد و توسعه را براساس سنت و تمدن بنا کنند با تخریب قدیم میخواهند به عصر جدید برسند.
♦️آخوندی کتمان نمیکند که با گذر از دوگانه راست و چپ در دههی 60 و 70 که او را در انتخابات دوم خرداد 1376 در اردوگاه علیاکبر ناطق نوری قرار میداد، به فهم تازهای از سیاست رسیده است. آخوندی در سال 1388 از میرحسین موسوی حمایت کرد و ستاد حامیان غیرچپگرای او را اداره میکرد. او و جمعی دیگر از جهادیون (مدیران سابق جهاد سازندگی) مانند بیژن زنگنه، حسن قاضیزادههاشمی و محمود حجتی در دولت روحانی جمعی و فراکسیونی داشتند که از منظر توسعه به سیاست مینگریستند و هرازگاهی نظرات خود را به رئیسجمهور میگفتند و در نهایت همه به جز زنگنه از دولت جدا شدند.
♦️آخوندی همچنین کتمان نمیکند که مدافع اقتصاد آزاد، جامعه باز و نظریهی ایرانشهر است که در زمانهی ما دکتر سیدجواد طباطبایی صاحب کرسی این نظریه است. آخوندی عمق استراتژیک ایرانشهر را نه در تعارض با دینداری که در درون جامعهی دینی ایران میجوید. از دولت به شهر میرود و به زبانی سخن میگوید که بیشتر برازنده یک روشنفکر است تا سیاستمدار. شاید این در دولت برای آخوندی یک ضعف باشد و او را ایدهآلیست بخوانند اما در جامعه یک گفتار تازه است در میان خیل سیاستمدارانی (اعم از تکنوکرات یا دموکرات) که فاقد هرگونه اصولی هستند و میتوانند با هر دولتی و در هر شرایطی کار کنند یا هر چه ملت میگوید و مردم مطالبه میکنند را بدون بیان دیدگاه کارشناسی خود اجرا کنند.
♦️دیدار با دکتر آخوندی برای مصاحبه با آگاهینو به اتفاق امید کریمی در نیمروز نه چندان گرم تابستان 1401 در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران صورت گرفت. در اتاقی کوچک در پاگردی که یک سوی آن اتاق محمدجواد ظریف بود و دیگر سو اتاقهای حجتالله ایوبی و یونس شکرخواه قرار داشت. بیهیچ هیاهویی (جز چند اره و تیشه که در حیاط ساختمانسازی میکردند) از متروپل شروع کردیم و به ایرانشهر رسیدیم. دنبال مقصر میگشتیم و مفسری را یافتیم که قصور و تقصیر در آن فاجعهی شهرسازی که هر کس سعی میکند که آن را از گردن خود بردارد و بر گردن دیگری بیندازد. ما اما فهمیدیم که پیش از مقصر باید به دنبال تقصیر و قصوری بگردیم که به گردن همه ماست، از پهلوی تا امروز که تجدد را چنین بر بنای کج بنا کردهایم و خشت اول چو معمار نهد کج تا ثریا میرود کج...
♦️این گفتوگویی بینرشتهای است میان جامعهشناسی، سیاست، اقتصاد، معماری و فرهنگ...
Telegram
attach 📎