Telegram Web Link
Forwarded from اتچ بات
🔹عید صدای عدالت انسانی

🖋عباس آخوندی، ۱۴۰۳/۴/۵

🔻 عید سعید #غدیر عید صدای عدالت انسانی را به تمام مردمان ایران عزیز و آزادگان جهان تبریک می‌گویم.

🔻کیست مولا آنک آزادت کند/ بند رقیت ز پایت بر کند
چون به آزادی نبوت هادی است/ مومنان را ز انبیا آزادی است
ای گروه مومنان شادی کنید/ همچو سرو و سوسن آزادی کنید

🔻شوربختانه بر خلاف آموزه‌ی پیامبر، فرقه‌ای خشک مغز با سالوس و ریا بر مقدرات کشور چیره شده‌اند. فرقه‌ای که برای رسیدن به قدرت از هیچ دروغی ابایی ندارند و مردان ملی ایران را با هزاران اتهام بی‌بنیان بدنام می‌کنند. به گفته‌ی شهید مطهری شیعیانی هستند که مشی خوارج را در پیش گرفته‌اند.

🔻در مناظره دیشب آقای قاضی‌زاده‌ی هاشمی رایت راست به دوربین نگاه می‌کرد و دروغ می‌گفت. او تنها دو مطلب دروغ را به اینجانب نسبت داد.

🔻وی گفت که من در باستی هیلز زندگی می‌کنم. حال آن که فارغ از قانونی و یا غیر قانونی بودن آن، من نه یک متر مربع ملکی در آن شهرک دارم و نه حتی یک شب در آن اقامت کرده‌ام. طرفه آن‌که زمین و مجوز آن شرکت در دولت نهم و دهم محبوب حضرات به سرمایه‌گذار آن واگذار شده‌است. سالوس و ریاکاری تا به کجا.

🔻او هم چنین گفت که حتی یک خانه در دوره من ساخته نشده است. او با همان چهره ظاهر الصلاح با آگاهی دروغ می‌گوید. ام به خوبی می‌داند که 1050000 واحد مسکن مهر باقیمانده از 1300000 واحد در دوره من با کیفیتی بسیار برتر و بهتر از دوره پیشین اتمام یافت و در اختیار مالکان آن قرار گرفت. حال آ‌نکه بیش از 6 سال است که دولتهای محبوب ایشان 250 هزار واحد باقیمانده را به اتمام نرسانده اند. او به خوبی از افتتاح هفتگی واحدهای مسکن مهر توسط قائمقام من که از طریق صدا و سیما پخش می‌شد آگاه است و باز دروغ می‌گوید. او در جریان پاسخ سوال نمایندگان و پاسخ به استیضاح ها از سوی من در مجلس از جرئیات پیشرفت کار مطلع است و باز دروغ می‌گوید.

🔻البته ایراد از ایشان نیست. از شورای نگهبانی است که مردان ملی را رد صلاحیت می‌کند و چنین کسانی را به میدان رقابت راه می‌دهد و به اعتراضهای قانونی بی‌توجهی می‌کند.

🔻البته من از حق سیاسی خود و حق ملت ایران در دسترسی آزاد به اطلاعات دفاع خواهم کرد. هم به کمیسیون بررسی تبلیغات ریاست شکایت بردم که امیدوارم به موجب قانون در همان برنامه فرصت دفاع به من بدهند و هم به قوه قضائیه شکایت خواهم برد.

🔻ملت عزیز.
ایران در یک موقعیت تاریخی سختی قرار گرفته‌است. در 8 تیر بر سر صندوقهای رای حضور یابید و با رای به آقای دکتر پزشکیان ایران را از خطر این قوم برهانید.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا باید ۸ تیر رای دهیم؟

برای دیدار ایران. برای در آغوش کشیدن ایران که مدت‌هاست غریب است.

برای بازگشت به #ایده‌ی_ایران که ایران را چهار راه جهان و ستون فقرات جاده ابریشم می‌داند و می‌خواهد از این موقعیت ژئوپلیتیک به نفع ملت ایران سود ببرد.

برای اینکه شهروند ایرانی تبدیل به شهروند جهانی شود و حق انتخاب جهانی داشته باشد.

برای این‌که تجارت آزاد مایه توسعه ایران، رشد سرمایه‌گذاری و افزایش رفاه ملت ایران گردد.

برای این‌که ایران تبدیل به کانون صلح، امنیت و ثبات منطقه شود.
برای اینکه ایران‌ میلیون‌ها توریست بپذیرد.
برای اینکه فرصت بازنگری در سیاست‌های حکمرانی ایران فراهم شود و گامی در جهت برداشتن بساط شهروند درجه یک و دو برداشته شود.
و.....
کمیسیون محترم بررسی تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری

امروز آقای قالیباف نامزد انتخابات ریاست جمهوری طی پیامک به تمامی دارندگان تلفن سیار اعلام کرد:

• سه سال مسکن رایگان به زوج‌های جوان
• زمین رایگان به خانوارهای بی‌مسکن

واگذار خواهد کرد. با کدام پشتوانه‌ی قانونی، بودجه‌ای و امکان تامین زمین دولتی در کلانشهرها؟

یا آقای زاکانی وعده اعطای ۲۰ گرم طلا را داد.

وضعیت حقوقی و قانونی چنین وعده‌های بی‌پشتوانه‌ی قانونی از منظر ماده ۶۴ قانون انتخابات چیست؟

از منظر عقلایی این گونه وعده‌ها بی‌گمان در حکم فریب افکار عمومی است.

به عنوان یک شهروند، انتظار چه اقدام قانونی از کمیسیون بررسی تبلیغات ریاست جمهوری باید داشته باشم؟
مشارکت، مشروطیت و جمهوریت

سرکار خانم دکتر لعیا جنیدی اندیشمندی است که از وی در جریان مباحث هیات وزیران بسیار آموختم. ایشان افزون بر حقوق‌دانی دارای دیدگاه‌های دقیقی در حوزه‌ی مسائل سیاسی و اجتماعی و فهم تاریخی هستند. در مقاله‌ی زیر، ایشان به ضرورت مشارکت عمومی با نگاهی به تجربه ایرانی حاکمیت قانون، پس از مشروطه پرداخته‌اند. توجه به آن خالی از لطف نیست.



بار دیگردر معرض انتخابیم: باید تجربه پرهزینه جنبش مشروطیت را در جنبش جمهوریت به کار گرفت تا قانون اساسی ای که مبنای جمهوریت است به سرنوشت قانون اساسی مشروطیت گرفتار نیاید.

لعیا جنیدی: در آستانه انتخابات، هنوز سخن از مشارکت یا عدم مشارکت است، پرسشی که سعی کرده‌ام پاسخ آن را در بازخوانی تاریخ معاصر ایران جستجو کنم. انقلاب مشروطه که ریشه‌های آن به بیش از دو قرن پیش باز می گردد و ظهور ملموس زمینه های اجتماعی منتج به انقلاب را می‌توان در دو روند نوسازی ناتمام از سوی عباس میرزا در پایان قرن دوازدهم و میرزا تقی خان امیر کبیر در ابتدای قرن سیزدهم یافت، سرانجام پس از کوشش ها و فداکاری های بسیار به فرمان مشروطیت 14 مرداد 1285 و وضع قانون اساسی مشروطه منتهی شد.
این قانون، نخستین تلاش چشمگیر برای سامان بخشی، هنجارمندی و نهادین سازی قدرت سیاسی در ایران است. مشروط ساختن تحصیل و اعمال قدرت سیاسی به قانون، تقسیم قدرت سیاسی و شناسایی سه قوه مستقل اجرایی و تقنینی و قضایی، تشکیل مجلس شورای ملی، هیات دولت و نهاد نخست وزیری بر پایه قانون و نیز ایجاد دادگستری نوین همگی حاصل انقلاب مشروطه و وضع قانون اساسی مشروطیت بود.
تدوین قانون اساسی و تلاش برای نظام مندی قدرت سیاسی در آن زمان کاری بسیار سترگ بود، ولی بی تردید پای بندی به اجرای قانون در جامعه گونه گون ایرانی، کاری به مراتب دشوارتر بوده و هست. اجرای موثر قانون، نیازمند بلوغ حاکمیت و ملت و به ویژه گروه های مرجع و راهبر اجتماعی است.

فقدان این بلوغ موجب شد که با گذشت کمتر از بیست سال از صدور فرمان مشروطیت، مهمترین نهاد سیاسی شناسایی شده در قانون اساسی مشروطیت یعنی مجلس شورای ملی و به تبع آن، نهاد دولت و نخست وزیری تا حد زیادی از صلاحیت ها و اختیارات خود تهی شود.
متین دفتری که خود از نخست وزیران همین دوره است در مورد دلیل بقای مجلسی که اثر چندانی نداشت، تصریح می کند: «چون شاه اصرار داشت که همه اقدامات اجرایی به تصویب قوه مقننه برسد، مجلس وظیفه تشریفاتی خود را حفظ کرد». وزیر مختار انگلستان در ایران در همان زمان (سال 1305) در گزارش خود می گوید: «مجلس ایران را نباید جدی گرفت...». 
پس از شهریور 1320، در دوران گذار و انتقال قدرت، حسب مقتضیات این دوران، فضای سیاسی واجتماعی دگرگون شد و مجالس  به درجه‌ای جدی تر و نخست وزیران تا اندازه ای موثرتر شدند، ولی این روند چندان پایدار نماند. با کودتای مرداد 1332 و سلب قدرت از مرحوم مصدق، نخست وزیر قانونی و مشروع، به نحو نامشروع، اوضاع به وضع پیشین بازگشت. بهت و یاس ناشی از کودتا چنان سهمگین و غیر قابل هضم بود که احزاب و جناح های سیاسی و قاطبه مردم از مشارکت رویگردان شدند.
شوربختانه، حاکمیت نیز با امتیاز پنداشتن سرخوردگی و گوشه گیری مردم، حتی سال ها پس از کودتا و آرامتر شدن جامعه، تلاشی برای مشارکت دادن معنی دار احزاب و نیروهای سیاسی و اجتماعی در اعمال  قدرت سیاسی به عمل نیاورد. به تبع، ساختارهای قانونی اعمال قدرت سیاسی تاثیر و کارایی خود را به تدریج از دست دادند و هنجارهای مقرر در قانون اساسی مشروطه عقیم ماندند. سرانجام تصلب شدید قدرت، به ناکارآمدی کامل و فروپاشی ساختار سیاسی در سال 1357ختم شد.
قانون اساسی مشروطه بهترین متن قانونی نبود و کاستی ها و نارسایی های داشت که نمی توان نادیده گرفت، اما در زمان خود در منطقه ما ابتکاری بسیار ارزشمند بود و بلوغ متقابل حاکمیت و مردم، به ویژه گروه های مرجع و راهبر، می توانست این سند بنیادین بر آمده از فرصت بزرگ جنبش مشروطیت را به سکویی برای توسعه پایدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی  و فرهنگی ایران تبدیل کند؛ فرصتی که از دست رفت، آرزویی که بر باد شد و حسرتی که در دل ماند!
بار دیگردر معرض همان انتخابیم: باید تجربه پرهزینه جنبش مشروطیت را در جنبش جمهوریت به کار گرفت تا قانون اساسی ای که مبنای جمهوریت است به سرنوشت قانون اساسی مشروطیت گرفتار نیاید.
می دانم بسیاری ایراد می‌کنند که قانون اساسی فعلی نیز در معرض کاستی ها و نارسایی های جدی است، ولی نباید فراموش کرد که اجرای بهترین متن قانونی، اگربا رفتاری بالغ از دو سوی ماجرا، یعنی آنان که در قدرت مستقرند و آنان که بیرون گود قدرت، سودای گردش مسالمت آمیز و مدنی قدرت در سر دارند، همراه نباشد، برآیندی رضایت بخش در پی نخواهد داشت.
برعکس، یک متن قانونی متوسط و حتی یک قانون اساسی نانوشته، عرفی و البته مبتنی بر رویه سیاسی و اجرایی بالغ و کمال یافته نهادهای مستقر قدرت، احزاب،  گروه های مرجع و مردم، می تواند به نتایجی به مراتب کار آمد تر و موثرتر بیانجامد. حاصل آن که نهادهای قانون اساسی را حاکمیت از یک سو، و احزاب، گروه های مرجع و مردم از سوی دیگر به نهادهایی موثر و کارآ مبدل می‌کنند. 
من نیز همانند بسیاری از توسعه گرایان و تحول خواهان ایران امروز، مردم و گروه های مرجع را به مشارکت در انتخابات، استفاده از ظرفیت های موجود قانون اساسی، تلاش برای افزایش این ظرفیت ها از طریق تفسیر درست و معطوف به فلسفه وجودی قانون که همانا اداره نهادهای سیاسی با اراده ملی است، دعوت می کنم.
کاستی ها و نارسایی های قانون و زخم های دردناک و التیام نیافته اجتماعی نباید ما را از تلاش برای بازگرداندن ایران به مدار توسعه بازدارد و از اهتمام بر اجرای قانون اساسی معطوف به هدف گسترش توانمندی های فردی و اجتماعی با تکیه بر فصل سوم در خصوص حقوق و آزادی های ملت و فصل پنجم به ویژه اصل 56 قانون اساسی در خصوص حق مردم بر تعیین سرنوشت سیاسی خود غافل سازد. 
بی تردید، آن دسته از توسعه خواهان و دلسوزان ایران که اصلاح قانون اساسی را لازم می دانند، به روشی جز روش قانونی، مدنی و مسالمت آمیز نمی اندیشند، در این صورت باید تا آن زمان با بهترین تفسیر از ظرفیت های موجود قانون اساسی  و پایبندی به اصل حاکمیت قانون، قدرت سیاسی را تحصیل و اداره کرد و هر زمان وفاق نیروهای اجتماعی و سیاسی بر اصلاح ساختارها و هنجارهای قانون اساسی به شیوه ای خردمندانه و از سر بلوغ حاصل شد، در بستری متعادل و متوازن برای متناسب سازی قانون اساسی با مقتضیات و نیازهای جامعه کنونی گام برداشت.
نویسنده :
 
لعیا جنیدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راه باریک آزادی در انتخابات 1403

در حسینیه ارشاد رای دادم. و به پرسش خبرنگاران پاسخ دادم. گفتم که از راه باریکی که اینک برای حاکمیت اراده‌ی ملی، دستیابی به آزادی و توسعه ایران گشوده شده‌است باید سود برد و به سمت صندوق‌های رای حرکت کرد.

از بی‌نیازی شورای نگهبان در توجه به قانون و پاسخگویی به ملت یاد کردم.

از ضرورت پافشاری بر تامین حقوق سیاسی سخن گفتم.

به نظر من اولویت دولت آتی حاکمیت قانون و تاکید بر ایده‌ی یک ملت یک دولت است. باید در برابر دولت‌های فراقانونی مقاومت کرد.

علاقمند بودید ویدیوی پیوست را ببینید.
#انتخابات1403 نمایش #آگاهی_ملی بود:
#راه_باریک_آزادی فعلا گشوده‌است. معلوم نیست که فردا هم باز باشد

عباس آخوندی، 9/4/1403
1- حدود 60% واجدان حق رای در انتخابات شرکت نکردند. پیام آنان روشن بود. آنان به تبعیض نهادینه شده در حکمرانی موجود معترضند و نمی‌پذیرند که #شهروند_درجه2 باشند و اقلیتی به عنوان شهروند درجه یک اراده‌شان را بر اکثریت جامعه ایران تحمیل کنند. این بخش بزرگ جامعه ایران در نهادهای سیاسی حاکم جایی برای خود نمی‌بیند. بنابراین، حق داشتند که در انتخابات شرکت نکنند. و حاکمیت باید بداند که اگر این روال ادامه یابد این بخش بزرگ‌تر خواهد شد. زیرا حتی بخشی از کسانی که رای داده‌اند با این گروه هم‌نظرند. به‌هرروی، اینان نتوانستند پیش از دریافت تضامین مدنی لازم در جهت تامین #حقوق_سیاسی خود به دعوت بزرگان ملی این کشور پاسخ مثبت دهند.
2- 40% واجدان شرایط در انتخابات شرکت کردند و ترجیح دادند که از سازوکارهای موجود برای بیان خواسته‌ها و مطالبات خود استفاده کنند. بخشی از این جمعیت، از جمله راهبران ملی و مذهبی ایران که ملت را به مشارکت دعوت کردند پیش‌قراول تغییر شدند تا به هم‌وطنان خود نشان دهند که از راه باریک آزادی که به همت تلاش و استقامت ملت ایران گشوده شده‌است، باید بهره برد. و این اقدام موثر است. اکنون می‌توان باور داشت که در مرحله دوم انتخابات می‌توان کاری کرد و اقلیت را به عقب راند.
3- بر اساس قانون مصوب 1378 اعمال شورای نگهبان باید مبتنی بر دلیل و مدرک باشد. و باید به ملت #پاسخگو باشد. این شورا نمی‌تواند بر اساس ترجیحات اعضای خود برای یک ملت تصمیم بگیرد و از پاسخگویی طفره رود. بی‌گمان بی‌توجهی شورای نگهبان به قانون و حقوق اساسی ملت مصرح در قانون اساسی در پشت‌کردن اکثریت ملت به صندوق‌های رای در سه انتخابات پی‌درپی سهم موثری داشته‌است. اینک باید دید فقیهان و حقوق‌دانان شورای نگهبان چگونه با خدای تعالی، شهروندان ایران و از همه مهمتر وجدان خود روبه‌رو می‌شوند.
4- گام بعدیِ تمام جریان‌های سیاسی اصلاح‌طلب، تحول‌خواه و ملی باید دفاع از سرزمین و تلاش برای آزادی و توسعه‌ی ایران باشد. و این تنها با حضور حداکثری ملت قابل تامین است. باید بپذیریم که بخشی از بی‌میلی اکثریت ملت به صندوق‌های رای ناشی از رفتار پرفراز و نشیب و غیر منسجم برخی از جریان‌های اصلاح‌طلبی است. لذا، اصلاحات باید از جبهه‌ی اصلاح‌طلبان آغاز گردد. اصالت مواضع اصلاح‌طلبی، پذیرش مسئولیت و صداقت در رفتار باید استراتژی ما باشد. اکنون که ثابت شد می‌توان کاری کرد، باید در مرحله دوم بر هرگونه تردیدی چیره شد و با حضور بر سر صندوق‌های رای، اراده‌ی ملی را حاکم کرد. تغییر روند و تغییر جهت در سیاست ملی بسیار سخت است. لیکن شما می‌توانید. تردید نکنید که شما می‌توانید. آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت.
5- و نکته آخر که تجربه‌ی ملت‌ها نشان داده‌است که قاعده، استفاده حداکثری از حقوق سیاسی است. تحریم استثنا است. لذا به سهم خود از تمام ملت درخواست می‌کنم که در جهت تامین حقوق سیاسی خود از مجرای قانون اقدام کنند. هنوز هم برترین راه، صندوق رای است.

#برای_ایران
#پزشکیان
#ایده‌ی_ایران
#دولت_ملی_مدرن
#یک_ملت_یک_دولت
گفتند که ۲.۶ میلیون واحد در حال ساخت و یا واگذاری. به این جدول نگاه کنید تا با اعداد تخیلی حضرات آشنا شوید. تازه این اعداد شامل اقدام ملی مسکن در دوره آقای روحانی هم می‌شود. مشکل این است که آقایان به جای پرداختن به مشکل مسکن می‌خواهند آمار تولید کنند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
توضیحات مهندس زنگنه در باره کرسنت

روزگار غریبی است برادر. دونان بر مقدرات کشور چیره شده‌اند و مردان وطنخواه و درست‌کردار ایران را به باد تهمت‌ها می‌گیرند. البته این پدیده‌ای تازه نیست. لیکن، روزگار با حاکمیت این فرقه متوهم بر مردمان تیره و تار شده است و ثروت این ملت در خوش‌بینانه‌ترین حالت این‌گونه حیف می‌شود و بر باد می‌رود. چه شود کرد و چه توان گفت که نوبت، نوبت این مدعیان بی‌هنر است که صلاحیتشان برای نامز ی ریاست جمهوری تایید می‌گردد و بزرگان ملی ایران، خانه‌نشین. اگر کشور دچار #بی‌دولتی نبود، کی کار بدینجا می‌کشید؟ به هر روی ویدیوی دوست ارجمندم جناب آقای مهندس زنگنه عزیز که مردی وطن‌پرست و مدیری زبردست است را در باره کرسنت ببینید.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه‌روی شود هر که در او غش باشد.
وقتی حضرات به دروغ‌گویی عادت می‌‌کنند، هیچ شرم نمی‌کنند که به دوربین نگه کنند و دروغ بگویند. تصورشان این است که تکرار دروغ، موضوع را عوض می‌کند و دروغ تبدیل به راست می‌شود.

آقای جلیلی
دروغ می‌گویی!

آنچه را هم که به عنوان برنامه مسکن می‌گویی، جز زمین‌بازی که به سود زمین‌خواران منجر می‌شود، چیز دیگری نیست. گویا زمین‌خواران مشاوران شما هستند.
Forwarded from عباس آخوندی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢پاسخ مساله مسکن کجاست؟

🔸مسكن براي سه گروه مسأله است:
حاشيه نشينان شهري
ساكنان بافت فرسوده
خانه اولي ها
مسأله مسكن براي هر يك از گروه هاي فوق متفاوت است. حاشيه نشين ها در انتظار رسميت بخشي اند و نيازمند زيرساخت هاي شهري؛ بافت هاي فرسوده رسمي اند و داراي زير ساخت ولي در تله افت فرسودگي افتاده اند و نيازمند بازآفريني شهري اند؛ خانه اولي ها نيز در پي خريد خانه مناسب اند كه مي بايست قدرت خريد آنها تقويت شود تا در محيط شهري مناسب خانه خود را بتوانند خريد كنند...
حال مداخلاتي از جنس مسكن مهر مسائل هيچ يك از گروه هاي فوق را حل نمي كند. گويي مسكن مهر و امثال آن پشت به مسأله كرده اند و اصلا مسأله را به رسميت نشناخته اند ؛ بلكه با آدرس غلط و به صرف تكرار مشغول بي مسألگي خود شده است.

@AbbasAkhoundi
ابن را گذاشتم تا آقای جلیلی که می‌خواهد رییس جمهور شود و مشاورانش دست‌کم در حد شناخت مساله، مساله مسکن را بفهمند و تا این حد پرت‌وپلا نگویند. در هر صورت، این کشور‌ ده‌ها دانشگاه دارد و هزاران کارشناس. بیهوده‌گویی هم حدی دارد.
البته داشتن پشتوانه‌های قوی در قدرت و رسانه و توان وارونه جلوه دادن حقیقت ممکن است به موفقیت ایشان کمک کند. لیکن، تنها در کوتاه مدت. در بلند مدت باید فکری به حل مساله واقعی کرد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حضرت استاد جلیلی

لطفا دو دقیقه ویدیوی زیر را ببینید. این مرجع مورد ادعای شما است. البته احتمالا به شما گزارش کرده‌اند و خود شما مستقیما نشنیده‌اید. آیا من یک کلمه در باره نساختن مسکن مهر گفته‌ام؟ شما که به‌ظاهر متشرع هستید، چه حجت شرعی دارید؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میشه یه کاری کرد

اطلاعات این ویدیو حتما برای شما جذاب است. در آن در باره نوسازی ناوگان هوایی ایران در جهت رقابت با ایرلاین‌های منطقه و خریدهای #هواپیماهای_نو به‌طور مستقیم از #ایرباس و #بوئینگ سخن می‌رود. اگر شما بیایید بازهم می‌شود یک کارهایی کرد.
برادر ارجمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان
رییس محترم جمهوری اسلامی ایران
1403/4/17
با سلام و عرض ادب
انتخاب شما را به‌عنوان رییس جمهور ایران از سوی ملت سرفراز و بااراده‌ی ایران عزیز از صمیم قلب تبریک می‌گویم. برای جنابعالی در راه دشواری که در پیش دارید موفقیت و برای ملت ایران بهروزی روزافزون را آرزو دارم. در این ارتباط تنها چند نکته کلیدی را متذکر می‌شوم:
نخست آن‌که در مرحله اول انتخابات بیش از 60% و در مرحله دوم حدود 50% در انتخابات شرکت نکردند. این پدیده‌ای نیست که بتوان به‌سادگی از کنار آن گذشت. این نشان از اعتراض به تبعیض نهادینه شده، ناامیدی اجتماعی از بهبودِ شرایط و بی‌اعتمادی شگرف بخش گسترده‌ای از ملت به فرایندها و نحوه‌ی حکمرانی در کشور است. به جرات می توان گفت بخش بزرگی از کسانی که رای داده‌اند نیز انتقاد و اعتراض مشابهی دارند. قاعدتا، این موضوع و یافتن راهکارهای مناسب جهت پرکردن این شکاف ملی و خلق امید اجتماعی باید در دستور کار نخست دولت جنابعالی باشد.
دوم، جنابعالی در این انتخابات جبهه اصلاحات ایران را نمایندگی کردید. این اتفاق بسیار مبارکی بود. شوربختانه از سال 1384 بدین سو، آزادی‌های فردی، اجتماعی و سیاسی محدود و جامعه‌ی مدنی به‌‌صورت هدفمند و سازمان‌یافته‌ای تضعیف شده‌است. در عینِ حال باید توجه داشت که جریان‌های سیاسی اصیل چون سنت‌گرایان مدنی و اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان مدرن نهادهایی نیستند که با رویکردهای ایدئولوژیک از میان بروند. بی‌گمان موفقیت شما در گرو توسعه آزادی‌ها، تقویت جامعه مدنی و هم‌چنین، حفظ پایگاه اجتماعی و سیاسی‌تان می‌باشد. جنابعالی و جبهه اصلاحات ایران در راه فرایند تشکیل دولت و پاسخگویی به انتظارات ملت ایران تعهد متقابل دارید. و ملت ایران خواهان و ناظر بر کیفیت عمل به این تعهد است. البته ایران عزیز ما نیازمند شکل‌گیری فضای فراگیر و هم‌دلانه برای گفت‌وگوهای داخلی بر مبنای پذیرش تفاوت‌ها و تکثرها است. امیدوارم شما آغازگر این هم‌‌دلی سیاسی و اجتماعی باشید.
سوم آ‌ن‌که تحولات سبک زندگی بویژه در نسل جوان و هم‌چنین حضور اجتماعی زنان به عنوان کنشگران هم‌تراز مردان از سوی نظام حکمروایی ایران و سیاست‌مداران حاکم هنوز به‌خوبی درک نشده‌است. آنان اغلب با فروکاست مساله به آموزش و یا مساله‌های شکلی، بی‌توجه به ژرفای تحول‌های ساختاری و نهادی به‌وقوع پیوسته از کنار موضوع می‌گذرند. همین امر بخشی از دلیل دوجامعه‌ای شدن ملت ایران است. توجه به این امر، گام نخست در پرکردن شکاف اجتماعی موجود است.
چهارم، مدت‌هاست که مساله ایران از دستور کار دولت خارج شده و حاشیه بر متن غلبه یافته‌است. ملت ایران ستون پایدار تمدن ایران در این موقعیت ژئواستراتژیک از خلیج فارس تا آسیای میانه و از شبه قاره هند تا دریاهای مدیترانه و سیا در جهان است. سوءتدبیر و ناترازی‌ها مزمن در اقتصاد، تجارت، انرژی، محیط زیست موجب گسترش فقر و ضعف ساختاری ایران در جهت حفظ موقعیت خود در منطقه و جهان گشته‌است. بی‌گمان ایران باید تبدیل به مساله‌ی نخست دولت شود.
پنجم، پدیده‌ی چند دولتی و یا به‌عبارتی بی‌دولتی مردم را در وضعیت بی‌پناهی قرار داده است. دولتی که باید نماینده اراده‌ی ملی ایران باشد تضعیف گشته و امکان حمایت از ملت در برابر دولت‌های فراقانونی را ندارد. اینک انتظار از شما این است که به پشتوانه‌ی آرای ملت، دولت رسمی ایران را تشکیل و از مداخله دیگر نهادها در امر دولت جلوگیری نمایید.
ششم، از مشروطه به این سو، ملت ایران در تکاپوی تاسیس دولت ملی مدرن در این کشور است. دستیابی به قانون اساسی در دوران‌های مشروطه و جمهوری اسلامی برترین موفقیت ایران در این رهگذر بوده‌است. البته که دستیابی به حاکمیت قانون راهی پرفراز و نشیب و پرزحمت است. ملت در این ارتباط هزینه‌های فراوان پرداخت کرده‌است. بی‌گمان، نقش سیاست‌مداران ملی با سیاست‌ورزی موثر در دستیابی هرچه بیشتر به حکومت قانون با کیفیت قابل قبول غیر قابل چشم‌پوشی است. ملت ایران، در این موقعیت تاریخی از جنابعالی انتظار فراوان دارد.
هفتم و نکته آخر، صلح، رفع تنش و اتخاذ سیاست تعادلی در جهان و منطقه است. حتما بر شما پوشیده نیست که یکی از دلیل‌های مهم گرایش ملت ایران به اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان رویکرد آنان در حوزه‌ی سیاست بین‌المللی است. درک عمومی از سیاست خارجی این گرایش فکری، اولویت منافع ملی ایران بر هر امر دیگر، تامین صلح و بستر سازی مناسب برای توسعه روابط تجاری، مالی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با دولت‌ها و ملت‌های دیگر است. امید است شاهد تحولات ملموس و قابل مشاهده در کوتاه‌مدت از سوی دولت شما باشیم.
به هر روی، می دانم چنین اهداف بلندی در کوتاه مدت محقق نمی‌شود و می‌دانم که چنین کاری به تنهایی از عهده‌ی دولت بر نمی‌آید. با این حال، شما می‌توانید با گام‌های استوار خود به جامعه و نیروهای سیاسی اجتماعی این پیام را بدهید که دوره‌ای برای تغییر و تحول و تقویت همبستگی اجتماعی آغاز شده است. اگر مردم نشانه‌هایی از یک اراده جدی را ببینند، همراهی خواهند کرد و دوره‌ای از شور و امید و اراده برای پیشرفت و توسعه کشور اغاز خواهد شد. برای شما و ملت ایران آرزوی توفیق و سرافرازی دارم.

برادر شما- عباس آخوندی
بازخوانی روابط‌ ایران با اتحادیه اروپا و منطقه:
نگاهی به برجام و جنگ اوکراین
عباس آخوندی، 18/4/1403
انتخابات زودرس ایران فرصتی برای بازخوانی رابطه‌ی ایران با اتحادیه اروپا و منطقه‌ی منا و امکان ایجاد همگرایی حداکثری در سطح جهانی در رویارویی با اسرائیل را فراهم آورده است. این فرصتی یگانه است که هم بر امنیت و توسعه پایدار ایران اثر می‌گذارد و هم امنیت منطقه را از رهگذر محاصره سیاسی و دفاعی اسرائیل در منطقه و جهان تضمین می‌کند و هم مخاطره داعش و گروه‌های سلفی را کاهش می‌دهد. مهم بهره‌برداری درست از این موقعیت است. و این باید هنر برادر ارجمندمان آقای دکتر پزشکیان باشد.
جبهه اصلاحات ایران همواره جانبدار روابط تعاملی با جهان و ایفای نقش مثبت در تحولات جهانی بوده ‌است. این موضوع در بیانات آقای دکتر پزشکیان هم با فراوانی بالا تکرار می‌شد. اینک زمان برداشتن یک گام عملی فراهم آمده‌است. سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیروزی آقای پزشکیان را تبریک گفته و آمادگی تعامل با دولت جدید را در راستای سیاست تعامل حیاتی اعلام داشته‌است. واقعیت آن است که روابط ایران و غرب پس از خروج امریکا با ریاست ترامپ از توافق برجام دچار سردی گشت و اتفاقات تلخی در پیِ آن در تعامل دوسویه و چندسویه دیده‌شد. هر چند انتظار می‌رفت که با آمدن بایدن خون تازه‌ای در رگ‌های برجام دمیده شود، این اتفاق نیز نیفتاد و این فرصت تاریخی هدر رفت. اینک زمان قضاوت در باره‌ی مسببان این فرصت‌سوزی از دو سو نیست. لیکن، به هر روی، نمی‌توان از نتایج زیان‌بار امنیتی و هم‌چنین خسارات اقتصادی و ارتباطی آن چشم‌پوشی کرد. با آمدن بایدن در اواخر دولت دوازدهم، مذاکرات سازنده‌ای صورت گرفت و انتظار می‌رفت که برجام احیا شود. آقای روحانی امضای توافق را به دولت سیزدهم موکول کرد. به ظاهر این اقدام در جهت احترام به دولت بعدی و شاید با هماهنگی با دیگر مقامات صورت گرفت. لیکن، از منظر منافع ملی از دید من، این توکیل کار درستی نبود و ایشان می‌بایست مخاطره این کار را شخصا می‌پذیرفت و کار را تمام می‌کرد. از منظر حقوقی ایشان تا 12 مرداد 1400 رییس جمهور و امضاءاش معتبر بود و می‌بایست به وظیفه‌ی خود عمل می‌کرد.
به‌هرروی، علیرغم آن‌که روابط ترامپ و اتحادیه اروپا شکرآب بود، و فرصتی برای جداسازی اروپا از امریکا در ارتباط با ایران فراهم آمده‌بود، روابط ایران و اروپا مدیریت نشد و به رویارویی، سردی و تلخی گرایید. اینک ایران شواهد فراوانی برای بدعهدی اروپائیان، به‌ویژه در ارتباط به توافق‌های برجام در دست دارد و اروپائیان نیز ایران را در پاره‌ای موارد، به‌ویژه در ارتباط با جنگ اوکراین سرزنش می‌کنند. بی‌گمان، ملت ایران نمی‌تواند زیان‌هایی که از ناحیه اروپائیان در شرایط سخت شیوع کرونا دید را فراموش کند. در این بستر پُرتعارض، همراهی کم‌اثر و پُرزیان ایران و روسیه در جنگ اوکراین بزرگترین اشتباه استراتژیک سیاست خارجی ایران در دوران اخیر بوده‌است. به‌هرروی، در زمانی که اتحادیه اروپا با روسیه در حال جنگ بود، این هم‌کاری کم‌وزن ایران و روسیه، تنها متضمن ضرر برای ایران بود و سودی در برنداشت و اتحادیه را علیه ایران بسیج کرد.
در این فضای تلخ روابط، اسرائیل با امنیتی‌سازی روابط ایران و کشورهای منطقه برنده‌ی نهایی میدان بود. او توانست که روابطش را با تعدادی از کشورهای جنوب خلیج فارس عادی کند و با عربستان سعودی وارد مذاکرات نیمه پنهان شود که به نظر می‌رسد تا پیش از عملیات طوفان الاقصی پیشرفت‌ زیادی هم داشت. اینک به نظر می‌رسد در پایان دوره‌ی بایدن، توقف جنگ اوکراین و عدم امکان پیروزی یکی بر دیگری، عملیات وحشیانه نسل‌کشی و پاکسازی نژادی که اسرائیل در غزه و کرانه باختری مرتکب شد و وجدان عمومی جهانیان را متاثر ساخت و افکار عمومی دنیا را علیه خود بسیج کرد و اتفاقاتی که در دادگاه کیفری بین‌المللی رخ داد، عملیات طوفان الاقصی و پیامدهای آن در جهان اسلام و انتخابات زودرس ایران تمام مولفه‌های موثر بر سیاست جهانی در این منطقه تغییر یافته و امکان یک بازخوانی واقعی فراهم آمده‌است. مهم فرصت‌شناسی و استفاده به‌موقع از آنهاست.
ایران قاعدتا باید از پیشنهاد اتحادیه اروپا برای آغاز یک دوره‌ی مذاکرات سازنده و سریع در جهت توسعه روابط، احیای برجام، مساله اوکراین و امنیت منطقه استقبال نماید. در هر صورت، اینکه تصور کنیم می‌توانیم قدرت‌های بزرگ دنیا اعم از چین، روسیه، اتحادیه اروپا و امریکا را از مذاکرات امنیت منطقه کنار بگذاریم، تصوری غیر واقعی است. این سیاست در چهار دهه گذشته به شکست انجامیده است و باید از آن عبور کرد. مشکل بزرگ در این ارتباط فارغ از عدم امکان نادیده‌انگاشتن منافع قطب‌های جهانی قدرت در منطقه، تمایل قطعی و غیرقابل چشم‌پوشی کشورهای منطقه برای دخالت دادن آنان در امنیت منطقه است. فراتر آن‌که مشارکت ندادن آنان چه سودی دارد؟ قاعدتا وقتی شریک باشند از توافق‌ها پشتیبانی و زمانی که نباشند کارشکنی خواهند کرد . کشورهای منطقه نیز از آمدن جناب پزشکیان استقبال نموده‌اند. از این حسن توجه نیز باید بیشترین بهره را برد. زمان آن است که دست کم ایران پیشتاز یک پیمان منع تجاوز و فراتر از آن، استقرار یک نظم امنیتی منطقه‌ای با همکاری قطب‌های جهانی قدرت باشد. قاعدتا یکی از اهداف این نظم باید مقابله با نسل‌کشی و پایان دادن به سیستم آپارتاید در اسرائیل و پشتیبانی از حقوق سیاسی فلسطینیان در سرتاسر سرزمین فلسطین از بحر تا نهر متکی بر اراده‌ی ملی آنان باشد.

این قلم پس از طوفان الاقصی مقاله‌ای مستوفا در این باره نوشته است که می‌توان بدان مراجعه نمود، عباس آخوندی، بازخوانی مساله‌ی ایران، فلسطین و امنیّت منطقه‌ی خلیج فارس: ضرورتِ تغییر انگاره‌ی کلی، آگاهی نو، اسفندماه 1402
و هم‌چنین https://www.tg-me.com/AbbasAkhoundi/1142
2024/10/01 18:24:58
Back to Top
HTML Embed Code: