Telegram Web Link
Forwarded from آب و آتش
او که وسط شنارفتن هق‌هق گریه می‌کرد...

‌از همان دورانی که در زورخانه بودیم و اطلاعات دینی من و امثال من کم بود، ابراهیم بخوبی با معارف دینی آشنا بود. به تمامی اهل بیت ارادت داشت، اما نسبت به حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» ارادت ویژه‌ای داشت. نام مادر سادات را که به زبان می‌آورد، بلافاصله می‌گفت: سلام‌الله علیها.
یادم هست یک‌بار در زورخانه، مرشد به خاطر ایام فاطمیه شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» کرد. ابراهیم همین‌طور که شنا می‌رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد. من و دیگران، نمی‌فهمیدیم که چرا ابراهیم این‌گونه گریه می‌کند؟ لحظاتی بعد صدای او بلندتر شد و به هق‌هق افتاد. طوری شد که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد!
حالا کسی که در زورخانه و در حین ورزش این‌گونه است، تصور کنید که در هیئت و موقع شنیدن مصیبت مادر سادات چه حالی پیدا می‌کند!
ابراهیم بعد از عملیات فتح‌المبین و مشاهده کرامات بی‌شماری که نتیجه توسل به حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» بود، ارادتش بسیار بیشتر شد.
روزی که از بیمارستان نجمیه مرخص شد و او را به خانه آوردیم، حدود هشت نفر از رفقایش حضور داشتند. مادر و خواهرانش هم در خانه بودند. ابراهیم گفت: «وسط اتاق یک پرده بزنید تا خانم‌ها هم بتوانند بیایند؛ می‌خواهم روضه حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» را بخوانم.»
او با صدایی سوزناک می‌خواند و خودش مثل ابر بهار اشک می‌ریخت. نمی‌دانید با همان جمع کم، چه مجلسی برپا شد!
***
هربار که ابراهیم از جبهه به مرخصی می‌آمد، سری هم به من می‌زد و ماشین فولکس استیشن مرا می‌گرفت. بعد با جمع رفقای مسجدی عازم بهشت زهرا می‌شد. حضور در بهشت زهرا برنامه همیشگی او در مرخصی‌ها بود. یک‌بار نیز توفیق داشتم که همراه آنها بروم. حدود سیزده نفر عقب ماشین نشسته بودیم. وقتی رسیدیم، همراه ابراهیم، آرام‌آرام از میان قطعات شهدا می‌گذشتیم. انگار تمام شهدا را می‌شناخت! همین‌طور که راه می‌رفتیم از شهدا برای ما خاطره می‌گفت. و هر قطعه را که رد می‌کردیم، رو به قبله می‌ایستاد و به نیابت از شهدای آن قطعه، یک روضه کوتاه از حضرت زهرا «سلام‌الله علیها» می‌خواند. با اینکه چند بیت شعر می‌خواند، از همه اشک می‌گرفت. بعد می‌گفت: «ثوابش هدیه برای شهدای این قطعه.» سپس به قطعه بعدی می‌رفتیم.
هیچ‌وقت از خودش حرفی نمی‌زد. عبارت «من» در کلام او راه نداشت. اما این اواخر دیگر کم‌حرف شده بود. احساس می‌کردم وجودش جای دیگری است.
این ماه‌های آخر، خصوصاً در پاییز ۱۳۶۱ هرجا می‌رفتیم و از ابراهیم می‌خواستند مداحی کند، بلافاصله شروع به ذکر مصیبت حضرت زهرا«سلام‌الله علیها» می‌کرد. بعد هم خودش از حال می‌رفت.

#سلام_بر_ابراهیم
راوی: حسین جهانبخش و دیگران
(چاپ بیستم، تهران: انتشارات شهید ابراهیم هادی، ۱۳۹۶)
صفحات ۱۵۲ و ۱۵۳.
شهید #ابراهیم_هادی

@Ab_o_Atash
دنیا بد نیست؛ کم است...

می‌گویند دنیا بد است، آن را رها کن؛ دنیا رنج است، از آن بگذر؛ دنیا مردار است، از آن فرار کن. در حالی که دنیا [نه تنها] بد نیست؛ که کم است، باید آن را زیاد کرد. باید با آن تجارت کرد. گندمی است که باید به خاکش سپرد و آبیاری‌اش کرد و خرمنش را برداشت.

بعضی، گندم را نگه می‌دارند و فقط به آن عشق می‌ورزند و به آن افتخار می‌کنند؛ بعضی گندم را رها می‌کنند و از آن می‌گذرند؛ اما آنها که وسعتِ خسیس زمستان را دیده‌اند، یک گندم را بارور می‌کنند، آن را به خاک می‌دهند تا از خاک برخیزند و زمستان را گرسنه نمانند. اینها در واقع از گندم‌ها و از دنیا نگذشته‌اند که آن را برداشته‌اند؛ آن را بد نمی‌دانند که کم می‌شمارند و به زیاد کردنش مشغول می‌شوند. دنیا می‌شود کشتزارشان، می‌شود بازارشان...

دنیا بد نیست؛ کم است. دنیا «رنج» است، اگر اسیرش باشی و «سود» است، اگر امیرش بشوی.

#علی_صفایی_حائری
#عین_صاد
#روش_نقد
جلد ۳، ص ۷۰.

@Ab_o_Atash
Forwarded from آب و آتش
دستورالعمل مرحوم آيت‌الله قاضی به شاگردان خود درباره ورود ماه‌های رجب، شعبان و رمضان:

مرحوم قاضی می‌فرمودند: انسان بايد به خدا پناه ببرد و خداوند خيلی كمك‌كننده و خيرالمُعين و پسنديده و اختيار كننده است. اما دستورالعمل اين سه ماه:

- عليكم بالفرائض في أحسن أوقاتها! دستورالعمل آن است كه نماز‌های واجب را در بهترين اوقات خودش انجام دهيد همراه نوافل آن! (كه مجموعاً پنجاه و يك ركعت می‌شود، اگر نتوانستيد چهل و چهار ركعت) و اگر شواغل دنيا شما را منع كردند، صلاة أوّابين را كه همان نماز ظهر است، ترك نكنيد، چون خيلی اهمّيّت دارد! خصوص نماز ظهر خيلی اهميت دارد و آن بواسطه وقت آن و خصوصيت و موقعيت آن در بين اوقات ديگر است! و «صلاة وسطی» را كه در قرآن آمده، تفسير به نماز ظهر كرده‌اند، و «صلاة اوّابين» يعني آنها كه خيلی توجه به پروردگار دارند، يعنی رجوع‌كنندگان به خدا؛ زيرا رجوع‌كنندگان به خدا به آن تمسك می‌كنند.
- نوافل شب را هيچ چاره‌ای نيست، مگر آنكه آنها را به‌جا آوريد، نه خيال كنيد نماز شب ساقط است و آن سد سكندری است كه هيچ شكسته نمی‌شود! عجب از كسانی كه قصد دارند، دنبال كنند مرتبه‌ای از كمال را در حالی كه شب‌ها قيام نمی‌كنند؛ ما نشنيده‌ايم كسی به مرتبه‌ای از كمال برسد، مگر به قيام شب و نماز شب.
- عليكم بقرائة القرآن! بر شما باد به قرائت قرآن كريم با صوت حزين و باآهنگ و غنا! يعنی با صدای خوش بخوان كه تو را تكان دهد و در روايات داريم كه قرآن را با تغنّی بخوانيد. امام زين‌العابدين تغنّی به قرآن می‌كردند، اين تغنی در قرآن برای انسان بسيار مفيد است. به‌طور كلی غنای صوتی حرام است و اين اصلاً در تحت غنای حرام نيست؛ زيرا غنای حرام آن است كه انسان را به سوی لهو و لعب بکشاند.
- بر تو باد زيارت مشهد أعظم در هر روز! (كه منظور از «مشهد أعظم» أميرالمؤمنين«ع» است، چون مرحوم قاضی در نجف بوده‌اند) و زيارت مساجد معظمه! (كه منظور كوفه و سهله است) و در بقيه مساجد عبادت خود را به‌جا آوريد! چون مؤمن در مسجد مثل ماهی است در آب؛ همان‌طوری كه حيات ماهی به آب است، حيات مؤمن هم در مسجد است؛ ماهی را از آب بيرون اندازند، می‌ميرد.
- بعد از نماز‌های واجب تسبيح حضرت صديقه طاهره «س» را ترك نكنيد! زيرا كه آن ذكر كبيره شمرده شده و لااقل بعد از هر نماز يك ‌بار بگوييد و اگر توانستيد دو يا سه بار بگوييد بهتر است.
- از لوازم مهم، دعا براي فرج حضرت حجت بقية الله الأعظم است در قنوت نماز وتر، و از آن گذشته در هر روز، و در جميع دعاها برای حضرت دعا كنيد.
- زيارت جامعه را روز‌های جمعه به‌جای آوريد! مقصود، زيارت جامعه معروف است: زيارت جامعه كبيره.
- قرآن كه می‌خوانيد، در اين سه ماه از يك جزء كمتر نباشد، در هر روز يك جزء.
- زيارت و ديدار برادران خود را زياد كنيد! (مقصود رفقای طريق هستند) خيلی آنها را زيارت كنيد و ببينيد؛ زيرا اينها هستند برادران طريقی شما كه در طريق و عقبات نفس و تنگناها كه انسان گير می‌كند، كمك انسان می‌كنند و نجات می‌دهند.

#سیدمحمدحسین_حسینی_طهرانی
#مطلع_انوار
انتشارات مکتب وحی
جلد ۲، برگزیده از صفحات ۱۰۵ تا ۱۱۳.
#سیدعلی_قاضی

@Ab_o_Atash
✳️ خوش‌دلی!

تا کی غم آن خورم که دارم یا نه
وین عمر به خوش‌دلی گذارم یا نه

پُر کن قدح باده که معلومم نیست
کاین دَم که فرو برم، برآرم یا نه

#خیام_نیشابوری

@Ab_o_Atash
✳️ ماجرای قهر سه‌ماهه دعایی با امام خمینی

هنگامی که بدن بدیع‌زادگان را زیر شکنجه اطو کشیده ‌‏و نخاع او را سوزاندند و او را شهید کردند، برای مبارزین آن ‌‌زمان، دورهٔ بسیار وحشتناکی پیش آمده بود. سازمان [مجاهدین خلق] از من خواست تا نزد‎ ‌‏امام بروم و نامه یا حکمی در محکوم کردن جنایت‌های رژیم علیه این ‌‌‌‏گروه بگیرم.

من یک‌شب نزد امام رفتم و حدود یک‌ساعت با شور و ‌‎ ‌‏هیجان صحبت کردم و در نهایت بغض گلویم را گرفت و پنج دقیقه با‌‎ ‌‏صدای بلند گریه کردم و نتوانستم جلوی خودم را بگیرم. سپس از امام ‌‎ ‌‏درخواست کردم تا تفقدی کنند. گفتم: ما شما را عنصری مسئولیت‌پذیر ‌‎ ‌‏می‌دانیم، الان جوان‌های ما را به جرم مسلمان بودن و فعالیت مذهبی‌‎ ‌‏کردن به این نحو شکنجه می‌کنند و می‌کشند و شما حاضر نیستید سخنی ‌‏بگویید؟!

امام فرمودند: من به اسم حاضر نیستم از هیچ‌کس نام ببرم و ‌‎ ‌‏به‌صورت کلی، شکنجه‌ها و بیدادگری‌های رژیم شاه را محکوم می‌کنم.‏

وقتی من این روحیه و این مقاومت آهنین امام را‌‎ ‌‏دیدم، بریدم و دو تا‌‎ ‌‏سه ماه قهر کردم. حتی آن مرحمتی را‌‎ ‌‏که ماهانه می‌دادند، نگرفتم.

البته ‌‌‏بعد از سه ماه، خدمتشان رفتم و عذرخواهی کردم و امام هم با‌‎ ‌‏بزرگواری‌‎ ‌‏پذیرفتند. تا‌‎ ‌‏اینکه خودم در درون سازمان به این نتیجه رسیدم که اینها‌‎ ‌‏نسبت به مسائل و مبانی مذهبی، آن پایبندی و اعتقاد اولیه را‌‎ ‌‏که ابراز ‌‎ ‌‏می‌کردند، ندارند. در نتیجه از سازمان بریدم و اعلام کردم و رسما‌‎ً به آنها‌‎ ‌‏گفتم که من عضو نیستم و عضویتم را‌‎ ‌‏رسما‌‎ً پس گرفتم و دیگر هم عضو ‌‎ ‌‏سازمان نشدم.‏

#سیدمحمود_دعایی
#گوشه‌ای_از_خاطرات_حجت‌الاسلام_والمسلمین_سیدمحمود_دعایی
(چاپ دوم، تهران: انتشارات مؤسسه اطلاعات، ۱۳۸۷)
صفحات

@Ab_o_Atash
✳️ دکتر شریعتی از دیدگاه شهید بهشتی

دکتر شریعتی از استعدادها و قریحه‌های سرشار پرارزش و پرخروش زمان ماست. اجازه دهید نگویم «بود»، چون او زنده است...

آرائش، اندیشه‌هایش، برداشت‌های اسلامی‌اش و برداشت‌های اجتماعی‌اش در حال دگرگونی و در مسیرِ «شدن» بود. چون انسان موجودی در حالِ شدن است. و نه فقط انسان بلکه همه موجودات عالم طبیعت واقعیت‌های شدنی هستند. ولی انسان در میان همه موجودات، «شدن»اش شگفت‌انگیزتر است. ای انسان! تو سراپا «شدن»ی...

از آنجا که دکتر یک «پویش» و یک حرکت بود، طبیعی است که در اندیشه‌ها و کارهایش موارد متعددی وجود داشته باشد که از دیدگاه صاحب‌نظران اسلامی مردود بود یا حتی پایه‌های اصیلی نداشت. به همین دلیل در موارد زیاد حساسیت‌هایی در برابر گفته‌ها و نوشته‌هایش به‌وجود می‌آمد. البته نه از جانب کسانی که نگرش سطحی نسبت به اسلام دارند، بلکه از جانب صاحب‌نظران ژرفنگر اسلام.

ولی آنچه درباره دکتر باید همیشه منصفانه داوری شود، نقش مؤثر او بود در بازگشت‌ نسل جوان به خویشتن و اسلام خویشتن و اینکه این نسل بار دیگر هویت خودش را در اسلام باز بیابد.

#سیدمحمد_حسینی_بهشتی
#شریعتی_جست‌وجوگری_در_مسیر_شدن
نشر روزنه
صص ۱۵ تا ۹۴.

@Ab_o_Atash
✳️ روز حسرت و حسرت...

یکی از اسم‌های روز قیامت «یوم الحسرة» است؛ حسرت بیکاری‌هایی که کشیدیم. «وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ»(مریم، ۳۹) آنها را هشدار بده نسبت به «روز حسرت»، آن وقتی که همه‌چیز تمام شده و دیگر هیچ کار نمی‌توانید بکنید. هر کاری باید می‌کردید، کردید.

آن روز انسان گنهکار ، آدم بدکار ، به خدای متعال عرض می‌کند که یک فرصت دیگر به من بده، من را برگردان به دنیا؛ یعنی مجال «عمل» به من بده. آنجا که جای عمل نیست! جای عمل، دنیاست! چون حالا دیدم، یقین کردم، پشیمانم، یک فرصت عمل دیگر به من بده، شاید یک کاری بکنم که تو را راضی کنم و جبران کنم این بدکاری و کم‌کاری را. آن وقت، آیهٔ شریفه می‌فرماید: «أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُم؟» آیا ما به تو عمر ندادیم، آن قدری که بتوانی کار کنی؟ فرصت ندادیم به تو؟ فرصت‌ها را باید مغتنم شمرد.

#سیدعلی_حسینی_خامنه‌ای
#تفسیر_سوره‌_حمد
صفحه ۵۲.

@Ab_o_Atash
✳️ نظر شاه درباره سفیر آمریکا در ایران

شاه در خاطرات خود درباره این ملاقات‌ها می‌نویسد: «هربار که من سولیوان را ملاقات می‌کردم و از او می‌خواستم نظر رسمی دولت آمریکا را راجع به اوضاع ایران جویا شود، می‌گفت با واشنگتن تماس خواهد گرفت؛ ولی وقتی‌که در ملاقات‌های بعدی از او سؤال می‌کردم نتیجهٔ تماس او چه بوده است؟ سری تکان می‌داد و می‌گفت: هیچ دستور تازه‌ای نرسیده است.
سولیوان به‌ نظر من دیپلمات مؤدب و موقری بود که همیشه نگران مسائل و مشکلات ما بود و در کار خود جدی به نظر می‌رسید. او چند بار در هفته به دیدن من می‌آمد ولی گزارشات او به واشنگتن غالبا بی جواب می‌ماند و پاسخ او به پرسش‌های من در این زمینه همیشه این بود که دستور تازه‌ای دریافت نکردم.»

#خاطرات_دو_سفیر
#ویلیام_سولیوان
#سر_آنتونی_هاپکینز
#محمود_طلوعی
نشر علم
صفحات ۱۷۶ و ۱۷۷.

@Ab_o_Atash
✳️ زن؛ نگارهٔ هنری یا انسان؟

س: آیا منطق اسلام را در مورد #حجاب می‌دانید؟ هدف اسلام از واجب کردن حجاب چیست؟ اصلاً چرا حجاب؟

جواب: اسلام از #زن می‌خواهد که در محیط خانه [برای شوهرش] آراسته و جذاب باشد و نسبت به زیبایی‌اش بی‌اعتنا نباشد. وقتی مردِ مقابلِ او شوهرش است، باید نقش زن را بازی کند و آراسته و دلربا و خوشایند و آرامش و آسایش شوهرش باشد. اما وقتی برای کار و خرید و فروش و درس و ایفای وظایف خانوادگی و اجتماعی از خانه خارج می‌شود، باید «نقش انسانی» خود را بازی کند، نه نقش زنانه و جنس مؤنث را.

برای اینکه زن بتواند به‌عنوان انسان [و نه فقط زن و جنس مؤنث] در جامعه حضور پیدا کند، باید راه رفتن او تحریک‌آمیز نباشد و با ناز و عشوه حرف نزند و اعضایی را که زینت محسوب می‌شوند، مثل سینه و موها و پاها و... بپوشاند؛ به‌گونه‌ای که وقتی با خانمی روبه‌رو می‌شویم، خود را مقابل یک انسان ببینیم، نه یک جنس مؤنث. مطلب روشن است؟ من مجبورم تکرار کنم و از این بابت معذرت می‌خواهم. اگر زن، اعضای زینت خود را نپوشاند و در هنگام راه رفتن زیبایی‌هایش را آشکار کند و به‌طور کلی، اگر وضع تحریک‌کننده و وسوسه‌انگیزی داشته باشد، هر اندازه هم عالم و بااستعداد و فداکار و بافضیلت باشد، در اولین برخورد با «نامحرم»، همان زیبایی‌ها و جذابیت‌هایش جلب توجه می‌کند و قابلیت‌های دیگرش نادیده گرفته می‌شود و تنها یک نگارهٔ هنری است!

#سیدموسی_صدر
#زن_و_چالش‌های_جامعه
صص ۷۳ تا ۷۶.

@Ab_o_Atash
✳️ دو رکعت نماز برای خدا نخوانده‌ام

من‌‎ ‌‏شهادت می‌دهم که خودم تاکنون دو رکعت نماز برای خدا نخوانده‌ام؛ هرچه بوده برای نفس‌‎ ‌‏بوده! دلیلش هم این است که چنان‌چه جنت و ناری نباشد، آیا ما باز همان‌طور مشغول‌‎ ‌‏می‌شویم به دعا یا خیر؟ دعای ما آنی که هست برای این است که خدای تبارک و تعالی به ما‌‎ ‌‏عنایت کند و به ما روزی کند «بهشت» را و محترز کند از «جهنم». آنی که غایت آمال ماست همین‌‎ ‌‏است و الا برای خدا آن‌وقت معلوم می‌شود که اگر کلید بهشت و جهنم را به شما بدهند و‌‎ ‌‏بگویند که شما مختارید و هیچ‌کس از شما به جهنم نمی‌رود، هیچ‌کس از شما هم از بهشت‌‎ ‌‏محروم نیست، آن وقت آیا ما باز قیام می‌کردیم به دفع شهوات؟ قیام می‌کردیم به خواندن‌‎ ‌‏نماز؟ این‌ها پیش خود ماست. من خودم می‌دانم که نیست این جور؛ نیستم این طور.‏

#سیدروح‌الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
جلد ۲۰، صفحه ۲۸۰.

@Ab_o_Atash
✳️ قدرتمندترین انسان

قدرتمندترین افراد، کسی است که قدرت مالکیت بر خود را داشته باشد؛ اگرچه در این دنیا مالک هیچ چیزی نباشد. بالعکس اگر کسی مالک همهٔ دنیا باشد ولی از مالکیت بر خویشتن محروم باشد، چنین شخصی را باید ناتوان‌ترین اشخاص محسوب کرد.

#محمدتقی_جعفری
#امام_حسین_شهید_فرهنگ_پیشرو_انسانیت
صفحه ۱۶۵.

@Ab_o_Atash
✳️ بوسه بر روسری

پشت در جنّت است تا در بزنم
بر روسری‌اش بوسهٔ دیگر بزنم

از پهنهٔ آسمان مرا می‌خواند
باید بروم به مادرم سر بزنم

#رضا_وطن_دوست

@Ab_o_Atash
✳️ درباره صدور انقلاب و اتحاد جماهیر اسلامی

از نظر تعاليم مقدس اسلام، نظام اسلامى در هر گوشه از جهان تحقق پيدا كند حكومتى به وجود مى‏آورد كه مسئوليتش در داخل «مرز محدود»ى قرار نمى‏گيرد و نسبت به همه انسان‏ها و بخصوص همه مسلمان‏ها داراى تعهد و مسئوليت مى‏شود و بر طبق تعاليم اسلام اين «طبع و خصلت حكومت اسلامى» است.
در عصر ما كه بحمدالله شماره و عدد مسلمين جهان صدها ميليون است و بر حسب آمارهاى نسبتاً مستند، در حدود هشتصد ميليون مسلمان در روى كره زمين زندگى می‌كنند، وقتى در قسمتى از سرزمين اسلام حكومتى با هويت اسلامى به وجود مى‌آيد، از همان آغاز تشكيل بايد خود را نگرانِ وضع سياسى و اجتماعى و اقتصادى و اخلاقى و معنوى و روحى همه اين هشتصد ميليون بداند، ولى نه بدان معنا كه اين حكومت مى‏خواهد «قلمرو» خودش را گسترش دهد و سرزمين‏هاى ديگر را با زور «متصرف» شود و به خود ملحق كند؛ هرگز نه، بلكه بدان معنا كه بايد به كمك اين مسلمانان بشتابد و با كمك يكديگر وضعى براى خود به وجود بياورند كه آنها نيز خود را داراى نظام اسلامى بيابند و وقتى اين نظام‏ها همه اسلامى شد، آن‌وقت تشكيل يك «واحد سياسى بزرگ جهانى» در لواى اسلام امرى است طبيعى و درست. به همين دليل است كه انقلاب اسلامى ما امروز اين‌همه دشمن دارد، بخصوص دو قدرت بزرگ جهان و دو اردوگاه بزرگ سلطه‏‌جو در جهان برایشان تحمل اين انقلاب مشكل است. پس به همين دليل بايد از همين مرحله آغاز و مرحله نخستين، ملت انقلابى مسلمان ايران پيوستگى و يگانگى خودش را با همهٔ اين هشتصد ميليون مدّ نظر قرار دهد. به اين دليل بود كه ما گفتيم اين اصل جزو اصول كلى است.

#سیدمحمد_حسینی_بهشتی
#صورت_مشروح_مذاكرات_قانون_اساسى
جلد ۱، صفحه ۴۵۱.

@Ab_o_Atash
✳️ نظر #شهید_بهشتی درباره #مهندس_بازرگان

از روى ناچارى با علم و آگاهى به اینکه آقاى مهندس #بازرگان عضو #نهضت_آزادی اند و راه اسلامی و سیاسی و اجتماعى نهضت آزادى با راه انقلاب و راه ما هم يكى نبود، براى اينكه همان سه ماه قبلش بود كه آقاى مهندس #بازرگان در پاريس آمده بودند امام را قانع كنند كه اگر مثلاً «شوراى »سلطنت باشد و آزادى انتخابات باشد، مبارزه به همين‌جا ختم بشود و ايشان تشريف بياورند به ايران بهتر است و امام هم بعد از يك ديدار گفته بودند كه نه اين‌طور نمى‌شود. اگر مى‌خواهيد ديدار دومی با من داشته باشيد، بايد بر ضد اين رژيم اعلاميه بدهيد. اگر اعلاميه داديد، مى‌توانيد با من ديدار دوم داشته باشيد و الّا نه. و چون ايشان در آنجا اعلاميه ندادند، برگشتند ايران و اعلاميه‌اى عليه اين مضامين دادند، اين بود كه ديدار دومى هم با امام نداشتند. و همان‌جا من با ايشان و آقاى #دكتر_يزدى چقدر صحبت كردم تا آقاى مهندس بازرگان را قانعشان كنم كه اين راه، راه صحيحترى است، به اين راه بياييد. خوب با علم و آگاهى ما از وضع ايشان، بعد از پيروزى انقلاب از روى «اضطرار»، ناچار شديم آقاى مهندس بازرگان را به عنوان «نخست‌وزير» معرفى كنيم؛ شوراى انقلاب ناچار شد ايشان را معرفى كند و ايشان هم نخست‌وزير شدند و دولتشان هم «دولت انقلاب» شد؟ نه، دولت انقلاب كه نشد. خودشان گفتند: من اصلاً دولت انقلاب نيستم. خودشان گفتند كه اين دولت، دولت انقلاب نيست؛ «دولت انتقال» است. انتقال از مرحلۀ پيش به مرحلۀ انقلاب. حالا چه‌طور مى‌شود كه يك انقلاب پيروز بشود و اولين دولتش دولت انقلاب نباشد و دولت انتقال باشد؟ و گفتند: «من بولدوزر نيستم؛ من يك ماشین سوارىِ ضعيفِ نازك‌نارنجى هستم كه مى‌توانم در جادۀ هموارِ آسفالته حركت كنم» و بعد هم معلوم شد كه دولت انتقال هم نيست.

#سیدمحمد_حسینی_بهشتی
#حزب_جمهوری_اسلامی
(چاپ دوم، تهران: نشر روزنه، ۱۳۹۰)
صص ۲۳۱ و ۲۳۲.

@Ab_o_Atash
مسئولیت اجتماعی نباید از یادمان برود

بسیار کسانی بودند که در زمان جوانی همین که وارد مرحلهٔ دوم زندگی(ازدواج) شدند، به قول #شریعتی «مسئولیت فکری و اجتماعی» خود را فراموش کردند و زندگی شخصی خانوادگی‌شان را کعبه ساختند و بر گردش، شب و روز و همهٔ عمر در طوافند و خودشان را و خانوادهٔ انسان را که عبارت بود از پدر، مادر، خواهر، برادر، زن و دوسه بچه، محور گرفته و در پیرامونش عمر را به چرخیدن و دور زدن می‌گذرانند؛ مثل صفر! ولی برادر جان! بدان که مسئولیت فکری پیشکش من و تو، ولی مسئولیت اجتماعی نباید از یادمان برود.

#حسین_پسر_غلامحسین
خاطراتی از شهید #محمدحسین_یوسف_الهی
صفحه ۲۸۸.

@Ab_o_Atash
Forwarded from آب و آتش
✳️ امام جواد، بحث آزاد و ارتباط تشکیلاتی

امام جواد مانند دیگر ائمهٔ معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهٔ شایستهٔ خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سال‌هایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به‌طوری که در سن بیست‌وپنج سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیرقابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همان‌طوری که ائمهٔ دیگر ما "علیهم‌السلام" با جهاد خودشان، هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهٔ مهمی از جهاد همه‌جانبهٔ اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرت‌های منافق و ریاکار قرار می‌گیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهٔ با این قدرت‌ها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسان‌تر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهره‌ای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود می‌آراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهٔ دوران‌های تاریخ، قدرتمندان سعی کرده‌اند وقتی از مقابلهٔ رویارویی با مردم عاجز شدند، دست به حیلهٔ ریاکاری و نفاق بزنند.

این بزرگوار نمودار و نشانهٔ #مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگی‌اش با قدرت مزوّر و ریاکار خلیفهٔ عباسی -مأمون- مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب‌نشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهٔ شیوه‌های مبارزهٔ ممکن، مبارزه کرد. اولین کسی بود که به طور علنی #بحث_آزاد را بنیانگذاری کرد. در محضر مأمون عباسی، با علما و داعیه‌داران و مدعیان و موجّهان، دربارهٔ دقیق‌ترین مسائل حرف زد و استدلال کرد و برتری خود را و حقانیت سخن خود را ثابت کرد. بحث آزاد، میراث اسلامی ماست، بحث آزاد در زمان ائمهٔ هدی رایج بوده است و در زمان امام جواد به وسیلهٔ آن امام بزرگوار با آن شکلِ نظیف انجام گرفته است.

در هیچ زمانی ارتباط شیعه و گسترش تشکیلاتی شیعه در سرتاسر دنیای اسلام، مثل زمان حضرت جواد و حضرت هادی و حضرت عسکری نبوده است. وجود وکلا و نواب و همین داستان‌هایی که از حضرت هادی و حضرت عسکری نقل می‌کنند -که مثلاً کسی پول آورد و امام معین کردند چه کاری صورت بگیرد - نشان‌دهندهٔ این معناست. یعنی علی‌رغم محکوم بودن این دو امام بزرگوار در سامرا، و قبل از آنها هم حضرت جواد به نحوی، و حضرت رضا "علیه‌السلام" به نحوی، ارتباطات با مردم همین‌طور گسترش پیدا کرد. این ارتباطات، قبل از زمان حضرت رضا هم بوده. منتها آمدن حضرت به خراسان، تأثیر خیلی زیادی در این امر داشته است.

#سیدعلی_حسینی_خامنه‌ای
#انسان_۲۵٠_ساله
انتشارات صهبا
از صفحات ۳۲١ تا ۳۳٠.

@Ab_o_Atash
باب المراد

[تقدیم به ساحت مقدس امام جواد «ع»]

«تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد»

شنیده‌ام که گدا موج می‌زند به درت
سرای جود تو خالی ز مستمند مباد

تو خود مراد منی، پس چه حاجت است به باب
بجز به‌سوی تو این ناله‌ها بلند مباد

به آفتاب، مبادا که پیکرت افتد
جمال شمس تو در دست نیشخند مباد

بساط گریه، فراهم برای مَرد غمین
اگر به گریه او خنده می‌کنند مباد

لب کبود تو ای وارث حسینِ عزیز!
ز چوب‌دستی کفار، بندبند مباد

#محمد_سهرابی

@Ab_o_Atash
✳️ هنر، دانستنِ نیازِ لحظه‌هاست

ببینید نیاز لحظه چیست. هنر، این است. در عالم اسلام، هزاران نفر بودند که حسین‌بن‌علی، پدر حسین‌بن‌علی و مادر حسین‌بن‌علی و خاندان آنها «علیهم‌السلام» را دوست داشتند و حاضر بودند که در رکاب امام حسین و در کنار آن حضرت، کار و تلاش کنند. همچنین، یزید و یزیدیان و همهٔ کسانی را که در ماجرای کربلا شرکت داشتند، دشمن می‌داشتند؛ اما آنها حبیب‌بن‌مظاهر نشدند، زهیر نشدند، آن غلام تازه‌مسلمان نشدند، و در میان بنی‌هاشم، علی اکبر و ابوالفضل نشدند. چرا؟ به‌خاطر اینکه در لحظهٔ نیاز، حضور پیدا نکردند. آن ‌وقتی که دین به من احتیاج دارد، اگر من نیز آن وقت را نشناسم و به نیاز پاسخ ندهم، چه فایده که خودم را مستعد کمک برای دین بدانم؟ وقتی بیمار به این داروی فوری و فوتی احتیاج دارد، شما آن وقتی می‌توانید افتخار کنید به کمک این بیمار شتافته‌اید که در آن لحظه، این دارو را بدهید؛ و الا آن لحظه که گذشت، شما صدبرابر آن دارو را هم که بدهید، چه فایده‌ای دارد؟

#سیدعلی_حسینی_خامنه‌ای
#خاطرات_و_حکایت‌ها
صفحه ۳۴۸.

@Ab_o_Atash
✳️ تغییر قضا و قدر

گناهان، اجل را تغيير می‌دهند و احسان‌ها و نيكوكاری‌ها، عمر را زياد می‌كنند. يعنی با اينكه اجل و عمر به حكم قضا و قدر الهی تعيين شده‌اند، اين امور عامل تغيير و تبديل قضا و قدر می‌باشند.

#مرتضی_مطهری
#انسان_و_سرنوشت
انتشارات صدرا
صفحه ۸۰.

@Ab_o_Atash
2024/09/21 23:13:08
Back to Top
HTML Embed Code: